تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):زيارت امام حسين عليه السلام را رها نكن و دوستان خود را هم به آن سفارش كن، كه در ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825924729




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

استاد ايراني اقتصاد در آمريكا در گفت‌و‌گو با فارس تشريح كردبحران ساختگي كسري بودجه؛ باجي كه اوباما به بازيگران وال استريت مي‌دهد


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: استاد ايراني اقتصاد در آمريكا در گفت‌و‌گو با فارس تشريح كردبحران ساختگي كسري بودجه؛ باجي كه اوباما به بازيگران وال استريت مي‌دهد
استاد ايراني اقتصاد در دانشگاه دريك ايالت آيووا آمريكا، با تحليلي جامع علل كسري بودجه و تعطيلي دولت آمريكا را تشريح كرده و معتقد است كه توطئه كسري بودجه و رياضت اقتصادي باج سخاوتمندانه‌اي است كه اوباما به بازيگران سرمايه‌دار وال استريت مي‌دهد.


به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، اسماعيل حسين زاده استاد دانشگاه دريك در ايالت آيووا آمريكا است. آثار منتشر شده وي عبارت از دو كتاب و ده‌ها مقاله مختلف در زمينه هاي گوناگون اقتصاد سياسي است. يكي از دو كتاب وي كه تحت عنوان «اقتصاد سياسي نظامي گري آمريكا» به فارسي ترجمه شده، اخيرا توسط نشر ني در تهران به چاپ رسيده است. حسين زاده از كردهاي شمال خراسان، متولد روستاي بوانلو، از روستاهاي شهرستان شيروان است. وي كه پس از ليسانس براي ادامه تحصيل در سال 1354 به آمريكا رفته بود، مدرك دكتراي خود در رشته اقتصاد سياسي ز دانشگاه نيواسكول (New School) واقع در شهرنيو يورك آمريكا كسب كرد.

وي با تحليل علل كسري بودجه و تعطيلي دولت آمريكا معتقد است كه توطئه كسري بودجه، يارانه سخاوتمندانه و باجي است كه اوباما به حاميان انتخاباتي خود يعني بازيكنان اصلي وال استريت مي دهد. او كسري بودجه آمريكا را يك توطئه و بازي از سوي احزاب دموكرات و جمهوري خواه مي داند كه بهانه اي براي اعمال برنامه هاي رياضتي، كاهش ماليات ثروتمندان و افزايش بودجه براي برنامه‌هاي نظامي، جنگي و امنيتي است.

او معتقد است بحث حمله به برنامه هاي رفاهي و اعمال برنامه هاي رياضتي در آمريكا از زماني آغاز شده كه فشار از پايين يا در واقع از سوي مردم اين كشور تحليل رفته است. حسين زاده بر اين باور است؛ مادام كه اكثريت قريب به اتفاق مردم آمريكا، كه اخيرا معروف به توده 99 درصدي شده اند، حملات رياضتي نيوليبرال را تحمل كرده و جنبش و جهشي (شبيه جنبش هاي دهه هاي 1930 يا 1960)از خود نشان ندهند، اين حملات ادامه خواهد داشت.

ديگر نظرات و تحليلهاي اين اقتصاددان را در گفت وگو با خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس در ادامه مي خوانيد.

• رابطه دكترين شوك با وضعيت كنوني اقتصاد آمريكا

فارس: آنچه در قالب دكترين شوك در سال 2007 مطرح شد، آيا با وضعيت كنوني آمريكا در ارتباط است؟

حسين زاده: زماني كه نائومي كلاين (Naomi Klein)كتاب نوآورانه خود «دكترين شوك» را در سال 2007 منتشر كرد، بسياري از اقتصاددانان و صاحبنظران رسانه‌اي، پژوهش او را يا ناديده گرفتند يا مورد تمسخر قرار دادند، چرا كه در اين كتاب، سوء استفاده سياست‌گذاران نئوليبراليسم از بحران شديد اقتصادي براي خصوصي‌سازي اموال عمومي و اجراي برنامه‌هاي رياضتي به طور قانع كننده‌اي شرح داده شده است. از آن زمان، تغييرات قابل ملاحظه سياست‌هاي اقتصادي در جهت خصوصي سازي و برنامه هاي رياضتي ديدگاه‌هاي كلاين را تأييد كرده‌اند.

اليگارشي مالي و نمايندگان آنها در دولت‌هاي‌ كشورهاي عمده سرمايه داري با استفاده از سقوط اقتصادي 2008، ركود طولاني مدت پس از آن و كابوس تكراري نكول قرضه عمومي، كودتاي اقتصادي بي‌سابقه‌اي را عليه مردم آغاز كرده‌اند كه از جمله عواقب آن مي‌توان خصوصي‌سازي بيش از حد بخش عمومي، اعمال برنامه‌ريزي شده اقتصاد رياضتي نئوليبرال و تجديد توزيع منابع مالي به نفع طبقات ثروتمند را نام برد. با وجود اهميت تاريخي و بنيادين اين تغييرات، بحث آنها كاملا از حيطه گفت وگوهاي صاحب نظران و سياست گذاران اقتصاد رايج (mainstream) بيرون مانده است.

• تشخيص نادرست سياستمداران و اقتصاددانان ليبرال/كينزي از طاعون اقتصاد رياضتي

البته، باعث تعجب نيست كه سياستمداران و اقتصاددانان نئوليبرال اين حمله‌هاي بي‌رحمانه به برنامه هاي تأمين اجتماعي و ديگر بودجه هاي غير نظامي را تشويق مي‌كنند. آنچه باعث تاسف است تشخيص نادرست سياستمداران و اقتصاددانان ليبرال/كينزي از طاعون اقتصاد رياضتي است. صاحبنظران به اصطلاح ليبرال و طرفداران حزب دموكرات ادعا مي كنند گناه حمله به برنامه‌هاي رفاه اجتماعي همه اش به گردن جمهوري‌خواهان «جناح راست» يا سردمداران تي پارتي(Tea Party) است و اينكه دولت اوباما و حزب دموكرات هيچ نقش يا مسئوليتي در اعمال مداوم اقتصاد رياضتي و خصوصي‌سازي اموال عمومي ندارند.

سياستمداران و اقتصاددانان مكتب كينزي و ديگر مكاتب ليبرال همواره ايدئولوژي اقتصاد طرف عرضه يا نئوليبرال(منتسب به رونالد ريگان)را مسئول يا مقصر در تضعيف اقتصاد نيوديل(مبتني بر دولت رفاه) مي‌دانند. اين صاحبنظران حتي سقوط اقتصادي سال 2008، ركود طولاني مدت پس از آن و آشفتگي‌هاي بدهي/بودجه اي را به سياست‌گذاري‌هاي «بد سرمايه داري نئوليبرال» نسبت مي‌دهند و نه به سياست‌هاي طبقاتي كل نظام سرمايه‌گذاري.

• اعمال سياستهاي رياضتي نئوليبرال در دولتهاي مختلف آمريكا

در صورتي كه شواهد نشان مي‌دهد كه اولاً، انتقال از اقتصاد كينزي به اقتصاد نئوليبرالي از ريشه‌ و يا ديناميك‌هاي عميق‌تري از ايدئولوژي محض ناشي مي‌شود. ثانياً، سياست‌هاي رياضتي نئوليبرال سياستهاي طبقاتي هستند و لذا اطلاق صفت خوب يا بد در مورد اين سياستها بي معني است، سوم اينكه اين انتقال خيلي پيشتر از انتخاب ريگان به رياست جمهوري آغاز شده بود و بالاخره اينكه دولت‌هاي دموكرات بيل كلينتون و باراك اوباما نيز سياست‌هاي رياضتي نئوليبرال را به همان شدت همتايان جمهوري‌خواه خود اعمال كرده و مي‌كنند.

• اوباما بهتر و بيشتر از هر رئيس جمهوري در آمريكا به منافع اليگارشي قدرتمند مالي خدمت كرده است

• از فريب مردم تا وارد كردن ضررهاي اقتصادي و حقوق شهروندي توسط اوباما

فارس: ارزيابي شما از عملكرد اوباما در اين ميان چيست؟

حسين زاده: در واقع مي‌توان گفت كه با توجه به موقعيت ويژه و شخصيت غلط انداز اوباما در ساختار اجتماعي - سياسي آمريكا، وي بهتر و بيشتر از هر رئيس جمهور ديگري، از جمله رونالد ريگان، به منافع اليگارشي قدرتمند مالي خدمت كرده است. او با مهارت بيشتري از رئيس جمهورهاي پيشين مردم را فريب داده و لذا هم از نظر اقتصادي و هم از نظر حقوق شهروندي و آزاديهاي دموكراتيك به آن‌ها ضرر رسانده است.

• از اشك تمساح اوباما تا نقش آفريني به عنوان مهره اصلي در بازي بحران ساختگي بودجه و بدهي دولتي

• بازي بحران ساختگي؛ بازي فريبنده اي كه در گسترش اقتصاد رياضتي به عنوان طرح شوك درماني طراحي شده است

رونالد ريگان علمداري و حمايت خود از مكتب اقتصاد نئوليبرال طرف عرضه را پنهان نكرد. بدين ترتيب، رقباي برنامه هاي اقتصادي او از موضع‌گيري او اطلاع داشتند و بر اساس آن مي توانستند استراتژي‌هاي خود را شكل دهند. در مقابل، اوباما در ظاهر خود را به عنوان مخالف سياست‌هاي رياضتي نئوليبرال به تصوير مي‌كشد (و مدام از نابرابري روبه‌رشد اقتصادي گله كرده و حتي گاهي اشك تمساحي نيز براي گرفتاري بيكاران و نيازمندان مي‌ريزد، در حالي كه در عمل يكي از مهره هاي اصلي در بازي بحران ساختگي بوجه و بدهي دولتي است؛ بازي فريبنده اي كه در گسترش اقتصاد رياضتي به عنوان طرح شوك درماني طراحي شده است.

• كاهش بودجه برنامه هاي رفاهي در بودجه 2014 آمريكا

• اوباما اولين كسي بود كه برنامه هاي اجتماعي بنيادين را در معرض كاهش بودجه رياضتي قرار داد

هيچ رئيس جمهور و يا سياست‌گذار عمده اي پيش از اوباما جرأت دست زدن به صندوق‌هاي تامين اجتماعي (Social Security)و بيمه بهداشت سالمندان يا مديكر(Medicare)را نداشته است. او اولين كسي بود كه اين برنامه‌هاي اجتماعي بنيادين را در معرض كاهش بودجه رياضتي قرار داد. براي مثال، او اين كاهش بودجه برنامه هاي رفاهي را در بودجه پيشنهادي سال مالي 2014 كه در آوريل 2013 تسليم مجلس كرد به نحو روشني بيان كرده است.

• تبديل بحران تصنعي بودجه و قرضه ملي به مذاكراتي براي كاهش در حقوق استحقاقي توسط اوباما

از آن زمان اوباما «احتمال» تضعيف برنامه تأمين اجتماعي و مديكر را به واقعيت تبديل كرده است. او اين كار را با تبديل بحران تصنعي بودجه و قرضه ملي به مذاكراتي براي كاهش در حقوق استحقاقي به انجام رسانيد. بحراني كه منجر به تعطيلي دولت در نيمه اول ماه اكتبرشد. او در مصاحبه‌اي در روز دوم تعطيلي دولت (3 اكتبر) حذف برنامه‌هاي دولتي «غير ضروري» و گفت‌وگو براي كاهش در «مخارج استحقاقي بلندمدت » را ضروري خواند.

• افزايش سقف بدهي در مقابل موافقت با كاهش بودجه هاي غير نظامي

دو روز بعد، يعني در روز 5 اكتبر، اوباما در نشستي خبري حمايت خود را از كاهش بودجه هاي تأمين اجتماعي و مديكر تكرار كرد و به جمهوري‌خواهان كنگره اطمينان خاطر داد كه اگر به افزايش موقت سطح يا سقف بدهي دولت رأي داده و دولت را باز گشايي نمايند، با اجراي اين كاهش‌ها و نيز با كاهش نرخ ماليات شركت‌هاي بزرگ از 35 به 28 درصد موافقت خواهد كرد.

بنابراين، تنها زماني كه آقاي اوباما با پيشنهاد جمهوري‌خواهان مبني بر كاهش حقوق استحقاقي و نرخ ماليات شركت‌هاي بزرگ موافقت كرد، مذاكره‌كنندگان جمهوري‌خواه با افزايش سقف بودجه و بازگشايي دولت موافق كردند. بدين ترتيب، بار ديگر سازشكار و باج دهنده معروف (اوباما) به بهاي پايمال كردن حقوق و منافع توده هاي خوش باوري كه به وي رأي داده بودند تسليم جمهوريخواهان شد.

• استفاده احزاب جمهوري خواه و دموكرات از هيولاي تخيلي-تصنعي «ورشكستگي دولت»

فارس: يعني تحولات كنوني از تعطيلي دولت و بحران اقتصادي و... همه تعمدي است؟

حسين زاده: سيستم يا دستگاه حكومتي دوحزبي در سال‌هاي اخير به منظور آماده‌سازي عموم براي حمله به برنامه هاي تأمين اجتماعي، مديكر و ديگر برنامه‌هاي مربوط به فقر كنترل شده، غولي بسيار به درد بخور ساخته تا مردم از ترس آن به سكوت و فرمانبرداري تن در داده و به برنامه هاي بيرحمانه رياضتي اعتراض نكنند. اين هيولاي تخيلي ولي بسيار مفيد (به حال طبقه حاكم) همان بحران‌ ساختگي بودجه/بدهي، دورنماي «ورشكستگي» و كابوس تعطيلي دولت است.

سياست‌گذاران اقتصادي در كاخ سفيد و كنگره در كمتر از دو سال حداقل سه بار اين هيولا را بيدار يا علم كرده‌اند: وحشت "بدهي بيش از حد" دولت در سال 2011، "پرتگاه مالي" در سال 2012 و جديدترين آن‌ها "بحران سقف بدهي" و تعطيلي دولت در سال 2013؛ كه همه به منظور ترساندن مردم براي پذيرفتن تغييرات رياضتي در برنامه‌هاي اجتماعي حياتي طراحي شده‌اند. جالب اينجاست كه هنگامي كه در سال 2008 قماربازان ورشكسته وال‌استريت براي نجات مالي به تريليون‌ها دلار پول احتياج داشتند و دولت امريكا با كمال دست و دلبازي اين پولهاي كلان را در اختيار آنها قرارداد، غول‌هاي بدهي و بودجه هيچ‌ گونه حضوري نشان ندادند!

• خواب موقت هيولاي بدهي و تعطيلي دولت در آمريكا

نتيجه به اصطلاح «مديريت بحران بدهي» اخير كه منجر به تعطيلي 16 روزه (1 تا 16 اكتبر 2013) دولت شد، مهر تأييدي بر اين ديدگاه است كه بحران در واقع ساختگي بوده است، چرا كه در پي الگوي مذاكرات بودجه/بدهي سال‌هاي 2010، 2011 و 2012سياست‌گذاران دوحزبي صرفا سر پوشي روي اين بحران گذاشته و «راه حل» آن را به اوايل سال ديگر (2014) موكول كردند. به عبارت ديگر، آنها «هيولاي» بدهي و تعطيلي دولت را دفن نكردند، بلكه فقط آن را گوشه‌اي پنهان يا خواب كردند تا در زمان نياز به قصد ترساندن مردم براي پذيرش كاهش‌هاي رياضتي بيشتر آنرا دو مرتبه بيدار كرده و در جهت خدمت به منافع اقتصادي سياسي شان به كار گيرند.

• كاهش بي رحمانه رياضتي نه تنها به مشكلات بودجه/بدهي كمكي نخواهد كرد، بلكه به احتمال زياد آنها را وخيمتر هم خواهد كرد

فارس: چرا توافق بر سر بودجه و بدهي (و لذا باز گشايي دولت) به صورت موقت و مشروط صورت گرفت؟

حسين زاده: مذاكره كنندگان بودجه و بدهي دولت بنا به دو شرط عمده سقف بدهي را بالا برده و دولت را بازگشايي كردند. اول اينكه اين افزايش سطح بدهي كوتاه مدت، يعني فقط تا هفتم فوريه 2014 معتبر است. دوم اينكه از تاريخ اين توافق (16 اكتبر) تا 15 دسامبر 2013 روي كاهش هزينه‌هاي غير نظامي تصميمي اتخاذ شود كه بعد از آن احتياجي به بالا بردن سطح بدهي يا افزايش كسر بودجه نباشد. به عبارت ديگر، مشكل كسر بودجه و بدهي دولت از طريق اعمال برنامه هاي رياضتي حل شود.

به اين منظور، كميته اي در كنگره آمريكا به رياست پت موري (Patty Murray) دموكرات، و پال راين ( Paul Ryan)، جمهوريخواه، تشكيل شده تا ميزان كاهش بودجه تمام برنامه ها و تشكيلات غير نظامي اعم از آموزش و پرورش، بهداشت، محيط زيست، بيمه بيكاري، بيمه تامين اجتماعي، حقوق بازنشستگي، و حتي بودجه كوپن هاي غذايي (Food Stamps) كه حدود 47 ميليون آمريكايي براي حداقل تغذيه به آن وابسته هستند، را مشخص كنند، با اين هدف يا اميد كه اين كاهشهاي رياضتي، به نوبه خود، منجر به كاهش بدهي و كسر بودجه شوند.

نگاهي دقيقتر به عوامل و دلايل كسر بودجه و مشكلات بدهي آمريكا نشان مي دهد كه اين كاهشهاي بي رحمانه رياضتي نه تنها به مشكلات بودجه/بدهي كمكي نخواهد كرد، بلكه به احتمال زياد آنها را وخيمتر هم خواهد كرد.

* تسلسل منفي و بيدار كردن دوباره هيولاي ورشكستگي از خواب

فارس: چگونه برنامه هاي رياضتي مشكلات بودجه/بدهي را بدتر خواهد كرد؟

حسين زاده: به چند دليل عمده سياستهاي رياضتي مشكلات بودجه و بدهي آمريكا را وخيم‌تر خواهد كرد. اول اينكه برنامه هاي مضيق مالي دولت اشتغال و لذا درآمد طبقه كارگر و كارمند، و نيز درآمد طبقات ديگري كه وابسته به مخارج دولت هستند را كاهش داده و لذا درآمد مالياتي دولت را نيز به همان نسبت كاهش خواهد داد. مشكل تمثيلي دور و تسلسل قهقهرايي در اين رابطه كاملا صادق است: كاهش هاي رياضتي بيشتر، اشتغال و درآمدهاي كمتر، ماليات بردرآمد كمتر، كسر بودجه بيشتر. . . .

دوم اينكه طبق توافق 16 اكتبر دو حزب كه منجر به بالا بردن موقتي سطح بدهي و باز گشايي دولت شد، نرخ ماليات شركت‌هاي بزرگ از 35 به 28 درصد كاهش پيدا خواهد كرد، اين كاهش بالطبع طرف درآمد بودجه را بهمان نسبت كاهش خواهد داد. (در اين رابطه اين ياد آوري لازم است كه طبق برآورد صاحبنظران مستقل، نرخ واقعي ماليات اين اين شركتها 10 تا 12 درصد است، نه 35 يا 28 درصد.)

سوم اينكه هزينه هاي نظامي/جنگي/امنيتي كه بيشتر از يك سوم كل بودجه آمريكاست، مشمول برنامه هاي رياضتي نبوده، و لذا به صعود بي امان خود ادامه خواهند داد.

چهارم اينكه مخارج سرسام آور بيمه و خدمات بيماري/بهداشتي، و همچنين هزينه هاي كمر شكن دوا و درمان، كه صندوق بيمه هاي تامين اجتماعي را در معرض خطر تخليه قرار داده اند، لجام گسيخته و بدون هيچگونه كنترلي به سير صعودي ادامه مي دهند.

پنجم اينكه برنامه سوبسيد دولت (از طريق بانك مركزي) به موسسات مالي و ديگر مهره هاي بزرگ وال استريت به ميزان 85 بيليون دلار (با نرخ بهره نزديك به صفر) در ماه ادامه پيدا خواهد كرد. برنامه اي كه تحت عنوان سياست بسيط پولي (Quantitative Easing) و با هدف ظاهري تحريك فعاليت هاي اقتصادي اعمال شده ولي در عمل براي مصارف سفته بازي و بخرو بفروش (مثلا خريد و فروش سهام ) در وال استريت مورد استفاده قرار مي گيرد. اين سياست، شايد عمده ترين دليل رونق بازار سهام، يا بخش مالي، همزمان با ركود بخش واقعي يا توليدي است.

با توجه با اين ملاحظات شكي باقي نمي ماند كه كاهشهاي رياضتي جديد و افزايش يافته (كه در حال حاضر در دست بررسي است، و قرار است تا پانزدهم دسامبر تهيه و تنظيم شود) مشكلات بودجه و بدهي آمريكا را حل نخواهد كرد؛ چرا كه اين مشكلات عمدتا ناشي از عوامل ديگري است كه پيش اين ذكر شد. و اين بدان معني است كه در آينده اي نه چندان دور مشكلات بودجه و بدهي براي چندمين بار عود كرده و جو «بحران» و اضطراب را دو مرتبه احيا خواهند كرد. در آن موقع است كه ايادي وال ستريت در كاخ سفيد و كنگره دوباره هيولاي «ورشكستگي» و بستن دولت را از خواب بيدار كرده تا از آن به عنوان دستاويزي براي كاهشهاي رياضتي بازهم بيشتري استفاده كنند.

*توافق نظري بنيادي بين احزاب آمريكا براي نابودي دست يافته‌هاي اقتصادي طبقه كارگر در طول قرن بيستم.

فارس: به اين ترتيب، دعواهاي احزاب آمريكا ظاهري و نوعي عوام فريبي و مبتني بر اهداف مشترك است؟

حسين زاده: تجربه بحران ساختگي بدهي و تعطيلي دولت اين نكته را روشن كرده كه در پشت دعواهاي ظاهري دوحزبي و اتهامات متقابل، توافق نظري بنيادي بين اين حزب‌ها براي نابودي دست يافته‌هاي اقتصادي طبقه كارگر در طول قرن بيستم وجود دارد. اختلافاتي هم كه وجود داشت عمدتا بر سر لحن، حالت، ميزان، تاكتيك‌ها و ابزار پيشبرد اين سياست بود و نه بر سر هدف آن. در قلب همه اين كشمكش‌هاي (اكثرا ساختگي) دوحزبي اين مسأله قرار داشت (و دارد) كه چگونه به بهترين نحو كاهش‌هاي بي‌رحمانه رياضتي در مخارج اجتماعي بسيار ضروري و حياتي را توجيه و يا پنهان كنند.

• تأمين مالي كمپين‌هاي رياست جمهوري اوباما از ناحيه غول‌هاي مالي وال‌استريت و لابي‌گرهاي پرنفوذ آنها

طرفداران چپ‌گرا/ليبرال آقاي اوباما كه از جمهوري‌خواهان تي‌پارتي براي «تحت فشار قرار دادن» و يا «مجبور كردن» او براي سازش‌هاي جناح راستي شكايت مي‌كنند بايد به وراي موضع‌گيري‌هاي ظاهرا ليبرال يا مردم‌گرايانه او نگاه كنند. شواهد نشان مي‌دهد برخلاف ادعاهاي باراك اوباما، تأمين مالي كمپين‌هاي رياست جمهوري او عمدتا از ناحيه غول‌هاي مالي وال‌استريت و لابي‌گرهاي پرنفوذ آنها بوده است. تنها پس از اين كه اليگارشي مالي وال‌استريت از طريق جلسات متعدد پرسش و پاسخ اوباما را كانديداي ايده‌آل خود براي رياست جمهوري تشخيص دادند، بخشش‌هاي عظيم وا‌ل ستريت به كمپين او آغاز شد.

طرفداران بي چون و چراي آقاي اوباما بايد به اين نكته نيز توجه كنند كه تا جايي كه رقباي سياسي‌اش او را "تحت فشار" قرار داده و "مجبور" به تسليم يا سازش مي كنند، تنها خود او مسئول است: در حالي كه حزب جمهوري ‌خواه طرفداران خود را به طور نظام‌مندي از طريق شاخه‌هاي فرعي مانند اعضاي تي‌پارتي تهييج به تظاهرات و ديگر فعاليت هاي سياسي مي‌كند، آقاي اوباما بيشتر تمايل به فريب دادن و از حركت انداختن طرفدارانش دارد. او به جاي تشويق و تحريك توده هاي وسيع‌تر طرفدارانش (كه به دليل تعداد بيشتر، صداي اعضاي تي پارتي را به راحتي مي توانند خفه كنند) به اقدامات سياسي، مدام از آن‌ها تقاضاي «صبر» و «اميدواري» مي كند.

بهترين شاهد اين مدعا كه داد و فرياد سياستگذاران دوحزبي درباره«بحران» بودجه/بدهي ساختگي است در اين نكته نهفته است كه اگر اين سياستگذاران واقعا راست مي گويند، پس چرا از رويارويي با مجرمان يا عوامل اصلي كسر بودجه و بدهي دولت پرهيز مي كنند. اين عوامل عبارتند از: (1) هزينه رو به رشد و خارج از كنترل خدمات درماني، مخصوصا هزينه سر سام آور دوا و دارو (2)هزينه رو به رشد و كنترل ناپذير نظامي/جنگي/امنيتي (3)تبديل و انتقال عظيم بدهي بخش خصوصي/وال استريت به بخش عمومي در پاسخ به سقوط اقتصادي سال 2008 (4)افت چشمگير طرف درآمد بودجه دولت از اوايل دهه 1980 در نتيجه كاهش چشمگير (بيش از(50% نرخ ماليات بر درآمد ثروتمندان.

• ايجاد كسري بودجه عمدي است

• اجراي توطئه كسري بودجه از طريق كاهش ماليات براي ثروتمندان و افزايش بودجه براي برنامه‌هاي نظامي، جنگي و امنيتي

فارس: پس تأكيد بر كسر بودجه و طرح آن نيز در راستاي همين اهداف شكل مي گيرد؟

حسين زاده: يكي از نقشه‌هاي اصلي اليگارشي مالي و عوامل آنها در دولت براي جايگزين كردن اقتصاد نيوديل (يا رفاهي) با اقتصاد نئوليبرال (يا رياضتي) از اوايل دهه 80 تا كنون ايجاد عمدي كسر بودجه بوده است تا از اين طريق كاهش بودجه هاي غير نظامي، مخصوصاً برنامه هاي تامين اجتماعي، توجيه و عملي شود. اين توطئه بي رحمانه معمولا از طريق تركيبي از كاهش ماليات براي ثروتمندان و افزايش بودجه براي برنامه‌هاي نظامي، جنگي و امنيتي صورت مي گيرد. اين سياست موذيانه از زمان رياست جمهوري ريگان تا امروز ادامه پيدا كرده است،هم توسط دولت‌هاي جمهوري‌خواه و هم توسط دولت‌هاي دموكرات.

• تاكتيك‌ها و برنامه هاي رياضتي پيچيده و غلط انداز ولي با اهداف و ماهيت مشابه احزاب آمريكا

با اين كه تاكتيك‌ها و برنامه هاي رياضتي دو حزبي پيچيده و غلط انداز هستند، مي‌توان آنها را به كمك چند عدد ساده فرضي نمايش داد: اول (و پشت پرده) دو طرف بر سر كاهش مخارج غير نظامي به ميزان مثلا 100 ميليارد دلار توافق مي‌كنند. براي دستيابي به اين هدف مشترك، جمهوري‌خواهان تقاضاي كاهش فرضا 200 ميليارد دلاري خواهند داشت. دولت اوباما/ حزب دموكرات كه ظاهرا طرفدار طبقات كارگر و كم درآمد است، به تندي به اين ميزان زياد اعتراض مي‌كند ... و اعلام مي‌كند بيش از مثلا 50 ميليارد دلار غير عادلانه خواهد بود. پس از آن مذاكره‌كنندگان جمهوري‌خواه پيشنهاد متقابل خود را با ميزان مثلا 150 ميليارد دلار ارائه مي‌دهند. پس از آن، ماه‌ها چانه‌زدن نمايشي و سخنراني‌هاي پرشور در دفاع از موضع هر حزب اتفاق مي‌افتد ... تا اين كه در نهايت در ميان راه بين 50 تا 150 ميليارد دلار توافق مي‌كنند كه از ابتدا هدف پنهاني (100 ميليارد دلار) آن‌ها بوده است.

• بازيهاي سياسي دو حزب آمريكا با مردم اين كشور و نقش رسانه هاي جمعي در اين ميان

البته اين يك مثال فرضي و بسيار ساده شده است. ولي به صورت خلاصه ماهيت بازي‌هاي سياسي حزب‌هاي دموكراتيك و جمهوري‌خواه (كه هر دو در واقع بزرگ سرمايه داران را نمايندگي مي كنند) با مردم آمريكا را در بر مي‌گيرد. در ضمن، رسانه‌هاي ثروتمند و قدرتمند جمعي نيز اين ذهنيت را ايجاد مي‌كنند كه كاهش‌هاي رياضتي جايگزيني ندارند وهمه جار و جنجالهاي ظاهري يا عمومي دوحزبي بر سر مسائل بودجه/بدهي نشان‌دهنده "دموكراسي" ناب آمريكايي است؛ و با اين كار دربازي سياسي براي سردرگم كردن مردم همگامي مي كنند.

• جو وحشت و اضطراب پيرامون مذاكرات بودجه و بدهي دولت ساختگي است

• ادعاي فقدان منابع مالي دروغين است

• يارانه هاي سخاوتمندانه دولت اوباما به بازيكنان اصلي وال استريت از سال 2008 تاكنون

• 40 درصد ثروت آمريكا در تصاحب يك درصد

• نيازي به برنامه هاي رياضتي بي‌رحمانه نيست

• ادعاي دروغ كسري بودجه و تمركز منابع در جيبهاي بسيار عميق اليگارشي مالي

• انتقال وسيع منابع مالي و اقتصادي از طبقات كم درآمد به طبقات پردرآمد در آمريكا

جو وحشت و اضطراب پيرامون مذاكرات بودجه و بدهي دولت ساختگي است چرا كه ادعاي اصلي در پس بحران «عدم وجود بودجه » براي اشتغال، تحصيل، خدمات درماني، تامين اجتماعي، مديكر، مسكن، بازنشستگي و چنين خدماتي دروغين است. يارانه‌هاي سخاوتمندانه به بازيكنان اصلي وال استريت از زمان سقوط بازار در سال 2008، درآمد و ثروت اين قماربازان (يعني بانكهاي بزرگ، ديگر موسسات مالي غول پيكر و كلان سرمايه داران) را به نحو بي سابقه اي بالا برده است. كاهش‌هاي چشمگير در اشتغال و لذا در حقوق و مزاياي طبقه كارگر، و نيز كاهش بي امان بودجه هاي غير نظامي، منجر به انتقال وسيع منابع مالي/ اقتصادي از طبقات كم درآمد به طبقات پردرآمد شده است. امروزه يك درصد ثروتمندان آمريكايي‌40 درصد كل ثروت كشور را در تصاحب خود دارند؛ در حالي كه 80 درصد پايين تنها 7 درصد ثروت را دارا هستند. به همين صورت، يك درصد ثروتمندان 24 درصد كل درآمد كشور را از آن خود كرده است؛ رقمي كه چهار دهه پيش فقط 9 درصد بود.

بنابراين، و با توجه به وفور منابع مالي/اقتصادي در سطح كلان يا ملي، در واقع نيازي به برنامه هاي رياضتي بي‌رحمانه نيست. علت فقدان ادعايي منابع مالي براي برنامه هاي رفاهي و مخارج غير نظامي نه كمبود واقعي منابع بلكه تمركز آن‌ها در جيبهاي بسيارعميق اليگارشي مالي است.

• آغاز حمله به برنامه هاي رفاهي و اعمال برنامه هاي رياضتي در آمريكا، از زمان تحليل فشار از سوي مردم

فارس: به نظر شما حذف و تضعيف برنامه هاي رفاهي و جانشيني آنها با برنامه هاي رياضتي تا كي ادامه خواهد داشت؟

حسين زاده: دولتها يا طبقات حاكم معمولا با ميل و اراده خودشان برنامه هاي رفاهي و تامينات اجتماعي را پياده و اعمال نمي‌كنند. چنين برنامه هايي عمدتا زائيده جنبشهاي انقلابي يا تظاهرات و اعتصابات وسيع توده اي است. در آمريكا نيز برنامه هاي دولت رفاه، معروف به نيو ديل (New Deal)، در نتيجه تظاهرات و اعتصابات وسيع كارگري و توده اي، كه در مواجه يا عكس العمل نسبت بحران بزرگ (Great Depression)سالهاي 1930 صورت گرفتند، به وجود آمدند.

مادام كه فشار از پايين، يعني فشار توده اي يا مردمي، بر قدرتهاي حاكم ادامه داشت، برنامه هاي رفاهي هم ادامه داشت. ولي در سالها و دهه هاي اخير كه به تدريج اين فشار تحليل رفته، حمله به برنامه هاي رفاهي و اعمال برنامه هاي رياضتي هم بالا گرفته است.

نتيجه منطقي و اجتناب ناپذير اين است كه: مادام كه اكثريت قريب به اتفاق مردم آمريكا، كه اخيرا معروف به توده 99 درصدي شده اند، حملات رياضتي نيوليبرال را تحمل كرده و جنبش و جهشي (شبيه جنبش هاي دهه هاي 1930 يا 1960)از خود نشان ندهند، اين حملات ادامه خواهد داشت. ناگفته پيداست كه اين يك نتيجه يا قانونمندي كلي و همگاني (universal) است و با درجات يا شدت و ضعفهاي مختلف در مورد كشورها و جوامع ديگر (مثلا ايران) هم صدق مي كند.

گفت وگو از: مريم سليمي

انتهاي پيام/م

سه شنبه 5 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن