تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خود را ملزم به سکوت طولانی کن، چرا که این کار موجب طرد شیطان بوده و در کار دین،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813170475




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگوی فریدون جیرانی با خسرو شکیبایی


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: ایسکانیوز : فریدون جیرانی کارگردان مطرح سینمای ایران در برنامه "دوقدم مانده به صبح" گفتگویی را با خسرو شکیبایی بازیگر سینمای ایران انجام داد که متن این گفتگو را با هم می خوانیم . جیرانی: صدای خش دار و جذابی که در فیلم "طالع نحس" به جای "دیوید وارنر" حرف میزد مرا کنجکاو کرد تا بدانم صدا متعلق به کیست؟ خسرو از کی وارد کار دوبله شدی ؟ *خسرو شکیبایی : از بچگی این کار را دوست داشتم اولین بار در سن 9 سالگی پدرم مرا به تئاتر برد.حتی هنرپیشه هایش را هم نمی شناختم . درهمان هفته نیز یک تئاتر از مرحوم تفکری دیدم که مرا جذب کرد. - جیرانی :آیا برنامه تئاتر که آن زمان چهارشنبه ها ساعت 30/8 از تلویزیون پخش می شد را تماشا می کردید؟ * شکیبایی : یادم است اولین باری را که بچه های تئاتر فاخرانه گفتند اجرای زنده تئاتر داشته اند این آرزو در من ایجاد شد که تئاتر زنده اجرا کنم. و این اتفاق یکی دو بار درحد تمرین افتاد. - جیرانی:اولین نقشت چه و حست در روی صحنه چگونه بود؟ * شکیبایی: یک شب با فردی آشنا شدم که تئاتر کار می کرد و زمانی که فهمید من عاشق تئاتر هستم مرا به سالن تئاتر برد و در آنجا با خودم گفتم اگر 6 الی 7 ماه آموزش ببینم شاید یک نقشی را بازی کنم . در همان زمان یک کارگردان آمد و به من گفت به تئاتر علاقه داری و می خواهی تئاتر کار کنی؟ من هم در پاسخ گفتم بلی و آن مرد رفت و مرا نیز با خود برد. اولین نقش شکیبایی در تئاتر "امیلی " بود -جیرانی: آن کارگردان چه موضوعی را با تو در میان گذاشت ؟ * شکیبایی: کارگردان تئاتر یک نوشته سه خطی را به من داد و گفت این نوشته را تمرین کن . بعد از پایان جلسه من در مسیر بر گشت و توی راه پله متن را در همان پله ها حفظ کردم و دوباره برگشتم پیش کارگردان تا متن را همان لحظه اجرا کنم . کارگردان هم پس از چند دقیفه اما واگر و اینکه تئاتر بچه بازی نیست و شما باید متن را امشب حفظ کنید قبول کرد همان شب اجرا کننم و همین هم شد . - جیرانی : بعد چه نقشی را به شما داد؟ *شکیبایی: همان شب، کارگردان یک نمایشنامه به من داد و گفت: این را برای اجرا آماده کنم . من نیز در مسیر برگشت به خانه زیر نور چراغ برق می ایستادم و متن را می خواندم به طوری که بیشترش را حفظ شده و متوجه شدم که نقش اول نمایشنامه را به من داده اند و دو ماه بعد نمایشنامه روی صحنه رفت. من از هر کسی که حرف می زد مطلبی می آموختم - جیرانی : کارگردان اولین نمایش چیزی به تو آموخت؟ * شکیبایی: من از هر کسی که حرف می زد و یا بامن قدم برمی داشت مطلبی می آموختم حال آنکه آن سخاوتمندانه یاد می داد و یا اصلا نمی دانست که من در پی کسب آن هستم. بعد از سرباز ی به دوبله رو آوردم - جیرانی: چه زمانی به دوبله راه پیدا کردی و چرا احساس کردی که دوبله تو را به تئاتر نزدیک می کند؟ * شکیبایی: من در سربازی تئاتر اجرا می کردم و وقتی بازگشتم تصمیم گرفتم به طور حرفه ای و به عنوان یک شغل به تئاتر نگاه کنم و بعد دلم می خواست که در فیلم ها به جای آدم ها حرف بزنم به همین دلیل با کسانی که فیلم ها را دوبله می کردند آشنا شدم. نقش حمال مشدی عباد را دوبله کردم - جیرانی: چرا دوبله را دوست داشتی؟ * شکیبایی: بسیاری از قدیمی ها از یاد رفته اند و باید قدر آنهایی راکه هستند دانست افرادی مانند جلیلوند اسماعیلی، طهماسب، کسانی که به طور مستقیم و غیرمستقیم به من دوبله را آموختند. - جیرانی: چه فیلمی را دوبله کردی؟ * شکیبایی: من در نمایشنامه مشدی عباد در نقش حمال صحبت کردم. اعتصاب دوبلورها - جیرانی: شما دردوره اعتصاب دوبلورها آمده بودید ؟ * شکیبایی: من به این سیاست کاری ندارم چون درآن زمان از این وضعیت هیچ اطلاعی نداشتم.بعضی ها می آمدند و می رفتنند تا اینکه یک تیم 12 نفره دوبلور را، تشکیل دادیم. -جیرانی: چرا آن موقع دوبلورهای معروف احساس می کردند که چهره های جدید نباید وارد این حرفه شوند؟ * شکیبایی: قضیه این بود که دوبله سینمایی ایران به یک کیفیتی که شاید در دنیا بشود گفت حرف اول را می زد رسیده بود و جز برترین ها قرار داشت و دوبلورهای معروف می ترسیدند کیفیت به این شکل خراب شود. بعد از انقلاب دوست داشتم با صدای خودم کار کنم - جیرانی: بعد از انقلاب فیلم هایت را با اصرار با صدای خودت کار کردی ، چرا ؟ شکیبایی: بله ، بعد از انقلاب احساس می کردم که یک چیزی درمن کم است و دوست داشتم با صدای خود کارکنم زیرا احساس می کردم که 50 درصد خودم هستم و 50 درصد صدا که بعدها صداگزاری می شود. - جیرانی: بازیگر چقدر به غریزه و احساس خود متکی است؟ * شکیبایی: شاید جواب مرا بسیاری از دوستان گفته باشند زیرا بازیگر با اتکا به نقش ورفتن در قالب آن مثلا یک پزشک خود را جای آن می گذارد و علاقه مندی بیش ازحد که این لحظه مال تو است و باید اجرا کنی شکل می گیرد . حمید هامون نقش ماندگار خسروشکیبایی جیرانی: در سینمای ما نقش هایی بود که در برخی از بازیگران سینمای ایران ماند مثل مثلا علی نصیریان در "آقای هالو"ی مهرجویی . حالا خسرو جان تو "حمید هامون" را خیلی باورکردی درست است ؟ شکیبایی:ببین من بازیگران دیگر را مثال می زنم مثلا پرویز (پرستویی) یا رضا (کیانیان) این ها با نقش های شان چه می کنند . خوب قاعده این است که مدتی با نقش هستند و بعد از آن جدا می شوند . حالا من هم همینطور هستم . علیرغم این که زندگی روزمره ام را دارم به نقش هایم هم فکر می کنم. به عبارتی نقش ها همواره مهمان ذهن بازیگران هستند و به طور متوالی می آیند و با تغییر نقش نیز می روند و گاهی از نقش ها به خاطر ایجاد احساس درذهن بازیگر می مانند ،مانند حمید هامون در فیلم هامون داریوش مهرجویی که زمانی در ذهن من بود و مهمانی بود که به عقیده برخی ماند ./120




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن