تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه سپر آتش (جهنم) است. «يعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805772860




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تنوع یا وحدت فرهنگی در جامعه جهانی مهدوی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تنوع یا وحدت فرهنگی در جامعه جهانی مهدوی
فرهنگ در عصر ظهور در لایه‌های زیرین که شامل جهان‌بینی، ارزش‌ها و هنجارها می‌شود؛ وحدتی مشاهده می‌شود و در لایه رویین که شامل نماد و هنر، معماری، لباس و زبان می‌شود، تنوع و تکثر وجود دارد.

خبرگزاری فارس: تنوع یا وحدت فرهنگی در جامعه جهانی مهدوی


بخش دوم استراتژی فرهنگی در فرهنگ جهانی اکنون به بررسی سه استراتژی فرهنگی در فرهنگ جهانی اشاره کرده و آن‌ها را بیان می‌نماییم؛ آن سه استراتژی فرهنگی راکه می‌توان در فرهنگ جهانی بررسی کرد، به شرح ذیل می‌باشد: 1. استراتژی تکثرگرایی فرهنگی:[30] استراتژی تکثر‌گرایی فرهنگی یا سیاست موزائیکی فرهنگی، امکان رشد و گسترش خرده فرهنگ‌ها را کنار یک‌دیگر به صورت هم‌عرض فراهم می‌کند. 2. استراتژی یک‌شکلی فرهنگی یا یکسان سازی فرهنگی:[31] استراتژی یک شکلی فرهنگی، در صدد یگانه سازی فرهنگی در عرض جامعه است. 3. استراتژی وحدت در تکثر فرهنگی (وحدت در عین کثرت): استراتژی وحدت در تکثر‌فرهنگی، ضمن تاکید بر مشترکات فرهنگی، امکان تکثیر خرده فرهنگ‌های مختلف را در چارچوب نمادی مشترک مجاز می‌داند.[32] الف.کثرت‌گرایی فرهنگی بر اثر مقاومت‌های فرهنگ‌های غیر‌غربی و ظهور جنبش‌های مختلف فکری ـ فرهنگی و سنت‌گرا در اواخر قرن بیستم، زمینه نظریه‌پردازی درباره کثرت‌گرایی فرهنگی در سطح جهان فراهم شده و عرصه فرهنگی جهان کنونی، عرصه‌ای پلورالیستی شده است. امروزه، دولت‌های غربی برای مهاجران و اتباع جدید خود، حقوق فرهنگی قایل شده‌اند؛ برای نمونه برای سامان‌دهی امور مهاجرانی که 9٪ جمعیت انگلستان را تشکیل می‌دهند، از ایده دولت«تک فرهنگی» دست کشیده‌اند و تلاش کرده‌اند هویت ملی را به گونه‌ای تعریف کنند که تنوعات مذکور را در خود جای دهد، از این رو در انگلستان برای تدریس مسایل دینی در مدارس و ایجاد نماز‌خانه در محل‌های کار و مانند آن اقداماتی صورت گرفته است. اعلامیه جهانی تنوع فرهنگی که در سی و یکمین اجلاس عمومی یونسکو در نوامبر سال 2001م به تصویب رسید، شامل چهار بخش است که هر بخش آن سه ماده دارد. بر اساس بخش نخست، تنوع فرهنگی، به عنوان میراث مشترک بشری معرفی شده که منشأ خلاقیت و ابداع میان انسانها است و برای بشر، همان اهمیت را دارد که تنوع زیستی برای زندگان، دارای اهمیت است و برای این‌که انسان‌هایی با فرهنگ‌های متنوع، بتوانند به شیوه‌ای سازگار کنار یک‌دیگر زندگی کنند، از تکثر‌گرایی گریزی نیست.[33] سازمان آیسسکونیز، در آذر سال 1383مطابق با دسامبر سال 2004م در الجزایر تشکیل شد. این سازمان، موضوع تنوع فرهنگی را با حضور وزرای فرهنگ و هیأت‌های فرهنگی- علمی شرکت‌کننده به بحث و گفت‌‌و‌گو گذاشته و آن را تصویب کرد. در این بیانیه، آمده است برای صیانت از تنوع و کثرت فرهنگی، راه دیگری جز تمسک به گفت‌و‌گو وجود ندارد و همه انسان‌ها باید برای زندگی با یک‌دیگر با اراده‌ای آزادو بدون در نظر گرفتن عقاید مختلف خود، مصمم شوند؛ از این رو، ما باید در عین و ابستگی و تعلق به هویت فرهنگی و تمدنی خویش، با سایر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تعامل داشته باشیم.[34] تکثر گسترده دو جهانی شدن‌ها[35] و فرایند‌های بومی _ جهانی، کلیت فرهنگی را به یک تجزیه فرهنگی تبدیل کرده است. این روند فرهنگی، موجب ظهور ساختار‌های جدیدی شده است که تولید‌کننده روند‌های هم زمان و در عین حال، متضاد در جهان معاصر هستند. ظهور روند‌های غیر سکولار‌شدن در کنار سکولار شدن، ظهور پسامدرنیسم در کنار مدرنیسم، به‌ وجود آمدن هویت‌های سنت‌گرا در کنار هویت‌های مدرن‌گرا یا به وجود آمدن هویت‌های دو رگه در نسل جدید، نمودهایی از ظهور هم زمانی‌های فرهنگی و هویتی است. جهان مجازی، با تأثیر گرفتن از صنعت هم زمان ارتباطات، منشأ ظهور «فرهنگ‌های آنی» و هویت‌های خلق الساعه شده است که در دوره محدودی شکل می‌گیرند و با ظهور هویت‌های جدید، به سرعت از بین می‌روند.[36] نقد استراتژی تکثر گرایی فرهنگی استراتژی تکثر‌گرایی فرهنگی در کشورهای در حال توسعه، باعث ضعف انسجام اجتماعی می‌شود و و فاق اجتماعی در این جوامع ضعیف، محدود و شکننده می‌گردد و تفاوت‌های فرهنگی، به اختلافات سیاسی تبدیل شده و موجب بی‌ثباتی اجتماعی می‌گردد. علاوه بر این‌که این استراتژی، در کشورهای پیشرفته نیز نتایج مطلوبی از خود نشان نداده است. نمونه بارز آن، کشور کانادا می‌باشد.[37] بنابراین، از مهم‌ترین اشکال‌های تکثر فرهنگی، عدم انسجام اجتماعی در جامعه و بروز اختلاف و بی‌ثباتی در جامعه می‌باشد. ثبات و انسجام یک جامعه، در صورتی محقق می‌شود که افراد جامعه، دارای مشترکاتی باشند و این اشتراکات، اعضای جامعه را به همدیگر نزدیک کند. در جامعه‌ای که خرده فرهنگ‌ها با همدیگر به آرامی زندگی می‌کنند، وجود مشترکاتی نظیر دین و ملیت و .. . باعث انسجام آن‌ها با یک‌دیگر شده و مانع بروز اختلافات قومی و قبیله‌ای می‌گردد. ب. یکسان‌سازی فرهنگی این دیدگاه، یک دیدگاه افراطی به فرآیند جهانی‌شدن به شمار می‌آید. در این دیدگاه که همان امپریالیسم فرهنگی است، سعی در یکپار‌چه کردن جهان بر اساس فرهنگ غربی یا بر اساس فرهنگ آمریکایی است. گروهی از جامعه‌شناسان بر این امر تأکید دارند که نتیجة قطعی روند جهانی شدن، پدیدة فرهنگ یکپارچه جهانی است که این دیدگاه، منعکس‌کننده نظریة افراطی جهانی‌شدن است. پیش‌بینی این گروه از متفکران اجتماعی این است که دنیا، با یکپارچگی جدیدی براساس «فرهنگ مردم پسند آمریکا» یا به طور عمومی، براساس «مدل مصرف‌گرایی غربی» خواهد شد؛ لذا تنها الگو و گروه مرجع قابل قبول در همة جهان، فرهنگ آمریکایی و غربی است.[38] یک برداشت رایج و آشنا از جهانی‌شدن فرهنگ غربی، همان امپریالیسم فرهنگی است. از منظر این دیدگاه، جهانی شدن، یعنی ارادة معطوف به همگونی‌سازی فرهنگی جهان؛ پس بهتر است از جهانی کردن یا عبارت درست‌تر، غربی‌کردن جهان سخن گفت؛ لذا جهانی‌شدن، نه یک فرایند غیر ارادی، بلکه نوعی تحمیل فرهنگ غرب بر جهان غیر غرب است که توسط عوامل و اراده‌های اقتصادی ـ سیاسی نیرومند انجام می‌شود. نظریه‌پردازان امپریالیسم فرهنگی معتقدند در گسترش یک فرهنگ جهانی تردیدی وجود ندارد؛ و لی این فرهنگ، همان ارزش‌ها، هنجارها و باورهای غربی است. بر پایة نظریه امپریالیسم فرهنگی، جهانی‌شدن فرهنگی، چونان پدیده‌ای جهانی و فراتاریخی و فراملی، نمودار می‌شود؛ و لی در و اقع، چیزی جز صدور کالاها، ارزش‌ها و اولویت‌های شیوة زندگی غربی نیست.[39] نظریه پردازان امپریالیسم فرهنگی، مدعی هستند که جهان، شاهد یک فرهنگ واحد است. این فرهنگ جهانی که و جه غالب آن را فرهنگ مصرفی سرمایه‌داری و فرهنگ آمریکایی شکل می‌دهد، فرهنگ‌های موجود را نابود و مستحیل می‌کند؛ به طوری که دیگر تبادل، آمیزش فرهنگی و گفت‌وگو، محلی از اعراب ندارد و عرصه فرهنگی جهان، درتسخیر نیروهای سرمایه‌داری جهانی است که کالا‌های فرهنگی خودرا به همة نقا ط جهان صادر می‌کند.[40] تردیدی نیست که فرایند جهانی‌شدن فرهنگی با گسترش فرهنگ و احد در سرتاسر جهان، نوعی همگونی جهانی پدید می‌آورد؛ و لی فرهنگی که جهان را تسخیر می‌کند، در اصل، نسخه آمریکایی فرهنگ مصرفی نظام سرمایه‌داری است. هر‌چند عناصر غیر آمریکایی را هم می‌توان در این فرهنگ شناسایی کرد، و جه غالب فرهنگ مورد نظر، آمریکایی است.[41] معنای فرهنگ مصرفی، چیزی بیش از مصرف صرف است؛بلکه تمایل به مصرف، ارزشی نمادین پیدا می‌کند، نه صرفا ارزشی مادی. این فرهنگ، در جوامعی به دست می‌آید که در پی انباشت سرمایه هستند. این‌ها مصرف‌کنندگان را به نحوی تقلید گونه، بر این می‌دارندکه بیش از نیاز خود، تقاضا داشته باشند. در فرهنگ مصرفی، هم اقلام مادی و هم اقلام غیر مادی؛شامل خویشاوندی، عاطفه و هنر، به صورت کالا در می‌آیند؛ یعنی ارزش آن‌ها بر پایه مبادله آن‌ها تعیین می‌شود، نه براساس تولید یا مصرفشان.[42] این فرهنگ مصرفی که به و سیله ارتباطات و فن‌آوری الکترونیک، جهانگیر می‌شود‘خود را عام نشان می‌دهد؛ اما از یک منبع و احد که همان فرهنگ آمریکایی است، سرچشمه می‌گیرد. فرهنگ جهانی، در مکانی معین تولید، و مانند هنر تقلیدی در دنیای الکترونیک عرضه می‌شود؛ لذا فرهنگی خاص و معین به صورت فرهنگ جهانی بی‌زمان و بی‌مکان در می‌آید. این فرهنگ مصرفی آمریکایی، در درجة نخست، از طریق تولید، توزیع و مصرف برخی محصولات شرکت‌های معتبر آمریکایی جهانگیر می‌شود و روز به روز بر شمار مصرف‌کنندگان آن، افزوده می‌شود؛ لذا برخی پژوهشگران، امروزه از کوکاکولاریزاسیون و مک دونالدیزاسیون سخن می‌گویند و از سلطه کامل شرکت‌های آمریکایی بر فرهنگ جهان، ابراز نگرانی می‌کنند.[43] این تفکر مطلق‌گرایانه و جامع‌گرایانه، همه جهان را در مسیر توسعه یک «فرهنگ و احد»[44] ارزیابی می‌کند؛ لذا این نوع نگاه، مستلزم دو نوع تصویر برداری از فرهنگ است: 1. فرهنگ‌های پراکنده دنیا در یک فرهنگ مسلط ذوب می‌شوند و چتر این فرهنگ و احد، در نهایت بر همة جهان گسترش می‌یابد؛ لذا این تصویر از جهانی‌شدن فرهنگی، به روندی اشاره دارد که موجب یکی‌شدن همة فضای جهانی خواهد شد. در این فضا همة جهان، یک مکان و احد خواهد بود؛ مکانی که همگان در یک فرهنگ مشترک زندگی می‌کنند.[45] 2. فرهنگ‌های مختلف در مواجهه با یک‌دیگر قرار می‌گیرند و فرهنگ‌های گذشته که در انزوا به سر می‌بردند، در عصر جهانی‌شدن در تماس با دیگر فرهنگ‌ها قرار گرفته و نوعی تقاطع فرهنگی و در آمیختن فرهنگی به وجود می‌آید. با این نگاه، جهانی شدن، سبب به وجود آمدن نوعی «فرهنگ جهانی ترکیبی»[46] می‌شود که هر کدام به فرهنگ ملت خاصی متعلق است.[47] طرفداران افراطی جهانی‌شدن، در و اقع، به تصویر اول از جهانی‌شدن فرهنگ‌ها معتقد هستند. اینان، معتقدند فرهنگ جهانی، اقتصاد جهانی و قدرت جهانی، بر همة جهان مسلط خواهد شد. آن‌ها پیش‌بینی می‌کنند فرهنگ مردم‌پسند آمریکایی، «فرهنگ مرکزی»[48] جهان خواهد شد و سایر فرهنگ‌ها، «فرهنگ پیرامون»[49] یا فرهنگ «نیمه پیرامون»[50] خواهند بود. از نظر آن‌ها، میان فرهنگ‌های پیرامون، یک نوع جامعه‌پذیری و فرهنگ پذیری جدید براساس «روش زندگی آمریکایی» در حال شکل‌گیری است. بر این اساس، سایر فرهنگ‌های غیر آمریکایی، فرهنگ پیرامون تلقی شده‌اند که در فرهنگ آمریکایی ذوب خواهند شد.[51] نقد فیدرستون معتقد است اشکالات زیادی به این نظریه افراطی از جهانی‌شدن و ارد است. اشکال مهم این نظریه، آن است که این فرض، مستلزم وجود دولت جهانی است و بدون وجود دولت جهانی، غیر ممکن است فرهنگ مسلط جهانی به وجود بیاید؛ لذا چنین دولتی تاکنون تحقق نیافته و امکان تحقق آن، بسیار بعید است. دکتر عاملی، در این باره معتقد است: «حتی وجود دولت جهانی، پیش شرط کافی برای، «یکپارچگی فرهنگی» در سطح جهان نیست. باید توجه داشت که «ریشه‌ها» و «بنیادهای فرهنگی» و سوابق تاریخی یک ملت که ریشه در تجربه‌های متفاوت دارد، سایه و بلکه ریشه‌ای است که در جوهر شخصیتی و شناختی یک جامعه نفوذ عمیق دارد». وی، در ادامه می‌افزاید: نقدی که برطرفداران نظریه افراطی جهانی‌شدن و ارد است، نقد تفاوت‌های تاریخی ـ فرهنگی و ظهور تنوع فرهنگی جوامع و ملت‌ها است که نوعی «مقاومت فرهنگی»، یا «بازسازی فرهنگی» را به وجود می‌آورد. این، شکل جدیدی از فرهنگ‌های بومی است که نه کاملاً بر فرهنگ بومی منطبق است و نه کاملاً بر فرهنگ جهانی؛ بلکه هویت جدیدی است که محصول پرورش فرهنگ بومی-جهانی جدید است.[52] علاوه بر آن، تا وقتی ریشه‌های اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی فرهنگ جوامع یکسان نشود، آن جوامع، دارای فر هنگ و احد نخواهد شد. توسعه ارتباطات، برخی عناصر فرهنگی را در جوامع به هم نزدیک می‌کند؛ و لی تا ریشه‌های فرهنگی، یکسان نشود، فرهنگ و احد و یکسان در جوامع به وجود نخواهد آمد.[53] به علاوه، اگر جهانی‌شدن به معنای عمومیت‌یابی یا عام‌گرایی فرهنگ باشد، باید و یژگی اساسی فرهنگ که تمایزگذاری و خصوصیت آفرینی است را از دست بدهد؛ لذا اگر قرار باشد این صورت‌های فرهنگی، عمومیت یابند، دیگر مرز و تمایزی نمی‌ماند که بتوان آن‌ها را در جایگاه فرهنگ آمریکایی یا فرهنگ غربی متمایز کرد و تشخیص داد.[54] کسانی که جهانی‌شدن را به معنای عام‌گرایی و یکسان‌سازی می‌دانند، روند انتشار فرهنگی را، روندی یک‌سویه می‌دانند که از مرکز، یعنی غرب، تولیدشده و به سمت سایر نقاط جهان منتشر می‌شود؛ اما نکته این است که ما در جهان، شاهد روندهای معکوسی نیز هستیم که از پیرامون به مرکزجریان دارد؛ برای نمونه بر سر سفره غربی‌ها انواع مختلفی از غذاهای غیر‌غربی که از شرق و غرب عالم آمده است، دیده می‌شود و انواع غذاهای دیگر که برای مشتریان غربی طبخ می‌کنند، وجود دارد.[55] نکته دیگر این‌که در فرایند جهانی شدن، درعین این‌که این فرایند، متضمن یک فرهنگ جهانی است، زمینه و امکان عرض اندام فرهنگ‌های دیگر را فراهم می‌کند. در فضای جهانی که حاصل فشردگی فضا و زمان است، سرمایه‌داری جهانی و خاص‌گرایی فرهنگی، نیروهای مسلط هستند؛ و لی همه‌کاره نیستند. در دنیای معاصر، همه منابع فرهنگی از قبیل دین، موسیقی و فیلم و .. . در عرصه جهانی حضور می‌یابند؛ هر چند نفوذ و تاثیر یکی از آن‌ها بیشتر باشد.[56] این ادعا که در فرایند جهانی شدن، هر گونه تفاوت و امر خاص از جهان رخت بر خواهد بست، همه و اقعیت را بیان نمی‌کند، گر چه نمی‌توان مصرف جهانی کالا‌های فرهنگی غرب و فرایند مک‌دونالدیزاسیون را نادیده گرفت، اینها تصویری ناقص از عرصه فرهنگی جهان است. فرایند جهانی‌شدن به همگونی فرهنگی و تنوع زدایی می‌انجامد؛ و لی نوع دیگری از همزیستی‌ها، آمیزش‌ها، تفاوت‌ها و خاص‌ها را هم پدید می‌آورد؛ لذا شماری از نظریه‌پردازان مدعی هستند فرایند جهانی‌شدن، رابطه‌ای جدید میان امر خاص و امر عام بر‌قرار می‌کند. اینان، معتقدند قلمرو فرهنگی جهان معاصر، هم دربرگیرنده عامیت و همگونی است و هم دربرگیرنده خاصیت و ناهمگونی. جهانی‌شدن، در عین حال که خاص‌ها را از میان برمی‌دارد، زمینه مناسبی هم برای باز‌سازی و احیای خاص‌ها فراهم می‌کند؛ بنابراین، باید از رابطه‌ای دیالکتیک میان خاص ـ عام و جهانی ـ محلی سخن گفت؛ نه از جهانی‌شدن فرهنگ و همگونی فرهنگ.[57] نکته‌ای که فیدرستون در نقد افراطی‌گراها ذکر کرد این بود که فرهنگ جهانی، مستلزم وجود دولت جهانی است و این دولت، هنوز تحقق پیدا نکرده و بعید است محقق شود. اولاً: نظر او که فرهنگ جهانی، مستلزم دولت جهانی است، نکته‌ای قابل تأمل است؛ چرا که ممکن است دولت، جهانی باشد؛ و فرهنگ، جهانی نباشد؛ چون لازمه هر فرهنگ، تمایز پذیری و تفاوت است و ملازمه‌ای بین دولت جهانی و فرهنگ جهانی وجود ندارد و اصل ملازمه قابل خدشه می‌باشد؛ اما این‌که وی معتقد است بعید است دولت جهانی محقق شود، این هم قابل تأمل می‌باشد؛ چراکه چه بعدی دارد از نظر سیاسی، یک نظام سیاسی و یک دولت جهانی در عالم وجود داشته باشد ؟ بلکه در نظام سیاسی اسلام و در عصر حکومت مهدوی، بر اساس روایاتی که به ما رسیده است، حکومت حضرت مهدی علیه السلام  یک حکومت و احد جهانی در حوزه سیاست می‌باشد و سرتاسر عالم را خواهد گرفت. البته این، به این معنا نیست که حکومت و دولت‌ها و قومیت‌ها از بین برود؛ بلکه با وجود دولت‌ها و حکومت‌ها، می‌توان یک نظام سیاسی و احد، درعالم مشاهده کرد. ثانیاً: وجود دولت جهانی هم مستلزم فرهنگ جهانی نیست؛ زیرا همان طور که ذکر شد، از مشخصه‌های فرهنگ، وجود تنوع و تفاوت است. به علاوه هر جامعه، دارای زمینه‌ها ی تاریخی و فرهنگی متفاوت است. در عصر جهانی، با این همه ابزارهای ارتباطی که وجود دارد، نمی‌توان قائل شد که تفاوت‌ها از بین می‌رود و همه جوامع دارای یک فرهنگ مشترک می‌شوند؛ بلکه خاص‌ها و تفاوت‌های فرهنگی نیز خود را تقویت می‌کنند. ثالثاً: نقش دین در فرایند جهانی‌شدن، مورد غفلت قرار گرفته است. در جوامعی که دین وجود دارد و مردم آن، به دین پایبند می‌باشند، هر چند که و سائل ارتباطات از قبیل اینترنت و ماهواره و .. . به آموزه‌های دینی و باورها و ارزش‌ها و هنجارهای یک جامعه حمله کنند و بخواهند باورها و ارزش‌ها راتغییر دهند و همه را یکی بکنند، اما عنصر دین مانع به وجود‌آمدن یکسان‌سازی در یک جامعه می‌شود. پس این‌که تصور کنیم بر اثر فرهنگ جهانی، کشور- ملت‌ها جذب و احد‌های بزرگ‌تر و جذب یک دولت جهانی می‌شوند و این‌که تصور کنیم فرهنگ جهانی به تولید فرهنگی می‌پردازد که خصلت همگن‌کننده خواهد داشت، یک تصور نادرست و غلط می‌باشد؛ لذا فرهنگ جهانی را نباید تجلی و نماد همگن‌سازی دانست.[58]اندیشه فرهنگ جهانی، خواستار بر پایی یک فرهنگ و احد و متحدالشکل جهانی نیست و نمی‌خواهد همسانی ایجاد کنند و تمام تفاوت‌ها را کنار نهد؛ بلکه این اندیشه، با یکسان‌سازی مخالف است.[59] بنابراین، امکان تحقق یکسان‌سازی فرهنگی یا یک شکلی فرهنگی، امری تقریباً محال است؛ زیرا در اکثر جوامع و کشورها، خرده فرهنگ‌های مختلف و متنوع، جمعیت انبوه، سرعت زیاد جریان اطلاعات و مهاجرت وجود دارد، که این عوامل، هر کدام می‌توانند مانعی بر سر راه سیاست یکسان‌سازی فرهنگی باشند. به علاوه خاص‌گرایی‌هایی که در جهان، به وجود آمده است، خود عامل دیگر مقابل یکسان سازی فرهنگی به شمار می‌آید.[60] ج. وحدت در عین کثرت به جای آن‌که چند گانگی را در تقابل با وحدت قرار دهیم، موضعی بینابینی اختیار کنیم و در جست‌و‌جوی وحدت در عین کثرت باشیم. با چنین موضع و دیدگاهی، تلفیق‌های دورگه و صورت‌هایی که ضمن تأمین و حدت، جنبه‌های ویژه را نیز محو نمی‌کنند، پا به عرصه حیات خواهند گذاشت.[61] تنوع و تکثر فرهنگی از سویی و ظهور فرهنگ مشترک بشری، هر کدام به عنوان و جهی از فرایند جهانی‌شدن در بخش فرهنگ است. در این فرهنگ، از طرفی شاهد پذیرش گسترده اصول اساسی حقوق انسانی هستیم، که رفته‌رفته به‌صورت اصول جهانی در می‌آیند و مردم سرتاسر جهان می‌توانند به درک آن‌ها نایل آیند و خواستار اجرای آن‌ها دربارة خودشان باشند، از طرف دیگر شاهد پذیرش کثرت و تنوع فرهنگی هستیم که عرصه‌های جهانی را به رستاخیزی از فرهنگ‌های محلی و بومی مبدل کرده است. و اقعیت کثرت‌گرایی فرهنگی جهان کنونی، نشانگر عدم مطلوبیت و امکان‌ناپذیری یکسان‌سازی است. برخی معتقدند امروزه ایده «یک ملت یک فرهنگ» به شکست انجامیده و از پذیرش تنوع و گوناگونی، گریزی نیست.[62] با نفوذ‌پذیر‌شدن مرزها در فرایند جهانی‌شدن و افزایش برخورد‌های فرهنگی، آگاهی انسان‌ها از عناصر فرهنگی دیگر، مانند هنجارها، ارزش‌ها و آداب بیشتر می‌شود. در چنین شرایطی، باور داشتن به برتری دنیای خاص و دفاع از درستی مطلق آن برابر فرهنگ‌های دیگر، بسیار دشوار می‌شود؛ بنابراین، در فرایند جهانی‌شدن، فضای امن و خلوت فرهنگ‌ها نیز از بین می‌رود و در فضای بسیار و سیع زندگی اجتماعی، فرهنگ‌های مختلف، به آسانی گسترش و جریان می‌یابد و هر فرهنگی، به ناچار در فضایی قرار می‌گیرد که عرصه حضور و ابراز وجود فرهنگ‌های دیگر هم وجود دارد.[63] فرهنگ جهانی، نمی‌خواهد فرهنگ‌های دیگر را در حد پژواک خود تنزل دهد و سعی ندارد عنصر غیر‌خودی و بیگانه را نادیده بگیرد؛ بلکه می‌کوشد عنصر پیوند‌دهنده را بیابد، تا بتواند ارتباط بر قرار سازد و خصوصیت و و یژگی هر فرهنگ، بر جای بماند. تنوع فرهنگ‌ها با فرهنگ جهانی در تضاد یا وحدت نیست. فرهنگ‌ها، مانند رودهای گوناگون هستند که بر یک اقیانوس می‌ریزند. هدف این جریان، یکسانی نیست؛ بلکه وحدت در عین کثرت است.[64] جهان‌گستری، راه را برای کسانی که اقلیت نامیده می‌شوند و می‌خواهند صدایشان شنیده شود، هموار ساخته است؛ لذا پدیده چند‌فرهنگی مفهومی تناقض‌نما است که هم بیانگر تنوع است و هم و حدت. تنوع، لازمه جهان‌گستری است و دلبستگی‌های محلی و هویت‌های خاص را مجاز می‌شمارد. در عین حال، مستلزم وحدت نیز هست؛ زیرا ترویج‌دهندة مفهوم دهکده جهانی است. انسان، بدون بهره‌مندی از میزانی از و حدت، نمی‌تواند بقا داشته باشد. از سوی دیگر بدون وجود تنوع، همسانی غلبه خواهد یافت.[65] بنابراین، جهانی‌شدن در حیطه فرهنگی، مانند سکه دو‌رویی است که یک روی آن، تاکید بر عناصر مشترک بشری تحت عنوان مذهب و انسانیت است؛ اما روی دیگر آن، ناهمگنی، تنوع و کثرت گرایی است.[66] جامعه متکثر فرهنگی، در صورتی می‌تواند وحدت و کثرت را با یک‌دیگر آشتی دهد که وحدت را با همسانی مغالطه نکند و خواهان همسانی فراگیر فرهنگی بین اعضای خود نباشد و وحدت را از بطن کثرت، ایجاد کند. جوامع معاصر، باید روش‌های عملی و مقبول را بیابند تا بتوانند ضرورت‌های برخاسته از وحدت و کثرت را با هم آشتی دهند. جامعه، در صورت نداشتن وحدت و انسجام، نمی‌تواند به مثابه اجتماع و احدی عمل کند. جامعه، به وحدت و انسجام نیاز دارد، تا بتواند کانونی را برای خود‌آگاهی جمعی ایجاد کند و احساس تعلق مشترک را اعتلا بخشد و روحیه هویت مشترک ملی راتقویت کند.[67] جامعه، باید وحدت و انسجام را تأمین کند؛ و لی نمی‌توان نیازهای بر خاسته از کثرت را نادیده گرفت. تلاش برای بر‌چیدن کثرت در زیر لوای همگون سازی، دارای نتیجه معکوس و مستلزم پرداخت خسارت‌های اخلاقی و سیاسی نامطلوب است؛ و اسباب ناامنی و بدگمانی بین فرهنگ‌ها را فراهم می‌کند؛ بنابراین، تنوع فرهنگی، موجب غنا و توانمندی حیات جمعی می‌شود و به جنبه زیبا‌شناختی جامعه می‌افزاید؛ لذا، هیچ جامعه متکثرفرهنگی‌ای، نمی‌تواند نیازهای برخاسته از وحدت یا کثرت را نادیده انگارد.[68] اما موفقیت جامعه به سه اصل دیگر نیز بستگی دارد که عبارتند از: 1. اینکه وحدت و تنوع، به یک میزان اهمیت دارند و هیچ یک از این دو را نباید به ازای نابودی دیگری تأمین کرد. 2. اینکه هر چه تکثر اجتماعی بیش‌تر و عمیق‌تر باشد، وحدت و انسجام لازم برای یگانگی جامعه، بیش‌تر نیاز است. 3. اینکه وحدت و کثرت در جامعه متکثر فرهنگی، باید ارتباطی دیالکتیک بایک‌دیگر داشته باشند، تا و حدت، درون کثرت جای گیرد و پرورش یابد و کثرت نیز درون وحدت قرار گیرد و سامان یابد.[69] اسلام و آینده فرهنگی جهان (تنوع یا و حدت) دراین بخش، به دیدگاه اسلام می‌پردازیم و این‌که در جامعه جهانی مهدوی، کدام یک از این سه استراتژی قابل قبول می‌باشد و کدام یک بیانگر جامعه جهانی مهدوی است. در بینش اسلامی، تشکیل حکومت جهانی وجود دارد؛ اما بدین معنا نیست که ملت‌ها و اقوام و آیین‏های دیگر، وجود خارجی نداشته باشند. اسلام تشکیل امت و احد جهانی - اسلامی را نوید داده است؛ اما آن را به از بین رفتن و نابودی ملت‌ها منوط نمی‏کند. حتی زمانی که اسلام، در اوج قدرت بود، در صدد نابودی ملت‌ها و تبدیل آن‌ها به امت و احد از نظر آداب و رسوم و سایر و یژگی‏ها نبوده است. معیار امت و احد از نظر اسلام، داشتن عقیده توحیدی است. اسلام به جامعه‏جهانی با حفظ ملیت‏های مختلف منوط است، نه حذف ملیت‏های مختلف.[70] منتها این تنوع و تکثر، از نوع پلورالیستی نیست؛ بلکه از نوع وحدت در عین کثرت است که استراتژی سوم دربحث فرهنگ بود؛ یعنی در عین تنوع، یک و حدتی نیز باید مشاهده ‏شود و جامعه باید درعین این‌که یک مشترکاتی دارد، که این مشترکات، خود عامل انسجام در بین افراد جامعه می‌شود، در عین حال بر تنوع و تکثر فرهنگی هم تکیه کند و در صدد حذف خرده‌فرهنگ‌ها و تفاوت‌های فرهنگی نباشد. باتوجه به آموزه‌های دین اسلام، فرهنگ در عصر جهانی‌شدن مهدوی، فرهنگی است که هم به اشتراکات توجه دارد و هم به تفاوت‌های فرهنگی و هیچ کدام فدای دیگری نمی‌شوند؛ زیرا هم تنوع و تفاوت فرهنگی باعث نشاط و زیبایی یک جامعه می‌شود و حذف تفاوت‌های فرهنگی در جامعه، بازتاب‌های سیاسی و اجتماعی خواهد داشت و هم عناصر وحدت بخش فرهنگی باید در جامعه باشد که همه افراد جامعه در یک مسیر و دارای انسجام و همبستگی ا جتماعی باشند. در ادامه ادله تنوع فرهنگی در اسلام را ذکر می‌کنیم، تا دیدگاه اسلام در‌باره تکثر و تنوع فرهنگی روشن شود. پی نوشت ها: [30]. cultural pluralisim [31]. cultural uniformity [32]. مسعود چلپی، جامعه شناسی نظم، ص137، تهران، نشر نی، 1371. [33]. مجید وحید، کنوانسیون جهانی تنوع فرهنگی، بررسی زمینه‌های فکری ـ تاریخی…، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ش63، ص262، 1383. [34]. حسن امینیان، سازمان اسلامی، آموزشی، علمی و فرهنگی آیسسکو و بیانیه اسلامی تنوع فرهنگی، مجله چشم‌انداز ارتباطات، ش25، ص41، 1385. [35]. پارادایم دوجهانی‌شدن‌ها (جهان واقعی و جهان مجازی) به تبیین دو جهان موازی و مرتبط و در هم‌آمیخته می‌پردازد.دکترعاملی در این‌باره معتقداست:«جهان اول، با خصیصه جغرافیا داشتن، برخورداری از نظام سیاسی مبتنی بردولت ـ ملت، طبیعی ـ صنعتی ومحسوس بودن واحساس قدمت داشتن، ازجهان دوم قابل تمایزاست.جهان دوم نیز با خصیصه‌هایی مثل بی‌مکانی، فرا زمانی وصنعتی‌بودن محض، عدم محدودیت به قوانین مدنی متکی بردولت ـ ملت ها…روی فضا بودن و برخورداری از فضاهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی جدید، از جهان اول به صورت نسبی جدا می‌شود». (سعید رضا عاملی، دوجهانی شدن‌ها وآینده هویت‌های هم‌زمان، مجموعه مقالات هویت ملی و جهانی شدن، ص41، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، 1384) [36]. سعیدرضا عاملی، جهانی شدنها: مفاهیم و نظریه‌ها، ص52، تهران، ارغنون، شماره24. [37]. جامعه شناسی نظم، ص143. [38]. جهانی شدنها: مفاهیم و نظریه‌ها، ص32. [39]. جهانی شدن، فرهنگ، هویت، ص101. [40]. همان، ص128. [41]. همان، ص108. [42]. جهانی شدن، ص204. [43]. پیشین، ص109. [44]. Mono- Culture. [45]. جهانی شدنها: مفاهیم و نظریه‌ها، ص33. [46]. Global composite culture   [47]. همان. [48]. central culture. [49].seimi – periphery. [50]. Periphery cultures. [51]. پیشین، ص34. [52]. همان. [53]. رضا داوری و دیگران، میزگرد فرهنگ و روابط بین‌الملل، مجله نامه فرهنگ، ش14و15، ص17، 1373. [54]. حسین کچوئیان، جهانی شدن و فرهنگ، مغلطه‌ای حل ناشدنی، مجله نامه انسان شناسی، ش29، ص148، 1382. [55]. همان، ص150. [56]. جهانی شدن، فرهنگ، هویت، ص131. [57]. همان، ص142. [58]. فرهنگ شناسی، ص403. [59]. همان، ص539. [60]. جامعه شناسی نظم، ص144. [61]. داریوش شایگان، افسون زدگی جدید هویت چهل تکه و تفکر سیار، مترجم: فاطمه ولیانی، ص91، تهران، نشر پژوهش فروزان‌فر، 1380. [62]. وحید سینایی و دیگران، کثرت گرایی فرهنگی در عصر جهانی شدن و تحول فرهنگ سیاسی نخبگان در ایران، مجله نامه علوم اجتماعی، ش25، ص112، 1384. [63]. محمدرضا تاجیک، جهانی شدن و دین، عرفی سازی یا قوی سازی در: محمدجواد صاحبی جهانی شدن و دین، فرصتها و چالشها، قم، نشر احیاگران، ص42، 1382. [64]. فرهنگ‌شناسی، ص540. [65]. فرهنگ رجایی، پدیده جهانی شدن؛ وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، نشر آگاه، 1380. [66]. کثرت گرایی فرهنگی در عصر جهانی شدن و تحول فرهنگ سیاسی نخبگان در ایران، نامه علوم اجتماعی، ص110. [67]. ب. پارکه و دیگران، قدرت فرهنگ، ترجمه ضیاء تاج الدین، تهران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 1383. [68]. همان، ص12. [69]. همان، ص14. [70]. محمود صوفی آبادی، اسلام، جهانی شدن و پیامدهای فرهنگی آن، مجله اندیشه صادق، ش16 تا 19، ص109، 1383. منبع: ماهنامه انتظار موعود - شماره 26 ادامه دارد ...

92/12/21 - 01:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن