تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803205774




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره حاج آقا مجتبی تهرانی از پیاده روی اربعین -


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
خاطره حاج آقا مجتبی تهرانی از پیاده روی اربعین

حاج آقا مجتبی تهرانی


شناسهٔ خبر: 2440878 چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۳
دین و اندیشه > اندیشمندان

آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی که سخت دگرگون شده بود، سال بعد به اصرار ما برای سفر به عتبات آماده شد، همه مقدمات نیز انجام شد، اما ناگهان پیغام داد که : «منم که دیده به دیدار دوست کردم باز». به گزارش خبرگزاری مهر، دو سال پیش، چنین شبهایی بود که برای همیشه از میان ما پر کشید؛ حضرت استاد آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (قدس سره الشریف) را می گویم که در آستانه اربعین به جوار معشوق دیرینش شتافت و هر روز که می گذرد خلأ پر ناشدنی وجود مبارکش را بیشتر حس می کنیم. نمی دانم که از آن روز تا کنون چندین و چند بار در برابر این پرسش جانسوز جوانان و دانشجویان وامانده ام که با حسرتی بی پایان می پرسند: بدون او چه می توان کرد؟ خوشا به حالش که مصداق تام عمل به این توصیه امیر مومنان (ع) بود که می فرماید: با مردم چنان زندگی کنید که اگر ماندید پیرامون شمع وجودتان بگردند و اگر رفتید بر داغ فراقتان بگریند.
آخرین سال حضورش در اربعین بود که یکی از دوستان برای وداع به محضر ایشان رسید. او می خواست برای زیارت اربعین عازم کربلا شود. آمده بود تا ضمن خداحافظی دستورالعملی بگیرد. من نیز در محضر استاد بودم....تا شنید که او مسافر کربلاست، منقلب شد. با افسوس، آهی از نای جان برآورد و یاد سالهایی کرد که مقیم نجف بوده و در چنین ایامی پیاده به سوی حرم امام حسین(ع) می شتافت. به راهپیمایی اربعین و آثار معنوی اش سفارش کرد و در ضمن گفته هایش به خاطره ای از گرفتن حاجت از این قدرت نمایی شیعی اشاره کرد:«یکسال از طریق کنار شط به کربلا می‌رفتیم. این طریق دو برابر مسافت جاده، اما با صفا بود، من و مرحوم آقاسید عبدالهادی (شیرازی) جلو می‌رفتیم و تعدادی از طلاب و معاریف هم پشت سر ما در حرکت بودند. تقریباً یک ساعت به غروب بود که در راه، زنی از عشایر جلو ما را گرفت و برای پذیرایی و استراحت به درون میهمان‌خانه‌اش (که مُضیف می‌نامند) دعوت کرد. آقاسید عبدالهادی که اهل نجف هم بود، تشکر کرد (تا بتوانیم راه بیشتری طی کنیم). اما آن زن اصراری بی اندازه کرد. وقتی ایشان دوباره نپذیرفت، عصبانی شد و شروع به پرخاش کرد!زن عرب ناگهان و درحالی که عصبانی بود، مرا بغل کرد تا به زور به سمت مُضیف ببرد و شوهرش را هم به کمک صدا زد!» استاد در حالی که چهره اش گلگون و برافروخته تر شده بود، ادامه داد: «بالاخره چاره‌ای نبود و با همراهان به مُضیف آن‌ها رفتیم که با سَعَف و نی ساخته بودند و خیلی هم کوچک بود؛ به طوری که مجموع ما که حدود 20 تا 25 نفر بودیم، شب به سختی خوابیدیم. به هر حال شوهر آن زن دلیل اصرارشان را که یک نذر بود توضیح داد و گفت: ما چندین سال است که ازدواج کرده ولی بچه‌دار نشده ‌بودیم. پارسال به کربلا رفتم؛ به حرم (حضرت) عباس؛ و به او گفتم: اگر در سال بعد بچه‌دار باشیم، زائرانِ برادرت را پذیرایی می‌کنم و حالا بچه‌دار شده‌ایم. آن مرد رفت و نوزادشان را آورد و ما دیدیم. آن زن و شوهر خیلی هم فقیر بودند. یک گوسفند بیشتر نداشتند. آن مرد همان گوسفند را هم ذبح کرد و درسته پخت و سر سفره آورد...»آن پیر فرزانه که سخت دگرگون شده بود، سال بعد به اصرار ما برای سفر به عتبات آماده شد، همه مقدمات نیز انجام شد، اما ناگهان پیغام داد که : «منم که دیده به دیدار دوست کردم باز». او رفت، و اینک همه ما در هر گامی که برای زیارت اربعین به سوی کربلا برمی داریم، به یاد او هم زمزمه می کنیم که:« اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ؛ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ؛ اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ؛ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ ...»* *نوشته دکتر محسن اسماعیلی، برگرفته از سایت شخصی وی.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن