واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
معرفي كتاب الشريعة نويسنده: قاسم جوادي يكى از كتابهاى حديثى اهل سنت، كتاب الشريعة نوشته امام ابى بكر محمّد بن حسين اُجُرى (280 ـ 360 ق) است. اين كتاب با تحقيق وليد بن محمد بن نبيه سيف الناصر، همراه با مقدمه و ارجاعات شيخ عبد القادر الارنووط و عاصم بن عبداللّه القريوى در موسسه قرطبه در سال 1417 ق در مكه مكرمه به چاپ رسيده است.كتاب مجموعه 2129 روايت را در خود جاى داده و در موضوعات مختلف، از مباحث اعتقادى گرفته تا مباحث مربوط به خلفا و فضايل صحابه، رواياتى را گرد آورده است. هدف از اين نوشته، ضمن معرفى اجمالى مولّف و كتاب، پرداختن به مطالب مربوط به اهل بيت پيامبر در اين كتاب است.نويسنده[1] ملقّب به اُجرى و منسوب به دَرُبِ الاجُرْ از محلات بغداد است كه بسيارى از اهل علم ساكن آن بودهاند؛ امّا برخى گفتهاند منسوب به اجر، يعنى همان گِل پخته است. وى قبل از سال 330 در بغداد ساكن بوده است و در همان سال جهت زيارت عازم مكّه مىشود و از خداوند مىخواهد كه اقامت در مكّه را روزى او كند. وى از آن تاريخ تا سى سال بعد، يعنى تا هنگام فوت خود، در مكّه ساكن مىشود. طبق گفته زركلى، او در كتاب الشريعة از حدود هشتاد نفر از مشايخ، حديث نقل نموده است. و بسيارى نظير ابراهيم بن اسماعيل بن جعفر بن محمّد القاضى، ابو جعفر الحسنى المكى، نيز قاضى الحرمين، و احمد بن عبداللّه بن احمدابو نعيم الاصفهانى الحافظ از او حديث نقل كردهاند. بسيارى از علما در وصف او مطالبى آوردهاند كه به پارهاى از آنها اشاره مىكنيم.کلام علما حول نویسنده الشریعةخطيب بغدادى: كان ثقة صدوقاً ديّناً وله تصانيف.ابن البنا: كان اماماً ناصحاً و ورعاً صالحاً و كلامه نيّراً واضحاً.ابن خلكان: صنف في الفقه والحديث كثيراً و كان صالحاً عابداً.ياقوت الحُموى: الفقيه الشافعى كان ثقة صنف تصانيف كثيرة حدث ببغداد.عقیده نویسنده الشریعةاو در روش و عقيده سلفى مىانديشيده است. برخى مذهب فقهى وى را شافعى دانستهاند، دستهاى نيز او را مالكى و برخى ديگر حنبلى شمردهاند.تأليفاتدر منابع گوناگون به حدود 43 كتاب از نوشتههاى اُجُرى اشاره شده است.عناوين برخى از آنها به اين شرح است:1 . اخلاق حملة القرآن 2 . احكام النساء 3 . اخبار عمر بن عبد العزيز 4 . اخلاق العلماء 5 . ادب النفوس 6 . الاربعين 7. الامر بلزوم الجماعة 8 . كتاب اهل البر و التقوى 9 . كتاب اوصاف الشيعة.كتاب الشريعةمولّف در اين كتاب، مسائل اعتقادى را به شيوه اهل سنّت و حديث ذكر كرده و بخشى را هم به فضايل پيامبر و صحابه اختصاص داده است. وى همچنين به ردّ انديشههاى اهل بدعت و نقد آراى برخى از فرق مسلمين پرداخته است.در بخش دوم كتاب روايات فراوانى درباره اهل بيت پيامبر ذكر شده است.جلد اولدر جلد نخست كتاب، يك باب (ص149ـ 153) به شهادت امام على(علیه السّلام) اختصاص دارد و هفت روايت در آنجا ذكر شده است.در اين هفت روايت، بياناتى از خود امام على(علیه السّلام) نقل شده است؛ نظير سخن معروف آن حضرت در برابر جمله «لا حكم الاّ للّه» خوارج كه حضرت فرمود: كلمه حقى است كه از آن اراده باطل شده است.در اين باب از پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم رواياتى نقل شده است كه حضرت در آنها ويژگيهاى خوارج را بيان فرموده است.جلد سومدر جلد سوم، بخشى هم (ص 192 ـ 272) مربوط به امام على(علیه السّلام) است.عناوين ابواب اين بخش چنين است:1 . باب ذكر جامع مناقب على بن ابىطالب ـ رضى اللّه عنه ـ 2 . باب ذكر محبّة اللّه عزوجل و رسوله لعلى بن ابى طالب 3 . باب ذكر منزلة على ـ رضى الله عنه ـ عند رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بمنزلة هارون من موسى 4 . باب ذكر قول النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) من كنت مولاه فعلى مولاه و من كنت وليه فعلى وليه 5 . باب ذكر دعاء النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لمن والى على بن ابى طالب و تولاه و دعائه به على من عاداه 6. باب ذكر عهد النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) إلى على ـ رضى الله عنه ـ انه لا يحبه الاّ موءمن و لا يبغضه الاّ منافق 7.باب ذكر من اعطى على بن ابىطالب من العلم و الحكمة 8 . باب ذكر دعاء النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لعلى ـ رضى الله عنه ـ بالعافية من البلاء مع المغفرة 9 . باب امر النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لعلى ـ رضى الله عنه ـ بقتل الخوارج و ان الله عزوجل اكرمه بقتالهم 10 . باب ذكر مقتل امير الموءمنين على بن ابى طالب ـ رضى الله عنه ـ و ما اعد الله الكريم لقاتله من الشقاء في الدنيا و الاخرة 11 . باب ذكر ما فعل بقاتل على بن ابى طالب ـ كرم الله وجهه ـ .در همين بخش، صفحات 273 تا 290 نيز به حضرت زهرا(علیها السّلام) اختصاص دارد. ابواب مربوط به حضرت زهرا اين چنين است:1 . فضائل فاطمه ـ رضى الله عنها ـ 2. با ب ذكر قول النبى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) أنّ فاطمة ـرضى الله عنها ـ سيدة نساء العالمين 3. باب ذكر اكرام النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لفاطمة ـرضى الله عنها ـ و عظم قدرها عنده 4. باب غضب النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لغضب فاطمة ـرضى الله عنها ـ 5. باب ذكر تزويج فاطمة لعلى بن ابى طالب ـ رضى الله عنهما ـ 6. باب ذكر فضل فاطمة ـ رضى الله عنها ـ في الاخرة على سائر الخلائق.مولّف در بخش بعدى (ص 298 ـ 327) به بيان مطالبى درباره امام حسن و امام حسين ـ عليهما السلام ـ پرداخته است.عناوين ابواب اين بخش عبارتند از:1 . كتاب فضائل الحسن و الحسين ـرضى الله عنهما ـ 2 . باب ذكر قول النبى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) الحسن و الحسين سيّدا شباب اهل الجنة 3 . باب شبه الحسن و الحسين ـرضى الله عنهما ـ برسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) 4.باب ذكر محبّة النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) للحسن و الحسين ـ رضى الله عنهما ـ 5 . باب حثّ النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) امّته على محبّة الحسن و الحسين و ابيهما و امّهما ـ رضى الله عنهم اجمعين ـ 6 . باب قول النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) للحسن و الحسين ـ رضى الله عنهما ـ هما ريحانتاى من الدنيا 7.باب ذكر حمل النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) للحسن و الحسين ـ رضى الله عنهما ـ على ظهره في الصلوة و غير الصلوة 8 . باب ذكر ملاعبة النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) للحسن و الحسين ـ رضى الله عنهما ـ 9 . باب ذكر اخبار النبى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) عن صلاح المسلمين بالحسن بن على ـ رضى الله عنهما ـ 10 . باب ذكر اخبار النبى بقتل الحسين ـ رضى الله عنه ـ 11 . باب ذكر النوح الجنّ على الحسين ـرضى الله عنه ـ 12 . باب في الحسن و الحسين ـ رضى الله عنهما ـ من احبّهما فللرسول يحبّ و من ابغضهما فللرسول يبغض.در بخش بعدى چند باب (ص 328 ـ 338) به حضرت خديجه اختصاص يافته است.1 . فصل فضائل خديجة امّ الموءمنين ـ رضى الله عنها ـ 2 . باب ذكر تزويج النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بخديجة ـ رضى الله عنها ـ و ولدها منه 3 . باب ذكر غضب النبى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) لخديجة ـ رضى الله عنها ـ و حسن ثنائه عليها 4 . اخبار النبى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) أنّ خديجة ـ رضى الله عنها ـ لسيدة نساء عالمها 5.باب بشارة النبى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) للسيدة خديجة ـ رضى الله عنها ـ بما اعد الله عزّوجّل لها في الجنة.مولّف سپس در بخش ديگرى به بيان جامع فضايل اهل بيت مىپردازد و در اين قسمت داستان معروف اصحاب كساء را مىآورد. وى همچنين به اين مطلب اشاره مىكند كه آيه «إِنمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» درباره امام على(علیه السّلام) و حضرت زهرا(علیها السّلام) و حسنين(علیهما السّلام) است و اينان همان كسانىاند كه خداوند به پيامبر دستور داد كه در جريان مباهله همراه پيامبر شركت كنند؛ نويسنده در بخشى جداگانه، در شأن نزول آيه تطهير هشت روايت ذكر مىكند. در يكى از اين روايات چنين آمده است: پيامبر به حضرت زهرا(علیه السّلام) مىفرمايد: شوهرت و دو فرزندت حسن و حسين را بخوان. حضرت زهرا(علیه السّلام) آنها را مىخواند. سپس وقتى همگى به غذاخوردن مشغول مىشوند، آيه تطهير نازل مىگردد. پيامبر آنها را با كساء مىپوشاند و مىگويد: خداوندا، اينان اهل بيت منند. پليدى را از آنها دور كن و آنها را پاك بگردان.مؤلّف در ادامه به اين مطلب مىپردازد كه پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمان داده است كه امّت به قرآن و سنّت و نيز به محبّت اهل بيت(علیهم السّلام) تمسّك كنند.در اين بخش مفاد حديث ثقلين با مضامين متعدّدى نقل شده است كه ما به دو مورد از آنها اشاره مىكنيم:1 . انى قد تركت فيكم الثقلين احدهما كتاب الله عزّوجلّ و عترتى اهل بيتى، انظروا كيف تخلفوننى فيهما، انّهما لن يفترقا حتى يردا علىَّ الحوض.2 . إنّى اوشك ان ادعى فاجيب و إنّى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى؛ كتاب الله عزّوجلّ حبل ممدود من السماء إلى الارض و عترتى اهل بيتى و إنّ اللطيف الخبير اخبرنى انهما لن يفترقا حتى يردا علىَّ الحوض.البته در برخى از اين روايات به جاى «عترتى»، «سنّتى» آمده است.[1] . به نقل از مقدمه كتاب.برگرفته از: مجله علوم حديث، شماره 25. /خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1013]