تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 14 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس از خدا خير بخواهد و به آنچه خدا خواسته راضى باشد، خداوند حتما براى او خير خواه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799328400




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام علي (ع)در کلام امام راحل


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام علي (ع)در کلام امام راحل
امام علي (ع)در کلام امام راحل     منزلت   ملائکه بالشان را زير پاي امير المؤمنين(ع)پهن مي کنند؛چون مردي است که به درد اسلام مي خورد؛اسلام را بزرگ مي کند؛اسلام به واسطه ي او در دنيا منتشر مي شود و شهرت جهاني پيدا مي کند،با زمامداري آن حضرت جامعه اي خوشنام و آزاد و پر تحرک و پر فضيلت به وجود مي آيد.البته ملائکه براي حضرتش خضوع مي کنند.و همه براي او خضوع و خشوع مي کنند.حتي دشمن در برابر عظمتش تعظيم مي کند. ولايت فقيه؛ص145 پيامبر مي خواست همه ي مردم را علي بن ابيطالب کند ولي نمي شد. و اگربعثت پيغمبر هيچ ثمره اي نداشت الّا وجود علي بن ابي طالب و وجود امام زمان_سلام اللّه عليه_اين هم توفيق بسيا بزرکي بود. صحيفه امام؛ج12،ص424 پس اولي است که ...بگوييم علي بن ابي طالب فقط بنده ي خدا بودو اين بزرگترين شاخصهي اوست که مي توان از آن ياد کرد ،و پرورش يافته و تربيت شده ي پيامبر عظيم الشأن است،و اين از بزرگترين افتخارات اوست،کدام شخصيت مي تواند ادعا کند که عبد اللّه است و از همه ي عبوديتها بريده است،جز انبياي عظام و اولياي معظم که علي_عليه السلام_که عبد وارسته از غير و پيوسته به دوست که حجت نور و ظلمت را دريده و به معدن عظمت رسيده است،در صف مقدم است.و کدام شخصيت است که مي تواند ادعا کند که از خردسالي تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربيت وحي و حامل آن بوده است جز علي بن ابيطالب که وحي در اعماق روح و جان او ريشه دوانده.پس او به حق عبداللّه است و پرورش يافته ي عبد اللّه اعظم است. صحيفه امام ج14،ص347 نامدارترين سرباز فداکار در اسلام،امير المؤمنين است و او گمنام ترين سرباز است. صحيفه امام؛ج17،ص421 ما مفتخريم که پيرو مذهبي هستيم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالي بوده،و امير المؤمنين علي بن ابيطالب،اين بنده ي رها شده از تمام قيود،مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگيها است. صحيفه امام؛ج21،ص396 معرفت   به خودشان قسم است «إنّه لقسم عظيم»(1)که اگر بشر پشت به پشت يکديگر دهند و بخواهند يک لاإله إلااللّه امير المؤمنين را بگويند نمي توانند!خاک بر فرق من با اين معرفت به مقام ولايت علي،عليه السلام!به مقام علي بن ابي طالب قسم که اگر ملائکه مقرّبين و انبياي مرسلين-غير از رسول خاتم که مولاي علي و غير اوست-بخواهند يک تکبير او را بگويند نتوانند.حال قلب آنها را جز خود آنها نمي داند کسي. چهل حديث؛ص76 شما شيعيان همان هستيد که دمي فرمود:اگر همه ي عالم در مقابل من باستند،تنها در مقابل همه مي ايستم.آن ايمان است که او را آنطور در مقابل همه چيز مي ايستاند.آن الاص اوست.آن روحانيت و معنويت اوست.وشما هم شيعه ي او هستيد. صحيفه امام؛ج16،ص198 جامعيت   حضرت امير نمازش را مي خواند،شمشيرش را هم مي کشيد.شمشيرش دستش بود،نماز هم مي خواند؛هر دو بود.قضاوت هم مي کرد. صحيفه امام؛ج6،ص242 اين علي همه چيز است.يعني در همه ي ابعاد انسانيت درجه ي يک است.و اهذا هر طايفه اي خودشان را به هم نزديک مي کنند و خاصيت هر طبقه را دارد.خاصيت قدرت ورزشکارها را به طور وافي دارد...در عبادت،فوق همه ي عبادت کنندگان هست؛در زهد،فوق همه ي زاهدها هست،در جنگ،فوق همه ي جنگجويان هست؛در قدرت،فوق همه ي قدرتمندان هست.و اين يک اعجمبه اي است که جمع، ما بين متضاد با هم کرده است. صحيفه امام؛ج7،ص261 [در]«سير الي اللّه»لازم نيست که انسان گوشه اي بنشيند و بگويد من «سير الي اللّه»مي خواهم بکنم.خير،«سير الي اللّه»همان طوري [است]که سيره ي انبيا و خصوصاً پيامبر اسلام [بود]و کساني که مربوط به او بودند؛در عين حالي که در جنگ وارد مي شدند،آدم مي کشتند،کشته مي دادند،حکومت داشتند،همه چيز داشتند،همه اش «سير الي اللّه»بود.اينطور نبود که آن روزي که حضرت امير مشغول به قتال است «سير الي اللّه»نباشد،آن روزي که مشغول نماز است،باشد.خير،هر دويش«سير الي اللّه»است و لهذا ،پيامبر مي فرمايد که ضربه علي يوم الخندق افضل من عباده الثقلين(2).اين براي اين است که «سير الي اللّه»است.(3) صحيفه امام؛ج17،ص174 عدالت   حضرت امي المؤمنين (ع)بعد از اينکه دست دو نفر دزد را قطع مي کند،چنان نسبت به آنان عاطفه و محبت نشان مي دهد و معالجه دو پذيرايي مي کند که مداحان حضرت مي شوند.(4).يا وقتي مي شنود ارتش غارتگر معاويه خلخال از پاي يک زن اهل ذمّه در آوردند،به قدري ناراحت مي شود و عواطفش چنان جريحه دار مي گردد که در نطقي مي فرمايد اگر از تأثر اين واقعه انسان بميرد قابل سرزنش نخواهد بود.(5).با اين همه عاطفه،روزي هم شمشير مي کشد و افراد مفسد را با کمال قدرت از پا در مي آورد.معناي عدالت اين است. ولايت فقيه؛ص85 عبادت   فرمود حضرت صادق،عليه السلام:«به خدا قسم نخورد علي بن ابيطالب-عليه السلام-هرگز از دنيا حرامي تا از دنيا رفت،و عرضه نشد بر او دو امري که رضاي خداوند در آنها بود،مگر آنکه آنچه شديدتر بود بر بدنش اختيار فرمود،و نازل نشد بر رسول خدا-صلي اللّه عليه و آله-شدتي هرگز مگر آنکه آن بزرگوار[او]را خواند براي اطميناني که به او داشت،و هيچ کس در اين امت عمل رسول خدا-صلي اللّه عليه و آله-را طاقت نداشت غير از او،همانا عمل مي کرد عمل شخص ترسناک؛گويي بين بهشت و دوزخ بود،اميد ثواب اين را و ترس عقاب آن را داشت.و هر آينه آزاد فرمود از مال [خود]هزار بنده در راه خدا و نجات از آتش ،بندگاني که با زحمت دست و عرق پيشاني تحصيل فرموده بود.و همانا قوت اهل بيتش را زيت و سرکه و خرما قرار داده بود؛و نبود لباسش مگر کرباس؛و اگر آستين مبارکش بلند مي آمد قيچي مي طلبيد و آن را قطع مي فرمود.و هيچ کس شبيه تر نبود به او در اولاد گرامش از علي بن الحسين(ع)در فقه و لباس.هر آينه وارد شد بر او حضرت باقر -عليه السلام-پسرش.پس ديد او را که رسيده است از عبادت به حدي که نرسيبده است احدي ديگر،رنگش از بيداري شب زرد شده،و سوخته شده بود از گريه،و مجروح شده بود جبهه ي مبارکش ،و پاره شده بود بيني او از سجود،و ورم کرده بود ساقها و قدمهايش از ايستادن در نماز.و فرمود حضرت باقر-عليهالسلام-نتوانستم خودداري کنم از گريه وقتي که او را بدين حال ديدم؛پس گريه کردم براي ترحم به او ،و آن حضرت مشغول تفکربود .پس توجه فرمود «اي فرزند،به من بده بعضي از آن صحيفه هايي راکه عبادت علي بن ابيطالب-عليه السلام-در آن است»پس دادم به او.و قرائت فرمود در آن چيز کمي.پس از آن رها کردآن را از دست مبارکش با حال انضجار و غصّهو فرمود:«کي قوّت عبادت علي بن ابي طالب -عليه السلام-را دارد؟» چهل حديث؛ص442 حکومت   همين علي بن ابيطالب که رسول خدا او را به جاي خودش نصب کرد،بيست و چند سال براي مصالح اسلامي موافقت کرد با اشخاص که به عقيده او غاصب مقام بودند،براي اينکه مصالح اسلام اقتضا مي کرد.اگر حضرت آن وقت مي خواست معاوضه بکند،اسلام در خطر بود. صحيفه امام؛ج19،ص66 حضرت امير يک مملکت را اداره ميکرد،سياستمدار يک مملکت بود. صحيفه امام؛ج6،ص287 حضرت امير المؤمنين(ع)درباره ي نفس حکومت و فرماندهي به ابن عباس فرمود:اين کفش چقدر مي ارزد؟ گفت:هيچ. فرمود:فرماندهي بر شما نزد من از اين هم کم ارزشتر است؛مگر اينکه به وسيله ي فرماندهي و حکومت بر شما بتوانم حق(يعني قانون و نظام اسلام)را بر قرار سازم؛و باطل(يعني قانون و نظامات ناروا و ظالمانه)را از ميان بردارم. ولايت فقيه؛ص54 براي يک همچو حکومتي که حکومت عقل است،حکومت عدل است،حکومت ايمان است،حکومت الهي است،در رفتنش عزا لازم است و در برقراري اش-براي همان چند سالحکومت حضرت امير-مسلمين بايد جشن بگيرند. صحيفه امام؛ج2،ص360 مسأله قدير،مسأله اي نيست که بنفسه براي حضرت امير يک مسأله اي پيش بياورد،حضرت امير مسأله ي غدير را ايجاب کرده است.آن وجود شريف که منبع همه ي جهات بوده است،موجب اين شده است که غدير پيش بيايد.غدير براي ايشان ارزش ندارد؛آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش،غدير آمده است....نصب حضرت امير به خلاف اينطور نيست که از مقامات معنوي حضرت باشد؛مقامات معنوي حضرت باشد؛مقامات معنوي حضرت و مقامات جامع او اين است که غدير پيدا بشود.و اينکه در روايات ما و از آن زمان تا حالا اين غدير را آنقدر ازش تجليل کرده اند، نه از باب اينکه حکومت يک مسأله اي است که حضرت امير به ابن عباس مي گويد که «ببه قدر اين کفش بي قيمت هم پيش نيست»آنکه هست اقامه ي عدل است.آن چيزي که حضرت امير-سلام اللّه عليه-و اولاد او مي توانستند در صورتي که فرصت بهشان بدهند،اقامه ي عدل را به آن طوري که خداي تبارک و تعالي رضا دارد انجام بدهند،،اينها هستند،لکن فرصت نيافتند. صحيفه امام؛ج20،ص112 مشکلات امير المؤمنين-سلام اللّه عليه-از مشکلات ما بيشتر بوده،گرفتاري آنها از گرفتاري ما بيشتر بوده،آنها هم از دوستانشان مخالفت مي ديدند،اين دستهاي که قيام کردند در صفين،در مقابل حضرت امير ايستادند و شمشير کشيدند به روي حضرت،اينها از دوستان حضرت بودند؛مخلصين حضرت بودند،گرفتاري حضرت از مخلصين شايد بيشتر بود تا سايرين. صحيفه امام؛ج9،ص30 آن چيزي که موجب تأسف است،اين است که مجتل پيدا نکرد حضرت امير-سلام اللّه عليه-نگذاشتند مجال پيدا بکند،که آن حکومتي که حکومت اللّه استدر دنيا به آن نحوي که مي خواست،خود حضرت امير-سلام اللّه عليه-مي خواست پياده کند تا دنيا بفهمد که اسلام چي آورده است و چه شخصيتهايي دارد.در آن وقت که حکومت دست ايشان نبود،که مجال نبود،آن وقت هم که حکومت دست ايشان آمد،باز مجال ندادند؛سه تا جنگ بزرگ در زمان ايشان افروختند و مجال اينکه يک حکومتي که دلخواه او هست برقرار کند نشد. صحيفه امام؛ج18،ص152 جنگها   حضرت امير سه جنگي را که کرده است با اصحاب پيغمبر،با نزديکان پيغمبر،با مقدسهاي حقه باز کرده است و اين براي مصلحت اسلام بوده است. صحيفه امام؛ج19،ص214 [معاويه]کافر نبود و مسلمان هم بود و اظهار اسلام هم مي کرد ولکن بر خلاف موازين ايثن مسند را گرفته بود؛يک حکومت جائر بود که بر خلاف موازين الهي مسندي را گرفته بود در آن مسند هم به طور ظالمانه عمل مي کرد؛از اين جهت حضرت امير قيام کرد،و لو نرسيد به نتيجه لکن تکليف را ادا کرد؛تکليف اين بود که با يک همچو آدمي بايد معاوضه و مبارزه بکند. صحيفه امام؛ج5،ص19 امير المؤمنين مي ديد که دين خدا در خطر است،معاويه دارد وارونه مي کند دين خدا را،براي خدا قيام کرد. صحيفه امام؛ج8،ص10 قرآن را سر نيزه کردند و امير المؤمنين-سلام اللّه عليه-با آنهمه عطوفت ، با آنهمه رحمت،وقتي که ملاحظه فرمود خوارج مردمي هستند که فاسد و مفسد هستند،شمشير کشيد و تمام آنها را الّا بعضي که فرار کردند،از دم شمشير گذراند. صحيفه امام؛ج9،ص370 شهادت   اين مقدسهايي که پينه بسته بود پيشاني شان،لکن خدا را نمي شناختند،همينها بودند که کشتند امير المؤمنين را! صحيفه امام؛ج9،ص466 پي‌نوشت‌ها:   1-بر گرفته شده از آيه ي «و انّه لقسم لو تعلمون عظيم»و اگر بدانيد آن سوگندي بزرگ است(واقعه/76) 2-«يک ضربه ي شمشير علي (ع)در جنگ خندق،برتر از عبادت جن و انس است.»بحار الانوار،ج39ص1-2،ح1. 3-بحار لانوار؛ج39،ص1-2،ح1. 4-فروع کافي؛ج7،ص264. 5-نهج البلاغه؛خطبه 27.   /ج  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن