تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):تقوای خدا پیشه کنید و دینتان را با ورع و تقوا حفظ کنید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845017098




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

موانع اخلاق‌ورزی از دیدگاه ملاصدرا


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
موانع اخلاق‌ورزی از دیدگاه ملاصدرا
پیروی از امیال و غرایز، ناشی از فقدان معرفت به عمل و محتوی واقعی قواعد و قوانین اخلاقی است. بر اساس نظریۀ تلازم معرفت و فضیلت، می‌توان گفت نتیجه معنای اول جهل، معنای دوم آن یعنی ضعیف شدن دستگاه عقل و ناکارآمدی آن در مقابل دستگاه جهل و قوای شهوت و غضب است.

خبرگزاری فارس: موانع اخلاق‌ورزی از دیدگاه ملاصدرا



بخش دوم و پایانی موانع تفکّر اخلاقی علّت اینکه در برخی مواقع، عملیات دقیق عقلی انجام نمی‌شود و انسان‌ها بر صورت‌های ذهنی خود پردازش دقیق عقلی انجام نمی‌دهند در چیست؟ به‌بیان‌دیگر علّت اینکه در برخی مواقع، شوق شهوانی بر شوق عقلانی غلبه یافته، خیر مظنون در چهرۀ خیر حقیقی جلوه‌گری کرده و در نتیجه، فعل به‌صورت غیراخلاقی از انسان صادر می‌شود در چیست؟ ملاصدرا چهار عامل را به‌عنوان موانع کمال و عامل صدور بی‌اخلاقی‌ها از انسان برمی‌شمارد: (صدرالدین شیرازی، 1376: 98 ـ 93) یک. قرار داشتن در مراتب ناقص نفس؛ به این معنا که نفس به‌جهت صباوت و ... هنوز به فعلیت نرسیده باشد مانند اینکه کودکان و ابلهان چون از قوّه به فعل نرسیده‌اند، نمی‌توانند در علم و عمل تلاش کنند و از درک حقیقت عاجزند. در بیان ایشان تصریح شده است که: همچون نفس کودکان که آیینۀ روح ایشان هنوز از تَه خاک و آب بدن بیرون نیامده و ... نفوس این ناقصان در کدورت و غفلت بدن مستغرق و مغمور گشته است. (همان: 93) این سخن نشان می‌دهد که از منظر صدرالمتالهین یکی از ملاک‌های بی‌اخلاقی، برخوردار نبودن از مرتبۀ نفس ناطقه و قرار داشتن در مرتبۀ نفس حیوانی و عقل هیولانی است؛ علّت بروز بی‌اخلاقی‌ها بدین جهت است که در مرتبۀ نفس حیوانی جنبه‌های عاطفی و احساسی نسبت به جنبه‌های عقلانی تسلّط بیشتری بر رفتارها داشته و تحقّق بیرونی رفتارها در خارج به شکل بی‌اخلاقی خواهد بود؛ چراکه در مرتبۀ احساسی و نه در مرتبۀ عقلانی انجام شده است. براساس مبانی اندیشۀ ملاصدرا می‌توان گفت، مراتب عقلانیت در انسان‌ها متفاوت بوده و انسان‌ها در تشخیص عمل حسَن از عمل قبیح، در مراتب مختلف وجود دارند. ملاصدرا به تفاوت بین فرد عاقل و فردی که به آن درجه از عقلانیت که حداقلِّ مراتب انسانیت است، اشاره کرده و می‌گوید: «افرادی که بهرۀ کمی از عقل دارند، با دانستن آثار شرب خمر باز هم اقدام به این امر می‌کنند اما اگر فردی که عاقل است از این آثار مطّلع شود، از شرب خمر امتناع خواهد ورزید هرچند منع شارع در این باب به او نرسیده باشد». (همو، 1981: 4 / 161) ازاین‌رو می‌توان گفت علّت نداشتن پردازش دقیق عقلی و در نتیجه ضد اخلاق عمل کردن، برخوردار نبودن از مرتبۀ لازم عقلانیت و برخوردار نبودن از مرتبۀ نفس ناطقه است. دو. حجاب‌ها؛ مقصود از حجاب‌ها موانعی نظیر حجاب مال، حجاب مقام، حجاب معصیت و گناه و ... است که نفسِ مستعد را از تکامل باز می‌دارد. ایشان به‌عنوان نمونه می‌گوید: «مثل کدورت معاصی و خبث نفس که به سبب بسیاری شهوات و فسوق در نفس می‌شود و مانع صفای دل و جلای روح می‌گردد و از تجلّی حق در دل مانع می‌شود». (همو، 1376: 94) انجام افعال قبیح، به‌طور پی‌در‌پی باعث ملکه شدن این افعال در وجود انسان و باعث حجاب گرفتن قلب شده، و در نتیجه، مرتبه به مرتبه انسان را در سیر نزول به‌سمت ضلالت سوق می‌دهد. ملاصدرا در جایی سبب نرسیدن عقل به مرتبۀ تشخیص را، اشتغال به اعمال قبیح دانسته و می‌گوید: «عمل قبیح، سبب عدم ادراک حقایق علمی و دقایق عملی می‌شود؛ چراکه فعل قبیح سبب انصراف از عالم قدس و رحمت، و ملازمت با عالم سفلی و شرّ می‌گردد.» (همو، 1381: 168) این بدین دلیل است که نفس با انجام هر فعلی در مرتبۀ همان فعل قرار می‌گیرد؛ مثلاً به هنگام اِبصار، بیننده می‌شود، به‌هنگام اِستماع شنونده و به هنگام ادراک، ملکی عقلانی می‌شود و هنگامی که چنین شد، هرگونه عمل قبیحی اثر خاص خود را بر نفس خواهد گذاشت. این به‌جهت «النفس فی وحدتها کلّ القوى» (همو، 1981: 8 / 221) است که براساس آن، نفس در عین وحدت و بساطت، در هر مرتبه از قوا، عین همان قوّه بوده و قوای ادراکی اعمّ از حسّی، خیالی، وهمی و عقلی مراتب گوناگون حقیقت نفس می‌باشند. ازاین‌رو ممارست بر افعال قبیح، قلب انسان را بیمار کرده و موجب تسلّط لشکریان جهل بر عقل و در نتیجه محروم شدن از پردازش دقیق عقلانی بر صور ذهنی خواهد شد. لذا، انسان قدرت تأمّل و اندیشیدن در باب اعمال خود را از دست داده و در سطح عقلانی عمل نخواهد کرد. سه. تقلید و تبعیت از جمع؛ مثل اعتقادات مقلّدان و متعصّبان که دل آنان را سدّ کرده و به‌مثابه سدّی در راه سلوک آنان واقع شده است. در برخی موارد رفتارهای انسان به‌صورت غیراخلاقی انجام می‌شود بدین‌جهت که فاعل آن به‌جهت تقلید از دیگران و بدون به‌کار گرفتن نیروی اندیشه و تأمل اقدام به انجام آن کرده است. انسان‌ها طبیعتاً تمایل به این ندارند که از جمع طرد شوند و از این جهت سعی می‌کنند رفتارهایشان مطابق با جمع بوده تا مقبول جمع واقع شوند؛ ازاین‌رو در خیلی از رفتارها به‌طور تقلیدی از جمع تبعیت می‌کنند هرچند آن رفتار غیراخلاقی باشد. اما باید دانست، اگرچه گرایش به نظر جمع و پذیرش دیدگاه‌های مشترک بین مردم، تا حدودی می‌تواند آدمی را در انتخاب رأی و نظرش یاری کند، اگر چنین اتکایی بدون پشتوانه عقلی باشد، وی را در رویارویی با پیامدهای آن، به تزلزل و انحراف می‌کشاند. ازاین‌رو، قرآن هم پیروی از اکثریت را بدون تفکر و تعقل جایز نمی‌داند و می‌فرماید: اگر از بیشتر کسانی که در این سرزمین هستند پیروی کنی، تو را از راه خدا باز می‌دارند و گمراه می‌سازند. (انعام / 116) مسئله «همرنگی با جماعت» که در عرف بیان می‌شود از همین قبیل است. انسان‌هایی که به تبع جمع رفتارهای خود را انجام می‌دهند دیگر به فکر درست بودن یا نبودن رفتار خود نیستند؛ چراکه در جماعت نوعی ابهام مسئولیتی رخ می‌دهد. مثلاً وقتی یک گروه به‌طور جمعیتی اغتشاش کنند و به خانۀ شخصی یورش برده و در حق خانواده‌اش ظلم کنند، هیچ‌یک از افراد به جدّ خود را مسئول نمی‌داند و از آن جهت که مسئولیت به جمع محوّل می‌شود، فرد نسبت به مهار نفس خود و انجام ندادن آن رفتار بی‌انگیزه شده و احساس مسئولیت چندانی نمی‌کند، لذا به تبع جمع مرتکب آن رفتار غیراخلاقی می‌شود. شخصیت‌گرایی نیز ازهمین قسم موانعی است که می‌توان به آن به‌عنوان نوعی از تقلیدهای کورکورانه و ناآگاهانه از دیگران که برخی انسانها دچار آن می‌شوند نگریست. یعنی، پذیرش بی‌چون و چرای بعضی از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های شخصیت‌های اجتماعی، علمی، سیاسی و غیره که هیچ مبنای علمی و عقلی و شرعی ندارد و تقلید کورکورانه از آنان، نتیجه‌ای جز محدود کردن قدرت تجزیه و تحلیل عقلی، انحراف و تزلزل در باورها و عقیده‌ها نخواهد داشت. چهار. مدخلیت جسم؛ (1) از بیانات ملاصدرا در مقدمۀ کتاب اسفار می‌توان فهمید که در نظر او، بی‌اخلاقی‌ها ناشی از مدخلیت جسم و قوای آن و سرگرمی و اشتغال نفس به بدن و خواسته‌های آن است و در مرتبۀ نفس حیوانی اتّفاق می‌افتد. دخالت جسم باعث تقویت قوای شهوانی و عرض اندام کردن آنها در مقابل عقل است. می‌توان گفت از منظر صدرالمتالهین، انسانی که در سطح عقلانی و اخلاقی رفتار نمی‌کند و به تعبیر ساده‌تر نسبت به ارزش‌های اخلاقی بی‌اعتنا است، به جهت این است که او هنوز در مراتب اولیۀ سیر صعودی بوده و تسلّط قوای جسمانی به او اجازۀ تفکّر اخلاقی و گام برداشتن در مسیر اخلاق نمی‌دهد. چنین فردی در واقع هنوز به مرتبۀ انسان بودن نرسیده؛ چراکه هنوز در مرحلۀ نفس حیوانی به سر می‌برد. به‌همین ‌جهت ایشان می‌گوید «انسان بالقوّه خلیفه الله است»؛ (صدرالدین شیرازی، 1376: 72) باید از استعدادهای عقلانی درونی استفاده کرده و این قوّه را به فعلیت برساند. انسان در ابتدای خلقت، در مرتبة عقل هیولانی است، (همو، 1981: 3 / 42) که استعدادِ یافتن حقایق و رسیدن به مقام خلافت الهی در ملک و ملکوت را داراست؛ او می‌تواند براساس حرکت جوهری تمام استعدادهای خود را به فعلیت برساند؛ یعنی به مرتبة عقل بالملکه، عقل بالفعل، و در نهایت عقل مستفاد برسد. (همان: 426) پس به مقتضای مدخلیت جسم، بی‌اخلاقی‌ها در جایی واقع می‌شوند که شهوت و غضب که با جسم اُنس و اُلفت بیشتری دارند بر بُعد عملی عقل تسلّط یابند. در جایی که شهوت و غضب حاکم است، عقل، حاکمِ معزول است و حکمِ او منشأ اثر نیست. با انزوای عقل از مصدر حاکمیت، خیال و فتاوای خیالی و وهمی در عمل انسان اثر می‌گذارد. (جوادی‌آملی، 1372: 247) شهوت و غضب بُعد عملی انسان را در حقیقت به اسارت می‌برد و به‌دنبال آن قوّۀ عمّالۀ انسان از عقل فتوی نمی‌گیرد. در این حال است که صحنۀ وجود انسان به مصداق کریمۀ «و جَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أ‌َنْفُسُهُمْ» (نمل / 14) درحالی‌که یقین نظری به بسیاری از حقایق دارد، به لحاظ عملی به عناد و مقابله و انکار آن برمی خیزد و از تصوّرات خیالی و وهمی اثر می‌پذیرد. تسلّط قوای شهوانی و غضبانی انسان را به غفلت فرو می‌برد و خداوند متعال فرمود: «أ‌ُولَٰئِکَ کَالْأ‌َنْعَام‌ِ بَلْ هُمْ أ‌َضَلُّ أ‌ُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ». (اعراف / 179) غفلت و ناآگاهی فرد را به ورطۀ حیوانیت و حتّی بدتر و گمراه‌تر از آن می‌کشاند. چه‌بسا انسان سالیان طولانی را در اثر اسارت قوّه‌ای خاص، گمان به نیکو بودن کار خود داشته باشد و حال آنکه در جهل مرکّب به سر برده و قوّه واهمه به‌جای عاقله بر او مسلّط شده است؛ قرآن چنین انسان‌ها را خاسرترین انسان‌ها دانسته و بیان می‌دارد: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأ‌َخْسَر‌ِینَ أ‌َعْمَالاً * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أ‌َنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً. (کهف / 104 ـ 103) مؤیدات قرآنی بیان شد که بنابر اندیشۀ صدرالمتالهین ساحت اندیشۀ انسان، ساحت عمل او را رقم می‌زند و عمده‌ترین ریشۀ بی‌اخلاقی‌ها در جهالت و غفلت، و علاج آن تفکّر است. جهت تأیید نظر ملاصدرا، برخی از آیات را که به بیماری‌های اخلاقی خاص اشاره کرده و ریشۀ آنها را در جهالت و ناآگاهی بیان نموده است را بررسی می‌کنیم: حسادت یکی از رذایل اخلاقی است؛ در آیات قرآن در باب حسادت برادران یوسف صدّیق نسبت به او از قول حضرت یوسف خطاب به برادرانش می‌گوید: «آیا دانستید با یوسف و برادرش (بنیامین) چه کردید، آن‌گاه که جاهل بودید». (یوسف / 89) در همین سوره بی‌بندوباری جنسی که یکی دیگر از رذایل اخلاقی محسوب می‌شود نیز ناشی از جهل دانسته شده است؛ «و إ‌ِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أ‌َصْبُ إ‌ِلَیْهِنَّ وَ أ‌َکُنْ مِنَ الْجَاهِلِین‌َ؛ (یوسف: 33) حضرت یوسف گفت: خدایا؛ اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، به آنها متمایل می‌شوم و از جاهلان خواهم بود.» در اینجا، جهل و نابخردی قرین با انحراف جنسی و فساد اخلاقی شمرده شده است. در سوره نمل جهل، سرچشمه فساد و انحراف دانسته شده؛ آنجا که لوط پیامبر بزرگ خدا به قوم منحرفش فرمود: «آیا شما به جای زنان از روی شهوت به سراغ مردان می‌روید؟ شما قومی نادانید». (نمل / 55) در سوره آل‌عمران در مورد جنگجویان اُحُد بیان شده است که: سپس به‌دنبال این غم و اندوه خداوند آرامش را به‌صورت خواب سبکی بر شما فرستاد که جمعی را فرا گرفت؛ اما جمع دیگری در فکر جان خود بودند آنها گمان‌های نادرستی درباره خداوند مانند گمان‌های دوران‌های جاهلیّت داشتند. (آل‌عمران / 154) سوءظن یکی از رذایل اخلاقی است که سرچشمه مفاسد بسیاری برای فرد و جامعه است و در این شریفه ناشی از جهالت و به اعمال جاهلان تشبیه شده است. همچنین در آیات قرآن جهل سرچشمه تعصّب و لجاجت به‌عنوان یکی دیگر از رذایل اخلاقی دانسته شده است؛ در سوره فتح تعبیری به چشم می‌خورد که نشان می‌دهد تعصّب کور مشرکان عرب در عصر پیامبر از جهل و نابخردی آنها سرچشمه می‌گرفت: «به‌خاطر آرید هنگامی را که کافران در دل‌های خود خشم و تعصّب جاهلیّت را قرار دادند». (فتح / 26) بی ادبی نیز ریشه در جهالت دارد، قرآن‌کریم کسانی را که نسبت به مقام والای پیامبر اسلام(صلی الله) احترام لازم را نمی‌کردند، می‌فرماید: «إ‌ِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أ‌َکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ؛ (حجرات / 4) کسانی که از پشت حجره‌ها(ی خانه‌ات) بلند صدا می‌زنند، اکثرشان نمی‌فهمند». اشاره به کسانی است که دائماً پشت در خانه پیامبر(صلی الله) می‌آمدند و بلند صدا می‌زدند: «یا محمد یا محمد اُخْرُجُ اِلیْنا؛ ای محمد، ای محمد! بیرون بیا». پیامبر(صلی الله) از بی‌ادبی و مزاحمت‌های پی‌درپی آنان، سخت آزرده‌خاطر بود ولی بر اثر حجب و حیا سکوت می‌کرد، تا اینکه آیه 4 سوره حجرات نازل شد که «أ‌َکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» به این معنا که این خلق و خوی زشت یعنی جسارت و بی‌ادبی غالباً از پایین بودن سطح آگاهی و جهالت سرچشمه می‌گیرد. قرآن‌کریم همچنین جهنّمیان را که بی‌شک از آن جهت که دارای اعمال زشت و اخلاق رذیله‌اند، جایگاهشان جهنّم است را افرادی نا آگاه و جاهل دانسته که لشکریان جهل بر آنها سلطه یافته و آنان را در غفلت فرو برده است. در سوره اعراف می‌خوانیم: به یقین گروه بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آفریدیم، آنها دل‌ها (عقل‌ها)یی دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند و) نمی‌فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی‌بینند؛ و گوش‌هایی که با آن نمی‌شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند، اینان همان غافلانند. (اعراف / 179) نفاق را نیز می‌توان از رذایلی دانست که قرآن صراحتاً ریشۀ آن را در جهالت معرفی کرده است. سوره حشر، اشاره به گروهی از یهود می‌کند (یهود بنی‌نضیر) که به‌سبب اختلاف و پراکندگی از مقابله با مسلمانان عاجز و ناتوان ماندند، می‌فرماید: «نفاق و پراکندگی آنان به‌خاطر آن است که آنها قومی جاهل هستند» (حشر / 14) به این ترتیب، نفاق و پراکندگی آنها را که از رذایل اخلاقی است ناشی از جهل و نابخردی آنها می‌شمرد. در مقابل، آیاتی نیز در قرآن وجود دارد که ریشۀ فضایل اخلاقی را در علم و آگاهی می‌داند مثلاً در سوره انفال، این نکته به مسلمانان گوشزد شده است که صبر و شکیبایی از آگاهی سرچشمه می‌گیرد؛ به این بیان که می‌فرماید: یَا أ‌َیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّض‌ِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَال‌ِ إ‌ِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْن‌ِ وَ إ‌ِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أ‌َلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأ‌َنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ. (انفال / 65) ای پیامبر، مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن؛ ... اگر صد نفر از شما باشند بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می‌گردند چراکه آنها گروهی هستند که نمی‌فهمند. یعنی ناآگاهی کافران سبب سستی و عدم شکیبایی آنها می‌شود و آگاهی مؤمنان، سبب استقامت و پایمردی می‌گردد تا آنجا که یک نفر از آنها با ده نفر از سپاه دشمن، می‌تواند مقابله کند. رابطۀ مستقیم بین آگاهی و تعقّل با سعادت و کمال آدمی ازآن‌رو است که کمال انسان در سایۀ عمل ارادی او تأمین می‌شود. از طرفی اراده، خود محصول آگاهی و شوقی است که از طریق آگاهی حاصل شده است. تا آگاهی و معرفت نسبت به حقیقتی به‌وجود نیاید هرگز کششی به‌سمت آن حاصل نمی‌شود و تا میل و کششی پدید نیاید عمل ارادی و اقدام خارجی صورت نمی‌پذیرد. ازاین‌رو بیداری آدمی و آگاهی او نسبت به حقایق هستی و کمالات، پشتوانۀ حرکت ارادی اوست. پس می‌توان گفت جهالت و غفلت مهم‌ترین عامل سقوط و آگاهی مهم‌ترین عامل در صعود به سمت سعادت محسوب می‌شوند. غفلت هم ناشی از جهالت است و همان نسبتی را با چشم عقل دارد که خفتن با چشم حس دارد؛ انسان غافل انسانی است که در خواب غفلت فرو رفته و نسبت به اعمال و رفتارهایش بی‌توجه است. غفلت انواعی دارد که از جملۀ آنها می‌توان غفلت از کرامت انسانی را نام برد. یکی از موانع اصلی تفکّر اخلاقی این است که انسان خود را فراموش کرده و از خود غافل شده است. کسی ‌که ‌به ‌مقام ‌و جایگاه انسان بودن ‌خود پی ‌ببرد، از رذایل ‌دوری ‌خواهد کرد و حضرت ‌علی(علیه السلام) در این زمینه می‌فرماید: هرکس ‌نفس ‌خود را گرامی ‌بدارد، شهوت‌ها برای ‌او کوچک ‌و بی‌ارزش ‌خواهند بود. (نهج‌البلاغه: 449) نتیجه براساس تبیینی که از دستگاه عقل و جهل ارائه شد، روشن می‌شود که گرچه اموری چون نقص ذاتی نفس، تبعیت از جمع، مدخلیت جسم و ... در انحراف رفتارهای انسان نقش دارند اما با این حال مهم‌ترین عامل بی‌اخلاقی‌ها در اندیشۀ صدرالمتالهین جهالت و غفلت است و این امر ناشی از تسلّط دستگاه جهل بر دستگاه عقل است. غلبۀ دستگاه جهل هم بدین‌جهت است که انسان‌ها در صور اولیه و برداشت‌های اولیه خود از امور، سنجش دقیق عقلانی انجام نمی‌دهند؛ لذا شوق شهوانی بر شوق عقلانی پیشی گرفته و موجب ظهور عمل در سطح غیرعقلانی و غیراخلاقی می‌شود. از پیامدهای این بحث این خواهد بود که، ملاصدرا قائل به تلازم فضیلت و معرفت است. از نظر ایشان ممکن نیست کسی حقیقتاً حکمت و معرفت به نادرستی امری داشته باشد، اما با این حال مغلوب شهوات خود شده و مرتکب رذایل شود. بنابراین پیروی از امیال و غرایز، ناشی از فقدان معرفت به عمل و محتوی واقعی قواعد و قوانین اخلاقی است. براساس نظریۀ تلازم معرفت و فضیلت، می‌توان گفت نتیجه معنای اول جهل، معنای دوم آن یعنی ضعیف شدن دستگاه عقل و ناکارآمدی آن در مقابل دستگاه جهل و قوای شهوت و غضب است.   پی نوشت: . از آن جهت «مدخلیت جسم» به‌عنوان عاملی جدا از «قرار داشتن در مرتبه ناقص نفس» بیان شد که در مورد «قرار داشتن در مرتبۀ ناقص»، مراتب عقلانیت مورد تأکید بود؛ یعنی مثلاً کسی که در مرتبۀ عقل هیولانی است، طبیعتاً قوای شهوانی بر عقل او غلبه خواهند یافت و او را بی‌سمت بی‌اخلاقی‌ها خواهند کشاند. اما «مدخلیت جسم» عاملی است که می‌تواند تا زمانی که انسان در این دنیای خاکی زندگی می‌کند و اسیر جسم است در اخلاقی بودن یا نبودن او تأثیرگذار باشد؛ یعنی ممکن است انسان در مرتبۀ عقل بالملکه نیز به‌جهت اسیر بودن در جسمانیت دچار بی‌اخلاقی‌هایی در افعال خود شود.   منابع و مآخذ 1. قرآن‌کریم. 2. الآمدی التمیمی، عبدالواحد، 1360، غررالحکم و درر الکلم، تحقیق میرجلال‌الدین المحدّث الارموی، تهران، دانشگاه تهران، چ دوم. 3. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، 1375، الاشارات و التنبیهات، ج 1، مع الشرح للمحقق، الطوسی، قم، نشر البلاغه. 4. امام خمینی، سیدروح‌الله، 1371، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی&، چ اول. 5. جوادی آملی، عبدالله، 1372، شرح حکمه المتعالیه، تهران، الزهرا÷. 6. سید الشریف الرضی، 1375، نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی‌صالح، تهران، دارالکتب الاسلامیه. 7. شارل‌ورنر، بی‌تا، سیر حکمت در یونان، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران، زوّار. 8. شیروانی، علی، 1383، شرح نهایه الحکمه، ج 2، تهران، الزهرا÷، چ ششم. 9. صدرالدین شیرازی، محمد، 1363، تفسیر سوره اعلی، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی. 10. ـــــــــــــــ ، 1368، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، تهران، حیدری. 11. ـــــــــــــــ ، 1376، رساله سه اصل، تهران، مولی، چ اول. 12. ـــــــــــــــ ، 1377، المظاهر الالهیه، تصحیح جلال‌الدین آشتیانی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی. 13. ـــــــــــــــ ، 1380، المبدأ و المعاد، تصحیح جلال‌الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی. 14. ـــــــــــــــ ، 1381، کسر الاصنام الجاهلیه، مقدمه و تصحیح دکتر جهانگیری، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا. 15. ـــــــــــــــ ، 1382 الف، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تعلیق: جلال‌الدین آشتیانی، قم، مؤسسه مطبوعات دینی. 16. ـــــــــــــــ ، 1382 ب، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تصحیح و تحقیق و مقدمه: مصطفی محقق داماد، باشراف محمد خامنه‌ای، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا. 17. ـــــــــــــــ ، 1383، شرح اصول کافی، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چ دوم. 18. ـــــــــــــــ ، محمد، 1419 ق، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار التعارف المطبوعات. 19. ـــــــــــــــ ، 1420 ق، العرشیه، تصحیح فاتح محمد خلیل اللبون فولادکار، بیروت، دارالاحیاء لتراث العربی. 20. ـــــــــــــــ ، 1981 م، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، المطبعه الثالثه. 21. کاپلستون، فردریک، 1375، تاریخ فلسفه، ج 1، ترجمه جلال‌الدین مجتبوی، تهران، سروش. 22. کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، 1363، اصول کافی، ج 1، ترجمه جواد مصطفوی، تهران، علمیه اسلامیه. 23. گمپرتس، تئودور، 1375، متفکران یونانی، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی. 24. مصباح یزدی، محمدتقی، 1372، جامعه و تاریخ، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی. 25. میرداماد، 1964 م، القبسات، باهتمام مهدی محقق، تهران، دانشگاه تهران.   رحیم دهقان سیمکانی: دانش‌آموختۀ تربیت مدرس حوزه علمیه قم و دانشجوی دکتری دین‌پژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب. فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش‌نامه اخلاق 18 انتهای متن/

93/09/11 - 00:48





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن