تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار ركعت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798505061




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روان شناس ما به ورزش نياز دارد، ورزش ما به روان شناسي


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: elada8th July 2006, 02:12 PMنويسنده: دكتر فرشاد نجفي پور چند كلمه درباره‎ي روان‎شناسي ورزشي قبل از اولين مسابقه مشت زني سنگين وزن بين محمد علي كلي و كن نورتون در سال 1973،‌ نورتون يك هيپنوتيزم كننده حرفه‎اي را استخدام كرد تا به او در بهبود اعتماد به نفس و اضطرابش كمك كند. او مسابقه را به طرز جالبي برد و هيپنوتيزم را به عنوان يكي از راهبردهاي مؤثر مطرح كرد. روان‎شناسي ورزشي علمي است كه اصول روان‎شناسي را در حيطه‎ي ورزش به كار مي‎گيرد. موضوع بسيار جالبي دارد چون هم باعث افزايش كارآيي ورزشي و هم بهبود وضعيت رواني - اجتماعي فرد مي‎شود. قدمت آنرا از نظر كلي چند هزار سال (بقراط؟!) و از نظر علم امروز به كمي بيش از يك قرن نسبت مي‎دهند. از نظر موضوع شايد بتوان آنرا به دو حيطه‎ي تربيتي و باليني تقسيم نمود. روان‎شناسي تربيتي ورزشي به مقوله‎ي افزايش كارآيي فرد و كسب آمادگي رواني (مثلاً آموزش برخي مهارتهاي رواني از جمله تمرين ذهني) بطور اعم پرداخته و روان‎شناسي باليني ورزشي به ورزش كاري كه دچار آسيب جسمي يا رواني شده از ديد روان‎شناسي نگاه مي‎كند، البته اين گروه‎بندي مقبوليت عام ندارد. آنچه مسلم است كسب آمادگي رواني، حفظ آن و سپس افزايش كارآيي بيشترين دل‎مشغولي روان‎شناسي ورزشي از ابتدا تا امروز بوده است. متأسفانه عليرغم وجود تحقيقات نسبتاً گسترده در اين حيطه، تعداد كتب روان‎شناسي ورزشي از تعداد انگشتان يك دست تجاوز نمي‎كند (حداقل تا جايي كه بنده تحقيق كرده‎ام) و اين فقر در متون مطالعه در اين زمينه را تا حدي آسان جلوه مي‎دهد اما مشكل وقتي رخ مي‎نمايد كه مي‎خواهيم آنچه را روي كاغذ آمده در عمل محك بزنيم، آنجاست كه عمق كاستي‎ها خود را نشان مي‎دهند. سالها همه از روان‎شناسي ورزشي اين انتظار را داشتند تا راهي ساده و نسبتاً فوري براي ايجاد يا ارتقاء چيزي به نام «انگيزه» پيدا كند. انگيزه به دليل عدم شناخت اساسي و فقر پژوهشي چيزي ذاتي تصور مي‎شد كه انسان‎ها يا آن را دارند، يا ندارند. برخي فكر مي‎كردند انگيزه را مي‎توان مثل آدامس بين ديگران پخش كرد و دنبال يافتن دستور تهيه‎ي آن بودند. تمام اينها به اين دليل بود كه تنها مقوله روان‎شناسي مطرح در ورزش «انگيزه» تصور مي‎شد. يعني ورزشكار موفق عبارت بود از آمادگي جسماني + انگيزه. ولي همين مطلب انگيزه‎اي شد براي تحقيق تا امروز كه همه مي‎دانيم روان‎شناسي ورزشي از چيزي غير از اصول روان‎شناسي تبعيت نمي‎كند و فقط با يك نگرش پايه و اصولي مي‎توان بدان پرداخت پس شايد اولين مطلبي را كه بايد مد نظر داشت «شخصيت»1 باشد. شخصيت ساختاري دارد كه تقريباً مورد قبول همه اهل فن قرار گرفته است. در مركز «هسته‎ي رواني» قرار دارد كه همان «من واقعي» فرد است و شامل تمامي خواسته‎ها، تمايلات، ارزشها و انگيزه‎هاي اوست. بخش دوم شخصيت كه پيرامون هسته را فرا گرفته پاسخ‎هاي بارز فرد است كه بطور معمول در موقعيت‎هاي مختلف از او سر مي‎زند. اغلب اين پاسخ‎ها شاخص خوبي براي شناخت هسته‎ي رواني هستند. سومين و سطحي‎ترين بخش «رفتارهاي مقتضي» (رفتارهايي كه بسته به موقعيت پيش آمده از فرد سر مي‎زنند، مثل اينكه شايد كسي تا به حال دچار تصادفات رانندگي نشده باشد و طبعاً رفتار او در چنين موقعيتي بر هيچكس معلوم نيست اما به محض اولين تصادف رفتار ويژه‎‎اي بروز مي‎كند) است. اين رفتارها به محيط و نحوه‎ي نگرش ما نسبت به آن وابسته هستند پس با تغيير اين دو، تغيير مي‎كنند. درباره‎ي شخصيت نظريات متعدد و متفاوتي وجود دارد كه مي‎توان ما بين آنها به نظريه‎ي فرويد (نظرية روان پويايي) اشاره كرد كه تا امروز بيش از ديگران مقبوليت دارد. از ديرباز تاكنون جهد عظيمي مبذول اين شده است كه بتوان با آزمون شخصتي افراد را ارزيابي كرد به‎ همين دليل آزمون‎هاي متعددي هم بوجود آمده‎اند. هر كدام از اين آزمون‎ها بر اساس يكي از نظريات شخصيت طراحي شده‎اند. اما حقيقتاً هيچكدام نمي‎توانند تمامي شخصيت يك نفر را مشخص نموده و نهايتاً در حد يك احتمال ارزش پيدا مي‎كنند. نهايتاً اين نكته باقي مي‎ماند كه ارتباط شخصيت و كارايي چگونه است. ما بين اهل فن اين ارتباط از خيلي كم تا خيلي زياد مورد قبول واقع شده است. ولي اكثريت اعتقاد دارند كه شخصيت، كارآيي را خيلي دقيق نه، ولي پيش‎بيني مي‎كند. ديگر اينكه شخصيت قابل تغيير است و در طول زمان به همراهي آموزش و تمرين تغيير مي‎كند. پس اينجا نقش آموزش پر رنگ مي‎شود و اهميت بيشتري مي‎يابد. نهايتاً مي‎توان گفت: 1) شخصيت ورزشكاران متفاوت از غير ورزشكاران است. 2) شخصيت‎هاي خاصي ورزشكار مي‎شوند. 3) ورزشكاران هر رشته با رشته‎هاي ديگر از نظر شخصيتي متفاوت هستند. 4) شخصيت با محل بازي ورزشكار (مثلاً درون يك تيم) ارتباط دارد. 5) در موارد ياد شده ورزشكاران زن و مرد، معلول و غير معلول يكسان هستند. بايد گفت كه رفتار ورزشكار صرفاً بر اساس شخصيت شكل نمي‎گيرد و تعامل بين موفقيت و شخصيت مسؤول آن است. از اين پس به ذكر و توضيح مختصر مهم‎ترين سرفصل‎هاي حيطه‎ي روان‎شناسي ورزشي مي‎پردازيم: الف - توجه در مسابقه نهايي يكي از مسابقات قهرماني فوتبال دانشگاههاي ايران، تيم‎هاي دانشگاه شيراز و تهران در پايان وقت قانوني و اضافي با نتيجه صفر - صفر مساوي بودند. پنالتي زنهاي هر دو تيم بطرز شگفت انگيزي، در ميان هياهوي ورزشگاه مملو از تماشاچي، چهار پنالتي اول را از دست دادند. پنالتي پنجم تيم دانشگاه تهران نيز از دست رفت. حالا سرنوشت مسابقه در دست پنجمين پنالتي زن تيم دانشگاه شيراز بود، كسي كه به عنوان يك پنالتي زن ضعيف در انتهاي فهرست بجاي داشت. اما او پشت توپ رفت و پس از كمي مكث با يك بغل پاي جانانه توپ را وارد دروازه كرد! بعد از پايان مسابقه همه از همهمه ورزشگاه گله‎مند بودند ولي او مي‎گفت: تصميم گرفتم در لحظه شليك پنالتي هيچ صدايي را نشنوم! و همينطور هم شد!! چون مهم‎ترين محل توجه روان‎شناسي، كارآيي است و كمتر موضوعي در زمينه‎ي كارآيي به اندازه‎ي توجه (يا تمركز) اهميت دارد، اين مطلب از مهمترين سرفصل‎هاي روان‎شناسي ورزشي است. بنابر تعريف توجه: «داشتن كنترل روي فكر و معطوف كردن آن به سمت چيزي براي پرداختن مؤثر به آن است». براي تفهيم توجه بايد ابتدا پرداخت اطلاعات را فهميد. اين مدل (پرداخت اطلاعات) مي‎گويد كه بين محرك و پاسخ، متغيرهايي وجود دارد و اتفاقاتي رخ مي‎دهد. در اين ميان حافظه نقشي اساسي دارد. حافظه سه نوع (مرحله ؟) دارد: 1) ثبت حسي 2) حافظة كوتاه مدت و 3) حافظة بلند مدت. توانايي بستن راه اطلاعات نامربوط و توجه به اطلاعات مهم «توجه انتخابي» نام دارد. (مثال بالا يك نمونه آن است). اين توانايي در تمركز نقش بسزايي دارد. محدوديت آن باعث تفاوت چشم گير سطح ورزشكار مي‎شود. يعني آنكه داراي اين توانايي است در سطح بسيار بالاتري قرار مي‎گيرد و بالعكس. اگر يك حركت تمام فضاي پرداخت اطلاعات فرد را اشغال كند (بدليل محدوديت فضا) ديگر جايي براي حركات ديگر نمي‎ماند. براي بستن راه اطلاعات نامربوط بايد محدوده‎ي توجه كوچك شود و اين كار با استفاده از نشانه‎ها انجام مي‎شود كه به معني شناختن نشانه‎هاي مربوط و نامربوط و توجه به انواع مربوط و سد كردن راه انواع نامربوط (مثلاً: براي يك بازيكن خط حمله فوتبال تير دروازه و محل قرار گرفتن دروازه بان يك نشانه مربوط و فريادهاي مربي تيم حريف يك نشانه نامربوط است) و سد كردن راه انواع نامربوط است و با اين كار عملاً محدوده‎ي توجه كوچك شده است. ب) اضطراب و هيجان يك روز يك شكارچي آفريقايي بعد از اينكه تير و كمانش را گم كرد مورد تعقيب شير قرار گرفت. با سرعت هر چه بيشتر مي‎دويد شير هم پشت سرش، تا به يك درخت رسيد كه نزديك ترين شاخه‎اش حدود سه متر و نيم از زمين فاصله داشت. بدون دور‎خيز، با تمام توان پريد، اميدوار بود كه بيش از آنچه در تصور داشت بپرد. وقتي پريد هر چه بالاتر رفت شاخه را نديد ولي هنگام پايين آمدن آن را گرفت! اين قصه بازگو كننده حقيقت جالبي از پديده هيجان است. هنگام هيجان شديد مي‎توان شاهكارهاي شگفت آوري خلق كرد. در عين حال، به ياد داشته باشيد شكارچي قصه ما هنگام صعود شاخه را گم كرد. خوشبختانه هنگام پايين آمدن آن را گرفت - ولي اين نكته چه مطلبي را در مورد او بيان مي‎كند؟ اين دو اصطلاح (اضطراب و هيجان) هم معني نيستند ولي با هم ديده مي‎شوند. هيجان يك پديده‎ي طبيعي است كه با تظاهرات خلقي مثبت يا منفي (اضطراب يا شادماني) همراه مي‎شود. كارگردان هيجان، سيستم عصبي خودكار است و مي‎توان آنرا ارزيابي كرد. اضطراب داراي نوع شخصيتي و موقعيتي است. عواملي كه باعث بروز اضطراب موقعيتي مي‎شوند عبارتند از: 1) به مخاطره افتادن «من» 2) تهديد جسماني 3) ترديد 4) بهم ريختن اوضاع 5) نظر ديگران. استرس (بخوانيد: تنش رواني) به چهار شكل ديده مي‎شود: نوع مطلوب، نوع آزاردهنده، بيش از حد مطلوب، كمتر از حد مطلوب. هدف گزيني موثر اصولي دارد: 1) اهداف خاص بهتر از اهداف كلي هستند 2) هدف بايد قابل ارزيابي باشد 3) اهداف سخت و نسبتا سخت بهتر از اهداف آسان هستند 4) اهداف كوتاه مدت دستيابي به اهداف دراز مدت را تسهيل مي كنند 5) اهداف وابسته به عملكرد از اهداف وابسته به نتيجه بهتر هستند 6) براي رسيدن به هدف بايد برنامه و ابزار مناسب فراهم كرد. elada22nd July 2006, 10:32 PMارتباط ما بين هيجان و كارآيي ورزشكار به مهم‎ترين وجه توسط نظريه زنگوله تفسير مي‎شود. اين نظريه مي‎گويد استرس در محدوده‎ي خاصي با بهترين كارآيي همراه است و هر چه بيشتر يا كمتر از آن بشود كارآيي را كاهش خواهد داد. البته واقعيت امر به اين سادگي نيست و نظريات بعدي تا حدود زيادي اين شكل را عوض كرده‎اند. سبكبالي اصطلاحيست براي توصيف حالت مطلوب، يا حالتي كه ورزشكار غرق در انجام حركات است. يكي از مفيد‎ترين كارها اين است كه كاري بكنيم سطح تهييج ورزشكار به حد مطلوب رسد يا اينكه تنظيم شود. اعمالي كه براي كاهش هيجان و اضطراب انجام مي‎شوند روش‎هاي كنترل استرس، نام مي‎گيرند. اين اعمال بايد با علائم ورزشكار تطبيق داده شوند. تنظيم هيجان به دو شيوة كلي 1) تن‎آرامي در ريلكسيشن 2) تحريك هيجان انجام مي‎شود. روش‎هاي تن آرامي متعدد هستند ولي اگر صحيح اعمال شوند نتيجه‎شان آرامش است. يكي از معمول‎ترين روش‎ها «تن آرامي پيش رونده» است كه سفت و شل كردن تمامي عضلات به ترتيبي خاص انجام مي‎گيرد. تفكر پايه‎ي اين روش اين است كه وقتي تمامي عضلات شل هستند نمي‎توان عصبي بود. در اين ميان مي‎توان از روش‎هاي آموزش خود جوش، مراقبه و هيپنوتيزم هم نام برد كه هيپنوتيزم از همه ناشناخته‎تر است. هيپنوتيزم بنابر تعريف يعني: «قبول بي‎چون و چراي دستورات». هيپنوتيزم تحت شرايطي مي‎تواند براي افزايش كارآيي ورزشكار نقش مثبت ايفا كند يعني از يك ورزشكار موفق چهره‎اي مهم بسازد اما نمي‎تواند از يك ورزشكار ضعيف، يك قهرمان خلق كند. براي تهييج ورزشكاران مي‎توان از هدف گزيني، سخنراني‎هاي تحريك كننده، روزنامه ديواري، رسانه‎ها، تماشاچي، تحريك توسط خود، كمك گرفتن از والدين و تمرين پيش از مسابقه استفاده نمود. پ - مهارت‎هاي رواني چند سال قبل من پزشك يكي از تيم‎هاي ليگ فوتبال ايران بودم. يكي از بازيكنان بسيار جوان خط حمله اين تيم داراي شاخص‎هاي جسماني عالي، تكنيك فردي قابل قبول و سرعتي مثال زدني بود اما در سر زدن هيچ مهارتي نداشت. اين مشكل، او و مربي تيم را مي‎آزرد. مربي تيم تصميم گرفت بعد از پايان هر جلسه تمرين اين بازيكن جوان را به همراه دو بازيكن سر زن و با تجربه تيم نگه دارد تا سر زدن را به طور اضافي تمرين كنند. متأسفانه روزهاي متمادي با تمرين طاقت فرسا و بدون نتيجه سپري شدند. دليل عدم موفقيت واضح بود: خستگي در اثر تمرين اضافي. من به عنوان پزشك تيم پيشنهاد دادم كه از تمرين ذهني مدد بگيريم. به اين بازيكن جوان پيشنهاد كردم فيلمي از گلهاي جام جهاني گذشته تهيه نمايد و تمام گلهايي را كه با ضربه سر به ثمر رسيده‎اند به دقت و با حركت آهسته نگاه كند و تمامي مراحل حركات بازيكن سر زن را كاملاً‌ به خاطر بسپارد، بعد به شيوه‎اي كه بازگو كردنش در حوصله اين مقال نيست تمرين ذهني كند. اين بازيكن جوان پس از پنج ماه تمرين ذهني چندين گل حساس و گاها سه امتيازي براي تيم ما به ثمر رساند. از اين مهارت‎ها (مهارت‎هاي رواني) در جهت تغيير مثبت الگوهاي فكري و رفتاري براي افزايش كارآيي استفاده مي‎شود. از مهمترين مهارت‎ها شيوه‎هاي مقابله است كه تلاشي است خودآگاه و پويا كه فرد براي كنترل استرس انجام مي‎دهد. ديسترس (نوع آزاردهنده استرس) حاصل احساس عدم تعادل بين داشته‎ها و نيازهاي فرد است. شيوه‎هاي مقابله دو گروه هستند اول آنها كه بر مسئله (تمركز دارند) و ديگري آنها كه بر عواطف تمركز دارند. يكي ديگر از مهارتهاي رواني با ارزش تصويرسازي است. در اينجا بايد خاطر نشان كنم كه تصويرسازي با تمرين ذهني متفاوت است. در تمرين ذهني فرد بدون آنكه حركتي بكند يك كار جسمي را تمرين مي‎كند كه شايد در اين هنگام تصاوير آن كار در ذهنش باشند ولي ممكن است يك نفر صحنه‎اي را تصور كند ولي هيچ تمريني هم انجام ندهد. تصويرسازي داراي دو نوع داخلي و خارجي است. در نوع داخلي خود فرد همان تصويريست كه حركتي انجام مي‎دهد (درست مثل زماني كه دوربين فيلمبرداري جاي هنرپيشه را مي‎گيرد)، در نوع خارجي فرد خود را همانند يك تماشاچي از بيرون نگاه مي‎كند. مهارت هدف گزيني نوعي انگيزش است كه فرد را به خلاقيت بيشتر تحريك مي‎كند. بطور كلي اهدافي كه ويژه و سخت باشند از آنها كه صرفاً به «انجام بهترين كار ممكن» مي‎پردازند بهتر هستند. هدف گزيني موثر اصولي دارد: 1) اهداف خاص بهتر از اهداف كلي هستند 2) هدف بايد قابل ارزيابي باشد 3) اهداف سخت و نسبتاً سخت بهتر از اهداف آسان هستند 4) اهداف كوتاه مدت دستيابي به اهداف درازمدت را تسهيل مي‎كنند 5) اهداف وابسته به عملكرد از اهداف وابسته به نتيجه بهتر هستند 6) براي رسيدن به هدف بايد برنامه و ابزار مناسب فراهم كرد. براي ارزيابي ميزان كسب هر كدام از مهارت‎ها و يا مجموع آنها آزمون‎هاي ويژه‎اي طراحي شده است. ت - توجيه يك تيم فوتبال نونهالان پس از شكست سنگين 17 بر صفر در مقابل يك تيم برتر به خانه باز مي‎گردد. وقتي بچه‎‎ها براي پدر علت شكست را توضيح مي‎دهند، احساس هر كدام از آنها در مورد علت شكست كمي متفاوت است. يكي مي‎گويد به خاطر داوري ضعيف باخته‎اند. دومي و سومي علت باخت را زمين نامناسب مسابقه مي‎دانستند. چهارمي با گريه مي‎گفت كه باخته‎‎اند چون همگي بد بازي كرده‎اند. توجيه برخاسته از احساس فرد در مورد برد يا باخت است. توجيه، توصيف علت نتايج است. توجيه افراد يك مدل سه بعدي دارد: محل كنترل، (اينكه علت را چيزي از درون يا بيرون خود بدانند)، ثبات (علت را ثابت يا قابل تغيير بدانند) و قابليت كنترل (اين كه علت تحت كنترل خودشان مي‎دانند يا تحت كنترل عواملي غير از خودشان). فهم توجيه براي فهم رفتار افراد حين مسابقات بسيار مفيد است. هر كس كه فكر مي‎كند خودش مسؤول نتيجه است كنترل داخلي (از نظر محل كنترل) و آنكه نتيجه را تحت نفوذ عواملي غير از خودش مي‎داند كنترل خارجي دارد. نوع نتيجه به تجربه (سوابق) بستگي دارد. انتظار فرد از آينده را مي‎توان از روي توجيه وي پيش‎بيني كرد. توجيه داخلي پيروزي باعث احساس اعتماد به نفس و توجيه داخلي شكست باعث احساس گناه مي‎شود. توجيه ثابت (توانايي جسمي يك مطلب ثابت و داوري قابل تغيير است) از شكست باعث ضعف اعتماد به نفس و توجيه قابل تغيير از آن باعث مي‎شود حس كنند شكست قابل جبران است. مردها معمولاً پيروزي را منتج از توانايي بالا و تلاش و شكست را حاصل بدشانسي مي‎دانند. خانم‎ها اغلب پيروزي را نتيجه‎ي خوش شانسي و تشويق و شكست را حاصل عدم توانايي مي‎دانند. اين توجيه تضعيف كننده خانم‎ها بدليل بدآموزي بوده (ذاتي نيست) و قابل اصلاح است. خود محوري در توجيه حالتي است كه ورزشكار هميشه شكست را به عوامل خارجي و پيروزي را به عوامل داخلي نسبت مي‎دهد. اين حالت خودخواهانه بوده و از اشكال غير منطقي توجيه است. ث) انگيزه و اعتماد به نفس انگيزه، تمايل فرد براي شركت يا عدم شركت در مسابقه است كه در عمق خود ميل به برتري را شامل مي‎شود. آنچه همواره در مقابل انگيزه قد علم مي‎كند ترس از شكست يا همان اضطراب موقعيتي است. انگيزه انواع دروني و بيروني دارد. انگيزه‎هاي دروني عمدتاً معنوي و انگيزه‎هاي بيروني عمدتاً مادي هستند. اعتقاد بر اين است كه تفاوت عمده ما بين انگيزه‎ي ضعيف و قوي را اعتماد به نفس باعث مي‎شود. عمدتاً آنكه اعتماد به نفس دارد پيروز مي‎شود. در باب اعتماد به نفس نظريات مختلفي وجود دارد اما همه نظريات مي‎گويند كه اگر به ورزشكار جوان در محيطي كه احساس حمايت مي‎كند فرصت بدهيم پيروزي را تجربه كند، اعتماد به نفس او افزايش مي‎يابد. اعتماد به نفس خانم‎ها الزاماً كمتر از آقايان نيست اما انجام كارهاي نامتناسب با جنسيت‎شان و مقايسه‎ي آنها با آقايان در اجتماع باعث كاهش اعتماد به نفس ايشان مي‎شود. خانم‎ها و آقايان هر دو تمايلات مردانه و زنانه دارند. خانم‎هايي كه از نظر تمايلات مردانه مطلوب سطح بالايي دارند اعتماد به نفس بالاتري نشان مي‎دهند. اگر ورزشكاري براي پاداش بيش از نفس ورزش اهميت قائل شود انگيزه‎ي داخلي وي كاهش مي‎يابد. البته پاداش هم داراي انواع آگاه كننده (باعث مي‎شود بازيكن متوجه مثبت بودن عملش بشود) و كنترل كننده (باعث مي‎شود بازيكن فقط براي پاداش ورزش كند) است كه انواع كنترل كننده باعث كاهش انگيزه‎ي داخلي مي‎شود. مسؤول اصلي پرورش اعتماد به نفس و انگيزه‎ي داخلي جوان‎ها خودشان، مربيان و والدين ايشان هستند. مسلماً سرفصل‎هاي روانشناسي ورزشي اينجا تمام نمي‎شود و آنچه تاكنون گفتيم هم صرفاً فهرستي كوچك از يك دريا مطلب بود. مي‎شد در ادامه به روان‎شناسي اجتماعي ورزش و فيزيولوژي رواني ورزش و... اشاره كرد كه در حوصله‎ي اين مقاله نيست. سرفصل‎هايي كه تاكنون بدان‎ها پرداختيم نيازمند مقالات متعددي براي تفهيم و آموزش هستند كه مي‎ماند براي بعد Stranger Elf23rd July 2006, 06:40 AMسلام و متشکرم از اینهمه پست مفید میشه رنگ آبی رو عوض کنید..... چون با فونت درشت بدجوری به چشم فشار میاره... خوندنش سخته. لطفا رنگهای گرم و تیره تر به کار ببرید خانم روانشناس محبوب و خستگی ناپذیر elada24th July 2006, 11:20 PMبله حتما اتفاقا وقتی گذاشتم متوجه این موضوع شدم ولی در آن لحظه وقت تغییرات را نداشتم، به هر حال ممنون از توجه و پیشنهاد شما .sefid.6th April 2007, 03:04 AM- تنها راه پیشرفت ، دست به خطرهای بزرگ زدن است. - نمی توانم در جایی دوام بیاورم که از من انتظارکارهای یکنواخت و تکراری دارند. - زود کسل می شوم. - من خود را باید وقف حرفه ام کنم. - همیشه کاری را که شروع کرده ام، باید به پایان برسانم. - تنها وقتی شادمان میشوم که تمام کارهایم را به پایان برسانم . - برای فعالیتهای خانوادگی و اجتماعی وقتی ندارم، مگر اینکه به شغلم مربوط باشد. - هرگز نمی توانم در کارم ، وقفه ای ایجاد کنم. - همین که کاری را تمام کردم، سریع کار بعدی را شروع می کنم . - یکسری از من بهره کشی می کنند و من احساس می کنم نمی توانم جلوی آنان را بگیرم. - مطرح کردن نیازهایم ، مقابل دیگران دشوار است - اغلب به خواسته هایم نمی رسم. - باید همه از کارم راضی باشند. - اشتباه در حرفه ام ، جایز نیست. - شکست معنایی ندارد، یعنی سرخوردگی دائمی. - اگر می شد کارم را بهتر انجام دهم ، چه می شد. - با دیگران همگروه بودن چقدر دشوار است. - من مسئول شکست هستم و باید سرزنش شوم. - من بازنده، شکست خورده و شرمنده خواهم بود. - من کارم خوب بود، ولی مقصر شکست ....... بود. - آبرویم خواهد رفت، این کار از عهده من خارج است. - قهرمان شدن مهم بود، بغیر از این، یعنی شکست . - من به اندازه فلانی ، جذاب و موفق نیستم . - اگر در حضور خانواده ام شکست بخورم، چه میشود. - وضع از این بهتر نخواهد شد، دیگر تحمل ندارم. - کارم خیلی هم مثبت نبود، دیگران بهتر بودند. .sefid.9th April 2007, 09:21 AM* جون تریک( مربی تنیس ): 80 % تنیس به فکر و 20% آن به توانایی پاها و دست ها بستگی دارد * جان نیوکامب : تنیس نیز همچون شطرنج، مبارزه دو ذهن با یکدیگر است * دیوید هنری ( قهرمان المپیک دوی 400 متر ): افرادی بودند که بسیار قوی ، سریع و با تجربه بوده اند ، اما من باید به فینال می رسیدم. باید عواملی غیر از توانایی های جسمی که باعث نتایج نهایی میشوند وجود داشته باشد * والری برزو ( قهرمان 100 متر المپیک ): برای موفقیت ، نخست باید هوشیار بود، دوم باید تلاش کرد و سوم باید کنترل روانی داشت * دان کن گورهیو ( شناگر ):95% از زمان خود را به مسائل روانشناختی اختصاص داده ام * جیم ولفورد:90% بازی بیس بال، بسته به شرائط روانی دارد manuch3rd September 2010, 12:10 PMهشت پرسش يك روانشناس از ملي‌پوشان فوتبال ايران sport psychology.Dr Keyvan Dehnadکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند تهران IranSport.Net - مرحله نهايي جام جهاني ‪۲۰۰۶فوتبال آلمان عرصه‌اي دشوار براي ‪۳۲تيم راه يافته به اين رقابتهاست و بنابراين تمام دست‌انداركاران اين تيم‌ها برنامه‌هاي خاصي را براي حضور موفق تيم‌هاي كشورشان در اين عرصه در نظر گرفته‌اند. برنامه‌هاي خاص "روانشناسي" براي ملي‌پوشان حاضر در اين رقابت‌ها يكي از مهمترين مواردي است كه در دنياي امروز ورزش و فوتبال از آن ياد مي‌شود و اين موضوع تا حدي مورد توجه مسوولان ورزش كشورهاي توسعه يافته اس سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 543]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن