تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826191773




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فلسطين در چشم‏انداز امام خمينى(ره) (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فلسطين در چشم‏انداز امام خمينى(ره) (2)
فلسطين در چشم‏انداز امام خمينى(ره) (2) تاكيد امام بر قيام و مبارزه عليه حكومت‏ها بعنوان راه نجات فلسطينامام خمينى كرارا در مواضع و بيانات خويش، علاوه بر تاكيد بر اتحاد و تمسك به اسلام و بازگشت‏به ارزشهاى اسلامى قيام عليه حكومت‏ها را در ممالك اسلامى يكى از مقدمات واجب براى نجات فلسطين مى داند زيرا حكومت‏هاى استبدادى به دليل فقدان پايگاه داخلى، براى حفظ خود در برابر نارضايتى‏ها و مخالفت‏هاى داخلى نياز به حمايت‏خارجى دارند و بدينسان ميان استبداد و استعمار اتحاد بوجود مى‏آيد. طبيعى است كه مبارزه با استبداد داخلى مقدم بر مبارزه با استعمار خارجى است زيرا مادامى كه دشمن در خانه است، مبارزه در جبهه خارجى بى ثمر خواهد بود. براى مبارزه با استعمار نخست‏بايد پايگاه هاى داخلى آن يعنى استبداد و حكومت‏هاى وابسته و سرمايه‏هاى وابسته و پايگاههاى اقتصاديش را از ميان برد به همين دليل از ديدگاه امام خمينى ، سرنگونى حكومت‏هاى وابسته و مسلط بر ممالك اسلامى، فورى ترين راه نجات فلسطين است. همانطور كه گفته شد، از راههاى اساسى مبارزه با اسرائيل و حاميان قدرتمند غربى آن، تحريم اقتصادى و نفتى بود اما اين واقعه محتمل بود كه فقط با تحمل رياضت اقتصادى خاتمه نيابد و غرب براى نجات خويش دست‏به تهاجم به منابع نفتى خاورميانه و اشغال آنها بزند. اگرچه نظام دو قطبى جهان و وجود ابرقدرت شوروى در همسايگى كشورهاى اسلامى سبب خوددارى غرب از چنين اقدامى مى‏گرديد زيرا قهرا پاى روس‏ها را به ميدان جنگ مى كشيد و جنگ جهانى سوم را شعله‏ور مى ساخت كه در آن صورت اثرى از حيات روى كره زمين نمى‏ماند و از طرفى هرگونه درگيرى امريكا و غرب با كشورهاى نفت‏خيز منطقه خاورميانه، نتيجه اش گسترش بيشتر نفوذ شوروى در اين كشورها مى‏شد و سرنوشت امروز جهان بگونه‏اى ديگر بود و غرب نيز به دليل فقدان نفت در جنگ با كشورهاى نفت‏خيز تاب مقاومت نمى‏آورد اما مهمتر از همه اين موارد آن بود كه در برابر سلاحهاى مدرن و تجهيزات پيشرفته كشورهاى غربى، جهان سومى‏ها فقط با تكيه بر امواج انسانى مومن و فداكارى كه به فرماندهى حكومت‏هاى خويش اعتماد دارند و با استفاده از روش جنگ‏هاى چريكى مى توانستند وارد هماوردى با غرب شوند كه اين امر به دلايل مختلف بعيد مى‏نمود زيرا هم حكومت‏ها به دليل غير مردمى بودن قدرت بسيج امواج انسانى مومن را نداشتند و هم به دليل ماهيت وابسته عده‏اى از آن ها، به سادگى، توده‏هاى مردم وجه المصالحه قرار مى‏گرفتند، چه اساسا برخى از اين حكومت‏ها با كمك امريكا و انگليس به قدرت رسيده بودند. به همين دليل امام خمينى علاوه بر راه تحريم نفتى، سرنگونى رژيم‏هاى وابسته و غير مردمى منطقه توسط مردم آن كشورها را اصلى ترين و مقدم ترين راه مى‏دانستند: "مشكل مسلمين، حكومت‏هاى مسلمين است. اين حكومت‏ها هستند كه اين مسلمين را به اين روزانداخته‏اند ملت‏ها مشكل مسلمين نيستند. اين حكومت‏ها هستند كه بواسطه روابطشان با ابرقدرت‏ها و سرسپردگى شان با ابرقدرت‏هاى چپ و راست، مشكلات را براى ما و مسلمين ايجاد كرده‏اند مشكل مسلمين فقط قدس نيست، اين يكى از مشكلاتى است كه مسلمين دارند.افغانستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ پاكستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ تركيه مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ مصر مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ عراق مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ بايد ما تحليل كنيم كه مشكلى كه در همه اقطار مسلمين هست از كجا پيدا شده است و راه حلش چيست؟ چرا مسلمين در همه جاى دنيا تحت فشار حكومت‏ها و ابرقدرتها هستند و راه حل اين مسئله چيست؟ تا اينكه هم رمز پيروزى بر همه مشكلات بدست‏بيايد و هم قدس و افغان و ساير بلاد مسلمين آزاد بشوند. مشكل مسلمين حكومت‏هاى مسلمين است اين حكومت‏ها هستند كه مسلمين را به اين روز رسانده‏اند، ملت‏ها مشكل مسلمين نيستند، ملت‏ها با آن فطرت ذاتى كه دارند مى‏توانند مسائل را حل كنند لكن مشكل، دولت‏ها هستند شما سرتاسر ممالك اسلامى را وقتى كه ملاحظه كنيد كم جايى را مى‏توانيد پيدا بكنيد كه مشكلاتشان بواسطه حكومت هايشان ايجاد نشده. اينحكومت‏ها هستند كه بواسطه روابطشان با ابرقدرت‏ها و سرسپردگى‏شان با ابرقدرت‏هاى چپ و راست مشكلات را براى ما و همه مسلمين ايجاد كرده‏اند اگر اين مشكل از پيش پاى مسلمين برداشته بشود، مسلمين به آمال خودشان خواهند رسيد و راه حلش با دست ملت هاست." (10) افشاى مكرر نقشه اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات: دلايل مختلف نشان مى‏داد كه مرزهاى جغرافيايى اسرائيل محدود به اراضى اشغال شده فلسطين نخواهد ماند: الف: از يك سو شعار اصلى پارلمان اسرائيل كه برگرفته از كتاب تورات است اين بود كه "اسرائيل، مرزهاى تو از نيل تا فرات است" و اين شعار در دوران ضعف و نوپايى اسرائيل كه اشغالگران از جمعيت و قدرت‏اندكى در برابر دنياى اسلام برخوردار بودند مطرح مى‏شد و بديهى است كه به هنگام قدرت آن را عملى سازند. ب: صهيونيست‏ها نژادپرست‏بودند و نژاد خود را برترين نژادها و بنى اسرائيل را فرزندان خدا مى‏دانستند كه بايد حكومت جهان را به دست گيرند و دست كم زمانى كه قدرت آن را ندارند از نيل تا فرات را به دلايل مذهبى خود، از آن خويش مى‏دانستند. همين عقايد و روحيات يكى از دلايل رواج جهودكشى بود بطورى كه حكومت تزارى روسيه آنان را قلع و قمع مى‏كرد و هيتلر بعنوان نژادپرست ديگرى كه اين گروه را رقيب خويش مى‏ديد، براى براندازى نسل يهود و بنى اسرائيل آنان را فوج فوج به هلاكت مى‏رساند. ج: دنياى غرب با آينده نگرى كه داشت نيازمند تسلط پايدار بر سرزمين‏هاى طلاى سياه (نفت) و معادن عظيم ديگر در خاورميانه و قبضه كردن بازار مصرف آن بود و اسرائيل وسيله مناسبى براى تحقق اين رويا بود. اما اين كار نياز به زمانى طولانى و زمينه سازيهائى ماهرانه داشت. اسرائيل همواره يكى از مهمترين عوامل ناامنى منطقه بود كه اعراب و مسلمانان همواره ناچار ازتجهيز و تسليح خويش براى حفظ امنيت ملى بودند و همين امر خاورميانه را به زرادخانه امريكا و غرب تبديل كرد و از اين رهگذر ميلياردها دلار را به جيب سرمايه‏داران و دولت‏هاى غربى سرازير ساخت. د: تجربه تحميل يك اقليت كوچك يهودى بعنوان حكومت اسرائيل، بر اكثريت اعراب و مسلمانان ساكن فلسطين نشان داد كه تكرار اين تجربه در ساير ممالك عربى هم امكانپذير است. بخصوص وقتى كه اعراب در جنگ با اسرائيل شكست‏خوردند اميد به تحقق اسرائيل بزرگ و تكرار آن تجربه بيشتر شد. امام خمينى كرارا به هدف و نقشه اسرائيل بزرگ در سخنان خويش اشاره داشته است. از جمله مى‏گويد: "اين مهره دومى كه حالا آمده است، اسحاق شاميرى كه الان آمده است و مى خواهد نخست وزير بشود از اول برنامه خودش را گفته است. از اول گفته است كه اسرائيل بزرگ بايد تحقق پيدا كند - بايد فلسطين به كلى از بين برود. تمام جاهايى كه دست اسرائيل است اينها لاينفك از اسرائيل است، اسرائيل بزرگ يعنى از نيل تا فرات، يعنى تمام منطقه‏اى كه عرب نشين است، حجازهم جز اين بايد باشد، مصر هم جزو اين است و اينها (دولتهاى عربى) نشسته‏اند آنجا دارند تماشا مى‏كنند و عده كثيرشان هم همراهى مى‏كنند و اسرائيل را مى‏خواهند (به رسميت) بشناسند" (11) امام خمينى معتقد بود كه اهداف نهائى اسرائيل حتى فراتر از نيل تا فرات است و آنان حتى درانديشه تسلط بر ايران هم بوده‏اند زيرا صهيونيست‏ها سال‏ها پيش از اشغال فلسطين و تشكيل دادن حكومت درانديشه كودتا در ايران بوده‏اند: "عمال اسرائيل در ايران (در زمان محمد رضا شاه پهلوى) هر جا انگشت مى‏گذارى مى‏بينى كه يكى از اينها در مراكز حساس، مراكز خطرناك، والله مراكز خطرناك براى تاج اين آقا (شاه)، ملتفت نيستند اينها، اينها (يهودى ها)، آنها بودند كه در شميران توطئه كردند ناصرالدين شاه را بكشند، مملكت ايران را قبضه كنند شما تاريخ را نگاه كنيد، تاريخ كه مى‏دانيد، در نياوران توطئه كردند، در نياوران چند نفر رفتند ناصرالدين شاه را ترور كنند و يك عده هم در تهران بودند كه حكومت را قبضه كنند. اينها حكومت را از خودشان مى‏دانند، اينها در كتاب هاشان نوشته‏اند، در مقالاتشان نوشتند حكومت مال ماست، بايد ما يك سلطنت جديدى بوجود آوريم" (12) مسئله يهود و صهيونيزم جداست: رفتار بنى اسرائيل با حضرت موسى (علیه السّلام)، نشان مى‏دهد كه آنان به پيشوا و پيامبر خويش هم جفا نمودند و در خلال مدت 40 روز غيبت موسى (علیه السّلام) مجددا به بت پرستى گراييدند و 40 سال قوم بنى اسرائيل بخاطر اين عمل آواره شدند. تاريخ نشان مى‏دهد كه از سرسخت ترين و خطرناك ترين دشمنان پيامبر اسلام، قوم يهود بودند كه نه تنها نبوت او را انكار مى‏كردند كه براى نابودى او و يا شكست دادن حكومت نوپاى پيامبر در برابر مشركين توطئه مى‏كردند اما در يهوديان، در همان روزگار نيز دو گروه مشاهده مى‏شدند. عده‏اى با پيامبر اسلام دشمنى مى‏كردند و گروهى نيز خواستار همزيستى مسالمت آميز و انجام مناسك همزيستى خويش بودند تا قرن‏ها پس از ظهور اسلام، يهوديان به استناد روش تسامح و مداراى پيامبر با پيروان مذاهب گوناگون (كه تا وقتى توطئه نمى كردند آزاد بودند) با مسلمانان در كنار هم زندگى مى‏كردند.وقتى عمربن خطاب با مركب و لباسى ساده پس از چند ماه محاصره اورشليم وارد اين شهر شد برخلاف انتظار يهوديان با آنان به نيكى رفتار كرد و يهوديان، قرن‏ها با مسلمانان در كنار هم مى‏زيستند و اما افراطيون و نژادپرستان يهودى در امتداد خط همان نياكان خويش كه موجب آوارگى قوم موسى شدند و بعدها فتواى قتل حضرت عيسى (علیه السّلام) را دادند و با مذهب مسيح به جدال برخاستند و با پيامبر اسلام نيز دشمنى مى كردند، درانديشه تحقق روياى باستانى اسرائيل بزرگ افتادند. صهيونيست‏ها ادامه همان خطى بودند كه حسابشان را بايد از يهود جدا ساخت.يهوديانى كه مى‏خواستند مذهبى باشند و خود را آلوده به بازى‏هاى سياسى نكنند از آغاز نهضت صهيونى بويژه در امريكا و اروپا، مخالفت‏خويش را با آن اعلام كردند و در مواردى سازمان‏هاى مختلف يهودى دست‏به مبارزه با صهيونيزم زدند. پس از انقلاب اسلامى ايران، اگرچه تفكيك روشنى در اين مورد بعمل نيامد و يهوديان زيادى بودند كه از عدم مرزبندى دقيق ميان يهود و صهيونيزم و يك كاسه كردن آنها كدورت خاطر داشتند اما شواهدى از سخنان امام خمينى دال بر اين مرزبندى وجود دارد: "ما حساب جامعه يهود را از حساب صهيونيست‏ها جدا مى‏دانيم، آنها (صهيونيست ها) اهل مذهب نيستند، و قيام بر ضد مستكبرين، طريقه حضرت موسى سلام الله عليه بوده و اين درست‏برخلاف صهيونيست هاست‏حساب جامعه يهود غير از حساب جامعه صهيونيست است و ما با آنها مخالف هستيم و مخالفت ما براى اين است كه آنها با همه اديان مخالف هستند، آنها يهودى هستند، آنها مردمى سياسى هستند كه به اسم يهود كارهايى مى‏كنند و يهودى‏ها هم ازآنها متنفر هستند و همه انسان‏ها بايد از آن‏ها متنفر باشند" (13) صهيونيزم يك پديده سياسى با آرمان‏هاى جاه طلبانه، نژادپرستانه و استعمارگرانه است كه زير پوشش مذهب يهود، جلوه مذهبى به خود مى‏گيرد و بعنوان ناجى قوم يهود خواسته است اين ملت را زير چتر خويش جمع كند. مسئله اصلى صهيونيزم، اسلام است: همانطور كه در تاريخ صدر اسلام مشهود است، افراطيون و نژادپرستان بنى اسرائيل و يهود، عليرغم سياست مدارا از سوى حكومت پيامبر و آزادى آنان در اعمال و مناسك مذهبى خويش، دست‏به فتنه گرى و بستن پيمان با دشمنان خارجى مى‏زدند و حتى اقدام به ترور پيامبر اكرم نمودند اما ناكام ماندند. رويه دشمنى آنها با اسلام همواره ادامه داشت و در دهه‏هاى اخير نيز به اشكال و طرق گوناگون در تخريب ا سلام كوشيده‏اند و براى تحريف كتاب آسمانى مسلمانان و احكام دينى آنها نيز به ترفندهاى گوناگونى متوسل شده‏اند كه امام خمينى به نمونه‏اى از آن اشاره دارد: "اين اسرائيلى كه همين چند وقت پيش از اين، همين اخيرا به قرآن كريم نسبت داد به اينكه جنايت‏بعضى از امراض در آلمان گردن قرآن است‏براى اينكه قرآن دستور داده است، در سوره پنجم آيه ششم دستور داده است كه مسلمين وقتى مستراح مى‏روند حق ندارند با صابون بعدش دست‏خودشان را بشويند .... از اين جهت ميكروب سرايت مى‏كند به دست و كذا. آن آيه ششم سوره پنجم چه است؟ آيه وضو است و آيه غسل است اين هم در آلمان يك بساطى درست كرد اين مطلب، آن طورى كه نوشتند به بهدارى ها، به چه و چه و اسرائيل نقل كرد اين مطلب را كه به قرآن يك همچنين نسبتى داده" (14) حفارى مسجدالاقصى قبله اول مسلمين و ويران كردن آن و كشتار جمعى مسلمانان، نمونه‏اى ديگر از دلايل دشمنى اسرائيل با اسلام و مسلمين است و مسلمانان در برابر اسرائيل بايد به اسلام و قرآن كه وجه مشترك همه مسلمانان است تمسك كنند. اسلام و اتحاد راه نجات فلسطين: امام خمينى همواره بازگشت‏به اسلام و متحد شدن را شرط نجات فلسطين و جلوگيرى از اميال توسعه طلبانه صهيونيزم دانسته‏اند و همواره با تاكيد بر اينكه مسئله اصلى اسرائيل نابود كردن اسلام است، خواستار كنار گذاشتن اختلافات از جمله اختلافات مذهبى بود. اگرچه اكثريت اعراب و مسلمانان ساكن فلسطين، پيروان مذاهب اهل سنت‏بودند اما امام خمينى بعنوان يك فقيه و مرجع شيعه از هيچگونه حمايتى نسبت‏به آنان فروگذار نمى‏كرد. اين رويه برخلاف كسانى بود كه چون اهل سنت را غاصب و كافر مى‏دانستند معتقد بودند كه سنى‏ها دارند مجازات مى‏شوند و حمايت از فلسطين را به اين بهانه كه تقويت اهل سنت است تجويز نمى‏كردند. امام خمينى مسئله را نه در چارچوب‏هاى تنگ دعواى شيعه و سنى كه مربوط به كيان اسلام مى‏دانست و به همين رو، پيوسته شيعيان لبنان را در كمك به فلسطين تشويق مى‏ساخت زيرا شيعيان لبنان در برابر اسرائيل هم سرنوشت هستند. امام خمينى حكمفرمايى يك عده قليلى صهيونيست را بر يك ميليارد مسلمان جهان ننگ و عار مى‏دانست و مى‏گفت: "چرا بايد يك كشورهايى كه داراى همه چيز هستند و داراى همه جور قدرت هستند اسرائيل با آن عده كم بيايد و به آنها اينطور حكمفرمايى كند؟ چرا بايد اينطور باشد؟ جز اين است كه ملت‏ها از هم جدا و از دولت‏ها جدا و دولت‏ها از هم جدا و يك ميليارد جمعيت، يك ميليارد جمعيت مسلمين با همه تجهيزاتى كه دارند نشسته‏اند و اسرائيل آن جنايات را به لبنان مى‏كند و به فلسطين مى‏كند." (15) نه تنها كنار گذاشتن اختلافات مذهبى كه كنار گذاشتن اختلافات سياسى ميان دولت‏ها و ملت‏ها و متحد شدن عليه اسرائيل شرط ديگر نجات فلسطين و پاك كردن لكه ننگ سلطه يك عده قليل بر اراده يك ميليارد مسلمان جهان است و اين سخن معروف امام خمينى رهبر فقيد انقلاب اسلامى است كه اگر همه مسلمين جمع شوند و هر كدام يك سطل آب بريزند، اسرائيل را آب مى‏برد: "براى من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملت‏هاى اسلام مى‏دانند كه درد چيست؟ مى‏دانند كه دست اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكنند، مى‏بينند كه با اين تفرقه‏ها ضعف و نابودى نصيب آنان مى‏شود مى‏بينند كه يك دولت پوشالى اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده كه اگر مسلمين مجتمع بودند و هر كدام يك سطل آب مى ريختند او را سيل مى‏برد، معذلك در مقابل او زبون هستند." (16) روز جهانى قدس روز بسيج مسلمانان عليه اسرائيل و امريكا: تجربه چند دهه اخير حاكى از آن است كه با يك گام عقب نشينى اعراب، اسرائيل چند گام به جلوبرمى داشت و از هنگامى كه طرح‏هاى سازش كارانه در اعراب وارد بورس ديپلماسى شد، اسرائيل جنوب لبنان را اشغال كرد و وقتى طرح‏هاى سازشكارانه فهد و فاس وطائف هم به كمپ ديويد افزوده شد ضعف اعراب و عدم تصميم دولت‏هاى وابسته و مرتجع عربى براى مبارزه با اسرائيل به نمايش در آمد و اسر ائيل نيز از همين ضعف‏ها و فرصت‏ها بهره‏گيرى كرد و گام‏هاى ديگر را برداشت از جمله آنكه، عليرغم مخالفت‏هاى وسيع، پس از مدت‏ها تلاش، پايتخت‏خود را به قدس انتقال داد كه فقط با مخالفت‏هاى زبانى دولتهاى عربى و اسلامى مواجه گرديد. امام خمينى در مقابل اين عقب نشينى ها، آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را روز قدس اعلام كرد. در اين روز اجتماع مسلمانان در فضايى روحانى، زمينه بسيار مناسبى براى طرح همزمان مسئله فلسطين در جهان اسلام است. اعلام روز قدس حركتى بود در مقابل يهودى كردن بيت المقدس، سازشكارى‏هاى اعراب و پيشروى‏هاى اسرائيل. روز قدس حركتى بود در راستاى استراتژى اتحاد مسلمين و روز قدس بستر خيزش امواج انسانى و احياى وسيع مسئله قدس و بيدارى مسلمين بود. چون حكومت‏ها در خط امتيازدهى پى در پى به اسرائيل افتاده بودند، روز قدس عامل توقف اين روند و روزى بود كه ملت‏ها را نيز وارد معادله سرنوشت‏ساز قدس مى‏ساخت. "مسلمانان ننشينند كه حكومت هايشان برايشان عمل بكنند و اسلام را از دست صهيونيزم نجات بدهند ننشينند كه سازمان‏هاى بين المللى براى آنها كار بكنند، ملت‏ها خودشان قيام كنند و حكومت‏هاى خودشان را وادار كنند در مقابل اسرائيل بايستند و اكتفا نكنند به محكوم كردن" (17) "من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى مى‏خواهم كه براى كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيبانان آن، به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت مى‏كنم، آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است و مى‏تواند تعيين كننده سرنوشت فلسطين نيز باشد بعنوان روز قدس انتخاب و طى مراسمى همبستگى بين المللى مسلمانان را در حمايت از حقوق قانونى مسلمانان اعلام نمايند." (18) امام خمينى مى‏گفتند اگر يك ميليارد جمعيت مسلمانان مجتمع شوند و هر كدام يك سطل آب بريزند اسرائيل را آب مى‏برد و روز قدس مقدمه‏اى بود براى به راه‏انداختن راهپيمايى‏ها و تظاهرات همزمان مسلمانان جهان و راه‏اندازى امواج انسانى عليه اسرائيل و براى نجات فلسطين. پي نوشت:10- صحيفه نور، جلد 12، ص 278، سخنان مورخ 18/5/1359. 11- صحيفه نور، جلد 18، ص 98، سخنان مورخ 15/6/1362. 12- صحيفه نور، جلد، ص 96، سخنان مورخ 18/6/1343. 13- صحيفه نور، جلد 6، ص 163، سخنان مورخ 24/2/1358 امام خمينى در جمع نمايندگان كليمى. 14- صحيفه نور، جلد1، ص 172، سخنان مورخ 6/3/1350. 15- صحيفه نور، جلد 10، ص 93، سخنان مورخ 10/8/1358. 16- صحيفه نور، جلد 8، ص 235، سخنان مورخ 25/5/1358. 17- صحيفه نور، ج 15، ص 262، سخنان امام خمينى در تاريخ 25/9/1360. 18- صحيفه نور، ج 8 ، ص 229، پيام امام به مسلمانان جهان و اعلام روز قدس در 16/5/1358. منبع: http://www.imam-khomeini.com/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن