واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نشست بررسی بیطرفی و سودگرایی اخلاقی؛
سقف و سازه سودگرایی بر ستون بیطرفی بنا شده است
![سقف و سازه سودگرایی بر ستون بیطرفی بنا شده است اخلاق](http://media.mehrnews.com/old/Larg1/1393/06/01/IMG08510229.jpg)
شناسهٔ خبر: 2478000 شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۰
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
حسین سورکی گفت: انگاره و آموزه بیطرفی، فصل ممیزه سودگرایی از دیگر نظریه های پیامدگرا بوده است. تا آنجا که میتوان ادعا و اذعان کرد که سقف و سازه سودگرایی بر ستون بیطرفی بنا شده است. به گزارش خبرگزاری مهر، پنجاهمین جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق مجمع عالی حکمت اسلامی با موضوع بی طرفی و سودگرایی اخلاقی با ارائه بحث حسین سورکی و با حضور اعضاء در اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد. گزارشی کوتاه از این نشست را با هم می خوانیم:
بی طرفی impartiality ، به رغم تحلیل و تفسیرهای گوناگون و بی آنکه تفسیر و تحلیل روشن و متفق علیهی از آن ارائه شده باشد، همواره یکی از مفاهیم کلیدی و تأمل بر انگیز در حوزه فلسفه اخلاق- به حساب آمده و حتی به عنوان اساس و عصاره نگاه و نگرش اخلاقی شمرده شده است.بی طرفی گاه به عنوان یک ویژگی و یا یک صفت/ فضیلت اخلاقی و گاه به مثابه یک آزمون و معیار مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می رسد روی هم رفته بیطرفانه عملکردن در سیاقهای مختلف، امری اخلاقی تلقی شده است، اما این مسأله که از چه جهتی و در قبال چه کسی میتوان و باید بیطرف بود از مباحث تأملبرانگیز و معرکه آرا و انظار بوده و هست.
البته، بیطرفی - با معنا و تفسیری ویژه و متفاوت - یکی از شاخصه های نظریه سودگرایی اخلاقی (moral utilitarianism) نیز بوده و هست و سودگرایان-چه سودگرایان کلاسیک مثل بنتام (Jeremy Bentham)) و جان استوارت میل (John Stuart Mill) و چه سودگرایان مدرن و معاصر همانند پیتر سینگر (Peter Singer) بر این اصل و آموزه تأکید و تکیه داشتهاند.
انگاره و آموزه بیطرفی، فصل ممیزه سودگرایی از دیگر نظریه های پیامدگرا (consequential viewes) و وجه و ویژگی اصلی و مشترک بیشتر و بلکه همه تقریرهای متنوع و گونهگون سودگرایانه بوده است، تا آنجا که میتوان ادعا و اذعان کرد که سقف و سازه سودگرایی بر ستون بیطرفی بنا شده است.
سودگرایان، تنها معیار درستی و نادرستی اعمال را برآورد نتایج و سود و ثمراتی می دانند که به بار میآورد و البته تأکید دارند که عامل اخلاقی، در روند و فرایند کیل و مکیال و مقایسه و محاسبه پیامدها و سود و ثمرات ببار آمده از آن باید کاملا بی طرفانه عمل کند، به این معنا که تنها باید بدنبال محاسبه و سنجش سود و لذتها و بیشینه کردن (maximizing) خیرات و سود و ارتقای سطح رفاه جمعی و همگانی باشد و -در مقام اجرای اصل سود - به هیچ رو، روابط و علقه و علاقههای شخصی اش را -با آنها که در دایره تأثیر فعل او قرار دارند -دخالت ندهد.از همین رو - در مقام سنجش و مقایسه نتایج -این مسئله که بهرهوران از سود و لذت، ممکن است چه رابطه و نسبتی با عامل اخلاقی داشته باشند، هیچ اهمیتی ندارد و اصلاً نباید به حساب آید و به تعبیر و تاکید صریح بنتام: «هر فردی تنها یک نفر بهحساب میآید نه بیشتر[۱]». از این منظر، اساساً نادیده انگاشتن ملاحظات شخصی و روابط انسانی در نظر سودگرایان، یکی از پیششرط های به حداکثر رساندن سود و رفاه است.البته باید در نظر داشت که الزام بر بیطرفی، به یک معنا برآمده از ماهیت و رویکرد تجمیعی (aggregative) سودگرایی اخلاقی است و از این منظر اگر یک سودگرا – با تاکید بر پیامدگرایی و یگانه الزام اخلاقیاش، یعنی تجمیع و بیشینه سازی سود - بخواهد در باور به انگاره سودگرایانه اش سازگار و منسجم باشد، به ناگزیر باید به رویکرد و رویه بیطرفانه معتقد و بلکه ملتزم باشد. به بیان دیگر، ماهیت تجمیعی و بیشینهنگر سودگرایی مقتضی و مستلزم رفتار بیطرفانه است.
این تأکید تام و تمام بر بیطرفی، به همان اندازه که در ساختار سودگرایی برجسته و بنیادین بوده و هست، مناقشه برانگیز و مورد انتقاد نیز بوده و بسیاری از فیلسوفان از زاویه نقد این آموزه و الزام، به نقد سودگرایی دست یازیدهاند.در نظر بسیاری، تجمیع و بیشینه سازی سود و لذات به هر بهانه و حتی به بهای گزاف بی توجهی به روابط انسانی -همانند علقههای مادری و فرزندی- با شهودات و ارتکازات درونی آدمی سازگار نیست و از این منظر بیطرفی و الزام بر رفتار بیطرفانه، سودگرایی را به اخلاق خشک و بیروحی تبدیل میکند که تمام تمایزات و ویژگیهای منشی افراد را نادیده میانگارد و بالمال به نقض و نادیده انگاشتن کرامت انسانی می انجامد.همچنین در نگاه برخی، باور و التزام به بی طرفی در سیاق سودگرایی، به معنا و مستلزم تن دادن به الزامات اخلاقی طاقت فرسا و شاق است و از این منظر سودگرایی نظریهای بسیار سخت گیرانه و با الزامات طاقتفرسا و فراتر از تاب و توان آدمیان خواهد بود و از این منظر نیز نمیتواند شاخصههای یک نظریه اخلاقی موجه و قابل قبول را داشته باشد.
خلاصه اینکه بیطرفی به رغم آنکه آموزهای مهم و محوری و یکی از اضلاع رییسه همه تقریرهای سودگرایانه – چه کهن و چه نو پدید-به شمار میآید، همواره مناقشه برانگیز و مهمل و مستمسکی برای نقد سودگرایی نیز بوده است و بیتردید، تحلیل معنا و مفهوم بیطرفی و جایگاه آن در سیاق و ساختار سودگرایی و تامل در لوازم و پیامدهای اعتقاد و التزام به آن، آشکارا و بهخوبی نقاط ضعف و کاستی سودگرایی را بازنمایانده و برجسته خواهد کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]