تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833726225




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سیمای همسری پیامبر(صلی الله علیه واله) با خدیجه کبری


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سیمای همسری پیامبر(صلی الله علیه واله) با خدیجه کبری
سیمای همسری پیامبر(صلی الله علیه واله) با خدیجه کبری تهیه کننده : حسن نجفی منبع : راسخون سخن گفتن درباره این پیوند نورانی جز با کمک از روایاتی که در فضیلت خدیجه کبری سلام الله علیها آمده است امکان ندارد. فضیلتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله یک بار درباره ایشان فرمود : او صدّیقه بود یکبار می فرمایند او طاهره بود ، در زمانی که جاهلیت حکمفرما بود . کجا مثل خدیجه پیدا میشود، او مرا تصدیق می کرد زمانی که همه مرا تکذیب می کردند. (زرقانی، شرح المواهب اللّدنیّه ، ج 1، ص 99 ، مامقانی، تنقیح المقال، ج 3، ص 77، علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 100 ، ص189) در زيارتنامه رسول اكرم (صلی الله علیه واله) از حضرت خديجه (سلام الله علیها) به عنوان: راضيه، مرضيه و زكيه نيز تعبير شده است. (علامه مجلسي، بحار الانوار، جلد 100 ، ص 189) اینها همه نشانه عظمت و گرامیداشت این بانوی نمونه اسلام است که او را در زمره چهار زن اول عالم می نشاند . و در جایی دیگر رسول اکرم می فرمایند : بهشت مشتاق دیدن چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، خدیجه دختر خویله، و فاطمه دختر محمد «صلی الله علیه و اله». (بحار، ج 43، ص 53)خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزی بن قصی بن کلاب ‏بود که نسب وی با رسول خدا«ص‏» در قصی بن کلاب متحد می‏شود، مادرش: فاطمه دختر زائدة بن اصم از بنی معیص ابن عامر بن بؤی بود.علت ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) پرسش: چرا حضرت خدیجه با اینکه از ثروتمندان مدینه بود ، از میان تمامی خواستگاران خود ، پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) را برگزید؟پاسخ: در پاسخ به این سوال، باید شخصیت بلند مرتبه و بزرگ حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را مورد بررسی قرار دهیم. بی تردید ازدواج یکی از ثروتمندان عرب، با جوانی که از مال دنیا بهره چندانی ندارد ، نمیتواند ریشه در دلایل و انگیزه های مادی داشته باشد. بنابر این در ریشه یابی این جریان باید جهات معنوی را دنبال کرد.آیت الله سبحانی در کتاب فرازهایی از تاریخ اسلام ، به چهار نمونه از این شواهد اشاره میکنند که به طور خلاصه بیان میکنیم:1- چنانکه میدانید پیامبر (صلی الله علیه واله) پیش از ازدواج با خدیجه ، زمام تجارت وی را بر عهده داشت. غلام خدیجه به نام میسره ، در سفر تجاری همراه پیامبر بود. پس از بازگشت کاروان ، میسره آنچه را در سفر دیده بود برای خدیجه تعریف کرد، از جمله اینکه: محمد (صلی الله علیه واله) بر سر موضوعی با تاجری اختلاف پیدا کرد. آن مرد به او گفت: به لات و عزی سوگند بخور تا سخن ترا بپذیرم. محمد (صلی الله علیه واله) در پاسخ گفت: پست ترین و مبغوض ترین موجودات پیش من، همان لات و عزی است که تو آنها را می پرستی (طبقات کبری، ج 1، ص 130) و نیز این جریان را که در نزدیک "بصری" (شهر شام)، محمد (صلی الله علیه واله) زیر سایه درختی نشسته بود، در این حال چشم راهبی که در صومعه نشسته بود به محمد امین (صلی الله علیه واله) افتاد. وی از من نام او را سوال کرد و من پاسخ دادم، آنگاه وی گفت: این مرد که زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبریست که در تورات و انجیل درباره او بشارت­های فراوانی خوانده ام. (بحار/ 16/ 18) خدیجه با شنیدن این کرامت ، شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معصومیت محمد «ص» بود، در خود احساس کرد و بی اختیار گفت: میسره ! کافی است، علاقه مرا به محمد دو چندان کردی.... سپس آنچه را از میسره شنیده بود برای ورقه بن نوفل نقل کرد و ورقه به او گفت: صاحب این کرامات، پیامبر عربی است. (سیره ابن هشام ، ج 1، ص 76)2- روزی خدیجه در خانه خود نشسته بود و یکی از دانشمندان یهود نیز در آن محفل بود، اتفاقاً محمد (صلی الله علیه واله) از کنار منزل آنها گذشت و چشم آن دانشمند به او افتاد، آن دانشمند فوراً از خدیجه خواست که از محمد (صلی الله علیه واله) تقاضا کند چند دقیقه در این مجلس شرکت کند. پیامبر (صلی الله علیه واله) تقاضای دانای یهود مبنی بر نشان دادن علایم نبوت در بدن خود را پذیرفت.... پس از آنکه دانای یهود از وجود علایم نبوت در محمد (صلی الله علیه واله) خبر داد خدیجه پرسید: از کجا می گویی که او حائز چنین مقامی میشود؟ پاسخ داد: من علائم پیامبر آخر الزمان را در تورات خوانده ام و از نشانه های او این است که پدر و مادر او می میرند و جد و عموی وی از او حمایت میکنند و از قریش زنی را انتخاب میکند که سیده قریش است. آنگاه افزود: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد.3- ورقه بن نوفل که عموی خدیجه و از دانایان عرب بود، مکرر میگفت: « مردی از میان قریش برای هدایت مردم از طرف خدا برانگیخته میشود و یکی از ثروتمندترین زنان قریش را میگیرد» و چون خدیجه ثروتمندترین زن قریش بود، گاه و بیگاه به خدیجه میگفت: «روزی فرا می رسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت کنی.»4- خدیجه شبی در خواب دید که خورشید بالای مکه چرخ خورد و کم کم پائین آمد و در خانه او فرود آمد. ورقه خواب وی را چنین تعبیر کرد که: « با مرد بزرگی ازدواج خواهی کرد که شهرت او عالم گیر خواهد شد.»از طرف دیگر باید توجه داشت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) نیز گر چه از ثروت محروم بود، اما اولا از خاندان معروف قریش بود و ثانیا به راستگویی، امانتداری و اخلاق پسندیده شهرت داشت. چنانکه ابوطالب در مجلس عقد، برادر زاده خود را چنین معرفی کرد: «برادر زاده من، محمد بن عبدالله (صلی الله علیه واله)، با هر مردی از قریش موازنه و مقایسه شود، بر او برتری دارد و گر چه از هر گونه ثروتی محروم است، اما ثروت سایه ای است رفتنی و اصل و نسب چیزی است ماندنی.» (مناقب، ج 1، ص 30. بحار، ج 16، ص 16)همه این امور نشان میدهد این ازدواج ریشه در جهات معنوی داشته است و به هیچ وجه انگیزه مادی در آن دخالت نداشته است.آیا حضرت خدیجه(سلام الله علیها) قبلا ازدواج کرده بود؟ پرسش: آیا حضرت خدیجه (سلام الله علیها) قبل از حضرت رسول(صلی الله علیه واله) با کس دیگری ازدواج کرده بود؟ و اگر ازدواج کرده بود نام او چه بوده و چند فرزند از او داشت؟پاسخ: در مورد ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) ، قبل از ازدواج با پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه واله) چند نظر در بین مورخین وجود دارد. بعضی از مورخین گفته‌اند که: حضرت خدیجه (سلام الله علیها) قبل از ازدواج با رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه واله)، دو بار شوهر کرده بودند نام شوهر های آن حضرت یکی (عتیق بن عائذ) و دیگری (ابوهاله مالک بن نباش التمیمی) بود که رشته زندگی هر کدام به وسیله مرگ پاشیده شده بود.اما بعضی دیگر از جمله علامه جعفر مرتضی العاملی در کتاب (بنات النبی ام ربائبه؟) بر این عقیده هستند که حضرت خدیجه قبلاً با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه واله) بود.پس اگر این دختران از آن پیامبر نباشند، در باره ی این کودکانی که خدیجه (سلام الله علیها) سر پرستی آنان را به عهده داشته است، چندین احتمال و سخن وجود دارد: این که فرزندان خواهر یا فرزندان شوهران خدیجه (سلام الله علیها) یا این که آنها فرزندان حضرت خدیجه و ربائب پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) بوده‌اند. برای تحقیق بیشتر می‌توانید به کتاب بنات النبی(صلی الله علیه واله) ام ربائبة نوشته سید جعفر مرتضی عاملی مراجعه فرمائید.ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها قبل از ازدواج با پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) پرسش: آیا حضرت خدیجه سلام الله علیها قبل از ازدواج با پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) ازدواج کرده است؟ افرادی گفته ا ند که این سخن توسط عایشه ساخته شده است و ایشان قبل از ازدواج با پیامبر با هیچ کسی دیگری ازدواج نکرده است زیرا او مادر حضرت فاطمه سلام الله علیها است و ممکن نیست که مادر حضرت فاطمه با دو مرد کافر دیگر ازدواج کرده باشد. پاسخ: 1ـ‌ معروف این است که خدیجه هنگام ازدواج 40 ساله بوده و 15 سال قبل از عام الفیل قدم به عرصه وجود نهاده است.ولی بعضی کمتر از این نوشته‌اند و حقیقت آن است که ضبط دقیق سن آن بزرگوار معلوم نیست و بعضی از تاریخ نویسان او را باکره و عذرا می‌دانسته‌اند و گفته اند که خدیجه غیر از پیامبر(صلی الله علیه واله) همسر دیگری نداشته است و دلیل آنها این بوده که اشراف و بزرگان بسیاری از قریش از وی خواستگاری کردند و او نمی پذیرفت. (تنقیح المقال، ج3 ،ص 77 ، من فصل نساء) و زینب و رقیه را دختران خواهر او به نام«هاله»دانسته اند. اما این نمی تواند دلیلی بر ازدواج نکردن خدیجه باشد به هر تقدیر گروهی هم برای او شوهرانی در عهد جاهلیت نوشته‌اند که به ترتیب عتیق بن عائذ و ابوهاله مالک بن نباش(تاریخ اسلام مهدی پیشوائی ص 119) بوده‌اند که هر کدام به سبب مرگ از دنیا رفته بودند و بعد از آنان با پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) ازدواج کرده است.2ـ‌این که حضرت خدیجه قبل از بعثت پیامبر(صلی الله علیه واله) و طلوع فجر اسلام با مردانی ازدواج کرده باشد،عیب و عار نیست و هنوز شریعت اسلام نیامده بود تا ازدواج با کفار را تحریم کند. حضرت خدیجه از جهات متعدد دارای شخصیتی عظیم و مورد احترام بوده است. وی اولین همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه واله) بود و تا زمانی که زنده بود، به سبب شخصیت، صفات، کمال و اکرام و تعظیم وی، رسول خدا (صلی الله علیه واله) با زن دیگری ازدواج نکرد. پیامبر(صلی الله علیه واله) خدیجه را بسیار دوست می داشت و احترام می کرد و بر وی ثنا می گفت و او را از همه زنان عالم برتر می دانست، عظمت و شأن او را یاد آور می شد و در کارها با وی مشورت می کرد.خدیجه کبری اول زنی است که پیامبر(صلی الله علیه واله) را تصدیق کرد و دشمن را از رسول خدا دفع نمود و تمام اموالش را به رسول خدا بخشید و ایمانش در اسلام به درجه کمال رسید.پرسش: آیا حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به هنگام ازدواج با پیامبر(صلی الله علیه واله) بیوه بوده است؟پاسخ: معروف این است که حضرت خدیجه چهل ساله بوده و 15 سال پیش از عام الفیل، قدم به عرصه وجود نهاده است ولی بعضی کمتر از این هم نوشته‌اند.وی قبلاً دو شوهر کرده بود به نامهای عتیق بن عائذ و ابوهاله و سازمان زندگی هر کدام بوسیله مرگ پاشیده شده بود. (سبحانی، فروغ ابدیت، ج 1، ص 164) ولی ابن شهر آشوب در مناقب ج 1 ص 159 گفته است که:"و روی احمد البلاذری و ابوالقاسم الکوفی فی کتابیهما و المرتضی فی الشافی و ابوجعفر فی التخلیص: ان النبی (صلی الله علیه واله) تزوج بها و کانت عذرا و یؤید ذالک ما ذکر فی کتابی الأنوار و البدع ان رقیه و زینب کانتا انبتی هاله اخت خدیجه"یعنی: احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتابهای خود و مرتضی در کتاب شافی و ابوجعفر در کتاب تلخیص گفته‌اند که: پیامبر صلوات الله علیه و آله با او ازدواج کرد در حالی که حضرت خدیجه باکره و عذرا بود و این گفته را تأیید می‌کند آنچه که در دو کتاب الانوار و البدع آمده است به اینکه جناب زینب و رقیه دختران حضرت خدیجه نبوده‌اند بلکه دختران خواهر او “هاله” بوده‌اند و در منزل جناب خدیجه زندگی می‌کرده‌اند. (جعفر مرتضی العاملی، الصحیح من سیره النبی الأعظم، ج 1، ص 121)ازدواج خدیجه زفاف خدیجه با حضرت محمد (صلی الله علیه واله) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت ‏از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت ‏محمد (صلی الله علیه واله) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال ‏نقل می‏کند . هرچند بعضی از مورخان اهل‏سنت‏ سعی می‏کنند این سخن ‏را رد کنند ; چون راوی آن محمد بن صائب کلبی از شیعیان است و آنها او را ضعیف می‏دانند . خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (صلی الله علیه واله) و مقام معنوی او با رسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خود را فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت . در عقد ازدواج حضرت محمد (صلی الله علیه واله) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به ‏آنها چنین تبریک گفت : هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد تزوجت ‏خیر البریه کلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد ؟ و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فیاقرب موعد اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هاد و مهتد گوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و با بهترین خلایق ازدواج کردی . چه کسی در میان مردم همانند محمد (صلی الله علیه واله) است . محمد (صلی الله علیه واله) کسی است که حضرت عیسی و موسی به آمدنش‏ بشارت داده‏اند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند . رسولی که سر از بطحاء (مکه) در می‏آورد و او هدایت کننده و هدایت ‏شونده است . نمونه‏ای از اشعار خدیجه درباره پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) چنین است : فلو اننی امسیت فی کل نعمه و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره اگر تمام نعمتهای دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها و پادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشم ‏به چشم تو نیافتند .علت تمایل خدیجه به ازدواج با پیامبرخدیجه علیها السلام این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، این گونه با پیامبر مطرح کرد: «یابن عم انی رغبت فیک لقرابتک و سعلتک فی قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حدیثک; (سیره نبوی، ابن هشام، ج 1، ص 201; تاریخ طبری، ج 1، ص 521) ای پسر عمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانت‏داری، خوش‏خلقی و راستگویی‏ات به تو تمایل پیدا کردم.» این نوع نگرش و رفتار، در جامعه‏ای که عموم توده‏ها براساس ظواهر و زرق و برق‏های دنیوی روابط خود را پایه‏ریزی می‏کنند ، نمی‏توانست ‏بدون پی‏آمدهای تلخ و ناگوار باشد، لذا به فاصله‏ای اندک از پخش خبر ازدواج وی با امین قریش، گروهی از زنان به عیب جویی از وی روی آوردند و در محافل خود او را سرزنش کردند. آنان می‏گفتند: «او با این همه حشمت و شوکت ‏با یتیم ابوطالب که جوانی فقیر است ازدواج کرد. چه ننگ بزرگی!» خدیجه علیها السلام در مقابل این جهالت‏ها ساکت ننشست و آن‏ها را به صرف نهار دعوت کرد و بعد از پایان مراسم گفت: «ای زنان! شنیده‏ام شوهران شما (و خودتان) در مورد ازدواج من با محمد صلی الله علیه و آله خرده گرفته‏اید و عیب‏جویی می‏کنید، من از خود شما می‏پرسم آیا در میان شما، شخصیتی مثل محمد وجود دارد؟ آیا در گستره مکه و اطراف آن شخصیتی در فضائل و اخلاق نیک، مانند او سراغ دارید؟ من به خاطر این ویژگی‏ها با او ازدواج کردم و چیزهایی از او دیده‏ام که بسیار عالی است. پس شایسته نیست‏شما این گونه سخن بگویید و نسبت‏های ناروا به دیگران دهید.» زنان قریش بعد از این سخنان خدیجه، همگی سکوت اختیار کردند و به تدریج پراکنده شدند.( بحارالانوار، ج 16، ص 81; ج 103، ص 374)خطبه عقد مرحوم صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه و شيخ كلينى دركتاب شريف كافى با مقدارى اختلاف خطبه عقدى را كه‏بوسيله ابو طالب ايراد شده نقل كرده‏اند كه متن آن طبق روايت‏شيخ صدوق(ره) اينگونه است: «الحمد لله الذى جعلنا من زرع ابراهيم و ذرية اسماعيل، و جعل لنا بيتا محجوجا و حرما آمنا يجبى اليه ثمرات كل شى‏ء، و جعلنا الحكام على الناس فى بلدنا الذى نحن ‏فيه ، ثم ان ابن اخى محمد بن عبد الله بن عبد المطلب ‏لا يوزن برجل من قريش الا رجح ، و لا يقاس باحد منهم ‏الا عظم عنه،و ان كان فى المال قل، فان المال رزق حائل‏و ظل زائل، و له فى خديجه رغبة و لها فيه رغبة،و الصداق ‏ما سالتم عاجله و آجله، و له خطر عظيم و شان رفيع و لسان‏ شافع جسيم‏». (4) يعنى: سپاس خدايرا كه ما را از كشت و محصول ابراهيم و ذريه اسماعيل قرار داد، و براى ما خانه مقدسى را كه مقصود حاجيان است و حرم امنى است كه ميوه هر چيز بسوى آن گرد آيد بنا فرمود، و ما را در شهرى كه هستيم حاكمان بر مردم قرارداد. سپس برادر زاده‏ام محمد بن عبد الله بن عبد المطلب مردى ‏است كه با هيچ يك از مردان قريش هم وزن نشود جز آنكه از او برتر است، و به هيچيك از آنها مقايسه نشود جز آنكه بر او افزون‏ است، و او اگر چه از نظر مالى كم مال است ولى مال پيوسته در حال دگرگونى و بى‏ثباتى و همچون سايه‏اى رفتنى است، و او نسبت ‏به خديجه راغب و خديجه نيز به او مايل است، و مهريه او را نيز هر چه نقدى و غير نقدى بخواهيد آماده است، و محمد را داستانى بزرگ و شانى والا و شهرتى عظيم خواهد بود. و در كتاب شريف كافى اينگونه است كه پس از اين خطبه‏ عموى خديجه خواست‏ بعنوان پاسخ ابوطالب سخن بگويد ولى به ‏لكنت زبان دچار شد و نتوانست، از اينرو خديجه خود بسخن ‏آمده گفت: عموجان: اگر چه شما بعنوان گواه اختياردار من هستى ‏ولى در اختيار انتخاب من خود شايسته‏تر از ديگران ‏هستم، و اينك اى محمد من خود را به همسرى تو در مى‏آورم و مهريه نيز هر چه باشد بعهده خودم و در مال‏خودم خواهد بود، اكنون به عموى خود(ابوطالب) دستور ده تا شترى نحر كرده و وليمه‏اى ترتيب دهد و بنزد همسر خود آى! ابوطالب فرمود: گواه باشيد كه خديجه محمد(ص) را به همسرى خويش پذيرفت و مهريه را نيز در مال خود ضمانت كرد! برخى از قريشيان با تعجب گفت: شگفتا! كه زنان‏مهريه مردان را بعهده گيرند؟! ابوطالب سخت‏بخشم آمده روى پاى خود ايستاد وگفت: آرى اگر مردى همانند برادر زاده من باشد زنان با گرانبهاترين مهريه خود خواهانشان مى‏شوند و اگر همانند شما باشند جز با مهريه گرانبها حاضر به ازدواج ‏نمى‏شوند! و در روايت ‏خرائج راوندى است كه چون خطبه عقد بپايان رسيد و- محمد صلى الله عليه و آله- برخاست تا به همراه عمويش ابوطالب بخانه برود خديجه به‏ آنحضرت عرض كرد: «...الى بيتك فبيتى بيتك و انا جاريتك‏». (5) يعنى: بسوى خانه خود بيا كه خانه من خانه تو است و من هم كنيز توام! و از كتاب المنتقى كازرونى نقل شده كه چون مراسم عقد بپايان رسيد خديجه به كنيزكان خود دستور داد حالت ‏شادى ‏به خود گرفته و دفها را بزنند و سپس به رسول خدا عرض كرد: «...يا محمد مر عمك ابا طالب ينحر بكرة من بكراتك ‏و اطعم الناس على الباب و هلم فقل (6) مع اهلك، فاطعم الناس و دخل رسول الله(ص) فقال مع اهله خديجه‏». (7) يعنى اى محمد به عمويت ابوطالب دستور ده شتر جوانى از شترانت را نحر كند و مردم را بر در خانه اطعام كن و بيا در كنار خاندانت چاشت را به استراحت ‏بگذران، و ابوطالب اينكار را كرد و رسول خدا (ص) بنزد خديجه آمده و در كنار او به‏استراحت روزانه پرداخت. و اين دو حديث دلالت‏بر كمال علاقه و عشق خديجه نسبت‏به رسول خدا(ص)دارد چنانچه تا پايان عمر اين عشق را نسبت‏به آنحضرت حفظ كرده بود. صلوات الله عليها. مهريه چقدر بود و چه كسى پرداخت؟ در اينكه مهريه چقدر بود و پرداخت آن را چه كسى به عهده‏گرفت اختلافى در روايات ديده مى‏شود، كه از آنجمله روايت ‏بالا است كه در آن بدون ذكر مقدار آمده است كه پرداخت آن را خديجه بعهده گرفت. و از كشف الغمه از ابن حماد و نيز از ابن عباس نقل شده كه رسول خدا(ص) خديجه را با مهريه دوازده اوقيه طلا به ازدواج‏خويش درآورد و مهريه زنان ديگر آنحضرت نيز همين مقدار بود. (8) و در اعلام الورى طبرسى دوازده اوقيه و نيم ذكر شده چنانچه‏از دانشمندان اهل سنت نيز مؤلف سيرة الحلبيه همين قول را نقل‏كرده و سپس گفته است كه هر اوقيه چهل درهم است كه در نتيجه مجموع مهريه پانصد درهم شرعى بوده. و تفاوت ديگرى كه در نقل سيره حلبيه ديده مى‏شود آن‏است كه گويد: پرداخت مهريه مزبور را ابوطالب بعهده‏گرفت. (9) و قول ديگرى كه در سيره حلبيه و سيره ابن هشام و برخى از تواريخ ديگر آمده آن است كه گفته‏اند: «و اصدقها رسول الله- صلى الله عليه و آله- عشرين بكرة‏». (10) . يعنى رسول خدا(ص) به خديجه بيست‏شتر ماده جوان مهريه‏ داد و در نقل ديگرى نيز آمده كه ورقة بن نوفل خديجه را با مهريه ‏چهارصد دينار به عقد رسول خدا- صلى الله عليه و آله- درآورد (11) و از كامل مبرد نقل شده كه بيست‏شتر را ابوطالب بعهده‏گرفت و دوازده وقيه و نيم طلا را خود رسول خدا پرداخت كه ‏مهريه مجموع آنها بود. (12) نگارنده گويد: رواياتى كه در باب‏«مهر السنه‏» آمده همان‏روايت پانصد درهم را تاييد مى‏كنند ، چنانچه در چند حديث ‏با اندك اختلافى آمده كه امام باقر و امام صادق عليهما السلام ‏فرمودند: «ما زوج رسول الله- صلى الله عليه و آله- شيئا من بناته و لا تزوج‏ شيئا من نسائه على اكثر من اثنى عشر اوقية و نش يعنى نصف ‏اوقيه‏». (13) يعنى تزويج نكرد رسول خدا(ص) هيچيك از دختران خود و نه هيچيك از زنانش را به بيش از دوازده اوقيه و نيم. و طبرسى(ره) در اعلام الورى گويد:«...و مهرها اثنتا عشرة اوقيه ‏و نش و كذلك مهر ساير نسائه‏». (14) و در روايت امام صادق عليه السلام اينگونه است كه فرمود: «ما تزوج رسول الله- صلى الله عليه و آله- شيئا من نسائه و لا زوج شيئا من بناته على اكثر من اثنى عشر اوقيه و نش، و الاوقيه ‏اربعون درهما، و النش عشرون درهما». (15) و در داستان ازدواج حضرت جواد الائمة عليه السلام با دختر مامون عباسى نيز آمده كه فرمود: «...و بذلت لها من الصداق ما بذله رسول الله- صلى الله عليه‏و آله- لازواجه و هو اثنتا عشرة اوقيه و نش- و على تمام ‏الخمسمائة...». (16) پس يعنى من صداق او را همان قرار دادم كه رسول خدا(ص) به ‏زنانش بذل فرمود و آن دوازده اوقيه و نيم بود كه تمامى پانصد درهم بر ذمه من است... ازدواج و شکوه فضیلتها : این پیوند فضیلتهایی را برای حضرت خدیجه به ارمغان آورد که بطور خلاصه به آن اشاره می شود :1- ايمان و اسلام محكم و پايدار:«ابن عبد البر» به سند خود از پدر «ابي رافع» نقل مي‏كند كه پيامبر خدا در روز دوشنبه (مبعث) نماز گذارد و خديجه در (ساعات) آخر همان روز نماز خواند. (استيعاب، ج2، ص419، ش13)و علي عليه‏السلام نيز بر ايمان و اسلام خديجه اين گونه صحه گذاشت كه: «لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ واحِدٌ يَؤْمَئِذٍ فيِ الْاِسْلامِ غَيْرَ رَسُولِ اللّه وَ خَديجَةَ وَ اَنَا ثالِثُهُمْ اَري نُورَ الْوَحْيِ وَ الرِّسالَةِ وَ اَشُمُّ ريحَ النُّبُوَّةِ؛ (تاريخ طبري، ج2،ص208 و شرح نهج البلاغه ابن ابي‏الحديد، ج13،ص197) خانه‏اي واحد در آن روز در اسلام جمع نشد غير از رسول خدا صلي‏الله ‏عليه ‏و ‏آله و خديجه و من كه سومين آنان بودم. نور وحي و رسالت را مي‏ديدم و بوي نبوت را استشمام مي‏كردم.»خديجه عليها‏السلام تا آخرين لحظه بر آن ايمان پاي فشرد و در راه اسلام فداكاري و گذشت نمود و يك لحظه از رهبر اسلام و حمايت او غافل نگشت .2- بصيرت ژرف :به همين جهت راز پيشنهاد ازدواج با محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را (قبل از بعثت) چنين بيان مي‏كند: «يَابْنَ عَمّ ! اِنّي قَدْ رَغِبْتُ فِيكَ لِقِرابَتِكَ مِنّي وَ شَرَفِكَ في قَوْمِكَ وَ اَمانَتِكَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِكَ وَ صِدْقِ حَدِيثِكَ اي پسر عمو! من به خاطر خويشاوندي‏ات با من، و شرف و امانتداري‏ات در ميان قوم خود، و به جهت اخلاق نيك و راستگويي‏ات، به تو تمايل پيدا كردم.» جملات فوق به خوبي نشان مي‏دهد كه محبت و ارادت اين بانو به پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله براساس عشق مجازي و محبت شهواني نبوده، بلكه بر اثر معرفت و شناخت عميقي بوده است كه از شخصيت محمد صلي‏الله ‏عليه ‏و‏آله داشت. اما افرادي كه چنين بصيرتي نداشتند، از جمله گروهي از زنان قريش سخت خديجه را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند، تا آنجا كه گفتند: «او با اين همه حشمت و شوكت با يتيم ابو طالب كه جواني فقير است تن به ازدواج داد. چه ننگ بزرگي.»3- از برترين بانوان دو سرا : چنانكه ابن اثير از انس بن مالك از پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نقل كرده كه فرمودند:«خَيْرُ نِساءِ الْعالَمينَ مريمُ، آسِيةُ، خديجةُ وَ فاطِمةُ؛ (خصال صدوق، باب خصال اربعه) برترين زنان عالم مريم، آسيه، خديجه و فاطمه عليها‏ السلام هستند.» همينها كه كوله بار كمال را در دنيا بستند، در بهشت نيز در صدر قرار دارند و از جمله آنها خديجه كبري عليها‏السلام مي‏باشد. «عكرمه» از «ابن عباس» نقل مي‏كند كه حضرت رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمودند: «اَفْضَلُ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَديجةُ بِنْتُ خُوَيْلَدٍ وَ فاطِمةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْيَمُ ابْنَةُ عِمْرانَ وَ آسِيَةُ بِنْتُ مُزاحِمٍ اِمْرَأةُ فِرْعَوْنَ؛ بهترين زنان بهشت اينانند: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم، همسر فرعون.» (اسدالغابة، ج 5، ص437؛ استيعاب، ج4، ص1821)4- برترين همسر پيامبر اكرم صلي ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله:مرحوم شيخ صدوق از امام صادق عليه‏السلام نقل مي‏كند كه آن حضرت فرمودند: «تَزَوَّجَ رَسُولُ اللّهِ بِخَمْسَ عَشَرَ اِمْرَأَةً اَفْضَلُهُنَّ خَديجَةُ بِنْتُ خُوَيْلَدٍ؛ (خصال شيخ صدوق، باب خصال اربعه) رسول خدا صلي‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله با پانزده زن ازدواج كرد كه برترين آنان خديجه دختر خويلد بود.»5- مادر زهرا عليها‏السلام :طبق نص قرآن كريم همسران پيامبر مادران روحاني مؤمنان و«ام المؤمنين» هستند: « وَ اَزْواجُه اُمَّهاتُهُمْ» (احزاب/33) ؛ «همسران او (پيامبر) مادران مؤمنين هستند» و خديجه از برترين مصداق هاي آيه بشمار مي‏رود. و اين سعادت در بين همه زنان حضرت، نصيب خديجه گشت كه يازده امام از نسل او از طريق فاطمه زهرا عليها‏السلام پديد آيد. راستي چنين مقامي نياز به لياقت و استعداد بالا دارد. از بين همه فرزندان حضرت محمد صلي‏الله‏ عليه‏ و‏ آله فاطمه زهرا عليها‏السلام از مقام ممتازي برخوردار است؛ چرا كه هم داراي عصمت است و هم امامت و وصايت از طريق نسل او استمرار يافت.6- سخاوت و انفاق بي بديل: ثروت خديجه در آن دوران زبانزد خاص و عام بود. ثروت اين بانوي كاردان و عاقله به قدري زياد بود كه مالداران درجه يك قريش چون «ابوجهل» و «عقبة بن ابي معيط» در نزد او ناچيز به شمار مي‏رفتند.مورخان ثروت خديجه را بدين ترتيب شمرده‏اند:1. هزاران شتر كه اموال تجارتي او را حمل مي‏كردند.2. قبه‏اي از حرير سبز با طنابهاي ابريشمي بر بام خانه‏اش افراشته بود. اين امر نمايانگر ثروت فراوان او بود و فقرا نيز از روي اين علامت براي استعانت و كمك مراجعه مي‏كردند.3. چهار صد غلام و كنيز كه خدمات ارجاعي او را انجام مي‏دادند.پس از ازدواج با پيامبر اكرم صلي‏الله‏ عليه ‏و‏آله ، خديجه تمامي اين ثروت را در اختيار رسول خدا صلي‏الله ‏عليه ‏و‏آله قرار داد و عرض كرد: «اَلْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ اَنَا اَمَتُكَ؛ خانه (من) خانه تو،و من هم كنيز تو هستم.» (الوقايع و الحوادث، محمد باقر ملبوبي، ص13؛بحارالانوار،ج17،ص309 وج16،ص22)ورقة بن نوفل، عموي خديجه، بعد از اين قضيه كنار كعبه آمد و بين زمزم و مقام ابراهيم ايستاد و با صداي بلند گفت: «اي عرب! بدانيد كه خديجه شما را شاهد مي‏گيرد كه خود همه ثروتش را از غلامان و كنيزان، املاك، دامها، مهريه و هدايايش را به محمد صلي‏الله‏ عليه ‏و‏آله بخشيده است و همه آنها هديه‏اي است كه محمد صلي‏الله‏ عليه ‏و‏آله آن را پذيرفته است و اين كار خديجه به خاطر علاقه و محبت او به محمد صلي‏الله‏ عليه‏ و‏آله است. شما در اين باره گواه باشيد و گواهي دهيد. (بحارالانوار،ج16،ص75ـ77)»و پيامبر اكرم نيز از اين اموال براي پيش برد اسلام و اهداف آن نهايت استفاده را برد. به همين جهت خود آن حضرت فرمود: «هيچ ثروتي، هرگز مانند ثروت خديجه به من سود نرساند. (همان، ج19، ص63) »7- صبر و بردباري بي مانند:بنت الشاطي در اين زمينه مي‏گويد: «خديجه در سني نبود كه تحمل آن همه رنج برايش آسان باشد، و از كساني نبود كه در جريان زندگي با تنگي معيشت خو گرفته باشد، اما در عين حال و با وجود كهولت سن، سختيهايي را كه در اثر محاصره در شعب وارد مي‏شد تا سر حد مرگ تحمل كرد.» (خديجه كبري، نمونه زن مجاهد مسلمان)8- حامي رسالت و محب امامت:مرحوم مجلسي چنين نقل مي‏كند: پس از ازدواج پيامبر اكرم (صلي‏الله‏عليه‏و‏آله) با خديجه و به دنيا آمدن علي عليه‏السلام ، خديجه را از دوستي و محبت علي خبر داد. و خديجه پس از آن به علي عليه‏السلام محبت فراوان داشت و براي آن حضرت به وسيله خدمتكارانش لباس، زيور آلات، كنيز و ملزومات مي‏فرستاد؛ به گونه‏اي كه مردم مي‏گفتند: علي برادر محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و محبوب‏ترين افراد نزد اوست و نور چشم خديجه به حساب مي‏آيد... . الطاف و محبتهاي خديجه صبح و شام به خانه ابو طالب روان بود. (بحار الانوار، داراحياء التراث، ج37، ص43)هنگام ولادت فاطمه (عليها‏السلام) ، خديجه بيشتر با ولايت آشنا گشت؛ چرا كه دخترش زهرا هنگام ولادت، بعد از شهادت به توحيد و رسالت، اينگونه شهادت داد: «وَ اَنَّ بَعْلِي سيّدُ الْاَوْصِياء وَ وُلْدِي سادَةُ الاَْسْباط (همان، ج43،ص3) ؛ و به راستي همسرم سيد اوصيا و فرزندانم سيد و سالار نوادگان رسول خدا هستند.» علاوه بر اين خديجه عليها‏ السلام ولايت علي و فرزندان او را صريحا پذيرفته بود، با آنكه در آن زمان امامت حضرت هنوز به فعليّت نرسيده بود.مرحوم محلاتي به نقل از مجلسي رحمه‏الله مي‏گويد: «روزي رسول خدا خديجه را نزد خود خواست و فرمود: اين جبرئيل است و مي‏گويد: براي اسلام شروطي است: اول: اقرار به يگانگي خداوند، دوم: اقرار به رسالت پيامبران، سوم: اقرار به معاد و عمل به اصول و مهمات شرع، چهارم: اطاعت اولي الامر [يعني علي] و ائمه طاهرين از فرزندان او و برائت از دشمنان آنها.» خديجه هم به آنها اقرار نمود و آنها را تصديق كرد. (محلاّتي، رياحين الشريعه، ج2، ص209)در خصوص امامت امير مؤمنان، رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله به خديجه فرمود: «هُوَ مَولاكَ وَ مَوْلَي الْمُؤْمِنينَ وَ اِمامُهُمْ بَعدي؛ علي مولاي تو و مولاي تمام مؤمنان و امام آنها پس از من است.»آن گاه دست خود را بالاي دست اميرمؤمنان گذاشت و خديجه دست خود را بالاي دست پيامبر قرار داد و اين گونه بيعت ابدي ولايت مداري را انجام داد.یاد خدیجه رسول خدا (صلی الله علیه واله) با این که بعد از رحلت‏ حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با زنانی چند ازدواج کرد ، ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه ‏می‏گوید : هر وقت پیغمبرخدا (صلی الله علیه واله) یاد خدیجه می‏افتاد ، ملول و گرفته می‏شد و برای او آمرزش می‏طلبید . روزی من رشک ورزیدم و گفتم : یا رسول الله ، خداوند به جای آن پیرزن ، زنی جوان و زیبا به تو داد . پیغمبر (صلی الله علیه واله) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست‏ بر دست من زد و فرمود : خدا شاهد است ‏خدیجه زنی بود که چون همه از من رومی‏گردانیدند ، او به من روی می‏کرد ; و چون همه از من می‏گریختند، به من محبت و مهربانی می‏کرد ; و چون همه دعوت مرا تکذیب ‏می‏کردند ، به من ایمان می‏آورد و مرا تصدیق می‏کرد . در مشکلات ‏زندگی مرا یاری می‏داد و با مال خود کمک می‏کرد و غم از دلم‏ می‏زدود . حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتی خدیجه از دنیا رفت ، فاطمه کودکی خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول الله ‏امی‏» ; مادرم کجاست ؟ پیامبر (صلی الله علیه واله) سکوت کرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت ‏سلام ‏می‏رساند و می‏فرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخ‏ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ، جای دارد . منابع : حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت : محمد محسن طبسی بحار الانوار ، ج 100 و ج 16 علامه مجلسیتاریخ اسلام مهدی پیشوائیفروغ ابدیت جعفر سبحانی، ج 1درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام ج2، سید هاشم رسولی محلاتینگاهی به ویژگی‏های رفتاری اولین بانوی مسلمان نسبت ‏به پیامبر (صلی الله علیه واله)،محمد میانجیپایگاه حوزه پایگاه اطلاع رسانی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 909]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن