تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 24 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865134453




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)   نويسنده: مرتضی محمدی   رابطه تمكین و خشونت ترك ارتباط توسط زن   براساس مواد 1102و1103 ق.م. پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص زوجین نسبت به یكدیگر برقرار می‎شود و همچنین زوج و زوجه برای انجام تكالیف خویش موظف به حسن معاشرت با یكدیگر هستند. چنانچه زن در ادای وظایف خویش، كوتاهی كند و به تعهدات و تكالیف خود در قبال شوهر بی‎اعتنا باشد، می‎توان آن را از مصادیق شوهر آزاری شمرد. هر چند شوهر آزاری ابعاد مختلفی می‎تواند داشته باشد؛ اما به تناسب بحث فقط به بعد جنسی آن پرداخته می‌شود. تمكین زن در برابر نیازهای جنسی مرد در مواقعی كه مانع مشروعی وجود نداشته باشد از وظایف وی و حقوق شوهر محسوب می‎شود و عدم پاسخ‎گویی صحیح به این نیاز طبیعی می‎تواند، آثار مخربی درپی داشته باشد. بدین جهت در روایات توصیه‎های فراوانی نسبت به زن بیان گردیده و اجر و ثواب زیادی وعده داده شده است. اما چنانچه زن در این وظیفه كوتاهی نماید، از مصادیق نشوز محسوب می‎گردد و در ادامه مقاله تحت عنوان نشوز زن مورد بررسی قرار می‌گیرد. برقراری ارتباط با اجبار   با فقدان مانع‌های مشروع، زن موظف به تمكین است. حال اگر در این زمینه كوتاهی نماید و حاضر به تمكین نشود؛ آیا شوهر حق دارد به طور قهرآمیز با زن ارتباط برقرار كند یا این كه شرع و قانون، برای این رفتار ناهنجار با زن تدابیر دیگری در نظر گرفته است. استفاده از اجبار و تحكم همان طوری كه در روابط اشخاص عادی در استیفای حقوق خود، مجاز شمرده نشده است، در روابط خانوادگی نیز به هیچ یك از زوج و زوجه چنین اجازه‎ای داده نشده است و اسلام هم نسبت به بنیان خانواده و شیوه رفتار همسران با یكدیگر چنین شیوه‎ای را نمی‎پسندد. دلایل این ممنوعیت به شرح ذیل بیان می‌گردد: الف)- اصل عدم ولایت   در هر مسأله‎ای چنانچه دلائلی كافی برای اثبات آن مسأله وجود نداشته باشد یا در حالت شك و ابهام باید به اصول رجوع شود. یكی از اصل‌های مهم و پذیرفته شده در روابط بین افراد نزد فقها این است كه هیچ شخصی برجان و مال دیگری سلطه‎ای ندارد، مگر این كه به موجب شرع (یا قانون) ولایتی برای او ثابت شده باشد و این یك اصل بدیهی است. صاحب جواهر می‎فرماید: عدم ولایت فردی بر دیگری پس از بلوغ و رشد امر بدیهی و ضروری است، حتی اگر در راستای مصالح همان فرد باشد. در اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسكن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی كه قانون تجویز كند». بنابراین در زمان شك ولایت شخصی بر فرد دیگری، باید اصل را بر عدم ولایت هر یك بر دیگری نهاد. از این رو، اصل اولی در روابط بین زن و شوهر نسبت به این كه آیا حق استفاده از اجبار را دارد یا خیر، اصل عدم ولایت شوهر در این خصوص است. ب)- اصل معروف   با نگاهی اجمالی به آیات قرآن كریم می‌توان پاسخ این سؤال را پیدا نمود. خداوند متعال در آیات مربوط به روابط خانوادگی به رفتار نیك و با صمیمیت تأكید نموده و كلمه «المعروف» زیاد مورد استفاده قرار گرفته است. در یك آیه می‎فرماید: «فامساك بمعروف او تسریح باحسان». دقت در مفهوم و محتوای آیه، پاسخی به سؤال طرح شده است. در این آیه دو حالت را برای ارتباط زوج و زوجه بیان می‎كند، یكی نگهداری و دیگری رها ساختن و هر دو مورد را مقید به معروف و احسان نموده و می‎فرماید: یا با صفا و صمیمیت با زن زندگی كنید یا با احسان و نیكی او را رها سازید. در یكی از تفاسیر آمده است: «همان‎طور كه نگهداری زن قید معروف دارد؛ یعنی رجوع و نگهداری باید بر‎اساس صفا و صمیمیت باشد، جدائی هم مقید به احسان است؛ یعنی تفرقه وجدایی باید از هر گونه امر ناپسندی مانند انتقام جویی، ابراز خشم و كینه خالی باشد». نكته جالب این است كه خداوند متعال حتی در مقام طلاق و رها ساختن زن، سفارش به نیكی، احسان و رفتار محبت آمیز می‎كند و جالب‎تر این كه به مرد توصیه می‎كند، اگر بخواهد با طلاق زن را تحت فشار قرار دهد و مقداری از مهریه زن را پس بگیرد؛ آن مهریه برای وی حلال نخواهد بود و در آخر آیه، این احكام را به عنوان حد و مرز آگاهی معرفی می‎كند و تجاوز به آن را ظلم و ستم می‎خواند. «لاتضاروهن لتضیقوا علیهن»، در این آیه هر گونه تنگناه قرار دادن و ضرر رساندن به زن را نهی می‎كند. «فامسكوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف ولاتمسكوهن ضراراً لتعتدوا»، یعنی یا به شایستگی آنها را نگه دارید یا به شایستگی رها نمایید و زن‎ها را برای ضرر زدن نگه ندارید. حال با این توصیه‎های قرآنی، آیا می‎توان باور داشت كه اسلام، ارتباط با تحكم و اجبار را كه می‎تواند صدمات روحی و جسمی فراوانی داشته باشد، مجاز شمارد؟ و آیا می‎توان چنین حكمی را به اسلام نسبت داد؟ مطمئناً پاسخ این سؤال‌ها منفی است. بنابراین تمكین زن در برابر مرد مطلق نیست و شوهر نباید از آن به عنوان ابزاری جهت خشونت علیه زن استفاده كند، بلكه رفتار و روابط زن و شوهر چه در حوزه روابط جنسی و چه غیر آن باید متعارف و نیك باشد و معنای «عاشروهن بمعروف» همین است. «زیرا معروف به معنای هر عملی است كه افكار عمومی آن را عمل شناخته شده، بداند و با آن مانوس باشد و با ذائقه‎ای كه اهل هر اجتماعی از نوع زندگی خود بدست می‎آورد سازگار باشد. ... آن عملی معروف است كه هم طبق هدایت عقل صورت گرفته باشد و هم با حكم شرع و قانون جاری در جامعه مطابق باشد و هم با فضائل اخلاقی منافات نداشته باشد و هم سنت آن را خلاف ادب نداند». لذا اگر زوج بخواهد این مرز شكسته شود، باید با نیكی رها سازد و به هیچ وجه نمی‎تواند بواسطه حق تمكین، به زن آزار جنسی وارد نماید. ج)- قانون اساسی   قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین اختیاری را از شوهر سلب می‎كند، زیرا در اصل 40 آن بیان شده: «هیچ كس نمی‎تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد». از آن جایی كه ارتباط با اجبار می‎تواند صدمات روحی و روانی و جسمی فراوانی در پی داشته باشد، بدین جهت اصل 40 قانون اساسی چنین اعمال حقی كه موجب اضرار به غیر است را رد می‎كند. لذا این جمله كه برخی اظهار می‌دارند: «تمكین به مفهوم خاص به مرد حق می‎دهد تا بدون اعتنا نسبت به آمادگی جسمانی و روانی همسر خود با او همبستر شود»، مردود است؛ زیرا اولاً: اصل 40 قانون اساسی آن را رد می‎كند. ثانیاً: با آیه «عاشروهن بمعروف» منافات دارد. ثالثاً: اگر زن با دلیل موجه یا بدون دلیل تمكین نكند، شوهر حق ندارد با اجبار دست به این عمل بزند، بلكه تخلف از این وظیفه، ضمانت اجرای خاصی دارد كه باید بدان عمل نمود. برخی از فقهای معاصر در این زمینه معتقدند: چون همان طور كه مرد ممكن است همیشه آمادگی ایجاد رابطه زناشویی نداشته باشد، زن نیز به دلیل مشغولیات فكری، بیماری و ... ممكن است، آمادگی نداشته باشد. این خلاف انسانیت و از مصادیق ایذاء محسوب می‎شود. بنابراین اگر مراجع قضایی نسبت به تمایلات انحرافی جنسی شوهر نسبت به زن بی‎اعتنا هستند، دلیلی موجه بر صحت كار آنها نمی‌باشد، زیرا در شرع و قانون چنین رفتاری بدلائل یاد شده، مردود است. نشوز زوجه و وظیفه زوج   خداوند متعال در قرآن كریم می‎فرماید: «والاتی تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن فی المضاجع و اضربوهن فان اطعنكم فلاتبغوا علیهن سبیلاً»، آن زنان را كه از سركشی و بدخوئی‎شان بیم دارید، نخست پند و اندرز دهید، (اگر مؤثر واقع نشد) در بستر از آنان دوری كنید ( و اگر دوری كردن هم سودی نبخشید) یا آن‎ها را تنبیه كنید، پس اگر از شما اطاعت كردند راهی برای تعدی به آنها نجویید. برخی آیه فوق را چنین تفسیر كرده‌اند كه شوهر در صورت عدم تمكین و نشوز زن، می‎تواند با تحكم و اجبار با وی مواقعه كند. این برداشت به دو دلیل اشتباه می‌باشد: الف)- این تفسیر با آیاتی كه به رفتار نیكو و معروف سفارش نموده، در تعارض است. یعنی در واقع با روح شریعت اسلام منافات دارد. از این رو سید قطب می‎نویسد: «هرگز چنین كاری از مقرارت اسلامی نبوده و جزء اسلام به شمار نمی‎آید». ب)- روایات متعددی كه در تفسیر این آیه وارد شده، ضرب را مقید به «ضرباً رفیقا»، «ضرباً غیر مبرح» و «ضرباً بالسواك» نموده است؛ فقها هم ضرب را مقید به این قیود نموده‌اند. لذا ضرب در این مورد به معنای مجازات و تعزیر نیست، بلكه این زدن باید هیچ دردی را در پی نداشته باشد یا زدن دوستانه یا زدن با مسواك (چوب‎های مسواك غالباً 20 سانتی و از شاخه‎های باریك می‎باشد كه پس از خشك شدن نرم و ملایم می‎شود) می‌باشد. پس این نوع ضرب نوعی اعلام ناراحتی و نارضایتی است، شبیه همان معنای «و اهجروهن» می‎باشد. این تفسیر با روایاتی كه اصل ضرب (تنبه بدنی) را رد می‎كند، نیز قابل جمع است. امام باقر (ع) می‌فرماید: «آیا جای تعجب نیست كه كسی همسرش را بزند و آنگاه با او دست به گردن شود». مرحوم علامه پس از بیان این روایت می‎فرماید: امثال این بیانات در احادیث بسیار زیاد است كه اگر كسی در آنها دقت كند، نظر اسلام را در باره زنان درك می‎كند. چنین تفسیری كه اعمال خشونت را دفع می‎كند با دستور حكیمانه قرآن «امساك بمعروف» نیز همخوانی دارد و مؤید دیگر این تفسیر آن است كه اگر زدن، اثری بر جای گذارد وفق نظر اكثر فقها، باید زوج قصاص شود یا دیه آن را پرداخت نماید، بدین جهت اگر زدن زن از نظر قانون و شرع مجاز بود، هرگز نمی‎بایست، مجازاتی را بدنبال داشته باشد، بدین جهت، وضع مجازات برای كسی كه زن خود را می‎زند، دلیل برآن است كه به هیچ وجه ضرب به این معنا در شرع اسلام مجاز نیست. در رابطه با تفسیر آیه فوق سه نظر مطرح است كه به شرح ذیل بیان می‌گردد: الف)- برخی از معاصرین در تفسیر آیه عدم تمكین زوجه اظهار می‌دارند: به دلیل اینكه ضرب اساساً در دین مقدس اسلام به معنای تعزیر و تادیب است و بر اساس روایت معتبر، تعزیر به دست حاكم می‎باشد؛ طبیعتاً می‎توان آیه را این طور تفسیر نمود كه به جهت آنكه انسان موجودی صاحب عقل و منطق است، ابتدا باید او را نصیحت و موعظه كرد (در مورد خاصی از نشوز كه امتناع از هم بستر شدن باشد) و در صورت عدم تأثیر، دوری از خوابگاه توصیه شده است كه یك نوع اعراض توسط زوج محسوب می‎شود و در صورت عدم تأثیر این مرحله، زوج باید موضوع را به محاكم اطلاع دهد و دادگاه باید زن را تغزیر نماید. چرا كه «التعزیر بید الحاكم» است و شوهر حق مباشرت در ضرب ندارد. به تعبیر دیگر، برای ضرب زوجه توسط زوج دو مشكل وجود دارد. محذور اول وحدت سیاق آیه است كه اقتضاء می‎كند، زوج در ضرب مباشر باشد. محذور دوم ضرب در اسلام به معنی تعزیر است و تعزیر در حیطه حكومت و جزء وظایف حاكم می‌باشد. لیكن محذور دوم اهم و اشد است و مرعات آن أولی از محذور وحدت سیاق است. بر چنین تفسیری چند اشكال وارد است، زیرا از یك طرف منجر به دخالت بیشتر دولت در نهاد خانواده می‌شود و از طرف دیگر سعادت خانواده تامین نمی‌شود، یكی از استادان حقوق معتقد است: «حكیمان رخنه دولت در این سرای مردمی را زیان‎بار و خطرناك شمرده‎اند و با جدا ساختن «تدبیر منزل» از «سیاست مدن» مرز قاطع و طبیعی میان دولت و خانواده را نمایان ساخته‎اند. تجربه نیز نشان داده است كه هرگاه دولت‎ها خواسته‎اند وجود خویش را بر خانواده تحمیل كنند به آن آسیب رسانده‎اند»، نكته مهمتر این كه محذور یاد شده در صورتی بوجود می‎آید كه ضرب به معنی تعزیر و مجازات قرار داده شود، اما همان‎طور كه گذشت ضرب در آیه به معنای تعزیر نیست و به همین علت هم در صورت زدن به نظر مشهور فقها برای آن مجازات دیه و قصاص تعیین گردیده است، لذا تعارضی وجود ندارد تا محذور دوم اهم دانسته شود. ب)- در برخی از روایات زدن را به گرسنگی و ندان پوشاك تفسیر كردند، پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید: «من تعجب می‎كنم از كسی كه همسرش را می‎زند در حالی كه خود سزاوارتر از او به كتك خوردن است. زنانتان را با چوب نزنید چرا كه قصاص خواهید شد، بلكه آن‎ها را با گرسنگی و ندادن پوشاك بزنید». چنین برداشتی همان ضمانت اجرای نشوز زن یعنی ترك انفاق است كه تقریباً همه فقها، آن (ترك انفاق) را ضمانت اجرای نشوز قرار داده‌اند. بنابراین با توجه به اصل عدم ولایت و این كه زدن زوجه مخالف اصل و قاعده است وبا توجه به تعارض آن (زدن) با آیات معروف و روایات مؤید آن مانند روایتی از امام صادق (ع) كه می‎فرماید: «وقتی كه مردی می‎خواهد ازدواج كند بگوید اعتراف می‎كنم به پیمانی كه خداوند از من گرفته است كه یا به شایستگی نگهداری كنم یا به نیكی طلاق دهم». باید در تفسیر آن به قدر متیقن اكتفاء نمود و تفسیر مضیق كرد و زدن را مطابق روایات به ترك انفاق یا ضرب غیرمبرح یا دوستانه كه در واقع تعزیری در آن نیست، تفسیر نمود. در حقوق موضوعه ایران اشاره‎ای به این مسأله نشده است و قانونگذار تنها ترك انفاق را به عنوان ضمانت اجرای نشوز قرار داده است و به دلیل اینكه استفاده از تحكم و اجبار توسط شوهر در ارتباط جنسی با اصل 40 قانون اساسی منافات دارد؛ باید آن را از مصادیق سوء استفاده از حق شمرد. یكی از اساتید حقوق در این باره معتقد است: «بی‎گمان شوهر برای كامجویی از همسر خود حق توسل به زور را ندارد. خشونت و ایراد ضرب و تهدید از مصداق‌های بارز سوء استفاده از حق داشتن رابطه جنسی با همسر است و دادگاه می‎تواند با اقدامی مناسب (مانند استفاده از اجبار و تعیین جریمه نقدی) شوهر را از خشونت باز دارد». منبع:www.lawnet.ir ادامه دارد /ع  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن