تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827226465




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مبادی علوم قرآنی و تفسیر ترتیب نزولی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مبادی علوم قرآنی و تفسیر ترتیب نزولی
اگر روش موجود در ترتیب آیات قرآن وحیانی و توقیفی باشد، این رخداد طبعاً تابع حکمت و دلایلی است؛ دلایلی که صرفاً در محدوده تلاوت باقی نمی‌ماند، بلکه مقوله تفسیر و فهم را نیز در بر می‌گیرد.

خبرگزاری فارس: مبادی علوم قرآنی و تفسیر ترتیب نزولی



بخش دوم و پایانی سوره‌ها و آیات مکی و مدنی      آیات و سوره‌های قرآن کریم به دو قسم اساسی تقسیم می‌شوند: 1ـ آیات و سوره‌های مکی که قبل از هجرت نازل شده‌اند 2ـ آیات و سوره‌های مدنی که بعد از هجرت نازل گشته‌اند. این تقسیم‌ بندی بر اساس نزول تدریجی قرآن، تقسیم‌بندی طبیعی و شایعی است. دانشوران علوم قرآنی در سرفصل این دانش به موضوعات زیر پرداخته‌اند: معیارهای شناخت و تمایز، فواید و کاربردهای دانش مکی‌ـ مدنی، تعیین مصادیق سوره‌های مکی و مدنی و ... .     این محور از زاویه‌های گوناگون می‌تواند با موضوع «تفسیر بر اساس ترتیب نزول» پیوند بیابد و اطلاعات موجود و تکمیلی این دانش در تأیید موضوع یاد شده و یا نقد آن به کار آید. بی‌تردید یکی از معضلات و چالش‌های نظریه یاد شده، ارائه تصویری قابل دفاع از ترتیب نزولی سوره‌های قرآن کریم و آیات آن است. به نظر می‌رسد دانش مکی‌ـ مدنی، (چه در قالب موجود و چه در قالب‌های تکمیلی آن) می‌تواند این چشم‌انداز را هموارتر سازد. از جمله می‌توان به نکات زیر پرداخت: 1. در قلمرو معیارشناسی آیات و سوره‌های مکی از مدنی، به نکات محتوایی ـ شکلی متعددی پرداخته‌اند و از جمله:* احکام تشریعی در آیات مکی، اجمالی و در آیات مدنی، تفصیلی است.* آیات مکی عمدتاً اعتقادی‌اند.* آیات مکی از جملات کوتاه برخوردارند. به عنوان نمونه سوره شعراء (که سوره‌ای مکی است) با 227 آیه، از لحاظ حجم مشابه سوره انفال (با 75 آیه) است.* آیات مکی از نثر مسجّع و آیات مدنی بیشتر نثر مرسل دارند. * خطابات در آیات مدنی با «یا ایها الذین آمنوا» است و نه در آیات مکی (و این جمله 90 مرتبه در قرآن تکرار شده است).* ذکر قصص تاریخی انبیا و اقوام پیشین، بیشتر در سوره‌های مکی است.* آیاتی که لفظ «کلاّ» در آن به کار رفته، آیات مکی هستند.* آیات سجده، آیات مکی‌اند. * سوره‌هایی که با حروف مقطعه آغاز می‌شوند، مکی‌اند (جز بقره و آل عمران و در سوره رعد اختلاف است).* آیاتی که در آن حکم جهاد به کار رفته است، آیات مدنی‌اند.*آیاتی که در مورد منافقان سخن می‌گویند، آیات مدنی‌اند.و ...  موارد فوق ـ و مواردی دیگر که در کتاب‌های علوم قرآنی و یا کتاب‌های مستقل در این موضوع می‌توان دید و خواند ـ نشان می‌دهد که صاحبنظران علوم قرآنی تلاش‌هایی را برای تقویم زمانی آیات وحی انجام داده‌اند (هر چند در حدّ فاصله‌گذاری میان آیات نازل قبل و بعد از هجرت). بنابراین می‌توان با بهره‌وری از این گونه معیارها (همراه با تکمیل و تأییدسنجی) به گونه‌ای از تقویم زمانی دست یافت که در تعیین سوره‌ها و آیات مکی و مدنی اطمینان نسبی ایجاد کنند.      2. نویسندگان علوم قرآنی در موضوع دانش مکی‌ـ مدنی قرآن، سوره‌هایی را به نام سوره‌های مدنی و سوره‌هایی را به نام سوره‌های مکی ذکر کرده‌اند. به نظر می‌رسد توافق قابل توجهی در میان سوره‌های یادشده وجود دارد. به گونه‌ای که از ابن حصار در کتاب «الناسخ و المنسوخ» نقل می‌شود که بیست سوره قطعاً از سوره‌های مدنی‌اند و دوازده سوره از سوره‌های اختلافی‌اند و باقی مانده، اجماعاً جزء سوره‌های مکی به شمار می‌روند (یعنی 82 سوره) (طباطبایی، 13/235-233).این تصویر اجمالی راه را برای افقی در دسترس‌تر از تقویم نزولی آیات وحی (حداقل در سطح تفاوت‌گذاری آیات مکی ـ مدنی) باز می‌کند.      3. در دانش مکی ـ مدنی قرآن، معمولاً سوره‌های قرآن را به چهار دسته تقسیم می‌کنند: مکی، مدنی، مکی با برخی از آیات مدنی، مدنی با برخی از آیات مکی. در دسته نخست سوره‌هایی مثل مدثر و در دسته دوم سوره‌هایی مثل آل عمران و در دسته سوم سوره‌هایی مثل اعراف و در دسته چهارم سوره‌هایی مثل حج را نام می‌برند. (زرقانی، 1/164)      پذیرش این دیدگاه کم و بیش مسئله تقویم زمانی آیات و سور را با مشکل همراه می‌سازد، چه اینکه در هر سوره مکی یا مدنی، احتمال آیات متفاوت در نزول وجود دارد. اما این دیدگاه از سوی مفسر قرآن‌پژوه، آیت الله معرفت (قدس سره) با نگرش انتقادی مواجه شده است. ایشان پس از یادکرد این دیدگاه اظهار می‌دارد:      1. اکثر آیات که در زمره دسته سوم و چهارم (به عنوان استثنا از کل سوره) ذکر شده‌اند، به استناد روایات ضعیف و یا حدس و گمانه‌های باطل چونان فرض شده‌اند.  2. مسلمانان همواره پس از نزول بسمله جدید، پرونده سوره پیشین را می‌بستند و اینکه یک آیه مکی بی‌سرنوشت و بی‌پرونده باقی بماند تا در سوره‌ای مدنی ثبت و ضبط شود و یا بالعکس، بسیار بعید و شگفت است و اگر چونان می‌بود، بایستی نصوص خاص از پیامبر(ص) می‌رسید.      3. سپس ایشان به تفصیل آیاتی را که در سوره‌های مکی‌اند، اما گفته شده است در مدینه نازل شده‌اند، بررسی کرده و آن را با تحلیل‌های تفصیلی مورد انتقاد قرار می‌دهند (40 سوره). همچنین آیاتی را که در سوره‌های مدنی است، اما گفته شده است که در مکه نازل شده است نیز با بررسی مشابه مورد نقد قرار می‌دهند (13 سوره).      بدین گونه ایشان در یک بررسی مفصّل تحلیلی‌ ـ انتقادی، طبقه‌بندی چهارگانه سوره‌های قرآنی را پذیرا نیست (معرفت، 1/237-169) و در پایان اظهار می‌کند:«و فیما ذکرنا کفایه لاثبات ان لا وَقْعَ لتکلم الاستثنائات اطلاقاً، سواء من سور مکیه اَم مدنیّه و کلّها مستنده الی حدس او نقل ضعیف لا مبرّر للاستناد الیها البتّه.» (همان، /237) «مطالب ارائه شده برای اثبات این مدعا کفایت می‌کند که ادعای استناد در سوره‌های مکی یا مدنی هیچ جایگاهی ندارد. تمامی این موارد ادعا شده، به حدسیات یا نقل‌های واهی و غیرقابل استناد مستندند.» به نظر می‌رسد که دیدگاه مفسر و قرآن‌پژوه نامی معاصر، حضرت آیت الله معرفت، از نکات مهمی است که در افق تقویم زمانی ترتیب نزول قرآن تأثیر بسزایی دارد و می‌تواند پاره‌ای از دغدغه‌ها را در تعیین مکی یا مدنی بودن پاره‌ای از آیات مرتفع سازد. در میان اندیشه‌وران مسلمان، محمد عابد الجابری، یا با اقتباس از نظریه مرحوم آیت الله معرفت و یا با رهیافتی مستقل، به همان دیدگاه باورمند است. (جابری، 3/63) ترتیب آیات       آیا ترتیب آیات قرآن در قالب موجود، ترتیبی وحیانی و توقیفی است یا ترتیبی اجتهادی؟ این موضوع گرچه جزء مبانی و مبادی نظریه روش تفسیری بر اساس ترتیب نزول محسوب نمی‌شود، اما بی‌تردید دیدگاه اجتهادی بودن ترتیب آیات می‌تواند این نظریه را از پاره‌ای از پرسش‌ها و یا اشکالات دور کند.      توضیح آنکه اگر روش موجود در ترتیب آیات قرآن وحیانی و توقیفی باشد، این رخداد طبعاً تابع حکمت و دلایلی است؛ دلایلی که صرفاً در محدوده تلاوت باقی نمی‌ماند، بلکه مقوله تفسیر و فهم را نیز در بر می‌گیرد. در نتیجه می‌توان ادعای آن را داشت که ترتیب موجود در مصحف بایستی معیار برای تفسیر و فهم درست از آن باشد؛ نه ترتیب نزولی. چه اینکه اگر ترتیب نزولی در فهم دخالت مؤثر می‌داشت (و یا بیش از تناسب آیات در ترتیب تلاوت تأثیر می‌یافت)، حق آن بود که خداوند و پیامبر(ص) ترتیب نزولی را معیار و آن را اساس ترتیب آیاتی در سوره‌ها قرار می‌دادند.      پرسش فوق و پرسش‌های مشابه، فرع بر دیدگاه توقیفی بودن ترتیب آیات قرآن است که دیدگاهی شایع در میان مفسران و دانشوران علوم قرآنی است، به گونه‌ای که عده‌ای آن را اجماعی دانسته‌اند (زرکشی، 1/121) و عده‌ای آن را بی‌شبهه و تردید تلقی کرده‌اند. (آلوسی، 1/27-26)      اما پاره‌ای از مفسران و مؤلفان در توقیفی دانستن ترتیب آیات، پرسش‌ها و تردیدهایی را مطرح کرده‌اند. در این میان می‌توان به پرسش‌های علامه طباطبایی بسنده کرد:      1. شیوه منقول از پیامبر(ص) طبق روایات آن بود که آیات را در سوره‌های مربوط بر اساس ترتیب مکی ـ مدنی قرار می‌داد؛ آیات مکی در سوره‌های مکی و آیات مدنی در سوره‌های مدنی.      حال به‌رغم این شیوه صریح و مسلّم بر حسب روایات اسباب نزول، گاه می‌بینیم که در سوره‌ای مکی، آیات مدنی است یا بالعکس!! این مطلب گواه آن است که ترتیب آیات در سوره‌های قرآن توقیفی نیست، بلکه به اجتهاد صحابه رخ داده‌ است.      2. در سوره‌های موجود، آیات با فاصله‌های زمانی بسیار وجود دارند. به عنوان نمونه سوره بقره جزء سوره‌های سال‌های نخست هجرت است، اما آیات ربا که در سال‌های پایان حیات پیامبر(ص) نازل شده است، در آن قرار گرفته است.      3. مصحف امام علی (ع) بر حسب ترتیب نزول بود‌ ـ و این مطلب جزء مسلّمات روایات شیعی است‌ ـ.این نکته نشانگر آن است که ترتیب نزول آیات، وحیانی و توقیفی نیست. 4. تمسک به اجماع برای اثبات توقیفی بودن ترتیب آیات نادرست است، چه اینکه اجماع یادشده، اجماع منقول است و اختلافات فراوان در اصل تحریف و ... وجود داشته است. 5. به تواتر در ترتیب آیات تمسک شده است و اینکه صحابه بدون تغییر در ترتیب، به جمع مصاحف پرداخته‌اند. علامه طباطبایی به نقد این ادعا ‌پرداخته و نادرستی آن را آشکار می‌سازد.      6. در برخی از روایات داریم که پیامبر (ص) مواضع آیات را مشخص می‌کرد. این مطلب ناظر به روایت عثمان بن ابی العاص در آیه «انّ اللهَ یَأمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإحسان» است. اما از اینکه پیامبر ـ به فرض صحت روایت ـ در یک آیه چونان کرد، چگونه می‌توان نتیجه‌ای را دریافت که پیامبر (ص) در تمامی آیات چونان کرد؟! علامه طباطبایی با این نقدها و ادله، دیدگاه توقیفی بودن ترتیب آیات و سور را پذیرا نیست (طباطبایی، 12/132ـ 126) و به صراحت اظهار می‌کند:«اما قولهم ان الصحابه انما کتبوا المصحف علی الترتیب الّذی اخذوه عن النبی من غیر ان یخالفوه فی شیء فممّا لا یدلّ علیه شیء من الروایات المتقدمه.» (همان) «این گفتار ایشان که صحابه، قرآن را به شیوه و ترتیبی که از پیامبر دریافت داشتند، نگاشتند ـ بدون هیچ دگرگونی و تفاوت ـ روایات پیشین به هیچ گونه بر این مدعا دلالت ندارد.» یادکرد تفصیلی نظریه فوق از علامه طباطبایی، به معنای پذیرش مدعا و ادله ایشان نیست، بلکه به آن منظور نقل شد که می‌توان از دیدگاه مقابل با نظریه مشهور (که حتی ادعای اجماع بر آن نیز شده است) سخن گفت و درباره آن به تحقیقات تکمیلی و انتقادی پرداخت. دیدگاهی که مسیر نظریه تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول را سهل‌تر و روان‌تر می‌سازد. مصحف امام علی (ع)  معتقدان به روش تفسیری بر اساس ترتیب نزول برای تأیید روش تفسیری خود به مصحف امام علی (ع) استناد می‌کنند و ترتیب آن را بر اساس ترتیب نزولی به عنوان یکی از ویژگی‌های اصلی آن می‌شمرند. در این استشهاد و استناد، دو نکته مهم قابلیت بررسی را پیدا می‌کند: 1. آیا می‌توان از چونان ویژگی در مصحف امام علی (ع) یاد کرد؟ گرچه نظریه شایع و معروف همان است، اما اخیراً تردیدهایی محققانه در این زمینه رخ نموده‌اند.      در آغاز یکی از قرآن‌پژوهان معاصر، به اجمال و ایجاز این دغدغه را بیان داشت و نگاشت:«این گونه نقل‌ها نه از اعتبار لازم برخوردار است و نه از صراحت و روشنی برای استناد. این بنده به روزگاری که در درس‌های تاریخ قرآن دانشگاه بدین موضوع می‌پرداختم، بر اساس روایاتی که پیش‌تر آوردیم که نشانگر آن بود که علی (ع) چون آیات نازل می‌شد، آیات را به امر پیامبر (ص) می‌نوشتند و تفسیر و تأویل و ... آن را، به ذهنم آمد که باید مراد از جمله «کما انزله الله» و ... جمع قرآن بر اساس تمام آنچه وحی الهی بر پیامبر (ص) نازل شده است، باشد ... وگر نه از چگونگی نزول و ترتیب آن کسان بسیار دیگری نیز آگاه بودند و ویژه مولا نبود. پس از آن در روایات موضوع نگریستم، بخشی از آنها را گرد آوردم و در نصوص نقل‌ها تأمل کردم و قراینی بسیار بر این تفرّس یافتم که ... مصحف امام علی (ع) بر اساس این نگرش هیچ تفاوتی با قرآن جمع شده (که بر جمع آن در زمان پیامبر باور دارم) ندارد. نه در آیات و نه در ترتیب.» (مهدوی‌راد، /102) اما این دیدگاه اجمالی اکنون در پاره‌ای از مقالات و نگاشته‌ها بسط یافته و مورد دفاع جدی‌تر قرار گرفته است. به عنوان نمونه می‌توان به مقاله «نقدی بر فواید تفسیر ترتیب نزولی» اشاره داشت. (نک: ایازی، نشریه پژوهش‌های قرآنی، همین شماره)      البته هنوز راه برای تحقیقات تکمیلی باز است. چه اینکه دلایل و قراینی برای هر دو دیدگاه وجود دارد. به عنوان نمونه اینکه چگونه می‌توان چونان تفاوت گسترده ظاهری و شکلی میان مصحف امام علی (ع) با قرآن به ترتیب موجود را باور داشت و آن را با شیوه امام علی و ائمه (ع): در تلاوت قرآن موجود جمع کرد؟ از سوی دیگر پاره‌ای از روایات، همچنان دیدگاه شایع و مشهور را تقویت می‌کند. در توصیف ایام ظهور حضرت مهدی (ع)، جابر از امام باقر (ع) روایت می‌کند: «إِذَا قَامَ القَائِمُ مِن آلِ مُحَمَّدٍ ضَرَبَ فَسَاطِیطَ لِمَنْ یُعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ فَأَصْعَبُ مَا یَکُونُ عَلَى مَنْ حَفِظَهُ الْیَوْمَ لِأَنَّهُ یُخَالِفُ فِیهِ التَّأْلِیف‏.» (نعمانی، /318؛ مفید، 11/386؛ حویزی، 5/27 و ...)      روایت فوق می‌تواند با فهم شایع هم‌خوان باشد که چون مصحف امام علی (ع) دارای تغییرات ظاهری آشکار با قرآن موجود است، تعلیم آن قرآن در زمان ظهور حضرت حجت (ع) به سهولت اتفاق نمی‌افتد، چون مردمان آن را با هیأت تألیفی و ترکیبی قرآن موجود نامأنوس می‌یابند. این موارد و موارد مشابه نشان می‌دهد که مقوله چگونگی مصحف امام علی (ع) در زاویه شیوه ترتیبی آن، می‌تواند هنوز مورد مطالعات تکمیلی‌تر قرار گیرد.      2. نکته مهم دیگر آن است که پس از پذیرش ویژگی یاد شده در مصحف امام علی (ع)، چه ره‌آوردهایی را می‌توان از آن نتیجه گرفت؟      نتایج محتمل عبارت‌اند از:* ترتیب کنونی آیات و سور در قرآن، ترتیب توقیفی نیست؛ چه اینکه اگر این ترتیب وحیانی و توقیفی می‌بود، امام علی (ع) از آن عدول نمی‌کرد و ترتیبی دیگر را جایگزین نمی‌ساخت. این برداشت، مورد قبول علامه طباطبایی قرار گرفته و در رد توقیفی بودن ترتیب آیات و سور به آن استناد شده است. (طباطبایی، 12/126 به بعد)* تلاوت و تفسیر بر طبق ترتیب موجود، نادرست و غلط است.      مسلماً این نکته از مصحف امام علی (ع) استفاده نمی‌شود و روایات فراوان، تأکید بر تلاوت قرآن بر ترتیب موجود دارند (حداقل در ترتیب آیات، چنین است). اما به‌رغم دو نکته فوق، نکات دیگری وجود دارد که بایستی مورد بررسی قرار گیرد که تا چه سطح می‌توان از وجود مصحف امام علی (ع) (حتی با ویژگی یاد شده) بهره‌وری داشت:* تلاوت قرآن در قالب ترتیب نزولی مجاز است.* تلاوت قرآن به شیوه ترتیب نزولی بهتر از تلاوت به شیوه موجود است.* تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول، بهتر از تفسیر قرآن به شیوه ترتیب مصحف موجود است. و ...      عمده‌ترین تأملات در این زمینه آن است که مصحف امام علی (ع) تنها با ویژگی ترتیب نزول شناخته نمی‌شود، بلکه در آن مصحف، تبیین‌ها و تفسیرهای متنی و محتوایی وجود داشته است که شاید با چونان مجموعه‌ای، ترتیب نزولی در تلاوت و تفسیر شأنیت داشته است. به عبارتی دیگر بیان‌های تنزیلی، تفسیری و تأویلی امام، چونان اقتضایی را داشته است؛ نه آنکه در هر تلاوت و فهم قرآن، باز پیمودن مسیر ترتیب نزولی ضرورت داشته باشد. و در یک کلام، محتمل می‌نماید که مصحف امام علی (ع) تفسیری بوده است که اقتضای آن، روایت نزولی قرآن بوده است، نه آنکه هر تلاوت و فهم، چونان اقتضایی را داشته باشد! بنابراین بایستی احتمالاتی از قبیل پرسش‌های فوق مورد مداقه و بررسی‌های تکمیلی قرار گیرد. تقویم زمانی سوره‌ها و آیات      تعیین ترتیب سوره‌های قرآن از مباحثی است که سابقه دیرینه در علوم قرآن دارد. در این زمینه دو روش معمول وجود داشته و دارد: اتکا به روایات و قراین اجتهادی. اما تنوع و اختلاف روایات و نیز قراین اجتهادی موجب تکثر دیدگاه‌ها در این زمینه شده است، به گونه‌ای که عده‌ای از صاحبنظران را به یأس از دستیابی به نتیجه‌ای مطمئن و مستند سوق داده است. به نظر می‌رسد بخش مهمی از انتقادات به روش تفسیر بر اساس نزول، با همین نگرش بدبینانه پدید آمده است. برای دستیابی به افقی امیدوارکننده‌تر در این زمینه، بایستی موضوعات زیر مورد تحلیل‌های پیگیرانه‌تر قرار گیرد: 1. تحلیل سندی و متنی روایات تقویم نزول (روایت ابن عباس، امام صادق (ع) و ...) از اهمیت وافری برخوردار است. گرچه تاکنون، جسته و گریخته مطالبی عرضه شده‌اند، اما همچنان نیازمند به پژوهش‌های تکمیلی‌اند. (به عنوان نمونه ر.ک: نکونام، /128 به بعد)      2. بهره‌وری از سیره پیامبر (ص) برای تقویم نزولی قرآن از نکات دیگری است که کم و بیش مورد استفاده در تقویم نزولی قرآن قرار گرفته و می‌گیرد. این رهیافت، به مطالعات تلفیقی میان رشته‌ای قرآن‌پژوهی و سیره‌نگاری نیازمند است؛ مطالعاتی که هنوز پایه‌های نخستین آن را می‌گذراند و عمدتاً قرآن‌پژوهان بیش از مورخان به آن تعلق نشان داده‌اند.      3. معیارسنجی مفهومی از نکات دیگری است که در تقویم زمانی مورد بهره‌وری قرار گرفته است. در این شیوه، مضامین سوره‌ها و آیات، تعیین‌کننده خط سیر تقویمی نزول آیات‌اند. 4. معیارسنجی سبک ادبی آیات نیز در تقویم نزولی مطرح بوده است؛ اینکه آیات قرآن از سبک ادبی مسجّع موزون به سوی سبک نثر مرسل حرکت می‌کنند. با این معیار می‌توان سیر سوره‌های قرآنی و آیات آن را ارزیابی و تقویم‌سنجی کرد. 5. معیار طول متوسط آیات از معیارهای جدیدی است که توسط مهندس بازرگان در کتاب «سیر تحول قرآن» مطرح شد. نکات اهمّ دیدگاه او را در گزاره‌های زیر می‌توان دید:* آیات یک سوره گرچه در طول آیه (بلندی و کوتاهی آیه) مساوی نیستند، اما نزدیک به یکدیگرند.* ما از طول آیات یک سوره، طول متوسط را به دست می‌آوریم. بدین گونه که تعداد کلمات یک سوره را بر تعداد آیات آن تقسیم می‌کنیم و طول متوسط آیات یک سوره به دست می‌آید.* هر سوره‌ای که نازل شده است، طول متوسط آن بیشتر از سوره قبل و کمتر از سوره بعد است. (بازرگان، /15-13)      مهندس بازرگان بر اساس نظریه فوق، به تقویم و ترتیب نزولی سوره‌های قرآن می‌پردازد و دو عنصر دیگر را با عناصر یاد شده فوق در تطبیق دخالت می‌دهد: طول غالب که تعداد کلماتی است که غالب آیات یک واحد نزول دارند و ارتفاع؛ یعنی تعداد نسبی آیاتی که دارای طول غالب‌اند. (همان، /31-25) معیارهای فوق عمده‌ترین معیارهای مطرح در زمینه تقویم‌گذاری سوره‌ها و آیات قرآنی‌اند. گرچه این معیارها قابل چند و چون بسیارند، اما در مجموع نمی‌توان قاطعانه آنها را راه‌های بن‌بست یافته تلقی کرد و امید به نتایج مطمئن‌تر را آرزویی دست‌نیافتنی دانست. دانش اسباب نزول      اسباب نزول از دانش‌های کهن قرآنی است. دانشی که هم تألیفات فراوان مستقل را به خود اختصاص داده است و هم در کتاب‌های علوم قرآنی، فصل ویژه‌ای را داشته است. گفته می‌شود که حدود نهصد روایت در اسباب نزول قرآن وارد شده است که در ذیل ششصد آیه از آیات قرآن است. (نکونام، /148)      مطالعات استقلالی و یا ضمنی در حوزه دانش اسباب نزول از دیرباز جایگاه ویژه‌ای در علوم قرآن داشته و دارد و کتاب‌ها و مقالات روایی، تحلیلی و انتقادی گوناگون در این زمینه نگاشته شده است. اما آنچه در حیطه مناسبات تفسیر بر اساس نزول و دانش اسباب نزول می‌توان رهیابی داشت، نکاتی چونان موارد زیر است: 1. تحلیل سندی و متنی روایات اسباب نزول (و دستیابی به روایات مستند و معتمد) گام بنیادین است. چه اینکه در اعتبارسنجی روایات اسباب نزول، نکات فراوانی مطرح است.      2. تبیین میزان دخالت روایات معتمد اسباب نزول در تعیین تاریخ نزول سوره‌ها و آیات قرآن، گام دوم خواهد بود. در این پژوهش، بایستی میزان تأثیرگذاری روایت اسباب نزول در تعیین دقیق و یا نسبی زمان سوره و آیه مشخص شود. 3. قرینه‌سازی روایات اسباب نزول معتمد برای تعریف زمانی آیات و سوره‌های دیگر از نکات پژوهشی عمده‌ای است که هنوز چندان مورد کاوش قرار نگرفته است. چه اینکه گاه در پرتوی روایت خاص و معتمد در اسباب نزول، به تعیین قطعی و یا حدسی قابل اعتماد در آیات و یا سوره‌های دیگر می‌توان دست یافت. تاریخ قرآن      گرچه عنوان «تاریخ قرآن» در کتاب‌های متعارف پیشینی علوم قرآنی بی‌سابقه است، اما کم و بیش اکنون دارای فصلی در عناوین علوم قرآنی است. در این گونه مطالعات، قرآن کریم به عنوان یک پدیده واقعی ـ هر چند با منشأ الهی ـ مورد مطالعه قرار گرفته و مسیر و تاریخ آن بررسی می‌شود. در ارتباط با تاریخ قرآن کریم دو مرحله عمده تاریخی مطرح است: 1ـ عصر پیامبر (ص) 2ـ دوران خلفای راشدین.      در ارتباط با این دوره‌های اصلی تاریخی، پرسش‌ها و کاوش‌های متعددی صورت گرفته است که به کتاب‌ها و مقالات مرتبط می‌توان مراجعه داشت. اما آنچه در این میان با موضوع تفسیر نزولی و ترتیب نزول آیات و سور متناسب است، محورهایی از قبیل موضوعات زیر است:      1. قرآن در زمان رحلت پیامبر (ص) در چه وضعیت ترتیبی قرار داشت؟ در پاسخ به این پرسش دو دیدگاه عمده مطرح است: دیدگاه مشهور معتقد است که حداقل سوره‌های قرآن ترتیب کنونی را نداشت و دیدگاه دیگر بر آن است که حتی سوره‌های قرآنی نیز در همان زمان پیامبر (ص) ترتیب موجود را پیدا کرده‌اند. به نظر می‌رسد که هر دو دیدگاه هم از لحاظ تاریخ اندیشه و هم از زاویه قوت ادله، دو دیدگاه قابل توجه و مهم‌اند و هنوز می‌توانند پژوه‌های تکمیلی جدی را برتابند. هر چند در دهه‌های اخیر تأملات مناسبی نیز رخ نموده‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به دو نگاه متفاوت آیت الله خویی در «البیان» و آیت الله معرفت در «التمهید فی علوم القرآن» و مطالعات تکمیلی پس از آن دو اشاره داشت.      2. جمع قرآن در زمان خلیفه اول و سوم از چه ویژگی‌هایی برخوردار بوده و چه حوادثی را به همراه داشته است؟ این پرسش با پرسش نخست پیوند محکمی دارد، اما در عین حال فاصله‌های روشنی نیز با آن پیدا می‌کند؛ زیرا ممکن است که تاریخ قرآن به ترتیب موجود را از زمان پیامبر (ص) ندانیم و آن را متأخر از عصر ایشان بشماریم (به اعتبار حیات پیامبر و امکان تداوم وحی و یا ادله دیگر)، اما در عین حال ترتیب سوره‌ها و آیات را شیوه‌ای توقیفی بدانیم که صحابه از پیامبر اخذ و اقتباس کرده‌اند (حال یا به تصریح و یا به تلویح).      دیدگاه دیگر می‌تواند آن باشد که ترتیب موجود را اجتهاد صحابه تلقی کنیم، اما اجتهادی متوافق و برخوردار از پذیرش همگانی. و دیدگاه سومی نیز مطرح است که ترتیب موجود، اجتهاد پاره‌ای از صحابیان بوده است که از تأیید حکومت وقت برخوردار شده است، اما با اجتهادهای دیگر صحابیان ـ حتی در همان زمان ـ متفاوت و گاه متعارض بوده است.      سه دیدگاه عمده فوق می‌تواند نوع مراوده مفسر را با تفسیر قرآن متفاوت کند. چه اینکه در دو نگرش اخیر، تنها با اجتهادی از صحابیان که قابلیت نقد و انتقاد را دارد، مواجه است و نه روشی نقدناپذیر و مقدس! و در نتیجه، دیدگاه تفسیر ترتیب نزولی، پایگاه مشروعیت بیشتری بیابد.    در مجموع محورهای یاد شده در این جستار، بازنمایی این مدعا بود که تفسیر ترتیب نزولی، نظریه‌ای است که می‌تواند موضوع و موضع جدیدی را در افق قرآن‌پژوهی ایجاد کند، اما بایستی بیش از هر چیز، به تحکیم و تقویت مبانی علوم قرآنی این دیدگاه بپردازد و با تقویت آن، مسیر راه خویش را هموارتر سازد. منابع و مآخذ: 1. آلوسی، سید محمود؛ روح المعانی، چاپ چهارم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق. 2. ابن جوزی، جمال‌الدین عبدالرحمن؛ زادالمسیر فی علم التفسیر، چاپ چهارم، بیروت، المکتب الاسلامی، 1407ق. 3. بازرگان، مهدی؛ سیر تحول قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1360ش. 4. جابری، محمد عابد؛ فهم القرآن الحکیم، بیروت، مرکز الدراسات الوحده العربیه، 2008م. 5. حویزی، عبد علی؛ تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، 1415ق. 6. دروزه، محمد عزت؛ التفسیر الحدیث، چاپ دوم، بیروت، دارالغرب الاسلامیه، 1431ق. 7. حسن عباس، فضل؛ اتقان البرهان فی علوم القرآن، عمان، دار الفرقان، 1997م. 8. رشیدرضا، محمد؛ تفسیر المنار، چاپ دوم، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا. 9. زرقانی، محمد عبدالعظیم؛ مناهل العرفان فی علوم القرآن، چاپ دوم، تحقیق فوّاز احمد زمرلی، بیروت، دارالکتاب العربی، 1417ق. 10. زرکشی، محمد بن عبدالله؛ البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالمعرفه، 1415ق. 11. طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، 1391ق. 12. فیض کاشانی، ملا محسن؛ التفسیر الصافی، بیروت، مؤسسه الاعلمی، بی‌تا. 13. معرفت، محمد هادی؛ التمهید فی علوم القرآن، چاپ دوم، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1415ق. 14. مفید، محمد بن نعمان؛ الإرشاد، قم، کنگره بزرگداشت شیخ مفید، 1413ق. 15. تصحیح الاعتقاد، قم، کنگره بزرگداشت شیخ مفید، 1413ق. 16. مهدوی راد، محمد علی؛ آفاق تفسیر، تهران، هستی نما، 1382ش. 17. نعمانی، محمد بن ابراهیم؛ کتاب الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، بی‌تا. 18. نکونام، جعفر؛ درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، تهران، هستی نما، 1380ش. 19. یوسف خلیف؛ دراسات فی القرآن و الحدیث، قاهره، مکتبه غریب، بی‌تا. سیّد عباس صالحى  منبع: فصلنامه پژوهش‌های قرآنی شماره 62و 63 پایان متن/

93/04/21 - 00:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن