واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: شهيد تندگويان؛ تنهاترين سردار جنگ
شهيد تندگويان را به حق ميتوان «تنهاترين سردار سالهاي جنگ»، ناميد چرا كه هيچگاه مانند ديگر اسرا به اردوگاه منتقل نشد و با گذشت بيش از 20 سال از پايان جنگ هنوز نحوه و تاريخ دقيق شهادتش در هالهاي از ابهام قرار دارد.
به گزارش مهر، محمدجواد تندگويان در سال 1329 در تهران ديده به جهان گشود و از دانشگاه نفت آبادان با مدرك مهندسي نفت فارغالتحصيل شد و از همان زمان مبارزه با رژيم پهلوي را آغاز كرد و در سال 1352 به مدت 11 ماه توسط ساواك زنداني شد.
شهيد تندگويان قبل از پيروزي انقلاب دانشجو رتبه اول دانشگاه نفت آبادان بود كه در فضاي به شدت غيرمذهبي و غربي آن، انجمن اسلامي دانشكده را تأسيس كرد و با دعوت از علامه جعفري، شهيد مطهري، دكتر شريعتي و... به آبادان سعي در تغيير نگرش و فضاي دانشكده داشت.
وي در آن زمان به دليل فعاليتهاي سياسي از صنعت نفت اخراج و ممنوع الاستخدام شد و با كمك يكي از دوستانش در كارخانه توشيباي رشت به صورت مخفي مشغول به كار شد.
پس از پيروزي انقلاب به دليل فعاليتهاي مثبت، توسط كارگران به عنوان مدير كارخانه توشيبا انتخاب شد و پس از مدتي به عنوان مدير مناطق نفتخيز جنوب منصوب شد و توانست با تلاش بيوقفه به بهرهبرداري، حفاري و مهار چاههاي نفت و گاز دست يابد كه اين دستاورد علاوه بر انعكاس داخلي مورد توجه رسانههاي خارجي هم قرار گرفت.
حدود دو سال از پيروزي انقلاب اسلامي ميگذشت كه شهيد رجايي به نخست وزيري انتخاب شد و در 20 شهريور 1359 كابينه خود را تشكيل داد. وي در اول مهر همان سال، شهيد محمدجواد تندگويان را به عنوان وزير نفت كابينهاش به مجلس شوراي اسلامي معرفي كرد و وي با اكثريت آرا به وزارت نفت منصوب شد.
وي در مدت وزارت خود طرحهاي اساسي مطرح كرد كه توليد فرآوردههاي نفتي خارج از محل صدور نفت، تمركززدايي صنعت نفت از يك منطقه و پراكنده كردن آن در شهرهاي ديگر براي آسيب كمتر در مواقع تهديد از جمله آنهاست و پالايشگاه و صنايع فعال مربوط به نفت در مشهد، اراك، شيراز و... را ميتوان از جمله طرحهاي وي خواند.
بيش از يكماه از وزارت مهندس محمدجواد تندگويان نميگذشت كه وي به همراه 5 تن از مقامهاي بلندپايه اين وزارت نفت براي بررسي وضع خطوط انتقال نفت جنوب و پالايشگاه آبادان به اين شهر سفر كردند، اما در جاده اهواز ـ آبادان در تاريخ 9 آبان 59 به اسارت نيروهاي بعث عراق درآمدند.
در حالي كه فرماندهي كل نيروهاي مسلح رژيم بعث عراق در اين تاريخ اعلام كرد كه «واحدهاي كماندويي مقدم ما توانستند روز 13 اكتبر محمدجواد تندگويان وزير نفت ايران را اسير كنند و به بغداد منتقل نمايند» اما خبر اسارت شهيد تندگويان سه روز بعد يعني در تاريخ 12/8/59 در روزنامهها منتشر شد.
دولت بعث عراق پس از گذشت چند روز ادعا كرد كه تندگويان هنگام دستگيري مجروح بوده است، اين ادعا در حالي مطرح شد كه شبكههاي تلويزيوني منطقه و تلويزيون پاريس فيلم تهيه شده بغداد را كه در آن تندگويان كاملاً سالم بود، نشان داده بود.
هيأت دولت در تاريخ 17/8/59 با هدف رد ادعاي دولت عراق مبني بر زخميبودن محمدجواد تندگويان هنگام اسارت، اطلاعيهاي صادر كرد و به استناد قوانين و مقررات بينالمللي، آزادي فوري وزير نفت را خواستار شد، اما رژيم بعث عراق اين افراد را جزو «اسراي جنگي» اعلام كرد.
همزمان با تشكيل كنفرانس كشورهاي صادركننده نفت (اوپك) در تاريخ 24/8/59 در جزيره بالي اندونزي صندلي وزير نفت ايران خالي بود و قاب عكسي از او بر روي آن قرار گرفت و جمهوري اسلامي خواستار آن شد تا مسأله تهاجم عراق به ايران و به اسارت گرفتهشدن وزير نفت (تندگويان) در دستور كار قرار گيرد اما با تلاش عراق و كشورهاي حامي آن، بررسي اين مسأله با وجود برنامهريزي قبلي، منتفي شد.
سرانجام با پذيرش قطعنامه 598 و بازگشت آزادگان، پيكر شهيد محمدجواد تندگويان هم پس از 11 سال تحمل رنج اسارت و شكنجه كه منجر به شهادت وي شده بود، خانوادهاش تحويل و در 25 آذر سال 70 در بهشتزهرا(س) به خاك سپرده شد.
مستندات مكتوب و شفاهي از خاطرات اسراي ايراني و حتي كويتي، گوياي اين است كه شهيد تندگويان تا پيش از سال 70 زنده بوده است. تا سال 61 هشت نامه ميان شهيد تندگويان و خانواده وي رد و بدل شد، اما بعد از آزادي خرمشهر با پيشروي ايران و شكست عراق، اين ارتباط قطع شد.
در آخرين مكاتبهاي كه از اين شهيد در دست است، چنين آمده: «من محمدجواد تندگويان به عنوان وزير نفت جمهوري اسلامي ايران و اسير جنگي عراق، تمايل به ادامه مكاتبه با خانواده خود را ندارم ». اين جملات خود گوياي شرايط سختي است كه بر اين شهيد بزرگوار گذشته است.
عراق پس از پذيرش قطعنامه و در زماني كه «طارق عزيز» در سال 68 براي امضاي تفاهمنامه به ايران آمد قول داد به همراه اين هيأت، تندگويان هم بازگردد؛ اما متأسفانه عراق به اين تعهد مثل ديگر تعهدات خود عمل نكرد و اوايل سال 70 موضوع شهادت تندگويان را اعلام كرد.
از آنجا كه خانواده شهيد تندگويان در مدت اسارت اين شهيد بزرگوار تلاشهايي را براي آزادي وي انجام داده بودند و در مجامع بينالمللي مانند صليب سرخ جهاني، سازمان ملل و... شركت و اعتراض خود را اعلام كرده بودند اما به دليل اينكه در جايگاههاي حقوق بينالمللي اعتراض خانوادگي مبناي حقوقي ندارد و بايد دولت درباره تبعه خود شكايتنامه تنظيم و پيگيري كند، تلاش آنها به تنهايي راه به جايي نبرد.
شايد اگر دولت وقت ايران پيگيري مناسبي را در كنار تنظيم يك شكايتنامه رسمي به مجامع بينالمللي داشت، موضوع آزادي شهيد تندگويان محقق ميشد، اما اين مسأله هم به مانند برخي از مسائل جنگ به درستي پيگيري نشد و ملت ايران يكبار ديگر از بركت وجود يكي از فرزندان برجسته خويش محروم ماند؛ هر چند كه شهادت نهايت آرزوي شهيد تندگويان بود.
دوشنبه|ا|26|ا|تير|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3874]