تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804732779
![نمایش مجدد: نویسنده ای که به اختناق سیاسی «نه» گفت! refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
نویسنده ای که به اختناق سیاسی «نه» گفت!
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نویسنده ای که به اختناق سیاسی «نه» گفت!
![نویسنده ای که به اختناق سیاسی «نه» گفت! نویسنده ای که به اختناق سیاسی «نه» گفت!](http://www.seemorgh.com/modules/iContent2/Files/209805.jpg)
داستان کوتاه «ته شب» نخستین اثر چاپشده محمود دولتآبادی است که به همت سعید سلطانپور منتشر شد و غوغایی پنهانی برانگیخت.
یک نویسنده 22 ساله در اوج اقتدار رژیم سابق، با نخستین داستان کوتاهش، علنا و با جرأت تمام اعلام کرد اوضاع حاکم بر جامعه در وضعیت سیاهی مطلق و «ته شب» است.
، براساس نقد و بررسی باقر رجبعلی در کتاب منتشرنشده «آنتولوژی اولین داستانهای نویسندگان ایران»، داستان کوتاه «ته شب» نخستین اثر چاپشده محمود دولتآبادی است که در سال 1341 در بولتن – مجله «آناهیتا»ی مصطفی اسکویی به همت سعید سلطانپور منتشر شد و غوغایی پنهانی برانگیخت. در این داستان، دولتآبادی با «خشم پنهان اما مهارشده» و با جسارت و شهامت خاصی که شرط وجودی یک نویسنده واقعی است، عنوان کرد که فضای جامعه در وضعیت «ته شب» و اعماق سیاهی قرار دارد و باید برای آن فکری کرد، همانطور که شخصیت اول این داستان هم برای وضعیت سیاه خانوادهای که به دیدارشان رفته است (و نماد مردم جامعه مورد بحث هستند)، فکرهایی در سر میپروراند و میخواهد برایشان چارهای بیندیشد.
این فریاد از سر درد، نشاندهنده وفاداری و معرفت نویسنده جوان به مصائب و مضایق مردم روزگار خود، و بیانکننده ذات جسور و سر نترس او در مقابل یک رژیم تا دندان مسلح صددرصد امنیتی بود:
«... در و دیوار انگار مرده بودند و خوابی ابدی روی آسمانشان جاری بود... محله فقرزده بود. فقر همیشه و در هر کجا سایه افکنده باشد به خوبی احساس میشود. بوی فقر حتی از شکافهای ریز دیوارها و درِ خانهها بیرون میخزد، قاطی هوای خارج میشود و دماغ آدمی را پر میکند. فقر، این پدیده نکبتزا همیشه در خموش و سکوت شبهای سرد بیشتر خودنمایی دارد... کریم مانند یک شبح، در سکوتی خسته و بیجان ایستاده و در گذشته مینگریست. با خود میاندیشید قواره این منزل باید متعلق به دوره قاجار باشد. خالی از آدم بودن آن را حمل بر نزاع بازماندگان آن سلسله کرد...»
در این داستان حدود پنجهزارکلمهیی نویسنده برخاسته از اعماق، یک رئالیست تمامعیار جلوه کرد، بدون آنکه خود را در دام ناتورالیسم چوبک و هیچانگاری هدایت (ادبیات روشنفکری رایج زمانهاش) اسیر کرده باشد. منش و روش او در این راه پرخطر، نگاه صددرصدی و بدون اما و اگر در طرفداری از مردم اعماق بود. او حتی این سخن بسیار عمیق و پرمعنی «کامو» را سرلوحه کار خود قرار نداد که «همواره در درون بشر، ستودنیها بیش از تحقیرکردنیهاست»، زیرا معتقد بود مردم سرتاپا قابل احترام و ستودنیاند و نباید زمینهای فراهم کرد که خیانتشان مجال ظهور و ترکتازی بیابد و شامل تحقیر مورد نظر کامو (حتی در آن درصد کمتر از ستودنیها) بشود.
او با نخستین داستان ابتدایی اما قابل قبولش نشان داد که از همان آغاز حرکت، به نگاه ژرفی که لازمه ورود به لابیرنت زندگی است مجهز است. با این پشتوانه قوی، خیمه داستاننویسی متعهدانهای در هنگامه سلطه ادبیات نیهیلیستی فضای روشنفکری، و شبه ادبیات سانتیمانتال در میان عامه تحت سلطه، برافراشته شد و دولتآبادی چراغی برافروخت که روشناییاش بعدها در داستانها و رمانهای او به مثابه خورشیدی تابان، فراراه عاشقان ادبیات متعهد قرار گرفت.
داستان کوتاه «ته شب» بهویژه در مفاهیم درونی خود، نشان داد نویسندهای از پایین، همراه با نگاهی ذاتی و طبیعی به بالا، علیه ظلم و بیعدالتی برخاسته تا مدافع بیمحابای زبانهای بسته و دستهای پینهبسته شود:
«... کریم مانند یک شبح، در سکوتی خسته و بیجان ایستاده و در گذشته مینگریست... او بود و گذشته و آسمان که مثل خدا پابرجا بود. خدایی که میشد او را دید و از دیدنش لذت برد. او را شاهد گرفت و به ثباتش ایمان داشت. خدایی که همیشه استوار و مهربان بر فراز ایستاده، با چشمانی مثل الماس به ما مینگرد و زمین در زیر نگاههایش غلت میزند...»
این جوان زخمدیده و آماده انفجار، میخواهد مفری برای اندیشه و عمل بیابد:
«... در آن شب اندوهی خفه و درهم فشرده روی جانش سنگینی میکرد... اندوهی که رنگی از نفرت به آن نشسته بود... خودش را در پالتو بلند و سیاهی پوشانده بود، پشتش را قوز کرده، سرش پایین بود و پاهایش آهسته بدنش را به جلو میبردند...»
قلم نویسنده برای توصیف وضعیت ظاهری و روحی کریم اینجا متاثر از صادق هدایت و داستان «تاریکخانه» اوست، اما عملی که انجام میگیرد و سرنوشتی که برای کریم رقم زده میشود، زمین تا آسمان با سرنوشت مرد پالتوپوش داستان صادق هدایت فرق دارد. شخصیت آن داستان با گریز از مردم و خزیدن در لاک تنهایی غیرمتعارف به پایان میرسد، اما جوان داستان دولتآبادی با پیوستن به مردم و «حال و آینده» و «به همه چیز»، آرزوی ساخت دنیایی دیگر را در سر میپروراند.
او همچنان که به پدر بیمار و در رنج خود فکر میکند، راهی مقصدی نامعلوم است تا:
«... صدایی بشنود، صدایی که نمودار حیات انسانی باشد. صدایی که او را به سوی خود بکشد و با او حرف بزند. صدایی که او را از خود بیرون بکشد... بتواند با او حرف بزند، برایش درد دل کند، از گذشته بگوید، راجع به مردم گفتوگو کند...»
در این فضای فقرزده غارتشده که همه چیز انسانها ربوده شده:
«... تنها یک چیز را در صورتی که صاحبش آن را شناخته و به اهمیتش آگاه باشد نمیتوان ربود و یا به نحوی غارتش کرد. آن اندیشه است، زیرا اندیشه بدون اراده انسانی در خارج از وجود صاحبش نمیتواند باشد. اندیشگری را نیز نمیتوان گناه شمرد و خنثی کرد. کریم نیز در پناه همین قانون به درونش پناه میبرد، درونی که انباری از نارضایی شده بود. ولی آیا ممکن است که آدم همیشه در خودش و با اندیشهاش زندگی کند؟ از آن تغذیه کند، با آن بازی کند، عشق بورزد، کینهتوزی کند و از تصرف دیگران مصونش بدارد؟
اگر هم چنین باشد، آخر از همه، آن وقت چه کارش میکند؟ در چه موردی از آن استفاده میکند؟ مگر نه اینکه برای به کار گرفتن و بهرهگیری از آن باید جریانش را به خارج مربوط سازد؟ و آن وقت آن خارج کجا خواهد بود؟...»
و این یعنی مجوز ورود به خارج از خود و خارج از محدوده زندگی خود. همین حس است که کریم را با وجود لزوم مراقبت لحظه به لحظه از پدر بیمار، وامیدارد به خانهای در اعماق وارد شود، بدون آنکه با آن آشنا باشد و یا او را بشناسند، حتی بدون طلاع قبلی و بدون هیچ برنامه از پیش اعلامشدهای. فقط حس و اندیشه، روشی که در دورههایی از تاریخ این مملکت، هیچ شکی را برنمیتافت و هر مبارزی، خود را در این موارد، محق مطلق میپنداشت، همچون استدلال قاطع و قلبی کریم برای پیرمرد بیمار و همسر او:
«... در آدمهایی نظیر ما یه چیزی هست که به همدیگر نزدیکمون میکند و ما هر وقت اونو میشناسیم در هر کجا که باشیم بدون واهمه به هم نزدیک میشیم...»
پیرمرد رنجور و همسرش، همین دلیل را برای ورود نابهنگام غریبه به خانهشان کافی دانستهاند (گرچه همدلی بعد از این معارفه را باور ندارند مخصوصا پیرمرد)، اما برای کریم، همان ظاهر نابسامان و متلاشی خانه و اهالیاش، بسنده است برای آنکه پیرمرد را نیز همچون پدر خود بداند و اندیشه ملاقات او را نیز، همچون ملاقات پدرش در بیمارستان به برنامههای موظف خود بیفزاید. اما پیرمرد که فولاد آبدیده است و سرد و گرم روزگار چشیده، و احتمالا زخمخورده و ناکاممانده هم هست، دست یاریکننده را پس میزند. کریم برای پیوند خود با آنان، استدلال درونی دارد و برای همین، میگوید: «... خواه شما جواب من را بدین خواه ندین من فردا میام...»
پیرمرد سرش را توی لاکش فرومیبرد و:
«در روی پاشنه چرخید و کریم زمین کوچه را زیر قدمهای خود یافت. هوا سبکتر شده بود و ماه به سوی کرانههای زمین شنا میکرد. ستارهها خلوت کرده بودند و آسمان به رنگ دریا درآمده بود. مهتاب از بدنه دیوارها برچیده شده و به آسمان گریخته بود و چند خروس تک به تک بر بامهای محله بانگ میزدند و تاکسیها و موتورهای سهچرخهای در خیابانها به راه افتاده بودند و در انتهای کوچه، آن سوی خیابان در ماورای خانهها افق شرق به رنگ مس درآمده بود و شهر منتظر زیر تراوش خورشید رنگ میگرفت...»
یعنی مددکار، برای مسیر حقی که برگزیده نیازی به اجازه از مددجو ندارد و باید هر طور صلاح میداند عمل کند و بدین ترتیب اولین داستان نویسنده جوانی که میخواهد توفانی در ادبیات داستانی ایران به پا کند، به پایان میرسد و رسالتی برای روشنگری نضج میگیرد. از توصیفهای زائد و فراوان راوی همهچیزدان، تا صحبت درباره داستایفسکی و اظهارنظر درباره دوره قاجار و حرفهای فلسفی و روانشناسانهای که به نقل از فکر کریم بیان میشود، درمیگذریم زیرا نویسندهاش بلافاصله بعد از این، بر اثر پیگیریهای مداوم و دود چراغ خوردنهای افسانهیی، حماسههایی آفرید که تاریخ داستاننویسی ایران، همچون آنها را ندیده و به ضرس قاطع باید گفت هرگز هم نخواهد دید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
صفحات پیشنهادی
ایسنا زیر پرچم هیچ جریان سیاسی نمیایستد
شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۵۶ مدیرعامل خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا تاکید کرد ایسنا زیر پرچم هیچ جریان سیاسی نمیایستد به گزارش خبرنگار بخش رسانه ایسنا سعید پورعلی در هفتاد و سومین گردهمایی معاونان فرهنگی جهاد دانشگاهی کشور در اردبیل با بیان اینکه ایسنا زیر پرچم هیچ جریان سیتمجید یک نویسنده ژاپنی از «اتوبوس شب» درس صلح یک فیلم دفاع مقدسی به ژاپنیها
تمجید یک نویسنده ژاپنی از اتوبوس شبدرس صلح یک فیلم دفاع مقدسی به ژاپنیهادر پی نمایش فیلم اتوبوس شب در جشنواره فیلم صلح و دوستی ایرانیان در سی و نهمین سالگرد بمباران اتمی شهر هیروشیما بازتابهای جالبی در چند نشریه توکیو و ژاپن داشت به گزارش خبرگزاری فارس در پی نمایش فیلم اتوبوساحوالپرسی با احمد اخوت / نویسندهها جه نظری در باره ماشین تحریر دارند
احوالپرسی با احمد اخوت نویسندهها جه نظری در باره ماشین تحریر دارند فرهنگ > ادبیات - احمد اخوت مترجم و نویسنده میگوید که این روزها کتاب تازهاش با نام به انتخاب مترجم به چاپ دوم رسیده است به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین این کتاب در نمایشگاه امسال از سوی نشر افق منتجلیل از دختران نویسنده در فرهنگسرای آفتاب
تجلیل از دختران نویسنده در فرهنگسرای آفتاببه مناسبت ولادت باسعادت حضرت معصومه س مراسم تجلیل از دختران نویسنده ساعت 17 روز پنج شنبه ششم شهریور در سالن اجتماعات فرهنگ سرای آفتاب برگزار میشود به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس در این برنامه که با حضور شخصیتهای ادبی وداستانخوانی چهار نویسنده جوان در چهارمین شب از شبهای داستان
فرهنگ و ادب ادیبات ایران داستانخوانی چهار نویسنده جوان در چهارمین شب از شبهای داستان در چهارمین شب از چهارمین دوره شبهای داستان برج میلاد محسن بنیفاطمه امیررضا بیگدلی ضحی کاظمی و فلامک جنیدی داستانخوانی خواهند کرد به گزارش خبرگزاری مهر از کتابهای محسن بنیفدانشگاه نبايد ميدان رقابت هاي سياسي باشد
۱۲ شهريور ۱۳۹۳ ۱۳ ۲۱ب ظ نجفي دانشگاه نبايد ميدان رقابت هاي سياسي باشد سرپرست وزارت علوم تحقيقات و فناوري در جمع رؤساي دانشگاه ها گفت دانشگاه نبايد ميدان رقابت هاي سياسي باشد و اصول و ارزش هاي دانشگاه که ناموس آموزش عالي هستند نبايد تحت تاثير مسائل سياسي قرار گيرد به گزارش خبنویسنده قلندری که مورد بیمهری واقع شد
یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۹ ۵۷ در یادواره محمود گلابدرهای با اشاره به اینکه آثار این نویسنده مورد بغض و بیمهری واقع شده است از او به عنوان نویسندهای قلندر یاد شد نویسندهای که روح شمسی داشت به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا علیرضا قزوه در مراسم دومین سالگرد محمود گلابدنویسنده ماهی سیاه کوچولو را از آب گرفتند!
نویسنده ماهی سیاه کوچولو را از آب گرفتند داستانهای او با گذشت سالها از مرگش هنوز هم خوانده میشود برخی دلیل این محبوبیت را سادگی و بیشیلهپیلگی داستانهای او میدانند نهم شهریورماه سالگرد درگذشت صمد بهرنگی است نویسندهای که پیکر بیجانش را از آب گرفتند صمد بهرنفستیوال بین المللی کتاب ادینبورگ به پایان رسید/ حضور 800 نویسنده از 47 کشور جهان
فرهنگ و ادب ادبیات جهان نمایشگاه کتاب ادینبورگ 5 فستیوال بین المللی کتاب ادینبورگ به پایان رسید حضور 800 نویسنده از 47 کشور جهان فستيوال بين المللي كتاب ادينبورگ دوشنبه شب با اقبال مخاطبان به كار خود خاتمه داد به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از تلهرید فستیوال بینالبزرگداشت سیمین بهبهانی برگزار شد/ بهرهبرداریهای سیاسی از یک مجلس ختم
بزرگداشت سیمین بهبهانی برگزار شد بهرهبرداریهای سیاسی از یک مجلس ختممراسم سومین روز درگذشت سیمین بهبهانی در حالی برگزار شد که برخی چهرههای مطرود فتنه با حضور در این مراسم سعی در استفادههای سیاسی از این مجلس را داشتند به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس مراسم ختم سآرژانتین خولیو کورتاسار را به یاد میآورد/نويسنده 100 ساله شد
فرهنگ و ادب ادبیات جهان آرژانتین خولیو کورتاسار را به یاد میآورد نويسنده 100 ساله شد ياد خوليو کورتاسار به عنوان یکی از مبتکران انفجار ادبی آمریکای لاتین در دهههای 1960 و 1970 بار ديگر در آرژانتين گرامي داشته مي شود به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از تلهاسیوآرنویسنده ناتوان قادر به پیروی از رئالیسم جادویی نیست
یک نویسنده نویسنده ناتوان قادر به پیروی از رئالیسم جادویی نیست قدمعلی سرافی گفت نویسندگان ناتوان نمیتوانند پیرو سبک رئالیسم جادویی باشند قدمعلی سرافی مدرس زبان و ادبیات فارسی در گفتگو با خبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگاران گفت بعد از به وجود آمدن رئالیسم جادویی در آمریکای لاتیناجمالی/ یادواره محمود گلابدرهای به مناسبت دومین سال درگذشت الماسی: محمود ۲۰۰ صفحه از لحظههای انقلاب را چاپ
اجمالی یادواره محمود گلابدرهای به مناسبت دومین سال درگذشتالماسی محمود ۲۰۰ صفحه از لحظههای انقلاب را چاپ نکرد میرشکاک گلابدرهای مردمیترین نویسنده بودجهانگیر الماسی با اشاره به شخصیت محمود گلابدرهای عنوان کرد محمود میگفت که میخواهد شخصیتهای داستان یقهاش را بگیرند کهنویسنده ای که بعد از مرگ هم آثارش نوشته شد!!
نویسنده ای که بعد از مرگ هم آثارش نوشته شد پائولا دنزیگر متولد 1945 در طول حیات خود بیش از 30 کتاب را برای بچهها نوشت فرمهر منجزی مترجم مجموعه آمبر براون این نویسنده آمریکایی گفت پس از مرگ دنزیگر مجموعه نهجلدی آمبر براون از تحرک و پویایی نیفتاد و دو جلد دیگر این مجموعدرباره هر چیز سیاسی در هالیوود صحبت کن... مگر غزه!
درباره هر چیز سیاسی در هالیوود صحبت کن مگر غزه روزنامه آمریکایی آمریکن فری پرس نوشت یهودیانی که هالیوود را کنترل میکنند ستارهها را تهدید میکنند که به نفعتان است نامی از فلسطین نبرید روزنامه آمریکایی در گزارشی درباره وضعیت ستارههایی که از جنایات رژیم صهیونیستی درکتاب نویسنده مسیحی در پاسخ به داعش رونمایی میشود
کتاب نویسنده مسیحی در پاسخ به داعش رونمایی میشودزینب فریاد فرمند ترجمه فارسی کتاب زینب صرخة أکملت مسیرة اثر نویسنده مسیحی سوری است که در پاسخ به وحشیگری داعش به رشته تحریر در آمده است به گزارش خبرگزاری فارس سیدحسن میرکریمی مدیرعامل شرکت چاپ و نشر بینالملل از برگزاری مراسم روپاسخ نویسنده سریال امام(ره) به اتهامات اخیر
جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۰۷ در پی انتشار خبر ساخت سریال امام ره و نگارش فیلمنامه این مجموعه توسط حسین کیانی از سوی برخی رسانهها نسبتهایی به این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر داده شد که وی در مقام پاسخگویی برآمد کیانی در متنی که به رسانهها ارسال کرده نوشته است که در تاری-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها