واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چگونگی به قدرت گرفتن امویان در جهان اسلام
حکومت بنی امیه دومین دوره از حکومت های اسلامی، بعد از وفات پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - است که توسط بنی امیه اداره می شد. بنی امیه در زمان خلیفه دوم به قدرت رسیدند و معاویه موسس خلافت امویان بود.
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، حکومت بنی امیه دومین دوره از حکومت های اسلامی، بعد از وفات پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - است که توسط بنی امیه اداره می شد. جد اعلای این خاندان «امیة بن عبد شمس» بود و به همین خاطر به آنها «بنو عبدشمس» هم می گویند. بنی امیه از خاندان های بزرگ و اصیل قریش بود و در زمان جاهلیت مسئولیت پرچم داری و قیاده (سرداری) را، امویان بر عهده داشتند. امویان به رهبری معاویة بن ابی سفیان توانستند حکومت اموی را در سال 41 پایه گذاری کنند، حکومتی که تا سال 132 هجری ادامه داشت و سرانجام اتحاد ایران و بنی هاشم، حکومت امویان را منقرض کرد. اما اندلس کماکان در دست بنی امیه باقی ماند و هیچ وقت عباسیان موفق به فتح آنجا نشدند. امویان در طول دوران امپراتوری خود توانستند گسترده ترین امپراتوری تاریخ اسلام را تشکیل دهند. بنابر روایتِ مشهور، نسب بنی امیه و بنی هاشم در عبد مناف بن قصیّ مشترک است. نسب بنی هاشم، هاشم بن عبدمناف بن قصیّ است و نسب بنی امیه، امیة بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصیّ . ماجرای حسادت و دشمنی «امیه» با عمویش، هاشم در تاریخ معروف است. شاید بتوان گفت رقابت و درگیری بنی امیه و بنی هاشم از همان زمان شروع شد و بعد از اسلام هم ادامه پیدا کرد. گویا برخی از مورخین شیعه بر این نکته تاکید دارند که «امیّه» پسر خواندۀ عبد شمس بود و پسر واقعی او نبود فلذا نسب امویان به عبد مناف بن قصیّ نمی رسد. بعد از ظهور اسلام توسط پیامبر گرامی اسلام. بنی امیه یکی از بزرگترین دشمنان پیامبر- صلّی الله علیه و آله - و اسلام محسوب می شد. و شاید بتوان گفت که بنی امیه انگیزۀ مضاعفی، برای دشمنی داشت و آن رقابت با بنی هاشم بود. تقابل بنی امیه با مسلمین از زمان رهبری ابوسفیان بن حرب (نوۀ امیه) بر قریش، نمود بیشتری پیدا کرد. در سال هشتم هجری مسلمین مکه را فتح کردند. و پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله - با اینکه می توانست از دشمنان دیرینه خود انتقام بگیرد اما همه را بخشید و ابوسفیان، همسرش هندجگرخوار، دیگر افراد بنی امیه و قریش مسلمان شدند. و از همان زمان برای سهیم شدن در قدرتِ رو به رشد مسلمین، تلاش کردند. بعد از وفات پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - و در جریان سقیفه، بنی امیه موقعیت مناسبی برای تصاحب قدرت نداشتند چون بزرگان بنی امیه از سرسخت ترین دشمنان اسلام بودند و از وجاهت لازم برای کسب کرسی خلافت برخوردار نبودند و شاید بتوان گفت در جریان سقیفه، تمرکز بر این بود که خلافت در قریش باقی بماند. اما در خلال خلافت ابوبکر و عمر، بنی امیه در متن حکومت اسلامی نفوذ کردند و برای خود پایه های قدرت را بنا کردند. در زمان خلفای راشدین یزیدبن ابی سفیان (برادر معاویه) ، فرمانده فتوحات در شام بود و حکومت شام را به عهده گرفت. در زمان خلافت عمر، یزید بن ابی سفیان بر اثر طاعون مرد و خلیفۀ دوم، معاویه را به عنوان حاکم کل شامات منصوب کرد. و از همان زمان بنی امیه توانستند پایگاه مستحکمی را در شام برای خود پایه ریزی کنند. اولین خلیفۀ اموی در اسلام، عثمان بن عفان بن ابی العاص بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف است. عثمان از سابقین در اسلام و داماد پیامبراکرم- صلّی الله علیه و آله - بود. اگر مجموعة خلافت عثمان را از سال 24 تا 35هجری مورد بررسی قرار دهیم. و بگوییم: عثمان در طول خلافت برای پیشرفت بنی امیه تلاش کرد نه برای اسلام، نا حق نگفته ایم . عثمان به محض اینکه به خلافت رسید بنی امیه را به قدرت رساند و تمام بدنة حکومت اسلامی را عوض کرد. علی الخصوص پسر عموی خود، مروان بن حکم بن ابی العاص را به عنوان مشاور ارشد خود برگزید. مروان بن حکم کسی بود که پیامبر در دوران حیاتش او را به همراه پدرش حَکَم بن ابی العاص از مدینه اخراج کرد و بر آنها لعنت فرستاد و حتی ابوبکر و عمر هم او را به مدینه راه ندادند. عثمان، ولید بن عقبه را به عنوان حاکم کوفه برگزید این ولید، کسی بود که به علت مستی زیاد نماز صبح را 4 رکعت خواند. همچنین او جایگاه معاویه را در شام تقویت کرد و سرزمین های بیشتری را تحت سلطۀ او قرار داد. بعد از قتل عثمان توسط شورشیان در سال 35 هجری، علی - علیه السّلام - به خلافت نشست. و علی - علیه السّلام - خیلی زود تقابل جناح های مختلف را در برابر خود دید. علی الخصوص معاویه که خلافت علی - علیه السّلام - را بر نتابید و جریان قتل عثمان را بهانه کرد در حالی که خودش یکی از عوامل قتل عثمان بود. شرایط به گونه ای پیش رفت که علی - علیه السّلام - در مدتی کمتر از 5 سال مجبور شد سه جنگ داخلی را فرماندهی کند. علی - علیه السّلام - در سال 40 هجری به شهادت رسید. و این بهترین موقعیت برای معاویه بود، معاویه به سمت کوفه لشگر کشی کرد در حالی که بسیاری از یاران امام حسن - علیه السّلام - را متقاعد کرد که با او به عنوان خلیفه بیعت کنند و حسن بن علی - علیه السّلام - را کنار بگذارند. معاویه پس از اعلام خلافت مرکز حکومت اسلامی را به دمشق انتقال داد. سوریۀ امروزی باقیماندۀ امپراتوری امویان است که تا سال 132 هجری قمری ادامه داشت. امویان در این مدت توانستند سرزمین های زیادی را فتح کنند و بزرگترین امپراتوری اسلامی را از لحاظ گسترۀ جغرافیایی تشکیل دادند. آنها از مغرب تا شمال فرانسۀ امروزی پیش رفتند. و از سمت شرق تا نزدیک چین پیش روی کردند. بعد از فروپاشی حکومت اموی و بر روی کار آمدن عباسیان حکومت اموی از بین نرفت بلکه در اندلس (اسپانیا و پرتغال امروزی) تولد تازه ای یافت. و در طول 800 سال قدرت خود را در اندلس به شکل های متفاوتی حفظ کردند. و تا قرن 17 میلادی در اندلس نفوذ داشتند. در آخرین دوره های حکومت امویان در سال 1031 میلادی در نیمۀ جنوبی لیبریا حکومت می کردند و به مهاجمین شمالی که مسیحیان کاتولیک بودند خراج می دادند. مسیحیان به تدریج پیشروی خود را در اندلس ادامه میدادند و سرانجام در سال 1492 میلادی در جنگ بین محمددوم (آخرین حاکم مسلمان در اندلس) و فردینانددوم. حاکم اموی شکست خورد و این پایان کار امویان در اندلس بود. انتهای پیام/
92/12/10 - 16:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]