تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براى كسب بلند مرتبگى از وطن خود دور شو و سفر كن كه در مسافرت پنج فايده است: برطرف ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804590092




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ارتباط «تقوی» با توسعه رزق و روزی و خير و بركت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ارتباط «تقوی» با توسعه رزق و روزی و خير و بركت
ارتباط «تقوی» با توسعه رزق و روزی و خير و بركت   نويسنده: دكتر محمد بيستون   همان گونه كه ارتكاب انواع گناهان و ظلم و تجاوز به حقوق ديگران باعث بروز گرفتاري‏هاي مختلف خصوصاً فقر و فلاكت براي انسان‏ها است، پرهيز از گناهان و رعايت حقوق ديگران عامل اصلي توسعه رزق و روزي و جاري شدن سرچشمه‏هاي خير و بركت براي انسان است. قرآن كريم در آيه 96 سوره اعراف در اين خصوص مي‏فرمايد: «ولو ان اهل القري امنوا واتقوا لفتحنا عليهم بركات من‏السماء والارض ولكن كذبوا فاخذناهم بما كانوا يكسبون». «بركات» جمع «بركت» است، اين كلمه در اصل به معني ثبات و استقرار چيزي است و به هر نعمت و موهبتي كه پايدار بماند اطلاق مي‏گردد، در برابر موجودات بي‏بركت كه زود فاني و نابود و بي‏اثر مي‏شوند. قابل توجه اين كه ايمان و تقوا نه تنها سبب نزول بركات الهي مي‏شود، بلكه باعث مي‏گردد كه آن چه در اختيار انسان قرار گرفته در مصارف مورد نياز به كار گرفته شود، في‏المثل امروز ملاحظه مي‏كنيم قسمت بسيار مهمي از نيروهاي انساني و منابع اقتصادي در مسير «مسابقه تسليحاتي» و ساختن سلاح‏هاي نابود كننده صرف مي‏گردد، اين‏ها مواهبي هستند فاقد هر گونه بركت، به زودي از ميان مي‏روند و نه تنها نتيجه‏اي نخواهند داشت، ويراني هم به بار مي‏آورند، ولي اگر جوامع انساني ايمان و تقوا داشته باشند اين مواهب الهي به شكل ديگري در ميان آن‏ها درمي‏آيد و طبعاً آثار آن باقي و برقرار خواهد ماند و مصداق كلمه بركات خواهند بود.(1) همچنين در آيات 10 و 11 و 12 سوره نوح از قول آن پيامبر الهي مي‏فرمايد: «فقلت استغفروا ربكم انه كان غفاراً: به آن‏ها گفتم: از پروردگار خويش آمرزش طلبيد كه او بسيار آمرزنده است». «يرسل السماء عليكم مدراراً: تا باران‏هاي پربركت آسمان را پي درپي بر شما فرستد». «و يمددكم باموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهاراً: و شما را بااموال و فرزندان فراوان امداد كند و باغ‏هاي سرسبز و نهرهاي جاري در اختيارتان قرار دهد». مي‏گويد: «آسمان را بر شما مي‏فرستد» يعني آن قدر باران مي‏بارد كه گويي آسمان دارد نازل مي‏شود، اما چون باران رحمت است نه ويراني مي‏آورد و نه آسيبي مي‏رساند، بلكه در همه جا مايه خرمي و سرسبزي و طراوت است. خلاصه هم باران رحمت معنوي و هم باران پربركت مادي او شما را فرا مي‏گيرد. به اين ترتيب يك نعمت بزرگ معنوي و پنج نعمت بزرگ مادي را به آن‏ها وعده داده؛ نعمت بزرگ معنوي، بخشودگي گناهان و پاك‏شدن از آلودگي كفر و عصيان است، اما نعمت‏هاي مادي، ريزش باران‏هاي مفيد و به موقع و پربركت، فزوني اموال، فزوني فرزندان «سرمايه‏هاي انساني»، باغ‏هاي پربركت و نهرهاي آب جاري. آري ايمان و تقوا طبق گواهي قرآن مجيد هم موجب آبادي دنيا و هم آخرت است. در بعضي از روايات آمده است كه وقتي اين قوم لجوج از قبول دعوت نوح سر باز زدند، خشكسالي و قحطي آن‏ها را فرا گرفت و بسياري از اموال و فرزندانشان هلاك شدند، زنان عقيم گشتند و كمتر بچه مي‏آوردند، نوح به آن‏ها گفت: اگر ايمان بياوريد، همه اين مصائب و بلاها از شما دفع خواهد شد، ولي آن‏ها اعتنايي به او نكردند و همچنان سرسختي نشان دادند تا عذاب نهايي فرا رسيد و همه را درو كرد.(2) جالب اين كه: كسي نزد امام حسن (ع) آمد و از قحطي و خشكسالي شكوه كرد. او، آن مرد را به آمرزش خواهي و توبه فراخواند. مرد ديگري آمد و از فقر و بينوايي ناليد، او را نيز به توبه و آمرزش خواهي و دعا سفارش كرد. مرد سومي از راه رسيد و از نازايي همسر و نداشتن فرزند شكوه كرد و دعا خواست تا خدا به او پسري روزي سازد، كه به او نيز همين نسخه را داد. يكي از اصحاب به حضرت گفت: چگونه براي دردها و خواسته‏هاي رنگارنگ يك نسخه مي‏نگارد؟ حضرت پاسخ داد: من از قرآن آموخته‏ام كه درمان هر سه درد و راه نجات از هر سه مشكلي كه عنوان گرديد، توبه راستين و آمرزش خواهي واقعي و بازگشت خالصانه به سوي خدا و مقررات اوست، و آن گاه به تلاوت آيات مورد بحث پرداخت. و نيز آورده‏اند كه: مردي به حضور امام جواد (ع) شرفياب گرديد و گفت: سرورم! من ثروت بسياري دارم، اما از نعمت فرزند محروم هستم، چه كنم؟ «فقال جعلت فداك اني كثير المال وليس يولد لي ولد فهل من حيلة؟». آن حضرت فرمود: چاره كار اين است كه به مدت يك سال، هر شب از خداي خويش آمرزش بخواهي و خالصانه دعا كني؛ و اگر شبي فراموش كردي در روز آن، قضاي آن را به جا آور كه به خواسته‏ات خواهي رسيد، چرا كه خدا در قرآن مي‏فرمايد: استغفروا ربكم... (3) و (4) آن‏ها كه عادت دارند از اين مسايل آسان بگذرند، فوراً يك نوع ارتباط و پيوند معنوي ناشناخته در ميان اين امور قائل مي‏شوند از هر گونه تحليل بيشتر خود را راحت مي‏كنند. ولي اگر بيشتر دقت كنيم، در ميان اين امور پيوندهاي نزديكي مي‏يابيم، كه توجه به آن‏ها مسايل مادي و معنوي را در متن جامعه همچون تار و پود پارچه به هم مي‏آميزد و يا همانند ريشه و ساقه، درخت را با گل و ميوه آن ربط مي‏دهد. كدام جامعه است كه روح تعاون و همكاري را از دست دهد و جنگ و نزاع و خونريزي را جانشين آن سازد و زمين‏هاي خرم و سرسبز و وضع اقتصادي مرفهي داشته باشد. كدام جامعه است كه مردمش آلوده انواع هوس‏ها باشند و در عين حال نيرومند و پابرجا در مقابل دشمنان ايستادگي كنند. با صراحت بايد گفت: هيچ مساله اخلاقي نيست مگر اين كه اثر مفيد و سازنده‏اي در زندگي مادي مردم دارد و هيچ اعتقاد و ايمان صحيحي پيدا نمي‏شود مگر اين كه در ساختن جامعه‏اي آباد و آزاد و مستقل و نيرومند سهم به سزايي دارد. آن‏ها كه مسايل اخلاقي و ايمان مذهبي و توحيد را از مسايل مادي جدا مي‏كنند، نه مسايل معنوي را درست شناخته‏اند و نه مسايل مادي را. اگر دين به صورت يك سلسله تشريفات و آداب ظاهري خالي از محتوا در ميان مردم باشد، بديهي است تاثيري در نظام مادي اجتماع نخواهد داشت، اما آن‏گاه كه اعتقادات معنوي و روحاني آن چنان در اعماق روح انسان نفوذ كند كه آثارش در دست و پا و چشم و گوش و زبان و تمام ذرات وجودش ظاهر گردد، آثار سازنده اين اعتقادات در جامعه بر هيچ كس مخفي نخواهد ماند. (5) چرا اشخاص و جوامع فاقد ايمان زندگي مرفه دارند؟ از آن چه در بالا گفتيم پاسخ يك سوال كه زياد در ميان جمعي مورد بحث و گفتگو است روشن مي‏گردد و آن اين كه اگر ايمان و تقوا، موجب نزول انواع بركات الهي است و نقطه مقابل آن باعث سلب بركات است چرا مشاهده مي‏كنيم اشخاص يا ملت‏هاي بي‏ايماني را كه غرق ناز و نعمتند، در حالي كه جمعي از افراد باايمان به سختي روزگار مي‏گذرانند؟ پاسخ اين سوال با توجه به دو نكته روشن مي‏گردد: 1 - اين كه تصور مي‏شود ملت‏هاي فاقد ايمان و پرهيزكاري غرق در ناز و نعمتند، اشتباه بزرگي است كه از اشتباه ديگري يعني ثروت را دليل بر خوشبختي گرفتن سرچشمه مي‏گيرد. معمولاً مردم اين طور فكر مي‏كنند كه هر ملتي صنايعش پيشرفته‏تر و ثروتش بيشتر باشد خوشبخت‏تر است در حالي كه اگر به درون اين جوامع نفوذ كنيم و دردهاي جانكاهي كه روح و جسم آن‏ها را درهم مي‏كوبد از نزديك ببينيم قبول خواهيم كرد كه بسياري از آن‏ها از بيچاره‏ترين مردم روي زمين هستند، بگذريم از اين كه همان پيشرفت نسبي، نتيجه به كار بستن اصولي همانند كوشش و تلاش و نظم و حس مسووليت است كه در متن تعليمات انبيا قرار دارد. چندي پيش اين خبر در جرائد منتشر شد كه در «نيويورك» يعني يكي از ثروتمندترين و پيشرفته‏ترين نقاط دنياي مادي، بر اثر خاموشي ناگهاني برق صحنه عجيبي به وجود آمد، يعني بسياري از مردم به مغازه‏ها حمله بردند و هستي آن‏ها را غارت كردند، تا آن جا كه سه هزار نفر از غارتگران به وسيله پليس بازداشت شدند. مسلماً تعداد غارتگران واقعي چندين برابر اين عدد بوده و تنها اين عده بودند كه نتوانستند به موقع فرار كنند و نيز مسلم است كه آن‏ها غارتگران حرفه‏اي نبوده‏اند كه نفرات خود را براي چنان حمله عمومي از قبل آماده كرده باشند، زيرا حادثه يك حادثه ناگهاني بود. بنابراين چنين نتيجه مي‏گيريم كه با يك خاموشي برق، ده‏ها هزار نفر از مردم يك شهر ثروتمند و به اصطلاح پيشرفته تبديل به «غارتگر» شدند، اين نه تنها دليل بر انحطاط اخلاقي يك ملت است بلكه دليل بر ناامني شديد اجتماعي نيز مي‏باشد. خبر ديگري كه در جرايد بود اين خبر را تكميل كرد و آن اين كه يكي از شخصيت‏هاي معروف كه در همان ايام در نيويورك در يكي از هتل‏هاي مشهور چندين طبقه‏اي نيويورك سكونت داشت مي‏گويد: قطع برق، سبب شد كه راه رفتن در راهروهاي هتل به صورت كار خطرناكي درآيد، به طوري كه متصديان هتل اجازه نمي‏دادند كسي تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردد، لذا مسافران را در اكيپ‏هاي ده نفري يا بيشتر، با مامورين مسلح به اطاق‏هاي خود مي‏فرستادند، شخص مزبور اضافه مي‏كند كه تا گرسنگي شديد به او فشار نمي‏آورده جرات نداشته است از اطاق خويش خارج گردد. اما همين خاموشي برق در كشورهاي عقب مانده شرقي هرگز چنين مشكلاتي را به وجود نمي‏آورده و اين نشان مي‏دهد كه آن‏ها در عين ثروت و پيشرفت صنايع كمترين امنيت در محيط خودشان ندارند، از اين گذشته ناظران عيني مي‏گويند آدم‏كشي در آن محيط‏ها همانند نوشيدن يك جرعه آب است، به همين آساني. و مي‏دانيم اگر تمام دنيا را به كسي بدهند تا در چنين شرايطي زندگي كند از بيچاره‏ترين مردم جهان خواهد بود، تازه مشكل امنيت تنها يكي از مشكلات آن‏ها است، نابساماني‏هاي فراوان اجتماعي ديگري دارند كه آن‏ها نيز به نوبه خود بسيار دردناكند، با توجه به اين حقايق ثروت را نبايد با خوشبختي اشتباه كرد. 2 - اما اين كه گفته مي‏شود چرا جوامعي كه داراي ايمان و پرهيزكاري هستند عقب مانده‏اند؟ اگر منظور از ايمان و پرهيزكاري تنها ادعاي اسلام و ادعاي پايبند بودن به اصول تعليمات انبياء باشد، قبول داريم چنين افرادي عقب مانده‏اند، ولي مي‏دانيم حقيقت ايمان و پرهيزكاري چيزي جز نفوذ آن در تمام اعمال و همه شئون زندگي نيست و اين امري است كه با ادعا تامين نمي‏گردد. با نهايت تاسف امروز اصول تعليمات اسلام و پيامبران خدا در بسياري از جوامع اسلامي متروك يا نيمه متروك مانده است و چهره اين جوامع چهره مسلمانان راستين نيست. اسلام دعوت به پاكي و درستكاري و امانت و تلاش و كوشش مي‏كند كجاست آن امانت و تلاش؟ اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهي و بيداري مي‏كند كجاست آن علم و آگاهي سرشار؟ اسلام دعوت به اتحاد و فشردگي صفوف و فداكاري مي‏كند، آيا به راستي اين اصل به طور كامل در جوامع اسلامي امروز حكمفرما است و با اين حال عقب مانده‏اند؟ بنابراين بايد اعتراف كرد اسلام چيزي است و عمل ما مسلمانان چيز ديگر.(6) پي نوشت ها :   1 - «تفسير جوان»، جلد 25 صفحه 51 تا 57. 2 - «تفسير جوان»، جلد 25 صفحه 51 و 52. 3 - سوره نوح، آيه 10 و 11 و 12. 4 - «ترجمه مجمع البيان» از انتشارات موسسه فراهاني، جلد 29، صفحه 267 و 268. 5 - «تفسير جوان»، جلد 25، صفحه 56 و 57. 6 - «تفسير نمونه» جلد 6، صفحه 267 تا 270. ارسال توسط کاربر : sm1372 /ع  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن