واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
پرسمان؛
مرگ اختياري
آيا مي شود روح را براي مدتي با اختيار يا بي اختيار از جسم خود جدا كرد؟ در اين صورت چه حالي به انسان دست ميدهد؟
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، یکی از سوالات که در خصوص مرگ مطرح است اینکه آيا مي شود روح را براي مدتي با اختيار يا بي اختيار از جسم خود جدا كرد؟ در اين صورت چه حالي به انسان دست ميدهد؟
پاسخ:
1. موضوع مرگ و موت، يك حقيقت عرفاني جاري و ساري در خلقت است و هنر مردن (موت اختياري) بالاترين هنر عرفاني و فطري محسوب مي شود و به معناي فاني شدن از خود و باقي شدن به حياتي برتر در مراتب مختلف است كه همين امر، اساس سيلان و حركت فطري و استعلايي موجودات عالم به سمت كمال خدايي و مراتب بالاتري از حيات است.
2. مرگ اختياري« حصول تجرّد و توّحد و نقل مكان كردن از ماده به معنا و ناسوت (عالم ماده) به جبروت
(عالم معني) است ؛ به تعبير علامه حسن زاده آملي: «موت اختياري حيات حقيقي است، من لم يذوق لم يدر؛ تا نچشي، نداني». (حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، ص 248). علي(ع) فرمود: «موتوا قبل ان تموتوا واُخرجوا قلوبكم من ابدانكم قبل ان تخرجوكم منها» (نهج البلاغه، خ 143). مرگ اختياري به منزله بعثتي است كه در روح و روان سالك ايجاد ميگردد و توجه او را از ظاهر به باطن عالم و شهود جان و جانان و سرمايههاي وجودي خويشتن جلب مينمايد.
اين مرگ حجاب چهره جان را كنارزدن و مراتبي از شهود را ادراك كردن است.
3.موت اختياري در قرآن و روايات مي توان مبدأ اصلي مطرح شدن اصطلاح «موت اختياري» در عرفان
اسلامي را برگرفته از اين كلام پيامبر اسلام (ص) دانست كه فرمودند: «موتوا قبل ان تموتوا»؛[ بحار الانوار، ج 69، ص 57] بميريد پيش از آن كه بميريد. در اين كلام بميريدِ اوّل به معناي موت و به عنوان يك عمل اختياري مطرح شده و بميريد دوم به معناي فوت است كه در اجلي محتوم براي هركسي واقع خواهد شد.
همچنان كه تمناي موت و خواستن آن به عنوان معياري آشكار و خطا ناپذير براي مدعيان محبت و اخلاص، بارها در قرآن مطرح شده است: «قُلْ يا أَيُّهَا الَّذينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ
النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين»؛[جمعه 6] اي بهوديان،اگر گمان مي كنيد كه فقط شما دوستان خدائيد نه ساير مردم، پس آرزوي مرگ كنيد اگر راست مي گوئيد (تا به لقاي محبوبتان برسيد ).
بسياري از عرفا اين آيات را دعوت به موت اختياري دانسته اند كه خداوند مدعيان عشق خود را بدان فرا خوانده و آن را معيار محبت الاهي دانسته است.
در آيه ديگري از قرآن همين مطلب در مورد منافقان مطرح شده است كه اگر از جانب خدا بر آنان مقرر شود كه خود را بكشند، جز اندكي اين كار را نمي كنند: «وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيارِكُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاَّ قَليلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبيتاً»؛[نساء 66] اگر بر آنها مقرر كرده بوديم كه خود را بكشيد و يا از خانه هايتان بيرون رويد
جز اندكي از آنها اين كار را نمي كردند و اگر آنچه را كه به آنها اندرز مي شود انجام مي دادند برايشان بهتر و استوار تر بود.
4. بايد توجه داشت كه موت اختياري خارج از حيطه قدرت خداوند نيست ؛ چرا كه اين نوع مرگ نيز به اذن و اراده الهي صورت مي پذيرد ، اگر اراده حق تعالي نباشد موت ( اعم از اختياري و غير
اختياري) حاصل نخواهد شد .
5. حالتي كه در مرگ اختياري و جدايي روح از بدن دست مي دهد را تنها بايد تجربه و كرد و اين حال فقط براي خود فرد كه اين حالت براي او اتفاق افتاده قابل درك و فهم است و توصيف و بيان ان ممكن نيست .
۰۷/۱۲/۱۳۹۳ - ۲۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]