تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه از رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چيزى تقاضا مى‏شد، اگر ايشان آن را مى‏خواستن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830368199




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

توفيق


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
توفيق
توفيق ميگن پدري مي خواست پسرش رو تنبيه كنه بچه از دست بابا فرار مي كنه. در مسجد باز بوده و پسر از ترس پدر به مسجد پناه مي بره. باباش مياد جلوي در مسجد واميسته و ميگه ذليل مرده بعد از چهل سال پاي منو به مسجد باز نكن!!!حالا حكايت ما هم همينه: اين بچه هاي مجله فكه ميخوان هر جوري كه هست پاي منو به مسجد (!) باز كنن.يادش بخير تو اين جور مواقع حاج داود (حاج آقا كميجاني كه 7-8 سال از ماها بزرگتر بودند و البته از روحانيون بودن، بسيجي و خط شكن...) مي گفت: «بابا بيايد ايمان بياوريد، اسلام دين خوبيه، تا كي مي خوايد گمراه بمونيد؟ بيايد ايمان بياريد بهشت ميدن، حوري ميدن...»ماهم مي گفتيم حاجي خودت رو خسته نكن ما ايمان بيار نيستيم، بذار راحتت كنيم ما قسم خورديم كه آدم نشيم...خدا رحمتش كنه حاج آقا درزي يه روز مي گفت: بچه ها قدر اين روزهايي كه كنار همديگه ايم رو بدونيد كه اگه بگذره ديگه بدست نمياد، خدا لطف كرده و يه سفره اي پهن شده كه استفاده كنيد، هر كس هم چه بخواد چه نخواد، بهره خودش رو مي بره ولي زرنگ اونه كه بهترين رو انتخاب كنه... سر اين سفره كه هستيد با نون خالي خودتون رو سير نكنيد خوب نگاه كنيد عميق فكر كنيد، از اين لحظات به بهترين شكل استفاده كنيد...بهش گفتم: حاجي ما كه توفيقشو نداريم. مي گفت: پسر جون اينجا توفيق ريخته، كسي نيست جمش كنه... توفيق چي مي خواي؟ گفتم: مثلا نماز شب.گفت: نمي خواد نماز شب بخوني، تو سعي كن لغويات كمتر بگي به اندازه همون تو اعمال و رفتارت تاثير داره! شما فقط اراده كنيد و از خواب پاشيد، هيچ كار ديگه اي هم نكنيد همون تو جاتون بشينيد و يه تسبيح بچرخونيد. اصلا ذكر هم نگو... فقط بگو «من خرم، من خرم!!!»اگه تاثير نماز شب را نداشت بيا يقيه منو بگير...ما هم مي گفتيم: همه اينا رو گفتيد درست، خيلي هم استفاده كرديم ولي ما هدايت نمي شيم، بت هاي ما خيلي بهتر از خداي شماست!!! شما خودت رو خسته نكن. -تو رو خدا از اين الفاظ استفاده نكنيد. اين حرفا مثل غبار رو دلتون مي شينه و بي تاثير نيستن ها.مي گفتيم. حاجي اصلا يه هفته ما به دين شما درميايم شما هم يه هفته به دين ما دربياييد! خوبه؟ مي گفت: حقيقتا كه شماها قسم خوريد كه آدم نشيد...البته بهتون بگم كه حاجي درزي خيلي ماه بود و ما هم براي اذيت كردن و حرص خوردنش اين حرفا را مي زديم. اونم مي دونست كه داريم اذيتش مي كنيم ولي جداً مي خواست بچه ها استفاده بيشتري از اون فضا بكنن و خودشون رو به مراتب بالاتر برسونن...مي گفت: بچه ها خدا دنبال بهونست كه ما رو ببره بهشت و ثواب برامون بنويسه. دنبال بهونست كه ماها رو ببخشه...شما يه آيه قرآن ياد بگيريد و بهش عمل كنيد، بهشت بهتون واجب مي شه!گفتيم: حاجي ديگه داري خاليبندي شو زياد مي كني ها...گفت: بيچاره ها براتون سند ميارم، مگر نه اين كه دانشمندان و عالمان با شهدا برابرند؟ پيامبر با عده اي از اصحابشون تو مسجد نشسته بودن كه يه عرب بياباني از در وارد شد و سراغ پيامبر رو گرفت.به پيامبر گفت: شنيدم كه آيه اي نازل شده كه ميگه هر كس ذره اي خير انجام بده پاداش اون را مي بينه و هر كس كه ذره اي بدي كنه بايد به سزاي آن برسه؟ (سوره زلزال) پيامبر فرموده: درست است. عرب گفت: اينطور كه حساب ما پا كه و سر رشته گناهانمون گمه!!! گناهان ما از شن هاي بيابان هم بيشتره!پيامبر گفت: رسيدگي مي شود. به همه اش رسيدگي مي شود. اطرافيان پيامبر هم متوجه عمق مطلب شدند و به فكر فرو رفتند. عرب گفت: آيا به اين اعمال خود خداوند رسيدگي مي كند؟پيامبر گفت: بله. دوباره پرسيد كه مطمئن هستيد؟ آيا به اين اعمال، خود خداوند رسيدگي مي كند؟ پيامبر گفت: بله.براي سومين بار پرسيد كه خود خداوند به اعمال ما رسيدگي مي كند؟ پيامبر گفت: بله.عرب گفت: پس مشكلي نيست چون خدايي كه شما توصيفش رو مي كنيد خيلي خداي خوبيه و خداي ارحم الراحمين بر بندگانش سخت نمي گيره و با رحمتش با ما رفتار مي كنه... و رفت. پيامبر فرمود: او جاهل آمد و فقيه برگشت!!! و فقط با فهم و درك يك آيه به اين درجه رسيد...حاجي درزي گفت: حالا چي مي گي؟ من هم كه از اذيت كردنش لذت مي بردم، گفتم: اصلا به خدات بگو خودش رو به ما نشون بده...من خدايي رو كه نبينم نمي پرستم...اونم گفت: در جهل مركب ابدالدهر بماني...منبع: نشريه فكه شماره80
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن