واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نسبت سلامت و معنويت در اديان ابراهيمي/اقبال مجدد به طب سنتي و اخلاق فضيلت گرا
خبرگزاري مهر-گروه دين و انديشه: اقبال مجدد به اخلاق فضيلت گرا در عرصه اخلاق و توجه ويژه به طب سنتي و مكمل در طب يكي ديگر از نشانه هاي آغاز دوره جديد است كه علاوه بر عوامل جسمي در تعريف سلامتي و بيماري، به جنبه هاي رواني و اجتماعي آن توجه بيشتري مي شود.
ارتباط معنويت و سلامت ارتباطي تاريخي است به گونه اي كه همواره منشأ اعطاي سلامتي به انسان بوويژه انسان بيمار در وراي عالم مادي جستجو شده است. اين واقعيت در بستر تاريخي اديان بزرگ به خصوص اديان ابراهيمي به صورتي كاملاً واضح مضبوط و مثبوت شده است. به گونه اي كه يهوديان و مسيحيان و به نحوي بسيار كامل تر مسلمانان به اينكه شفادهنده اصلي خداوند بزرگ است اعتقاد داشته اند و طبيب را دوا دهنده و خداوند را شفا دهنده مي دانسته اند.
اين درهم تنيدگي تاريخي معنويت و سلامت در آثار بسياري از مفاخر پزشكي ايران به ويژه مفاخر مسلمانان كاملاً مشهود است. پديد آمدن آثاري چون «الطب الروحاني» به طور واضح به بعد فرامادي طبابت اشاره مي كند و به نحوي درمان امراض روح را نيز نوعي طبابت مي داند. اطلاق واژه حكيم، به اطبا در برخي از دوره هاي تاريخي نشانه ديگري است كه علم طب و صاحبان آن را به حكمت يا همان عقل عملي كه در اصل مبتني بر كمال اخلاقي و تعادل ابعاد مختلف وجودي است پيوند مي زند و گاه از طبابت كردن به «حكمت كردن» ياد مي شود.
توسعه علوم تجربي كه خاطره علم ستيزي كليساي دوران قرون وسطي را كماكان در ذائقه خود داشت اروپاي دوره رنسانس و بعد از جنگ هاي صليبي در كنار به دست آوردن منابع غني علمي از علماي مسلمان در بستري از دين هراسي شكل گرفت كه مهمترين دليل اين مسئله همان برخورد خشن كليسا با دانشمندان مستقل آن دوره بود. با اين پيشينه تاريخي به تدريج زمينه هاي مختلف علمي رشد خود را مستقل از آموزه هاي ديني كه در آن زمان آموزه هاي مسيحيت در اروپا بود آغاز كردندبه نحوي كه آرام ارام علوم تجربي مانند طب، علوم رياضي، فيزيك، اقتصاد، و نهايتاً علوم انساني مثل فلسفه، از بدنه كليسا جدا شدند و در بستري كه كاملاً مبتني بر قوه عاقله انسان بود به رشد پرداختند. اين دوره را شايد بتوان دوره جدايي علوم از معنويت دانست كه اغلب به عنوان «دوره علوم مدرن» شناخته مي شود مدرنيته اي كه انسان ها را شخصي كرد به نحوي كه آرام آرام افراد به عنوان سلول هاي اجتماع مطرح شدند چه اينكه قبل از آن خانواده و حتي قوم و قبيله سلول هاي تشكيل دهنده جامعه بودند واقعيتي كه آن را شخصي گرايي مي نامند.
از ديگر خصوصيات اين دوره مي توان به منطق گرايي اشاره كرد كه به نوعي به رويكرد انسان مدرن براي كشف روابط منطقي موجود در بين اجزاي جهان پيرامون اشاره دارد مانند كشف قوانين فيزيك كه حاصل آن ايجاد تئوري هايي است كه تلاش مي كنند وقايع جهان را با يافته هاي علمي تجربي توضيح دهند. حتي اين تفكربه حوزه هاي بسيار شهودي مثل اخلاق هم وارد مي شود به شكلي كه تئوري هاي مدرن اخلاقي از جمله اخلاق عدالت محور(وظيفه گرا) كانتي كه حاصل يك نظريه فلسفي-رياضي است در عالم اخلاق ظهور مي كند.
درحوزه پزشكي نيز تاريخ علم معاصر شاهد اين تغييرات بوده است به نحوي كه به سرعت پارادايم مبتني بر اخلاط توازن كه تفكر سابقه اي بيش از 2500 ساله دارد در قرون 19 و 20 ميلادي دستخوش تغييرات عمده اي شد. ذهن تجربه زده انسان مدرن تصور كرد كه گمشده خود را يافته است با كشف ميكروب ها به عنوان عامل بيماري زا و از اين رو بيش از يك قرن براي هر بيماري ابتدائاً و قبل از هر چيز ديگر به دنبال موجودي يا ماده اي مي گشت كه عامل اين بيماري باشد. پس از يافتن آن به دنبال دارويي كه اين عامل را ازبين ببرد و يا انسان مدرن را نسبت به آن مصون دارد.
اين تفكر اگر چه در قرن 20 به يك انقلاب عظيم در عرصه علوم پزشكي منجر شد و هر روز خدمتي جديد را به بشريت عرضه كرد از آن جمله كشف آنتي بيوتيكها، توسعه انواع اعمال جراحي، توسعه بهداشت عمومي، كشف واكسن بسياري از بيماري ها... اما ادامه اين روند با مشكلات و بن بست هايي مواجه گرديد و اين همزمان بود با ساير بن بست هاي موجود در دنياي مدرن كه منجر به ايجاد نحله هاي فلسفي پسامدرن گرديد كه شامل ساختار شكني هاي متعهدانه را در عرصه هاي مختلف علمي و نظري باعث مي شد.
از جمله مي توان به اقبال مجدد به اخلاق فضيلت گرا در عرصه اخلاق و توجه ويژه به طب سنتي و مكمل در عرصه طبابت اشاره كرد. يكي ديگر از نشانه هاي آغاز اين دوره گذار پزشكي مدرن به پزشكي پسامدرن بود كه در اواسط قرن بيستم علاوه بر عوامل جسمي در تعريف سلامتي و بيماري به جنبه هاي رواني و اجتماعي آن توجه بيشتري مي شد به نحوي كه در دهه هفتم و هشتم قرن بيستم بررسي هاي اپيدميولوژيك و بوم شناختي كه به نوعي مبتني بر فرضيه تأثير عوامل اجتماعي بر علوم پزشكي بود از ارزش خاصي برخوردار شد كه تا دهه 1990 ادامه داشت و امروزه نيز از جايگاه مهمي درپژوهش هاي علم پزشكي برخوردار است.
كد خبر: 2198185
تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۹/۲۹ - ۱۱:۲۸
جمعه 29 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]