تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ياد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى كند و رحمت او را فرود مى آورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816164969




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آموزه‌های مهدوی در آیینة کلام رضوی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
آموزه‌های مهدوی در آیینة کلام رضوی
ده‌ها بلکه صدها روایت در شأن و جایگاه حضرت مهدی علیه السلام از معصومان علیهم السلام وارد شده است. این روایات دربارة مقام امام، صفات حضرت، علائم ظهور و شرایط زمانی آن و شیوه و سیاست حضرت برابر دشمنان و بازگشتگان است.

خبرگزاری فارس: آموزه‌های مهدوی در آیینة کلام رضوی



بخش اول چکیده مقاله حاضر را می‌توان مجموعه ای از آموزه‌های مهدوی در موضوعاتی چند دانست که از منظر امام رضا علیه السلام بررسی شده است. این موضوعات دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علائم ظهور، اوضاع جهان پیش از ظهور، جریانات انحرافی و وظایف مردم در دوران غیبت می‌باشد، که سعی بر آن بوده که ضمن تبیین و شرح روایات و استفاده از منابع اصیل، به نکات برجسته‌ای در این رابطه اشاره شود. کلیدواژه‌ها: امام رضا علیه السلام، علایم ظهور، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جریانات انحرافی، وظایف مردم در عصر غیبت. مقدمه ده‌ها بلکه صدها روایت در شأن و جایگاه حضرت مهدی علیه السلام از معصومان علیهم السلام وارد شده است. این روایات دربارة مقام امام، صفات حضرت، علائم ظهور و شرایط زمانی آن و شیوه و سیاست حضرت برابر دشمنان و بازگشتگان است. علاوه بر این، بیش از چهار صد آیه در شأن امام مهدی علیه السلام تفسیر شده و کتب روایی شیعه و اهل سنت، سرشار از این روایات شریف است. در این خصوص، کافی است به کتاب معجم احادیث امام مهدی علیه السلام، نوشته جمعی از نویسندگان از جمله نگارنده رجوع شود؛ زیرا مشتمل بر بیشترین آیات و احادیث شریف در این خصوص است. اما آنچه در این نوشتار خواهد آمد، بررسی روایاتی است که امام رضا علیه السلام آن‌ها را فراروی ما نهاده است [1]. در این روایات، موضوعات متعددی دربارة امام مهدی علیه السلام بیان شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: اسم و نسب امام؛ توان جسمی امام؛ برخی صفات امام؛ پنهان بودن ولادت امام؛ روشن بودن نسب امام و اینکه آن حضرت منتسب به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستند؛ غیبت امام؛ نهی از بیان نام حضرت در عصر غیبت یا در تمام دوران؛ فضیلت انتظار و منتظران؛ فَرَج مومنان به وسیله آن جمال رشید و ظهور نورانی؛ وضعیت شیعه و شرایط سختی که در عصر غیبت به سر می‌برند؛ قربانی شدن شیعیان و کشتن و خون ریزی‌های پیش از ظهور؛ شباهت‌ها بین امام مهدی علیه السلام و بین پیامبران علیهم السلام؛ خوراک و لباس امام علیه السلام؛ خروج سفیانی، یمانی و پرچم‌های مصر؛ نقش حضرت خضر علیه السلام در دوران غیبت و اینکه آن حضرت مونس تنهایی امام مهدی علیه السلام است؛ سپاه امام مهدی علیه السلام و یارانش از فرشتگان؛ سختی‌های زندگانی در ایام ظهورش؛ اقتدای عیسی روح الله علیه السلام در نماز گزاردن به آن حضرت؛ رجعت و تکالیف مومنان برابر امام مهدی علیه السلام که از جمله مهم‌ترین آن‌ها دعا و کثرت دعا برای آن حضرت و توسل به حضرتش در سختی‌ها است. ضرورت وجود امام در هر عصر مطالب بنیادین آغازین مسأله ضرورت وجود امام است که امام رضا علیه السلام در این باره می‌فرماید: لو خلت الأرض طرفة عین من حجة لساخت بأهلها؛ (صفار، 1404: ص489) اگر زمین به اندازه یک چشم به هم زدن از حجت خدا خالى شود، اهلش را فرو خواهد برد. نام و نسب امام مهدی علیه السلام همچنین امام درباره ویژگی‌ها و مشخصات فردی امام دوازدهم می‌فرماید: الخلف الصالح من ولد أبی محمد الحسن بن علی و هو صاحب الزمان وهو المهدی (بغدادی، 1406: ص200)؛ خلف صالح، از نسل ابی محمد، حسن بن علی همان صاحب الزمان، مهدی است. امام در این روایت به ولادت سومین از فرزندانش، امام حسن عسکری و اینکه خلف صالح، صاحب الزمان و مهدی علیه السلام از فرزندان آن حضرت است، اشاره کرده، تأکید می‌نماید که مهدی علیه السلام پسر امام حسن عسکری علیه السلام است. ریان بن صلت: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «شما صاحب الامر هستید؟» فرمود: « من هم صاحب الامرم ولى آن صاحب الامر نیستم که زمین را پر از عدالت کند چنانچه پر از ستم شده است و چگونه او باشم با اینکه مى‏بینى بدنم لاغر است ولى قائم آنست که چون ظهور کند در سن پیرانست و سیماى جوانان را دارد، نیرومند باشد تا بجائى که اگر دست به بزرگترین درخت زمین اندازد آن را از جا بکند و اگر میان کوهها فریاد کشد سنگهاى آنها از هم بپاشد؛ با او است عصاى موسى و خاتم سلیمان علیه السلام، او چهارمین فرزند من است، خدا او را زیر پرده خود دارد تا بخواهد، سپس او را ظاهر کند تا زمین را پر از عدل و داد کند؛ چنانچه پر از جور و ستم شده است. [2] در نقل طبرسی، عبارت زیر در آخر این روایت آمده است: … گویا که ایشان را می‌بینم که به شدت و در این هنگام مأیوسند که ندا داده شوند ندا کردنى که هر شنونده‌ای آنرا می‌شنود از دور همچنان که شنیده می‌شود از نزدیک، او رحمت مؤمنان باشد و عذاب کافران. (طبرسی، بی‌تا: ص434) ابو صلت هروى به حضرت رضا علیه السلام عرض کرد: «هنگام ظهور، ویژگی‌های قائم شما علیه السلام چیست؟ فرمود: علامته أن یکون شیخ السن. شاب المنظر حتی أن الناظر إلیه لیحسبه ابن أربعین سنة أو دونها و إنَّ من علاماته أن لایهرم بمرور الأیام و اللیالی حتی یأتیه اجله؛ نشانه‏اش این است که در سن پیری است و جوان می‌نماید، تا آنکه هر کس او را ببیند، گمان برد که چهل سال یا کمتر دارد. نشانش این است که به گذشت روزگار، پیر نشود، تا مرگش رسد. (صدوق، :1395 ج2، ص65) آنچه داوود رقی روایت کرده که قائم علیه السلام هفتمین از فرزندان امام باقر علیه السلام است نیز بر مهدی علیه السلام فرزند امام حسن عسکری تطبیق می‌شود. داوود رقى، به حضرت رضا علیه السلام عرض کرد: «فدایت شوم! به خدا قسم! در دلم هیچ شکى درباره امامت شما نیست، جز حدیثى که ذریح از حضرت باقر نقل کرده است» فرمود: «چه حدیثی؟» گفتم: «شنیدم از او که می‌فرمود: هفتمین ما قائم ما است؛ ان شاء اللَّه». حضرت رضا علیه السلامفرمود: «راست می‌گویى و ذریح راست گفته است و حضرت باقر نیز راست گفته‏ است». شکّ من زیادتر شد. آن گاه فرمود: «داوود! اگر موسى به خضر نمی‌گفت: «سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً؛ اگر خدا خواست مرا شکیبا خواهى یافت». از خضر دربارة چیزى نمی‌پرسید. همین طور حضرت باقر که اگر نمی‌فرمود: «ان شاء اللَّه، همان بود که گفته بود». در این موقع، به امامت آن جناب یقین پیدا کردم. (کشی، :1348 ص373) پس این روایت به پیدایش زمینه انحرافی که پس از وفات امام کاظم علیه السلام به وجود آمد که همان توقف بر امامت امام کاظم است، اشاره می‌کند. برخی پنداشتند آن حضرت همان مهدی غایب است و امامت امام رضا علیه السلام را انکار کردند. احتمالاً داوود رقی نیز متأثر از همین فضای ناسالم بوده که پس از این بیان و توضیح امام، از انحرافش باز گشته، به امامت امام رضا علیه السلام یقین پیدا کرد. نکته دیگر در این باب، پنهان بودن ولادت حضرت است. ایوب بن نوح گوید به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم: «من امیدوارم شما صاحب الامر باشید و خدا امر امامت را بدون شمشیر و خون ریزى به شما رساند؛ زیرا براى شما (به ولایت عهدى مأمون) بیعت گرفته شده و به نام شما سکه زده‏اند». حضرت فرمود: مامنا أحدٌ اختلفت إلیه الکتب و أشیر الیه بالأصابع وسئل عن المسائل وحملت إلیه الأموال إلا اغتیل أو مات علی فراشه، حتی یبعث الله لهذا الأمر غلاماً منا خفیَّ الولادة و المنشأ، غیر خفی فی نسبه؛ هیچ کس از ما خاندان نیست که مکاتبات داشته باشد و با انگشت به سویش اشاره کنند و از او مسأله بپرسند و اموال برایش برند، جز اینکه یا ترور شود یا در بستر خود بمیرد ]یا با شمشیر کشته شود یا با زهر[، تا زمانى که خدا براى این امر ]امامت[ کودکى را از ما خاندان مبعوث کند که ولادت و وطن او نهان است؛ ولى نسبت و دودمانش نهان نیست. (کلینی، :1365ج1، ص341) غیبت حضرت مهدی علیه السلام موضوع غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز یکی دیگر از موضوعات مطرح شده در روایات امام رضا علیه السلام است. در این باره حسن بن قیاما صیرفی می‌گوید: سال 193 به حج مشرف شدم. از ابو الحسن امام رضا علیه السلام پرسیدم: «فدایت شوم! پدرت چه شد؟» فرمود: «همانند پدرانش در گذشت». عرض کردم: «پس با روایت یعقوب بن شعیب که از ابو بصیر نقل شده است چه کنم که می‌گوید امام صادق علیه السلام فرمود:«اگر کسی به شما خبر داد این پسرم مرده و کفن شد و در قبر گذاشته شده و دستشان را از خاک قبرش تکان دادند، او را تصدیق نکنید». امام فرمود: «ابو بصیر دروغ گفته است. امام صادق به او چنین نگفته است. او گفته: اگر کسی از صاحب این امر، چنین خبری آورد [3]». به نظر می‌رسد این حدیث را واقفیه به ابوبصیر به دروغ نسبت دادند، تا بتوانند عقیده باطل خود را که همان غیبت امام کاظم  علیه السلام و اینکه آن حضرت، امام مهدی است و غایب می‌شود، رواج بدهند. مسأله به زبان آوردن نام حضرت در عصر غیبت نیز در روایات حضرت رضا علیه السلام به چشم می‌خورد؛ به طوری که ریان بن صلت گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم که چون راجع به قائم سؤال شد، فرمود: «شخص او دیده نشود و نامش برده نشود [4].» همچنین ریان بن صلت می‌گوید: شنیدم از امام رضا علیه السلام که: «قائم مهدی، پسر حسن است که شخصش دیده نشود و پس از غیبتش کسی نامش را نبرد، تا همه او را ببینند و نامش اعلان شود و همه آن را بشنوند». پس به ایشان عرض کردیم. «ای آقای ما! اگر چه بگوییم صاحب غیبت و صاحب زمان و مهدی؟ «فرمود: «این قبیل نام‌ها جایز است و من شما را از تصریح به نامش نهی کردم، تا بر دشمنان ما مخفی بماند و او را نشناسند [5].» دیدگاه علما در حکم بردن نام امام یعنی «م ح م د» و اینکه آیا این نهی، مخصوص زمان غیبت است یا مطلق و برای همیشه است یا مختص به زمان غیبت صغرا است، متفاوت است و ما بحث کاملی در دروس تخصصی خود بیان نموده و آن را در فصلی از فصل‌های کتاب تا ظهور منتشر کرده‌ایم و گفته‌ایم که دیدگاه ما با استفاده از ده‌ها روایت، حرمت نام بردن حضرت در زمان غیبت کبرا است. (طبسی، 1389: ج1، ص45) انتظار فرج و فضیلت منتظران حسن بن جهم از امام رضا علیه السلام در بارة چیزی از گشایش پرسید و امام فرمود: «آیا نمی دانی که انتظار فرج، از فرج است؟» عرض کردم: «جز آنچه به من آموخته ای، چیزی نمی دانم. فرمود: «بله؛ انتظار فرج، از فرج است [6]»؛ یعنی همین که یک جامعه، به آینده روشن و گسترش عدالت و برچیده شدن بساط ظلم امید داشته باشد، این چنین جامعه و مردمی با مشکلات دست و پنجه نرم کرده و بر آن چیره شده و به اصطلاح، خود را نمی‌بازند. بر افراد چنین جامعه ای، روح افسردگی حاکم نخواهد شد و آن‌ها را از پای در نمی‌آورد. همین معنا خود یک نوع گشایش می‌باشد. در همین راستا محمد بن عبد الله می‌گوید: به ابو الحسن الرضا علیه السلام عرض کردم: قربانت شوم! پدر من از جدّ من روایت مى‏کرد که جدّ شما گفته است: «در جوار ما شهرى است به نام قزوین که پایگاه مرزى است و جنگجویان در حال آماده‏باش دفاعى به سر مى‏برند. برابر آنان، دشمنى است به نام دیلم که گهگاه از ]داخل جنگل[ سرازیر مى‏شوند و بر سر مسلمانان مى‏تازند». جد من پرسیده است: «آیا رخصت مى‏دهید در جهاد با کفّار یا آماده‏باش دفاعى شرکت کنیم؟» و جدّ شما گفته است: «بر شما باد که راه مکه را در پیش بگیرید و خانه خدا را زیارت کنید». جدّ من تا سه نوبت، وضعیت مرزى را تشریح کرده و رخصت دفاع خواسته است و جد شما در هر سه نوبت، همین پاسخ را تکرار کرده است که: «بر شما باد که راه مکه را در پیش بگیرید و خانه خدا را زیارت کنید» و در آخرین نوبت افزوده است که: «آیا شیعة ما رضایت نمى‏دهد که در خانة خود بنشیند و دارایى خود را براى اهل و عیال خود خرج کند و منتظر فرمان ما بماند؟ اگر شیعه ما زنده بماند و حکومت ما را درک کند، هم تراز کسانى است که در رکاب رسول خدا به جنگ بدر رفته‏اند. و اگر در حال انتظار بمیرد، هم تراز کسانى است که با قائم آل محمد قیام مى‏کنند و در سراپرده او مانند این دو انگشت شهادت در کنار هم مى‏نشیند». آیا این حدیثى که جدّ من از جدّ شما روایت کرده، صحیح است؟ ابو الحسن الرضا گفت: «آرى؛ صحیح است و سخن حقّ، همان است که بازگو کرده است [7]». این روایت، به دیدگاه امامان علیهم السلام دربارة جنگ خلفا و فتوحاتشان اشاره دارد که راضی به مشارکت شیعیان در این جنگ‌ها نبودند. ما این مطلب را در مباحث اعتقادی خود متعرض شده و بیان کرده‌ایم که هیچ یک از امامان علیهم السلام با مشارکت شیعیان در این جنگ‌ها موافق نبودند و خودشان هم در هیچ جنگی شرکت نکردند. طبری در تاریخ خود مدعی شرکت حسنین(ع) در جنگ‌ها است. او طی نقلی با سند خود از علی بن مجاهد از حنش بن مالک می‌نویسد: در سال سی هجری سعید بن عاص به قصد فتح خراسان از کوفه لشکر کشی کرد و عده‌ای از صحابه، همانند حذیفة بن یمان و امام حسن و امام حسین(ع) و عبد الله بن عباس نیز او را همراهی می‌کردند. (طبری، 1408: ج2، ص607) در پاسخ و نقد این نظریه می‌گوییم: اولاًً. در سند این نقل علی بن مجاهد آمده است و درباره او علمای رجال اهل سنت همانند یحیی بن معین گفته اند: «او جعّال و وضّاع حدیث است و کتاب مغازی (جنگ نامه) نوشته و برای مطالب آن، سند جعل و ساخته است». بعضی دیگر نیز همانند یحیی بن ضریس او را کذاب و دروغ گو معرفی کرده‌اند. (عسقلانی، 1404: ج7، ص330) ثانیاً. این نقل، با نقل سهمی در کتاب تاریخ جرجان منافات دارد؛ چون او به صراحت، شرکت امام حسن مجتبی علیه السلام را در فتح ایران و آمدن ایشان به این سرزمین را در غیر زمان امیر مؤمنان علیه السلام منکر شده، می‌گوید: و ذکر عباس بن عبدالرحمن المروزی فی کتابه التاریخ: فقال قدم الحسن بن علی و عبد الله بن الزبیر اصبهان مجتازین إلی جرجان. فان ثبت هذا یدل علی أنه کان فی أیام أمیرالمؤمنین علی بن ابی طالب. (سهمی، 1401: ص48) فشار بر شیعه در دوران غیبت یکی از ویژگی‌های دوران غیبت که در کلام امام رضا علیه السلام به آن اشاره شده، موضوع فشار بر شیعه در دوران غیبت است. على بن فضال گوید: على بن موسى الرضا علیه السلام فرمود: «گویی شیعه را مى‏بینم که وقتى سومین فرزند مرا از دست بدهند، مانند چارپایان، چراگاه می‌جویند و نمى‏یابند». عرض کردم: «یا ابن رسول اللَّه! براى چه؟» فرمود: «براى آنکه امامشان از آن‌ها پنهان است». عرض کردم: «براى چه؟» فرمود: «براى آنکه چون با شمشیر قیام کند، بیعت کسى در گردنش نباشد [8]». این روایت به سرگردانی شیعه و انحراف تعداد بسیاری از نظر اعتقادی به سبب غیبت امام اشاره دارد؛ همچنان که در این روایت به علت غیبت اشاره کرده است. ما در بحث دربارة علت غیبت، گفته‌ایم که این علت و علت‌های دیگری از این قبیل، چیزی جز بیان حکمت‌هایی در این خصوص نیست و امامان علیهم السلام در بیان سبب واقعی غیبت تا قبل از ظهور، مأذون نیستند؛ چنان که امام صادق فرمود: «لأمر لم یؤذن لنا فی کشفه لکم»؛ یعنی بدین سبب که به ما اجازه داده نشده است آن را برای شما فاش کنیم. (صدوق، همان: ج2، ص481) پی نوشت ها: [1]. بیش از سی و پنج تا چهل روایت از امام رضا علیه السلام در این باره وارد شده است که از قرن سوم تا کنون عالمان حدیث مانند فضل بن شاذان، ثقۀ الاسلام کلینی در کتاب شریف کافی، صدوق در کتاب های کمال الدین، عیون أخبار الرضا علیه السلام، علل الشرایع و امالی؛ مرحوم کشی در رجال خود بنا بر آنچه در کتاب اختیار معرفۀ الرجال آمده است، نعمانی در کتاب الغیبۀ، حرانی در تحف العقول، محمد بن جریر طبری شیعی در دلائل الامامۀ و در طبقه های بعدی إربلی در کشف الغمۀ، طبرسی در إعلام الوری و قطب الدین راوندی در الخرائج و الجرائح آن‌ها را نقل کرده‌اند. تألیفات امامیه تا زمان ما در بارة امام مهدی(عج) پر از این انوار درخشنده و کلمات نورانی است که از امام رضا، عالم آل محمد علیهم السلام روایت شده است.   [2]. أنا صاحب هذاالامر ولکنی لست بالذی أملؤها عدلاً کما مُلئت جورا. و کیف أکون ذلک علی ما تری من ضعف بدنی، و إنَّ القائم هو الذی إذا خرج کان فی سنّ الشیوخ و منظر الشبّان. قویّاً فی بدنه حتی لومدّ یده إلی أعظم شجرة علی وجه الأرض لقلعها ولو صاح بین الجبال لتدکدکت صخورها یکون معه عصا موسی و خاتم سلیمان. ذاک الرابع من ولدی یغیّبه الله فی ستره ما شاء ثم یظهره فیملأ (به) الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً؛ (کمال الدین ج2، ص 376، ح7؛ بحار الانوار، ج52، ص311). [3]. قلت فکیف أصنع بحدیث حدّثنی به یعقوب بن شعیب عن ابی بصیر أنَّ اباعبدالله علیه السلام قال إن جائکم من أخبرکم أن ابنی هذا مات و کفّن و قُبّر و نفضوا ایدیهم من تراب قبره فلا تصدّقوا به؟ فقال «کَذَب ابوبصیر لیس هکذا حدّثه إنما قال ان جائکم عن صاحب هذا الامر» (رجال الکشی، ص 475، شماره 902). [4] . عن الریان بن الصلت قال سمعت ابا الحسن الرضا علیه السلام یقول وسئل عن القائم فقال: «لا یری جسمه و لا یسمی اسمه» (کافی، ج1، ص 333 ؛ کمال الدین، ج2، ص 35). [5] . عن الریان بن الصلت قال: «سمعت الرضا علیه السلام یقول القائم المهدی علیه السلام بن الحسن لایری جسمه و لا یسمی (سَمّیهُ) بأسمه أحد بعد غیبته حتی یراه و یعلن بأسمه و یسمعه کل الخلق فقلنا له یا سیدنا و إن قلنا: صاحب الغیبة وصاحب ا لزمان و المهدی؟قال هو کله جایز مطلق و إنما نهیتکم عن التصریح باسمه لیخفی اسمه عن اعدائنا فلا یعرفوه». (الهدایة الکبری، 1334 ؛ مستدرک الوسائل، ح 12، ص 285 (درباره اعتبار کتاب الهدایة الکبری ر.ک: تأملی نو در نشانه‌های ظهور (1) از نگارنده). [6]. عن الحسن بن الجهم قال: سالت اباالحسن علیه السلام عن شیء من الفَرَج. فقال: «او لست تعلم ان انتظار الفَرَج من الفَرَج؟ قلت: لا ادری إلا ان تعلمنی. فقال: نعمْ انتظار الفَرَج من الفَرَج» (غیبت طوسی، ص459، ح 741 ؛ بحار الانوار، ج 51، ص 130، ب 22.) [7] . محمدبن عبدالله علیه السلام قال: «قلت للرضا علیه السلام جعلت فداک إن ابی حدّثنی عن آبائک انه قیل لبعضهم ان فی بلادنا موضع رباط یقال له قزوین و عُدوّاً یقال له: الدیلم. فهل من جهاد او هل من رباط؟ فقال: علیکم بهذا البیت فحجّوه ثم قال: فأعاد علیه الحدیث ثلاث مرات کل ذلک یقول: علیکم بهذا البیت فحجّوه. ثم قال فی الثالثة: اما یرضی احدکم ان یکون فی بیته ینفق علی عیاله ینتظر امرنا فان ادرکه کان کمن شهد مع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بدراً و ان لم یدرکه کان کمن کان مع قائمنا فی فسطاطه هکذا و هکذا و جمع بین سبابتیه فقال ابوالحسن علیه السلام صدق هو علی ما ذکر» (کافی، ج 4، ص 260، ح 34 ؛ وسائل الشیعه، ج 8، ص 86). [8]. عن علی بن الفضال: عن ابی الحسن الرضا علیه السلام انه قال «کأنی بالشیعة عند فقدهم الثالث من ولدی کالنعم یطلبون المرعی فلا یجدونه. قلت له: و لم ذلک یابن رسول الله؟ قال: لأن اِمامهم یغیب عنهم. فقلت: ولم؟ قال: لئلا یکون لأحد فی عنقه بیعة اذا قام بالسیف» (کمال الدین، ج2، ص480، ب 44 ؛ علل الشرایع، ص245، ب179، ص6 ؛ بحار الانوار، ج 51، ص152، ب8، ح1). منابع 1. ابن طاووس، رضی الدین، جمال الاسبوع، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1425ق. 2. ــــــــــــــــــــــــ، مهج الدعوات، تهران، سنایی، 1323ش. 3. ابوعمرو، إختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، مشهد، دانشگاه، 1348ش. 4. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، بیروت، دار الکتاب الاسلامی، 1381ق. 5. بغدادی، ابن¬خشاب، تاج الموالید، قم، کتاب¬خانه مرعشی، 1406ق. 6. حلی، حسن بن سیلمان، مختصر بصائرالدرجات، بیروت، دارالفکر، 1423ق. 7. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قرن سوم هـ، قم، مؤسسة آل البیت، 1413ق. 8. خصیبی، ابو عبدالله، الهدایة الکبری، بیروت، موسسة بلاغ، چ4، 1411ق. 9. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی، 1409ق. 10. زمخشری، محمود بن عمر، الفائق فی غریب الحدیث، مصر، عیسی حلبی، بی‌تا. 11. سهمی، ابوالقاسم الجرجانی، تاریخ جرجان، بیروت، عالم الکتب، 1401ق. 12. شامی جمال الدین، الدر النظیم، قم، جامعه مدرسین، 1385ش. 13. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، امالی، قم، مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، 1417ق. 14. ــــــــــــــــــــــــــــ ، کمال الدین و تمام النعمة‏، قم‏، جامعه مدرسین، 1395ق. 15. ــــــــــــــــــــــــــــ ، علل الشرائع، نجف، مکتبة الحیدریة، 1386ق. 16. ــــــــــــــــــــــــــــ ، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نجف، مکتبة الحیدریة، 1386ق. 17. طبرسی ابو علی، اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا. 18. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1408ق. 19. طبسی، نجم الدین، تا ظهور، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چ2، 1389ش. 20. ــــــــــــــــ ، معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ با همکاری نویسندگان ـ قم، بنیاد معارف اسلامی، 1428ق. 21. طوسی، ابو جعفر، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، 1411ق. 22. طوسی، محمدبن الحسن، الغیبه، قم، بنیاد معارف اسلامی، 1411ق. 23. عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة ال البیت، 1414ق. 24. عسقلانی، احمدبن علی بن حجر، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، 1404ق. 25. قندوزی، سلیمان بنی ابراهیم، حنفی، ینابیع المودّة، قم، کتابفروشی محمدی، 1294ق. 26. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365ش. 27. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دارالوفاء، 1404ق. 28. ـــــــــــــــــ ، مرآة العقول، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1404ق. 29. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه مرعشی، 1404ق. 30. نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبه، نعمانی، تهران، مکتبة الصدوق، 1360ش. 31. مفید. محمدبن محمد بن نعمان، ارشاد، قم، بصیرتی، 1413ق. 32. نباطی، زین الدین، الصراط المستقیم، تهران، المکتبه المرتضویه، 1384ش. 33. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل البیت، 1329ش. منبع: ماهنامه انتظار موعود – شماره 33 ادامه دارد ...  

93/06/13 - 01:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن