واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رسول مهرباني شاعر: محمود ژوليده دُردي كِش بلاي تو ام يا محمداديوانة ولاي تو ام يا محمداگويند هركه را تو بخواهي بلا دهيمستانة بلاي تو ام يا محمدابيمارم و نگاه تو اعجاز مي كندمبهوت چشمهاي تو ام يا محمدامن از ازل در عافيتم زان كه تا ابددر ساية لواي تو ام يا محمدامولاست بندة تو و من بندة عليمن ، بندة خداي تو ام يا محمدااي اسم اعظم اسم تو يا احمدا مددوي قلبها طلسمِ تو يا احمدا مدداي مكه از فروغ تو پاينده احمدامِهر و قمر ز روي تو رَخشنده احمدااي كِسوت خِتام رسالت به راستي …بر قامت رساي تو زيبنده احمداكو دايه اي كه كامِ تو را مايه اي دهدبر دايه ات ، تو داية بخشنده احمداساطِع شود چو نور ز پيشاني ات ،، شود…خورشيد از جمال تو شرمنده احمدارضوان و حوريان و همه خازِنانِ آنحيرانِ آن تبسُّمِ تابنده احمداگويا نمك زخندة تو آفريده شددريا به وجد رفت و نمكزار ديده شدوقتي سخن ز كشف و كرامات مي شودكَسري تو را گواهِ مقامات مي شوداينجا سخن ز خشت و سرشت و بهشت نيستجنت يكي تو را ، ز كرامات مي شوداي نسلِ تو ستارة دنباله دارِ عشقروشن رَهت ز نورِ علامات مي شودحُبِّ تو را چگونه شود شعله كارگرآتشكده ز ديدنِ تو مات مي شوداي هاديِ سُبُل نرود هر كه راهِ تو …بي شك دچار رنجش و طامات مي شوداي سنگِ سخت زير قدومِ تو نرمِ نرمدلهاي ماخَلَق به وجودِ تو گرمِ گرماي ماية ازل و ابد ، آية شَرَفانسانِ كامل ، اي به بشر ماية شرفخورشيد جاوداني و بي سايه اي ، وليافكنده اي به كون و مكان ساية شرفايمانِ تو ، پيمبريِ تو ، كتابِ تواسلامِ تو نباشد بر پاية شَرَفاينك پس از گذشتنِ دهها هزار سالايران شده از دعاي تو همساية شرفتو ماندي و ، عدوي فرومايه ات ، نمانْداي تا اَبَد ولاي تو سرماية شرفالم ز تو تصرّفِ هستي گرفته استدلها ز تو تشرّفِ مستي گرفته استدر شعرِ عشق و عقل ، اميرِ غزل توييدر خُلق و خوي و عاطفه ، حُسنِ اَزَل توييديباچة امانت و ديوان عاشقيتأويلِ حمد و آية بيت الغزل توييدر وحدتِ كلام ، اگر لم يَلِد خداستدر محور معانيِ آن ، لم يَزل توييغارِ حَراسْت ميكدة حق شناسي اتدر خانة ولاي علي ، مُعتزَل توييچونكه دلت سِرشتْ خدا ، بر گِلت نوشتزيبا تويي ، جميل تويي و گُزَل توييكامل ترين محبتِ ما نذرِ مقدمتجان و جهان و باغِ جنان بذرِ مقدمتحقِّ تو را به شيوة عاشق ادا كنيمدِين تو را به رسمِ شقايق ادا كنيماُمُّ القُري به يُمنِ تو مَهدِ تشيُّع استحقِّ تو را به حضرت صادق ادا كنيماي عقلِ كُل ، سلوك ، چو زاهِق نمي كنيمسِيرِ تو با مُلازمِ لاحِق ادا كنيمدر معركه چو امر تو دائر شود به حَربتكليف را به كُشتن فاسِق ادا كنيمبا دشمنان برائتِ دل را وفور كنتا دِين خود به نعمتِ رازق ادا كنيمدر بندگي اگر صَنَما ، لايقت شويمدر شيعگي شهيدِ رهِ صادقت شويممنبع:www.payambarazam.ir/ن
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]