واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «الهام» عاملي در پيدايش معلومات
آيا تمام علومي كه بشر به دست آورده است، همه محصول مستقيم همين تفكرهاي قياسي يا تجربيات و استقراهاي بشر است؟ يا عامل ديگري هم در پيدايش معلومات دخالت داشته است كه احياناً هر وقت انسان از راه تجربه و قياس عاجز ميمانده و راه بر او بسته بوده و در عين حال يك عشق و شوق و طلب فوقالعادهاي هم داشته است، يك وقت فكري به صورت يك برق در ذهنش جهيده بدون اينكه آن برقي كه در ذهنش جهيده مسبوق به تجارب باشد و بدون اينكه آن طور قياس منطقي ارسطويي تشكيل داده باشد؟ در ادامه مباحث ستون حكمت مطهر به پاي درس شهيد مطهري ميرويم و در كتاب «توحيد» ايشان پاسخ اين پرسش را مييابيم. الهام و علماي قديم بوعلي سينا در تفسير اين آيه قرآن: «يكاد زيتها يضيي و لو لم تمسسه نار» را حمل بر اين موضوع ميكند. اين آيه از آيات خيلي مشكل قرآن است. قدر مسلم هم اين است كه اين آيه همين موضوع هدايت را بيان ميكند. از قديم مفسران راجع به اين تمثيل قرآني كه راجع به چيست، بياناتي كردهاند و عده زيادي اين تمثيل را براي نفس انساني از نظر استعداد هدايتگيري دانستهاند. روغن بايد خوب روشن بشود، فيتيلهاي باشد و روشن بشود تا نور بدهد. در آخر آيه ميفرمايد، اين روغني كه براي تمثيل ذكر شده چنان روغني است كه بدون اينكه شرارهاي، آتشي از خارج به آن برسد، خود به خود ميخواهد روشنايي بدهد. بعضي مفسران ميگويند كه اين، اشاره به يك عده از نفوس است كه آنها چنان آمادگي علمگيري دارند كه بدون آنكه معلمي، مقدماتي دخالت داشته باشد، گاهي يك برقي در آنها پيدا ميشود. «الهام» از ديدگاه علماي جديد اينشتين ميگويد، «عامل اصلي پيدايش نظريات، آن الهاماتي است كه احياناً به دانشمندان ميشود.» در كتاب انسان موجود ناشناخته كه كتاب بسيار محققانهاي است، الكسيس كارل ميگويد: «به يقين اكتشافات علمي، تنها محصول و اثر فكر آدمي نيست. اشراق، چيزهايي را كه بر ديگران پوشيده است مييابد و روابط مجهول بين قضايايي را كه ظاهراً با هم ارتباطي ندارند ميبيند و وجود گنجينههاي مجهول را به فراست درمييابد. ژاك هادامار رياضيدان بزرگ فرانسوي ميگويد: «هر دانشمند محققي كم و بيش اين احساس را كرده است كه زندگي و مطالعات علمي او از يك رشته فعاليتهاي متناوب كه در عدهاي از آنها اراده و شعور وي مؤثر بوده و بقيه حاصل يك سلسله الهامات دروني ميباشند، تشكيل شده است.» پوان كاره ميگويد: «به كرات براي من اتفاق افتاده است كه پس از آنكه يك رشته تحقيقات و تجسسات طولاني علمي را بدون حصول نتيجه رها كردهام، ناگهان در زمان استراحت يا هنگام گردش، بدون مقدمه و با كمال اطمينان فكري، برقآسا از خاطرم خطور كرده و راهحل مطلب را به دستم داده است.» اصطلاح علم لدني يك اصطلاحي شايع است، ميگويند «علم لدني». اين اصطلاح از آن آيه قرآن در داستان موسي و عبد صالح كه آمده «علمناهمن لدنا علما» گرفته شده است. علم لدني يعني علمي كه منشأ آن تجسسات ظاهري بشري يا قياسات و استدلالات و آزمايشها نباشد، فقط خداوند افاضه كرده باشد. حديث نبوي: اخلاص 40 روزه حديثي از پيغمبر اكرم (ص)هست كه ميفرمايد: اگر كسي چهل صباح اخلاص بورزد، مخلص بشود براي خدا، يعني تمام هواهاي نفساني و محركات و بواعث نفساني را از خودش دور كند، به طوري كه چهل شبانهروز مصداق قول ابراهيم باشد: «ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين.» حركت كند براي خدا، ساكن شود براي خدا، حرف بزند براي خدا، بخوابد براي خدا، غذا بخورد براي خدا، تمام حركات و سكناتش جنبه الهي پيدا كند، چشمههايي از حكمت از دلش بر زبانش جاري ميشوند، جوششي از باطنش به ظاهرش پيدا ميشود. پاسخ كلي در آثار ديني و مذهبي راجع به علم اشراقي و الهامي زياد داريم و مخصوصاً درباره رابطه آن با پاكي نفس انسان كه هر اندازه نفس انسان پاكتر باشد، بهره بيشتري از اين طور الهامات و اشراقات ميتواند داشته باشد. به هر حال اين مطلب نه تنها يك حرفي است كه فلاسفه و علماي قديم و جديد زدهاند، بلكه مورد تأييد اسلام هم هست: اسلام هم قبول دارد كه پارهاي از علمها هستند كه الهام و اشراقند. برگرفته از كتاب توحيد شهيد مطهري
نویسنده : طرح سؤال
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]