محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829676002
جنگهاى امام زمان(علیه السلام)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جنگهاى امام زمان(علیه السلام) نويسنده: نجم الدين طبسى از آنجا كه هدف از قيام حضرت مهدى(عج) برپايى حكومت الهى در سراسر جهانونابودى ستم و ستمگر در جهان است، طبعاً حضرت براى دستيابى به اين هدف، بادشوارىها و موانعى رو به رو خواهد شد كه بايد با انجام عمليات نظامى آن موانع را ازسرراه بردارد و كشورها را يكى پس از ديگرى بگشايد تا بر شرق و غرب جهان چيرهگرددو حكومت عدل الهى را در زمين پى ريزد. در اين مقاله رواياتى در اين باره را به نظر شما مىرسانيم.الف) پاداش مجاهدان و شهيدانچون هدف از جنگها در زمان حضرت مهدى(عج) نابودى مفسدان و ستمگران براى تشكيل حكومت اسلامى در جهان مىباشد، شركت در جنگ در ركاب حضرت قائم(عج) نيز از پاداشى چند برابر برخوردار است؛ به گونهاى كه اگر رزمندهاى يك نفر از دشمن را نابود سازد، پاداش بيست و يا بيست و پنج شهيد را دارد. اگر خود به فيض شهادت دست يابد، پاداش دو شهيد نصيب او مىگردد. همچنين جانبازان و زخميان آن افزون بر مقامات معنوى از ارزش ويژهاى در دولت امام زمان(عج) برخوردارند و خانواده شهيدان نيز ارزش ويژهاى دارند.امام باقر(ع) خطاب به شيعيان مىفرمايد: «اگر شما چنان باشيد كه ما سفارش كردهايم و از امر ما سرپيچى نكنيد، اگر در آن حال كسى از شما پيش از ظهور قائم ما بميرد، شهيد خواهد بود و اگر حضرت را درك كند و در ركاب او به شهادت برسد، پاداش دو شهيد را دارد و اگر يكى از دشمنان ما را بكشد، پاداش بيست شهيد را خواهد داشت».(1)در اين روايت، ارزش نابودى دشمن را به مراتب از شهيد شدن بالاتر مىداند؛ زيرا كشتن دشمنان، خشنودى خدا، آسايش بندگان و عزّت اسلام را در پى دارد؛ ولى رسيدن به فيض شهادت، شهيد را به كمال مىرساند. از اين رو، رزمندگان در جبهه بايد بيشتر در انديشه دشمن باشند، تا به شهادت رسيدن.امام باقر(ع) مىفرمايد: «شهادت در ركاب امام زمان(عج) پاداش دو شهيد را دارد».(2)در كافى چنين آمده است: «رزمنده امام، اگر دشمن ما را بكشد، پاداش بيست شهيد را دارد و كسى كه همراه قائم ما به شهادت برسد، پاداش بيست و پنج شهيد براى اوست».(3)اميرمؤمنان(ع) درباره شيوه رفتار امام زمان(عج) با شهيدان و خانواده آنان مىفرمايد: «(حضرت قائم(عج) پس از عمليات) روانه كوفه مىشود و در آنجا اقامت مىگزيند ... و هيچ شهيدى نمىماند مگر آن كه حضرت بدهى او را مىپردازد و براى خانوادهاش حقوق و مستمرى قرار مىدهد».(4)اين روايت نمايانگر رسيدگى حضرت به خانواده شهيدان است.ب) تجهيزات جنگىبهطور قطع نوع سلاحى كه حضرت قائم(عج) در نبردها به كار مىگيرد با ديگر سلاحهاى آن روزگار تفاوت اساسى دارد و واژه سيف كه در روايات آمده است، شايد كنايه از اسلحه است نه اين كه مراد خصوص شمشير باشد؛ زيرا اسلحه امام به گونهاى است كه با به كارگيرى آن ديوارهاى شهر فرومىريزد يا شهر پودر شده، تبديل به دود مىگردد و دشمن با يك ضربه، همانند نمك آب شده، چون سرب ذوب مىگردد.طبق روايتى، سلاح سربازان حضرت از آهن است؛ ولى چنان است كه اگر بر كوه فرود آيد، آن را به دو نيم مىكند.شايد دشمن نيز از اسلحه آتشزا استفاده كند؛ زيرا كه امام(ع) لباسى را مىپوشد كه ضدّ گرماست و آن لباسى است كه جبرئيل(ع) آن را از آسمان براى ابراهيم(ع) آورد تا از آتش نمرود رهايى يابد و آن لباس در اختيار حضرت بقية اللَّه است و اگر چنين نبود - يعنى اسلحه و صنعت پيشرفته در اختيار دشمن نبود - شايد ضرورتى براى پوشيدن آن لباس وجود نمىداشت. هر چند كه شايد جنبه اعجاز آن منظور باشد.امام صادق(ع) مىفرمايد: «هنگامى كه قائم ما قيام كند، شمشيرهاى نبرد فرود مىآيد، شمشيرهايى كه بر هر كدام، نام و نام پدر يك رزمنده نوشته شده است».(5)حضرت صادق(ع) درباره گروهى از ياران مهدى(عج) مىفرمايد: «ياران مهدى(ع) شمشيرهايى از آهن دارند؛ ولى جنس آن غير از آهن است. اگر يكى از آنان با شمشير خود بر كوهى ضربه زند، آن را دو نيم مىكند. حضرت قائم(عج) با آن سپاهيان و تجهيزات به جنگ هند، ديلم، كردها، روميان، بربر، فارس و بين جابرسا و جابلقا مىرود».(6)وسايل دفاعى نيروهاى مهدى(عج) به گونهاى است كه اسلحه دشمن بر آنان كارگر نيست. امام صادق(ع) در اين باره مىفرمايد: «ياران مهدى(ع) اگر با سپاهيانى كه بين شرق و غرب را فرا گرفتهاند، درگير شوند، آنان را در لحظهاى نابود مىكنند و هرگز سلاح دشمن در آنان تأثير نمىكند».(7)ج) جهان گشايى امام براى نجات بشردرباره عمليات نظامى حضرت مهدى(عج) و گشودن شهرها و كشورها، روايات بر دو گونه است: بعضى روايات سخن از گشودن شرق و غرب، جنوب و قبله و سرانجام همه جهان به ميان آورده است و برخى روايات ديگر، به گشودن سرزمينهاى معيّنى از جهان اشاره دارد.جاى شك و ترديد نيست كه حضرت همه جهان را تحت سيطره و حكومت خود مىآورد؛ ولى اين كه چرا از بعضى شهرها نام برده شده است، شايد به لحاظ اهميّتى باشد كه آن شهرها در آن روزگار پيدا خواهند كرد. اين اهميّت براى اين است كه آنها از قدرتهاى آن روزگار به حساب مىآيند و سرزمينهايى از جهان را تحت نفوذ خود دارند يا آن سرزمينها منطقه پهناورى هستند كه بخش بزرگى از جمعيت را در خود جاى دادهاند و يا اين كه قبله آمال پيروان يكى از مذاهب و اديان مىباشند؛ بهطورى كه اگر آن شهر سقوط كند، همه پيروان آن آيين تسليم مىشوند يا به سبب اهميّت نظامى و استراتژيكى آن است؛ بهطورى كه با سقوط آن، عمليات دشمن مختل شده، زمينه براى تهاجم نيروهاى حضرت فراهم مىگردد.برگزيدن شهر مكه به عنوان نقطه آغاز قيام، پس برگزيدن عراق و كوفه به عنوان مركزيت سياسى - نظامى حكومت و حركت به سوى شام و گشودن بيت المقدس، شايد تأييدى بر اين سخن باشد؛ زيرا امروزه اهميّت سياسى، مذهبى و نظامى اين سه سرزمين بر كسى پوشيده نيست.دسته اوّل از روايات درباره تسلّط حضرت بر سراسر جهان است كه برخى عبارتند از:حضرت رضا(ع) از پدرانش نقل مىكند كه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «وقتى مرا به معراج بردند ... عرض كردم: پروردگارا! آيا اينان (امامان) پس از من جانشينان من خواهند بود؟ ندا آمد: اى محمد! آرى، اينان دوستان و برگزيدگان و حجّتهاى من پس از تو بر بندگانم مىباشند و جانشينان و بهترين بندگانم پس از تو خواهند بود. به عزّت و جلالم سوگند، دين و آيينم را به وسيله آنان به افراد بشر غالب مىسازم و كلمه اللَّه را به وسيله آنان برترى مىبخشم و به وسيله آخرين آنان، زمين را از وجود سركشان و گنهكاران پاك مىكنم و فرمانروايى شرق و غرب را به او مىدهم».(8)در تفسير آيه شريفه (الَّذينَ إنْ مَكَّنّاهُمْ فى الأرضِ أقامُوا الصَّلوةَ و أتوْا الزَّكوة؛(9) آنان كه اگر در زمين حاكمشان گردانيم، نماز را به پا مىدارند و زكات مىدهند). امام باقر(ع) فرمود: «اين آيه مربوط به آل محمد(ص) و آخرين امامان است. خداوند شرق و غرب زمين را در اختيار و نفوذ حضرت مهدى(عج) و يارانش قرار مىدهد».(10)رسول خدا(ص) مىفرمايد: «مهدى از فرزندان من است و به دست او خداوند شرق و غرب زمين را مىگشايد».(11)رسول خدا(ص) مىفرمايد: «هنگامى كه حضرت مهدى(عج) ظهور كند، خداوند دين را به جايگاه اصلىاش باز مىگرداند و پيروزىهاى درخشانى براى او و به دست او انجاممىدهد. در آن روزگار كسى بر روى زمين نمىماند، مگر آن كه مسلمان باشد و كلمه لاإله إلّا اللَّه را بر زبان داشته باشد».(12)امام باقر(ع) مىفرمايد: «حضرت قائم از ماست و گسترش فرمانروايى آن حضرت شرق و غرب را فرا مىگيرد».(13)نيز مىفرمايد: «هنگام قيام حضرت قائم(عج)، خداوند اسلام را بر همه اديان پيروزمىكند».(14)از پيامبر(ص) نقل شده است: «حضرت مهدى(عج)، لشكريانش را به سراسر زمين گسيل مىدارد».(15)رسول خدا(ص) مىفرمايد: «اگر از زندگانى و پايان دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد، ... خداوند مهدى(عج) را مىفرستد و به وسيله او، عظمت را به دين باز مىگرداند و پيروزىهاى درخشانى براى او و به دست او انجام مىدهد. در آن روزگار كسى بر كره خاكى نيست جز آن كه ذكر لا إله إلا اللَّه بر زبان دارد».(16)جابر بن عبداللَّه انصارى مىگويد: رسول خدا(ص) مىفرمود: «ذوالقرنين، بندهاى شايسته بود كه خداوند، او را بر بندگانش حجّت قرار داد. وى قوم خود را به سوى خدا دعوت كرد و به تقوا دستور داد؛ ولى آنان بر سرش ضربهاى زدند و او مدّتى از آنان پنهانشد؛ بهطورى كه آنان گمان بردند كه مرده است. پس از مدّتى نزد قومش بازگشت؛ ولى باز بر سمْت ديگر سرش ضربهاى زدند.در ميان شما شخصى است كه به سنّت رفتار مىكند. خداى عزّوجلّ، براى ذوالقرنين در زمين اقتدارى فراهم آورد و از هر چيز، وسيلهاى براى او قرار داد و او را به شرق و غرب جهان رساند. خداوند متعال، رفتار و روش او را پيرامون امام غائب(ع) - كه از فرزندان من است - جارى مىكند و او را به شرق و غرب زمين مىرساند و هيچ آبگاه و منزلى در كوه و بيابان باقى نمىماند كه ذوالقرنين بر آن گام نهاده باشد، جز آن كه او گاممىنهد. خداوند براى او گنجها و معادن زمين را آشكار مىسازد و با ايجاد ترس در دل دشمن، او را يارى مىدهد و زمين را به وسيله او پر از عدل و داد مىكند؛ چنانكه قبل از قيام پر از جور و ستم شده است».(17)دسته ديگرى از روايات به گشودن شهرهاى مخصوصى اشاره دارد كه به گفتن چند روايت در اين زمينه بسنده مىكنيم:اميرمؤمنان(ع) درباره حركت مهدى(عج) به سوى شام مىفرمايد: «به دستور حضرت مهدى(عج)، امكانات حمل و نقل لشكريان فراهم مىشود. پس از اين فرمان، چهارصد كشتى ساخته مىشود و در كنار ساحل عكّا پهلو مىگيرند. از سويى، كشور روم با صد صليب - كه همراه هر صليب ده هزار نفر نيرو است - بيرون مىآيند و با نيزهها (و سلاح) خود طرسوس را مىگشايند. حضرت با سپاهيانش به آنجا مىرسند و از آنان به قدرى مىكشند كه آب فرات تغيير رنگ مىدهد و ساحل از اجساد آنان، بوى تعفّن مىگيرد. (باشنيدن اين خبر) كسانى كه در كشور روم ماندهاند، به انطاكيه مىگريزند».(18)امامصادق(ع) مىفرمايد: «هنگامىكه حضرت قائم قيام كند ... لشكرى بهقسطنطنيه مىفرستد. چون آنان به خليج برسند، جملهاى بر روى پاهاى خود مىنويسند و از روى آب مىگذرند».(19)رسول خدا(ص) مىفرمايد: «اگر از دنيا جز يك روز نماند، بهطور حتم، خداوند مردى از عترت مرا مىفرستد كه همنام من است و پيشانى او مىدرخشد، او قسطنطنيه و جبلديلم را مىگشايد».(20)حذيفه مىگويد: «قسطنطنيه، ديلم و طبرستان گشوده نمىشود، مگر به دست مردى ازبنىهاشم».(21)امام باقر(ع) مىفرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم قيام كند، قسطنطنيه، چين(22) و كوههاى ديلم را گشوده، مدّت هفت سال فرمانروايى مىكند».(23)اميرمؤمنان(ع) مىفرمايد: «حضرت مهدى و يارانش حركت مىكنند تا اين كه وارد قسطنطنيه مىشوند و به جايى كه پادشاه روم سكونت دارد مىروند وسه گنج را از آنجا بيرون مىآورند؛ گنجى از جواهرات، گنجى از طلا، و گنجى از نقره، آنگاه حضرت اموال و غنيمتها را بين لشكريان تقسيم مىكند».(24)امام باقر(ع) مىفرمايد: «حضرت قائم، سه پرچم را براى (عمليات در) سه نقطه آماده مىسازد؛ پرچمى را به قسطنطنيه(25) گسيل مىدارد و خداوند آنجا را براى او مىگشايد؛ پرچم ديگرى را براى چين مىفرستد و آنجا نيز حضرت گشوده مىگردد و پرچم سوم را براى كوههاى ديلم(26) مىفرستند و آنجا به تصرف نيروهايش در مىآيد».(27)حذيفه مىگويد: بلنجر(28) و كوههاى ديلم گشوده نمىگردد، مگر به دست مردى از آلمحمد(ص).(29)حضرت على(ع) مىفرمايد: «... سپس حضرت مهدى(عج) با هزار كشتى از شهر قاطع بهسوى شهر قدس شريف رهسپار مىشود و از عكّا، صور، غزّه و عسقلان(30) وارد سرزمينفلسطين مىگردد، اموال و غنيمتها را بيرون مىآورد. سپس حضرت مهدى(عج) وارد قدس شريف شده، در آنجا فرود مىآيد و همانجا اقامت مىگزيند تا زمانى كه دجّالظاهر شود».(31)ابوحمزه ثمالى مىگويد: از امام باقر(ع) شنيدم كه فرمود: «هنگامى كه قائم آلمحمد(ص) ظهور مىكند، به همراه او شمشيرى است كه آن را از نيام مىكشد و خداوند به دست او سرزمينهاى روم(32)، چين، تُرك(33)، ديلم، سند، هند(34)، كابل، شام، و خزر را مىگشايد».(35)ابن حجر مىنويسد: ... اوّلين پرچمى را كه حضرت مهدى(عج) براى جنگ مىبندد، به تُرك روانه مىكند.(36)شايد منظور از سيف مخترط كه در روايت ثمالى آمده است، كنايه از سلاح خاصى باشد كه در دسترس حضرت مهدى(عج) قرار مىگيرد؛ زيرا براى گشودن همه سرزمينها - كه نياز به توان تهاجمى فوق العادهاى دارد - سلاحى مناسب لازم است كه برتر از همه سلاحها باشد؛ به ويژه اگر بگوييم كه آن حضرت فعّاليتهاى گوناگونى را ازطريق عادّى انجام مىدهند.درباره گشودن هند، كعب مىگويد: فرمانروايى كه در بيت المقدس مىباشد، سپاهى را به هند گسيل مىدارد و آنجا را مىگشايد. آنگاه آن سپاه، وارد خاك هند مىشوند و گنجهاى آنجا را براى فرمانرواى بيت المقدس مىفرستند و او نيز آنجا را تزيين مىكند و پادشاهان هند را به صورت اسير نزد او مىآورند. شرق و غرب زمين براى آنان گشوده مىشود و نيروها در هند حضور خواهند داشت تا هنگامى كه دجّال خروج كند.(37)حذيفه مىگويد: پيامبر(ص) فرمود: «طاهر فرزند اسماء با بنى اسرائيل جنگيد و آنان را به اسارت گرفت و بيت المقدس را به آتش كشيد و مقدار هزار و هفت صد (يا نُه صد) كشتى طلا و جواهرات را از آنجا به شهر روميه آورد. بهطور حتم، حضرت مهدى(عج) آنها را از آن شهر بيرون برده، به بيت المقدس باز مىگرداند».(38)هر چند قيام حضرت مهدى(عج) از مكه آغاز مىشود، ولى سرزمين حجاز(39) را پس از ظهور مىگشايد. امام باقر(ع) در اين باره مىفرمايد: «حضرت مهدى(عج) در مكه ظاهر مىشود و خداوند، سرزمين حجاز را مىگشايد و حضرت هر كس از بنىهاشم را كه در زندان است، آزاد مىسازد».(40)اميرمؤمنان(ع) درباره گشودن خراسان مىفرمايد: «حضرت مهدى(عج) به حركت خود ادامه مىدهد تا اين كه خراسان(41) را مىگشايد و پس از آن دوباره به شهر مدينه بازمىگردد».(42)آن حضرت درباره گشودن ارمينيه(43) به دست حضرت مهدى(عج) مىفرمايد: «حضرت مهدى(عج) به حركت خود ادامه مىدهد تا اين كه به ارمينيه مىرسد. چون مردم آن سرزمين او را مىبينند، يكى از راهبان دانشمند را براى مذاكره، خدمت حضرت مىفرستند. راهب به امام(ع) مىگويد: آيا مهدى تو هستى؟ حضرت مىفرمايد: آرى، منم؛ آن كه نامم در انجيل آمده است و بشارت داده شده كه در آخر زمان، ظهور مىكنم. اوپرسشهايى را مطرح مىكند و امام(ع) پاسخ مىدهد.راهب مسيحى، اسلام مىآورد؛ ولى ساكنان ارمينيه، سرپيچى و تمرّد مىكنند. پسازآن سپاهيان حضرت وارد شهر مىشوند و پانصد هزار نفر از نيروهاى مسيحى را نابود مىسازند و خداوند با قدرت بىپايانش شهر آنان را بين آسمان و زمين معلّقمىكند؛ بهطورى كه پادشاه و اطرافيانش كه در بيرون شهر مستقر شدهاند، شهر را در وسط آسمان و زمين آويزان مىبينند.پادشاه ارمينيه از ترس مىگريزد و به اطرافيانش نيز دستور مىدهد به پناهگاهى پناه برند. در بين راه، شيرى راه را بر آنان مىبندد و آنان هراسان، سلاحها و اموالى را كه به همراه دارند، مىاندازند و سربازان حضرت كه در تعقيب آنان مىباشند، اموال را مىگيرند و بين خود تقسيم مىكنند؛ بهطورى كه به هر يك، صد هزار دينار مىرسد».(44)بخش ديگرى از جهان گشايىهاى حضرت در شهرهاى زنج است. حضرت امير(ع) در اين باره مىفرمايد: «حضرت مهدى(عج) به پيشروى خود ادامه مىدهد تا اين كه به شهر زنج كبرى مىرسد. در آن شهر هزار بازار است و در هر يك از بازارها، هزار مغازه وجود دارد و حضرت آن شهر را مىگشايد.(45) حضرت پس از گشودن آن جا، عازم شهرى به نام قاطع - كه به صورت جزيره و بر روى درياست - مىشود».(46)حضرت باقر(ع) درباره اعزام لشكريان مهدى(عج) به سراسر جهان مىفرمايد: «گويا حضرت قائم(عج) را مىبينم كه سربازانش را به سراسر جهان گسيل مىدارد».(47)نيز آن حضرت مىفرمايد: «حضرت مهدى(عج) لشكريان خود را براى گرفتن بيعت، به سراسر جهان مىفرستد و ستم و ستمگر را نابود مىكند و شهرهاى گشوده شده، براى او تثبيت مىگردد و خداوند به دست مباركش، قسطنطنيه را مىگشايد».(48)د) سركوبى شورشهاپس از ظهور حضرت مهدى(عج) و گشودن شهرها و كشورهاى گوناگون، برخى از شهرها و قبايل به رويارويى با حضرت مىپردازند كه به وسيله لشكريان امام(ع) سركوب مىشوند و گروهى كج انديش، سخن حضرت را در برخى مسائل نمىپذيرند و به سركشى عليه حضرت دست مىزنند كه دوباره به وسيله لشكريان حضرت سركوب مىگردند. به رواياتى در اين زمينه توجّه كنيد:امام صادق(ع) مىفرمايد: «سيزده شهر و طايفه هستند كه مردم آن با حضرت قائم(عج) به نبرد مىپردازند و حضرت با آنان مىجنگد. آنان عبارتند از: مردم مكه، مدينه، شام، بنىاميّه، بصره، دمنسيان، كردها، و اعراب قبايل: بنىضبّه(49)، غنى(50)، باهله(51)، ازد و سرزمينرى».(52)امام باقر(ع) درباره پرخاش گروهى به سخنان مهدى(عج) مىفرمايد: «وقتى حضرت مهدى(عج) پارهاى از احكام را بيان مىدارد و درباره برخى از سنّتها سخن مىگويد، گروهى به عنوان اعتراض و قيام عليه حضرت، از مسجد بيرون مىروند. حضرت به يارانش دستور تعقيب آنان را صادر مىكند. سپاه حضرت، در محله تمارين بر آنان دست مىيابند و آنان را اسير كرده، نزد حضرت مىآورند. امام(ع) دستور مىدهد كه همگى را سر ببرند و اين آخرين شورش و حركتى است كه عليه حضرت رخ مىدهد».(53)درباره شورش در رميله و سركوبى آن، فرزند ابىيعفور مىگويد: به حضور امامصادق(ع) آمدم، در حالى كه گروهى از يارانش نيز در خدمت ايشان بودند. حضرت، به من فرمود: «آيا قرآن خواندهاى؟» عرض كردم: آرى؛ ولى به همين قرائت متعارف. فرمود: «مقصود من هم، همين قرائت بود». گفتم: منظور از اين پرسش چيست؟ فرمود: «حضرت موسى مطالبى را براى قوم خود گفت، ولى آنان تاب و توان آن را نداشتند و عليه حضرت - در مصر - قيام كردند؛ موسى(ع) نيز با آنان جنگيد و آنان را به قتل رساند.حضرت عيسى(ع) نيز مطالبى را براى قوم خود بازگو كرد و آنان نيز تحمّل نكرده، عليه او - در شهر تكريت - دست به شورش زدند. عيسى(ع) نيز به رويارويى با آنان برخاست و نابودشان كرد. اين است معناى سخن خداوند كه مىفرمايد:(فآمنت طائفة من بنى إسرائيل و كفرت طائفة فأيّدنا الَّذين آمنوا على عدوّهم فأصبحوا ظاهرين؛(54) طايفهاى از بنى اسرائيل ايمان آوردند و طايفه ديگر كافر شدند و ما ايمان آورندگان را نصرت داديم و بر دشمنانشان پيروز كرديم).حضرت قائم(عج) نيز هنگامى كه ظهور كند، سخنانى براى شما مىگويد كه تاب و توان پذيرش آن را نخواهيد داشت. از اين رو، عليه حضرت در شهر رميله قيام مىكنيد و با او مىجنگيد. حضرت نيز به رويارويى با شما مىپردازد و شما را به قتل مىرساند و اين شورش آخرين قيام عليه حضرت است».(55)ه ) پايان جنگهابا پىريزى نظام الهى و حكومت جهانى امام عصر(عج) و فروپاشى قدرتهاى شيطانى، شعلههاى جنگ فرو مىنشيند و ديگر قدرتى نمىماند كه بتواند با ارتش مهدى(عج) به رويارويى برخيزد. از اين رو، ساز و برگ نظامى در بازارها بدون تقاضا مىماند و در نتيجه ارزان و بىخريدار مىشود.على(ع) مىفرمايد: «... و جنگها نيز به پايان مىرسد».(56)كعب مىگويد: روزها به پايان نمىرسد تا اين كه مردى از قريش، در بيت المقدس فرود مىآيد ... و جنگها نيز به پايان مىرسد».(57)رسول خدا(ص) در خطبهاى درباره دجّال و كشته شدنش فرمود: «پس از آن بهاى يكاسب، چند درهم (پول نقره) خواهد بود».(58)ابن مسعود مىگويد: از نشانههاى قيامت اين است كه زن و اسب گران مىشود؛ سپس ارزان مىگردد و تا روز قيامت نرخ آن گران نمىشود.(59)شايد مقصود از گرانى زن پيش از ظهور امام زمان(عج)، كنايه از اين باشد كه در اثر نامساعد بودن اوضاع اقتصادى، اداره و نگه دارى يك زن و تشكيل خانواده بسيار مشكل مىشود؛ چنانكه در اثر كثرت جنگها و نياز به مركب، تهيه اسب (و تجهيزات جنگى) دشوار و گران مىشود؛ ولى با پايان جنگها - پس از قيام حضرت قائم(عج) - جنگ افزارها ارزان مىشود و در اثر بهبود وضع اقتصادى، دشوارىهاى ازدواج و زندگى از بين مىرود و گويا زن ارزان مىشود.زمخشرى نقل مىكند: يكى از نشانههاى قيام - مهدى(عج) - اين است كه از شمشيرها، به جاى داس استفاده مىكنند».(60)چون در آن روزگار ديگر جنگى نيست؛ در نتيجه از صنايع و ابزارى كه در خدمت جنگ قرار داشت، براى پيشرفت كشاورزى بهره بردارى مىكنند.پيامبر گرامى اسلام(ص) در اين زمينه مىفرمايد: «... نرخ گاو بالا مىرود و نرخ اسب ناچيز مىشود».(61)شايد اين روايت نيز همين گونه تفسير شود؛ زيرا از گاو در كشاورزى استفاده مىشود و گوشت و شير آن قابل مصرف است؛ ولى از اسب بيشتر به عنوان ابزار جنگى بهرهبردارى مىكردهاند.پي نوشت : 1. طوسى، امالى، ج1، ص236؛ بشارة المصطفى، ص113؛ اثبات الهداة، ج3، ص529؛ بحارالانوار، ج52، ص317.123.2. اثبات الهداة، ج3، ص490؛ ر.ك: طوسى، امالى، ج1، ص236؛ برقى، محاسن، ص173؛ نورالثقلين، ج5، ص356.3. كافى، ج2، ص222.4. عياشى، تفسير، ج2، ص261؛ بحارالانوار، ج52، ص224.5. نعمانى، غيبة، ص244؛ بحارالانوار، ج52، ص369؛ اثبات الهداة، ج3، ص542.6. بصائر الدرجات، ص141؛ اثبات الهداة، ج3، ص523؛ تبصرة الولى، ص97؛ بحارالانوار، ج27، ص41 و ج54، ص334.7. بصائر الدرجات، ص141؛ اثبات الهداة، ج3، ص523؛ تبصرة الولى، ص97؛ بحارالانوار، ج27، ص41 و ج54، ص334.8. كمال الدين، ج1، ص366؛ عيون أخبار الرضا، ج1، ص262؛ بحارالانوار، ج18، ص346.9. حج (22) آيه 41.10. تفسير برهان، ج2، ص96؛ ينابيع المودّه، ص425؛ بحارالانوار، ج51، ص1.11. احقاق الحق، ج13، ص259؛ ينابيع المودّه، ص487؛ بحارالانوار، ج52، ص378؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص218.12. عقد الدرر، ص222؛ فرائد فوائد الفكر، ص9.13. كمال الدين، ج1، ص331؛ الفصول المهمّه، ص284؛ اسعاف الراغبين، ص140.14. ينابيع المودّه، ص423.15. القول المختصر، ص23.16. عيون أخبار الرضا، ص65؛ احقاق الحق، ج13، ص346؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص218.17. كمال الدين، ج2، ص394؛ بحارالانوار، ج52، ص323، 336؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص218؛ ر. ك: ابنحمّاد، فتن، ص95؛ صراط المستقيم، ج2، ص250، 262؛ مفيد، ارشاد، ص362؛ اعلام الورى، ص430.18. ابنحمّاد، فتن، ص116؛ عقد الدرر، ص189.19. بحارالانوار، ج52، ص365.20. فردوس الاخبار، ج3، ص83؛ شافعى، بيان، ص137؛ احقاق الحق، ج13، ص229 و ج19، ص660.21. ابنابىشيبه، مصنّف، ج13، ص18.22. صين (چين) به آسياى شرقى گفته مىشود و شامل شوروى سابق، هند، نپال، برمه، ويتنام، ژاپن و درياى چين و كره مىشود (المنجد).23. بحارالانوار، ج52، ص339؛ احقاق الحق، ج13، ص352؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص400.24. الشيعة و الرجعه، ج1، ص162.25. قسطنطنيه شهرى در تركيه است، كه در قرن هفتم قبل از ميلاد ساخته شده و مدّتى پايتخت امپراتورى روم بوده است؛ معجم البلدان، ج4، ص347؛ اعلام المنجد، ص28.26. ديلم نام سرزمينى در بخش كوهستانى گيلان كه در شمال قزوين قرار گرفته است؛ معجم البلدان، ج1، ص99؛ اعلامالمنجد، ص227؛ برهان قاطع، ج1، ص570.27. اثبات الهداة، ج3، ص585؛ بحارالانوار، ج52، ص388؛ ر. ك: بحارالانوار، ج54، ص332، حديثهاى شماره: 1، 6، 11، 14، 17، 18، 19، 34، 35، 36، 46.28. خزر (شوروى سابق)؛ معجم البلدان، ج1، ص99؛ اعلام المنجد، ص214.29. عقد الدرر، ص123 به نقل از: ابنالمنادى، ملاحم.30. شهرى در شام، از توابع فلسطين و بر روى ساحل درياست. اين نقطه، بين دو شهر غزّه و بيت جبرين قرار گرفته است؛ معجم البلدان، ج3، ص673.31. عقد الدرر، ص201.32. روم اكنون پايتخت ايتالياست. در آن روزگار مركز حكومتى بود كه پادشاهانى با نام رسمى قيصر بر آن حكومت مىكردند و بر بخش بزرگى از جهان تسلّط داشتند، بهطورى كه گستره نفوذ آنان از درياى مديترانه، شمال آفريقا، يونان، تركيه، سوريه، لبنان تا فلسطين را در بر مىگرفت و همه اين سرزمينها را روم مىناميدند.33. تركستان در قاره آسيا قرار گرفته و بين چين و شوروى تقسيم شده است و شامل سين كيانغ از چين و تركمنستان، ازبكستان، تاشكند، تاجيكستان، قرنجير، قزاقستان است؛ اعلام المنجد.34. شبه جزيرهاى به شكل مثلث در جنوب آسيا است و شامل جمهورى هند، پاكستان، بوتان و نپال مىباشد؛ برهان قاطع، ج1، ص703؛ اعلام المنجد، ص542.35. نعمانى، غيبة، ص108؛ بحارالانوار، ج52، ص348.36. القول المختصر، ص26.37. عقد الدرر، ص97، 319؛ ابنطاووس، ملاحم، ص81؛ حنفى، برهان، ص88.38. عقد الدرر، ص201؛ شافعى، بيان، ص114؛ احقاق الحق، ج13، ص229.39. حجاز از شمال به خليج عقبه، از مغرب به درياى سرخ، از مشرق به نجد و از جنوب به عسير محدود مىشود؛ اعلام المنجد، ص229 و به نقل حموينى، از اعماق صنعا در يمن، تا شام را حجاز مىنامند، و تبوك و فلسطين نيز جزو آن است؛ معجم البلدان.40. ابنحمّاد، فتن، ص95؛ متقى هندى، برهان، ص141؛ ابنطاووس، ملاحم، ص64؛ القول المختصر، ص23.41. خراسان در آن روزگار به سرزمينهايى از ايران، افغانستان و شوروى گفته مىشد؛ اعلام المنجد، ص267.42. الشيعة و الرجعه، ج1، ص158.43. ارمينيه در آسياى صغير و محدود به كوههاى آرارات، قفقاز، ايران، تركيه و رود فرات مىباشد و روزگارى حكومتى مستقل داشت و پس از انقراض امپراتورى بيزانس، اين سرزمين بين ايران، روس، و عثمانىها تقسيم شد؛ المنجد، ص25.44. همان، ص162.45. همان، ص164.46. همان، ج1، ص164؛ ر. ك: عقد الدرر، ص200؛ احقاق الحق، ج13، ص229.47. مفيد، ارشاد، ص341؛ بحارالانوار، ج52، ص337.48. ابنطاووس، ملاحم، ص64؛ الفتاوى الحديثيه، ص31.49. ضبه نام روستايى در حجاز است كه در راه شام در ساحل دريا قرار گرفته است. در كنار آن، روستاى حضرت يعقوب به نام «بدا» قرار دارد.بنى ضبّه قبيلهاى است كه در جنگ جمل به پشتيبانى از دشمنان على(ع) برخاستند و بيشتر اشعار و رجزهايى كه در جنگ جمل خوانده شد، متعلّق به قبيله ضبه و ازد بود. آنان در آن جنگ گرداگرد شتر عايشه را گرفتند و از او حمايت كردند؛ سمعانى، انساب، ج4، ص12؛ ابنابىالحديد، شرح نهج البلاغه، ج9، ص320 و ج1، ص253.50. غنى قبيلهاى است كه در «هار» در سرزمين جزيرة العرب - ميان موصل و شام - زندگى مىكردند و به شخصى به نام غنىبنيعصر منسوب هستند؛ سمعانى، انساب، ج4، ص315.51. باهله طايفهاى منسوب به باهلة بن أعصر مىباشد. عربها در آن روزگار از پيوند با اين قبيله خوددارى مىورزيدند؛ زيرا افراد شرافتمند و محترمى در ميان آنان نبود و طايفه باهله مردمى پست بودند. حضرت على(ع) پيش از حركت به صفين به آنان فرمود: «خدا را گواه مىگيرم كه من از شما و شما از من خشمگين هستيد، پس بياييد، حقوق خود را دريافت كنيد واز كوفه به ديلم كوچ كنيد؛ سمعانى، انساب، ج1، ص275؛ وقعة صفين، ص116؛ النفى و التغريب، ص349. ابنابىالحديد، شرح نهج البلاغه، ج3، ص272؛ الغارات، ج2، ص21.52. نعمانى، غيبة، ص299؛ بصائر الدرجات، ص336؛ حلية الابرار، ج2، ص632؛ بحارالانوار، ج52، ص363 و ج48، ص84.53. عياشى، تفسير، ج2، ص61؛ تفسير برهان، ج2، ص83؛ بحارالانوار، ج52، ص345.54. صف (61) آيه 14.55. بصائر الدرجات، ص336؛ بحارالانوار، ج52، ص375 و ج47، ص84 و ج14، ص279.56. ابنحمّاد، فتن، ص162؛ المعجم الصغير، ص150؛ احقاق الحق، ج13، ص204.57. عقد الدرر، ص166؛ ر. ك: عبدالرزاق، مصنّف، ج11، ص401.58. ابنطاووس، ملاحم، ص152.59. المعجم الكبير، ج9، ص342 و مانند اين مطلب را در عقد الدرر، ص331، از «خارجة بن الصلت» نقل شده است.60. الفائق، ج1، ص354.61. ابنحمّاد، فتن، ص159؛ ابنطاووس، ملاحم، ص82.منبع: چشم اندازى به حكومت حضرت مهدى (علیه السلام)
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]
صفحات پیشنهادی
جنگهاى امام زمان(علیه السلام)
جنگهاى امام زمان(علیه السلام)-جنگهاى امام زمان(علیه السلام) نويسنده: نجم الدين طبسى از آنجا كه هدف از قيام حضرت مهدى(عج) برپايى حكومت الهى در سراسر جهانونابودى ستم ...
جنگهاى امام زمان(علیه السلام)-جنگهاى امام زمان(علیه السلام) نويسنده: نجم الدين طبسى از آنجا كه هدف از قيام حضرت مهدى(عج) برپايى حكومت الهى در سراسر جهانونابودى ستم ...
امام زمان(علیه السلام) و امدادهاى غيبى
امام زمان(علیه السلام) و امدادهاى غيبى نويسنده: نجم الدين طبسى هر چند در روايات بسيارى، جنگهاى پس از ظهور حضرت مهدى(عج) به نيروهاى رزمىاى نسبت داده شده است كه از ...
امام زمان(علیه السلام) و امدادهاى غيبى نويسنده: نجم الدين طبسى هر چند در روايات بسيارى، جنگهاى پس از ظهور حضرت مهدى(عج) به نيروهاى رزمىاى نسبت داده شده است كه از ...
چرا امام زمان عليهالسلام را قائم مىنامند؟
یكى از القاب مشهور امام زمان(علیهالسلام) قائم است(1) كه به معناى ایستاده و برپا ... جنگهاى امام زمان(علیه السلام) نويسنده: نجم الدين طبسى از آنجا كه هدف از قيام حضرت .
یكى از القاب مشهور امام زمان(علیهالسلام) قائم است(1) كه به معناى ایستاده و برپا ... جنگهاى امام زمان(علیه السلام) نويسنده: نجم الدين طبسى از آنجا كه هدف از قيام حضرت .
ویژگی های یاران امام زمان(علیه السلام)
ویژگی های یاران امام زمان(علیه السلام)-ویژگى هاى یاران امام زمان (علیه السلام )خداوند متعالى در قرآن ... قدرت والاى روحىمیدان جنگ ، عرصه جنگیدن ، كشتن و كشته شدن است .
ویژگی های یاران امام زمان(علیه السلام)-ویژگى هاى یاران امام زمان (علیه السلام )خداوند متعالى در قرآن ... قدرت والاى روحىمیدان جنگ ، عرصه جنگیدن ، كشتن و كشته شدن است .
سیره امنیتی امام علی علیه السلام (2)
در زمان خلافت امام علىعلیه السلام همواره افرادى از طرف آن حضرت به صورت مخفیانه براى .... تاکتیکهاى نظامى در جنگها : امام علىعلیه السلام نه تنها به تهیه و تدارک سپاه ...
در زمان خلافت امام علىعلیه السلام همواره افرادى از طرف آن حضرت به صورت مخفیانه براى .... تاکتیکهاى نظامى در جنگها : امام علىعلیه السلام نه تنها به تهیه و تدارک سپاه ...
سیره امنیتی امام علی علیه السلام (1)
امنیت یکى از مهمترین دغدغههاى امام علىعلیه السلام بوده است و در این راستا اقدامات ... کسى که در زمان پیامبرصلى الله علیه وآله نزدیکترین یار آن حضرت بوده و خود نیز .... امام علىعلیه السلام در رویارویى با این گروههاى مخالف پیش از جنگ و مبارزه به ...
امنیت یکى از مهمترین دغدغههاى امام علىعلیه السلام بوده است و در این راستا اقدامات ... کسى که در زمان پیامبرصلى الله علیه وآله نزدیکترین یار آن حضرت بوده و خود نیز .... امام علىعلیه السلام در رویارویى با این گروههاى مخالف پیش از جنگ و مبارزه به ...
مبارزات سیاسى امامحسین علیه السلام در زمان معاویه
مبارزات سیاسى امامحسین علیه السلام در زمان معاویه-مبارزات سیاسى امامحسین علیه ... و جلوههاى شكوهمند امامت در دیگر یادگار فاطمه و على علیهماالسلام متجلى گشت. ... مورد حمایت فرشتگان در جنگ بدر) در برابر یكدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و ...
مبارزات سیاسى امامحسین علیه السلام در زمان معاویه-مبارزات سیاسى امامحسین علیه ... و جلوههاى شكوهمند امامت در دیگر یادگار فاطمه و على علیهماالسلام متجلى گشت. ... مورد حمایت فرشتگان در جنگ بدر) در برابر یكدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و ...
مقایسه تطبیقی نشانههاى ظهور امام مهدی (علیه السلام)
مقایسه تطبیقی نشانههاى ظهور امام مهدی (علیه السلام)-یكى از باورهاى مشترك میان ... السلام) در آستانه ظهور موعود(عج) پدید خواهند آمد، نشانههاى ظهورند و اگر چه زمان ظهور .... 5- جنگ.هاى خونین و قتل.هاى فراوان: روایت.هاى اسلامى خبر از وقوع جنگ.ها، فتنهها و آشوب.
مقایسه تطبیقی نشانههاى ظهور امام مهدی (علیه السلام)-یكى از باورهاى مشترك میان ... السلام) در آستانه ظهور موعود(عج) پدید خواهند آمد، نشانههاى ظهورند و اگر چه زمان ظهور .... 5- جنگ.هاى خونین و قتل.هاى فراوان: روایت.هاى اسلامى خبر از وقوع جنگ.ها، فتنهها و آشوب.
علل سكوت امام حسين (علیه السلام) در عصر معاويه
علل سكوت امام حسين (علیه السلام) در عصر معاويه-علل سكوت امام حسين (عليه السلام) در ... تلاش هاى امام حسين (عليه السلام) جهت حفظ و احياى اسلام امام حسين (عليه السلام)، سرور ... ولى عدم جنگ به معناى بى تفاوت بـودن نـسـبـت بـه جـريـانـات حـاكـم نـبـود. ... اگـر حـضـرت (عليه السلام) در زمـان او نـهـضـت خـود را آغـاز مـى كـرد بـه احـتـمـال قـوىّ ...
علل سكوت امام حسين (علیه السلام) در عصر معاويه-علل سكوت امام حسين (عليه السلام) در ... تلاش هاى امام حسين (عليه السلام) جهت حفظ و احياى اسلام امام حسين (عليه السلام)، سرور ... ولى عدم جنگ به معناى بى تفاوت بـودن نـسـبـت بـه جـريـانـات حـاكـم نـبـود. ... اگـر حـضـرت (عليه السلام) در زمـان او نـهـضـت خـود را آغـاز مـى كـرد بـه احـتـمـال قـوىّ ...
شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان
شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان-شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان ... آن حضرت، دست به اصلاحات گسترده و دگرگونىهاى بنيادى در دو بُعد معنوى و مادى ... از آنان را در جنگ نابود مىسازد و حتى فراريان و زخميان آنان را نيز تعقيب مىكند.
شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان-شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان ... آن حضرت، دست به اصلاحات گسترده و دگرگونىهاى بنيادى در دو بُعد معنوى و مادى ... از آنان را در جنگ نابود مىسازد و حتى فراريان و زخميان آنان را نيز تعقيب مىكند.
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها