تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حيا زينت اسلام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817314916




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

علاج واقعه(2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
علاج واقعه(2)
علاج واقعه(2)   نويسنده:جواد محدثي   راه هاي درمان رذايل اخلاقي   5. حب دنيا   اين خصلت شوم، در رأس رذايل است. دلبستگي به دنيا وعلاقه به اين عروس آراسته اما بي وفا، که عجوزه اي است که «عروس هزار داماد است»، انسان را از سير معنوي وآفاق کمال باز مي دارد. بايد رشته هاي «حب دنيا » را با قيچي «آخرت گرايي» قطع کرد و پاي از باتلاق «علايق دنيوي» بيرون کشيد، که هر کس دراين مرداب افتاد، هر چه بگذرد بيشتر فرو مي رود تا غرق گردد. درکتب اخلاق، راه هايي براي درمان «دنيا زدگي» بيان شده است؛ از جمله: الف: «ناپايداري دنيا». اين آينه است که دربرابر ديدگان همه گشوده است ونه ما براي دنيا مي مانيم، نه دنيا براي ما. بزرگان گفته اند: «آنچه نپايد، دلبستگي نشايد». ب: «ضرر دنيا به آخرت». وقتي دنيا طلبي و حب دنيا به آخرت زيان مي رساند وهرچه به دنيا نزديک مي شويم، ازخدا ومعنويات و سعادت اخروي دور مي شويم، پس چنين چيزي که مايه دوري از کمال است، شايسته دلباختن نيست. ج: «سيره اولياي دين». بندگان عارف خدا وانبياء واوليا، هيچ کدام دل به دنيا نبسته ودنيا را به عنوان محبوب خود بر نگزيدند؛ ساده زيستند و به آبادي آخرت خويش پرداختند. اين سيره، الگوي همه کمال طلبان است. د: «ابزارگناه». دنيا براي افراد غير مهذب، بستري براي معصيت است وبه جاي آنکه ابزار کسب آخرت ورضاي الهي شود، وسيله غفلت وگناه ودوري از خدا مي شود. پس براي مصونيت از اين عواقب وعوارض، نبايد اسير دنيا شد. هـ: «ارزش وکرامت انسان» . کسي که خود را اسر دنيا مي سازد وحب دنيا را در دلش جاي مي دهد، خود را ارزان فروخته است، انسان بيش از دنيا مي ارزد وحيف است که معشوقش دنيا باشد! و: «دشواري حساب». روز قيامت، روز محاسبه و مؤاخذه است؛ سبکباران در آخرت زودتر به مقصد ومقصود مي رسند.هرکه دردنيا برخوردارتر و دنيا دارتر باشد، پاسخگويي اش درقيامت سخت تر و معطلي اش بيشتر خواهد بود. «هرکه بامش بيش، برفش بيشتر». ز: «سيري ناپذيري انسان». حريض دنيا طلب، هرگز سير نمي شود وهر چه دنياي بيشتري داشته باشد، حريص تر مي شود واين حرص، برغم و رنج روحي او مي افزايد. اما اهل قناعت، روح آرام تر و زندگي آسوده تري دارند. اين کلام حضرت امير(ع) را به عنوان هشداري براي اين مسئله مي آوريم که فرمود: «ان الدنيا دار، اولها عناء وآخرها فناء، في حلالها حساب وفي حرامها عقاب؛(10) همانا دنيا خانه اي است که اولش رنج وآخرش فناست، چرا که درحالش حساب ودرحرامش عقاب است». اگر به توصيه هاي ديني عمل شود ودنيا داران، هرچه بيشتر اهل احسان، انفاق، صدقه، قرض الحسنه، وقف، خيرات، ساختن بناهاي خير براي عموم، بذل وبخشش به بستگان محروم، سرپرستي يتيمان وبيوه زنان، کمک به سيل زدگان، زلزله زدگان، گرسنگان و...باشند، رشته هاي وابستگي به دنيا کم مي شود و «دنيا» تبديل به «آخرت » مي گردد. 6. شهوت   شهوت به معناي چيزي است که دل انسان مي خواهد وبه سوي آن گرايش دارد. گر چه مصداق بارز آن «شهوت جنسي» است ؛ ولي شهوت مال، شهوت مقام و رياست، شهوت شهرت، شهوت خوردني ونوشيدني و...نيز از شهوات است. به اين شهوت ها «هواي نفس» هم گفته مي شود. رذيله شهوت، افراد را به گناه در چشم و گوش، حرام خواري، ثروت اندوزي، ارتباط هاي حرام، منکرات ومفاسد اخلاقي وحرص وطمع مي کشاند و انسان به جاي آنکه «اميرنفس» باشد، «اسير نفس» مي شود. آنچه دراسلام مطلوب است، «تعديل شهوت» است، نه «تعطيل شهوت» . اگرتمايلات قوه جنسي يا مال دوستي نباشد، نه توليد مثل صورت مي گيرد، نه تلاش اقتصادي، اما اين «حب الشهوات» که به تعبير قرآني براي مردم آراسته شده و جلوه مي نمايد،(11) نبايد سد راه معنويت واخلاق وسعادت گردد. افراط درشهوت، قواي عقل را از کار مي اندازد وانسان را از پيمودن راه آخرت باز مي دارد و «حالت حيواني» به انسان مي دهد. براي غلبه بر تمايلات شهواني، توصيه قرآن به «عفاف وحجاب» است. براي تأمين صحيح اين نياز طبيعي، برنامه «ازدواج» پيش بيني شده، تا افراد به زنا، لواط وارتباط هاي حرام گرفتار نشوند. براي آنکه قوه جنسي تحريک نشود، کنترل چشم و نگاه ضروري است. اگر بابا طاهر عريان مي گويد: ز دست ديده ودل، هر دوفرياد که هر چه ديده بيند، دل کند ياد راه اينکه «دل» نخواهد، آن است که «چشم» برحرام بسته شود. قرآن کريم به مردان وزنان با ايمان توصيه مي کند که چشم هاي خود را فرو بندند وعفاف را مراعات کنند: (قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم ويحفظوا فروجهم..) (12) ودر همين آيه مي افزايد که زنان، زينت هاي خود را جز براي محرم ها آشکار نکنند. اين، نوعي يپشگيري از گرايش به حرام است. به زنان توصيه مي شود که لحن کلام وصداي خود را نازک وبا ناز و کرشمه نکنند، که موجب طمع بيماردلان مي شود.(13) درفقه، خلوت کردن زن ومرد نامحرم دريک محيط دربسته وبي تردد، حرام است. اين خلوت وسوسه انگيز است ورعايت اين حکم فقهي، جلوي وسوسه شيطان و نفس اماره را مي گيرد. صحبت کردن زن ومرد نامحرم با يکديگر بيش از مقدار ضروري ومتعارف، نهي شده است، چرا که هم صحبت شدن دو جنس مخالف ونامحرم، محرک است وراه ورود شيطان به اين ارتباط را فراهم مي سازد. اگر «نگاه»، زمينه ساز فرو غلتيدن دردام و دامن «شهوت حرام» است، مرد بايد نگاه خود را فرود بندد، زن هم به خود نمايي وعشوه گري وجلوه وتجمل وتبرج نپردازد. از خوابيدن کودکان نزديک سن 9-10 سالگي دريک رختخواب، نهي شده است؛ چون تماس هاي بدني، تحريک کننده شهوت است. از نشستن مرد درجايي که قبلاً زن نشسته، پيش از آنکه گرماي بدن زن از آن محل زايل شود، نهي شده؛ چون اين کار، محرک قواي جنسي است. پس براي مقابله با تحريکات مرتبط با شهوت، از هر عاملي که اين حس را برانگيزد و وسوسه درپي داشته باشد، بايد پرهيز کرد. همچنان که خوردن غذاهاي تند ادويه جات، محرک غريزه جنسي است، اموري مثل روزه گرفتن، از طغيان اين قوه مي کاهد واز اين رو به مجرداني که زمينه ازدواج برايشان فراهم نيست، توصيه شده هم عفاف و پاکدامني را مراعات کنند، هم روزه بگيرند. 7. حب نفس   حب نفس وخودخواهي، ريشه بسياري از رذايل ديگر وگناهان اجتماعي و تعرض به حقوق مردم است ونتيجه آن، علاقه به تعريف وتمجيد مردم، گريز از انتقاد پذيري، نداشتن انصاف است ودچار شدن به شخصيت غير واقعي وخود محور. اينگونه افراد، هرگز به فکر اصلاح خويش نيستند وخود را بي عيب مي دانند. براي اينکه از اين خصلت رها شويم، چه بايد کرد؟ توجه به نکات زير، مي تواند علاج ودرمان «حب نفس» به شمار آيد: 1. اگرستايش هايي که مي شنود دراو نيست، خود را مسخره کرده و اگر هست ودنيوي است، ارزش آن موهوم است وبايد در پي ارزش هاي واقعي واخروي باشد. 2.اگر از انتقاد بدش مي آيد، بايد ببيند که آن عيب ونقص دراو هست يا نه؟ اگر هست نبايد ناراحت شود، بلکه بايد برطرف سازد واز انتقاد کننده تشکر نمايد واگر عيوب مطرح شده دراو نيست، گذشت کند وآن را کفاره گناهانش به حساب آورد. 3. سعي کند حالتي داشته باشد که مدح وذم ديگران در او بي تأثير باشد. اگر عيبي دارد، مدح ديگران سبب نشود آن را درخود نبيند واگر فضيلتي دارد، نکوهش ديگران سبب غفلت از آن فضيلتي که دارد نشود. نه مدح ها خوشحالش کند، نه ذم ها او را در هم شکند. 4. سعي کند عيوب خود را بشناسد تا به عيوب ديگران نپردازد. به فرموده امام علي (ع) «من ابصرعيب نفسه شغل عن عيب غيره؛ (14) هر کس عيب خود را ببيند، از پرداختن به عيوب ديگران مشغول وبازداشته مي شود» 5. «پرهيزازمدح شنيدن»به کساني که ستايشگرند، روي خوش نبايد نشان داد؛ چون حب نفس سبب مي شود انسان آنها را بپذيرد وباور کند واز اصلاح عيوبش بازماند. درحديث پيامبر خدا (ص) آمده است: «به مدح وتعريف يکديگر نپردازيد و هرگاه ستايشگران متملق را ديديد، به صورتشان خاک بپاشيد».(15) که اين توصيه به معناي دل خوش نبودن به تمجيد ديگران است.انسان هاي وارسته سعي مي کنند جلوي تعريف و ستايش هاي ديگران را به خصوص درپيش رو بگيرند. 6. «محاسبه نفس». اگر انسان ها بدون غماض وخود فريبي به حسابرسي اعمال خود بپردازند ودقيق باشند وبا خود،سازشکارانه برخورد نکنند، عيب هاي زيادي در خود خواهند ديد واين سبب مي شود که خودخواه وخود پسند نشوند. در روايات آمده است: «از خودتان حساب بکشيد، دقيق تر از محاسبه اي که شريک نسبت به شريک دارد». 7. «پرهيز از جاهاي آميخته به مدح و ستايش». کسي که بخواهد به اشتها وتمايل «حب نفس» پاسخ ندهد، بايد هر چه بيشتر ازحضور در جمع هايي که فکر مي کند آنجا از او تعريف خواهند کرد، پرهيزکند وبه دل خود «نه » بگويد. اينکه بعضي از بزرگان پيوسته از خلق وجمع گريزان بوده اند وبه اصطلاح روايات، «حب خمول» داشته اند، تا مبادا کسي از آنان مدح وتعريف کند وآنان خوششان آيد وگرفتار عواقب بعدي آن شوند، نشانه هوشياري و بيدار دلي اين گونه افراد است. اينها گوشه اي ازنکاتي بود که توجه به آنها، سبب مي شود انسان از «آسيب ها و آفات» محفوظ بماند واز «رذايل » پاک شود، يا حداقل، راه زدودن و کاستي آنها را بداند. گام بعد، اقدام عملي است. پي نوشت ها :   10-غررالحکم ودررالکلم، محمد علي انصاري، ج1، ص260، ش295. 11-آل عمران/14. 12-نور/30و31. 13-احزاب/32. 14-تحف العقول، ص88. 15-محجه البيضاء،ج6، ص133.   منبع:نشريه فرهنگ کوثر، شماره83. ادامه دارد .... ae  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 678]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن