واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یک نویسنده:
نسل اول انقلابی میراثدار افرادی مانند آیت الله طالقانی هستند
شناسهٔ خبر: 2453778 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۹
دین و اندیشه > اندیشکده ها
فروغ پارسا در نشست «طالقانی، زندگی و شیوه قرآنی» گفت: نسل اول انقلابی میراثدار افرادی مانند طالقانی هستند، کسی نمیتواند نقش طالقانی را نادیده بگیرد. به گزارش خبرنگار مهر، دکتر فروغ پارسا عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست نقد و بررسی کتاب «طالقانی، زندگی و شیوه قرآنی»، گفت: حرف من معطوف به ماهیت کتاب است و از دو بخش تشکیل میشود. به اعتقاد بنده این کتاب برای این است که اندیشه بشری را تنویر کند و برای روشن شدن نسل جوان است. این کتاب تلاشی برای پردهبرداری از حقیقت بوده است.وی یادآور شد: آنهایی که هم نسل ما بودهاند، میدانند که دینداری و تقید به اسلام و قرآن تا چه اندازه منزوی و غریب بود. در آن دوران قرآن و اندیشههای قرآنی بسیار منزوی بودند. در صورتی که اکنون این گونه نیست. شما هر رسانه و یا تلویزیون را که نگاه میکنید، یک روحانی در حال وعظ است. در صورتی که در روزگار ما معدود اندیشمندان و دینداران بودند که برای تبلیغ اندیشههای قرآنی و اسلامی فعالیت میکردند. اگر کسی وارد این عرصه میشد، باید از همه چیز خود دست میکشید. در این دوران طالقانی از شمار قلیل این افراد بود.وی گفت: در دوران استبداد سیاه افراد معدودی مانند مجاهد نستوه آیت الله طالقانی بودند که موفق شدند جمع کثیری از دانشجویان و جوانان را مجذوب قرآن و اسلام کنند.وی با اشاره به اینکه نسل اول انقلابی میراثدار افرادی مانند طالقانی هستند، گفت: تا زمانی که نسل اول انقلابی مانند دکتر آئینهوند زنده هستند، کسی نمیتواند نقش طالقانی را نادیده بگیرد. همانطور که مستحضرید برخیها میخواهند نقش روشنفکران دینی مانند بازرگان و طالقانی را کمرنگ کنند.دکتر پارسا در ادامه سخنانش با اشاره به پرسش دکتر مولایی که هدف نوشتن این کتاب بوده است، چه بوده است؟ گفت: به نظرم شناختن و نشان دادن نقش طالقانی، هدف این کتاب بوده است و آقای خوشمنش با جسارت وارد این عرصه شدند. کاری که رسانههای ملی باید انجام میدادند، ایشان انجام دادهاند.وی در بخش دوم صحبتهایش گفت: بخش دوم صحبتهای من، در مورد محتوای کتاب است. من در تحقیقاتم نشان دادهام که همواره مفسر از اوضاع سیاسی و فرهنگی خودش متاثر است و در هر دورهای پارادایم معرفت دینی خاصی حاکم است که عالمان دینی در آن پارادایم فکر میکنند و متاثر از آن پارادایم هستند. نویسنده سعی کرده است که طالقانی را متاثر از پارادایم زمان خودش نشان دهد.پارسا در ادامه افزود: نویسنده سعی کرده است یک هماهنگی بین زمان طالقانی از نظر داخلی و جهانی ایجاد کند. در فصل اول ایران و جهان که یک بخش مهم است، شرایطشان آمده است. البته هر چند روشهای متعارف در زندگینامهنویسی را به کار نبرده، اما نثر این کتاب، نثری زیباست چرا که وقتی دارید کتاب را میخوانید، احساس میکنید هم دارید تاریخ میخوانید و هم دارید یک رمان میخوانید.این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی گفت: در فصل سوم وقتی به سراغ تفسیر پرتویی از قرآن میرود، ما متوجه میشویم که در هر دورهای تفاسیر یک الگو واژههای معرفتی ..... را دنبال میکنند که در تفسیر خودشان به کار ببرند و آقای خوشمنش هم بر آنها تاکید کرده است. در سده چهاردهم مفسر توجه به مسائل عصری میکند. در این کتاب نشان داده شده که طالقانی به مسائل عصری توجه کرده است. مولفه دیگر استفاده اندک از روایات و تفسیر ایشان است. در صورتی که در تفسیرهای شیعی، مفسران بیشتر از روایات استفاده میکنند. اما در سده چهاردهم به دلیل محور قرار گرفتن عقل و گرایش به عقل، مفسران سعی میکنند از روایات استفاده کمتری کنند که طالقانی هم به آن میپردازد و در تفسیرش این گونه است.وی در پایان یادآور شد: شاید نقد این کتاب این است که ارتباط سنت تفسیری مرحوم طالقانی با پیشینیان را نشان نداده است. همان طور که میدانید این سنت تفسیری از سید جمال شروع شده و بازرگان و طالقانی از شاگردان ایشان این سنت را گرفته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]