واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گونهشناسي آيات مهدويت بر اساس روايات تفسيري(3) نويسنده: محمد علي رضايي اصفهاني ب. تطبيق آيات بر مهدويت در بسياري از احاديثي که ذيل آيات مهدويت آمده است، آن آيه بر مصداق يا مصداق اکمل آن در مسائل مهدويت تطبيق شده است که به برخي موارد اشاره ميکنيم: 1. روز قيام امام عصر عليه السلام از مصاديق غيب و ايام الله (الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ)؛ «(همان) كسانى كه به غيب (= آنچه از حسّ پوشيده است) ايمان مىآورند (بقره، 3). (ذَكِّرْهُم بِأَيَّامِ اللَّهِ)؛ روزهاى خدا را به آنان يادآورى كن (ابراهيم، 5). از امام علي نقل شده كه فرمود: الغيب (صدوق، همان: ج 2، ص 340).، يوم الرجعة و يوم القيامة و يوم القائم و هي ايام آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم و اليها اشارة بقوله: «ذکرّهم بايام الله» (مشارق انوار اليقين، ص 253)؛ غيب، همان روز رجعت و قيامت و روز امام عصر عليه السلام است و آنها روزهاي آل محمد است که در آيه «يادآوري روزهاي خدا» به آنها اشاره شده است. واژه «غيب»، به معناي چيزي است که از حس پوشيده و پنهان است، ولي در اين روايت، به مصاديق آن اشاره شده که روز رجعت، قيامت و ظهور امام عصر عليه السلام است. البته غيب در تفاسير قرآن بر مصاديق ديگر مثل «خدا»، «وحي» و «بهشت و جهنّم» نيز تطبيق شده است. (ر.ک: طبرسي، همان: ج 1، ص 121؛ عروسي حويزي، همان: ج 1، ص 31؛ مكارم شيرازي، همان: ج 7، ص 72؛ طبري، 1393: ج 1، ص 163). فخر رازي به شيعه اشکال ميکند که آنان ميگويند مقصود آيه، امام مهدي عليه السلام است، ولي تخصيص مطلق دليل، باطل است (رازي، 1411: ج 2، ص 28)؛ ولي توجه نکرده است که اين روايات از باب تعيين مصداق است، نه تخصيص. 2. پرستش خداي ابراهيم عليه السلام در بارة امام عصر عليه السلام جاري است (أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِى قَالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَإِلهَ آبائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ)؛ آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شاهد بوديد؟ وقتى كه به پسرانش گفت: «پس از من چه چيز را مىپرستيد؟» گفتند: «معبود تو و معبود نياكانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را، معبود يگانه را مىپرستيم و ما تنها تسليم او هستيم» (بقره، 133). در حديثي نقل شده است که از امام باقر عليه السلام در باره تفسير اين آيه پرسيدند و حضرت فرمود: «اين آيه در بارة قائم جاري است» (عياشي، همان: ج 1، ص 61؛ فيض كاشاني، 1402: ج 1، ص 192؛ طباطبايي، همان: ج 1، ص 309). اين حديث، به روشني به قاعده جري و تطبيق اشاره دارد، يعني همان طور که فرزندان حضرت يعقوب عليه السلام موحد بودند و خداي ابراهيم عليه السلام و اسماعيل و… را ميپرستيدند و به فرزندان خود سفارش ميکردند، از آنان پرسش ميکردند و تعهد ميگرفتند، امام عصر عليه السلام نيز همين گونه رفتار ميکند. يا اين که يکي از مصاديق تسليم شدگان (مسلمون) برابر خداي متعال، امام عصر عليه السلام است. 3. امام عصر عليه السلام، بقيه الله (بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُم مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ)؛ ذخيره الهى براى شما بهتر است؛ اگر مؤمن باشيد و من بر شما نگهبان نيستم. (هود، 86) در حديثي از امام باقر عليه السلام حکايت شده است که امام عصر عليه السلام هنگام ظهور به کعبه تکيه ميدهد و 313 يار او گرد ميآيند. اولين جملهاي که آن حضرت ميفرمايد، اين است: «بقية الله خيرلکم ان کنتم مؤمنين، ثم يقول: انا بقية الله في ارضه و خليفته و حجته عليکم فلا يُسلّم عليه مسلم الاّ قال: السلام عليک يا بقية الله في ارضه…» (صدوق، همان: ص330؛ اربلي، 1381: ج 3، ص 324). امام عصر عليه السلام بعد از تلاوت قسمتي از آيه فوق ميفرمايد: «من ذخيره الهي در زمين و جانشين الهي و حجّت او بر شما هستم» پس هيچ کس بر او سلام نميکند مگر اين که ميگويد: سلام بر تواي ذخيره الهي در زمين!». البته روشن است که اصل اين آيه کلام حضرت شعيب عليه السلام است (ر.ک: هود، 87 ـ84)؛ ولي حضرت شعيب عليه السلام يک قاعده کلي را بيان ميکند که ذخيره الهي مانند پيامبران الهي براي شما بهتر هستند؛ اگر مؤمن باشيد؛. ولي طبق حديث فوق، امام باقر عليه السلام مفهوم کلي آيه را بر مصداق خاص يا مصداق کامل آن ـ يعني امام عصر عليه السلام ـ تطبيق کرده است. 4. امام عصر عليه السلام مضطّر است (أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَءِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ)؛ بلكه آيا (معبودان شما بهترند يا) كسى كه درمانده را، هنگامى كه او را مىخواند، اجابت مىكند و (گرفتارى) بد را برطرف مىسازد و شما را جانشينان (خود يا گذشتگان در) زمين قرار مىدهد؟ آيا معبودى با خداست؟ چه اندك متذكّر مىشويد» (نمل، 62). امام صادق عليه السلام فرموده: «نزلت في القائم من آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم هو والله المضطرّ اذا صلّي في المقام رکعتين ودعا الله فأجابه و يکشف السوء و يجعله خليفة في الأرض (فيض كاشاني، همان: ج 4، ص 71؛ بحراني، همان: ج 3، ص 208؛ مجلسي، همان: ج 51، ص 48). در احاديث متعددي از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام حکايت شده است که اين آيه در باره قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم است، هنگامي که ظهور ميکند و نزد مقام (نزديک کعبه) دو رکعت نماز ميگزارد و دعا و تضرّع ميکند. خدا نيز دعاي او را مستجاب ميفرمايد و مشکل برطرف ميگردد و آن حضرت (ظهور کرده و) خليفه الهي در زمين ميشود (ر.ک: مجلسي، همان، ج 51، ص 59). البته پيشتر بيان شد که واژه نزول در اين احاديث، به معناي تعيين مصداق است، نه شأن نزول اصطلاحي؛ يعني مفهوم مضطرّ، شامل هر شخصي است که در اثر مشکلات به اضطرار دچار شود و امام عصر عليه السلام يکي از مصاديق کامل مضطر در زمان غيبت است. البته در اين باره، آيات و روايات متعدد ديگري نيز وجود دارد؛ از جمله ذيل آيه (أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا)؛ «به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده است، رخصتِ (جهاد) داده شد؛ به سبب اينكه آنان مورد ستم واقع شدهاند» (حج، 39) که به مظلومان اجازه جنگ ميدهد. در حديثي از امام باقر عليه السلام اين آيه بر امام عصر عليه السلام و ياران آن حضرت تطبيق شده است (مجلسي، همان: ج 24، ص 227). نيز ذيل آيه 200 آل عمران در روايتي از امام باقر عليه السلام عبارت«رابطوا» را بر ارتباط با امام منتظر تطبيق کردهاند (بحراني، همان: ج1، ص334). نيز در روايتي از امام علي عليه السلام (فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ)؛ «و در آينده خدا گروهى را مىآورد كه آنان را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند» (مائده، 54). اين آيه بر مهدي عليه السلام تطبيق شده است (قندوزي، 1294: ج3، ص 337). همچنين ذيل آيه: (فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ)؛ «پس انتظار بكشيد كه بهزودى خواهيد دانست چه كسى اهل راه درست است» (طه، 135). در روايتي از امام کاظم عليه السلام «صراط سوّي» بر امام عصر عليه السلام تطبيق شده است (بحراني، همان: ج 3، ص50؛ مجلسي، همان: ج 24، ص150). و نيز ذيل آيه: (وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ)؛ «و مىخواهيم بركسانى كه در زمين مستضعف شده بودند، منّت نهيم و آنان را پيشوايان (زمين) كنيم وآنان را وارثان (آن) قرار دهيم» (قصص، 5). در احاديث متعددي از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام حکايت شده است که امامان عليهم السلام مستضعفون هستند و اين آيه، مربوط به صاحب الامر است که در آخر الزمان ظاهر ميشود و بر جباران پيروز ميگردد و جهان را پر از عدل و داد ميکند (بحراني، همان: ج 3، ص 220، طوسي، همان: ص 184). روشن است اين گونه احاديث، مصداق اين آيه را بر ميشمارد و از باب جري و تطبيق است؛ وگرنه اصل آيه در بارة پيروزي بني اسرائيل بر فرعونيان است؛ اما واژه «نريد» که به صورت مضارع آمده و اراده مستمر الهي را بيان ميکند، بيان نوعي سنت الهي است که در طول تاريخ جاري است و درهر عصر، مصداق جديدي دارد و قيام امام عصر عليه السلام از مصاديق کامل آيه است. منبع:www.entizar.ir
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]