تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):راستى عزّت است و نادانى ذلّت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826134512




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

6 خاطره دکتر عارفي از امام راحل


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
6 خاطره دکتر عارفي از امام راحل
6 خاطره دکتر عارفي از امام راحل 1. صرفه‌جويي امام خمینی(ره) قابل تأمل بود. در طول مدتي که در بيمارستان قلب بستري بودند، من در کنارشان بودم (سال 1358) و در فاصله چند متري کنار تخت‌شان مي‌خوابيدم. چراغ کم‌نوري بالاي سر ايشان روشن بود. صبح‌ها به محض بيدار شدن تذکر مي‌دادند چراغ را خاموش کنيد. يا براي مثال، براي وضو گرفتن با يک دست شيرآب را باز مي‌کردند و با دست ديگر يک مشت آب پر کرده و بلافاصله شير را مي‌بستند و شايد با سه يا چهار مشت آب وضو مي‌گرفتند. ما براي آنکه هواي حمام با بخار‌آب گرم شود چون زمستان بود و خيلي هوا سرد بود، مقداري آب گرم به وسيله دوش آزادانه رها مي‌کرديم. حضرت امام به محض متوجه شدن موضوع ما را از عمل فوق منع کردند. براي درمان و پيشگيري دردهاي قلبي پمادنيتروگليسريني تجويز شده بود که هر چهار ساعت آن را به وسيله کاغذ و چسب روي ساق پا قرار مي‌دادند و هر چهار ساعت قبلي را برداشته و پس از تميزي پوست پماد جديد و کاغذ را قرار مي‌دادند. يادم هست يک دستمال کاغذي را به چند تکه کوچک تقسيم و براي تميزي پوست استفاده مي‌کردند. 2. ايشان به حدي به توصيه‌هاي پزشکان اهميت مي‌دادند و براي آنها ارزش قايل بودند که براي ورزش‌هاي توصيه شده و پياده‌روي حتي در زمستان‌ها که نمي‌توانستند به دليل يخ‌بندان و برف به حياط منزل بروند، در داخل اتاق پياده‌روي مي‌کردند. صبح‌ها حدود ساعت 7 و حدود ساعت 30/9 و بعدازظهر 30/4 در سه نوبت پياده‌روي مي‌کردند. جالب آنکه در موقع پياده‌روي از راديوي کوچک به اخبار مجلس و راديوهاي بيگانه گوش مي‌دادند و موقعي که وقت اخبار نبود، با تسبيح ذکر مي‌گفتند يا با يکي از نزديکان قدم‌زنان صحبت مي‌کردند. ايشان آن‌چنان دقيق برنامه‌ها را اجرا مي‌کردند که همه ما مي‌دانستيم در رأس فلان ساعت حضرت امام مشغول چه کاري و در چه محلي است. 10 سال در خدمت‌شان بودم و حتي يک روز از اين برنامه جدا نبودند. 3. در مواردي که امام حالشان بد مي‌شد و درد شديد قفسه صدري به علت کم‌‌خوني عضله قلب غيرقابل تحمل مي‌شد و هر فردي که تا به حال اين درد را تجربه کرده باشد، مي‌داند احساس مرگ دست مي‌دهد، ايشان به فرزندشان حاج احمدآقا و ديگر فرزندان توصيه مي‌کردند: «از خانم (همسرشان) مواظبت کنيد و نگذاريد به ايشان بد بگذرد، احترام ايشان را داشته باشيد و در خدمت‌شان باشيد.»
6 خاطره دکتر عارفي از امام راحل
4. امام يک ساعت شماطه‌اي کوچک داشتند و در حدود نيم ساعت پيش از اذان صبح با صداي آن بيدار مي‌شدند و پس از وضو و نماز شب و دعا، نماز صبح مي‌خواندند و دوباره مي‌خوابيدند. در حدود ساعت 30/6 صبح بدون زنگ ساعت از خواب بيدار شده و پس از صبحانه، اولين قسمت پياده‌روي را در حدود 20 دقيقه انجام مي‌دادند. سپس تا ساعت 9 صبح که قرار بعدي پياده‌روي بود به ملاقات‌هاي خود با پزشکان يا مسوولان و يا مردمي که مشتاقانه مي‌آمدند، مي‌پرداختند. همان‌طور که گفتم، ايشان به برنامه دارويي فشرده‌اي که داشتند، عمل مي‌کردند. گاهي مي‌ديدم ساعت پس از نماز صبح بيدار شده دارو مي‌خورند و دوباره مي‌خوابند و هيچ شکايتي هم نمي‌کنند و من سعي مي‌کردم آن برنامه را تغيير دهم تا با خواب‌شان تلاقي نکند. 5. ايشان بسيار صبور بودند. گاهي موقعي که سوزن را وارد بدن و رگ ايشان مي‌کردم، دوستان در کنار من بودند و مي‌گفتند هيچ گونه تغييري در قيافه معظم‌له ايجاد نشد. حتي گاهي به دليل نگراني شديد ما سنگ صبور ما بودند و ما را دلداري مي‌‌دادند و با گفتن جمله يا کلمه‌اي شعله‌هاي آتش نگراني ما را خاموش مي‌کردند. 6. مسايل عاطفي و درگيري‌هاي داخلي ميان خودي‌ها لطمه زيادي به روحيه امام مي‌زد و ما چون دايم فشار خون ايشان را کنترل مي‌کرديم و با هولتر مانيتورينگ تک‌تک ضربان‌هاي قلب‌شان را مي‌‌ديديم، متوجه اين تغييرات مي‌شديم. دردهاي قلبي امام در سوانحي مانند سقوط هواپيماي مسافربري از سوي آمريکا در خليج‌فارس تشديد مي‌شد و ما مجبور مي‌شديم آرام‌بخش تجويز کنيم. در اواخر سال 67 و اوايل 68 که درگيري‌ها و مشکلات مملکتي وجود داشت، اغلب ايشان با دارو به خواب مي‌رفتند اما در هنگام کاهش درگيري‌ها در اواخر بهار 68 ما داروها را به تدريج کم کرديم و حتي پس از مدتي قطع شد. منبع:www.salamat.com/ج
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 852]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن