تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843680548




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سیری در مقاتل(1)


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


مقتل شناسی؛
سیری در مقاتل(1)
مقتل الحسين را مي ‏توان مهمترين اثر ابومخنف دانست.



  به گزارش سرویس دینی جام نیوز، یکی از مقاتل قابل توجه مقتل ابومخنف است این کتاب از معتبرترين و جامعترين و ارزشمندترين آثار نگاشته شده درباره‏ حادثه کربلاست که متأسفانه متن کامل و اصلي آن در دست نيست. اين کتاب به سبب اهميت و ارزشي که داشته مورد توجه ويژه مورخان قرار گرفته و متن آن به طرق گوناگون نقل شده، و تأثير آن به حدي است که نويسنده‏ آن سرآمد مقتل ‏نويسان و پدر علم مقتل ‏نويسي به شمار مي‏ آيد.
مقتل الحسين ابي ‏مخنف نخستين مقتل است که دو نسل بعد از واقعه‏ کربلا مکتوب شده و به خاطر اشتهار تهيه کننده آن به مقتل الحسين ابومخنف شهرت دارد. سال تولد لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن سليم الازدي مشهور به ابومخنف مشخص نيست ولي مورخين اتفاق قول دارند که وي در سال 157 هجري در گذشته است. به احتمال قوي ابومخنف سالها بعد از واقعه‏ کربلا متولد شده است. وي موقعي که شروع به نگارش مقتل الحسين کرده هنوز تعداد انگشت شماري از شاهدين مورد اعتماد واقعه‏ کربلا در قيد حيات بوده‏اند. مقتل الحسين شامل 113 روايت کوتاه و بلند است که کوتاهترين آن يک جمله و بزرگترين آن چند صفحه است.
در این نوشتار ابتدا به معرفی اجمالی مؤلف کتاب یعنی "ابومخنف لوط بن يحيي ازدي" و در ادامه به معرفی کتاب "مقتل ابومخنف" می پردازیم.

معرفی اجمالی "ابومخنف"
ابومخنف لوط بن يحيي ازدي (حدود 157 - 90 هـ .ق) اخباري برجسته قرن دوم هجري که با وجود شهرت و اعتبار فراوان تا حدود زيادي گمنام مانده است. به رغم آثار مهم و معتبري که درباره وقايع عصر اموي نوشته است، تأليفي از وي درباره‏ روزگار عباسيان با توجه به شکوفايي علمي در اين دوران در دست نيست. تأليفات فراوان وي اکنون موجود نيست و آثار منسوب به او نيز به خاطر تصحيفها و تحريفها به هيچ وجه قابل اعتماد نيست، اما روايات بسياري از وي در مآخذ متقدم خصوصا آثار بلاذري، تاريخ طبري و نيز شرح نهج‏البلاغه ابن ابي الحديد باقي مانده و از اين ميان تاريخ طبري به خاطر حفظ يک دوره‏ تقريبا کامل از روايات وي از ارزش بسياري برخوردار است. اخبار تاريخي ابومخنف بر پايه اقتباس طبري از سال ده هجري (بيماري پيامبر (ص)) تا وقايع سال 132 (قيام محمد بن خالد قسري در کوفه) را در برمي ‏گيرد.  
در باب ابومخنف و اخبار وي نظريات گوناگوني ابراز شده است. تضعيف او از سوي محدثان اهل سنت از نظر فني قابل انتقاد است. همچنين توجه ابومخنف به اعمال نارواي برخي از صحابه و نيز فراواني رواياتش درباره‏ شيعيان سبب شده است تا محدثان عامه در اين تأليفات به گمان خويش نوعي بد ديني بيابند. کشيده شدن اين قضيه به رافضي بودن و افراطي شمردن ابومخنف و بحثهاي متعدد درباره آن، در حقيقت لوث کردن اخبار وي است. محدثان و علماي متأخر شيعي بدون توجه به چنين سوء غرضي به تکرار و مبالغه در باب تشيع وي پرداخته ‏اند؛ حال اينکه دلايل متقن تاريخي حاکي است که وي نيز از "عامه" است، اما توجهش به ذکر وقايع تاريخي و سعه‏ صدر او در اين مسائل، سبب نزديکي معنوي وي به تشيع شده است.
کتاب مقتل الحسين، مهمترين تأليف ابومخنف است. اگر چه اين کتاب، موجود نيست و راجع به نسخه‏ هاي موجود آن نيز ترديد فراوان وجود دارد، اما در آثار بلاذري و ابوالفرج اصفهاني و خصوصا طبري از اين کتاب، مطالبي نقل شده و در اين ميان منقولات طبري از جهت تفصيل و يکنواختي اهميت بسيار دارد. اين روايات با وصيت معاويه به يزيد درباره مخالفان خلافتش، حسين (ع) و... شروع مي‏شود و تا دفن اجساد شهدا و مرثيه ابن‏ حر و بازگشت اسيران از دمشق به مدينه را در برمي ‏گيرد. مفصل ‏نويسي و در عين حال نگارش ساده ابومخنف در کنار صداقت و امانت وي سبب شده اين تأليف از لحاظ وثوق تاريخي بسيار با ارزش تلقي گردد و افزون بر مورخان، که با ذکر سند و يا بدون آن فراوان از آن نقل کرده‏ اند، در ميان شيعيان نيز جايگاهي ارزشمند به دست آورد.

خاندان ابومخنف
ابومخنف در نيمه دوم قرن اول هجري در شهر کوفه به دنيا آمد. خاندان او از بزرگترين خاندانهاي شيعه و از ياوران باوفاي اميرالمؤمنين (ع) به شمار مي ‏رفتند. مخنف بن سليم جد دوم او از اصحاب رسول خدا (ص) و از مدافعان و ياران علي (ع) و از فرماندهان بلندرتبه و کارگزاران شايسته حکومت وي بود. مخنف بن سليم در نبرد صفين در سپاه اميرالمؤمنين (ع) فرماندهي نيروهاي قبايل ازد، بجيله، خثعم و خزاعه را به عهده داشت.  آن حضرت پس از جنگ جمل، وي را به استانداري اصفهان و همدان منصب کرد. برادران مخنف بن سليم، صقعب و عبدالله از شهداي جنگ جمل در سپاه اميرالمؤمنين (ع) بودند.

تحصيلات ابومخنف
از استادان و چگونگي زندگي علمي و تعليم و تعلم ابومخنف اطلاع دقيقي در دست نيست. او به يقين در کوفه به تحصيل و فراگيري دانش پرداخته و از محضر جابر بن يزيد جعفي، مجالد بن سعيد و مصعب بن زبير استفاده کرده است،  اما چگونگي اين فراگيري و بهره ‏وري روشن نيست؛ چنانکه وي قطعا از امام صادق (ع) استفاده کرده است؛ اما چگونه و کجا، به درستي آشکار نيست. چرا که امام صادق (ع) در مدينه مي ‏زيسته است و جلسه تدريس آن حضرت در مسجد پيامبر بوده و حال آنکه ابومخنف در کوفه بوده، آيا ابومخنف براي درک محضر امام صادق (ع) به مدينه آمده است؟ تاريخ آن را بازگو نکرده است. گويا در همان مدت کوتاهي که امام صادق (ع) براي زيارت و... به عراق آمد و گروهي در کوفه از محضر وي بهره بردند، ايشان نيز از آن حضرت استفاده و سماع حديث کرده است. آنچه احتمال دوم را تأييد مي‏ کند اين است که ابومخنف از امام صادق (ع) بسيار اندک روايت نقل مي‏ کند و اينکه نجاشي گفته ابومخنف از اصحاب امام باقر (ع) نبوده است به سبب معاصر نبودنش با امام نيست، بلکه احتمالا بدان جهت است که امام (ع) در مدينه مي زيسته و اصلا به عراق مسافرت ننموده است.

اساتيد ابومخنف
همان طوری که گذشت از استادان ابومخنف اطلاع دقيقي در دست نيست اما وی از اساتیدی کسب فیض نموده که به برخی از آنها اشاره می کنیم: امام صادق (ع)، جابر بن يزيد جعفي، مجالد بن سعيد و مصعب بن زبير و... .

شاگردان ابومخنف
ابومخنف شاگردان مبرزي داشته است که برجسته ‏ترين آنان عبارتند از:
1- مورخ شهير و نسابه کبير هشام بن محمد بن سائب کلبي (م 204 ق)
2- مورخ نامدار نصر بن مزاحم منقري (م 212 ق)
3- مورخ بزرگ ابوالحسن علي بن محمد مدايني (م 225 ق)

مذهب ابومخنف
در مورد مذهب ابومخنف اندکي اختلاف است. از دو راه مي‏ توان به مذهب اين گونه افراد راه يافت:
الف) مطالعه آثار و تأليفات آنان که معمولا در لابلاي آن تصريح و يا اشاراتي به مذهب مؤلف شده است.
ب) بررسي و ديدگاه و اظهارنظرهاي دانشمندان علم رجال و بويژه پيشينيان، که معمولا درباره مذهب افراد نيز سخن گفته ‏اند.
راه اول درباره مذهب ابومخنف تقريبا مسدود است؛ چرا که جز بندهايي از مطالب پراکنده، آثار و تأليفات وي در شکل اصلي آن در دست نيست.
اما راه دوم، ابوالعباس نجاشي از بزرگترين متخصصان دانش رجال شيعه، درباره‏ او نوشته است: ابومخنف لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن سالم ازدي غامدي، استاد و چهره‏ بزرگ اصحاب اخبار در کوفه بود و آنچه را نقل مي‏ کرد مورد اعتماد و پذيرش بود. او از جعفر بن محمد (ع) روايت نقل مي‏ کند. برخي گويند از ابوجعفر (امام باقر عليه‏السلام) نيز روايت نقل مي‏ کند که صحيح نيست.
شيخ طوسي نيز در فهرست مي‏ گويد: لوط بن يحيي مکني به ابومخنف، کشي گمان کرده وي از اصحاب اميرالمؤمنين (ع)  و از اصحاب حسن و حسين (ع) امام صادق (ع) است، ولي صحيح اين است که پدر وي از اصحاب علي (ع) بوده و خود او آن حضرت را ملاقات (و درک) نکرده است.
همچنين ابن شهر آشوب در معالم العلما از وي ياد کرده است.  علامه حلي نيز او را در قسم اول رجال خود، که ويژه‏ ثقات است آورده و گفته: لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن اسلم ازدي غامدي، ابومخنف که درود خداوند بر او باد، استاد و چهره بزرگ اصحاب اخبار در کوفه بود و بدانچه روايت مي ‏کرد اعتماد مي ‏شد. او از جعفر بن محمد (ع) روايت مي ‏کرد...؛ اما پدرش يحيي از اصحاب اميرالمؤمنين (ع) بود.
ابن‏ داود نيز وي را در قسم اول رجال خود، که ويژه ثقات است، آورده است.  تفرشي و اردبيلي و علامه بحرالعلوم  نيز از وي ياد کرده ‏اند. مامقاني وي را شيعه دانسته و از تشيع او سخت دفاع کرده است. رجاليان متأخر نيز عموما وي را توثيق کرده ‏اند. علامه شيخ آقا بزرگ تهراني در "الذريعه" و حاج شيخ عباس قمي در "الکني و الالقاب" و علامه سيد عبدالحسين شرف ‏الدين در "مؤلفو الشيعه في صدر الاسلام" و آية الله سيد حسن صدر در "تأسيس الشيعه" و آيت ‏الله خويي در "معجم رجال الحديث" به شيعه بودن وي تصريح کرده ‏اند.

نظريات رجاليان عامه درباره‏ ابومخنف
بسياري از رجاليان و علماي اهل سنت نيز از ابومخنف ياد کرده ‏اند، اينک به برخي از داوريهاي آنان در ذيل اشاره مي ‏شود:
يحيي بن معين گويد: لوط بن يحيي ابومخنف چيزي نيست، او ثقه نيست و بدتر از عمرو بن شمر است.
ابن ابي حاتم رازي وي را متروک الحديث دانسته است.
ابن ‏عدي مي‏ گويد: لوط بن يحيي ابومخنف کوفي... شيعي آتشي و صاحب اخبارشان است... او گزارشهاي زشتي دارد که من ذکر آنها را دوست ندارم.
دارقطني وي را تضعيف کرده است.
ذهبي در تاريخ الاسلام مي‏ گويد: "لوط کوفي رافضي اخباري است" و در ميزان الاعتدال مي ‏نويسد: "لوط بن يحيي ابومخنف، اخباري پوچ است که نمي ‏شود به او اعتماد کرد".
ابن‏ عدی گفته شيعي آتشي است.
ابن حجر عسقلاني مي‏ نويسد: "ابو عبيد آجري گفت: من از ابوحاتم درباره ابومخنف سؤال کردم، پس دستش را گاز گرفت و (با ناراحتي) گفت: احدي اين سؤال را مي‏ کند؟! عقيلي نيز وي را در ضعفا ذکر کرده است".
همچنين فيروزآبادي مي ‏گويد: ابومخنف اخباري و شيعه بوده، پوچ و متروک است.

معرفی اجمالی "مقتل ابومخنف"
ابومخنف از محققان و مورخان چيره ‏دست و پرتلاش و پرکار بود و آثار مهم و قابل توجهي را در تبيين و گزارش حوادث صدر اسلام نگاشت. او بهترين و بزرگترين مورخ و وقايع ‏نگار عاشوراي حسيني است که در تدوين خون ‏نامه کربلا از هيچ کوششي دريغ نورزيد و با جستجوي وسيع و ديدار و مصاحبه با شهدان حادثه کربلا و يا کساني که به گونه ‏اي از آن اطلاع داشتند، تقريبا اطلاعات دست اول و گزارشهاي معتمد و مستندي را گردآوري کرد. بدانسان که اگر گفته شود بخش عظيمي از زنده ماندن تاريخ کربلا مرهون زحمات اوست، سخني به گزاف نيست. ابن‏ نديم در فهرست خود مي ‏گويد: دستخطي از احمد بن حارث خراز خواندم [که نوشته بود] علما مي‏ گويند: ابومخنف به مسائل عراق و اخبار و فتوحات آن بر ديگران برتري دارد. ابومخنف در پرتو اين تلاشها و کوششها براي نگارش تاريخ اسلام، افزون بر مقتل الحسين چهل کتاب از خود به يادگار گذاشت که متأسفانه از اکثر آنها تنها نامي و يادي باقي مانده است. متن اصلي مقتل الحسين وي نيز سرنوشتي مشابه ديگر آثار او دارد و امروزه از آن خبري نيست. احتمالا متن کتاب ابومخنف تا حدود قرن چهارم موجود بوده است؛ چرا که که ظاهرا طبري در تاريخ خود از آن بدون واسطه نقل مي‏ کند.

انگيزه تأليف کتاب
خود ابومخنف درباره انگیزه تألیف کتاب چیزی ذکر نکرده اما در مورد انگیزه این گونه کتابها می توان چنین گفت: بسياري از مقتل ‏نويسان حماسه‏ کربلا را گزارش کرده‏ اند، بويژه آنکه، جريان کربلا و شهادت مظلومانه‏ امام حسين (ع) براي همه‏ مسلمانان جاذبه داشته است و عالم و عامي خواستار اطلاع يافتن از جوانب اين حادثه و علل و ريشه ‏هاي سياسي و اجتماعي اين فاجعه‏ تاريخي بوده‏ اند. مي ‏دانيم که حوادث تاريخي بنا به عللي، با گزافه ‏ها و کم و زيادها و دگرگونيها گزارش مي ‏شود، دو علت عمده‏ بروز اين مشکل در روايت تاريخي حادثه‏ عاشورا، نخست و از همه بيشتر، آميختگي آن با عقيده و ايمان مذهبي؛ و دوم، کسب مايه ‏اي براي برانگيختن توده عليه حکام جور و فرمانروايان ستمگر، به شکل مبارزه‏ منفي يا مثبت بوده است. البته گذشت زمان، وجود خفقان و عوامل ديگر نيز به سهم خود مؤثر بوده‏ اند. يکي از گزارشگران جريان کربلا و شهادت امام حسين و ياران او در عاشوراي سالم 61 هجري ابومخنف لوط بن يحيي أزدي غامدي (متوفي 157 هـ) است. وي شيعه‏ امامي و تاريخدان و سيره ‏نويس پرکار و از مردم کوفه بود.

ساختار کلی کتاب
مقتل الحسين در بر گيرنده‏ حوادثي است که در فاصله‏ زماني مرگ معاويه بن ابي ‏سفيان، بنيانگذار سلسله‏ اموي، در سال 60 هجري تا شهادت امام حسين (ع) و اسارت خاندانش در سال 61 هجري اتفاق افتاده است مهم ترين اين حوادث به اجمال عبارت است از: مرگ معاويه، بيعت نکردن امام حسين با يزيد، هجرت امام از مدينه به مکه جنبش شيعيان در کوفه، آمدن مسلم به کوفه، شهادت مسلم و هاني در کوفه، هجرت امام (ع) از مکه به سوي کوفه، وقايع کربلا و پيامدهاي آن.
مجموعه‏ حوادث مقتل به شکلهاي مختلف با مناطق جغرافيايي شام، حجازين (مکه و مدينه)، عراقين (کوفه و بصره) و سرانجام کربلا ارتباط دارد.
ابومخنف در آغاز "مقتل الحسين" مي ‏نويسد: قال ابومخنف: حدّثنا ابوالمنذر هشام، عن محمد بن سائب الکلبي، قال: حدّثنا عبدالرحمان بن جندب الأزدي، عن أبيه قال... و کتاب خود را با سخن جندب در اعتراض به امام حسن مجتبي (ع) هنگام مصالحه با معاويه، آغاز مي‏ کند و گزارش مختصري از آن زمان تا مرگ معاويه و درخواست بيعت از امام حسين بن علي (ع) براي يزيد به وسيله‏ والي مدينه وليد بن عتبه، ارائه مي ‏کند و سپس به جريان کربلا گريز مي ‏زند.

محتوای کتاب
مهم ترین مطالبی که در کتاب آمده عبارتند از: خلافت يزيد بن معاويه، هجرت امام از مدينه به مکه، جنبش شيعيان در کوفه، جنبش شيعيان در بصره و اعزام مسلم بن عقيل به کوفه، عبيدالله بن زياد از بصره به کوفه مي‏رود، دستگيري هاني بن عروه، قيام مسلم بن عقيل در کوفه، دستگيري و شهادت مسلم بن عقيل، مسير حرکت امام حسين به کوفه، دستگيري و شهادت قيس بن مسهر صيداوي، پيوستن زهير بن قين به امام، امام از شهادت هاني و مسلم با خبر مي‏شود، دستگيري و شهادت عبدالله بن یقطر، رو در رو شدن کاروان امام و سپاه حر بن يزيد رياحي، ملاقات امام و عبيدالله بن حر جعفي، عمر بن سعد در کربلا، اعزام شمر بن ذي‏ الجوشن به کربلا، شب عاشورا، روز عاشورا، حر بن يزيد به اردوي امام مي ‏پيوندند، عمر بن سعد جنگ را آغاز مي ‏کند، شهادت برير بن حضير، شهادت مسلم بن عوسجه و عبدالله بن عمير کلبي، شهادت همسر کلبي، آخرين نماز جماعت در کربلا و شهادت حبيب بن مظاهر، شهادت حنفي و نافع بن هلال و جمعي ديگر از ياران امام، شهادت علي بن حسين، شهادت قاسم بن حسن، شهادت امام حسين، پس از شهادت امام، در مجلس ابن زياد، در مجلس يزيد، مردم مدينه از شهادت امام آگاه مي ‏شوند، عبيدالله بن حر جعفي.

منابع ابومخنف
ابومخنف اخبار مربوط به حادثه‏ کربلا را از چند طريق مکتوب کرده است:
الف) در چند مورد حوادثي را که از فرط اشتهار زبانزد خاص و عام بوده است بي‏ واسطه ذکر کرده است؛ نظير خبر مرگ معاويه و نامه نوشتن يزيد به عامل خود در مدينه مبني بر گرفتن بيعت از امام حسين (ع) که از مجموع 113 روايت 5 روايت آن، از اين دسته‏ اند.
ب) در چند مورد خود ابومخنف بي‏ واسطه از برخي شاهدان عيني واقعه‏ کربلا، حديث نقل مي‏ کند و اين مطلب نشان مي‏ دهد که ابومخنف قبل از سن پيري اقدام به نگارش مقتل کرده و يا آن ناقلان عمر طولاني کرده ‏اند.
ج) در اکثر موارد، وي حوادث مذکور را توسط دو يا سه واسطه نقل مي ‏کند. نکته‏ جالب توجه در مقتل الحسين ابومخنف این است که وي کليه اخبار اين حادثه را از شاهدان عيني و يا معاصرين واقعه‏ کربلا نقل مي‏ کند. اين افراد به دليل موقعيتي که هنگام بروز حادثه داشته‏اند به چند گروه تقسيم مي‏ شوند:
1) کساني که در سپاه امام (ع) بوده ‏اند و به دلايل مختلف به شهادت نرسيده و در قيد حيات باقي مانده ‏اند. مانند: امام سجاد (ع)،  ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (ع)، فاطمه دختر علي (ع)، زيد بن علي بن حسين (ع)، عقبه بن سمعان، ضحاک بن عبداللَّه مشرقي، دلهم همسر زهير بن قين، مرقّع بن ثمامه اسدي، غلام عبدالرحمن بن عبد ربّه انصاري، طرّماح بن عدي، عبداللَّه بن خازم، عباس الجدلي، و...
2) دو نفر از قبيله‏ بني ‏اسد که از روي کنجکاوي و بعنوان مخبر از مکّه نظاره ‏گر اقدامات امام بوده و اغلب کارهايي هم به نفع امام انجام داده ‏اند.
3) حميد بن مسلم که بعنوان مخبر سپاه عمر سعد از هنگام آمدن امام به کربلا جريانات را گزارش کرده است و عليرغم اينکه در سپاه دشمن بوده، موضع گيريهاي مثبتي به نفع امام داشته است.
4) افرادي که در سپاه دشمن بوده و در جنگ نيز شرکت داشته ‏اند. بعضي از آنان در رديف قاتلان واقعه‏ کربلا بوده و بعضي فقط در اين حادثه شرکت داشته ‏اند.
5) افراد موثقي که به دليل هم زماني و عظيمت واقعه، از حوادث کربلا مطلع شده و آنرا نقل کرده‏ اند.
از مجموع 113 روايتي که مقتل ابومخنف را تشکيل داده و از طريق پنج گروه فوق روايت شده سهم هر يک عبارت است از:
گروه اول: 21 روايت.
گروه دوم: 5 روايت.
گروه سوم: 11 روايت.
گروه چهارم: 8 روايت.
گروه پنجم: 39 روايت.
خود ابومخنف نيز 5 روايت را بي‏ واسطه نقل کرده است و 24 روايت ديگر توسط کساني نقل شده است که شناخت آنها نياز به دقت و بررسي بيشتري دارد.
از مجموع 113 روايت مقتل الحسين ابومخنف، 27 روايت مربوط به خروج امام حسين (ع) از مدينه و استقرار وي در مکّه، تحرّک شيعيان در کوفه، آمدن مسلم به کوفه و سرانجام مقتل مسلم و هاني است و بقيه‏ شامل مقتل امام حسين (ع) و ساير شهدا و سرانجام اسارت خاندان ايشان است.

استخراج مطالب ابومخنف از تاريخ طبري
چنانکه پيشتر آمد، کتاب متن مقتل الحسين در دسترس نيست اما بسياري از گزارشهاي آن در تاريخ طبري آمده است، برخي به استخراج اين موارد پرداخته ‏اند، يکي "مقتل الحسين" استخراج آقاي حسن غفاري و ديگري "وقعه الطف" استخراج آقاي محمد هادي يوسفي، که هر دو داراي نقص و اشکال است، ليکن در اينجا درصدد نقد آنها نيستيم.

اشکالات به مقتل ابومخنف
محدث متتبع بزرگوار، حاج شيخ عباس قمي درباره مقتل او مي‏ گويد: ... فقير گويد که مقتل او اگر در دست بود در نهايت اعتبار بود همان‏گونه که از نقل بزرگان از علماي قديم از آن کتاب معلوم مي ‏شود، لکن دريغا که اصل آن مقتل مانند کلبي و مدائني  و امثال آنها با گذشت زمان مفقود شده و به دست ما نرسيده، و اما اين مقتل که در دست است و در آخر جلد دهم بحار  نيز به چاپ رسيده و به ابومخنف نسبت مي‏ دهند، مستند نيست.
ايشان در مقدمه‏ "نفس المهموم" مي ‏نويسد:
نزد من ثابت و محقق گرديده است که اين مقتل معروف به ابي ‏مخنف که با عاشر بحاربه طبع رسيده است از آن ابي ‏مخنف معروف و يا مورخ معتبر ديگري نيست ... امام ابومخنف لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف ازدي از بزرگان اصحاب خبر بود و کتب بسياري در سيره تأليف کرده از جمله کتاب مقتل الحسين که علما از آنها بسيار نقل کنند و اکثر بل جلّ منقولات تاريخ طبري در مقتل، از ابومخنف گرفته شده است و هر کس اين مقتل معروف را با آنچه طبري نقل کرده مقابله کامل کند داند که اين مقتل از وي نيست.

مقتل الحسين و نسخه‏ هاي آن
همچنانکه پش از اين اشاره شد، مقتل الحسين را مي ‏توان مهمترين اثر ابومخنف دانست که توجه کامل ابومخنف به اخبار شيعيان در اين تأليف بخوبي نمودار شده است. اين کتاب از جهت قدمت و نيز پرداختن به دلايل و انگيزه‏ هاي قيام امام حسين (ع) از اعتبار بسياري برخوردار بوده است که در آن، شرح و توصيفات روشني از آغاز اين نهضت تا پايان آن ارائه مي‏ شود. تصويرهايي که از جانبازي ياران و شهادت حسين (ع) و اسارت اهل بيت عرضه مي‏ گردد تا آن اندازه طبيعي و زنده و غم ‏انگيز است که احساس عميقي از همدلي و غم، خواننده را فرا مي ‏گيرد. مجموعه عوامل يا مزايايي که در مقتل ابومخنف وجود دارد علت استقبال از آن و شهرتش را در طي قرون در ميان شيعيان روشن مي‏ سازد. برخی از این نسخه ها عبارتند از:
1) شماري از اين نسخه ‏ها را بروکلمان و سزگين معرفي کرده ‏اند این اثر بر اساس نسخه امبروزيانا (بدون تاريخ) در بمبئي به سال 1311 هـ ق و بار ديگر به سال 1343 هـ ق در نجف به چاپ رسيد.
2) نسخه مکتبه الفین کویت که در سال 1408 قمری در 232 صفحه به چاپ رسیده است.
3) نسخه مطبعه العلمیه که در 396 صفحه به چاپ رسیده است.

ترجمه‏ فارسی کتاب
اين مقتل گويا تاکنون يک بار به اردو و چند بار به فارسي ترجمه شده است که به برخی از این ترجمه ها اشاره می کنیم:
1- علم الهدي رازي آن را "بحر الانساب" ناميده و مطالب بسياري در مورد فرزندان ائمه (ع) بدان افزوده است.
2- به سال 1322 قمری به قلم محمد طاهرين محمد باقر موسوي دزفولي و همراه با کتاب اخذ الثار في احوال المختار، منسوب به ابومخنف در 240 صفحه.
3- ترجمه ديگري از آن به سال 1405 قمری به ضميمه اخذ الثار في احوال المختار در 217 صفحه انجام شده و از سوي ناشري منتشر شده است. اين ناشر عنوان "اولين تاريخ کربلا" را نيز بدان داده است.
4- ترجمه آقای حجت الله جودکی با نام "قیام جاوید" که در 133 صفحه توسط انتشارات تبیان چاپ شده است.    



۰۸/۰۹/۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن