واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آيات کرام «الذين ينفقون أموالهم بالليل و النهار سراً و علانية فلهم أجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون؛ کساني که مال خود را انفاق کنند در شب و روز، نهان و آشکار، آنان را پاداش نيکو نزد پروردگارشان خواهد بود و هرگز از حادثه آينده بيمناک و از امور گذشته اندوهگين نخواهند گشت». (بقره:274) «لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شيء فإن الله به عليم؛ هرگز به مقام نيکوکاران و خاصان خدا نخواهيد رسيد، مگر آنکه از آنچه دوست داريد، در راه خدا انفاق کنيد که همانا خدا بر آنچه نفاق مي کنيد، آگاه است».(آل عمران:92)«قل لعبادي الذين ءامنوا يقيموا الصلوة و ينفقوا مما رزقنهم سراً و علانيه من قبل أن يأتي يوم لا بيع فيه و لا خلل؛ به آن بندگان من که ايمان آورده اند، بگو نماز را به پا دارند و از آنچه روزي آنها کرديم، در نهان و آشکار انفاق کنند، پيش از آنکه بيايد روزي که نه چيزي توان خريد و نه دوستي کسي به کار آيد».(ابراهيم:31)«و ما تنفقوا من شيء في سبيل الله يوف اليکم و أنتم لا تظلمون؛ و آنچه در راه خدا صرف مي کنيد، خدا تمام به شما عوض خواهد داد وهرگز به شما ستم نخواهد شد».(انفاق:60) «أولئک يوتون أجرهم مرتين بما صبروا و يدرءون بالحسنة السيئة و مما رزقنهم ينفقون؛ آنان را دو بار پاداش نيکو دهند؛ زيرا صبر ورزيدند و بدي را به نيکي دفع کردند و آنچه روزي آنها کرديم، انفاق مي کنند».(قصص:54) «قول معروف و مغفرة خير من صدقة يتبعها أذي و الله غني حليم؛ به زبان خوش و طلب آمرزش، فقير سائل را رد کردن، بهتر است تا آنکه صدقه دهند و از پي آن، آزار کنند. خداوند از خلق بي نياز و بر [عصيان و بخل] آنان بردبار است».(بقره:263)«إن المصدقين و المصدقت و أقرضوا الله قرضاً حسناً يضعف لهم و لهم أجر کريم؛ همان مردان و زناني که صدقه دهند و به خدا قرض نيکو دهند، [پاداش]براي آنها دو چندان شود و براي آنها اجر محترمي است».(حديد:18) «و أنفقوا من ما رزقنکم من قبل أن يأتي أحدکم الموت فيقول رب لو لا أخرتني إلي إجل قريب فأصدق و أکن من الصلحين؛ از آنچه روزي شما کرديم، در راه خدا انفاق کنيد، پيش از آنکه مرگ بر يکي از شما فرا رسد، در آن حال بگويد: پروردگارا!اجل مرا اندکي تأخير انداز تا صدقه و احسان بسيار کنم و از نکوکاران شوم».(منافقون:10)«وما ءاتيتم من ربا ليربوا في أموال الناس فلا يربوا عندالله و ما ءاتيتم من زکوة تريدون وجه الله فأولئک هم المضعفون؛ و آن سودي که شما به رسم ربا داديد که بر اموال مردم ربا خوار بيفزاييد، نزد خدا هرگز نيفزايد و آن زکاتي که از روي شوق و اخلاص به خدا، به فقيران داديد، ثوابش چندين برابر شود و همين زکات دهندگان هستند که بسيار دارايي خود را افزون کنند».(روم:39) «وأقيموا الصلواة و ءاتو الزکوه و أطيعوالرسول لعلکم ترحمون؛ نماز به پا داريد وزکات مال خود را به فقيران بدهيد و از رسول ما اطاعت کنيد؛ باشد که مورد لطف و رحمت شويد».(نور:56) «قل إن ربي يبسط الرزق لمن يشاء من عباده و يقدر له و ما أنفقتم من شيء فهو يخلفه و هو خير الرزقين؛ اي رسول ما! بگو خداي من هر که از بندگان را خواهد، وسيع يا تنگ روزي مي گرداند و شما هر چه را در راه رضاي حق انفاق کنيد، به شما عوض مي بخشد و او بهترين روزي دهنده است».(سبأ: 39)پيام هايي از وحي يا أيها الذين آمنوا أنفقوا مما رزقناکم من قبل أن يأتي يوم لا بيع فيه و لا خلة و لا شفاعة و الکافرون هم الظالمون. اي کساني که ايمان آورده ايد!از آنچه به شما روزي داده ايم، انفاق کنيد، پيش از آنکه روزي فرا رسد که نه خريد و فروشي در آن است، نه دوستي و شفاعتي. و کافران همان ستمگرانند. (بقره:254). پيام ها(1) 1-استفاده از فرصت ها در کارهاي خير ارزش دارد: «من قبل ان يأتي يوم». 2-محروم کردن امروز، محروم کردن فرداست. اگر امروز انفاق و بخششي صورت نگيرد، در آن روز هم محبت و وساطتي در بين نخواهد بود: «أنفقوا... يوم لابيع فيه...».3-ياد معاد، عاملي براي تشويق به انفاق است: «أنفقوا ... يأتي ...». 4-يکي از راه هاي ايجاد روحيه و سخاوت، توجه به دست خالي انسان در قيامت است: «لابيع و لاخله و لا شفاعه». 5-بخل، نشانه کفران نعمت و کفر به وعده هاي الهي است: «انفقوا ... و الکافرون». الشيطان يعدکم الفقر و يأمرکم بالفحشاء و الله يعدکم مغفره منه و فضلاً و الله واسع عليم.(2) شيطان [به هنگام انفاق،] شما را از فقر بيم مي دهد و شما را به فحشا و زشتي ها فرا مي خواند، ولي خدا از جانب خود به شما وعده آمرزش و فزوني مي دهد؛ و خداوند وسعت بخش دانا است. پيام ها(3)1-بخل شما، فقرا را به فساد و فحشا مي کشاند: «يعدکم الفقر و يأمرکم بالفحشا». 2-ميان فقر و فحشا، رابطه است؛ بسياري از گناهان به خاطر ترس از فقر است.3-اطرافياني که انسان را از انفاق باز مي دارند و از آينده مي ترسانند، ولي نسبت به گناهان تشويق مي نمايند، شيطانند: «الشيطان يعدکم». 4-انفاق، مال را زياد مي کند وسبب آمرزش گناهان است: «انفقوا... الله يعدکم مغفرة منه و فضلاً». و ما أنفقتم من نفقه أو نذرتم من نذر فإن الله يعلمه و ما للظلمين من أنصار.(4) و هر مالي را که انفاق کرده ايد، پس قطعاً خداوند آن را مي داند و براي ستمگران هيچ ياوري نيست. پيام ها(5) 1-حال که خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترين مال را با والاترين اهداف خرج کنيم: «ما انفقتم... فإن الله يعلمه».2-انفاق، مخصوص ثروتمندان و اموال زياد نيست؛ مال کم را نيز انفاق کنيد: «من نفقه»؛ گاهي يک برگ زرد پاييزي، کشتي چندين مورچه در حوض مي شود. 3-ايمان به اينکه خداوند مي داند، بهترين دلگرمي براي انفاق و عمل به تعهدات و نذرها است: «فان الله يعمله». 4-شفاعت، شامل حال افراد بخيل نمي شود: «و ما للظالمين من أنصار». إن تبدوا الصدقت فنعما هي و إن تخفوها و توتوها الفقراء فهوا خير لکم و يکفر عنکم من سيئاتکم و الله بما تعملون خبير.(6) صدقات را آشکارا بدهيد، پس آن کار خوبي است، ولي اگر آن را مخفي ساخته و به نيازمندان بدهيد، پس آن براي شما بهتر است و قسمتي از گناهان شما را مي زدايد؛ و خداوند به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است. پيام ها(7) 1-انفاق علني سبب تشويق ديگران و رفع تهمت بخل از انسان و يک نوع تبليغ عملي است: «فنعما هي».2-شرط رسيدگي به فقرا، مسلمان بودن آنها نيست: «فقرا». 3-شما بايد به سراغ فقرا برويد، نه آنکه آنان به سراغ شما بيايند، «توتوها الفقراء» و نفرمود: «يأتکم الفقراء»4-انفاق پنهاني، از ريا و خودنمايي دور و به اخلاص نزديک است و آبروي گيرنده صدقه را محفوظ نگه مي دارد: «فهو خير لکم». 5-کمک به فقير، بخشي از گناهان صغيره را مي پوشاند: «يکفر عنکم من سيئاتکم». ...و يسئلونک عن اليتمي قل اصلاح لهم خير و ان تخالطوهم فاخوانکم و الله يعلم المفسد من المصلح و لو شاء الله لاعنتکم ان الله عزيز حکيم.(8)... و از تو درباره يتيمان مي پرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است و اگر زندگي خود را با زندگي آنان بياميزيد، [مانعي ندارد]؛ آنها برادران شما هستند. خداوند، مفسد را از مصلح باز مي شناسد و اگر خدا مي خواست، شما را به زحمت مي انداخت. همانا او عزيز و حکيم است. پيام ها(9) 1-رهاکردن کار يتيمان، مصلحت نيست، بلکه به نيت خير و با چشم برادري معاشرت نمودن با آنان، مصلحت است:«قل اصلاح لهم خير». 2-هرگونه اصلاح در وضعيت يتيمان، ارزش دارد: اصلاح مالي، علمي، تربيتي. 3-يتيمان، نه برده و نه فرزند ما هستند، بلکه برادر کوچک ما و جزو خود ما هستند: «فاخوانکم». 4-نه افراط و نه تفريط، نه به نام اصلاح، اموال ايتام را بخوريد و نه از ترس فساد، آنان را رها کنيد که خداوند مصلح و مفسد را مي شناسد: «والله يعلم المفسد من المصلح».پي نوشت : 1-محسن قرائتي، تفسير نور، ج1، ص 403.2-بقره:2683-تفسيرنور، ج1،ص403.4-بقره:270.5-تفسير نور، ج1، ص 403.6-بقره:271.7-تفسير نور، ج1، ص 435.8-بقره:220.9-تفسير نور، ج1، ص 349.منبع:نشريه اشارات، شماره12ش4/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]