واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
برنامههاي حكومت امام مهدي عليه السلام (فرهنگي) منبع:نگین آفرینش پس از آشنايي با اهداف حكومت، بايد به بررسي برنامههاي حكومت براي رسيدن به هدفهاي مذكور بپردازيم تا ضمن شناخت مسير فعاليتها در دورانِ سبز ظهور، الگويي براي دوران پيش از ظهور ترسيم شود و آنانكه به انتظار منجي بزرگ عالم هستند با روشهاي حكومتي و برنامههاي اجرايي امام عصر(عليه السلام) آشنا گرديده و خود و جامعه را براي پيمودن چنان راهي آماده كنند.با استفاده از روايات فراواني كه درباره دوران حكومت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) موجود است سه محور عمده برنامههاي آن حكومت عبارتند از: برنامههاي فرهنگي، برنامههاي اجتماعي و برنامههاي اقتصادي.به بيان ديگر جامعه بشري كه به خاطر دوري از تعاليم ناب قرآن و سيره پيشوايان ديني، به انحطاط فرهنگي گرفتار شده است لازم است در پرتو يك انقلاب فرهنگي بزرگ، به دامن قرآن و عترت بازگردانده شود.همچنين لزوم يك «برنامه جامع اجتماعي» به آن جهت است كه زخمهاي گوناگون پيكر اجتماع، التيام گيرد و برنامههاي صحيحي كه ضامن حيات واقعي جامعه و برخورداري همگان از حقوق الهي و انساني است به جاي روشهاي ظالمانه كه جامعه را به هرج و مرج و فساد و تباهي و از بين رفتن حقوق ضعيفان كشانيده است، قرار گرفته و اجرا گردد.براي فراهم شدن زمينههاي تعالي فرهنگي و رشد اجتماعي، برنامه اقتصادي نيز ضرورت دارد تا ضمن آن از تمامي امكانات مادّي زميني به شكل عادلانه و در بستر مناسب استفاده شود. به بيان ديگر اينكه با بهره گيري بهينه از مواهب طبيعي، رشد اقتصادي و تأمين معيشت براي همه طبقات و در همه محيطها امكان پذير گردد.پس از بيان اجمالي برنامههاي حكومت امام دوازدهم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ـ به بررسي تفصيلي آنها بر اساس روايات معصومين(عليهم السلام) ميپردازيم و مهمترين برنامههاي حضرت را در هر بخش مورد بحث قرار ميدهيم: الف. برنامه فرهنگيدر حكومت جهاني امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) تمامي فعاليتهاي فرهنگي، در راستاي رشد و تعالي علمي و عملي مردم خواهد بود و با جهل و ناداني در همه زمينهها مقابله خواهد شد.مهمترين محورهاي جهاد فرهنگي در حكومت حقّ عبارتند از: 1. احياء كتاب و سنّتپس از آنكه در همه اعصار، قرآن غريب و تنها مانده و در حاشيه زندگي به فراموشي سپرده شده بود؛ در زمان حكومت آخرين حجّت الهي تعاليم حيات بخش قرآن به تمامي عرصه زندگي بشر وارد ميشود. و سنّت كه همان گفتار و رفتار پيشوايان ديني است در همه جا به عنوان بهترين الگوي حيات انساني مطرح ميگردد و عملكرد همگان با معيار خدشه ناپذير قرآن و عترت ارزيابي ميشود.امام علي(عليه السلام) در بياني رسا حكومت قرآني امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را چنين توصيف كرده است: «در روزگاري كه هواي نفس حكومت ميكند ]امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور ميكند و[ هدايت و رستگاري را جايگزين هواي نفس ميسازد و در عصري كه نظر شخصي بر قرآن مقدم شده است، افكار را متوجه قرآن ميگرداند و آن را حاكم بر جامعه ميسازد.»1و نيز در بياني ديگر، آن حضرت دوران ظهور قرآن و حضور آن را در زندگي بشر چنين بشارت داده است: «... گويي هم اكنون شيعيان خود را ميبينم كه در مسجد كوفه، خيمهها زدهاند و قرآن را بدان گونه كه نازل شده به مردم ميآموزند...».2و ياد دادن و ياد گرفتن قرآن نقطه شروعي براي ترويج فرهنگ قرآني و حاكميت قرآن و احكام آن در همه حوزههاي فردي و اجتماعي است.2. گسترش معرفت و اخلاققرآن كريم و تعاليم اهلبيت(عليهم السلام) بر رشد اخلاقي و معنوي بشر بيشترين تأكيد را انجام داده است زيرا كه مهمترين عامل رشد و تعالي انسان به سوي هدف بلند خلقت همانا اخلاق نيكو ميباشد. پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) هدف از پيامبري خود را تكميل مكارم اخلاق ميشمرد3 و قرآن نيز آن بزرگوار را بهترين الگوي رفتاري براي همه مردم معرفي ميكند.4 ولي با كمال تأسف به واسطه دوري بشر از راهنماييهاي قرآن و اهلبيت(عليهم السلام)، انحطاط اخلاقي در همه زمينهها در جوامع بشري و به ويژه جامعه مسلمين آشكار گرديده است و همين انحراف از ارزشهاي اخلاقي از عوامل مهم ويران كردن حيات فردي و اجتماعي انسانها شده است.حكومت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه حكومت خدا و ارزشهاي الهي بر جهان است، ترويج ارزشهاي اخلاقي را در رأس برنامههاي خود قرار خواهد داد.امام باقر(عليه السلام) فرمود: «اِذا قامَ قائمُنا وَضَعَ يدَهُ عَلي رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولُهُمْ وَ اَكْمَلَ بِهِ اَخْلاقُهُمْ5؛زماني كه قائم ما قيام كند دست خود بر سر بندگان خواهد نهاد و عقلهاي ايشان را جمع خواهد كرد و اخلاق آنها را به كمال خواهد رساند.»از اين تعبير كنايه آميز و زيبا استفاده ميشود كه در پرتو حكومت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه حكومت اخلاق و معنويت است، بستر مناسب براي كمال عقلي و اخلاقي بشر فراهم خواهد آمد زيرا همانگونه كه اخلاق منحط و پست از نقصان عقل و خِرد آدمي است، كمال عقل موجب بروز و ظهور اخلاق نيكو در انسان خواهد بود.از سوي ديگر محيط آكنده از هدايتهاي قرآن و سنتهاي الهي آدمي را به سوي خوبيها سوق ميدهد. بنابراين از درون و برون همه كششها به سوي فضيلتها و زيبايي هاست و اينگونه است كه ارزشهاي الهي و انساني همه جائي و عالم گير ميشود.3. نهضت علمييكي از برنامههاي فرهنگي حكومت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه خود منبع علوم و سرآمد همه عالمان زمان خويش است6، نهضت علمي و رشد دانش بشري به طور چشمگير و بي سابقه است.پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) پس از بشارت دادن نسبت به مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دربارة اين بخش از اقدام او فرموده است: «...نهمين امام (از فرزندان امام حسين(عليه السلام)) قائم ايشان است كه خداوند به دست او همه زمين را از روشنايي پر ميكند پس از آنكه گرفتار تاريكي گشته است و تمام زمين را از عدالت و دادگري ميآكند پس از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد و سراسر عالم را از علم و دانائي بهره مند ميسازد پس از آنكه به جهل و ناداني گرفتار آمده باشد...».7و اين جنبش علمي و فكري براي همه اقشار و طبقات جامعه است و در اين شكوفايي فرقي بين مرد و زن نيست. بلكه زنان نيز به رتبههاي بلند علمي و دين شناسي ميرسند.امام باقر(عليه السلام) فرمود: «در زمان امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به شما حكمت (و دانش) داده ميشود تا آن جا كه زن در درون خانه اش مطابق كتاب خدا و سنّت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) قضاوت ميكند.»8و اين حكايت از آگاهي و شناخت عميق از آيات قرآن و روايات اهلبيت(عليهم السلام) دارد زيرا كه امر قضاوت امري دشوار و سنگين است.4. مبارزه با بدعت هابدعت در مقابل «سنّت» و به معني نوآوري در دين و داخل كردن انديشهها و آراء شخصي در دين و دينداري است.امام علي(عليه السلام) در معرفي بدعت گذاران فرمود: «بدعت گذاران كساني هستند كه با فرمان خدا و كتاب او و پيامبرش مخالفت ميورزند و براساس رأي و هواهاي نفساني خود عمل ميكنند هر چند شمار آنها بسيار باشد.»9بنابراين بدعت به معني مخالفت با خدا و كتاب و پيامبر او و حاكم كردن هواهاي نفساني و عمل كردن براساس تمايلات شخصي است و اين جز آنست كه با الهام از كتاب و سنّت و بر اساس معيارهاي الهي تحقيق و تحليلي نو ارائه شود. بدعت امري است كه سنّت و شيوه خدا و پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) را نابود ميكند و هيچ آفتي براي دين، چنين شكننده و نابود كننده نيست.امام علي(عليه السلام) فرمود: «ماهَدَمَ الدّينَ مِثْلُ البِدَعِ10؛هيچ چيز مانند بدعتها دين را ويران و تباه نكرده است.»و به همين دليل است كه سنتمداران وظيفه دارند در مقابل بدعت گذاران قيام كنند و پرده از تزوير و نيرنگ آنها بردارند و راه نادرست آنها را براي مردمان آشكار كنند و بدينگونه از گمراهي مردم جلوگيري كنند.پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «هرگاه بدعتها در ميان امتم آشكار شوند بر عالم است كه علم و دانش خود را آشكار سازد، هر كس چنين نكند نفرين خدا بر او باد!»11با تأسف بايد گفت كه پس از پيامبر و راه روشن او، چه بدعتها كه در دين نگذاشتند و چه انحرافها و كجيها كه در مسير دينداري پديد نياوردند و چه گمراهيها كه در برابر مردم نگشودند! و بدين سان چهره دين را واژگونه ساختند و رخسار تابناك آئين را به حجابهاي هواها و سليقههاي شخصي پوشاندند و هر چند امامان معصوم(عليهم السلام) و به دنبال ايشان عالمان دين كوشيدند ولي همچنان راه بدعت گذاري و سنّت سوزي باز ماند و در دوران غيبت بيشتر شد.و اكنون عالم در انتظار است كه صاحب مكتب و موعود قرآن بيايد و در سايه سار حكومت او سنتها زنده گرديده و بدعتها برچيده شود. و بي شك در رأس برنامههاي اصلاحي او مبارزه با بدعتها و گمراهي هاست تا زمينههاي هدايت و رشد و تعالي بشر فراهم گردد.امام باقر(عليه السلام) در ضمن سخني بلند در توصيف زمان ظهور آن حضرت فرمود: «... وَلايتْرُكُ بِدْعَةً اِلاّ اَزالَها وَ لاسُنَّةً اِلاّ اَقامَها...12 ؛هيچ بدعتي را وانگذارد مگر اينكه آن را از ريشه بركند و از هيچ سنّتي نميگذرد مگر اينكه آن را بر پا خواهد فرمود.»پي نوشت ها:1. نهج البلاغه، خطبه 138.2. الغيبة نعمانى، باب 21، ح 3، ص 333.3. پيامبر اسلام مى فرمايد: انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق؛ همانا من براى تكميل مكارم اخلاق برانگيخته شدم. (ميزان الحكمة، مترجم، ج 4، ص 1530).4. اشاره به آيه «لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة»؛ «و براى شما در رسول خدا الگوى نيكويى است.» (سوره احزاب، آيه 21)5. بحارالانوار، 52، ص 336.6. امام على(عليه السلام) در توصيف مهدى(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دانش او از همه شما بيشتر است؛ الغيبة نعمانى، باب 13، ح 1.7. بحارالانوار، ج 36، ص 253؛ كمال الدين، ج 1، باب 24، ح 5، ص 487.8. الغيبة نعمانى، 239؛ بحارالانوار، ج 52، ص 352.9. ميزان الحكمة، ح 1632.10. بحارالانوار، ج 78، ص 91.11. ميزان الحكمة، ح 1649.12. بحارالانوار، ج 58، ح 11، ص 11.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]