واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
هفتاد و هشتمين شماره خردنامه صدرا منتشر میشود
شناسهٔ خبر: 2518674 یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۱
دین و اندیشه > سایر
هفتاد و هشتمين شماره خردنامه صدرا با آثار مختلفی به زودی منتشر و در اختيار علاقه مندان قرار خواهد گرفت. هفتاد و هشتمين شماره خردنامه صدرا با آثاري از دکتر مهدي عظيمي (نقدي بر «نقش روششناختي قاعدة الواحد»)، دکتر سيدمحمد انتظام (معناشناسي عنوان «واجب الوجود بالذات»)، دکتر محمود زراعتپيشه (حکمت متعاليه و منطقِ طريقِ اولايي) دکتر محمد سعيدي مهر و سيد شهريار کمالي سبزواري (امکان ذاتي و امکان استعدادي از نظر ملاصدرا و علامه طباطبايي)، دکتر فروغ السادات رحيم پور و مجيد ياريان (بررسي تأثير مباني نفس شناسي صدرالمتألهين بر وحي شناسي وي)، دکتر محمدجواد رضائي و مرتضي جعفريان (ذهن و مراتب واقع نمايي ادراک در انديشة صدرالدين قونوي) و محمد حسين زاده (تحول مسئلة «كلي و جزئي» در فلسفة اصالت وجودي ملاصدرا) به زودي منتشر و در اختيار علاقه مندان قرار خواهد گرفت. در سرمقاله شماره ۷۸ خردنامه صدرا آمده است: «از نشانههاي فقر فرهنگي، يکي ضعف تحقيق علمي و پژوهش است... ممکن است آمارها نشان دهد که پژوهشهايي فراوان در کشور انجام ميشود ولي پس از عمقسنجي روشن ميگردد که حجم ظاهري آن حبابگونه و ظاهرنمايي است و جوهرۀ کارا و مفيدي براي فعالسازي و پيشبرد علمي جامعه در آن نيست».امروزه ضعف محتوا و کيفيت پژوهشهاي علمي و متاسفانه گاه انتحال و سرقتهاي علمي معضلي گسترده و سترگ فراروي جامعه علمي کشور نهاده است. آيتالله سيدمحمد خامنهاي رييس بنياد حکمت اسلامي صدرا و صاحب امتياز و مدير مسئول خردنامه صدرا در سرمقاله هفتاد و هشتمين شماره ي اين فصلنامه علمي پژوهشي بر اين مهم انگشت نهادهاند؛ باشد که مطمح نظر مسئولان، فضلا و دلسوزان جامعه قرار گيرد.در اين نوشتار ميخوانيم: از نشانههاي فقر فرهنگي، يکي ضعف تحقيق علمي و پژوهش است و نه فقط نبود آن در محيطهاي علمي بلکه نابساماني در روش، فقر نيروي انساني پژوهشگر و توزيع نامتناسب آن در بخشهاي علمي نيز فقر علمي بحساب ميآيد... اين سخن بمعناي تعداد آماري و کمي نيست بلکه مقصود روح تحقيق و کيفيت و ارزش محتواست. ممکن است شکل ظاهري و آمارها نشان دهد که پژوهشهايي فراوان در کشور انجام ميشود ولي پس از عمقسنجي روشن ميگردد که حجم ظاهري آن حبابگونه و ظاهرنمايي است و جوهرۀ کارا و مفيدي براي فعالسازي و پيشبرد علمي جامعه در همۀ زمينهها در آن نيست که يکي از دلايل آن کمبود نيروي انساني ممتاز و قادر به انجام پژوهش بمعناي حقيقي و جامعه آن است.پرسش اينجاست که چرا با وجود حضور اساتيد و محققان فاضل در حوزه و دانشگاه، چرا کار علمي عميق و قابل ارائه به دنياي علمي امروز، چندان که بايد عرضه نميشود؟ اين تناقض از آنجاست که محققان بسبب تعداد اندک و مشکلات زندگي و موانع اداري و مالي و برنامههاي غلط آموزشي، و نيز تراکم شغلي و تدريس، ناچارند وقت گرانقدر خود را که بايد به مطالعه و تحقيق و نظريهپردازي و ابداع علمي صرف کنند، بگونهيي بهدر دهند. در ظاهر تدريس و آموزش است اما تراکم و حجم نامناسب و وقتگير آن سبب شده بتعبير عاميانه فرصت خاراندن سرکار خانم دکتر نداشته باشند و تدريس را از روي حافظه و يادداشتهاي گذشته يا کمسود انجام دهند که ثمره آن دانشآموختگاني است که بنيه علمي ضعيفي دارند و شاگرد ضعيفتر نيز تربيت خواهند کرد.اين ضعف و فقر و نابساماني هنگامي از نظر به عمل ميآيد و زيان آن براي کشور محسوس ميگردد که يک طرح پژوهشي اصيل و ارزشمند در معرض اجر قرار گيرد و تدوين و تاليف آن نيازمند پژوهشگراني باسواد و با عمق علمي باشد، اينجاست که آه از نهاد برميآيد و هر بنيانگذار خيرخواهي را از آن پشيمان ميکند؛ بايد با چراغ بدور شهر گشت تا يکي پيدا شود و از آنهمه اشباه الرجال چند تهمتن بدست آيد.دستگاهها و مديران دلسوز امور فرهنگي بايد هرچه زودتر به فکر چارۀ اين فقر الدم علم باشند و بدانند که همانگونه که ضعف و فقر الدم بدن را به بيماري و مرگ ميکشاند، فقر علمي و کمبود توان پژوهش، جامعه را به بيماري و نابودي ميرساند؛ بويژه اگر اين نقصان در علوم عقلي باشد که در حکم قوۀ عاقله جامعهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]