محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832747706
نقش ناسیونالیسم در وحدت و تفرقه مردمان -
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مقالهای از داوری اردکانی؛
نقش ناسیونالیسم در وحدت و تفرقه مردمان
شناسهٔ خبر: 2460275 پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۸
دین و اندیشه > اندیشمندان
داوری اردکانی می نویسد: ناسیونالیسم، دعوت توأم با کوشش، برای احراز قدرت و تأسیس دولت ملی از طریق افاده صورت غربی به ماده رسوم و آداب قدیمی قومی است. به گزارش خبرگزاری مهر، این مقاله توسط دکتر رضا داوری اردکانی در سال ۱۳۶۰ به مناسبت هفته وحدت ارائه شده که متن آن در کتابی تحت عنوان «کتاب وحدت» در سال ۱۳۶۲ ذیل عنوان «ناسیونالیسم و وحدت اسلامی» توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده است که بریدهای از این مقاله تقدیم خوانندگان میشود:ناسیونالیسم با پشتوانه تفکر و ادب دوره جدید به وجود آمد؛ یا درست بگوییم، ناسیونالیسم و ایدئولوژیهای همزاد آن تحقق تفکر جدید در امر سیاست است. یعنی مذهب اصالت بشر در سیاست به صورت ناسیونالیسم و لیبرالیسم (و بالاخره به صورت مارکسیسم و انترناسیونالیسم و کوسمو پولیتیسم) درمیآید و بسته به اینکه تحقق تفکر به چه نحو و در چه مرتبهای باشد، صورت ناسیونالیسم هم تغییر میکند؛ چنانکه در اروپا و امریکای شمالی، که محل اصلی تحقق حقیقت غرب است، ناسیونالیسم به کوسموپولیتیسم و بیوطنی که نهایت ناسیونالیسم و لیبرالیسم است، مبدل میشود؛ یا در شرق سیاسی چیزی به نام انترناسیونالیسم وسیله توجیه اِعمال قدرت و استیلا میشود. اگر در قرن هجدهم در اروپا به نام ناسیونالیسم چیزی میگفتند، قصدشان استقرار نظام سیاسی جدید بود و وقتی این نظام برقرار شد، ناسیونالیسم هم از رونق افتاد و از اواخر قرن نوزدهم به جاهای دیگر عالم رفت و صورتهای مختلف پیدا کرد.ناسیونالیسم، دعوت توأم با کوشش، برای احراز قدرت و تأسیس دولت ملی از طریق افاده صورت غربی به ماده رسوم و آداب قدیمی قومی است. آیا در گذشته این دعوت و کوشش نبوده و وحدتی که آن را وحدت ملی مینامند، تحقق نداشته و متحقق نمیشده است؟ در اینکه وحدت ملازم با عصبیت قومی و قبیلهای، محکمتر از وحدتهای اجتماعی و ملی کنونی و معاصر بوده است، چونوچرایی نیست. جنگهای اقوام برای تصرف سرزمینها و غلبه بر اقوام دیگر هم جای انکار ندارد. پس چگونه بگوییم که دعوت برای اتحاد ملی و کوشش در راه تأسیس قدرت و دولت، تازگی دارد؟بحث در محکم بودن یا محکم نبودن اتحاد و وحدت ملی نیست. وحدت قومی قدیم را هم نباید با وحدت ملّی اشتباه کرد؛ وحدت قومی قدیم، فرع بر بستگی تمام اجزاء و افراد به اصل و منشأ واحد بوده است و همگی به اقتضای وحدت، از آداب و قواعد، و سنن قومی متابعت میکردند، بدون اینکه افراد و اشخاص سعی در ایجاد و حفظ وحدت بکنند. آنها چنین شأنی برای خود قائل نبودند، ولی نمیتوانستند و حق نداشتند که وحدت را بر هم بزنند.به عبارت امروزی، مردم در اقوام و قبایل گذشته، به وحدت قومی و قبیلهای، خودآگاهی نداشته و خود را در ایجاد وحدت شریک نمیدانستهاند و حال آنکه وحدت ملی که باید جای وحدت از هم گسیختهی سابق را بگیرد، حول کوشش و کشش آدمی برای نیل به قدرت میگردد. وحدت سابق در تعلق به یک امر ثابت بوده است و به این جهت به آسانی دستخوش تغییر و آشفتگی نمیشد و حتی وقتی قومی از جهت سیاسی و نظامی قوت پیدا میکرد و بر اقوام دیگر غالب میشد، این غلبه را غلبه آداب و رسوم و اعتقادات خود نمیدانست. پیدایش و بسط ادیان و مخصوصاً ادیان توحیدی مطلب دیگری است و شاید بتوان گفت که غرب در ترویج ادب و فرهنگ خود تشبّه به ادیان میکند. اما وحدت ملی، چنانکه غالباً میپندارند، صرف تعلق به آداب و سنن و خاطرات مشترک و احساس همبستگی و قرابت نیست، بلکه در آن از وجوه اشتراک برای تأسیس حکومت و احراز قدرت به طریقی که پیشآمد تاریخ غربی اقتضاء میکند، استفاده میشود.فعلاً به این معنی که وحدت ملی در مآل امر به کجا میرسد و به چه صورتی درمیآید و تنهایی مردمان در جامعههای جدید از کجاست، نمیپردازم. مقصود این است که بگوییم وحدت ملی با این تصدیق پدید آمد که بنای حکومت و آداب و قانون را، مردمی که زبان و خاطرات و آداب و سرزمین مشترک دارند، نهادهاند. پس این وحدت، وقتی به وجود میآید که مردمان خودآگاهی پیدا کنند یا بپندارند که خود مؤثر در تأسیس زبان و تاریخ و صاحب قدرت و حکومت و آداب و قوانین هستند. معهذا وحدت ملی را بهکلی مغایر با وحدت قومی سابق نباید دانست و ارتباط تاریخی آن دو را نباید انکار کرد؛ ولی چون معمولاً این دو را یکی میانگارند، به وجه اختلاف باید توجه جدی کرد و عمده اختلاف این است که در وحدت ملی، میل به قدرت، موجب وحدت و ضامن حفظ آن است و در مآل امر، زبان و آداب و تاریخ و هرچه هست باید تابع این غرض و غایت شود و حال آنکه در گذشته، تعلق به اصل رسوم و آداب قومی ضامن وحدت قبیلهای و قومی بوده است و به عبارت بسیار ساده، وجه وحدت در دورهی جدید این است که چون «من» و «ما» حقیم، همه چیز باید حول من و ما بچرخد، ولی در تاریخهای گذشته، من و ما، حول چیزی میگشته است که آن را حق میانگاشتند.پس از طرح و بیان این مقدمات، اکنون میتوانیم تا اندازهای دریابیم که ناسیونالیسم، در وحدت و تفرقهی اقوام و مردمان چه اثری داشته است. به یک اعتبار، ناسیونالیسم، با وحدت ملی و خودآگاهی به این وحدت تحقق پیدا میکند. روسو در این خصوص گفته است که هرچه وحدت اجتماع را بر هم زند، بیمقدار است. در این بیان، نظر به مسیحیت دارد و آن را بر هم زنندهی وحدت میداند و آنچه به وحدت ملی جان میدهد، تعلق به افکار و آداب جدید است. مردمی که ملت خوانده میشوند، وجه اتحاد و وحدتشان، در ظاهر، تعلق به یک کشور و وطن است؛ اما در حقیقت نیرویی از غرب آنها را به حرکت درآورده است. این نیرو، تعلقات و آداب و رسوم را وسیله و آلت میکند. پس ناسیونالیسم از وحدت ملی میگذرد و به وحدت عالم غرب میرسد. یعنی اگر ناسیونالیسم ظاهراً موجب وحدت است باید در حقیقتِ این اتحاد تأمّل شود. این اتحاد به معنی انحلال در عالمی است که حقیقت آن استیلا و استکبار است. خودآگاهی ملی، ظاهراً در ذات خود متضمن تعارض است؛ زیرا در عین اینکه تعلق به فرهنگ قومی و استقلال ملی از لوازم آن است، به عنوان مرحلهای از تاریخ جدید ظاهر شده و آداب و رسوم تازهای با آن آمده است؛ مگر آنکه بگوییم این خودآگاهی، خودآگاهی به غربی شدن و غربزدگی است.اکنون کار عالم و نوع بشر به جایی رسیده است که تکلیف همه چیز را غرب معین میکند و به این معنی، در عالم واحدی زندگی میکنیم. غرب بر عالم دست انداخته و جان و دل و خرد مردمان را مقهور کرده است. ولی این وحدت، در حقیقت، وحدت نیست؛ بلکه عین تفرقه است. اکنون عالم در تصرف غرب است؛ اما مردم در این عالم اطمینان ندارند و جایی که اطمینان نیست، وحدت هم نیست؛ وحدت و اطمینان در تعرض به حق پیدا میشود، «الا بِذِکْرِاللهِ تَطْمَئِنُّ القُلوب»، ولی چون در غرب و در عالم جدید اطمینان نیست، هر چه هست پریشانی و تفرقه است. ممکن است بگویند که در آسیا و آفریقا، قدرت ناسیونالیسم در مقابل استعمار ایستاده و کشورهای مستعمره و غیرِمستعمره و شبه مستعمره، بر اثر نهضتهای ملی به استقلال رسیدهاند و در نتیجه وحدت نظام استعماری بر هم خورده است. این مطلب درست است و میبینیم که صورت ظاهر استعمار تغییر کرده و جغرافیای قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی جابهجا شده است؛ معهذا نمیتوان گفت که اکنون نفوذ غرب از صد سال پیش کمتر است و شاید بتوانیم بگوییم که با استقلال ظاهری مستعمرات، زمینهی نفوذ غرب، بسط و عمق یافته است؛ زیرا اگر استیلای کشورهای استعماری در مستعمرات، استیلای سیاسی و نظامی بود، در کشورهای به استقلال رسیده، دل و جان مردم به تدریج مسخَّر غرب میشود. اکنون مردم عالم باید به دلخواه و به طوع و رغبت، یوغ اسارت و «اصر» و «اغلال» غربزدگی را بر گردن خود بگذارند (که انشاءالله دیگر نمیگذارند و این یوغ را میشکنند).پس ناسیونالیسم که در ابتدای پیدایش هر نوع بستگی را مردود میدانست و در همهجا تفرقه و جدایی میدید و درست بگوییم، تمام وجوه وحدت و اتحاد را نفی میکرد تا وحدت ملی بهجای آن قرار دهد، لااقل در خارج از مناطق غربی، بر هم زنندهی وحدت بود و تخم تفرقه میپراکند و یکسانی و یکنواختی و سردی و دوری و تنهایی و تقلید را وحدت میانگاشت.آیا بهراستی اگر کسی قوم و کشور خود را دوست میدارد باید خواهان وحدتی باشد که مدار آن بر متابعت از قدرت غالب و قهر غرب است؟ من گمان میکنم کسی که وطن و مردم وطن خود را دوست میدارد طالب این وحدت که عین تفرقه است، نیست؛ بلکه میخواهد که مردم حول محور «حق» متحد شوند و وحدتشان برای حق باشد. البته اگر بگویند که وحدت ملی «ناحق» و «غیرِحق» نیست، میگویم بحث در این است که آیا وحدت ملی، وحدتی است که ملت را به مقاصد حقهی خود میرساند، یا اینکه این وحدت، عین حق و حق مطلق است؟ وقتی صحبت از وحدت و امثال آن میشود معمولاً کمتر به مضامین توجه میکنند و بیشتر در مرحلهی صورت ظاهر میمانند و سخنان کلی انتزاعی میگویند؛ ولی وحدت ملی، صرف وحدت صوری نیست بلکه مضمون و مادهای است که معمولاً از آن غفلت دارند. این ماده، آراء و افعال و احوالی است که بر طبق مذهب اصالت بشر معین شده است. در واقع میتوان گفت که ناسیونالیسم با اومانیسم (مذهب اصالت بشر) مناسبت تام و تمام دارد و چنانکه اشاره کردیم اگر ناسیونالیسم، اقوام را به عنوان ملتها با مرزهای ملی از هم جدا میکند اما این جدایی بیش از پیش و بیشتر از همیشه، قرادادی و اعتباری است و این نکته چونوچرا ندارد که هرگز در زندگی آدمی این اندازه همسانی و همرائی و مشابهت در زبان و قول و فعل و عادت و ادب مردم عالم نبوده است. غرب تمام عالم را با استیلا متحد کرده است. این عبارت را اصلاح کنم: غرب گرچه تمام عالم را با استیلا متحد کرده است اما با استیلای غرب، عالم به نحو خاصی متحد یا یکنواخت شده است. این اتحاد، اتحاد در اسارت و در تحت استیلاست و باید دید که چگونه این وضع ـ اگر اتحاد باشد ـ پایدار میماند. اتحاد در تحت استیلا، یک امر اتفاقی نیست، بلکه موافق با اصل و قانون عالم و آدم جدید است و این اصل و قانون بهتدریج در وجود همگان تحقق یافته است و هنوز هم، با اینکه سر غرب به دیوار خورده است، در حال بسط و تحقق یافتن است. ولی اصل استیلا، هرچند که موجب نحوی اتحاد شده باشد، بالاخره عالم و آدم را به انفجار میکشاند و از کجا که بمبهای هیدروژنی و نوترونی ـ که از آثار کمال دورهی علمی شمرده میشود ـ مظهر این اصل و سلطان اتحاد عالم کنونی نباشد؟اتحاد عالم جدید بر مبنای هوی و باروت استوار است؛ پس در ذات اتحادی که گفتیم، انهدام و نابودی و تباهی نوع بشر نهفته است. اما اگر مطلب را از وجه دیگر در نظر آوریم و از آن وجه به بعضی مسائل حوادث تاریخی، مثل ناسیونالیسم و آثار آن نگاه کنیم، میبینیم که ناسیونالیسم با هر وحدتی مناسبت ندارد؛ بلکه با تمام انحاء وحدت، جز وحدت ملی، ناسازگار و معارض است و آن را بر هم میزند؛ زیرا تا وقتی که وحدتی میان مردمان وجود دارد، وحدت ملی مورد پیدا نمیکند و به این جهت، وحدت دینی را مخل و بر همزن وحدت ملی قلمداد کردهاند.ساطعالحصری، معلم ناسیونالیسم عربی، بهصراحت گفته است که اعتقادات دینی مانع خودآگاهی ملی است. این رأی به او هم اختصاص ندارد؛ بلکه آن را از ایدئولوگهای اروپایی گرفته و به اقوامی که زبانشان عربی است تعلیم داده است.اگر در این نوشته، ناسیونالیسم عرب را، به عنوان نمونه اختیار کردم، دو جهت داشت: یکی اینکه وحدت و تفرقهافکنی ناسیونالیسم را در آن بهتر میتوان دید؛ دیگر اینکه ناسیونالیسم عربی، صورت منحطی از ناسیونالیسم است که از ابتدای پیدایش، فساد آن ظاهر بوده است. با وجود این میلیونها نفر با آن فریب خوردهاند و مهم اینکه انحاء دیگر ناسیونالیسم هم از این پس به وضع ناسیونالیسم عربی دچار خواهد شد. پس در این ناسیونالیسم، به عنوان نمونه نظر میکنیم. ناسیونالیسم عربی، بهجای اینکه با وحدت ملی آغاز شود، از ابتدا بنای آن بر قطع تعلق از اسلام گذاشته شد. ناسیونالیستهای عرب، مانند مراجع تقلید اروپایی خود، که کلیسا را بهانه کردند و به مسیحیت تاختند، دولت عثمانی و فساد آن را بهانهی حمله به اسلام قرار دادند. آنها دست در ریسمان پوسیدهی عربیت زدند و آن را ضامن اتحاد اقوام عرب قرار دادند و شاید برای اینکه با انقراض امپراطوری عثمانی، کاریکاتور خلافت به سبک اموی را هم نگاه داشته باشند، سلطنت سعودی با پشتوانهی «وهابیت» را روی کار آوردند و این در واقع نحوی بازگشت به دوران جاهلیت قبل از اسلام بود. وهابیت گرچه با ایجاد ناسیونالیسم عربی در ظاهر نمیساخت، اما در جهت بازگشت به جاهلیت قبل از اسلام با آن مشابهت داشت؛ در واقع این دو، متمم یکدیگر بودند؛ به این معنی که از یکسو، با اسلام به معارضه پرداختند و خواستند که به نام ملت و وطن عربی و ترقی، قوم عرب را از چیزی که به او عزت و شرف بخشیده بود دور سازند و از سوی دیگر، اگر در جایی نمیتوانستند علائق دینی را نابود کنند آن را در جهت قشریت تفسیر کردند که وجودش مایهی بدبینی به اسلام شود و زیانی هم به قدرتهای استعماری نرساند و در خدمت ایشان باشد. ممکن است این مطلب را نقض بعضی مطالب دیگر این مقاله بدانند و بگویند که در یک جا گفتهام که ناسیونالیسم ساخته و پرداختهی سیاست و سیاستبازان نیست و همه چیز بر طبق طرح قدرت و مؤسسات سیاسی غرب به وجود نمیآید، اما از همانجا گفتم که سیاست از همه چیز به نفع خود بهرهبرداری میکند و البته تمهیدات سیاسی جای انکار ندارد. من منکر نشدهام که سیاستبازان قدرتمند، احزاب و گروهها و گروهکها و حتی مذهب قلابی درست میکنند.روشنفکران ناسیونالیست عرب، چنانکه گفتیم وجه وحدت ملی را اشتراک در زبان و تاریخ دانستند. اشتراک در زبان و تاریخ مایهی اتحاد است، اما زبان تهی شده از تفکر و همزبانی، لفظ و صورت است؛ و مگر این زبان انگلیسی که در همه جای دنیا بدان تکلم میکنند مایهی وحدت و اتحاد شده است! در مورد اشتراک در تاریخ هم توجه کنیم که چیزی به نام تاریخ عرب وجود ندارد و گذشتهای که امثال ساطعالحصری آن را بر طبق پندارهای خود تفسیر میکنند تاریخ نیست؛ بلکه اوهام و خیالاتی است که به اقوام عرب القاء شده است و میشود و در ایشان رخوت و سستی و احیاناً پرمدعایی و غوغاگری به وجود میآورد. ناسیونالیسم عرب، طبل بلند بانگی است که باطنش خالی است و از آثار انحطاط در میان اقوام عرب است و این انحطاط را تشدید خواهد کرد. ناسیونالیسم عربی حتی تیغ کُند نهضتهای ضداستعماری محلی و منطقهای در کشورهای عربی و در میان اقوام عرب را کُندتر و بیاثرتر میکند. در این ایدئولوژی پریشان، از اعراب دعوت میشود که از هرچه در زندگی بشر عزیز و جدی است رو بگردانند و برای قبول استیلای غرب متحد شوند؛ اما با هر اتحادی که محور آن توجه به حق و مقابله با ظلم باشد، مخالفت میشود. وضع کشورهای عربی در مقابل صهیونیسم و انحطاط ناسیونالیسم عربی و مظاهر آن در وجود امثال میشل عفلق و حزب بعث عراق، گواه این مدعاست.ناسیونالیسم و هیچ ایسم دیگری «حَبْلُ المَتین» نجات بشر نمیتواند باشد و علیالخصوص ناسیونالیسم جاهلی، از ابتدا و همواره، آلت فعل استعمار و استکبار بوده است.أنّ هذه امّتُکم امّه واحدهً و أنَا ربُّکم فاعْبدون. ـ انبیاء: ۹۲.در دین مبین اسلام، وجه وحدت، فطرت انسانی و پرستش و طاعت خدای یگانه است و هر کس فطرت را به چیزی جز حقپرستی برگرداند و اسلام را به قوم خاصی اختصاص دهد اولاً صریح بعضی آیات و کلمات الهی را منکر شده است؛ زیرا در اینکه انتساب به هیچ قوم و طایفهای در اسلام مایهی شرف و امتیاز نمیشود و خطاب «قولو لا اله الاّ الله تُفْلِحُوا» خطاب به همهی مردمان است، شکی وجود ندارد و نیاز به آوردن دلیل نیست؛ ثانیاً اگر کسی یا کسانی اسلام را از شئون فرهنگ یک قوم بدانند دیانت را منکر شده و آن را از امور اجتماعی یا ناشی از استعدادهای یک قوم دانستهاند. در ناسیونالیسم عربی، نه فقط اسلام را به قوم عرب نسبت میدهند، بلکه آن را از آثار عربیّت و شأنی از فرهنگ عربی میشمارند.قوم عرب و زبان عربی، قوم و زبان شریفی است و در شرف آن همین بس که قرآن به زبان عربی نازل شده و محمد مصطفی(ص) از قوم عرب است؛ اما شرف محمد(ص) و قرآن در عرب بودن و عربی بودن نیست، بلکه شرف و عزت عرب و عربی به این است که قرآن عربی است و محمد(ص) عرب است. در ناسیونالیسم عرب این قضایا را معکوس میکنند و با این فریب میان مسلمانان تفرقه میاندازند.اکنون ناسیونالیسم عربی، سمّ مهلک برای مسلمانان و اعراب است؛ زیرا اولاً مطالب آن آوردهی غرب و مقَتَبس و مأخوذ از افکار شرقشناسان اروپایی و در نتیجه تقلیدی است. ثانیاً مشغولیت زائد برای گروههای روشنفکر عرب و اسباب تفرقهی خاطر و نگرانی و تشویش و گمراهی مردم سادهی عرب است که به زبان و عادات و آداب خود تعلق داشته و فریب کسانی را میخورند که به دروغ، خود را مدافع زبان و عادات و آداب قومی عرب میدانند. ثالثاً این ناسیونالیسم از ابتدا در مقابل اسلام و مسلمانان بوده و اکنون هم مانع اتحاد مسلمانان و باعث تفرقه ایشان است. رابعاً ناسیونالیسم عربی بهجای اینکه مردم را به مبارزهی ضداستعماری و ضداستکباری دعوت کند، ایشان را به رؤیای زمان جاهلیت میبرد و عصبیتهای قومی را در ایشان زنده میکند. خامساً ناسیونالیسم عربی در دفاع از عربیت به قدرتی که حقیقتاً قومیت و زبان و حیثیت اعراب را مورد تعرض قرار داده است کاری ندارد و حتی به آن وابسته است؛ بلکه اسلام را مانع بزرگ اتحاد ملی عربی میشناسد. اینها یکبار اسلام را متعلق به عرب میدانند و بار دیگر آن را مانع وحدت اعراب میشمارند! اسلام چگونه مانع وحدت اعراب میشود؟ اسلام، در حقیقتِ خود موجب تفرقه نمیشود؛ مگر آنکه عبارت حضرات را به صورتی که در نیت دارند بیان کنیم که در این صورت متوجه میشویم که البته اسلام با وحدتی که منظور ایشان است موافقت ندارد. آنها میخواهند زیر پرچم قدرت شیطانی و استکباری غرب و در عالم غربزدگی و تقلید از غرب متحد شوند. اسلام نه فقط با این اتحاد و وحدت خیالی یا با این بازی تبلیغاتی و هیاهوی استعماری موافق نیست، بلکه چنین اتحادی غیرِممکن است. ناسیونالیسم عربی میخواهد اقوام عرب را تحت استیلای فرهنگی و نظامی و سیاسی و اقتصادی و فکری غرب نگاه دارد و مگر مردم میتوانند در تحت رِقیّت متحد باشند و مگر قیدِ رقیت مایهی وحدت و اتحاد میشود؟هر کس مسلمان است و به اسلام تعلق دارد، باید به این خطر بزرگ عالم اسلام و عرب توجه کند. عربیت و فارس بودن و ترک بودن و کرد بودن، به یک اعتبار، امر واضحی است: عرب و فارس و ترک و کرد هستند و زبان و آداب خاص دارند و کسی نمیتواند یا نباید به زبان و آداب یک قوم به نظر تحقیر و بیاعتنایی بنگرد؛ اما سوءاستفادهی سیاسی از این معنی چیز دیگری است. زبان و ادب ایرانی و عربی و... هست و مهم است، اما سیاست عربی و سیاست ایرانی و به طور کلی سیاست قومی وجود ندارد و استقلال از قدرتهای شیطانی با تربیت آدم مستقل ممکن میشود. ولی به هرحال در این چند سالهی اخیر، کسانی عَلَم حرمت زبان و فرهنگ قومی برداشتهاند، که خود پروردهی فرهنگ اروپایی بودهاند و متعهدترینِ ایشان مادهی ادب و فرهنگ غربی را در صورت و قالب زبان و فرهنگ قومی ریختهاند و ترکیب ناسازی پرداختهاند که جز ثمره تلخ درماندگی و پریشانی و بیوطنی، حاصلی نداشته است.منبع: وبسایت سوره اندیشه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]
صفحات پیشنهادی
هفته وحدت از مسائل استراتژیک نظام و انقلاب اسلامی است
سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۳ ۴۰ مدیرکل تبلیغات اسلامی استان قم گفت هفته وحدت از مسائل استراتژیک نظام و انقلاب اسلامی است به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم حجتالاسلام والمسلمین عباس اسکندری در جلسه پرسنلی این اداره کل با گرامیداشت هفته وحدت اظهار کرد حضرت امام خمجریانهای اسلامستیز قصد برهم زدن وحدت را دارند
سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۰۹ ۲۱ معاون فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت استکبار جهانی و جریانهای اسلامستیز قصد برهم زدن اتحاد مسلمانان را دارند و این نشان از اهمیت این اندیشه است به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم حجتالاسلام والمسلمین روستاآزابیستوهشتمین کنفرانس وحدت اسلامی برگزار میشود
شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۰ ۱۵ بیستوهشتمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی با موضوع امت واحده اسلامی چالشها و راهکارها از ۱۷ الی ۱۹ دیماه برابر ۱۵ تا ۱۷ ربیعالاول و با حضور جمع زیادی از متفکران و اندیشمندان مسلمان از کشورهای مختلف جهان برگزار خواهد شد به گزارش گروه دریافت خبر خبرتشریح برنامههای کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی
شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۶ ۳۵ بیستوهشتمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی با موضوع امت واحده اسلامی چالشها و راهکارها از هفدهم تا نوزدهم دی ماه مصادف با پانزدهم تا هفدهم ربیعالاول برگزار میشود به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا آیتالله محسن اراکی درهیچ وحدتی بدون معرفت صورت نمیگیرد/ وجود داعش باعث شد ما به وحدت برسیم -
آیت الله غرویان هیچ وحدتی بدون معرفت صورت نمیگیرد وجود داعش باعث شد ما به وحدت برسیم شناسهٔ خبر 2456156 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۰۹ ۳۴ دین و اندیشه > اندیشمندان عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه گفت هیچ وحدتی بدون معرفت صورت نمی گیرد مقدمه وحدت معرفت و آگاهی و مطالعه امردم در اجرای قانون امر به معروف نقش اساسی دارند -
نشست معاونين ستاد احياء امر به معروف و نهی از منکر مردم در اجرای قانون امر به معروف نقش اساسی دارند شناسهٔ خبر 2451928 دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۶ ۳۰ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی دبير كل ستاد احياء امر به معروف و نهی از منكر با بيان اينكه نقش تشكل های مردمی محوری است گوحدت اشاره شده در قرآن کاملا امکان پذیر است -
مهدی فیض وحدت اشاره شده در قرآن کاملا امکان پذیر است شناسهٔ خبر 2454011 شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۰ ۲۳ دین و اندیشه > قرآن و متون دینی رئیس همایش وحدت اسلامی چالش ها و فرصت ها از دیدگاه قرآن گفت آیه ۶۴سوره آل عمران همه پیروان کتاب های آسمانی را به وحدت دعوت کرده که تحقق این خوبرگزاری جشن میلاد پیامبر(ص) در بیستوهشتمین کنفرانس وحدت
کنفرانس وحدت اسلامی برگزاری جشن میلاد پیامبر ص در بیستوهشتمین کنفرانس وحدت جشن میلاد پیامبر اعظم ص و مراسم روز جهانی رسول مهربانی روز ۱۸ دیماه یعنی دومین روز کنفرانس وحدت اسلامی از سوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی برگزار میشود به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز همزمان با برگتعامل با اهل سنت برای گسترش تشیع نیست /سیره ائمه بهترین الگوی وحدت -
یادداشتی از حجت الاسلام مسائلی تعامل با اهل سنت برای گسترش تشیع نیست سیره ائمه بهترین الگوی وحدت شناسهٔ خبر 2460003 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۳ ۵۶ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی سیره عملی و رفتاری ائمه شیعه در موضوع وحدت بهترین الگو برای شیعیان است رفتاری که موجب مینشست «نقش روحانیت در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» برگزار شد
چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۳ - ۲۰ ۵۰ نشست هم اندیشی نقش روحانیت در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برگزار شد به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این نشست از ساعت 18 در مدرسه امام خمینی ره قم برگزار شد در ابتدای این نشست گزارشی از فعالیتهای دبیرخانه حوزووحدت دغدغه پیشوایان شیعه و در رأس آنان امام علی(ع) است -
معرفی کتابهای وحدت مذاهب اسلامی 1 وحدت دغدغه پیشوایان شیعه و در رأس آنان امام علی ع است شناسهٔ خبر 2460018 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۵ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی کتاب پیشوایان شیعه پیشگامان وحدت تحقیقی است با هدف نیل به این رسالت که نشان دهد مسئله وحدت نه مزندگی همراه با وحدت مسلمانان باعث شکوفایی جامعه اسلامی میشود
چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۶ یک کارشناس مسائل دینی گفت زندگی در سایه وحدت مسلمانان همه نقشههای دشمنان را از بین برده و باعث رشد و شکوفایی امت اسلامی خواهد شد حجتالاسلام علی آقامحمدی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه زنجان با بیان اینکه باید قرآننقش شش واقعه در تعیین زمان وفات پیامبر(ص) |اخبار ایران و جهان
نقش شش واقعه در تعیین زمان وفات پیامبر ص تعيين روز عرفه كه نهم ذىحجه است مى تواند ما را در تشخيص دقيق تاريخ وفات پيامبر ص كمك نمايد و اين يكى از شاخصه هاى مهم اين بحث به شمار مى آيد چون نظر مشهور و معروف اهل سنت بلكه اجماع آنان بر اين است كه عرفه روز جمعه بوده است کد خبر ۴۵۹۹همایش «وحدت اسلامی» در بمبئی برگزار میشود -
همایش وحدت اسلامی در بمبئی برگزار میشود شناسهٔ خبر 2453493 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۰ ۳۸ دین و اندیشه > اسلام در جهان همایش وحدت اسلامی به همت خانه فرهنگ ايران با حضور جمعی از علماء و اندیشمندان مسلمان هند ۱۲ دیماه در بمبئی برگزار میشود به گزارش خبرگزاری مهر همزمان با فرکریستین بنو: وحدت مسلمانان به میزان عقل و آگاهی آنهاست
جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۳ - ۲۰ ۵۹ یک پژوهشگر حوزه قرآن و فلسفه اسلامی گفت فرصتها برای درک وحدت همان آگاهی و دوری از امیال نفسانی مثل خودشیفتگی و خودپرستی است که انسانها باید از آن دور شوند به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا پروفسور کریستین بنو در همایش وحدمولوی عبدالحلیم: تقوا، انسان را از دوگانگی دور و به وحدت میرساند
جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۳ - ۲۰ ۴۵ مفتی سیستان و بلوچستان گفت جهان اسلام امروز بیش از هر روز دیگری نیازمند وحدت و یکپارچگی است اگر یکپارچه شویم میتوانیم آن عبادتی که مدنظر خداوند است را محقق کنیم و اگر میخواهیم دچار دوگانگی نشویم باید تقوا داشته باشیم به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگبرگزاری جشن میلاد پیامبر اعظم(ص) و بیست و هشتمین کنفرانس وحدت اسلامی -
برگزاری جشن میلاد پیامبر اعظم ص و بیست و هشتمین کنفرانس وحدت اسلامی شناسهٔ خبر 2453982 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۳ ۲۸ دین و اندیشه > اسلام در جهان بیست و هشتمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی با موضوع امت واحده اسلامی چالش ها و راهکارها از ۱۷ الی ۱۹ دی ماه در تهران برگزار می-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها