تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832505500




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سفرهای علمی یکی از بهترین روشهای آموزش در تمدن اسلامی بود


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
سفرهای علمی یکی از بهترین روشهای آموزش در تمدن اسلامی بود

رحله


شناسهٔ خبر: 2499342 چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۷
دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی

رحله پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و علمی بسیاری برای جهان اسلام داشت. پویایی، نشاط و تولیدکنندگی نهاد علم در تمدن اسلامی و وجود جریانهای دلپذیر آبهای روان علم همین رحله هاست. به گزارش خبرگزاری مهر، «رحله یا سفرهای علمی در تمدن اسلامی» عنوان یادداشت جبار رحمانی است که در سایت انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده است.شما را به خواندن این یادداشت دعوت می کنیم.یکی از مهمترین و کلیدی ترین مباحث علم اسلامی و نهاد علم در تمدن اسلام، جغرافیای فرهنگی علم و نهادهای علمی است. هر چند در منابع موجود به ابعاد مختلف این مسئله پرداخته نشده، اما می توان براساس داده های موجود، ترسیمی از آن و نقش این جغرافیا در توزیع، تولید و مصرف علم به دست آورد. جغرافیای فرهنگی نهادهای علم در قرون اولیه اسلامی از نیشابور و خراسان گرفته تا اهواز جندی شاپور و سپس ناحیه عراق، کوفه، بصره و بالاخص بغداد و سپس شام و همچنین حجاز و بالاخص مکه و در نهایت مصر و قاهره بود.قلمرو جغرافیایی تمدن اسلامی، بی آن که بخواهد و بتواند، منحصر به یک مرکز برای علم نبود. به عبارت دیگر سنت علمی در تمدن اسلامی یک سنت چندمرکزی و دارای توزیع جغرافیایی خاصی بود، توزیعی که نه بر حسب تصادف بلکه بر حسب زمینه های تاریخی موجود و همچنین امکان ها و توانایی مراکز مختلف علمی سنتی شکل گرفته بود.به عنوان مثال در قرون چهار و پنج که در حدود ۵۷ مسجد به همراه تعداد زیاد منازل علما و مراکز شخصی در بغداد آن روز، مرکز آموزش علوم اسلامی بود، در همان ایام نیشابور، قاهره و حجاز مراکز بسیار مهمی بودند که هرکدام به نوبه خود نقش کلیدی ای در توسعه نهاد علمی در تمدن اسلامی داشتند. این توزیع پراکنده در نهایت بصورت یک شبکه مراکز علمی در جغرافیایی فرهنیگ تمدن اسلامی صورت بندی تاریخی خاص خودش را ایجاد کرده بود، و از خلال این شبکه بود که تولید و پویایی علمی و فرهنگی شکل میگرفت و عمل میکرد. نکته مهم آنست که کنشگران علمی چگونه از میان این شبکه عمل می کردند و آثا رو نتایج خاص خود را ایجاد می کردند.این توزیع جغرافیایی، امری طبیعی و طی روال معمول خود علم بود. یکی از مهمترین پیامدهای توزیع جغرافیایی علم، تکثر مراکز علمی و ممانعت از انحصار جغرافیایی آن بود و مهمتر این که حضور مراکز علمی در مناطق و حوزه های جغرافیایی مختلف، امکان تأثیر سنت های علمی و مبادلات علمی مسلمانان با سایر سنن علمی غیر اسلامی را فراهم می کرد، این اتفاق به طور مثال در دانشگاه جندی شاپور و تأثیر آن بر مراکز بغداد و بصره افتاد. در این شرایط، بی آن که سیاست تأثیری و دخالتی بر مبادلات علمی داشته باشد، خود مراکز علمی و محققان در فرایندی آگاهانه دست به اقتباس عالمانه و آگاهانه از سنتهای علمی دیگر می زدند. بر این اساس هر مرکزی سنت آموزشی و علمای بزرگ و نهادهای آموزشی بزرگ و معروف خودش را داشت؛ که در این بستر فرهنگی J علمی، طلاب و اساتید در کار تولید علم بودند.همان طور که پیشتر اشاره شد یکی از مهمترین ویژگی های نهاد علم اسلامی، تکثر جغرافیایی علی رغم وحدت معرفت شناختی آن است. مراکز متعدد علمی در جهان اسلام (ر.ک: دارالعلم ها در کریمی زنجانی اصل، ۱۳۸۹، یا احمد، ۱۳۸۴، غنیمه، ۱۳۸۸) در غایت خودشان، الگوی حکیم مسلمانان را تربیت می کردند؛ در نتیجه این جغرافیای متکثر، در تولید نهایی، به وحدت می رسید. علاوه بر اینها وجود زبان فرامحلی و به تعبیر امروزی، زبان بین المللی علم، یعنی عربی سبب نوعی اتحاد مبتنی بر تکثر فرهنگی در این زمینه شده بود. هرچند سنن و زبانهای محلی علمی و فرهنگی هم بودند، اما زبان نهایی علم، زبان عربی بود که خود، عامل مهمی در اشتراک و وحدت بخشیدن به جریان علم در این جغرافیای وسیع تمدن اسلامی محسوب می شد.در کنار این سیطره زبان عربی، برخی زبان های محلی نیز وجود داشتند که عملاً در برخی حوزه به عنوان زبان دوم عمل می کردند، مانند زبان فارسی. نکته مهم آن که اساتید نیز لزوماً تک زبانه نبودند، آنها علاوه بر دانستن سایر زبان ها، هم می توانستند در مواقع ضرروی به طلاب غیر عرب، در فهم مباحثعلمی در زبان عربی کمک کنند و مهمتر از همه این که چند زبانی اساتید، آنها را به سنتهای علمی غیر عربی متصل می کرد. موقعیت زبان عربی سبب توسعه خود این زبان و مطالعات زبان عربی نیز می شد، به عبارت دیگر اهمیت حضور زبان عربی باعث شد که مهمترین کتابهای صرف و نحو زبان عربی را غیر اعراب بالاخص ایرانیان تألیف کنند و خود این جریان بخشی از تولید علم در جهان اسلام بود (غنیمه، ۱۳۸۸: ۹-۲۲۸).نکته بسیار مهم در این پراکندگی جغرافیایی علم، نحوه اتصال متقابل و مراکز علم و مکانیسمهای آن بود. اول از همه هیچ مرکزی خود را تنها و مهمترین مرکز نمی دانست، مراکز در عین اذعان به حضور سایرین، با آنها مراوده و مرابطه نیز داشتند. این پراکندگی جغرافیایی در فرهنگ نهاد علم پذیرفته شده بود و راه هایی نیز برای آن وجود داشت. مهمترین قاعده ای که وجود داشت، این بود که طلاب علم اسلامی اعتقاد داشتند که باید علم را از سرچشمه آن فرا گرفت. اگر در مرکزی، استادی یا راوی بزرگ حدیثی وجود داشت، این طلاب می بایست مستقیم و به شخصه او را می دیدند. این مساله سبب رونق گرفتن پدیده ای در سنت های فرهنگی علم در تمدن اسلامی شد که از آن به عنوان سفرهای علمی یا رحله یاد می شود. این سفرها زمینه اصلی روابط میان فرهنگی میان مراکز مختلف و سنت های گوناگون علمی و فرهنگی در جهان اسلامی و غیر اسلامی بود. رحله راهی بود برای تربیت عالم، انتقال علم و فرهنگ و در نهایت تولید علمی. این مقوله ریشه در منابع دینی هم داشت و روایاتی از پیامبر نقل می شد که این سفرها و جهاد علمی را تشویق می کرد و این روایات در جان و دل مردم و طلاب حضور داشت.همان طور که گفته شد یکی از گیراترین سیماهای آموزش اسلامی که براساس تکثر جغرافیایی مراکز علمی تمدن اسلامی به وجود آمده بود، رحله یا سفرهای علمی بود که در سده های میانی رواج بسیاری داشت. تقریباً همه دانشجویان در مقطعی به این سفرها می پرداختند. به عبارت دیگر رحله یکی از شروط عالم شدن بود. در فضای فرهنگی علم اسلامی، استادی به دانشجویان خودش در قرن سوم (حدود ۲۲۷ ه.ق) چنین اندرز می داد: "به این سو و آن سو روید، که آب های روان دلپذیر است و مرداب بوی بد می گیرد و رنگش تغییر می کند"؛ این بدان معناست که راکد ماندن یک علم یا عالم در یک مرکز جغرافیایی سبب تبدیل آن به چیزی شبیه به مرداب می شود و طراوت و پویایی علم و عالمان بسته به حرکت آنها در فضاهای فرهنگی و جغرافیایی مراکز علمی تمدن اسلامی و گاه نیز مناطق غیر اسلامی بود.به طورمعمول یک طلبه و دانشجوی علم پس از آنکه از استادان بومی و محلی آنچه می بایست بیاموزد را آموخته بود، زادگاهش را ترک می کرد. او به دسته ای از دانشجویان و طلاب یا گروه حج گزاران یا کاروان تاجران می پیوست زیرا در عمل به تنهایی سفر کردن ممکن نبود. دشواری های بسیاری که آن روزها در مسافرت ها وجود داشت، گاه قابل تصور نیست. طلبه ای (در۲۸۳ه.)نقل کرده بود که در راستای مسافرت هایش ناچار شد پنج بار پیشاب خود را بنوشد، اما هیچ گاه دست از علم آموزی برنداشت.بسا کسانی که از تشنگی و گرسنگی در بیابان جان می سپردند یا به دست راهزنان لخت و کشته می شدند. اما همه این خطرها نمی توانست آنها را از راهی شدن به دنبال دانش بازدارد. زندگی نامه علمای آن دورانها بیانگر آن است که عشق به دانش آموختن، طلاب را در زیر دشوارترین شرایط به سرزمین های دور می کشاند و به ندرت می توان استادی را یافت که برای طلب علم به سرزمینهای دور نرفته باشد (احمد، ۱۳۸۴: ۵-۱۵۴). نکته بسیار مهم اینکه رحله صرفاً مخصوص طلاب نبود، حتی اساتید نیز دست به این سفرها می زدند، آنان نیز به شهرها و مراکز علمی مختلف می رفتند تا هم خود را بیاموزند وهم اینکه به دیگران بیاموزانند.به دلیل آنکه نظام آموزشی اسلامی محدودیت زمانی نداشت، یک نفر اهل علم، تا پایان عمر همچنان طلبه و دانشجو محسوب می شد و همیشه درپی علم بود. در بسیاری موارد، استادان با وجود علمشان، خود در مقابل دیگران همانند کودکان دبستانی می نشستند تا بیاموزند. در موارد بسیاری استاد و طلاب با هم دست به سفر علمی میزدند (قبلی،۳-۱۶۲). به عبارت دیگر رحله هم برای علم آموزی بود و هم برای انتقال علم. هم طلاب سفر می کردند و هم استادان. در نتیجه جریان بی انتهایی از مبادلات علمی در جغرافیای فرهنگی مراکز علمی در تمدن اسلامی رواج داشت، جریانی که زمینه ساز طراوت و پویایی علوم بود.نکته مهم آن hست که رحله پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و علمی بسیاری برای جهان اسلام و تمدن اسلامی داشت. پویایی، نشاط و تولیدکنندگی نهاد علم در تمدن اسلامی و وجود جریان های دلپذیر آبهای روان علم به جای مرداب های گندیده، معمول همین رحله ها بود. مهم ترین کارکرد علمی رحله ها، ایجاد چرخه علم بود. توزیع علم در جهان اسلام، نه به صورت جزیره ای، که به صورت شبکه ای انجام می گرفت. به همین سبب همیشه علم در این قلمرو پهناور (و بi طور غیر مستقیم در رابطه با سایر سنتهای علمی در بیرون از جهان اسلام) در چرخش بود. مهم تر از همه اینکه سفرهای علمی، علاوه بر علم آموزی، بصیرت و بینش افراد را نیز بیشتر و عمیق تر می کرد. جهان دیدگی طلاب خود منبع مهمی برای رشد علمی آنها بود. موضوع بسیار مهم آنکه دو عامل رحله را هم ممکن و هم بارور می ساخت، یکی زبان عربی و عمومیت آن بود و دیگری حج.زبان عربی امکان ارتباط و ابزار آموزش را برای تمام تنوع قومی جهان اسلام فراهم می کرد. به همین سبب هر طلبه ای می دانست که به هر کجا برود، می تواند علم بیاموزد، زیرا مشکل زبانی نخواهد داشتT حتی اگر در خود شهر، مشکل در ارتباط با مردم غیرعرب داشت، اما دانشجویان و طلاب مطمئن بودند که در مراکز علمی مشکل نخواهند داشتو حتما کسانی هستند که عربی بدانند. مهمترین بستر رحله ها، حج بود. در واقع حج آغازگر بنیادین رحله است، ترکیبی نمادین از حیات علمی و حیات دینی، بی آنکه این دو به هم تقلیل پیدا کنند، در یک هماهنگی معنادار با هم پیش می رفتند.هم شاگردان و هم استادان ناگزیر به سفر حج بودند و از این سفر در راه یادگیری و یاددهی بهره می گرفتند. برخی از آن ها بارها به این سفر می رفتند. نکته مهم آنکه برای طلاب و اساتید، حج صرفاً یک سفر مذهبی و زیارتی نبود، بلکه در سراسر سده های میانه، مکه دیدارگاه دانشمندان و علمای مسلمان بود. مسیر کاروان های حج که از شهرهای مهم می گذشت، فرصتی بود که یک طلبه در مسیر حج در این شهرها اساتید بزرگ را ببیند و در مقصد نهایی یعنی مکه، بسیاری از این اساتید را ببیند و از آن ها بیاوزد. از سوی دیگر طلاب هر شهر، وقتی کاروان حج می آمد، می توانستند اساتید شهرهای دیگر را ملاقات کنند.نکته مهم آنست که کانون سفرهای علمی، با کانون مذهبی یکی بود، هر دوی آنها به حج و سرزمین مکه ختم می شدند. به همین سبب سفر علمی کارکردهای مختلفی داشت: ۱- علم آموزی ۲- شناخت جهان و فرهنگ‌های اسلامی (یا فرهنگها  و سنتهای ذیل قلمرو مسلمانان)؛ ۳- شناخت اساتید بزرگ و ۴- مهمتر از همه نوعی سفر مذهبی و تعالی معنوی طلاب هم بود. طلاب در این سفر روحانی، علاوه بر اندوختن علم، تجربه های معنوی بسیاری را نیز می آموختند و به دست می آوردند. به عبارت دیگر سفر زیارتی، سفری علمی هم بود و این زمینه ای برای تجلی وحدت علم و معنویت یا تربیت حکیم مسلمان بود.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن