تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مسلمان آينه برادر خويش است، هرگاه خطايى از برادر خود ديديد همگى او را مورد حمله قرار ند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812930678




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (ع)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (ع)
مقام امامت از مقام پیامبرى برتر است و برخى از پیامبران از جهت داشتن مقام امامت بر پیامبران فاقد این مقام برترى دارند و برخى از پیامبران همانند رسول اکرم صلى الله علیه و آله بر همه پیامبران و امامان برترى دارند.

خبرگزاری فارس: مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (ع)



بخش دوم و پایانی 3ـ3. حجت الهى بر اساس آیات و روایات، که مطابق با برهان عقلى است، پیامبران و امامان، حجت الهى هستند. خداى متعال به وسیله ایشان عذر را براى مردم تمام مى کند و مردم با وجود آنان هیچ عذرى از جهت ابلاغ معارف و احکام الهى ندارند، همان گونه که مى فرماید: «رُّسُلاً مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ.» (نساء: 165) امام کاظم علیه السلام مى فرمایند: اى هشام! خداوند براى مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و حجت پنهان؛ اما حجت آشکار رسولان، پیامبران و امامان هستند و حجت پنهان، عقل ها هستند.40     در ذیل، به برخى از روایاتى که از امام رضا علیه السلام درباره حجت بودن پیامبروامام نقل شده، اشاره مى شود:1. سلیمان بن جعفر حمیرى مى گوید: از امام رضا علیه السلام پرسیدم: آیا زمین بدون حجت باقى مى ماند؟ ایشان فرمودند: اگر زمین به اندازه چشم زدن از حجت خالى باشد، اهلش را فرو مى برد.41 در این روایت، حجت هم شامل پیامبر مى شود و هم شامل امام.2. امام رضا علیه السلام مى فرمایند: «زمین از حجتى از آنان [ائمه علیهم السلام ]در هر عصر و زمان و هر وقتى از اوقات خالى نمى ماند.»42 3. امام رضا علیه السلام از امام صادق علیه السلام نقل مى کنند که فرمودند: حجت خدا بر خلقش تمام نشود، مگر با وجود امام تا شناخته شود.43     4. امام رضا علیه السلام مى فرمایند: و هرگاه امامى از ایشان از دنیا برود، براى آفریده هایش از نسل او امامى برمى گزیند که نشانه روشن و هدایتگر نورانى و امام استوار و حجت دانا باشد و از امامانى باشد که با حق هدایت مى کنند و به حق و عدالت حکم مى کنند [و از ]حجت هاى الهى و دعوت کننده هاى خدا و... باشد: «... کُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ إِمَامٌ نَصَبَ لِخَلْقِهِ مِنْ عَقِبِهِ إِمَاما عَلَما بَینا وَ هَادِیا نَیرا وَ إِمَاما قَیما وَ حُجَّةً عَالِما أَئِمَّةً مِنَ اللَّهِ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ حُجَجُ اللَّهِ وَ دُعَاتُهُ وَ... .»44 5. همچنین در مورد امام مى فرمایند: امام، حجت بالغه است: «و الحجة البالغة.»45     6. امام رضا علیه السلام یکى از آثار معصوم بودن امام از خطاها و لغزش ها را حجت بودن امام بر بندگان خداوند و شاهد خداوند بودن بر بندگان الهى بیان مى کنند و مى فرمایند: «هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَایا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ یخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِکَ لِیکُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِه...»46 امام معصوم، تأییدشده و تسدیدشده است و از خطاها و لغزش ها در امان است. خداوند او را به این ویژگى اختصاص داده تا حجت بر بندگانش باشد و شاهد او بر آفریده هایش... .      4ـ3. خلافت الهى بر اساس آیات و روایات، پیامبر و امام، خلیفه و جانشین خدا در روى زمین است. خداى متعال به فرشتگان اعلام کرد که مى خواهد جانشینى قرار دهد:«وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً.» (بقره: 30) خلافت همان گونه که از نام آن پیداست، تمام نمى شود مگر به اینکه خلیفه نمایشگر مستخلف باشد، و تمامى شئون وجودى و آثار و احکام و تدابیر او را حکایت کند، البته آن شئون و آثار و احکام و تدابیرى که به خاطر تأمین آنها خلیفه و جانشین براى خود معین کرده. خداى سبحان که مستخلف این خلیفه است، در وجودش مسماى به اسماء حسنى، و متصف به صفات علیایى از صفات جمال و جلال است، و در ذاتش منزه از هر نقصى، و در فعلش مقدس از هر شر و فسادى است (جلت عظمته).47     از این آیه و آیات پس از آن، دو نکته اساسى استفاده مى شود:1.منظورازخلافت،جانشینى خدادرزمین بوده است. 2. خلافت مزبور اختصاصى به شخص حضرت آدم علیه السلامندارد، بلکه فرزندان او نیز در این مقام با او مشترکند. دلیل و مؤید این عمومیت خلافت، آیات ذیل است: ـ «إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ»(اعراف: 69)؛ که شما را بعد از قوم نوح خلیفه ها کرد. ـ «ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلاَئِفَ فِی الأَرْضِ» (یونس: 14)؛ و سپس شما را خلیفه ها در زمین کردیم.  ـ «وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ» (نمل: 62)؛ و شما را خلیفه ها در زمین کند.48     بنابراین، از این آیه استفاده مى شود که جانشینى الهى اختصاص به حضرت آدم علیه السلام ندارد و پس از ایشان انسان هاى دیگر نیز این مقام را دارند. حال سخن در این است که چه کسانى به این منزلت مى رسند؟ از برخى روایات امام رضا علیه السلام استفاده مى شود پیامبران و امامان داراى مقام خلافت الهى در روى زمین هستند:1. امام رضا علیه السلام در یکى از پاسخ هاى خود به على بن محمدبن جهم که آیات گوناگونى درباره شبهاتى نسبت به عصمت پیامبران مطرح نمود، فرمود: به راستى خداوند آدم را حجت در روى زمینش و جانشین در بلادش قرار داد و او را براى بهشت نیافریده بود... .49     2. امام رضا علیه السلام از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى کنند که خطاب به حضرت على علیه السلام فرمودند:... البته تو جانشین خدا بر بندگانش هستى... .50 3. همچنین مى فرمایند: امامان، جانشینان خداوند در روى زمین هستند.51 4. در حدیثى مى فرمایند: امامت مقام پیغمبران، میراث اوصیا، خلافت الهى، جانشینى رسول خدا صلى الله علیه و آله، و... است.52      5ـ3. عصمت یکى از ویژگى هاى پیامبر که در امام نیز وجود دارد، عصمت است. عصمت در لغت از ریشه «عصم» به معناى «بازداشتن53 و امساک»54 است و «عصمت» به این معناست که خداوند بنده اش را بازدارد از بدى که در آن واقع شود.55 «عصمت» در اصطلاح متکلمان عبارت است از: نیرویى که انسان را از انجام دادن معصیت و واقع شدن در خطا بازمى دارد.56 البته منظور از معصوم بودن پیامبران یا بعضى از انسان هاى دیگر تنها عدم ارتکاب گناه نیست؛ زیرا ممکن است یک فرد عادى هم مرتکب گناه نشود (مثلاً، به دلیل کوتاهى عمر)، بلکه منظور این است که شخص، داراى ملکه نیرومندى باشد که در سخت ترین شرایط هم او را از ارتکاب گناه بازدارد.57     از دیدگاه شیعه، پیامبران از آغاز تولد تا پایان عمر از همه گناهان، اعم از کبیره و صغیره، معصومند و حتى از روى سهو و نسیان هم گناهى از ایشان سر نمى زند.58 علّامه حلّى مى فرمایند: «همه امامیه عقیده دارند که پیامبران از گناهان کبیره و صغیره معصوم و از معاصى منزّه اند، چه پیش از نبوت و چه پس از آن، چه از روى عمد و چه از روى نسیان، و از هر رذیله و منقصت و هر چیزى که بر خوارى و زبونى دلالت کند.»59     دلیل اشتراط عصمت آن است که با نافرمانى پیامبر، وثوق و اعتماد از اعمال پیامبر از بین مى برد.60 افزون بر آن، هرگاه فردى در خلوت گناهى انجام دهد و کسى هم متوجه نشود، چگونه مى تواند واسطه میان مردم و خدا در هدایت مردم باشد و مردم را به ترک گناه سفارش کند؟ چقدر سخن چنین فردى در دیگران تأثیر دارد؟ آیا وى به گفته خود از عمق جان عقیده دارد؟ اگر عقیده دارد، چرا گناه مى کند؟ و اگر عقیده ندارد، چگونه دیگران را به آن دعوت مى کند؟      بیشتر اهل سنت نه تنها عصمت را شرط امام نمى دانند،61 بلکه عدالت به معناى گناه نکردن یا ستم نکردن را نیز شرط نمى دانند و تصریح مى کنند که امام با فسق و ظلم از امامت خلع نمى شود. باقلانى مى گوید: «جمهور از اهل اثبات و حدیث گفته اند: امام با فسق و ظلم به خاطر غصب اموال و... خلع نمى شود.»62 همچنین بیشتر اهل سنت عقیده دارند پیروى از امام تا زمانى که با حکم شرع مخالفت نکند، واجب است، چه امام عادل باشد و چه جائر.63 البته برخى از اهل سنت عدالت را شرط امام مى دانند.64     مبناى اختلاف میان شیعه و اهل سنت را باید در تعریف «امامت» جست. شیعه بر اساس آنکه امامت را ادامه رسالت مى داند، عدالت در بالاترین مرتبه (عصمت) را شرط مى داند و اهل سنت چون سطح امامت را تنزل مى دهد و آن را در حد حکومت ظاهرى مى داند، امام را از افراد عادى تلقّى مى کند؛ یا عدالت (حتى در مرتبه گناه نکردن یا ستم نکردن) را شرط نمى داند یا در حدّ اندک شرط مى داند.      برخى از روایات نقل شده از امام رضا علیه السلام که بر عصمت پیامبر و امام دلالت دارند عبارتند از: 1. على بن محمدبن جهم و مأمون شبهاتى درباره عصمت پیامبران مطرح کردند و امام علیه السلام به آنها جواب دادند. على بن محمدبن جهم به امام رضا علیه السلام گفتند: آیا شما به عصمت پیامبران عقیده دارید؟ امام رضا علیه السلام فرمودند: بله. سپس على بن محمدبن جهم آیات گوناگونى درباره شبهاتى نسبت به عصمت پیامبران مطرح مى کند و امام رضا علیه السلام پاسخ آنها را مى دهند.65 امام رضا علیه السلام در آغاز خطاب به او مى فرمایند: کتاب خدا را با رأیت تأویل مکن. خداوند عزوجل فرموده است: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»(آل عمران: 7)... .66     بر اساس حدیث دیگر، مأمون به امام رضا علیه السلام مى گوید: آیا شما به عصمت پیامبران عقیده دارید؟ امام رضا علیه السلام مى فرمایند: بله. سپس مأمون آیات فراوانى درباره شبهاتى نسبت به عصمت پیامبران مطرح مى کند و امام رضا علیه السلام پاسخ آنها را مى دهند.67 2. امام رضا علیه السلام مى فرمایند: خداى عزوجل اطاعت کسى را که مى داند او انسان ها را گمراه و اغوا مى کند، واجب نمى شمارد... .68     3. ایشان در حضور شیعیان، متکلمان و دانشمندان کوفه که در میان آنان دانشمندان یهود و نصارا نیز حضور داشتند، فرمودند: بدانید امام بعد از محمد صلى الله علیه و آله تنها کسى است که برنامه هاى او را تداوم بخشد، هنگامى که امر (امامت) به او مى رسد و امامت تنها شایسته کسى است که بر تمام امت ها به وسیله برهان بر امامت احتجاج کند.      رأس الجالوت گفت: نشانه چنین امامى چیست؟ امام رضا علیه السلامفرمودند: به تورات و انجیل و زبور و قرآن حکیم آگاه باشد و براى اهل تورات با تورات خودشان و براى اهل انجیل با انجیل خودشان و براى اهل قرآن با قرآن خودشان حجت آورد و دانا به همه زبان ها باشد، حتى یک زبان بر او پنهان نباشد و به هر قومى با زبان خودشان برهان آورد و افزون بر همه این ویژگى ها، باتقوا و پاکیزه از هر آلودگى و پاک از هر عیبى، عدالت پیشه، باانصاف، حکیم، مهربان، باگذشت، پرمحبت، راستگو، نیکوکار، خیرخواه، امین، درستکار، و مدبر باشد.69     4. امام رضا علیه السلام در تعریف امام این اوصاف را به کار مى برند: امام از همه گناهان پاک شده است و از همه عیب ها برکنار است: «الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُیوب.»70 کانون قداست و پاکى و پرستش و زهد و علم و عبادت است: «مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَةِ وَ النُّسُکِ وَ الزَّهَادَةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَة.»71 امام معصوم است، تأییدشده، توفیق یافته، استوارگشته، از هرگونه خطا و لغزش و افتادنى در امان است: «وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَایا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ.»72 5. امام رضا علیه السلام مى فرمایند: تنها امام از سوى خداى متعال است و به این سبب امام است که خدا او را در آغاز آفرینش برگزیده و در نسب شرافت داده و در منشأ، پاک و در آینده معصوم است... .73      6ـ3. علم الهى از آیات و روایات استفاده مى شود که پیامبران علم الهى دارند و علوم آنان به امامان معصوم علیهم السلام انتقال یافته است. خداى متعال در آیه 31 سوره «بقره» از یاد دادن اسماى الهى به حضرت آدم گزارش مى دهد و مى فرماید: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا.» منظور از «الاسماء» مسمَّیات اسماء، یعنى خود موجودات است و با توجه به اینکه «الاسماء» جمع محلى به ال است، استفاده مى شود که حضرت آدم علیه السلام دانا به حقیقت همه موجودات بود.74 این علم اختصاص به حضرت آدم نداشت، بلکه خداى متعال این علم را در انسان ها به ودیعه سپرده، به گونه اى که آثار آن، به تدریج و به طور دایم، از این نوع موجود سر بزند و هر وقت انسان به راه راست هدایت شود، انسان بتواند آن ودیعه را از قوه به فعلیت درآورد.75 بنابراین، افرادى که شایستگى پیامبرى داشته باشند، از این علم بهره مند مى شوند، همان گونه که از روایات استفاده مى شود علمى که با حضرت آدم علیه السلام فرود آمد، بالا نرفت و به ارث منتقل مى شود و ائمه علیهم السلام نیز آن علم را از یکدیگر به ارث مى برند.76     برخى از روایاتى که از امام رضا علیه السلام درباره علم پیامبر و امام نقل شده، چنین است:1. امام رضا علیه السلام مى فرمایند: «به راستى خداوند پیامبران و امامان علیهم السلام را موفق مى کند و از مخزون علم و حکمتش به آنان مى دهد چیزى [علمى ]را که به غیر آنان نمى دهد. پس علم آنان فوق هر علم اهل زمانشان است.»77 2. امام رضا علیه السلام از پدرشان از امام صادق علیه السلام نقل مى کنند که فرمودند: براى خداى عزوجل علم مخزون مکنونى است که نمى داند آن را جز او. از آن [علم]، «بداء» است و علمى که به فرشتگان و پیامبرانش یاد داده است. پس علماى از اهل بیت پیامبرمان آن را مى دانند.78     3. امام رضا علیه السلام به عبداللّه بن جندب نوشتند: اما بعد، به راستى محمد صلى الله علیه و آله امین خدا بود در خلقش و چون وفات کرد ما خانواده وارثانش بودیم و ما امناى خداییم در زمین خدا. نزد ماست علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب، و علم پیدایش اسلام (یا زایش بر اسلام) نزد ماست و به راستى ما هر مردى را ببینیم مى شناسیم که از روى حقیقت مؤمن است یا منافق. شیعیان ما به نام خودشان و پدرشان ثبت شده اند، خدا از ما و آنها تعهد گرفته است. شیعیان ما از سرچشمه ما آب نوشند و به راه ما مى روند. جز ما و آنها کسى در کیش اسلام نیست. ما نجیب و ناجى هستیم و ما بازماندگان پیغمبرانیم و ما زادگاه اوصیاییم و ما برگزیده شده در کتاب خداى عزوجل هستیم. ما از همه مردم به کتاب خدا شایسته تریم و ما از همه مردم به رسول خدا نزدیک تریم.79     از این روایت استفاده مى شود که اهل بیت علیهم السلام پس از رسول خدا صلى الله علیه و آله وارثان ایشان هستند و روشن است که یکى از ابعاد مهم وراثت، وراثت علمى است که در جمله هاى بعدى آن را تفسیر مى کند و مى فرماید: «علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب و... نزد ماست... همچنین در ادامه، اهل بیت علیهم السلام را بازماندگان پیغمبران معرفى مى کند: «وَ نَحْنُ أَفْرَاطُ الْأَنْبِیاء» و روشن است که یکى از جلوه هاى بارز وراثت پیامبران، وارثت علمى آنهاست. 4. امام رضا علیه السلام علم را یکى از نشانه هاى امام مى شمارند: دلالت امام در دو ویژگى است: علم و استجابت دعا... .80      7ـ3. لازم الاطاعه بودن براساس ادلّه فراوان، همه وظیفه دارند از پیامبر81 و امام82 اطاعت کنند و هیچ عذرى براى مخالفت با آنها ندارند. در روایات نقل شده از امام رضا علیه السلام نیز لازم الاطاعه بودن پیامبر و امام بیان شده است که برخى از آنها عبارتند از: 1. امام رضا علیه السلام مى فرماید: خداوند تبارک و تعالى پیامبرش محمد صلى الله علیه و آله را بر همه آفریده هایش از پیامبران و فرشتگان برترى داد و طاعت او را طاعت خود و پیروى از او را پیروى از خود قرار داد و زیارت او در دنیا و آخرت را زیارت خود قرار داد و فرمود: «مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ» (نساء: 80) و فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ.» (فتح: 10).83     در این روایت، طاعت رسول اکرم صلى الله علیه و آله طاعت خداى متعال ذکر و به آیه «مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ» استدلال کرده اند. با توجه به آیات دیگر، مانند «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ» (نساء: 64) اطاعت و لزوم آن، اختصاص به شخص رسول اکرم صلى الله علیه و آله ندارد و شامل همه پیامبران نسبت به مردم عصر خود مى شود.      2. محمدبن زید طبرى مى گوید: من در خراسان بالاى سر امام رضا علیه السلام ایستاده به خدمت بودم و جمعى از بنى هاشم که اسحاق بن موسى بن عیسى عباسى همراه آنها بود، در حضور ایشان بودند. آن حضرت فرمود: «اى اسحاق به من خبر رسیده که مردم مى گویند: ما عقیده داریم که همه مردم بنده هاى ما هستند، نه، سوگند بدان خویشى و قرابتى که با رسول خدا صلى الله علیه و آله دارم، من هرگز چنین چیزى نگفتم، و از پدران خود هم نشنیدم و به من نرسیده است که یکى از نیاکان من چنین گفته باشد، ولى من مى گویم که مردم بندگان ما هستند در اینکه اطاعت ما بر آنها واجب است و در دین، پیرو ما هستند، باید حاضران به غایبان برسانند.»84  3. معمربن خلاد نقل مى کند: مردى پارسى به امام رضا علیه السلام گفت: اطاعت از شما واجب است؟ امام علیه السلام فرمودند: بله. او گفت: مانند اطاعت على بن ابى طالب علیه السلام؟ امام رضا علیه السلام فرمودند: بله. 4. تفاوت پیامبر و امام پس از بیان ویژگى هاى پیامبر براى امام از نظر روایات امام رضا علیه السلام، این سؤال پیش مى آید که آیا میان پیامبر و امام تفاوتى وجود دارد؟ حسن بن عباس معروفى از امام رضا علیه السلامپرسید که میان «رسول» و «نبى» و «امام» چه فرقى وجود دارد؟ امام رضا علیه السلام این گونه جواب دادند: فرق میان «رسول» و «نبى» و «امام» این است که «رسول» کسى است که جبرئیل بر او نازل شود و او را ببیند و سخنش را هم بشنود و بدو وحى فرود آورد و بسا باشد که در خواب بیند؛ مانند خواب ابراهیم علیه السلام. «نبى» بسا سخن را بشنود [و جبرئیل را نبیند ]و بسا شخص را بیند و چیزى نشنود، «امام» کسى است که سخن [فرشته] را بشنود و شخص [او ]را نبیند.85     این روایت تفاوت «نبى» و «رسول» و «امام» را از لحاظ ارتباط با خداوند متعال بیان مى کند. بنابراین، بر اساس این حدیث، «امام» نیز با واسطه فرشته با خداى متعال ارتباط دارد، با این تفاوت که او را نمى بیند و سخن او را مى شنود. البته با توجه به دلایل قطعى ختم نبوت، ارتباط امام با فرشته از نوع ارتباط رسالى نیست، بلکه تنها براى تلقّى علوم از فرشته است.      تأکید بر این نکته ضرورت دارد که براساس آیات و روایات فراوان، وحى رسالى تنها با واسطه پیامبران است و پیامبران، حاملان وحى هستند و با توجه به اینکه نبوت با رسول اکرم صلى الله علیه و آلهپایان یافته و پس از ایشان پیامبر دیگرى نمى آید، امامان علیهم السلامشریعت تازه اى نمى آورند و وحى و شریعت رسول اکرم صلى الله علیه و آله را حفظ و تبلیغ مى کنند. بنابراین، حدیث یادشده درصدد بیان همه تفاوت هاى پیامبر و امام نیست و تنها تفاوت آنها از جهت ارتباط با خدا از راه فرشته بیان مى کند. از این رو، روایت با ادلّه اى که تفاوت هاى دیگرى براى پیامبر و امام نقل کند، منافات ندارد. 5. برترى امام بر پیامبر با توجه به وجود بیشتر صفات پیامبر در امام، پرسش دیگرى مطرح مى شود و آن، این است که آیا یکى از پیامبر و امام بر دیگرى برترى دارد یا نه؟ از برخى روایات استفاده مى شود که مقام امام از مقام پیامبر بالاتر است. امام رضا علیه السلام در حدیث معروف امام مى فرمایند: به راستى امامت [مقامى است ]که خداوند متعال آن را بعد از مقام نبوت و خلّت (خلیل اللهى) در مرحله سوم به ابراهیم خلیل اختصاص داد و فضیلتى است که او را به آن شرفیاب نمود و به وسیله آن نامش را بلندآوازه قرار داد و فرمود: «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاما» (بقره: 124)؛ به راستى تو را امام مردم قرار دادم. خلیل علیه السلامخوشحال شد و عرض کرد: «وَمِن ذُرِّیَّتِی»؛ و از فرزندان من؟ خداوند عزوجل فرمود: «لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»؛ پیمان من به ظالمان نمى رسد. این آیه، امامت هر ظالم تا روز قیامت را باطل نمود.86     توضیح این نکته ضرورى است که سخن در اینجا در محور مقام و جایگاه و اینکه مقام امامت از مقام پیامبرى برتر است. بنابراین، امام از جهت مقام امامت بر پیامبر از لحاظ مقام پیامبرى برترى دارد. البته هرگاه فردى هم پیامبر باشد و هم امام، از لحاظ مقام امامت برترى دارد. از این رو، برخى از پیامبران که افزون بر مقام پیامبرى داراى مقام امامت اند ـ همچنان که روایت یادشده درباره حضرت ابراهیم علیه السلام بر آن دلالت دارد ـ از لحاظ مقام امامت بر پیامبرانى که داراى مقام امامت نیستند، برترى دارند. البته همه پیامبرانى که مقام امامت دارند، در یک رتبه نیستند و برخى از آنها بر برخى دیگر برترى دارند. همچنان که رسول اکرم صلى الله علیه و آله بر همه پیامبران حتى کسانى که داراى مقام امامت هستند و نیز بر امامان علیهم السلام برترى دارد. امام رضا علیه السلام مى فرماید: خداوند تبارک و تعالى پیامبرش محمد صلى الله علیه و آلهرا بر همه آفریده هایش از پیامبران و فرشتگان برترى داد و طاعت او را طاعت خود و پیروى از او را پیروى از خود قرار داد و زیارت او در دنیا و آخرت را زیارت خود قرار داد و فرمود: «مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ» (نساء: 80) و فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ.» (فتح: 10).87 نتیجه گیرى از مطالبى که ذکر شد این نتایج به دست مى آید: 1. پیامبر، انسان کاملى است که از خداى متعال با وحى خبر دهد. 2. امام، شخصى است که در امور دینى و دنیوى ریاست عامه دارد و این ریاست به جانشینى از رسول خدا صلى الله علیه و آلهاست. 3. امام همانند پیامبر از هرگونه گناه، خطا و اشتباه معصوم است. 4. خداوند امام را همانند پیامبر برمى گزیند و گزینش و تعیین امام همانند پیامبر، الهى است و مردم هیچ گونه تأثیرى در انتخاب آن ندارند. 5. علم امام همانند پیامبر است و الهى است.      6. امام مانند پیامبر حجت الهى است و خداوند با ایشان عذرى براى مردم باقى نگذاشته است. 7. خلافت الهى امام همانند پیامبر است و امام جانشین خدا در روى زمین است. 8. امام همانند پیامبر بنده و مخلوق خداست و نباید او را پرستید. 9. پیامبر ممکن است فرشته را ببیند، ولى امام همواره صداى او را مى شنود، بدون آنکه او را ببیند. 10. مقام امامت (از جهت امامت) از مقام پیامبرى (از جهت پیامبرى) برتر است و برخى از پیامبران از جهت داشتن مقام امامت بر پیامبران فاقد این مقام برترى دارند و برخى از پیامبران همانند رسول اکرم صلى الله علیه و آله بر همه پیامبران و امامان برترى دارند. پی نوشت ها: 40ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 1، ص 15. 41ـ محمدبن على صدوق، همان، ج 1، ص 247. 42ـ همان، ص 58. 43ـ همان، ص 177. 44ـ همان، ص 203. 45ـ همان، ص 200. 46ـ همان، ص 199. 47ـ سید محمدباقر موسوى همدانى، ترجمه المیزان، ج 1، ص 177؛ سید محمدحسین طباطبائى، همان، ج 1، ص 115. 48ـ همان، ص 178ـ179؛ همان، ج 1، ص 116. 49ـ محمدبن على صدوق، همان، ج 1، ص 171. 50ـ همان، ص 267. 51ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 1، ص 193. 52ـ محمدبن على صدوق، همان، ج 1، ص 196ـ197. 53ـ اسماعیل بن حمّاد جوهرى، همان، ج 5، ص 1986، واژه «عصم». 54ـ راغب اصفهانى، همان، ص 569؛ احمدبن فارس، همان، ج 4، ص 331، واژه «عصم». 55ـ احمدبن فارس، همان. 56ـ جعفر سبحانى، عصمه الانبیاء، ص 20. 57ـ محمدتقى مصباح، آموزش عقاید، ج 1ـ2، ص 237. 58ـ همان، ص 232ـ237. 59ـ حسن بن یوسف حلّى، نهج الحق و کشف الصدق، ص 142. 60ـ ر.ک: ابوالحسن شعرانى، ترجمه کشف المراد، ص 485ـ486. 61ـ عبدالحسین امینى، الغدیر، ج 7، ص 137، به نقل از: ابى بکر باقلانى، التمهید، ص 181؛ سعدالدین تفتازانى، شرح المقاصد، ج 5، ص 233. 62ـ همان، به نقل از: ابى بکر باقلانى، همان، ص 186. 63ـ سعدالدین تفتازانى، همان، ج 5، ص 233. 64ـ عضدالدین ایجى، المواقف، ج 3، ص 585. 65ـ ر.ک: محمدبن على صدوق، همان، ج 1، ص 170ـ173. 66ـ همان، ص 171. 67ـ ر.ک: همان، ص 174ـ182. 68ـ همان، ج 2، ص 132ـ133. 69ـ قطب الدین راوندى، همان، ج 1، ص 350. 70ـ محمدبن على صدوق، همان، ج 1، ص 197. 71ـ همان، ص 198. 72ـ همان، ص 199. 73ـ همان، ج 2، ص 210ـ211. 74ـ سید محمدحسین طباطبائى، همان، ج 1، ص 116ـ117. 75ـ همان، ص 116. 76ـ ر.ک: محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 1، ص 221ـ242. 77ـ محمدبن على صدوق، همان، ج 1، ص 199. 78ـ همان، ص 160. 79ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 1، ص 224. 80ـ محمدبن على صدوق، همان، ج 1، ص 193. 81ـ براى مثال، قرآن کریم مى فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ.»نساء: 64 در این آیه، هدف از فرستادن پیامبران را اطاعت و فرمانبردارى کردن همه مردم بیان مى کند و با عبات «بِإِذْنِ اللّهِ» علت لزوم اطاعت از آنان را اذن خداى متعال بیان مى کند (براى مطالعه بیشتر، ر.ک: سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 4، ص 404). 82ـ براى مطالعه بیشتر، ر.ک: همان، ص 387ـ414. 83ـ محمدبن على صدوق، عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 1، ص 115. 84ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 1، ص 187. 85ـ همان، ص 176. 86ـ همان، ص 196. 87ـ محمدبن على صدوق، عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 1، ص 115. منبع: ماهنامه معرفت شماره178 پایان متن/

93/06/13 - 00:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن