واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
تساهل مذهبی یا دین حکومتی در هند
شناسهٔ خبر: 2526827 چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۶
دین و اندیشه > اسلام در جهان
دادگاه عالی هند با تشویقهایی برای تغییر مذهب به هندونیزم ضربه شديدی به پروژهای که توسط گروههای تندرو هندو برای تغيير دين درحال اجراست وارد کرده است. به گزارش خبرنگار مهر، مردم از سخنرانيهاي طولاني و شديد الحن توسط گروهي از افراد جامعه بر ضد اقليت که به نظر ميآيد راي اخير دادگاه عالي هند در مورد تغيير دين را ناديده گرفتهاند، خسته و دلزده هستند.بر اساس رأي دادگاه اگر فردي مسيحي يا مسلمان که متعلق به پايين ترين طبقه اجتماعي در هند است به هندوئيزم تغيير دين دهد، از مزاياي سهميه مشاغل دولتي براي اين طبقه اجتماعي برخوردار ميشود. دادگاه عالي با اين رأي ضربه شديدی به پروژهاي که توسط گروههاي تندرو هندو براي تغيير دين درحال اجراست وارد کرده است.با در نظر گرفتن اين حقيقت تاريخي که اکثريت مسلمانان و مسيحيان در اصل هندوهايي از طبقه پايين اجتماع بودهاند که تغيير دين دادهاند. راي اخير دادگاه انگيزه جذابي را براي تغيير دين به هندوئيسم فراهم ميآورد. اين راي دادگاه رويکرد اکثريت در قانون اساسي را نسبت به مسئله سهميه مشاغل دولتي براي افراد پايين ترين طبقه اجتماعي تقويت ميکند. قانون اساسي که جمهوري سکولار است، بر اين اساس پايه گذاري شده است که دولت نه ميتواند يک دين خاص را رسمی کند و نه ميتواند حمايت ويژهاي از دين بخصوصي را ارائه کند. اما قانون اساسي از همان ابتدا به تعصب خاصي به نفع دين اکثريت اشاره داشته است.در سال ۱۹۵۰ قانون اساسي، مفهوم اصطلاح Dcpressed dusses که طيف وسيعي از طبقات مردم را شامل ميشد و در زمان استعمار انگليس به کار مي رفت را کاملا محدود کرد و با نادیده گرفتن غیر هندوها دوباره آن را با نام Scheduled castesباز تعريف کرد.اصلاحيههاي بعدي در قانون اساسي که امتیازScheduled castes را به جامعه سيکها در سال ۱۹۵۶ و به بودائيها در سال ۱۹۹۰ اعطا کرد، نقطه اوج يک الگوي فکري بود که آشکارا امتياز خاصي به اديان هندي نسبت به ديگر اديان که ريشه در خارج از هند دارند ميداد. بند ۲۵ قانون اساسي (که در مورد حق آزادي انتخاب دين ميباشد) زمانی به طور جدی مورد توجه قرار گرفت که باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا در سخنراني خود گفت: «تعريف هندو شامل کساني که سيک، جين و بودائي هستند، نيز ميشود» به اين معني که تعبير از پيروان هندوئيسم شامل سيکها، جينها و بودائيها نيز ميشود. مفهوم بند ۲۵ اين است که يک سيک يا بودائي يا جين قانونا ميتواند داخل معابد هندو شود اما غیر مستقیم اشاره به اين دارد که مسلمانان و مسيحيان اجازه ورود به معابد را ندارند. با اينکه سيکها و بودائيها، هندو تلقي ميشوند ولي در واقع جزو اقليتها هستند.تاييديه قانون اساسي در اعطاي Scheduled castes به جامعه سيکها و بودائيها و رد آن براي مسلمانان و مسيحيان، به مثابه صدور مجوز و تحريم و تبعيض بر اساس دين افراد است. اين تبعيض تقريبا شبيه فلسفه هندو در هند قديم ميباشد که علاوه بر هندوئیسم، اديان بودا، سيک و جين از آن سرچشمه گرفتهاند و هندو تلقي ميشوند و همه آنها مخالف مسلمانان و مسيحيان هستند که اديانشان از جاي ديگري سرچشمه گرفته است، و بيگانه تلقي ميشوند.دليل ارائه شده براي عدم اعطای امتیازScheduled castes براي طبقه پايين اجتماعي در مسيحيان و مسلمانان اين است که کسانيکه از اين طبقه اجتماعي تغيير دين دادهاند ديگر با هيچ ننگ اجتماعي و اقتصادي رو برو نبودهاند. دادگاه ميگويد: وقتي شخصي هندو مسيحي شود به دليل ترک دين هندو مشکلات اجتماعي و اقتصادي گذشته دیگر متوجه او نیست، از اين رو لازم نيست ديگر از آن شخص حمايت شود. اين خلاف قانون است.نگرشهای طبقاتي بخشی از زندگي هر روز ما ميباشد و عموميت آن، شکلي عادي به آن بخشیده است. هر چند ممکن است ما در اين مورد خود را فريب دهيم، ولي همه ما از اين مسئله زخم خوردهايم. افراد طبقه پايين جامعه (Dalits) صرفنظر از باورهاي دينيشان، قرباني تعصب عميق و باور غير منطقي وسنتی ميباشند. چشم پوشي بر حقايق موجب این بحث شده است که سيستم طبقاتي در جامعه مسلمانان و مسيحيان به رسميت شناخته نشده است.علاوه بر اين بر همين مقياس اعطاي مقام Scheduled castes به پيروان سيک و بوديسم متناقص با باورهاي نظري آنهاست که سيستم طبقاتي را رد ميکنند. مهاتما گاندي که بيش از هر کس ديگري هندو مردم آن را ميشناخت ميگويد: يک شخص از طبقه پايين اجتماعي Harijan چه اسلام مسيحي، مسلمان، هندو يا سيک باشد او همچنان از طبقه پايين جامعه است. او ممکن است کسوتش را عوض کند و خود را يک کاتوليک Harijan و يا يک مسلمان Harijan و يا يک نئوسيک بخواند، اما تعلق به طبقه پايين جامعه در طول مدت زندگيش با او خواهد بود. دکتر آمبدکار اين سوال را مطرح می کند که: چگونه مسيحيت می تواند براي يک هندو خوب باشد اگر آن شخص طبقه اجتماعي خود را پاک نکند؟برجسته ترين انسان شناس اجتماعي هند آقاي ام. ان. شيري نواس به اين مسئله اشاره داشت که: تغيير دين به مسيحيت فقط دين را عوض ميکند و نه سنتها را، و نه فرهنگ عمومي و يا سابقه نوکيشان در جامعه را. دادگاه عالي در قضاوتهای مختلف پافشاريهاي لجوجانه ای بر سيستم طبقاتي در جامعه داشته است. نوکيشان، اديان دیگر را در جستجوي آزادي ميپذيرند، اما به دين قبلي خود باز ميگردند، زمانی در مييابند محروميتهايشان و جایگاه اجتماعیشان به همان شکل قبلی به قوت خود باقی است.با مجازات کردن افراد از طبقه پايين جامعه که به مسيحيت يا اسلام تغيير دين ميدهند، در حقیقت قانون اساسي به حامی دين غالب تبدیل می شود. آخرين آراء دادگاه عالي نیز انگيزهاي را براي رجعت دوباره به دين هندوئيسم فراهم می آورد. حال این سوال به ذهن متبادر می شود که چه کسي ميگويد هند يک کشور هندو نيست؟**منبع: رایزنی فرهنگی ایران در هندپی نوشت:ملاحظه و تحلیل: واژه دالیت اصطلاحا به طبقات پایین و فرودست هند اطلاق می شود که از نگاه آیین هندو در جایگاهی فروتر و پست تر از انسان قرار می گیرند. پس از استقلال هند امتیازات ویژه ای برای این گروه در نظر گرفته شد تا ساختار اجتماعی تغییر کند. اما بر اساس همین قانون دالیتها تنها در میان هندوها قابل شناسایی بودند در حالی که بسیاری از پیروان سایر ادیان در حقیقت دالیتهایی هستند که برای فرار از هویت خود تغییر دین داده اند. لذا این قانون آنان را دچار سردرگمی می کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]