تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845549165




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فلسفه ورزی و آسیب‌های آن در ایران -


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: چگونه فلسفه ورزی کنیم(۲۴)
فلسفه ورزی و آسیب‌های آن در ایران

فلسفه


شناسهٔ خبر: 2448887 پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۷
دین و اندیشه > اندیشمندان

یکی از ملزومات فهم فلسفی، آمادگی برای گفتگو است کسی که این آمادگی را در خود ندارد به نوعی جلوی فهم فلسفی خود را گرفته است. لازمه این گفتگو، حذف عواملی نظیر خودشیفتگی، پیش داوری، جمود و تعصب است. به گزارش خبرگزاری مهر، فلسفه ورزی را می توان به سه نوع فعالیت نسبت داد که عبارتند از: فعالیت برای فهم فلسفی، فعالیت برای نقد فلسفی و فعالیت برای زایش فلسفی. در جایی که سخن بر سر فهم فلسفی است منظور این است که چه کنیم تا منظور فیلسوف را از بیان یا نوشته آن بدانیم که واقعا چه گفته؟ چگونه گفته؟ برای چه کسی گفته؟ و چرا گفته است؟ بنابراین هنگامی فرد به درک نظر فیلسوف نایل می شود که بداند فیلسوف چه می گوید، چگونه می گوید، برای چه می گوید و چرا می گوید. این سخن بدین معنی است که فرد در صورتی می تواند متن فلسفی یا سخن فیلسوف را فهم کند که بداند فیلسوف در صدد انتقال چه بوده است، چگونگی بیان آن را بداند،  مخاطب او چه کسی یا کسانی بوده اند و چرایی این بیان را هم بداند. بنابراین فهم فلسفی را می توان این گونه تبیین کرد: فهمیدن گفتار و نوشتار فلسفی که دارای صبغه فلسفی است و به وسیله فیلسوف بیان شده است. فعالیت دوم نقد فلسفی است. یعنی بعد از آن که شخص دانست که فیلسوف چه گفته است. سخن او را درک کرد در خصوص صحت و سقم آن رد و یا قبول آن و نیز بازشناسی نقاط قوت و ضعف ٱن باید اقدام نمود. به بیان دیگر نقاط قوت آن را گرفت و نقاط ضعف آن را از اندیشه خود دور کرد. این نقد فلسفی طبعا پس از فهم فلسفی اتفاق می افتد. البته نه تنها در حوزه فلسفه که در سایر حوزه ها اغلب دیده می شود که نقد قبل از فهم صورت می پذیرد. مثلا شخصی کتابی نوشته یا مقاله ای یا مطلبی از فرد در جایی به چاپ رسیده، دیده می شود برخی از به اصطلاح منتقدین قبل از خواندن و فهم مطلب به نقد پرداخته اند و کما این که دیده و یا شنیده می شود که منتقد در صحبت هایش می گوید: البته من این کتاب را نخوانده یا دقیقا نخوانده ام اما از عنوان آن چنین بر می آید که... در حالی که نیک می دانیم لازمه نقد مطلب، فهم آن است. یعنی نمی توان سخن شخص را نقد قبول یا رد کرد مادامی که آن را فهم نکرده است.بنابراین فهم فلسفی مقدم بر نقد فلسفی است که البته این خود جدای از آن است. ناگفته نماند هستند کسانی که مطلب فلسفی را فهم می کنند اما قدرت نقد آن را ندارند و از اتخاذ موضع موافق یا مخالف با آن در می مانند و دلایل پذیرش یا عدم پذیرش آن را نمی دانند. علاوه بر فهم و نقد فلسفی فعالیت سومی وجود دارد که از آن زایش فلسفی یاد می شود و تفاوت آن در فهم و نقد فلسفی در این است که در دو فعالیت اخیر ما با قول و نظرهای فرد دیگری خارج از خودمان سر و کار داریم در حالی که در زایش فلسفی فرد شخصا باید فیلسوفی نماید و رای و نظر فلسفی ارائه کند و به تعبیری دیگر به تولید نظر و دانش جدید اهتمام ورزد و بر دیگران ارائه نماید. لازم است ترتیب این فعالیت ها را به لحاظ ظهور و بروز مد نظر داشت. از آن جا که بحث فعالیت سوم بیشتر در حوزه روانشناسی مطرح است یعنی ابداع که یکی از شاخه های روانشناسی ادراک است این مطلب بین خود روانشناسان محل نزاع و بحث است و اتفاق نظری بین آن ها وجود ندارد و شیوه هایی که فرد می تواند ابداع نماید و ابداع گر شود و نیز ارادی بودن و غیر ارادی بودن آن محل بحث است. یعنی این که چه چیزی در روان فرد اثر می گذارد که جرقه ای در ذهن فرد می خورد و پدیده ای نوظهور به ذهن خطور می کند بین روانشناسان اجماعی وجود ندارد و بنابراین به این مقوله پرداخته نمی شود.در خصوص فهم فلسفی که کمتر اقبال می شود و به نوعی باید گفت در دوران معاصر در کشور ما ضعف و سستی مشاهده می شود شاید می توان این گونه گفت که توجه به نیازهای معیشتی و به قول مزلو نیازهای فیزیولوژیکی مهمترین مسئله مبتلا به مردم است و تا این نیازها مرتفع نگردند فرد به سطوح بالاتر این سلسله مراتب عنایتی نمی نماید، بنابراین در اذهان مردم و افکار عمومی این نکته جاگرفته است که ما مسائل مهم تر از فلسفه و فلسفه ورزی داریم که ضروری است به آنان پرداخته شود. علت دیگری را که می توان به مورد قبلی افزود توجه برخی از افراد به دانش های نقلی است که معمولا برای پاسخ به مسائل مبتلابه، به آثار دیگران رجوع می شود و کمتر زحمت فکر کردن و به چالش کشیدن دیگران را به خود می دهند و این به نوعی آفت دیگری برای پرداختن به فلسفه و فلسفه ورزی می باشد. به این موارد می توان عادت به تنبلی و استفاده از نظرات دیگران را هم اضافه نمود که فکر کردن و نظریه پردازی درست نیاز به تلاش و زحمت دارد و به این علت کمتر از آن اقبال می شود. این ها وقتی با هم جمع می شوند برای خرد و خرد ورزی و فیلسوف  و فلسفه ورز جایی باقی نمی ماند و کارکردی برای آنها در جامعه باقی نمی ماند و مشاغل و موقعیت های دیگر به نوعی مهم تر از آن و در اولویت بالاتری قرار خواهد گرفت.گاهی در نظام تعلیم و تربیت به شاگردان باورانده می شود که اگر زمینه علمی مساعد است باید برای ادامه تحصیل در رشته های علوم و ریاضی سوق داده شوند تا در آینده به مشاغل پزشکی و مهندسی روی آورده شود. خانواده ها هم به این باور رسیده اند که پزشکی و مهندسی به مراتب از سایر حوزه های علمی مهم تر و مفیدتر است و درآمد آنها هم در ردیف های بالاتری قرار دارد و افرادی که از هوش بهره کمتری برخوردارند به علوم انسانی که فلسفه یکی از زیرمجموعه های آن است سوق داده می شوند. این تفکر معیوب با این توجیه نادرست منتج به این خواهد شد که حق پزشکان و مهندسان برخورداری از حقوق بالاتر و بهره فیلسوف از حقوق کمتر باشد. به عبارتی دیگر کمک و نقشی که این دو در حل و فصل مسائل مبتلا به جامعه دارند در قیاس با فیلسوف غیر قابل احصاء است. در هر جامعه ای که به نظر فیلسوفان در حوزه مسائل اجتماعی سیاسی اقتصادی اخلاقی و... وقعی گذاشته نشود و از نظریات آنها بهره گرفته نشود فیلسوفان به همین وضعی که هستند خواهند بود. اگر مثلا در حوزه سیاست در باب عدالت یا آزادی نظرات فیلسوفان خواسته شود و مورد استفاده قرار گیرد این فاصله های ایجاد شده بین علوم و دانشمندان مختلف کاسته خواهد شد. مشکل جدی که به چشم می خورد، روشن نبودن مرزهای ما بین بخش های مختلف فلسفه و بین فیلسوفان است و به آن می توانیم گرایش های اساتید فلسفه را به هر کدام از فیلسوفان اضافه کنیم. مثلا شخصی علاقه مند به افلاطون است و دیگری به کانت و سومی به لاک. گاهی کسی که افلاطون را می گوید نمی خواهد فلسفه افلاطون را تفهیم کند بلکه در صدد قبولاندن آن به شاگرد و مخاطبش است و آن که لاک را می گوید و یا کانت را نیز نمی خواهد آن را  تفهیم کند بلکه در صدد قبولاندن آن است. یعنی افلاطون ،لاک و کانت آنی نیست که می گوید بلکه آنی است که می خواهد و این اشکال می تواند به این شیوه وارد باشد. یکی دیگر از ملزومات فهم فلسفی، آمادگی برای گفتگو است کسی که این آمادگی را در خود ندارد به نوعی جلوی فهم فلسفی خود را گرفته است. لازمه این گفتگو، حذف عواملی نظیر خودشیفتگی، پیش داوری، جمود و تعصب است. با حذف این عوامل در گفتگو می توان سخن فرد مقابل را فهم نمود. چند نکته هم در فهم فلسفی موثر است. اولین نکته در باب عدم توانایی برای نقد فلسفی، تابو تلقی کردن نقد بخشی از فلسفه که با دین نسبت داشته یا حتی فلسفه اسلامی است چرا که فلسفه و نقد فلسفی را ناصواب و رویاروی هم فرض می کنند. این اصل حتی در کتاب مقدس مسیحیان دیده شده که می گفتند: اورشلیم را با آتن چه کار ؟یعنی وقتی ما کتاب مقدس را داریم نیازی به فلسفه که به‌زعم خودشان خواستگاه آن آتن است، نداریم. نکته دوم توسط برخی معلمین و اساتید فلسفه کم اطلاع دیده می شود که در سر کلاس به شاگردان و دانشجویان  خود اجازه نقد نمی دهند و به عبارتی دیگر نقد در کلاس فلسفه نامتعارف است و اگر احیانا نقدی هم پدید آید برای آن دانشجو مشکل ایجاد می شود و از جهتی چندان انگیزه ای برای نقد در دانشجو وجود ندارد.نکته دیگری که به موارد فوق می توان افزود این است که نقد فلسفی مستلزم آموزش تفکر انتقادی است که در هیچ کدام از مراحل آموزش ما علیرغم احساس نیاز به آن، آموزش داده نمی شود. بنابراین دانش آموزانی که در آینده دانشجویان ما خواهند شد نمی دانند که چگونه باید افکار و اندیشه ها را نقد کنند. در صورت آموزش این شیوه تفکر، دانش آموز می تواند معلم خود را و دانشجو استادش  و یا نظریات فلسفی فلاسفه مختلف را نقد کنند. اینها پاره ای از گرفتاری هایی است که حوزه فلسفه و فلسفه ورزی با آن روبرو است.غلامحسن پناهی، دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی  









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن