محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827782866
کمینگاههای شیطان
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کمینگاههای شیطان صف آرایی در برابر شیطانقرآن کریم که عهده دار تزکیه ی روح و تهذیب جان آدمی است، شیطان را به عنوان دشمن سعادت و انسان معرفی کرده، دستور مراقبت و هوشیاری در برابر کید و مکر او داده، ما را به مبارزه ای همه جانبه با او فرا خوانده است: (إن الشیطان للإنسان عدو مبین) (1)، (ولا تتبعوا خطوات الشیطان إنه لکم عدو مبین) (2)، (افتتخذونه و ذریته أولیاء من دونی وهم لکم عدو) (3)، (إن الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا) (4). قرآن کریم در آیات فراوانی گونه های مختلف اغواء، فریبکاری، کید و مکر شیطان را تبیین و راه حضور در مصاف دشمن قسم خورده ی بشر را به او نموده است.در بیانات نورانی امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز آمده است: «صافوا الشیطان بالمجاهدة واغلبوه بالمخالفة تزکو أنفسکم وتعلوا عند الله درجاتکم» (5)؛ در برابر شیطان که مانع و رهزم سیر آدمی به سوی خداست، صف آرایی کنید و با همه ی ساز و برگ نظامی خود به جنگ او بروید. اگر چنین کردید، جان شما تزکیه می شود و درجات شما بالا می رود. مشکل ما این است که ما نه به طور دقیق می دانیم که او چه می طلبد و نه این که اگر بدانیم، توان مخالفت با او را داریم، ولی او را روانشناس ماهری است که می داند ما چه می طلبیم. از این رو حرامها و زشتها را به صورت همان مطلوب، در برابر ما تزیین می کند و به ما ارائه می دهد و ما هم آن را حق می یابیم و به آن عمل می کنیم.شیطان ابتدا، «مسول» است و سپس اماره ی به سوء. اول به عنوان دستیار، کمک می کند و پیشنهاد می دهد؛ یعنی زشت را زیبا و زیبا را زشت جلوه می دهد و وقتی انسان را سیر کرد، فرمان می دهد و آنگاه انسان، دانسته و از روی عمد گناه می کند؛ یعنی می داند این کار بد است، اما چون به دام شیطان افتاده و مبتلا شده است آن را انجام می دهد.حضرت سجاد (علیه السلام) می فرمود: اگر کسی هلاک شود، جای تعجب است. خدایی که این همه مهربان است که یک گناه را یک کیفر می دهد ولی یک ثواب را ده برابر پاداش می دهد، در این صورت، «ویل لمن غلبت آحاده ءعشاره... فنعوذ بالله ممن یرتکب فی یوم واحد عشر سیئات ولا تکون له حسنة واحدة فتقلب حسناته سیئاته» (6)؛ وای به حال کسی که یکیها او بر دههای او غالب شود!در هر صورت اگر شما با شیطان کاری نداشته باشید، او با شما کار دارد و طولی نمی کشد که شما را می رباید و تصاحب می کند. در مسائل علمی نیز بعضی می گویند: ما کاری با معارف الهی، فلسفه و عرفان نداریم و به همان ایمان سنتی اکتفا می کنیم، که باید گفت: گرچه شما با شبهات، کاری ندارید، ولی آنها با شما کار دارند. شما چه بخواهید یا نخواهید در درون جانتان سؤالی پدید می آید، ممکن است سخنی نگویید ولی آن شبهات، شما را جذب می کند و آگاهانه یا ناآگاهانه بر اساس آنها می اندیشید.پس چاره ای جز این نیست که انسان در معارف دین، بنیا مرصوصی داشته باشد و در فضایل اخلاقی نیز سدی بسازد که نفوذ در آن میسور کسی نباشد: (وما استطاعوا له نقبا) (7)؛ دیوار فلزی که «ذوالقرنین» برای صیانت از یأجوج و مأجوج ساخت، به قدری مستحکم و مرتفع بود که نه کسی می توانست بر بالای آن برود و نه از میان آن، نقبی بزند. ما هم ناچاریم بنیان مرصوصی در نهان خود بنا کنیم که شیطان از هیچ طرف به آن راه نیابد.خداوند برای این که انسان را درست بپروراند گذشته از «تعبد» او را به «تعقل» و «شهود» رهبری می کند. تعبد آن است که انسان در مقام عمل، بنده ی خدا باشد و کارهای خود را بر اساس وحی الهی انجام دهد. تعقل نیز آن است که انسان در مقام فکر و اندیشه، معارف الهی را با برهان تحلیل کند و با یقین بفهمدو بپذیرد و شهود بدین معناست که حقایق جهان ربوبی و خلقی را آن گونه که هست، با دل و بدون وساطت لفظ و مفهوم و دلیل مفهومی و بدون استمداد از پای چوبین استدلال مشاهده کند. قرآن کریم، این سه راه را فراسوی انسان نصب کرده است و شیطان راهزن در همه ی این مقاطع سه گانه در کمین انسان است:تخست در بخش عبادات و «حوزه ی تعبد»، در کمین است تا انسان را از تعبد خارج سازد و انسان اعمالش را بر اساس وحی انجام ندهد، بلکه به میل خود عمل کند.دومین مقطع راهزنی شیطان، «حوزه ی تعقل» است. او کاری می کند تا انسان در هنگام اقامه ی برهان و دلیل به دام مغالطه بیفتد. این که انسان برهان نما را به جای دلیل و برهان واقعی می نشاند، براثر رهزنی شیطان است که در محدوده ی اندیشه ی متفکر راه پیدا می کند تا او را از تعقل ناب محروم سازد.(8) مقطع سوم و نهایی، رهزنی در «مقام شهود» است تا انسان واقع را آن طور که هست نبیند یا چنین راهی را انکار کند یا بر اثر سختی آن بعد از قبول از اصل راه، آن را طی نکند. ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) درباره ی معارف الهی، به ویژه بخش توحیدی فرمود: (وأنا علی ذلکم من الشاهدین) (9) من از شاهدانم؛ یعنی نه تنها در مسائل دینی عابد و عاقلم، که در جهان بینی نیز عارف و شاهدم و ملکوت اشیا را به اراده الهی می بینم.این سه مقطع، گرچه تربیت آن به صورت نتعبد» و «تعقل» و «شهود» ذکر گردید، ولی واقعیت آن است که نخست شهود و آنگاه اندیشه و بعد عمل قرار دارد؛ زیرا انسان با سرما یه ی شهود، خلق شده و خدای سبحان، قلب انسان را بینا و بیدار آفریده است. از این رو در بعضی از احادیث آمده است که خداوند سبحان به موسای کلیم (سلام الله علیه) فرمود: بهترین کار نزد من دوست داشتن کودکان و نوجوانان است؛ زیرا آنان بر فطرت توحیدی باقی هستند و هنوز فطرتشان آلوده نشده است: «قال موسی بن عمران : یا رب أی الأعمال أفضل عندک؟ فقال: حب الأطفال فإن فطرتهم علی توحیدی... » (10).به هر تقدیر، در نهان و نهاد آدمی، چشمی هست که حق را می بیند و دلی که گرایش به حق پیدا می کند. اولین کار شیطان، این است که با غبار دنیا دوستی، آن چشم نهادینه الهی را نابینا می کند. گاهی انسان یک چیز را دو چیز می بیند یا ان را منحرف می نگرد و گاهی هم به جایی می رسد که اصلا چیزی نمی بیند.هنگامی که اولین هدف شسطان، که کور کردن چشم دل است، حاصل شود، در کمین عقل او می نشیند تا عقل را نیز در مسائل برهانی به دام مغالطه بیندازد تا حتی مفهوم صحیح را نیز درک نکند. وقتی در بخش تعقل، شیطان موفق شود انسان را به دام توهم و تخیل بیندازد و به تعبیر قرآن کریم، انسان آلوده را «مختال» یعنی خیال زده کند، آنگاه در مقام عمل و عبادت او کاملا نفوذ می کند> چنین انسانی یا اصلا عبادت نمی کند یا عبادت او ریاکارانه، منافقانه و سودجویانه خواهد بود.شیطان از راه القائات باطل، گاهی انسان را از آینده می ترساند، گاهی نسبت به گذشته اندوهگین می کند و گاهی از جهت «یمین» و قوتش و گاهی از جهت «شمال» و ضعفش، وی را می فریبد.کسی که مقام و منزلتی در جامعه پیدا کند، که نقطه قوت اوست، شیطان از همین راه او را می گیرد. از این رو، چنین شخصی از مقام و جاه خویش، سوءاستفاده می کند در حالی که مقتدرتر از او به کمترین جرم و در کوتاهترین مدن به روز سیاه مبتلا شده است. قوت هیچ کسی نباید وسیله ی غرور او را فراهم کند. چون قوت، تنها از ناحیه ی خداست و انسان، امین قدرت حق است و امین نباید در امانت خود خیانت کند.گاهی شیطان، انسان را از نقطه ی ضعف او می گیرد؛ مثلا می گوید: تو که ضعیف هستی چرا امر به معروف و نهی از منکر می کنی؟ در حالی که انسان وقتی در مسیر حق قرار گیرد، هیچ ضعفی ندارد؛ زیرا با قدرت لایزال الهی مرتبط است و چنین قدرتی پشتوانه اوست. شیطان حتی در خواب هم انسان را رها نمی کند. خوابهای باطل شیطانی، و دیدن (أضغاث أحلام) (11)، بر اثر نفوذ و شیطنت شیطان است.آزادی شیطانیبرای صیانت از گزند این راهزنی که از هر راه می آید، ذات اقدس خداوند ما را راهنمایی کرده و فرموده است: همه ی شئون آنچه از طرف خداست، حق است و آنچه از طرف شیطان است باطل. نور، هرگز پیام دروغ نمی دهد و بر هر جا بتابد آن را روشن می کند، اما ظلمت و تاریکی، همواره با اشتباه، همراه است.خدای سبحان چون (نور السموات والأرض) است، هر چیزی را به جای خود و آن گونه که هست. ارائه می کند؛ اما شیطان، هر چیزی را وارونه نشان می دهد و در همه ی امور به انسان دروغ می گوید، چون تیرگی و تاریکی است. خدا به انسان می گوید: مرا بپرستید و درست می گوید و راهها را هم، نشان می دهد؛ اما شیطان به انسان می گوید: آزاد باشید و کسی را نپرستید! او دروغ می گوید. چون انسانی که هوا پرست است، از سیطان تبعیت می کند و به حرف او گوش می دهد.بنابراین، شیطان رهایی و بی بند و باری پلید را به نام آزادی پاک تلقین می کند و در همین پیام نیز دروغ می گوید؛ زیرا مخفیانه می خواهد انسان را بنده ی خود قرار دهد و گروهی نیز بندگی وی را پذیرفته، تحت ولایت شیطانند: (والذین کفروا أولیائهم الطاغوت) (12)، (کتب علیه دنه من تولاه فأنه یضله و یهدیه إلی عذاب السعیر) (13). خود کامگان، تابع شیطانند و به دستور او حرکت می کنند، ولی شیطان آنها را فریب می دهد و می گوید: شما آزادید و تابع کسی نیستید.آیا کسی را می شناسیم که نتواند گناه کند؟ از پست ترین حیوانات گرفته تا انسان عادی، به آسانی قادر بر گناه، درنده خویی وزشتی است؛ چون گناه محفوف به شهوتها و لذتهاست:«و إن النار حفت بالشهوات» (14). از این رو قدرت بر ارتکاب گناه کمال نبوده، آلودگی به آن هنر نخواهد بود؛ زیرا کاری که از هر انسان درس نخوانده و از هر حیوان وحشی و اهلی بر می آید، هنرنیست. نشانه ی پیروزی در مصاف با شیطانامام امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «صافوا الشیطان بالمجاهدة واغلبوه بالمخالفة، تزکو أنفسکم و تعلو عندالله درجاتکم» (15)؛ راه تشخیص شکست و پیروزی در جهاد اصغر روشن و آسان است، اما نشانه ی تشخیص پیروزی و شکست در نبرد با دشمن درون موافقت و مخالفت است.اگر شیطان دستور داد و انسان را به گناهی تحریک کرد و او انجام داد و به جایی که نباید نگاه بکند، نگاه کرد، مالی را که نباید بگیرد، گرفت یا سخنی را که نباید بگوید، گفت و با این که می داند این کار، گناه است با او موافقت کرد و خواسته های او را برآورد، زمینه ی پیشروی او و شکست خود را فراهم کرده است. اگر کسی دستی به گناه دراز کرد، پایی به جای حرام گشود، و زبانی به دروغ و تهمت و افترا و مانند آن باز کرد، همان لحظه ی شروع گناه لحظه ی پیشروی شیطان است، چنانکه لحظه ای که دارد مقاومت می کند، لحظه ی عقب نشینی شیطان و سیر کردن وی است، اما وقتی کاملا گناه را ترک می کند لحظه ی پیروزی او و شکست شیطان است.از این رو امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) فرمود: شما در برابر شیطان صف آرایی کنید. مسائل علمی و برهانی را در جبهه ی مغالطات و ترس از خدا را در جبهه ی تهدید او و ترس از دنیا و امید به وعده و بهشت الهی را در جبهه ی زرق و برق فریبای شیطانی قرار بدهید؛ یعنی او از سه راه، حمله می کند پس شما هم در سه جبهه دفاع کنید.او برای این که کسی را فریب داده بگوید، قیامت و پیغمبری نیست؛ بلکه محدوده ی هستی همین طبیعت است، مغالطه های وهمی را ردیف می کند! و شما در جبهه ی فکری در برابر مغالطه های وهمی او خود را به براهین عقلی مسلح کنید، تا با آن از مغالطه های وهمی شیطان برهید و این، کاری فکری است.در جبهه ی دوم، شما را از بسیاری از امور می ترساند. شما هم در مقابل بگویید من اگر برای ترس وهمی، تن به تباهی بدهم، جهنم را چه کنم؟ من که باید بترسم، فقط از جهنم و عذاب خدا می ترسم نه از غیر او، چنانکه ذات اقدس اله می فرماید: (الذین یبلغون رسالات الله و بخشونه و لا یخشون أحدا الا الله) (16)؛ مبلغان الهی، تنها از خدا هراسناکند. پس اگر شیطان خواست کسی را تهدید، و با وعید مرعوب کند، او می گوید: من فقط از خدا می ترسم، نه از غیر او.در جبهه ی سوم، شیطان اگر بخواهد کسی را با زرق و برق فریب دهد، این شخص می گوید من فقط به رزق الهی امیدوارم؛ نه این که بر زرق و برق شیطانی تکیه کنم. بنابراین، جاهل و نیز عالم غیر مهذب، زود فریب می خورند. تنها گروهی موفقند که دو رکن اساسی عقل عارف و نفس عزوف را تحصیل کرده باشند: «لا یزکو عندالله سبحانه إلا عقل عارف و نفس عزوف» (17).شایان ذکر است که گر چه کید زنان در قرآن کریم به وصف بزرگی موصوف شد: (...إن کیدکن عظیم) (18)، لیکن هر عظیمی در قیاس با عنایت پروردگار بزرگ، حقیر و زبون است از این رو هم کید شیطان جنی و هم کید شیطان انسی با اعتماد بر لطف خداوند، ضعیف و اندک است.خاطرات شیطانیقرآن برای تهذیب جان آدمی روح را تحلیل و راه افول و غروب، صدق و کذب و سود و زیان آنها را بازگو و نیز راه درمان آنها را ارائه داده کسانی را که درمان شده اند و کسانی را که بر بیماری خود افزوده و علاج نشده اند معرفی می کند تا انسانها راه تهذیب روح را بشناسند و آن را بپیمایند.یکی از خاطراتی که انسانها با آن روبرو هستند «وعده» و «وعید» است. انسان به بعضی وعده ها دل می بندد و از برخی وعیدها هراسناک و نگران می شود. مرغوب بودن انسان از چیزی که هراس و رعب آور است و امیدوار بودن او به چیزی که زمینه ی رفاه را فراهم می کند، در هر کسی هست ولی همین امید و ترس یا وعده و وعید، به دو قسم تقسیم می شود: وعده ها و وعیدهای دروغ، وعده ها و عیدهای راست. اولی، سراب گونه انسان را به سوی خود فرا می خواند و دومی، مانند چشمه ای زلال، انسان را به سمت خود دعوت می کند.در قرآن کریم از هر دو قسم سخن به میان آمده است. شیطان از بیرون و نفس اماره که ابزار دست شیطان است از درون، انسان را به اموری سراب گونه وعده می دهند و از اموری که واقعیت ندارد می ترسانند؛ اما ذات اقدس خداوند از راه وحی، رسالت انبیا، فرشته ها و نیز از راه عقل، وعده ها وعیدهای درست را فراسوی انسان سالک نصب می کند.قرآن کریم درباره ی وعید دروغین شیطان، می فرماید: (الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء) (19)؛ شیطان شما را از تنگدستی می ترساند و تهدید می کند که اگر در راه خدا انفاق کنید خود نیازمند خواهید شد. از سوی دیگر، ذات اقدی اله وعده می دهد که: یمحق الله الربا و یربی الصدقات) (20)؛ خداوند ربا را در محاق قرار داده و آن را محو می کند و صدقه را می پروراند یا می فرماید: (و ما اتیتم من زکوة تریدون وجه الله فأولئک هم المضعفون) (21)؛ به صدقات، خیرات و نفقاتی که منظورتان از آن، تقرب به خداست دو چندان پاداش داده شود.بنابراین، درباره ی انفاق، انجام کار خیر و ارائه ی خدمات به امت اسلامی، دو پیام در گوش انسان، طنین انداز است: پیام دروغین شیطان که می گوید: اگر اتفاق کنید، خود، فقیر می شوید و پیام راستین احسان از ذات اقدس خداوند که می فرماید: اگر با انفاق مشکل دیگران را بگشایید خود، دو چندان استفاده می کنید. قرآن کریم درباره ی وعده های دروغین شیطان، از زبان وی می گوید: (ولأضلنهم ولأمنینهم) (22)؛ من آنها را از راه تمنی و آرزو فریب می دهم. بنابراین، آنچه را که شیطان به عنوان وعده، به انسان ارائه می کند نیرنگی بیش نیست و آنچه را که ذات اقدس اله وعده می دهد واقعیتی مصون از هرگونه دروغ است. چون: (و من أصدق من الله قیلا) (23): چه کسی از خدا راستگوتر است؟ روح وعید و تهدید الهیترس از غیر خدا عذاب و ترس از خدا رحمت است. امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) می فرماید: «إذا خفت الخالق، فررت الیه»، «إذا خفت المخلوق، فررت منه» (24)؛ فرق ترس از خدا با ترس از غیر خدا این است که اگر از غیر خدا ترسیدید، از آن فرار می کنید؛ مثلا انسان از مار و عقرب می ترسد و از آنها فرار می کند یا از افراد شرور می هراسد و از آنها فاصله می گیرد، ولی وقتی از خدا بترسد، فاصله خود را با خدا کم می کند و به او نزدیک می شود تا مشکلش را حل کند و این ترس، رحمت است.با این بیان، روشن می شود که درون تهدید و وعید الهی وعده است؛ چون اگر انسان بر اثر وعید الهی هراسناک شود، به خدا نزدیک می شود. درون هر قهری، مهری تنیده شده، مانند این که، کودک وقتی از پدر یا مادر تهدیدی می شوند خود را به آنان نزدیک می کند تا از گزند آن تهدید، مصون باشد پس درون تهدید پدر و مادر، وعده و جاذبه نهفته است. در درون دافعه های الهی نیز، جاذبه، تزریق شده و فقط روکشی از دافعه و تهدید دارد و گرنه گوهر فرمان خدا وعده و جاذبه است نه وعید و دافعه. از این جهت، گفته شده است: «یا من سبقت رحمته غضبه» (25)؛ ای کسی که لطف و رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است.شاگرد و استاد شیطانممکن است شاگردی در اوایل امر، نزد استادی درس فراگیرد، ولی سرانجام از استاد خود ماهرتر گردد. انسان در دو حوزه ی خیر و شر و در دو قوس صعود و نزول، از معلمان خود برتر می شود.بیان مطلب این است که غیر انسان یا اصلا حرکتی ندارند یا سقف حرکتش محدود است. مرحله ی تجرد فرشتگان که معلم علوم و اعمال خیر انسانی هستند و از راه الهام و امداد غیبی به او کمک می کنند، ثبت است: (وما منا إلا له مقام معلوم) (26) ولی انسانی که خلیفة الله است، در ابتدای امر از معلمان فرشته خوی خود، مدد می گیرد تا از ملک پران شود؛ زیرا ملک مقامی دارد و انسان مقامی برتر و می تواند از قلمرو فرشته ها بگذرد؛ یعنی نسبت به او در پیشگاه خداوند مقربتر گردد. شیطان نیز چون جن است، مکر و حیله اش در محدوده ی خیال و وهم است نه در محدوده ی عقل، ولی انسان می تواند از نظر عقل نظری خردمند و فرزانه، ولی از نظر عقل عملی منحرف باشد چنین انسانی معلم شیطان خواهد بود.بنابراین، انسان از یک سو به جایی می رسد که فرشتگان از او علم می آموزند و خدمتگذار اویند: «و إن الملائکه لخدامنا و خدام محبینا» (27) و از سوی دیگر به جایی می رسد که شیطان مقلد او می شود و از او مکر می آموزد. برتر شدن انسان از فرشته که «غنیمت گیری» است، مکرر در نظم و نثر فارسی و عربی آمده، اما سقوط انسان که «غرامت دهی» است، کمتر مطرح شده است؛ که گاهی انسان در قوس نزول، چنان تنزل می کند که از ابلیس بدتر می شود.شیطان یا همان ابلیس معروف، به خدا معتقد بود. او گرچه دیگران را به بت پرستی فرا می خواند ولی خود، بت پرست نبود. از این رو به خدا عرض کرد: (فبعزتک لأغوینهم أجمعین) (28)؛ به عزت تو سوگند، من فرزند آدم را فریب می دهم (29)؛ از این که شیطان به عزت حق، سوگند یاد کرد معلوم می شود به خدا و عزت او معتقد است؛ ولی کسانی که شاگردی شیطان را به عهده گرفته اند، چون دارای روح قوی و قابلیتی بیش از قابلیت شیطانند، در تنزل و سقوط از شیطان هم پایینتر می روند. از این رو به جایی می رسند که ملحد خواهند شد و اصلا خدا را قبول نخواهند داشت تا به او سوگند یاد کنند. پس از نظر غرامت، انسان به جایی می رسد که از شیطان پلیینتر می رود و سقوط می کند.به همین جهت اختلاف مراتبی که در بین انسانها راه دارد در انواع دیگر وجود ندارد؛ مثلا، بین سیبهای خوب و بد فاصله ی محدودی وجود دارد و به طور کلی در گیاهان، جمادات و حیوانات، تفاوت میان دو طرف خوب و بد، محدود و کم است؛ اما فاصله ی میان دو نبش انسانیت از بی کران تا بی کران است و چون موجودی ابدی است، اگر فاتح شود غنیمت ابدی و اگر ببازد غرامت ابدی در انتظار اوست.پی نوشتها:1. سوره ی یوسف،آیه ی 5.2. سوره ی بقره،آیه ی 168.3. سوره ی کهف،آیه ی 50.4. سوره ی فاطر،آیه ی 6.5. شرح غررالحکم،ج4،ص217.6. بحار،ج68، ص243.7. سوره ی کهف،آیه ی 97.8. شرح این مطلب در فصل دوم (ص49) گذشت.9. سوره ی انبیاء،آیه ی 56.10. بحار، ج101، ص105.11. سوره ی یوسف،آیه ی 44.12. سوره ی بقره،آیه ی 257.13. سوره ی حج،آیه ی 4.14.نهج البلاغه، خطبه ی176، بند2.15.شرح غررالحکم، ج4، ص217.16. سوره ی احزاب،آیه ی 39.17. شرح غررالحکم، ج6، ص427.18. سوره ی یوسف،آیه ی 28.19. سوره ی بقره،آیه ی 268.20. سوره ی بقره،آیه ی 276.21. سوره ی روم،آیه ی 39.22. سوره ی نساء،آیه ی 119.23. سوره ی نساء،آیه ی 122.24. . شرح غررالحکم، ج3، ص127.25.مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، بند19.26. سوره ی صافات،آیه ی 164.27.نورالثقلین، ج4، ص511.28. سوره ی ص،آیه ی 82.29.اصطلاح «دشمن قسم خورد» از همین جا نشئت گرفته است. او نسبت به آدم و حوا (علیهما السلام) سوگند یاد کرد که جزو نصیحت کنندگان باشد: (وقاسمهما إنی لکما لمن الناصحین) (سوره ی اعراف،آیه ی 21) با این وجود، با آنان کاری کرد که معروف است؛ در این صورت با ما که سوگند یاد کرد تا فریبمان دهد، چه خواهد کرد؟!/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 393]
صفحات پیشنهادی
کمینگاههای شیطان
کمینگاههای شیطان صف آرایی در برابر شیطانقرآن کریم که عهده دار تزکیه ی روح و تهذیب جان آدمی است، شیطان را به عنوان دشمن سعادت و انسان معرفی کرده، دستور مراقبت ...
کمینگاههای شیطان صف آرایی در برابر شیطانقرآن کریم که عهده دار تزکیه ی روح و تهذیب جان آدمی است، شیطان را به عنوان دشمن سعادت و انسان معرفی کرده، دستور مراقبت ...
ترس شيطان از خدا
ترس شيطان از خدا چه فايده اي دارد؟ سوال : کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی بریء منک انی اخاف الله رب العالمین حشر 16 ترس شيطان از خدا ديگر چه ...
ترس شيطان از خدا چه فايده اي دارد؟ سوال : کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی بریء منک انی اخاف الله رب العالمین حشر 16 ترس شيطان از خدا ديگر چه ...
ترس شيطان از خدا
کمینگاههای شیطان مسائل علمی و برهانی را در جبهه ی مغالطات و ترس از خدا را در جبهه ی تهدید او و ترس از دنیا و امید به وعده و بهشت الهی را در جبهه ی زرق و برق فریبای ...
کمینگاههای شیطان مسائل علمی و برهانی را در جبهه ی مغالطات و ترس از خدا را در جبهه ی تهدید او و ترس از دنیا و امید به وعده و بهشت الهی را در جبهه ی زرق و برق فریبای ...
شيطان اولين کسي که …
دانستنیها نظر دهیدبِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ شيطان : نخستين كسى بود كه بعضى كارها را مرتكب شد و پيش از او كسى آنها را انجام نداده بود. و آنها از اين قراراند: - اولين كسى كه ...
دانستنیها نظر دهیدبِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ شيطان : نخستين كسى بود كه بعضى كارها را مرتكب شد و پيش از او كسى آنها را انجام نداده بود. و آنها از اين قراراند: - اولين كسى كه ...
فصل آخر با بیش از 80 مقاله دیگر
چهل درس اخلاقي 3 چهل درس اخلاقي 2 چهل درس اخلاقي 1 کمینگاههای شیطان توبه مراقبت و محاسبه بازیگری و دنیاگرایی تقوا بخل در فرهنگ اجتماعي تنزيه باري در نگاه ...
چهل درس اخلاقي 3 چهل درس اخلاقي 2 چهل درس اخلاقي 1 کمینگاههای شیطان توبه مراقبت و محاسبه بازیگری و دنیاگرایی تقوا بخل در فرهنگ اجتماعي تنزيه باري در نگاه ...
بازیگری و دنیاگرایی
قرآن دنیا را به عنوان «بازیچه» معرفی می کند و در سخنان معصومین به ویژه علی (علیه السلام) آمده است که دنیا سرگرمی است و شیطان و نفس اماره می کوشند تا انسان را به ...
قرآن دنیا را به عنوان «بازیچه» معرفی می کند و در سخنان معصومین به ویژه علی (علیه السلام) آمده است که دنیا سرگرمی است و شیطان و نفس اماره می کوشند تا انسان را به ...
نگاهی به ساختمان سازی چندمنظوره در شهرسازی ها
... بودن بهتر از ياد کردن پدران است · بردباري در سايه ايمان · گناهاني که پشيماني مي آورد؟ چهل درس اخلاقي (3) · چهل درس اخلاقي (2) · چهل درس اخلاقي (1) · کمینگاههای شیطان ...
... بودن بهتر از ياد کردن پدران است · بردباري در سايه ايمان · گناهاني که پشيماني مي آورد؟ چهل درس اخلاقي (3) · چهل درس اخلاقي (2) · چهل درس اخلاقي (1) · کمینگاههای شیطان ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها