تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865134453


تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: مرتضی محمدی رابطه تمكین و خشونت ترك ارتباط توسط زن براساس مواد 1102و1103 ق.م. پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص زوجین نسبت به یكدیگر برقرار میشود و همچنین زوج و زوجه برای انجام تكالیف خویش موظف به حسن معاشرت با یكدیگر هستند. چنانچه زن در ادای وظایف خویش، كوتاهی كند و به تعهدات و تكالیف خود در قبال شوهر بیاعتنا باشد، میتوان آن را از مصادیق شوهر آزاری شمرد. هر چند شوهر آزاری ابعاد مختلفی میتواند داشته باشد؛ اما به تناسب بحث فقط به بعد جنسی آن پرداخته میشود. تمكین زن در برابر نیازهای جنسی مرد در مواقعی كه مانع مشروعی وجود نداشته باشد از وظایف وی و حقوق شوهر محسوب میشود و عدم پاسخگویی صحیح به این نیاز طبیعی میتواند، آثار مخربی درپی داشته باشد. بدین جهت در روایات توصیههای فراوانی نسبت به زن بیان گردیده و اجر و ثواب زیادی وعده داده شده است. اما چنانچه زن در این وظیفه كوتاهی نماید، از مصادیق نشوز محسوب میگردد و در ادامه مقاله تحت عنوان نشوز زن مورد بررسی قرار میگیرد. برقراری ارتباط با اجبار با فقدان مانعهای مشروع، زن موظف به تمكین است. حال اگر در این زمینه كوتاهی نماید و حاضر به تمكین نشود؛ آیا شوهر حق دارد به طور قهرآمیز با زن ارتباط برقرار كند یا این كه شرع و قانون، برای این رفتار ناهنجار با زن تدابیر دیگری در نظر گرفته است. استفاده از اجبار و تحكم همان طوری كه در روابط اشخاص عادی در استیفای حقوق خود، مجاز شمرده نشده است، در روابط خانوادگی نیز به هیچ یك از زوج و زوجه چنین اجازهای داده نشده است و اسلام هم نسبت به بنیان خانواده و شیوه رفتار همسران با یكدیگر چنین شیوهای را نمیپسندد. دلایل این ممنوعیت به شرح ذیل بیان میگردد: الف)- اصل عدم ولایت در هر مسألهای چنانچه دلائلی كافی برای اثبات آن مسأله وجود نداشته باشد یا در حالت شك و ابهام باید به اصول رجوع شود. یكی از اصلهای مهم و پذیرفته شده در روابط بین افراد نزد فقها این است كه هیچ شخصی برجان و مال دیگری سلطهای ندارد، مگر این كه به موجب شرع (یا قانون) ولایتی برای او ثابت شده باشد و این یك اصل بدیهی است. صاحب جواهر میفرماید: عدم ولایت فردی بر دیگری پس از بلوغ و رشد امر بدیهی و ضروری است، حتی اگر در راستای مصالح همان فرد باشد. در اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسكن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی كه قانون تجویز كند». بنابراین در زمان شك ولایت شخصی بر فرد دیگری، باید اصل را بر عدم ولایت هر یك بر دیگری نهاد. از این رو، اصل اولی در روابط بین زن و شوهر نسبت به این كه آیا حق استفاده از اجبار را دارد یا خیر، اصل عدم ولایت شوهر در این خصوص است. ب)- اصل معروف با نگاهی اجمالی به آیات قرآن كریم میتوان پاسخ این سؤال را پیدا نمود. خداوند متعال در آیات مربوط به روابط خانوادگی به رفتار نیك و با صمیمیت تأكید نموده و كلمه «المعروف» زیاد مورد استفاده قرار گرفته است. در یك آیه میفرماید: «فامساك بمعروف او تسریح باحسان». دقت در مفهوم و محتوای آیه، پاسخی به سؤال طرح شده است. در این آیه دو حالت را برای ارتباط زوج و زوجه بیان میكند، یكی نگهداری و دیگری رها ساختن و هر دو مورد را مقید به معروف و احسان نموده و میفرماید: یا با صفا و صمیمیت با زن زندگی كنید یا با احسان و نیكی او را رها سازید. در یكی از تفاسیر آمده است: «همانطور كه نگهداری زن قید معروف دارد؛ یعنی رجوع و نگهداری باید براساس صفا و صمیمیت باشد، جدائی هم مقید به احسان است؛ یعنی تفرقه وجدایی باید از هر گونه امر ناپسندی مانند انتقام جویی، ابراز خشم و كینه خالی باشد». نكته جالب این است كه خداوند متعال حتی در مقام طلاق و رها ساختن زن، سفارش به نیكی، احسان و رفتار محبت آمیز میكند و جالبتر این كه به مرد توصیه میكند، اگر بخواهد با طلاق زن را تحت فشار قرار دهد و مقداری از مهریه زن را پس بگیرد؛ آن مهریه برای وی حلال نخواهد بود و در آخر آیه، این احكام را به عنوان حد و مرز آگاهی معرفی میكند و تجاوز به آن را ظلم و ستم میخواند. «لاتضاروهن لتضیقوا علیهن»، در این آیه هر گونه تنگناه قرار دادن و ضرر رساندن به زن را نهی میكند. «فامسكوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف ولاتمسكوهن ضراراً لتعتدوا»، یعنی یا به شایستگی آنها را نگه دارید یا به شایستگی رها نمایید و زنها را برای ضرر زدن نگه ندارید. حال با این توصیههای قرآنی، آیا میتوان باور داشت كه اسلام، ارتباط با تحكم و اجبار را كه میتواند صدمات روحی و جسمی فراوانی داشته باشد، مجاز شمارد؟ و آیا میتوان چنین حكمی را به اسلام نسبت داد؟ مطمئناً پاسخ این سؤالها منفی است. بنابراین تمكین زن در برابر مرد مطلق نیست و شوهر نباید از آن به عنوان ابزاری جهت خشونت علیه زن استفاده كند، بلكه رفتار و روابط زن و شوهر چه در حوزه روابط جنسی و چه غیر آن باید متعارف و نیك باشد و معنای «عاشروهن بمعروف» همین است. «زیرا معروف به معنای هر عملی است كه افكار عمومی آن را عمل شناخته شده، بداند و با آن مانوس باشد و با ذائقهای كه اهل هر اجتماعی از نوع زندگی خود بدست میآورد سازگار باشد. ... آن عملی معروف است كه هم طبق هدایت عقل صورت گرفته باشد و هم با حكم شرع و قانون جاری در جامعه مطابق باشد و هم با فضائل اخلاقی منافات نداشته باشد و هم سنت آن را خلاف ادب نداند». لذا اگر زوج بخواهد این مرز شكسته شود، باید با نیكی رها سازد و به هیچ وجه نمیتواند بواسطه حق تمكین، به زن آزار جنسی وارد نماید. ج)- قانون اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین اختیاری را از شوهر سلب میكند، زیرا در اصل 40 آن بیان شده: «هیچ كس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد». از آن جایی كه ارتباط با اجبار میتواند صدمات روحی و روانی و جسمی فراوانی در پی داشته باشد، بدین جهت اصل 40 قانون اساسی چنین اعمال حقی كه موجب اضرار به غیر است را رد میكند. لذا این جمله كه برخی اظهار میدارند: «تمكین به مفهوم خاص به مرد حق میدهد تا بدون اعتنا نسبت به آمادگی جسمانی و روانی همسر خود با او همبستر شود»، مردود است؛ زیرا اولاً: اصل 40 قانون اساسی آن را رد میكند. ثانیاً: با آیه «عاشروهن بمعروف» منافات دارد. ثالثاً: اگر زن با دلیل موجه یا بدون دلیل تمكین نكند، شوهر حق ندارد با اجبار دست به این عمل بزند، بلكه تخلف از این وظیفه، ضمانت اجرای خاصی دارد كه باید بدان عمل نمود. برخی از فقهای معاصر در این زمینه معتقدند: چون همان طور كه مرد ممكن است همیشه آمادگی ایجاد رابطه زناشویی نداشته باشد، زن نیز به دلیل مشغولیات فكری، بیماری و ... ممكن است، آمادگی نداشته باشد. این خلاف انسانیت و از مصادیق ایذاء محسوب میشود. بنابراین اگر مراجع قضایی نسبت به تمایلات انحرافی جنسی شوهر نسبت به زن بیاعتنا هستند، دلیلی موجه بر صحت كار آنها نمیباشد، زیرا در شرع و قانون چنین رفتاری بدلائل یاد شده، مردود است. نشوز زوجه و وظیفه زوج خداوند متعال در قرآن كریم میفرماید: «والاتی تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن فی المضاجع و اضربوهن فان اطعنكم فلاتبغوا علیهن سبیلاً»، آن زنان را كه از سركشی و بدخوئیشان بیم دارید، نخست پند و اندرز دهید، (اگر مؤثر واقع نشد) در بستر از آنان دوری كنید ( و اگر دوری كردن هم سودی نبخشید) یا آنها را تنبیه كنید، پس اگر از شما اطاعت كردند راهی برای تعدی به آنها نجویید. برخی آیه فوق را چنین تفسیر كردهاند كه شوهر در صورت عدم تمكین و نشوز زن، میتواند با تحكم و اجبار با وی مواقعه كند. این برداشت به دو دلیل اشتباه میباشد: الف)- این تفسیر با آیاتی كه به رفتار نیكو و معروف سفارش نموده، در تعارض است. یعنی در واقع با روح شریعت اسلام منافات دارد. از این رو سید قطب مینویسد: «هرگز چنین كاری از مقرارت اسلامی نبوده و جزء اسلام به شمار نمیآید». ب)- روایات متعددی كه در تفسیر این آیه وارد شده، ضرب را مقید به «ضرباً رفیقا»، «ضرباً غیر مبرح» و «ضرباً بالسواك» نموده است؛ فقها هم ضرب را مقید به این قیود نمودهاند. لذا ضرب در این مورد به معنای مجازات و تعزیر نیست، بلكه این زدن باید هیچ دردی را در پی نداشته باشد یا زدن دوستانه یا زدن با مسواك (چوبهای مسواك غالباً 20 سانتی و از شاخههای باریك میباشد كه پس از خشك شدن نرم و ملایم میشود) میباشد. پس این نوع ضرب نوعی اعلام ناراحتی و نارضایتی است، شبیه همان معنای «و اهجروهن» میباشد. این تفسیر با روایاتی كه اصل ضرب (تنبه بدنی) را رد میكند، نیز قابل جمع است. امام باقر (ع) میفرماید: «آیا جای تعجب نیست كه كسی همسرش را بزند و آنگاه با او دست به گردن شود». مرحوم علامه پس از بیان این روایت میفرماید: امثال این بیانات در احادیث بسیار زیاد است كه اگر كسی در آنها دقت كند، نظر اسلام را در باره زنان درك میكند. چنین تفسیری كه اعمال خشونت را دفع میكند با دستور حكیمانه قرآن «امساك بمعروف» نیز همخوانی دارد و مؤید دیگر این تفسیر آن است كه اگر زدن، اثری بر جای گذارد وفق نظر اكثر فقها، باید زوج قصاص شود یا دیه آن را پرداخت نماید، بدین جهت اگر زدن زن از نظر قانون و شرع مجاز بود، هرگز نمیبایست، مجازاتی را بدنبال داشته باشد، بدین جهت، وضع مجازات برای كسی كه زن خود را میزند، دلیل برآن است كه به هیچ وجه ضرب به این معنا در شرع اسلام مجاز نیست. در رابطه با تفسیر آیه فوق سه نظر مطرح است كه به شرح ذیل بیان میگردد: الف)- برخی از معاصرین در تفسیر آیه عدم تمكین زوجه اظهار میدارند: به دلیل اینكه ضرب اساساً در دین مقدس اسلام به معنای تعزیر و تادیب است و بر اساس روایت معتبر، تعزیر به دست حاكم میباشد؛ طبیعتاً میتوان آیه را این طور تفسیر نمود كه به جهت آنكه انسان موجودی صاحب عقل و منطق است، ابتدا باید او را نصیحت و موعظه كرد (در مورد خاصی از نشوز كه امتناع از هم بستر شدن باشد) و در صورت عدم تأثیر، دوری از خوابگاه توصیه شده است كه یك نوع اعراض توسط زوج محسوب میشود و در صورت عدم تأثیر این مرحله، زوج باید موضوع را به محاكم اطلاع دهد و دادگاه باید زن را تغزیر نماید. چرا كه «التعزیر بید الحاكم» است و شوهر حق مباشرت در ضرب ندارد. به تعبیر دیگر، برای ضرب زوجه توسط زوج دو مشكل وجود دارد. محذور اول وحدت سیاق آیه است كه اقتضاء میكند، زوج در ضرب مباشر باشد. محذور دوم ضرب در اسلام به معنی تعزیر است و تعزیر در حیطه حكومت و جزء وظایف حاكم میباشد. لیكن محذور دوم اهم و اشد است و مرعات آن أولی از محذور وحدت سیاق است. بر چنین تفسیری چند اشكال وارد است، زیرا از یك طرف منجر به دخالت بیشتر دولت در نهاد خانواده میشود و از طرف دیگر سعادت خانواده تامین نمیشود، یكی از استادان حقوق معتقد است: «حكیمان رخنه دولت در این سرای مردمی را زیانبار و خطرناك شمردهاند و با جدا ساختن «تدبیر منزل» از «سیاست مدن» مرز قاطع و طبیعی میان دولت و خانواده را نمایان ساختهاند. تجربه نیز نشان داده است كه هرگاه دولتها خواستهاند وجود خویش را بر خانواده تحمیل كنند به آن آسیب رساندهاند»، نكته مهمتر این كه محذور یاد شده در صورتی بوجود میآید كه ضرب به معنی تعزیر و مجازات قرار داده شود، اما همانطور كه گذشت ضرب در آیه به معنای تعزیر نیست و به همین علت هم در صورت زدن به نظر مشهور فقها برای آن مجازات دیه و قصاص تعیین گردیده است، لذا تعارضی وجود ندارد تا محذور دوم اهم دانسته شود. ب)- در برخی از روایات زدن را به گرسنگی و ندان پوشاك تفسیر كردند، پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «من تعجب میكنم از كسی كه همسرش را میزند در حالی كه خود سزاوارتر از او به كتك خوردن است. زنانتان را با چوب نزنید چرا كه قصاص خواهید شد، بلكه آنها را با گرسنگی و ندادن پوشاك بزنید». چنین برداشتی همان ضمانت اجرای نشوز زن یعنی ترك انفاق است كه تقریباً همه فقها، آن (ترك انفاق) را ضمانت اجرای نشوز قرار دادهاند. بنابراین با توجه به اصل عدم ولایت و این كه زدن زوجه مخالف اصل و قاعده است وبا توجه به تعارض آن (زدن) با آیات معروف و روایات مؤید آن مانند روایتی از امام صادق (ع) كه میفرماید: «وقتی كه مردی میخواهد ازدواج كند بگوید اعتراف میكنم به پیمانی كه خداوند از من گرفته است كه یا به شایستگی نگهداری كنم یا به نیكی طلاق دهم». باید در تفسیر آن به قدر متیقن اكتفاء نمود و تفسیر مضیق كرد و زدن را مطابق روایات به ترك انفاق یا ضرب غیرمبرح یا دوستانه كه در واقع تعزیری در آن نیست، تفسیر نمود. در حقوق موضوعه ایران اشارهای به این مسأله نشده است و قانونگذار تنها ترك انفاق را به عنوان ضمانت اجرای نشوز قرار داده است و به دلیل اینكه استفاده از تحكم و اجبار توسط شوهر در ارتباط جنسی با اصل 40 قانون اساسی منافات دارد؛ باید آن را از مصادیق سوء استفاده از حق شمرد. یكی از اساتید حقوق در این باره معتقد است: «بیگمان شوهر برای كامجویی از همسر خود حق توسل به زور را ندارد. خشونت و ایراد ضرب و تهدید از مصداقهای بارز سوء استفاده از حق داشتن رابطه جنسی با همسر است و دادگاه میتواند با اقدامی مناسب (مانند استفاده از اجبار و تعیین جریمه نقدی) شوهر را از خشونت باز دارد». منبع:www.lawnet.ir ادامه دارد /ع
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]
صفحات پیشنهادی
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: مرتضی محمدی رابطه تمكین و خشونت ترك ارتباط توسط زن براساس مواد 1102و1103 ق.م. پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص ...
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: مرتضی محمدی رابطه تمكین و خشونت ترك ارتباط توسط زن براساس مواد 1102و1103 ق.م. پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص ...
اثر خشونت نسبت به زنان
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)-تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: ... پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص زوجین نسبت به یكدیگر برقرار میشود و همچ.
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)-تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: ... پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص زوجین نسبت به یكدیگر برقرار میشود و همچ.
به مردان قدرت دهيد
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)-تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: ... پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص زوجین نسبت به یكدیگر برقرار میشود و همچ.
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)-تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: ... پس از ازدواج، حقوق و تكالیف خاص زوجین نسبت به یكدیگر برقرار میشود و همچ.
ارتباط بدون خشونت
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)-تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: مرتضی محمدی رابطه تمكین و خشونت ترك ارتباط توسط زن براساس مواد 1102و1103 ق.
تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3)-تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(3) نويسنده: مرتضی محمدی رابطه تمكین و خشونت ترك ارتباط توسط زن براساس مواد 1102و1103 ق.
بررسی موضوع برتري مردان بر زنان
بررسی موضوع برتري مردان بر زنان-برتري مردان بر زنان سوال : وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا ... بررسي نظريه مشهور در تفاوت ديه زن و مرد (3) ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(1) ...
بررسی موضوع برتري مردان بر زنان-برتري مردان بر زنان سوال : وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا ... بررسي نظريه مشهور در تفاوت ديه زن و مرد (3) ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(1) ...
گفتاری در معنای قیمومت مردان بر زنان
گفتاری در معنای قیمومت مردان بر زنان نويسنده: علامه طباطبایی (رحمت الله علیه) این معنا بر ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(1) ... ده عادت مردانه و عصبانیت زن ها (3) ...
گفتاری در معنای قیمومت مردان بر زنان نويسنده: علامه طباطبایی (رحمت الله علیه) این معنا بر ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(1) ... ده عادت مردانه و عصبانیت زن ها (3) ...
وظايف زن يا شوهردارى
نظام خانواده به تناسب روحيات و توان زن و مرد، برنامه ريزى مى شود، يكى از وظائف مهم بانوان ، تعديل ... (7) ۲- من لا يحضر ج 3 ص 556. ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(5) ...
نظام خانواده به تناسب روحيات و توان زن و مرد، برنامه ريزى مى شود، يكى از وظائف مهم بانوان ، تعديل ... (7) ۲- من لا يحضر ج 3 ص 556. ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(5) ...
حدود اطاعت از شوهر
(3) البته مسئله خروج در مواردى استثنا شده که در توضیح المسائل مراجع ذکر شده است. ... تفسیر نمونه، ج 3، ص 370، با تلخیص. 3. ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(2) ...
(3) البته مسئله خروج در مواردى استثنا شده که در توضیح المسائل مراجع ذکر شده است. ... تفسیر نمونه، ج 3، ص 370، با تلخیص. 3. ... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(2) ...
ماهيت حقوقي نفقه
فلسفه اين قاعده اين است كه در اكثر خانوادههاي ايراني زنان اموال و درآمد كافي براي تأمين مخارج خود و .... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(4) ... ماهيت طلاق هاي به حكم دادگاه(3) ...
فلسفه اين قاعده اين است كه در اكثر خانوادههاي ايراني زنان اموال و درآمد كافي براي تأمين مخارج خود و .... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(4) ... ماهيت طلاق هاي به حكم دادگاه(3) ...
بررسي شرط تنصيف اموال زوج
م ناظر به بند 3 ماده 190 بدلیل مبهم بودن مورد معامله عقد باطل است 2- شرط مجهولی كه .... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(2) ... حكم اسراف از نگاه ملا احمد نراقى (رحمه الله) (3) ...
م ناظر به بند 3 ماده 190 بدلیل مبهم بودن مورد معامله عقد باطل است 2- شرط مجهولی كه .... تمكین؛ قدرت زنان یا خشونت مردان(2) ... حكم اسراف از نگاه ملا احمد نراقى (رحمه الله) (3) ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها