تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترين [مرتبه] ايمان آن است كه بدانى هركجا باشى خدا با تو است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1841995728




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تجلّی مرتبت اهل بیت(ع) در قرآن در آینه نهج‌البلاغه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تجلّی مرتبت اهل بیت(ع) در قرآن در آینه نهج‌البلاغه
اهل‌بیت(ع) مایه شناخت پروردگار عالم‌اند و سعادت و شقاوت بندگان به معرفت مردم نسبت به آنها و تأیید آنها نسبت به خلق مشروط می‌باشد، مشروط گویای ضرورت شناخت ائمه است.

خبرگزاری فارس: تجلّی مرتبت اهل بیت(ع) در قرآن در آینه نهج‌البلاغه



چکیده منزلت و جایگاه اهل بیت(ع) در قرآن کریم یکی از موضوعاتی است که در نهج‌البلاغه از آن سخن به میان آمده است؛ موضوعی که توجه به آن از دو حیث «عترت‌شناختی» و «قرآن‌شناختی» مهم ارزیابی می‌شود. عبارت «فانزلوهم باحسن منازل القرآن» در خطبه 86 و «فیهم کرائم القرآن» در خطبه 153 دو شاهد موضوع‌اند که واکاوی دلالی و مفهومی آنها، از وجوه معنایی عمیق و دقیقی حکایت دارد که از نگاه بیشتر مترجمان و شارحان پنهان مانده و به تبع آن، به نکات معرفت‌شناختی آنها در حوزه منزلت اهل بیت(ع) اشاره نشده است. به نظر می‌رسد درنگ سندی درباره «فیهم کرائم القرآن» و نسخه‌پژوهی آن هم مغفول مانده است. نویسنده در این مقاله می‌کوشد با پردازش شواهد یادشده، تصویری درست و شایسته از منزلت قرآنی اهل بیت(ع) در کلام امیرمؤمنان(ع) ارائه دهد. واژگان کلیدی: اهل بیت، تجلی منزلت، منزلت قرآنی، کرائم الایمان. مقدمه چگونگی ظهور و مراتب تجلی اهل‌بیت(ع) در قرآن، یکی از موضوعاتی است که همواره ذهن دانشمندان اسلامی را به خود مشغول کرده و بحث‌هایی را در حوزه عترت پژوهی به خود اختصاص داده است. عده‌ای با استناد به برخی روایات، مدعی حضور اسمی و لفظی اهل‌بیت(ع) در قرآن بودند و می‌گفتند اسامی آنها در قرآن بود.    چنین دیدگاهی امروزه طرفدارانی ندارد و غالب دانشمندان آن قول را برنتافته و با ارائه شواهد گوناگون، بر حضور غیراسمی و تفسیری اهل‌بیت(ع) در قرآن پای فشرده‌اند. (خویی، بی‌تا: 232 ـ 229؛ معرفت، 1428: 220 ـ 214؛ انواری، 1384: 128 ـ 123؛ کاظمی قزوینی، 1424: 217) در مقابل حضور اسمی و لفظی، مراتب تجلی و ظهور قرار داد که ناظر به منزلت و جایگاهی است که قرآن از شخصیت اهل‌بیت(ع) ارائه می‌دهد و به تصویر می‌کشد. در این باب هر چند برخی، آیات شدید اللحن و عتاب‌آلود قرآن را به اهل‌بیت(ع) نسبت داده و سعی کرده‌اند درباره مذمت اهل‌بیت(ع) در قرآن سخن بگویند  اما بیشتر مفسران، بسیاری از آیات قرآن را در مدح و منزلت اهل‌بیت(ع) دانسته‌اند و قرآن را ظرف تجلی مقامات و فضائل آنها  شمرده‌اند، حتی برخی متقدمان مانند محمد بن علی بن عثمان کراجکی (م: 449 ق) در اثبات برتری اهل‌بیت(ع) بر انبیای پیشین، از حیث فضائل و مقامات، کتاب التفضیل را نگاشته‌اند. (کراجکی، 1361: 24) یکی از بهترین مراجع دستیابی به مراتب و منزلت حقیقی اهل‌بیت(ع) در قرآن، خود اهل‌بیت‌اند و در این میان کلمات امام علی(ع) شاخص مقبولی برای هر دو مکتب شیعه و سنی است، چنان‌که بزرگان اهل سنت اقوال امام علی(ع) را حجت دانسته و بخشی از آثار خود را به جایگاه بلند علمی و اخلاقی ایشان و اولاد مطهرش اختصاص داده‌اند. (نسایی، بی‌تا؛ اسکافی، بی‌تا؛ قندوزی، 1416؛ سیوطی، 1421) در این میان نهج‌البلاغه از شهرت و جایگاه ویژه‌ای دارد که در این نوشتار می‌خواهیم شواهد ناظر به تجلی مراتب منزلت اهل‌بیت(ع) در قرآن، از منظر این کتاب شریف را بررسی کنیم. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد ضرورت توجه به این موضوع نیز بر کسی پوشیده نباشد، چراکه از دو حیث «عترت‌شناختی» و «قرآن‌شناختی» اهمیت دارد: منظور از حیث عترت‌شناختی این است که یکی از مهم‌ترین بایدهای معرفتی در دین، معرفت جایگاه امامت و ولایت می‌باشد؛ چنان‌که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید:  سوگند به خدایی که جانم به دست اوست، عمل فرد برای او سودمند نیست، جز به شرط معرفت به حق ما «اهل‌بیت(ع)». (طبرانی، 1415: 2 / 360؛ قندوزی، 1416: 2 / 272) از امام علی(ع) هم نقل شده است:  امامان به‌پادارندگان امر خدا بر خلق او و مایه شناسایی خداوند برای بندگان او هستند. کسی وارد بهشت نمی‌شود؛ مگر اینکه آنها را بشناسد و آنها نیز او را بشناسند (تأیید کنند) و کسی وارد دوزخ نمی‌شود؛ مگر اینکه آنها را نشناسد و آنها نیز او را نشناسند (تأیید نکنند). (شریف رضی، بی‌تا: خ 152) پیداست اینکه اهل‌بیت(ع) مایه شناخت پروردگار عالم‌اند  و سعادت و شقاوت بندگان به معرفت مردم نسبت به آنها و تأیید آنها نسبت به خلق مشروط می‌باشد، مشروط گویای ضرورت شناخت ائمه است. منظور از حیث قرآن‌شناختی نیز این است که شناخت قرآن نیز از مهم‌ترین بایدهای معرفتی است و در پردازش موضوع مقاله، بخشی از معارف قرآن کریم، یعنی منزلت و جایگاه امامت و اهل‌بیت پیامبر(ع) از منظر قرآن، تبیین و تفسیر می‌شود. حاصل کلام اینکه پردازش موضوع دو سویه است؛ یعنی از سویی ناظر به شناخت اهل‌بیت(ع) (عترت‌شناسی از منظر قرآن) و از سویی ناظر به شناخت قرآن (قرآن‌شناسی از منظر عترت) است. شایان ذکر است که مراد از اهل‌بیت(ع)، در فرهنگ شیعه، چهارده معصوم (پیامبر، علی، فاطمه و فرزندان او(ع)) هستند که دوازده تن از آنها اوصیای پیامبر و امامان شیعه‌اند. در این راستا ابن‌خزاز رازی قمی  با سند متصل از ابن‌عباس نقل می‌کند:  فردی یهودی به نام نعثل نزد رسول خدا رفت و سؤالاتی کرد، که از جمله از اوصیای پیامبر پرسید. پیامبر فرمود: وصی و خلیفه بعد از من علی بن ابی‌طالب(ع) و بعد از او دو فرزندم حسن و حسین هستند که سپس نه تن از صلب حسین به عنوان امامان ابرار پی در پی خواهند آمد.  فرد یهودی در ادامه تقاضا کرد که پیامبر(ص) اسامی آنها را ذکر نماید و حضرت هم نام آنها را ذکر کرد.  شیخ کلینی نیز احادیثی را درباره امامت و وصایت امامان دوازده‌گانه اهل‌بیت(ع) نقل می‌کند. علاوه بر منابع شیعی، در منابع معتبر اهل سنت نیز روایاتی به چشم می‌خورد که پیامبر اکرم(ص) از خلفا و امامان دوازده‌گانه دین خبر می‌دهد که همه از قریش‌اند.  از این‌رو در بین مباحث، اگر فضیلت یا منزلتی درباره برخی معصومان(ع) ذکر شد، درباره دیگر معصومان(ع) نیز جریان دارد. برای مثال هر چند شأن نزول آیه تطهیر درباره پنج تن آل عبا ذکر شده و بر عصمت و طهارت آنان از گناه و لغزش گواهی می‌دهد،  اما این فضیلت، بر اساس قرائن پیش‌گفته، شامل دیگر معصومان نیز می‌شود؛ البته ممکن است فضیلتی تنها به یک معصوم اختصاص داشته باشد که اثبات آن نیازمند قرینه مستقل و محکم دیگری باشد. بررسی شواهد نهج‌البلاغه محور بحث در این نوشتار، بررسی دو عبارت از نهج‌البلاغه (یکی در خطبه 87 و دیگری در خطبه 153) است. الف) شاهد اول در نهج‌البلاغه آمده است: و بینکم عترة نبیکم و هم ازمة الحق و اعلام الدین و السنة الصدق، فانزلوهم باحسن منازل القرآن ... . (شریف رضی، بی‌تا: خ 87) اهل‌بیت پیامبر(ع) میان شما هستند؛ آنها که زمامداران حق، پیشوایان دین و زبان‌های راستگوی‌اند، پس باید آنها را در بهترین منازل قرآن جای دهید. شاهد مورد نظر عبارت «فانزلوهم باحسن منازل القرآن» می‌باشد. 1. دیدگاه محققان و مترجمان درباره این عبارت محققان و مترجمان معنای متفاوتی را ارائه نموده‌اند، مانند: حرمت اهل‌بیت(ع) را همچون قرآن باید حفظ نمود. (سید رضی، 1378 الف و د؛ همو، 1379 ب) اهل‌بیت(ع) را باید در بهترین جایی که قرآن در آن حفظ می‌شود یعنی دل‌ها و قلوب پاک، جای داد و آنان را دوست داشت. (سید رضی، بی‌تا الف؛ همو، 1379 الف) اهل‌بیت(ع) را در بهترین منازل قرآن و خوب‌ترین منزل‌های آن فرود آورید. (سید رضی، 1377) در این میان ابن‌ ابی‌الحدید معتزلی می‌نویسد: سرّ عظیمی در این کلام امام(ع) هست؛ اینکه حضرت به همه مکلف‌ها امر می‌کند در بزرگداشت و تعظیم اهل‌بیت(ع) و اطاعت اوامر آنها، مانند قرآن، کوشا باشند. (ابن ابی‌الحدید، بی‌تا: 6 / 376، ذیل خ 86) ابن‌میثم بحرانی مراد کلام حضرت را ضرورت اکرام، محبت و بزرگداشت اهل‌بیت(ع) می‌داند و این‌گونه استدلال می‌کند: قرآن منازل گوناگونی دارد: 1. قلب که خود دو منزل دارد؛ یکی منزلت اکرام و تعظیم و دیگری منزلت تصور (جای دادن قرآن) بدون تعظیم. 2. منزلت لسانی و لفظی که با تلاوت محقق می‌شود. 3. منزلت در دفاتر و کتاب‌ها. بهترین منازل، همان منزلت قلب است، پس منظور توصیه به اکرام و محبت و بزرگداشت اهل‌بیت(ع) است ... . (ابن‌میثم، 1362: 2 / 300، ذیل خ 84) به نظر می‌رسد مراد ابن‌میثم این است که اکرام و تعظیم اهل‌بیت(ع) نباید تنها در نوشتجات و گفته‌ها خلاصه شود، بلکه آنها را باید به صورت قلبی و حقیقی دوست داشت و تعظیم و اکرام نمود. بیشتر شارحان نهج‌البلاغه نیز مراد امام(ع) را همین مضمون دانسته‌اند. برای مثال نواب لاهیجی می‌نویسد: منزل بدهید ایشان را در بهترین منزل از منزل‌های قرآن؛ یعنی محبت ایشان را در دل‌های شما جا بدهید و دل بهترین منزلست از منزل‌های قرآن؛ زیرا که منزل به معنی قرآن دلست. اگرچه قرآن در کتاب و در لفظ نیز منزل دارد. (نواب لاهیجی، بی‌تا: 85) سید محمد شیرازی (حسینی شیرازی، بی‌تا: 2 / 20) و سید عباس موسوی (موسوی، 1418: 2 / 30) نیز در شروح خود، بهترین منزل قرآن را قلب و مراد امام را محبت و اکرام اهل‌بیت(ع) دانسته‌اند. محمد جواد مغنیه ذیل کلام امام(ع)، منازل و مراتبی برای قرآن ذکر می‌کند، مانند: حفظ قرآن، تلاوت نیک، فهم مراد. اما بهترین آنها را فهم و عمل به آموزه‌ها و احکام آن می‌شمارد و آن را مراد حضرت می‌داند؛ یعنی اینکه درباره اهل‌بیت(ع) باید بهترین منازل (معرفت و اطاعت آنها) را جاری کرد. (مغنیه، 1972: 1 / 437، ذیل خ 85) در شرح پیام امام آمده است: قرآن، گاه برزبان انسان جاری می‌شود و گاه در عمل او ظاهر می‌گردد و گاه در عمق روح و جان او، جای می‌گیرد و تمام وجودش را روشن می‌کند. بهترین جایگاه قرآن از این سه محل، همان جایگاه اخیر است، جمله بالا می‌گوید: «محبّت اهل‌بیت پیامبر(ع) را در عمق روح و جان خود پذیرا شوید! همان گونه که بهترین جایگاهِ قرآن روح و جان شماست.» (مکارم شیرازی، 1380: 3 / 578) ظاهراً در این عبارت همان قول ابن‌میثم اختیار شده است. در این میان تنها نظر محمد تقی شوشتری متفاوت به نظر می‌رسد. وی مراد امام را ناظر به آیات کریمه‌ای می‌داند که از فضایل و مناقب اهل‌بیت(ع) سخن می‌گوید. شوشتری به دوازده آیه قرآن اشاره می‌کند که به شأن اهل‌بیت(ع) مربوط می‌شوند؛ که از جمله آنها می‌توان به آیات اولی الامر (نساء / 59)، تطهیر (احزاب / 33)، مودت (شوری / 23)، مباهله (آل‌عمران / 61)، اهل الذکر (نحل / 43) اشاره کرد. (شوشتری، 1376: 3 / 515 ـ 507) 2. نقد و تحلیل یک. نقد معانی نقل شده همان‌گونه که گذشت ترجمه‌های عبارت یاد شده یکسان نبود. ترجمه اول (= حرمت اهل‌بیت را همچون قرآن باید حفظ نمود) معنای التزامی عبارت است و از معنای مطابقی دور شده است؛ در عین حال این معنا کلی و بدیهی است. در ترجمه دوم (= اهل‌بیت را باید در بهترین جایی که قرآن در آن حفظ می‌شود، یعنی دل‌ها و قلوب پاک جای داد و آنان را دوست داشت) و ترجمه سوم (= اهل‌بیت را در بهترین منازل قرآن و خوب‌ترین منزل‌های آن فرود آورید)، هر دو معنا محتمل و محل تأمل است. شارحان نهج‌البلاغه نیز مانند ابن‌میثم بحرانی و ابن ‌ابی‌الحدید معتزلی، کلام امام را بر اساس منازل (جمع منزل) به معنای محل نزول، مأوی، جایگاه و مانند آن معنا کرده‌اند، و به نظر می‌رسد دیگر شارحان و مترجمان نیز کلام امام(ع) را بر همین اساس معنا کرده‌اند، یعنی عبارت «باحسن منازل القرآن» را قلب انسان معنا کرده‌اند، لذا مراد امام را این‌گونه توضیح داده‌اند که اهل‌بیت را باید در بهترین و پاک‌ترین مکان‌ها؛ یعنی قلب جای داد و به آنها عشق و محبت ورزید و به تمجید و اکرام ظاهری و لفظی آنها بسنده نکرد. این تحلیل معنایی، سنگ‌بنای بسیاری از اقوال مترجمان و شارحان است، با این حال به نظر می‌رسد این معنا شاید یکی از معانی کلام امام و ضعیف‌ترین احتمال باشد. توضیح: واژه «منازل» جمع منزل یا منزلة، به معنای محل نزول، بیت، فرودگاه، جایگاه و درجه است. لغویون در این‌باره می‌نویسند: المنزل: المنهل و الدار و المنزلة مثله و المنزلة: المرتبة، لا تجمع. (جوهری، 1407: 5 / 1828) المنزلة موضع النزول و الدرجة و لا تجمع. (فیروز آبادی، 1407: 4 / 57) المنزل: المرتبة و منه فلان ذو منزل عند السلطان. (طریحی، 1408: 4 / 296 نیز ر.ک به: استرآبادی، 1975: 4 / 397؛ مهیار، 1370: ذیل واژه منزل) منازل به صورت اسم اشخاص نیز به کار می‌رود، مانند منازل بن فرعان شاعر، عبدالله بن محمد بن منازل الضبی النیسابوری و عبدالواحد بن الحسن بن منازل القزاز. (ر.ک. به: زبیدی، بی‌تا: 8 / 134) علاوه بر معنای محل نزول، به معنای رتبه، درجه و منزلت نیز می‌باشد؛ اما در مورد اینکه برخی مانند جوهری و فیروزآبادی «منزلة» را قابل جمع ندانسته‌اند (جوهری، 1407: 5 / 1828؛ فیروز آبادی، 1407: 4 / 57) باید گفت مراد جمع مؤنث سالم است؛ نه جمع مکسر. زبیدی در تاج العروس به این نکته‌ اشاره نموده است. (زبیدی، بی‌تا: 8 / 134) بنابراین«منازل» جمع مکسر «منزل» و «منزلة» است و در دو معنای اساسی (= محل نزول، مقام و رتبه) به کار می‌رود؛ ولی بررسی روایات و آثار متقدمان  نشان می‌دهد که وقتی واژه منازل در امور معنوی به کار می‌رود، بیشتر مقام، مرتبه و فضیلت را می‌رساند و به دور از معنای محل نزول و مانند آن است. این واژه در نهج‌البلاغه نیز به معنای درجه و مقام به کار رفته است، مانند: نسال الله منازل الشهداء و معایشة السعداء. (شریف رضی، بى‌تا: خ 23) از خداوند درجات شهدا و همجواری با اهل سعادت را می‌خواهیم. جعلنا الله و ایاکم ممن یسعی بقلبه الی منازل الابرار برحمة. (همان: خ 165) خداوند به رحمت خویش ما و شما را از کسانی قرار دهد که قلباً به سوی مراتب و مقامات ابرار حرکت کنند. روشن است که «منازل الشهداء» و «منازل الابرار» در این عبارات به معانی درجه و مراتب شهدا و ابرار به کار رفته است؛ بنابراین معنای محل نزول برای واژه «منازل» در کلام امام بعید به نظر می‌رسد و بر این اساس این معنا که «اهل‌بیت(ع) را در بهترین منازل قرآن یعنی قلب (= محل نزول و جای دادن قرآن) قرار دهید و در تکریم و تعظیم آنها کوشا باشید» دورترین معنا از کلام امام ‌باشد، از این رو باید به دنبال معانی دیگری باشیم که در آن معنای مقام و درجه و رتبه از واژه منازل ظهور و بروز دارد. دو. در جستجوی معانی جدید معنای اول: اهل‌بیت(ع) را در بهترین فضایل و مقاماتی که در آیات قرآن کریم است، فرود آورید و در آنجا قرار دهید. در این معنا، حرف «فی» در عبارت «منازل القرآن» در تقدیر می‌باشد و مراد امام این است که اهل‌بیت(ع) مصادیق انحصاری یا اتمّ آیات حسنای الهی‌اند و فضایل و مکارم والای انسانی و اخلاقی را دارند. به دیگر بیان، عصمت در آیه تطهیر (احزاب / 33)، ولایت در آیه اولی الامر (نساء / 59)، انفاق و گذشت در آیات هل اتی (دهر / 5)، ایثار و فداکاری در آیه لیلة المبیت (بقره / 206) و بسیاری دیگر از آیات قرآن محل تجلی مقام‌های اهل‌بیت(ع) می‌باشند. برای مثال بیشتر دانشمندان شیعی و سنی آیه تطهیر را ناظر به جریان کساء و عظمت پنج تن آل عبا دانسته‌اند. (کلینی، 1388: 1 / 287؛ تمیمی مغربی، 1963: 1 / 37؛ ثقفی، بی‌تا: 199؛ ابن‌حنبل، بی‌تا: 1 / 331؛ نیسابوری، بی‌تا: 7 /130. ترمذی، 1403: 5 /30؛ حاکم نیشابوری، 1406: 2 / 416) همان‌گونه که گذشت تنها محمد تقی شوشتری به این معنا اشاره کرده و دوازده آیه در این راستا ذکر کرده است که در شأن فضایل اهل‌بیت(ع) می‌باشند. (شوشتری، 1376: 3 / 515 و 507) معنای دوم: اهل‌بیت(ع) را در منازل و مراتبی بهتر از منازل قرآن کریم جای دهید. «احسن» در اینجا به معنای صفت تفضیلی است و حرف تقدیر در «منازل القرآن»، حرف «من» می‌باشد. در این صورت مراد امام این خواهد بود که هر مقام و منزلتی که برای قرآن کریم متصور است، بهتر از آن را برای قرآن قرار دهید. برای مثال اگر قرآن کلام الله صامت باشد، اهل‌بیت(ع) کلام الله ناطق خواهند بود. شاید مراد دانشمند قرن 6 در ترجمه «فانزلوهم باحسن منازل القرآن» به «پس فرو آریدشان به خوب‌تر منزل‌های قرآن» (جوینی، همان) و معنا کردن «احسن» به‌صورت صفت تفضیلی همین معنای دوم باشد. معنای سوم: اهل‌بیت(ع) را در بهترین فضایل و مقاماتی که برای قرآن کریم متصور است، قرار دهید. در اینجا حرف «لام» در عبارت «منازل القرآن» در تقدیر است؛ یعنی «احسن منازل للقرآن الکریم». در این صورت مراد امام این است که مقامات قرآن، مانند عصمت، هدایت و تبیان، قدسی و نورانی بودن، درباره اهل‌بیت نیز جاری است و قرآن و سنّت، حقایق و فضائل مشترکی دارند. سه: بررسی معانی جدید به نظر می‌رسد معنای اول و سوم مناسب‌تر و به مراد امام(ع) نزدیک‌تر باشند. معنای اول ناظر به تجلی فضائل و مراتب اهل‌بیت در آیات قرآن است؛ به گونه‌ای که اهل‌بیت در بهترین و والاترین مراتب و مقامات آیات جای می‌گیرند. معنای سوم نیز به اشتراک و برخورداری از تمام فضائل و مقاماتی ناظر است که برای قرآن کریم شمرده می‌شود. به عبارت دیگر، معنای اول ناظر به منزلت «درون قرآنی» اهل بیت و معنای سوم ناظر به منزلت «برون قرآنی» آنان است. ب) شاهد دوم در نهج‌البلاغه آمده است: فیهم کرائم القرآن و هم کنوز الرحمن. (شریف رضی، بی‌تا: خ 154) آیات قرآن آنچه در مدح و منقبت علم و هدایت است، درباره ایشان نازل شده و آنان گنج‌های خداوند بخشنده هستند. عبارت «فیهم کرائم القرآن» شاهد محل بحث است که می‌تواند به موضوع منزلت اهل بیت ناظر باشد؛ بدین معنا که امام آیات کریمه قرآن را در شأن اهلبیت و قرآن کریم را ظرفِ معرفی کرامات و مقامات آنها معرفی می‌کند. 1. تأمل سندی عبارت «کرائم القرآن» در نسخه‌ها و شروح قدیمی نهج‌البلاغه به چشم نمی‌خورد؛ آنچه در نسخه خطی (ابن‌مؤدب، ش 3827: 129، خ 154)، ابن‌میثم بحرانی  (1362: 3 / 249)، ابن ‌ابی‌الحدید معتزلی (بی‌تا: 9 / 175، خ 154)، قطب‌الدین راوندی (1364: 2 / 89)، کیذری بیهقی (1375: 1 / 673)، ترجمه نهج‌البلاغه (جوینی، همان: 1/ 305)، نواب لاهیجی (بی‌تا: 141)، ملافتح‌الله کاشانی، ( سید رضی، 1378: 1 / 78) و صوفی تبریزی (1378: 1 / 529) آمده، عبارت «کرائم الایمان» است و عبارت «کرائم القرآن» تنها در نسخه‌های معاصر مانند عبده (بی‌تا: 2 / 44، خ 149)، صبحی صالح (بی‌تا: 215، خ 154)، میرزا حبیب الله خویی  (1385: 9 / 239)، فیض‌الاسلام (سید رضی، 1379 الف: 480، خ 153) و به تبع آن در ترجمه‌هایی مانند مکارم شیرازی، مبشری، شهیدی، ارفع و احمدزاده به چشم می‌خورد. تا جایی که نگارنده بررسی کرده عبارت «فیهم کرائم الایمان» در هیچ یک از منابع روایی، تفسیری و تاریخی مشاهده نشد و تنها علی بن محمد لیثی واسطی (قرن ششم) در عیون الحکم و المواعظ عبارت «هم کرائم الایمان و کنوز الرحمان» را بدون اشاره به سند آن نقل کرده است. (لیثی واسطی، 1376: 1 / 154، ح 78) از سوی دیگر، عبارت «کرائم القرآن» در بسیاری از منابع متقدم و معتبر اسلامی از سوی معصومان(ع) درباره اهل‌بیت(ع) به کار رفته است، مانند: 1. احمد بن محمد خالد برقی (م: 274 ق) با سند خود به نقل از امام صادق(ع) می‌نویسد:قال رسول الله(ص): «من مات و هو لایعرف امامه مات میتة جاهلیة» فعلیکم بالطاعة ... لنا کرائم القرآن و نحن اقوام افترض الله طاعتنا و لنا الانفال و لنا صفو المال». (برقی، بی‌تا: 2 / 353) 2. تمیمی مغربی (م: 363 ق) در شرح الاخبار (بی‌تا: 47)؛ فرات کوفی (م: 352 ق) در تفسیر خود (1410: 47)؛ حاکم حسکانی (قرن پنجم) در شواهد التنزیل (1411: 1 / 57)؛ ابن ‌ابی‌الفتح اربلی (م: 493 ق) در کشف الغمة (1985: 1 / 321)؛ علامه حلی (م: 721‌ ق) در کشف الیقین (1411: 354) و سلیمان بن ابراهیم قندوزی (م: 1294 ق) در ینابیع المودة (1416: 1 / 377) به نقل از اصبغ بن نباته از امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب(ع) آورده‌اند:نزل القرآن ارباعا فربع فینا و ربع فی عدونا و ربع سیر و امثال و ربع فرائض و احکام و لنا کرائم القرآن.عیاشی (م:320 ق) در تفسیرش این حدیث را از امام باقر(ع) نقل می‌کند. (بی‌تا: 1 / 9) 3. فرات کوفی در تفسیر به نقل از ابن‌عباس می‌نویسد:قال النبی(ص): ان الله تعالی انزل فی علی کرائم القرآن. (فرات کوفی، 1410: 47) 4. شاذان بن جبرئیل قمی (م: 660 ق) در کتاب الفضائل از ابن‌عباس نقل می‌کند که پیامبر خدا(ص) به مردم فرمود: اعلموا ان القرآن اربعة ارباع ربع فینا اهل البیت و ربع قصص و امثال و ربع فرائض و انذار و ربع احکام و الله انزل فی علی کرائم القرآن. (ابن‌جبرئیل، 1381: 125) در مقدمه آثار زعمای شیعه مانند شیخ صدوق و شیخ مفید نیز مضامینی به چشم می‌خورد که سند و صحت عبارت «فیهم کرائم القرآن» را بیشتر تقویت می‌کند  و کاربرد این عبارت در آثار بزرگان متقدم و از سویی به کار نبردن عبارت «کرائم الایمان» در منابع روایی و غیر روایی خود قرینه‌ای قابل توجه به شمار می‌رود، از این‌رو آنچه در نهج‌البلاغه به چشم می‌خورد، یک نقل شاذ است و آنچه جوامع روایی و آثار زعمای شیعه نقل شده، عبارت «کرائم القرآن» می‌باشد. نتیجه اینکه دو احتمال وجود دارد: 1) صدور عبارت «کرائم الایمان» از امام و صحت آن؛ هر چند تنها نهج‌البلاغه و عیون الحکم و المواعظ آن را نقل کرده باشند. 2) اشتباه در ضبط واژه؛ یعنی به جای واژه «القران»، «الایمان» ضبط شده باشد که ظاهراً از سوی سیدرضی رخ داده و دیگران نیز مانند ابن‌مؤدب، ابن‌میثم، ابن ‌ابی‌الحدید، به تبع نسخه اصلی، عبارت «کرائم الایمان» را آورده باشند. به نظر می‌رسد با توجه به قرائن پیش‌گفته، احتمال دوم به واقع نزدیک‌تر باشد؛ چراکه عبارت «کرائم الایمان» پشتوانه سندی و مصدری ندارد و اشتباه سید رضی در ضبط و نگارش یک واژه نیز می‌تواند امری طبیعی دانسته شود. 2. تحلیل معنایی الف) از نگاه مترجمان بیشتر مترجمان که عبارت «فیهم کرائم القرآن» را به رغم نسخه‌های متقدم آورده‌اند، آن را به «فیهم آیات کریمة» معنا کرده‌اند، مانند:آنها مصداق آیات کریمه قرآن هستند. (سید رضی، 1379 ب)در حق ایشان است آیات کریم قرآن. (سید رضی، 1378 د) درباره اهل بیت پیامبر(ص) آیات کریمه قرآن نازل شد. (سید رضی، 1379 ج)آیات کریمه قرآن همه در شأن اهل بیت است. (سید رضی، 1374 ب)درباره آنها آیات کریمه قرآن نازل شده است. (سید رضی، بی‌تا الف)آیات کریمه قرآن درباره ایشان نازل شده. (سید رضی، بی‌تا ب) ب) بررسی معنا به نظر می‌رسد این معانی دقیق نیستند و نسبت به ارائه تصویر حقیقی از منزلت اهل‌بیت(ع)، نقص دارند. توضیح اینکه واژه «کرائم» از ریشه «کرم» است. «کرم» هم در اصل به معنای بزرگی، ارزش و عزت می‌باشد. (جوهری، 1407: 5 / 2019) در همین راستا «کریم» را که یکی از صفات خداوند متعال است، به معنای جامع خیر، شرف، فضیلت آورده‌اند. (ابن‌منظور، 1408: 12 / 510) و در مورد انسان‌ها، به کسی کریم یا کریمه گفته می‌شود که اهل خیر، بخشش و بزرگواری باشد؛ البته چند معنای دیگر نیز برای آن ذکر کرده‌اند. (مهیار، 1370: 727) نکته قابل توجه این است که علامت تأنیث (تای گرد) در وزن (فعیل) گاهی نشانه تأنیث است؛ چنان‌که ابن‌عقیل همدانی (م: 769 ق) مثال «امراة کریمة» را برای آن ذکر می‌کند. (ابن‌عقیل، بی‌تا: 2 / 431) گاهی نیز علامت تأنیث برای مبالغه است. جوهری و ابن‌اثیر جزری درباره واژه «کریمه» به این نکته اشاره کرده‌اند. (جوهری، 1407: 4 / 1332؛ ابن‌اثیر، بی‌تا: 4 / 167) بنابراین «کریمه» گاهی به معنای تأنیث و گاهی به معنای مبالغه به کار می‌رود. نکته مهم‌تر اینکه معنای تأنیثی جمع آن، «کریمات» به معنای زنان بزرگوار و بخشنده و در معنای مبالغه‌ای جمع آن، «کرائم» به معنای والاترین، نفیس‌ترین و برترین است؛ امری که مورد توجه شارحانی چون ابن ‌ابی‌الحدید و ابن‌میثم و لغویونی چون ابن‌منظور بود. (ابن ابی‌الحدید، بی‌تا: 9 / 176؛ ابن‌منظور، 1408: 12 / 513؛ ابن‌میثم، 1362: 3 / 249؛ صوفی تبریزی، 1378: 1 / 529)، از این رو نه تنها یکی از معانی، بلکه تنها معنایی که می‌توان برای «کرائم القرآن» به کار برد، والاترین و شریف‌ترین آیات قرآن است. «کرائم» در نهج‌البلاغه نیز در همین معانی به کار رفته است؛ چنان‌که در تعبیراتی مانند «و اریتکم کرائم الاخلاق من نفسی» (شریف رضی، بی‌تا: خ 87) و «تناسختم کرائم الاصلاب الی مطهرات الارحام» (همان: خ 94)؛ «کرائم الاخلاق» و «کرائم الاصلاب» به ترتیب به معنای «بهترین و نیکوترین مکارم اخلاقی» و «بهترین و نیکوترین صلب‌ها» آمده است. بررسی در منابع اسلامی نشان می‌دهد که اساساً واژه «کرائم» جز به معنای مبالغه‌ای آن به کار نرفته و همواره در معنای برترین، نفیس‌ترین، والاترین و مانند آن استعمال شده است.   بر این اساس، عبارت «فیهم کرائم القرآن» یا «لنا کرائم القرآن» به معنای اختصاص آیات کریمه به اهل‌بیت(ع) ـ چنان‌که بیشتر مترجمان آورده‌اند ـ نیست؛ بلکه منظور اختصاص بهترین و نیکوترین آیات قرآن به اهل‌بیت(ع) است. به عبارت دیگر، مراد روایات این است که شریف‌ترین و والاترین آیات قرآن و به تبع آن، فضائل و مقامات و مراتب نهفته در آنها، در شأن اهل‌بیت(ع) است و آنان یا مصادیق انحصاری آیات هستند، مانند آیه تطهیر (احزاب / 33)، آیه ولایت (مائده / 55) و یا مصادیق اتمّ آن می‌باشند، مانند آیه «کونوا مع الصادقین». (توبه / 119) نتیجه‌گیری در عبارت «فانزلوهم باحسن منازل القرآن»، منازل جمع منزلت، به معنای رتبه، مقام و درجه است و کلام امام علی(ع) می‌تواند با توجه به تقدیر سه حرف و معنای «فی»، «لام» و «من» در عبارات اضافی، به تجلی مراتب و مقامات اهل‌بیت در قرآن یا اشتراک و همسانی اهل‌بیت در برخورداری از مقامات قرآن ناظر باشد؛ موضوعی که بیشتر شارحان و مترجمان نهج‌البلاغه اشاره‌ای بدان ننموده‌اند. دیگر اینکه، چون عبارت «فیهم کرائم القرآن» در نسخه‌های معتبر و پیشین نهج‌البلاغه به چشم نمی‌خورد و عبارت «کرائم الایمان» به جای آن آمده است و با نظر داشتن به قرائن دیگر، به نظر می‌رسد سید رضی در ضبط واژه اشتباه کرده و واژه «الایمان» را به جای «القرآن» آورده است. هر چند در غالب موارد عبارت «فیهم کرائم القرآن» به صورت «فی اهل بیت آیات کریمة» معنا شده و در کرائم (جمع کریمه) معنای تأنیثی آن لحاظ شده، اما قرائن لغوی و روایی حکایت از آن دارد که اساساً «کرائم» به معنای مبالغه‌ای و تفضیلی می‌باشد. بر این اساس، معنای کلام امام آن است که بهترین و والاترین آیات و مقامات آن در شأن اهل‌بیت نبوت می‌باشد. منابع و مآخذ 1. شریف رضی (گردآورنده)، بی‌تا، نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، دار الهجرة. 2. امام سجاد(ع)، علی بن حسین، 1411 ق، الصحیفة السجادیة، قم، مؤسسة الامام المهدی#. 3. ابن ابی‌الحدید، عزالدین، بی‌تا، شرح نهج‌البلاغه، تصحیح ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی. 4. ابن ابی‌عاصم، ضحاک، 1411 ق، الاحاد و المثانی، تحقیق باصل فیصل، ریاض، دارالدرایة. 5. ابن‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، بی‌تا، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، بیروت، المکتبة العلمیة. 6. ابن‌تیمیه الحرانی، احمد، 1406 ق، منهاج السنة النبویة، بی‌جا، مؤسسة قرطبة. 7. ابن‌جبرئیل قمی، شاذان، 1381 ق، الفضائل، نجف، مکتبة الحیدریة. 8. ابن‌حنبل، احمد، بی‌تا، مسند، بیروت، دارصادر. 9. ابن‌خزاز قمی، علی بن محمد، 1401 ق، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، تحقیق سید عبداللطیف کوه‌کمری، قم، بیدار. 10. ابن‌عقیل همدانی، عبدالله، بی‌تا، شرح ابن‌عقیل، بی‌جا، بی‌نا. 11. ابن‌مؤدب قمی، (نسخه خطی) قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ش 3827. 12. ابن‌منظور، محمد بن مکرم، 1408 ق، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 13. ابن‌میثم بحرانی، علی، 1362، شرح نهج‌البلاغه، بی‌جا، نشر الکتاب. 14.  1375، شرح نهج‌البلاغه، ترجمه قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی. 15. اربلی، ابن ابی‌الفتح، 1985 م، کشف الغمة، بیروت، دارالاضواء. 16. استرآبادی، محمد، 1975 ق، شرح شافیه ابن‌حاجب، بیروت، دارالکتب العلمیة. 17. اسکافی معتزلی، ابی‌جعفر، بی‌تا، المعیار و الموازنة، تحقیق محمد باقر محمودی، بی‌جا، بی‌نا. 18. انواری، جعفر، 1384، انگاره تحریف قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی+. 19. برقی، احمد بن محمد، بی‌تا، محاسن، قم، دار الکتب الاسلامیة. 20. ترمذی، محمد بن عیسی، 1403 ق، سنن، بیروت، دارالفکر. 21. تمیمی مغربی (قاضی نعمان)، نعمان، 1963 م، دعائم الاسلام، قاهره، دارالمعارف. 22.  بی‌تا، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، تحقیق سید محمد حسینی‌جلالی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. 23. ثقفی، ابراهیم بن محمد، بی‌تا، الغارات، تحقیق سید جلال‌الدین محدث ارموی، بی‌جا، بهمن. 24. جوهری، اسماعیل، 1407 ق، الصحاح، تحقیق احمد عطار، بیروت، دارالعلم للملایین. 25. حاکم حسکانی، عبیدالله، 1411 ق، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی آیات النازلة فی اهل البیت، تحقیق محمد باقر محمودی، تهران، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة. 26. حاکم نیشابوری، محمد بن محمد، 1406 ق، مستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه. 27. حسینی شیرازی، سیدمحمد، بی‌تا، توضیح نهج‌البلاغه، تهران، دار تراث الشیعة. 28. حلی، حسن بن یوسف، 1411 ق، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، تحقیق حسین درگاهی، طهران، نشر محقق. 29. حمیری، عبدالله بن جعفری، بی‌تا، قرب الاسناد، تهران، مکتبة نینوی. 30. خویی ‌هاشمی، میرزا حبیب‌الله، 1385، منهاج البراعة فی شرح نهج‌البلاغه، تهران، مکتبة الاسلامیه. 31. خویی، سیدابوالقاسم، بی‌تا، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخویی. 32. راوندی، قطب‌الدین، 1364، منهاج البراعة، تصحیح سید عبداللطیف کوه‌کمری، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی. 33. رجب البرسی، رضی‌الدین، 1426 ق، 500 آیة نزلت فی امیر المؤمنین(ع)، قم، دار المجتبی(ع). 34. زبیدی، محمد، بی‌تا، تاج العروس، بیروت، مکتبة الحیاة. 35. سرخسی، علی بن ناصر، 1366، اعلام نهج‌البلاغه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 36. سید رضی(موسوی)، محمد، 1366، نهج‌البلاغه، ترجمه اسدالله مبشری، تهران، نشر فرهنگ اسلامی. 37.  1374 الف، پرتوی از نهج‌البلاغه، ترجمه سید محمود طالقانی، پژوهش سید مهدی جعفری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 38.  1374 ب، نهج‌البلاغه، ترجمه عبدالمجید معادیخواه، قم، نشر ذره. 39.  1377، نهج‌البلاغه با ترجمه فارسی، مترجم نامعلوم (قرن پنجم)، تصحیح عزیزالله جوینی، تهران، دانشگاه تهران. 40.  1378 الف، نهج‌البلاغه، ترجمه ناصر احمدزاده، تهران، اشرفی. 41.  1378 ب، نهج‌البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی. 42.  1378 ج، تنبیه الغافلین، ترجمه و شرح ملافتح‌الله کاشانی، تهران، پیام حق. 43.  1378 د، نهج‌البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی. 44.  1379 الف، نهج البلاغة، ترجمه و شرح سید علینقی فیض‌الاسلام، تهران، فقیه. 45.  1379 ب، نهج‌البلاغه، ترجمه سید کاظم ارفع، تهران، فیض کاشانی. 46.  1379 ج، نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، مشهور. 47.  1406 ق، خصائص الائمة، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیة. 48.  بی‌تا الف، ترجمه محمدرضا آشتیانی و محمد جعفر امامی، زیر نظر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، قم، هدف. 49.  بی‌تا ب، نهج‌البلاغه، ترجمه محمدعلی انصاری قمی، تهران، نوین. 50.  بی‌تا ج، نهج‌البلاغه، ترجمه محمدتقی جعفری، تهران، نشر فرهنگ اسلامی. 51. سیوطی، جلال‌الدین، 1365 ق، الدر المنثور، بیروت، دارالمعرفة. 52.  1421 ق، احیاء المیت بفضائل اهل‌البیت(ع)، تصحیح و پاورقی کاظم فتلاوی و محمد سعید طریحی، ترجمه احمد امامی، طهران، المجمع العالمی لاهل البیت(ع). 53. شوشتری، محمدتقی، 1376، بهج الصباغة فی شرح نهج‌البلاغه، تهران، امیرکبیر. 54. صدوق، محمد بن علی، 1404 ق، عیون اخبار الرضا(ع)، بیروت، اعلمی. 55.  1405 ق، کمال الدین و تمام النعمة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. 56.  1417 ق، الامالی، قم، مؤسسه بعثت. 57.  بی‌تا، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. 58. صوفی تبریزی، ملا عبدالباقی، 1378 ق، منهاج الولایة فی شرح نهج‌البلاغه، تصحیح حبیب‌الله عظیمی، تهران، میراث مکتوب. 59. طبرانی، سلیمان بن احمد ، 1415 ق، المعجم الاوسط، بی‌جا، دارالحرمین. 60.  بی‌تا الف، المعجم الصغیر، بیروت، دارالکتب العلمیة. 61.  بی‌تا ب، المعجم الکبیر، قاهرة، مکتبة ابن‌تیمیه. 62. طریحی، فخرالدین، 1408 ق، مجمع البحرین، تحقیق سید احمد الحسینی، بی‌جا، نشر الثقافة الاسلامیة. 63. طوسی، محمد بن حسن، 1400 ق، الاقتصاد، تحقیق حسن سعید، کتابخانه جامع چهلستون. 64. عبده، محمد، بی‌تا، شرح نهج البلاغة، تصحیح محی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة الاستقامة. 65. عسکری، سید مرتضی، 1410 ق، معالم المدرستین، بیروت، مؤسسة النعمان. 66. عیاشی، محمد بن مسعود، بی‌تا، تفسیر العیاشی، تهران، مکتبة علمیة الاسلامیة. 67. فرات کوفی، ابی‌القاسم، 1410 ق، تفسیر فرات، تحقیق محمد الکاظم، طهران، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی. 68. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، 1407 ق، القاموس المحیط، بیروت، مؤسسة الرسالة. 69. قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، 1416 ق، ینابیع المودّة لذوی القربی، تحقیق سید علی جمال اشرف الحسینی، بی‌جا، دارالاسوة. 70. کاظمی قزوینی، علاءالدین، 1424 ق، القائلون بتحریف القرآن السنة ام الشیعة، بی‌جا، یاس زهراء. 71. کراجکی، محمد بن علی، 1361، التفضیل، طهران، مؤسسة اهل بیت و بنیاد بعثت. 72. کلینی، محمد بن یعقوب، 1388 ق، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة. 73. کیذری بیهقی، محمد بن حسین، 1375، حدائق الحقائق، قم، مؤسسه نهج‌البلاغه و نشر عطارد. 74. لیثی واسطی، علی بن محمد، 1376، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق حسین حسنی بیرجندی، قم، دارالحدیث. 75. معرفت، محمد‌هادی، 1428 ق، صیانة القرآن من التحریف، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. 76. مغنیه، محمدجواد، 1972 م، فی ظلال نهج‌البلاغه، بیروت، دار العلم للملایین. 77. مفید، محمد بن نعمان، 1403 ق، الامالی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة. 78. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، 1380، پیام امام امیرالمؤمنین، تهران، دارالکتب الاسلامیة. 79. مهیار، رضا، 1370، فرهنگ ابجدی، ترجمه المنجد الابجدی، تهران، انتشارات اسلامی. 80. موسوی، سید عباس، 1418 ق، شرح نهج‌البلاغه، بیروت، دار الرسول و دار المحجة البیضاء. 81. نجارزادگان، فتح الله، 1384، تحریف‌ناپذیری قرآن، تهران، مشعر. 82. نسایی، احمد بن شعیب، بی‌تا، خصائص امیرالمؤمنین، تحقیق محمد‌هادی امینی، بی‌جا، مکتبة نینوی الحدیثة. 83. نواب لاهیجی، محمد باقر، بی‌تا، شرح نهج‌البلاغه، تهران، نشر اخوان کتابچی. 84. نیسابوری، مسلم، بی‌تا، الجامع الصحیح، بیروت، دار الفکر. حامد پوررستمی/استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی پردیس قم دانشگاه تهران منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره3

93/05/20 - 00:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن