تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828788765




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درآمدى بر سبک زندگى اسلامى


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
درآمدى بر سبک زندگى اسلامى
ازآنجاکه واژه «سبک زندگى» از واژه هاى رایج و متداول در قرن اخیر است، این پرسش مطرح مى شود که آیا مى توان معادلى براى آن در فرهنگ دینى یافت؟ به نظر مى رسد از واژه هاى قابل انطباق با «سبک زندگى»، همان «سیره» در فرهنگ اسلامى است.

خبرگزاری فارس: درآمدى بر سبک زندگى اسلامى



بخش دوم و پایانی  الگو و سبک زندگى امروزه مطالعات مربوط به مسائل تربیتى و اخلاقى در حوزه سبک زندگى ورود پیدا نکرده است. توصیه هاى اخلاقى و تربیتى از انسجام لازم در شیوه ارائه و تقدم و تأخرى برخوردار نیستند و نسبت بین سبک زندگى فرد با اهداف و آرمان هایش در حوزه هاى مختلف زندگى اعم از اقتصادى، اجتماعى، خانوادگى و... به طور مشخص طراحى نشده است. معناى این سخن آن است که الگوها و اسوه هاى دینى نیز که از محورهاى مهم مباحث تربیتى و اخلاقى تلقّى مى شوند، با ملاحظه نیاز جامعه مورد تأمل قرار نگرفته است و دقیقا به همین علت است که بخشى از بدنه جامعه به ویژه جوانان در دوران کنونى احساس قرب و تعامل کمترى نسبت به اسوه هاى دینى دارند. به عبارت دیگر، میان اسوه هاى تاریخى دینى و سبک زندگى کنونى پیوستگى مناسبى طراحى نشده است و ازاین رو، باید درصدد پر کردن این خلأ برآمد و زمینه ملموس نمودن اسوه هاى تاریخى را در زندگى معاصر فراهم کرد. به نظر برخى کارشناسان، در ارتباط میان الگوها و سبک زندگى به دو گونه مى توان اظهارنظر نمود: 1. اگر منظور از الگو همان تعبیر اسوه، پیشوا، نمونه عینى و شخصیت تعیین یافته اى مى باشد، در این صورت، این تعبیر را نمى توان با تعبیر سبک زندگى همسان و برابر دانست، بلکه در این تعبیر، اسوه پیش از سبک زندگى و به عنوان معیار سبک زندگى پیروان اسوه مطرح مى باشد. در این حالت، از هر الگویى مى توان سبک هایى طراحى نمود و اسوه ها، سبک ساز هستند؛ مانند امام خمینى قدس سره که به عنوان یک شخصیت سبک ساز درنظام هاى دینى وسیاسى جهان، الگوى شمار زیادى از آزادى خواهان جهان است. 2. اگر مقصود از الگو، مدل، راهنما و چارچوب عمل در رفتارهاى فردى و اجتماعى باشد. در این صورت، از الگو به عنوان یک مدل تجسم یافته و برتر تعبیر مى کنیم و بنابراین، الگو، همان سبک است و هر سبکى دلالت بر یک الگوى خاص دارد. سبک زندگى و نیازها در سبک زندگى مطلوب، که سبک زندگى اسلامى منطبق بر آن است، تا چه اندازه به نیازهاى بشرى توجه شده است؟ آیا در الگوى سبک زندگى آرمانى، به نیازها و خواسته هاى آدمى توجهى شده یا خیر؟ آنچه سبک زندگى در اسلام و ادیان آسمانى را از دیگر الگوهاى سبک زندگى در سایر مکاتب متمایز مى کند، چارچوب کلى سبک زندگى انسان است که آدمى بر اساس آن، مسیر خویش به سوى هدف نهایى و سعادت پایدار را تعقیب مى نماید. این چارچوب کلى، از سوى پروردگارى ترسیم شده که خالق عالم و آدم و آگاه به ابعاد وجودى اوست. اگر این موضوع مورد ملاحظه قرار گیرد که مدوّن سبک زندگى آدمى، خود، خالق و مدبر اوست و به راز و رمزهاى درونى او آگاه و به نیازها و خواسته هاى او واقف است و حتى تعبیه کننده جهاز و ابزارهاى تأمین آنها در وجود اوست، معقول نیست گفته شود که او در این تدوین به نیازها و خواسته ها توجه نداشته است. از طرفى، حکمت خداوند اقتضا مى کند نیازهاى انسان نه تنها در تدوین اهداف ملحوظ باشد، بلکه به گونه اى در وجود انسان قرار داده شده باشد که زمینه ساز اهداف و راه و روش بشر در زندگى او به شمار آید، در غیر این صورت، تعبیه این نیاز در وجود آدمى فاقد توجیه منطقى خواهد بود. پس از تأمل فوق، لازم است آموزه ها و تعالیم دینى از بعد انطباق با نیازهاى اصیل آدمى مورد بررسى قرار گیرد و بدون هرگونه پیش فرض و داورى قبلى، نسبت به تطبیق این آموزه ها از منظر درون دینى با نیازهاى اصیل و واقعى آدمى اقدام شود. هماهنگى با نیازها بنابر آنچه گفته شد، هماهنگى با نیازها میزان خوبى براى ارزیابى سبک هایى است که براى زندگى انسان تعریف مى شود. هرقدر یک الگوى سبک زندگى بتواند در نوع نگرشى که براى مخاطب خود به ارمغان مى آورد، به نیازهاى عمیق تر و وسیع ترى از وى توجه کند، ارزشمندتر است. در برابر، الگویى از سبک زندگى که یک جانبه به برخى از نیازهاى آدمى مى نگرد و برخى دیگر را نادیده مى گیرد به همان اندازه از مطلوبیت واقعى فاصله دارد. نسخه مورد توصیه براى گزینش شیوه زندگى حاوى تمامى نیازهاى اصیل اوست. بنابراین، توجه به نیازهاى آدمى، معیارى براى «واقعى بودن» یک نظریه در سبک زندگى تلقّى مى شود. دسته بندى گرایش ها و نیازها معمولاً نیازها و گرایش ها به دو گروه تقسیم مى شود: 1. گرایش ها و امیال مادى یا غریزى: این دسته از امیال در انسان منشأ مادى و غریزى داشته و مشترک میان انسان و حیوان است؛ مانند تمایل انسان به خوردن و آشامیدن، پوشاک، ارتباط جنسى و غیره... (موفق، 1388، ص 21). در سبک زندگى اسلامى، یکى از محورهاى لازم، رشد همه جانبه آدمى و توجه به جمیع ابعاد موردنیاز او مى باشد. به همین دلیل، در تعالیم حیات بخش اسلام به نیازهاى مادى و معنوى به طور کامل و با جهت گیرى الهى پرداخته شده است. براى مثال، ازدواج، مایه آرامش آدمى معرفى شده است (روم: 21). این تعبیر و مانند آن، متضمن تصریح به گزینش سبک زندگى واقع بینانه و همه جانبه نگر پیشوایان معصوم است. در سبک زندگى اسلامى استفاده از لذات مادى و مواهب غریزى به حدى مورد توجه قرار گرفته که بى توجهى به لذات غریزى مشروع حتى به حیات معنوى آدمى نیز آسیب وارد مى کند. 2. گرایش هاى روحى و معنوى یا فطرى: این دسته از امیال در انسان منشأ معنوى داشته و از اختصاصات وى به شمار مى رود و توجه به امیال غریزى در طول این دسته از گرایش ها قرار دارد و روشن است که ارزش اصیل و پایدار از آن تمایلات فطرى و معنوى است، به گونه اى که اگر قرار باشد میان تمایلات مادى و معنوى، گزینش نسبت به یکى از آن دو صورت گیرد قطعا و طبعا تمایلات و کشش هاى معنوى از لحاظ رتبه و جایگاه در مکانت رفیع ترى قرار دارند، هرچند گرایش هاى مادى زمینه ساز بهره مندى بهتر از تمایلات روحى و معنوى هستند. «در طول تاریخ، معنویت، که محصول مشترک تمام ادیان توحیدى است، به زندگى انسان ها جهت داده است. حضور معنویت در متن زندگى، الم و اضطراب را زایل کرده و رضایت مندى انسان را میسر ساخته است» (زمانى، 1381، ص 24). اما «در دوران جدید، فرهنگ غرب به نیازهاى غریزى و مادى که مرتبط با جسم و شى ء بودن انسان است پرداخت و سربلند و کامیاب بود و توانست بهترین ابزار و وسائل آسایش بدن را تدارک ببیند؛ اما در ارضاى نیازهاى فطرى یا معنوى که مرتبط با بعد روحى یا شوق مى شود، متأسفانه توفیقى به دست نیاورد» (همان، ص 219). دین و تأمین نیازها گرایش به معنویت و پرستش خداوند، یک حقیقت ثابت و پایدار است. «انسان یک توجهى مى کند از ناحیه باطنى خودش به آن حقیقت که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او مى بیند، خودش را به او نیازمند و محتاج مى بیند. در واقع، سیرى است که انسان از خلق به سوى خالق مى کند. این امر اساسا قطع نظر از هر فایده و اثرى که داشته باشد، خودش یکى از نیازهاى روحى بشر است. انجام ندادن آن در روح بشر ایجاد عدم تعادل مى کند» (مطهرى، 1368الف، ص 293). برخى از آیات قرآن از این پیوند موجود در متن واقعیت انسان خبر مى دهد: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر: 15)؛ اى آدمیان! شما فقیر به سوى خداوند هستید و خداوند بى نیاز و ستوده است. «فقیر در لغت به کسى گویند که ستون فقرات او در هم شکسته است و کسى که فقرات او در هم شکسته باشد، جز در پناه اتکا بر غیر و پیوند با آن نمى تواند قیام کند. انسان نیز بر همین قیاس، جز در پناه ارتباط با خداوند نمى تواند قیام و قوامى داشته باشد. بنابراین، قوام انسان به پیوند او با خداوند است» (پارسانیا، 1383، ص 62). امام حسین علیه السلام در راز و نیاز با خداوند بیان مى دارد: «الهى انا الفقیر فى غناى فکیف لا اکون فقیرا فى فقرى» (قمى، 1387، دعاى عرفه)؛ پروردگارا! من در آنچه دارم، فقیر و وابسته به تو هستم؛ پس چگونه در آنچه ندارم بى نیاز و مستقل باشم. در دعاى «ابوحمزه ثمالى» نیز از زبان امام سجاد علیه السلام مى خوانیم: «اللهم انى أجد سبل المطالب الیک مشرعه» (همان)؛ خدایا! من راه هر مقصودى را به درگاه تو در آمد و رفت مى یابم. «سبل المطالب» یعنى: راه هاى ابراز نیاز همه براى خدا باشد. پس باید راه هاى ابراز نیاز و خواسته هاى خویش را بدانیم و مسیر و جهت همگى آنها را به سوى پروردگار متعال در نظر بگیریم. حتى در امور معنوى و دعا کردن نیز، که نوعى درخواست از ساحت بارى تعالى است، باید بدانیم از خدا چه بخواهیم و نحوه برقرارى ارتباط با خداى متعال چگونه باید باشد. یکى از دستاوردهاى مشترک ادیان الهى آن است که نیاز به پرستش را به نیکوترین وجه پاسخ مى گویند و موجود شایسته عبادت را به انسان نشان مى دهند و از پرستش معبودهاى دروغین بازمى دارند. «راز خود گفتن و نیاز خویش برملا ساختن، از زیباترین جلوه هاى پرستش است؛ زیرا در این حال، آدمى معبود خویش را نزدیک تر از هر کس دیگر به خود مى یابد» (سعیدى مهر و دیوانى، 1379، ص 113). به هرحال، اسلام به انواع مختلف نیازها توجه کامل نموده و متناسب با هرکدام دستورالعمل هاى مشخصى مطرح نموده است. البته باید به این نکته توجه داشت که «نیازهاى طبیعى بشر، زمینه اى براى انحراف و تسلط شیطان است. باید ضمن تأمین نیاز، به لغزش هاى آن توجه داشت» (قرائتى، 1381، ج 1، ص 258). بر همین اساس است که خداى متعال مى فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّبا وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» (بقره: 168). یعنى در کنار برآوردن نیاز طبیعى خود، مراقب کید و وسوسه شیطان نیز باشید، اگرچه پرداختن به نیازهاى ابتدایى، شرط لازم حیات طیبه و تنظیم سبک زندگى مطلوب است؛ زیرا «مادامى که فرد تحت فشار گرسنگى یا تمایلات جنسى است و یا سرپناهى براى حداقل زندگى ندارد و... نمى تواند به طرف تعالى اخلاق پیش رود» (آذربایجانى و دیلمى، 1380، ص 271). دین و سبک زندگى ادیان آسمانى همگى داراى جوهره توحیدى هستند که ریشه در فطرت الهى آدمیان دارد، به گونه اى که اگر گرد و غبار هواى نفس و تعصبات قومى و قبیله اى و گرایش هایى از این قبیل را کنار زنیم، بى گمان دست هدایت و تدبیر خداى متعال را در وحدت بخشیدن به نظام هستى مى یابیم و «بدون هیچ تردیدى، خواهیم دید که این عالم با این وحدتى که در عین کثرت دارد و با این ارتباطى که اجزایش در عین تفرقه و تشتت با هم دارند، همه به یک سببى که مافوق همه اسباب است منتهى مى شود و آن سبب همان حقّ تبارک و تعالى است که خضوع در برابرش واجب و ترتیب روش زندگى بر حسب تدبیر و تربیتش لازم است. این حکم فطرت، همان دین مبنى بر توحید است» (طباطبائى، بى تا، ج 1، ص 276). با توجه به اینکه مفهوم سبک زندگى از جمله مفاهیم وارداتى و برآمده از دوران مدرنیسم غربى مى باشد و به ویژه در حدود چند دهه گذشته رونق بیشترى پیدا کرده است، و از سوى دیگر، دین یک مقوله ثابت و مستمر در تاریخ بشر مى باشد، ازاین رو، انطباق و تطابق این دو مقوله نیازمند اهتمام ویژه اى نسبت به مفهوم دو واژه و مستلزم رویکرد خاصى است. تلاش این فراز از مقال، مصروف این سخن خواهد بود که نسبت دین با سبک زندگى چیست؟ آیا این دو مقوله در عرض یکدیگر ارزیابى، و به عنوان دو رقیب تلقّى مى شوند یا اینکه سبک زندگى برآمده از دین است یا بعکس؟ از سوى دیگر، در صورت تعامل این دو مقوله، آیا دین، سبک زندگى خاصى را پیشنهاد مى کند یا اینکه دین با سبک هاى مختلف زندگى قابل جمع است؟ بنابر یک تعریف، دین به معناى آیین و روش زندگى است. اگرچه در این برداشت، تمامى عقاید حتى ملحدان و منکران را نیز شامل مى شود، اما آنچه از مفهوم دین، موردنظر نگارنده در این ناحیه از بحث مى باشد، دین و آیین الهى و مشخصا دین مبین اسلام است. باید اذعان نمود که اسلام با احکام جاودانه خود، سبک زندگى آرمانى و در عین حال، واقع گرایانه اى را پیشنهاد نموده است. سبک زندگى اسلامى مبتنى بر نگرشى متعالى به هستى و انسان شکل گرفته است. عالم طبیعت براى آدمیان خلق شده است و جهان غیب و شهود تحت تدبیر خالقى یکتا و بى همتا اداره مى شود. آدمى موجودى مسئول و مختار بوده و سرنوشت آینده او به دست خودش رقم مى خورد، اگرچه از تدبیر و اراده الهى خارج نیست. توجه به ابعاد وجودى آدمى و شناخت جسم و روح انسان و نیازمندى هاى آنها و هدف زندگى وى، زمینه را براى تبیین سبک زندگى مبتنى بر نگرش اسلامى فراهم مى کند. بنابر سنت معهود در میان علماى اسلام، آموزه ها و تعالیم اسلام مشتمل بر سه حوزه مختلف اعتقادى، اخلاقى و فقهى مى باشد. در این مجال، ارتباط میان حوزه اعتقادات و اخلاقیات به عنوان بخش معظمى از مجموعه تعالیم دین را با سبک زندگى بررسى مى کنیم. الف. حوزه اعتقادات رکن اساسى تعالیم اسلام که پایه دو رکن دیگر به شمار مى رود، حوزه اعتقادات مى باشد که مشتمل بر نوع نگرش آدمى به عالم و آدم است و به اصطلاح همان «جهان بینى» است. در این حوزه، نگاه انسان موحد به عالم هستى بر مدار توحید دور مى زند؛ به گونه اى که خداوند متعال را مبدأ و مقصد حیات آدمیان مى داند. این پایه و مبنا مرتبط با حوزه شناختى و مربوط به هست هاست. بدیهى است انسان موحد در گزینش سبک زندگى خویش یعنى در انتخاب الگو و مدل معینى که ضوابط و معیارهاى مشخصى دارد و مشى و سیره زندگى او را تعیین مى کند از این حوزه شناختى الهام مى گیرد و سعى مى کند آن آموزه ها را در دستور برنامه زندگى خود نصب العین حیات فردى و اجتماعى اش قرار دهد. براى مثال، انسان موحد هیچ گاه اندیشه شرک آلود را به فضاى ذهن و فکرش راه نمى دهد و فضاى عقل خویش را معطر به عطر نواى توحید مى نماید و بدین وسیله، راه نفوذ اندیشه هاى شرک آلود را مسدود مى نماید. پس در سبک زندگى اسلامى حتى فکر باطل نیز در زندگى مؤمن راه نمى یابد و بنابراین، اکتفا نمودن به رفتارهاى خارجى در سبک زندگى اسلامى کفایت نمى کند؛ چراکه در این برداشت، حوزه عمل بر باورها و عقاید و اندیشه ها نیز سرایت پیدا مى کند. به تعبیر قرآن مجید «وَإِن تُبْدُواْ مَا فِی أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللّهُ»(بقره: 284). با توجه به عینى بودن و نمود خارجى داشتن سبک زندگى، این پرسش مطرح مى شود که امور نگرشى و اعتقادى چگونه با مصادیق عینى سبک زندگى مى تواند مرتبط باشد؟ در پاسخ، باید اذعان نمود که تمامى رفتارهاى آدمى ریشه در اعتقادات او دارد و هر نوع عملکردى مبتنى بر نگرش کلى وى به جهان هستى و انسان است. ازاین رو، اگر سبک زندگى خاصى را در پیش گیرد، همواره این پرسش مطرح است که آیا این سبک زندگى خاص مغایرتى با اعتقادات و پایه هاى فکرى او دارد یا خیر؟ براى این مطلب، مثال هاى فراوانى وجود دارد. به فرض، اگر متدینى بخواهد به منطقه اى مسافرت کند که احتمال مى رود تحت تأثیر اعتقادات غلط و آداب و رسوم آنها، اعتقاداتش ضعیف شود آیا به لحاظ فکرى اجازه چنین مسافرتى دارد؟ یا اگر معاشرت با افرادى زمینه چالش فکرى براى او ایجاد کند، آیا حقّ چنین معاشرتى دارد؟ پس حتى در جزئى ترین تصمیمات زندگى که ساختار سبک زندگى را مى سازد توجه به اصول اعتقادى و فکرى اهمیت محورى دارد و در سبک زندگى اسلامى، روح توحید در ابعاد نظرى و عملى آن بر تمامى حرکات و سکنات زندگى سیطره دارد و با چنین پشتوانه اى است که سلوک در مسیر کمال میسر مى گردد. ب. حوزه اخلاقیات یکى از اقسام حکمت عملى که مشتمل بر بایدها و نبایدها و هماهنگ با «هست»ها و نمایانگر صفات خوب یا بد و رفتارهاى درست یا نادرست است، مربوط به حوزه اخلاقیات مى شود. روش و منش انسان موحد همان گونه که در حوزه نگرش ها و اعتقادات توحیدمحور بود، در عرصه امور اخلاقى نیز اینچنین است. به عبارت دیگر، دریافت سبک و الگوى رایج و متداول انسان موحد در زندگى با پشتوانه ارزشى ثابت و پایدار اخلاقى قابل وصول است. اگر روش معمول چنین انسانى در زندگى بر اصول اخلاقى همچون صداقت، امانت، وفاى به عهد، عدالت و... استوار است، و جامع این امور به عنوان روش مرسوم و مورد اتباع وى پیونددهنده گذشته، حال و حتى رصدکننده آینده وى باشد، تداعى کننده سبک زندگى اسلامى مى باشد. براى مثال، اگر سبک و سیره زندگى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در مواجهه با مردم مورد مطالعه قرار گیرد، تبلور پایه هاى سبک زندگى ایشان در اخلاق اجتماعى قابل دریافت خواهد بود. رسول خدا صلى الله علیه و آلهدر مقام برقرارى ارتباط با دیگران، نه تنها توصیه کننده به مکارم اخلاقى بود، بلکه عامل آن نیز بود؛ یعنى نه تنها در مقام خوبى، به نیکى ها عمل مى کرد، بلکه عامل به «ردّ أحسن» بود؛ چراکه او تجلى این آموزه اخلاقى قرآنى بود که «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (فصلت: 34). آن حضرت نه تنها خوبى را با بهتر و بهترین، پاسخ مى داد، بلکه بدى را نیز با خوبى پاسخ مى گفت: «وَیَدْرَؤنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ» (رعد: 22). معیار ارزشمندى اعمال آدمى متکى به دو عامل حسن فعلى و فاعلى در مسائل اخلاقى است و بسنده نمودن به نمود خارجى رفتارها در سبک زندگى اسلامى کفایت نمى کند؛ حتى نیت نیز از ارکان و بلکه خود عمل شناخته و معرفى شده است: «عن ابى عبدللّه... والنیة أفضل من العمل، ألا وان النیة هى العمل» (محمدى رى شهرى، 1363، ج 10، ص 271). «بنابراین، دین با ارائه جهان بینى و ایدئولوژى ویژه اى، زیربناى شکل دهى به زیست دین دارانه را مى سازد» (شریفى، 1391، ص 33). اخلاق، آداب و سبک زندگى اگر اخلاق را آنچنان که علّامه طباطبائى توصیف نموده، عبارت از ملکات راسخه در روح، و وصفى از اوصاف روح بدانیم و ادب را هیأت زیبا و پسندیده اى که طبع و سلیقه آن را سزاوار مى داند (طباطبائى، بى تا، ج 6، ص 367). در این صورت، ارتباط میان سبک زندگى با آداب و اخلاق نیز نمایان تر مى شود. اخلاق یکى از عوامل سازنده سبک زندگى به شمار مى آید؛ یعنى صفات نفسانى شکل دهنده رفتارهاى خاصى هستند و هر کس بر اساس ملکات پایدار نفسانى خویش مبادرت به انجام اعمالى مى نماید، اگرچه تکرار برخى رفتارها مى تواند سازنده صفات نفسانى باشد. اگر ادب را به معناى ظرافت در رفتار بدانیم، منشأ این هیأت زیبا و مطلوب نیز سلیقه افراد یا جوامع است (همان، ص 366). از آن رو که «سلیقه» از ویژگى هاى مهم و بلکه مهم ترین ویژگى سبک زندگى است، پس سبک زندگى، منشأ آداب و رسوم مى باشد و در برخى اعمال بر هم منطبق هستند. ازاین رو، مى توان سبک زندگى را اعم از آداب و رسوم دانست؛ چراکه مشتمل بر امورى جزئى مى گردد که مطابق با سلیقه افراد بوده، اما گاهى اطلاق عنوان آداب و رسوم بر آنها صدق پیدا نمى کند. دستورالعمل کلى سبک زندگى اسلامى اگرچه تحول در سبک زندگى بسیار سخت است، اما روند رو به تعالى معنوى ایجاب مى کند که انسان مؤمن دائم در جست وجوى بهینه سازى اوقات عمر برآمده و سعى در اصلاح، تنظیم، تقویت و در نهایت، بهره مندى بهتر از فرصت عمر نماید. یکى از راه هاى استفاده کیفى تر از زندگى، ویرایش در لایه ظاهرى زندگى است. سبک زندگى در ابعاد فردى و اجتماعى همواره نیاز به بازنگرى و ارتقاى جایگاه دارد: 1. یکى از زمینه هاى مورد لزوم براى بررسى، موضوع فعال سازى است؛ به این معنا که بنا بر سبک زندگى اسلامى، بخشى از اوقات متدینان مصروف بعضى برنامه هاى دینى خاص مى شود. براى مثال، یک انسان مؤمن لازم است روزانه فرصتى را براى تلاوت و انس با آیات نورانى قرآن مجید اختصاص دهد. 2. به موازات فعال سازى برخى برنامه ها، موضوع غیرفعال سازى بعضى موانع موجود در زندگى مطرح است؛ از جمله، پرهیز از امور لهو و سرگرمى هاى بیهوده که آفت عمر تلقّى مى شوند و باید از صحنه برنامه زندگى حذف شوند. 3. تغییر آرایش برخى فعالیت ها از دیگر برنامه هایى است که سرلوحه سبک زندگى متدینانه واقع مى شوند. براى نمونه، روند موجود نشان مى دهد که به واسطه وجود رسانه هاى تصویرى و تلویزیون، معمولاً خانواده ها به تماشاى برنامه هاى این رسانه ها تا پاسى از شب مى پردازند و فرصت سحرخیزى و بلکه نماز صبح را از دست مى دهند. روش دینى آن است که خواب اوایل شب جایگزین شب نشینى هاى طولانى و بیدار ماندن هاى بى حاصل شبانه شده تا از فرصت سحر در امر معاش و معاد بهره وافرى برده شود. 4. تنظیم نسبت ها و تغییر ضریب فعالیت ها از دیگر ویرایش هاى موردنیاز در سبک زندگى اسلامى است. نمونه بارز این مورد، جایگاه والاتر تحصیل علم به ویژه علم دینى است که از حیث کمّى و کیفى بر تلاش هاى دنیوى دیگر مقدم است تا حدى که در روایت وارد شده است: مؤمنان باید روز جمعه را به تحصیل معارف دینى همت گمارند و مناسک و عبادت هاى ویژه اى مانند نماز جمعه را احیا نمایند. 5. تغییر اولویت فعالیت ها در مقاطع خاص از دیگر موارد نیازمند به تأمل و بازنگرى است. براى نمونه، عبادت و روزه ماه رمضان مستلزم کاهش ساعات کارى روزانه و یا انتقال برخى فعالیت ها به بعد از افطار است (شریفى، 1391، ص 38). در این مجال، به ذکر نمونه اى از دستورالعمل سبک زندگى اسلامى مى پردازیم. فیض کاشانى در خصوص برنامه و روش زندگى انسان مؤمن، به محورهایى اشاره نموده که خلاصه آن الهام بخش تنظیم سبک زندگى بر اساس آموزه هاى قرآن و عترت مى باشد: آغاز و انجام برنامه روزانه یک مؤمن براساس دستور قرآن با نام پروردگار مى باشد: «وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلاً»(انسان: 25)؛ و نام پروردگارت را هر صبح و شام به یاد آور. شروع فعالیت روزانه با صدقه، طهارت ظاهرى و باطنى و مراقبت تام و با نیت صادقانه و خالصانه انجام گرفته و در اثناى فعالیت هاى خویش، این امور را در دستور کار قرار دهد: کمک به نیازمندان، عیادت بیمار، تشییع جنازه، گوش کردن به وعظ و اندرز، فریضه ظهر و عصر، و هنگام عصر هم به ذکر خدا مشغول شود. رفتار با مردم با آمیزه اى از ادب، فروتنى، گذشت، صفا، صمیمیت و خیرخواهى همراه باشد. ایشان دستورالعمل سلوکى خویش درباره رفتار با مردمان را در 27 نکته بیان مى دارد. در پایان، توصیه به تهجد و شب زنده دارى و نافله شب براساس فرمان قرآن صورت گرفته است تا از مواهب دنیایى و آخرتى آن بهره مند شود (بهشتى، 1388، ص 372). نمونه اى از توجه به ابعاد مادى در کنار امور معنوى را در دستورالعمل امیرمؤمنان على علیه السلام خطاب به فرزندش امام حسن مجتبى علیه السلام مى توان مشاهده نمود. ایشان مى فرماید: «اوقات زندگى مؤمن به سه قسمت تقسیم مى شود: بخشى از آن را به مناجات پروردگار، بخشى به محاسبه نفس و قسمتى نیز به لذات مشروع و زیبا اختصاص دارد. هیچ مؤمنى نیست مگر آنکه تلاش هاى او در سه جهت قرار دارد: اقتصاد و معیشت که باید براى به دست آوردن آن سعى کند. همچنین قدمى که براى تأمین آخرت خود برمى دارد و سوم، توجه به لذت هایى که خداوند پرداختن به آنها را مجاز دانسته است» (مجلسى، 1404ق، ج 74 ص 403). این حدیث شریف راهبرد مناسبى براى ترسیم سبک زندگى اسلامى برابر محققان قرار مى دهد. پرداختن به لذّات مشروع در کنار عبادات و فعالیت هاى اقتصادى مبیّن جامع نگرى اسلام در ترسیم سبک زندگى واقع بینانه است. «اینکه حضرت على علیه السلام توجه به بعد مادى انسان و حتى پرداختن به لذّات را یکى از بخش هاى سه گانه زندگى آدمى قرار مى دهد، معلوم است که چنین توجهى در رشد آدمى ملحوظ است» (موفق، 1388، ص 212). پیشوایان معصوم ما نه تنها مانع از تأمین نیازهاى مادى نمى شدند، بلکه این امور را زمینه تعالى و رشد معرفى مى کردند، تا جایى که حتى خودشان را نیز از بهره مندى لذّات استثنا نمى کردند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: «من نماز و روزه مى گیرم، با عیالم نیز مباشرت مى کنم. کسى که مذهب و سیره مرا دوست دارد این روش من است و ازدواج و بهره مندى از زن در سیره و روش من قرار دارد» (حرعاملى، 1409ق، ج 20، ص 107). نیاز، دین، سبک زندگى با عنایت به تفاصیل گذشته، مى توان به معادله جدیدى دست یافت که در این بخش به اجمال بیان مى شود. بنابر تعریف عام، دین به معناى روش و شیوه و به عبارت دیگر، سبک زندگى است (طباطبائى، 1388، ص 12). دین آسمانى ترسیم کننده شیوه دین داران و ادیان غیرتوحیدى ترسیم گر شیوه زندگى سکولار هستند. ازآن رو که محرک اولیه آدمى در تمامى رفتارها و فعالیت ها، نیاز است و «هدف انسان در زندگى، رفع نیاز است» (مصباح، 1367، ص 223) و دین نیز تبیین کننده شیوه زندگى یعنى شیوه رفع نیاز است، پس مى توان از تعامل این سه مفهوم اساسى (نیاز، دین و سبک زندگى) به ارتباط دوسویه میان اضلاع این مثلث دست یافت: از جهتى، دین ترسیم کننده سبک زندگى است و از سوى دیگر، سبک زندگى انتخابى فرد هم عامل تأثیرگذارى در تقویت و یا تضعیف دین دارى فرد محسوب مى شود، همان گونه که مراتب ایمانى افراد در ادیان و مذاهب مختلف یکسان نیست. برخى اندیشمندان که دین را مجموعه اى از نمادها مى دانند، به نقش متقابل دین و سبک زندگى باور دارند. «نمادهاى مذهبى میان سبک معینى از زندگى و یک نوع مابعدطبیعه خاص همخوانى اساسى برقرار مى کنند و بدین سان، هریک از مرجعیت دیگر سود مى برد» (همیلتون، 1377، ص 274). دین تأمین کننده و ترسیم کننده جهت نیازهاى مادى و معنوى انسان است و نیازهاى او به ویژه در ناحیه گرایش هاى معنوى و فطرى نیز عاملى براى توجه به دین دارى یا گسترش آن است. یکى از نظریه پردازان معتقد است: «تبیین عمل مذهبى را باید در رشته نیازهایى جست وجو کرد که چشمداشت برآورده شدن آنها، باورداشت هاى مذهبى و انجام مناسک مذهبى را برمى انگیزاند. وى از برآورده شدن نیازها به وسیله دین به عنوان کارکرد اجتماعى و روان شناختى آن سخن مى گوید» (همان، ص 121). پس بین اضلاع این مثلث ارتباط چندسویه برقرار است؛ یعنى دین مبتنى بر نیازهاى آدمى است و انسان بر اساس نیازهاى فطرى، اصیل و تعالى طلب خود و به منظور تأمین صحیح آنها، به دین روى مى آورد. از طرف دیگر، دین ترسیم کننده نیازهاى واقعى و تمایز آنها از نیازهاى کاذب انسان است و سبک زندگى انتخابى نیز در راستاى تأمین نیازها قرار دارد (شریفى، 1391، ص 28). به عبارت روشن تر، همان گونه که سلیقه و انتخاب از عناصر اصلى سبک زندگى است، پس با اتخاذ سبک زندگى خاصى مى توان به تأمین نیازها همت گماشت. از سوى دیگر، این نوع سبک زندگى حاصل نیازها و کمبودهایى است که گزینش این نوع از سبک زندگى تأمین کننده و برآورنده آن نیازهاست. بنابراین، اگر نیاز وصول به کمالات، عامل حرکت انسان به سوى دین است و دین نیز عامل ترسیم سبک زندگى مى باشد، پس میان اضلاع این مثلث تعامل فعال و پویاى دینامیکى برقرار است و با این پیوند سه گانه و شناخت انواع نیازهاى وجود آدمى، مى توان به سبک زندگى پایدار، مطلوب و واقع بینانه اى دست یافت. نتیجه گیرى سبک زندگى معیار قضاوت در مورد افراد و نقشه راه زندگى است. این واژه مطابق با فرهنگ اسلامى (البته با لحاظ برخى تفاوت ها) به معناى «سیره» و «الگو» مى باشد. در سبک زندگى اسلامى به تمامى نیازهاى بشرى اعم از مادى و معنوى توجه شده است. هماهنگى با نیازها معیار خوبى براى ارزیابى سبک هاى مختلف زندگى است. در تعالیم اسلامى، محور تمامى آموزه ها توحید است که اعتقادات و اخلاقیات نیز بر مدار آن دور مى زند و بنابراین، سبک زندگى اسلامى، توحیدمدار است. اصول اعتقادات اسلامى و اخلاق اسلامى پشتوانه هاى محکمى براى سبک زندگى اسلامى هستند. تحول در سبک زندگى با رویکرد اسلامى مبتنى بر ویرایش در لایه ظاهرى زندگى با فعال سازى و غیرفعال سازى برخى فعالیت ها، تغییر آرایش برخى فعالیت ها، تغییر ضریب فعالیت ها و تغییر اولویت فعالیت ها در مقاطع خاص مى باشد. مثلث «نیاز، دین، سبک زندگى» و تعامل دوسویه این سه مقوله، به تقریر ذیل قابل تبیین است: دین شکل دهنده سبک زندگى است و سبک زندگى فرد نیز در تقویت یا تضعیف دین دارى فرد مؤثر است. از سوى دیگر، دین ترسیم کننده جهت نیازهاى مادى و معنوى انسان است و نیازها عاملى براى توجه به دین دارى و گسترش آن است. سبک زندگى انتخابى در راستاى تأمین نیازها قرار دارد و در عین حال، حاصل نیازها و کمبودهاست. یافته ها حاکى از آن است که فضاى گفتمان دینى در حوزه سبک زندگى اسلامى دوران نونهالى خویش را مى گذراند.    منابع آذربایجانى، مسعود و احمد دیلمى (1380)، اخلاق اسلامى، چ پنجم، قم، دفتر نشر معارف. آکسفورد ادونس ـ دیکشنرى (1381)، oxford Advanced Learners Dictionary of Current English، تهران، معرفت و زبان آموز. بهشتى، محمد (1388)، آراى دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانى آن، چ دوم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. پارسانیا، حمید (1383)، هستى و هبوط انسان در اسلام، قم، معارف. چاوشیان، حسن و یوسف اباذرى، «از طبقه اجتماعى تا سبک زندگى»، نامه علوم اجتماعى (پاییز و زمستان 1381)، ش 20، ص 3ـ28. حرعاملى، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاءالتراث. خوشنویس، ناهید، «رسانه و سبک زندگى» (مهر 1389)، روابط عمومى ایران، ش 73، ص 9ـ17. دهخدا، على اکبر (1342)، لغت نامه دهخدا، تهران، چاپخانه دانشگاه تهران. راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فى غریب القرآن، بیروت، دارالعلم الدارالسامیه. ربانى، رسول و یاسر رستگار، «سبک زندگى و فرهنگ مصرفى» (آذر و دى 1387)، مهندسى فرهنگى، ش 23و24، ص 44ـ53. رسولى، محمدرضا، «بررسى مؤلفه هاى سبک زندگى در تبلیغات تجارى تلویزیون»(پاییز 1382)، علوم اجتماعى، ش 23، ص 43ـ94. زمانى، شهریار (1381)، ماجراى معنویت در دوران جدید، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى. سعیدى مهر، محمد و امیر دیوانى (1379)، معارف اسلامى(1)، قم، معارف. سایت همهمه، 4/5/90، pichak.net، مصطفى قاسمى پاکرو. سایت ویکى پدیا، 15/5/90، www.wikipedia. شریفى، احمدحسین (1391)، همیشه بهار (اخلاق و سبک زندگى اسلامى)، قم، معارف. شوشترى زاده، شهناز (1382)، بررسى تأثیر آموزش رفتارهاى سلامتى بر تغییر روش زندگى مبتلایان به بیمارى عروق کرونر قلب مراجعه کننده به بیمارستان هاى منتخب شهر اصفهان در سال 1382، پایان نامه کارشناسى ارشد، اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامى واحد خوراسگان. طباطبائى، سیدمحمدحسین (بى تا)، تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین. ـــــ (1388)، قرآن در اسلام از دیدگاه تشیع، قم، جامعه مدرسین. طریحى، فخرالدین (1375)، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشى مرتضوى. عباسى مقدم، مصطفى (1371)، نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى. فاضلى، محمد (1382)، مصرف و سبک زندگى، قم، صبح صادق. فیست، جى و جى فیست گریگورى (1384)، نظریه هاى شخصیت، تهران، روان. قرائتى، محسن (1381)، تفسیر نور، چ دوم، تهران، مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن. قمى، شیخ عباس (1387)، کلیات مفاتیح الجنان، تصحیح حسین استادولى، چ بیست و هشتم، تهران، قدیانى. کاویانى، محمد (1391)، سبک زندگى اسلامى و ابزار سنجش آن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. مجلسى، محمدباقر (1404ق)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء. محمدى رى شهرى، محمد (1363)، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامى. مصباح، محمدتقى (1367)، معارف قرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى. مطهرى، مرتضى (1368الف)، اسلام ومقتضیات زمان، چ پنجم، تهران، صدرا. ـــــ (1368ب)، سیرى در سیره نبوى، چ هفتم، تهران، صدرا. معین، محمد (2536)، فرهنگ معین، تهران، چاپخانه سپهر. موفق، علیرضا (1388)، معناى زندگى، تهران، کانون اندیشه جوان. مهدوى کنى، محمدسعید (1387)، دین و سبک زندگى، چ دوم، تهران، دانشگاه امام صادق علیه السلام. میریام، وبستر (1379)، merrian-websters collegiate Dictionary، تهران، ابتدا. همیلتون، ملکم (1377)، جامعه شناسى دین، تهران، تبیان.   منبع: فصلنامه معرفت– شماره 185 پایان متن/

93/11/05 - 06:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن