واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
امام صادق قبولی نماز را اینگونه میبیند شرط دوم از شرایط قبولى نماز این است كه نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوسهاى باطل خود دست بردارد...
راههاى تقویت ارتباط با خدا: قال الصادق علیه السلام: «یا ابن جندب قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما اوحى: انما اقبل لصلاة ممّن یتواضع لعظمتى و یكف نفسه عن الشهوات من اجلى و یقطع نهاره بذكرى و لایتعظم على خلقى و یطعم الجائع و یكسو العارى و یرحم المصاب و یؤوى الغریب فذلك یشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اكلأه بعزتى و استحفظه ملائكتى یدعونى فالبّیه و یسألنى فاعطیه فمثل ذلك العبد عندی كمثل جنّات الفردوس لا یسبق اثمارها و لاتتغیر عن حالها.»1 ای جندب خداوند فرمود نماز کسی را می پذیرم که در پیشگاه عظمت من خشوع کرده و خویش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با یاد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سیر و برهنگان را بپوشاند و بر گرفتاران لطف نماید و آوارگان را پناه دهد. برای چنین آدمی نوری در تاریکیها و بردباری در نادانیها قرار می دهم و با عزت خود دربرش می گیرم و فرشتگانم او را حفاظت می کنند و اگر مرا خواند اجابتش می کنم و اگر چیزی بخواهد می دهم و چنین بنده ای نزد من بسان باغهای بهشت است که حالشان هیچگاه دگرگون نمی شود. انسان براى پیمودن را صحیح تكامل و سعادت باید از یكسو، رابطه خود را با خدا و از سوى دیگر، با خلق خدا تقویت نماید. بهترین راه تقویت رابطه با خدا، نماز است. البته، مسأله عمل به تكالیف دینى و از جمله اقامه نماز و پرداخت زكات، بحثى است و رسیدن به مراتب عالى كمال بحثى دیگر. نماز و زكات یك ظاهر و مرتبهاى دارد كه انجام آن موجب اسقاط تكلیف مىشود؛ یعنى انسان با عمل به آن از عذاب الهى نجات مىیابد. اما این بدان معنا نیست كه لزوما موجب سعادت اخروى گردد. رسیدن به مقام قرب الهى از طریق گزاردن نماز، مستلزم رعایت نكات خاصى است كه با صِرف عمل به تكلیف، آن هم از روى عدم توجه به مفاهیم بلند آن، محقق نمىگردد.امام صادق علیهالسلام در این کلام خود با بیان حدیثى قدسى، برخى از شرایط قبولى نماز را یادآور مىشوند: اولین شرط این است كه نمازگزار در هنگام نماز، عظمت خدا را به یاد آورد و به این نكته توجه داشته باشد كه هر چه بیشتر موفق به درك عظمت خدا گردد، خود را در برابر آن كوچك و ناچیز شمارد: «یا ابن جندب، قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما أوحی انما اقبل الصلاة ممّن یتواضع لعظمتى.»نماز کسی را می پذیرم که در پیشگاه عظمت من خشوع کرده و خویش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با یاد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سیر و برهنگان را بپوشاند. در اینجا براى درك بهتر عظمت خدا، داستانى را از زمان رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىكنیم. در زمان پیامبر صلىاللهعلیهوآله ، زنى زندگى مىكرد به نام زینب عطاره كه به شغل عطرفروشى اشتغال داشت. آن زن عطرهاى خوبى را كه تهیه مىكرد، ابتدا خدمت پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىآورد و حضرت نیز آنها را خریدارى مىكردند. آن زن یك روز از پیامبراكرم صلىاللهعلیهوآله خواست تا عظمت خدا را برایش تشریح نمایند. حضرت فرمودند: تو نمىتوانى عظمت خدا را درك كنى، مگر اینكه ابتدا به عظمت مخلوقات خدا پى ببرى. پیامبر صلىاللهعلیهوآله درباره عظمت آفرینش آسمان و زمین فرمودند: این زمین پهناور با تمام دریاها و كوهها و شهرهاى بزرگى كه دارد، نسبت به آسمان اول به مانند حلقهاى است كه در یك بیابان بىكران افتاده باشد. همینطور نسبت آسمان اول به آسمان دوم تا برسد به آسمان هفتم، و آسمان هفتم نیز نسبت به عرش خدا، همچون حلقهاى است در یك بیابان بسیار وسیع.امروزه كیهانشناسان، كهكشانهایى را كشف كردهاند كه میلیاردها سال نورى با كهكشان ما فاصله دارند؛ یعنى كل منظومه شمسى با همه عظمتش در برابر كهكشان راه شیرى و نیز این كهكشان در برابر كهكشانهاى دیگر بسیار ناچیز هستند. حضرت به زینب عطاره فرمودند: وقتى به این مسائل خوب بیندیشى،نمازگزار، باید روز خود را با یاد خدا سپرى كند. هستند كسانى كه همیشه و در تمام حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمىشوند.متوجه مىشوى كه تازه در برابر عظمت مخلوق خدا هیچ به حساب نمىآیى تا چه رسد به عظمت خدا. وقتى انسان با چنین دیدى به این مسائل بنگرد، خودش را در برابر عظمت بىنهایت خداوند بسیار كوچك مىشمارد و حالت تواضع براى او پیش مىآید.هستند كسانى كه همیشه و در تمام حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمىشوند. شرط دوم از شرایط قبولى نماز این است كه نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوسهاى باطل خود دست بردارد؛ یعنى بگوید: خدایا! به خاطر اینكه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمىروم. همانطور كه انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواستههایش صرفنظر مىكند، به خاطر خدا هم، باید از شهوات نامشروع خود چشم بپوشد. بین نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن نسبت معكوس وجود دارد؛ به این معنا كه انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان میزان از شهوات نامشروع دور مىشود و به عكس، هر چه بیشتر شهوترانى كند، از نماز دور مىشود. قرآن كریم درباره برخى اقوام گذشته این مطلب را به زیبایى بیان فرموده و پس از ذكر نام تعدادى از انبیا علیهمالسلام مىفرماید: «إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِیًّا» (مریم: 58)، هرگاه آیات رحمت ما بر آنها تلاوت شود، با گریه روى اخلاص بر خاك نهند. سپس در ادامه مىفرماید: «فخلف من بعدهم خلق اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات.» (مریم: 59)؛سپس جانشین آن مردم خداپرست، قومى شدند كه نماز را ضایع گزارده و از شهوت نفس پیروى كردند. انسان اگر بخواهد بداند چرا آنطور كه باید و شاید نمىتواند در نماز با خدا انس بگیرد، باید ببیند چقدر به شهوات نامشروع و افكار باطل دل بسته است. بنابراین، شرط دوم قبولى نماز، كنار گذاشتن شهوات نامشروع است:«و یكف نفسه عن الشهوات من اجلى.» شرط سوم این است كه نمازگزار، روز خود را با یاد خدا سپرى كند. هستند كسانى كه همیشه و در تمام حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمىشوند:«رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ.» (نور: 37)؛ پاك مردانى كه هیچ كسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند. خداوند چنین مردانى دارد كه حتى اشتغالات مادى دنیا، آنان را از یاد خدا بازنمىدارد. مرحوم علامه طباطبایى رحمهالله در اینباره كه چگونه انسان هم مىتواند به یاد خدا باشد و هم به امور زندگى خود بپردازد، مىفرمودند: اگر انسان به این دو مطلب توجه داشته باشد كه هیچگاه از دست دادن عزیزى و یا محبت داشتن به دوستى، مانع از كار و فعالیت روزانه او نمىشود و انسان علىرغم اینكه به امور دنیوى خود مشغول است، به یاد عزیز از دست رفته و یا دوست خود نیز مىباشد، همواره و در تمام حالات به یاد خداست: «و یقطع نهاره بذكرى.»آسمونی
جمعه 30 خرداد 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]