واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مجتهد هنرمند نويسنده:اميرمحسن سلطان احمري جستاري در زندگي نامه و ويژگي هاي آیتالله سید مرتضی نجومی(ره) زندگینامه حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی، فرزند مرحوم آیت الله آقا سید محمدجواد نجومی که ــ بنا به شجره نامهای که به خطّ ایشان، در پشت نسخه بسیار نفیس نهج البلاغه خطی مرقوم شده ـ سلسله سیادت ایشان به امام سجاد علیهالسلام میرسد. پدر و جد بزرگوارشان، متولد کرمانشاه و از سادات بسیار جلیل القدر و از صالحان زمان بودند که عمر مبارکشان را در همین شهر سپری کردند و برای دوستداران ائمه اطهار(ع) ملجأ و پناهی بیبدیل بودند. استاد در همین نامه میفرماید: «والدة عفیفه و صالحة بنده که به راستی نمونة سلامت نفس، دیانت، تقوی، دلسوزی، مهر و محبت بود، فرزند مرحوم مغفور آیت الله شیخ مرتضی علم الهدی آل آقا بودند». سال و محل تولد استاد ــ برابر آنچه در این کتاب قید فرمودهاند به نقل از والد مکرّمشان که در پشت نسخة خطی کتاب «عین الیقین» فیض مرقوم داشتهاند، ــ در ۲۳ جمادی الثانی ۱۳۴۶ مصادف با ۵ آذر ۱۳۰۷ در کرمانشاه میباشد، اما در شناسنامه، تاریخ تولدشان ۲۶ بهمن ۱۳۰۷ قید شده است. سید مرتضی در سال ۱۳۱۴ شمسی در دبستان هدایت کرمانشاه به تحصیل پرداخته و تا کلاس ششم همانجا بود. و بعد از آنکه در سال ۱۳۲۱ و ۱۳۲۲ دوران اول و دوم دبیرستان را گذراند، تحصیل در مدارس دولتی را رها و به تحصیل دروس حوزوی مشغول شد. اساتید در زمانی که هیچ مدرسه علوم دینی و هیچ طلبهای در کرمانشاه نبود، سید مرتضی تحصیل علوم حوزوی را نزد پدرشان و دیگر اساتید شهرآغاز نمودند تا اینکه پس از گذشت چند ماهی از این جریان علمای کرمانشاه به امر حضرت آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی حوزة علمیه را در کرمانشاه پایه گذاری نموده و در مسجد حاج شهباز خان، اوّلین مدرسه علوم دینی تشکیل شد. ایشان در محضر اساتیدی چون آقا میرزا ابراهیم پور معتمد، حاج سید محمود معصومی لاری و حاج شیخ حسن حاج آخوند به تحصیل علوم دینی پایه پرداختند. عزیمت به کوی دوست وی جهت گذراندان دروس حوزوی و بهره جستن از محضر اساتید بزرگ شیعه به عتبات عالیات عراق یعنی «کربلا و نجف» مهاجرت کردند. ایشان در کتاب «کیمیای هستی» تحت عنوان تعبیر رؤیا و عزیمت به کوی دوست، از این اقدام یاد کردهاند. آیت الله نجومی در بیان دلیل عزیمت به عراق، برای ادامة تحصیل در کتاب «کیمیای هستی» چنین نوشتهاند که: «رفت و آمد علاقمندان و همشهریان را به منزل والد و معاشر بیش از اندازه را بلائی برای ادامة تحصیل دیدم، لذا تصمیم به عزیمت به عتبات مقدسه و انتقال به حوزة نجف اشرف گرفتم.» ایشان در سال ۱۳۶۹ هجری قمری به شهر نجف اشرف رفته، به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به درجه اجتهاد نائل آمد. آیتالله هنرمند آیت الله سید مرتضی نجومی علاوه بر اینکه عالمی مجاهد بود و دستی گشاده در فقه و اصول و علوم حوزوی داشت و تقریرات درسهای فقهی استادان برجسته حوزه را به چاپ رسانده بود، از برترینهای هنر خوش نویسی جهان هم بودند که تابلوهای زیبای ایشان هوش از سر هر صاحب ذوقی میبرد. استاد نزد خطاطان بزرگی همچون هاشم بغدادی و احمد نجفی به تمرین پرداختند تا درانواع خطوط اسلامی استاد مسلم و در خط نسخ و ثلث یگانه و بیهمتا گردیده و در تذهیب و تشعیر و جلید و گل و بوته سازی آثار جاودانهای پدید آوردهاند. گفتنی است که حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی به عنوان چهرة ماندگار ایران در عالم هنر هم مورد تقدیر قرار گرفتهاند. فعالیتهای انقلابي استاد در خصوص فعالیتهای دوران انقلاب چنین نگاشتهاند: «بعد از بازگشت از نجف اشرف تا شروع انقلاب مقدس اسلامی دیگر مجال نوشتن کتابی یا استنساخی پیدا نشد و به کارهای معمولی و وظایف مقرره روحانیت مشغول شدیم. تا اوان انقلاب اسلامی که جوانان عزیز و سر باخته ، دستگاه تکثیر و چاپ اعلامیهها را مخفیانه به منزل ما آوردند، بهطوری که خود آقایان روحانیون محترمی که کاملاً در جریان انقلاب بودند نمیدانستند که اعلامیهها کجا تکثیر میشود، حتی گاهی جلسه آقایان علما منزل ما بود و در همان وقت جوانان عزیز در زیر زمین مشغول تکثیر و چاپ اعلامیهها با انشاء این حقیر بودند.» در کوران درگیریهای انقلاب در ۹ مهر ماه ۵۷ داماد ایشان، جناب آقای صادق صابونپز در درگیری با عوامل رژیم شاه به شهادت رسید و به عنوان اولین شهید انقلاب اسلامی در کرمانشاه تقدیم به امام و انقلاب شد. آثار و تألیفات در آثار به ثبت رسیده از ایشان میتوان به مجموعه عکسی از آثار خطی ایشان، چند رساله ارزشمند با عناوینی چون رساله بعد معنوی هنر خط، رساله التصویر و التمثیل، رسالة الغناء، رساله النجاسه ـ الخمر، تفسیر سورة مومن، کیمیای هستی، فیض قلم، سحر مبین و رسالهای در تعظیم شعائر اسلامی اشاره نمود. وفات عالم فرزانه، آیت الله سيد مرتضي نجومي، پس از عمری مجاهدت و تلاش برای اعتلای کلمه حق در ایران و جهان، صبح دوشنبه، بیست و پنجم آبان ماه 1388 مصادف با بیست و هفتم ذی القعده سال1430 بر اثر بيماري و کسالت در منزل شخصي خود دار فاني را وداع گفت. از تهران سرشناسان خوشنویسی پایتخت نشین برای سنجش عیار خطّ ایشان راهی کرمانشاه شده بودند. تبحر ایشان در ثلث نویسی بود، صلابت و راست نویسی یکی از ویژگی های مهم این خط است. با دستگاه های دقیق و اندازه گیری نگاه کرده بودند. صلابت حرف الفی که ایشان تحریر کرده بود بی نظیر بود و اندکی لرزش در این حروف دیده نمی شد. آن موقع سنشان بالای شصت بود ... اول امسال(1388) تماس گرفته بود با یکی از مسئولان شهرداری کرمانشاه، گفته بود امسال سال آخر من است، امسال من میمیرم. اگر وقت داری بیا با هم بگردیم جایی برای قبرم پیدا کنم. باغ فردوس کنار مزار شهدای کرمانشاه را انتخاب کرد. جایی که الآن دفن است دستچین خودش بود از میان قبور... گفته بود آن مهر و سجادهای را که در مسجد سالها بر آن نماز خواندم با من در قبر بگذارید، آن را از مال شخصی خریداری کردهام. هنگام مرگ مادرم هم یک مشت خاک از پایین پای او جمع کردم، روی چشم هایم بگذارید و مرا دفن کنید ... منبع:www. mouood.org /ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]