واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: در پي درج خبري در يك روزنامه در خصوص شكايت سيدحسام نواب صفوي از كمال طباطبايي تهيهكننده سينما، اين بازيگر سينما متني در اختيار خبرگزاري فارس قرار داد. به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، يكي از رسانه ها طي گزارش مفصلي تحت عنوان «زندان: عاقبت شوخي با نواب صفوي» به شرح ماجراي دستگيري كمال طباطبايي تهيه كننده سينما پرداخته است. متن يادداشت سيد حسام نواب صفوي به شرح زير است: بسم الله الرحمن الرحيم إِنَّالَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِيالَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِيالدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ و الاخِرة واللّه يَعلَم و انتُم لا تَعلمُون به راستي براي كساني كه رواج فحشا در بين مؤمنان را ميپسندند، عذابي دردناك در دنيا و آخرت است و خدا ميداند و شما نميدانيد.» بسيار متأسفم كه در پي درج انتشار اكاذيبي از جانب آقاي كمال طباطبايي مجبور به نگارش اين متن شدم. متن فوق تنها جهت روشن شدن افكار عمومي درباره علت و چرايي شكايت اينجانب از آقاي كمال طباطبايي است. همانطور كه ميدانيد در سال 1386 فيلمي در سينماهاي تهران به كارگرداني آقاي لطيفي به نمايش درآمد كه متاسفانه در آن فيلم توهيني به بنده بدون اطلاع اينجانب گنجانده شده بود كه بلافاصله موجبات شكايات انجمن بازيگران سينماي ايران و اينجانب را به هيأت داوري خانه سينما را در پي داشت كه در تاريخ 22/8/86 با دستور و رأي مستقيم هيأت داوري خانه سينما دستور حذف آن پلان صادر گرديد كه با پي گيري اداره كل ارزشيابي و نظارت با دستور به تهيهكننده آقاي كمال طباطبايي نامبرده را موظف به عوض كردن تمام كپيهاي فيلم و حذف آن از تمامي سينماي تهران و شهرستان كرد. وي نوشته است: عليرغم گوشزد پدرم و خيلي از دوستان بنده از شكايت قضايي از سازندگان فيلم خودداري كردم و فقط در شكايتي به اتحاديه تهيه كنندگان خواستار احضار آقاي كمال طباطبايي و اخذ توضيح از وي شدم. در جلسه اي كه تشكيل شد نامبرده در حضور آقايان عبدالله عليخاني، محمد بانكي و سيدغلامرضا موسوي عنوان كرد كه "آقاي گلزار به ما گفته كه در خصوص اداي اين ديالوگ از شما اجازه گرفته است " كه من در آن جا از ايشان و ديگر اعضاي اتحاديه سوال كردم چطور ممكن است فردي در جامعه مان اجازه چنين توهيني داده و خود موجب ريشخند همگان بشود؟ چطور ممكن است پدرم كه سال ها قاضي دادگستري بوده به فرزندش اجازه هتك حرمت به كنيه خود را بدهد؟ در آن جلسه درون صنفي با پادرمياني تهيه كنندگان به احترام صنف تهيه كنندگان سينماي ايران از شكايت خود صرف نظر كردم و قضيه اندك اندك فراموش شد بي آنكه بخواهم از اين ماجرا سواستفاده تبليغاتي نمايم. در ادامه اين يادداشت ميخوانيم: متأسفانه پس از گذشت چند ماه متوجه شدم آقاي كمال طباطبايي با علم و آگاهي بدين نكته كه اينجانب و شوراي داوري خانه سينما و انجمن بازيگران نسبت به اين مورد اعلام نارضايتي كرده بوديم و با علم كامل به اين كه اين پلان توسط وزارت ارشاد توقيف شده بود مجددا نسخه اصلي فيلم مذكور داراي آن پلان توقيفي را تحويل شركت توزيع كننده نمود و اين نسخه بر خلاف قوانين ارشاد در مقدار وسيع توزيع شد كه همين امر سونيت تهيه كننده را نسبت به اينجانب مشخص ساخت كه بلافاصله با اقدام بنده و شكايت به شوراي داوري خانه سينما و وزارت ارشاد اسلامي و دستور صريح وزير ارشاد دستور توقيف و جمع آوري نسخ فيلم داده شد. در ادامه ميخوانيم: پس از گذشت چند ماه باز هم هيچ گونه عذرخواهياي از جانب تهيه كننده صورت نگرفت كه اينجانب تصميم به تنظيم شكايت قضايي گرفتم. سير پرونده و دادرسي و دادگاه را براي احترام به قوانين در وقت مقتضي توضيح خواهم داد. اينجانب در تمامي مراحل دادرسي از رسانه اي شدن پرونده به خاطر خانواده سينما پرهيز كردم تا اينكه در روزنامه خبر مورخ پنج شنبه 22مرداد88 شماره 113 تهيه كننده و اين روزنامه به علني شدن مراحل دادرسي پرداخته و متاسفانه به ايراد افترا و نشر اكاذيب جديدي نسبت به اينجانب مفتوح نموده اند كه عليرغم ميل باطني به دفاع از خود عرض مي نمايم پس از جلب ايشان توسط ضابطين دادگستري كاركنان دفتر نامبرده (دستيار،مديرتوليد) به بنده پيشنهاد پول جهت اخذ رضايت نمودند. بنده هم مكررا عنوان نمودم آبروي انسان ها خريدني نيست و بنده هيچ گاه مالي را به نفع خود در مقابل آبرو و هتك حرمت به كنيه ام تصاحب نخواهم كرد. در آن جا گفتم يك بار با اعتماد و با حسن نيت ايشان را بخشيدم نتيجه اش را ديدم. ايشان تا به امروز حتي يك پيام عذرخواهي نداده است ، دريغ از يك تلفن! از اين رو تأكيد كردم كه عدالت بايد اجرا شود تا بابي براي تمسخر به افراد و هتك حرمت باز نشود ولي متاسفانه روزنامه خبر بي آنكه تماسي با من داشته باشد اكاذيب جديدي را هم از قول خود و هم از قول تهيه كننده و ايداي شان عنوان نموده كه بنده صراحتا همه را تكذيب ميكنم. در ادامه، نوابصفوي نوشته است: اولا سخنان و گفته هاي مديرتوليد و اعضاي دفتر آقاي كمال طباطبايي و شريك وي در پخش فيلم با توجه به ذينفع بودن اين افراد در محكوميت آقاي طباطبايي شهادت موثري از نظر قانون نخواهد بود. ثانيا اگربه فر ض محال سخنان اين دوستان را مفروض بدانيم شاكي مي تواند مجازات متهم را از دادگاه خواستار شود و هم مي تواند در قبال وجهي يا عذرخواهي و يا هر تواقفي رضايت دهد. استفاده از كلمه تلكه كردن (اخاذي) عبارتي تعريف شده در قانون است و هيچ گاه در جلب رضايت شاكي به كار برده نميشود و ايراد اين كلمه عنواني مجرمانه است و از مصاديق افترا ست. ثالثا بنده به دستور قاضي پرونده اقدام قضايي انجام دادم نه به صورت خودسر. دادخواست اينجانب شكايت انجمن بازيگران خانه سينما به اداره كل ارزشيبابي و نظارت سينماي حرفهاي، رأي شوراي داوري خانه سينما، دستور وزير ارشاد، امارات و مستندات و شواهد همگي در پرونده موجود است. وصف كيفري قضييه در رابعا است: دفعه اول آقاي كمال طباطبايي بنابر اظهارات خودشان از عدم رضايت بنده آگاهي نداشته ، دفعه دوم چرا اين پلان توقيف شده فيلم را در شبكه ويدئويي سراسر كشور عرضه كرده و با بي اعتنايي به توقيف وزارت ارشاد موجبات هتك حرمت و حيثيت مرا فراهم آورده است. هر چند بنده تك و تنها در شرايطي كه پدرم در بستر بيماري است در مقابل جماعتي قرار گرفتهام كه قصد تخريب شخصيت اينجانب و كنيهام را دارند ولي بنده با استعانت به خداوند يكتا و تكيه بر قوانين عليه تفكري كه ميخواهد تخريب و استفاده بدون اجازه از نام و نام خانوادگي افرادي را بر پرده سينما قانوني جلوه دهد مبارزه خواهم كرد. معلوم نيست اين آقايان دنبال چه چيزي هستند و اين آغاز چه ماجرايي است و در آينده نزديك قرار است نام چه كساني تخريب شود!! در ادامه ميخوانيم: صراحتا عنوان ميكنم با هر گونه جملات كذب مقابله خواهم كرد و اقدام قانوني را انجام خواهم داد. در خصوص مطالب خلاف واقع و نشر اكاذيب و ايراد افترا دادخواستي را در اولين فرصت به دادسراي مطبوعات عليه روزنامه خبر تسليم خواهم كرد. در پايان باز به تفكر آقاي كمال طباطبايي يادآور مي شوم دفاع از شرف و آبرو و حيثيت هيچ گاه تلكه گيري (اخاذي) نيست و در قاموس خانواده ما (نواب صفوي) كه پدرم سالها قاضي دادگستري و هم اكنون وكيل پايه يك دادگستري است و اينجانب كه به تازگي در آزمون وكالت پذيرفته شدهام و بزودي در اين كسوت خدمت خواهم كرد، عقب نشيني جايز نيست. سيد حسام نواب صفوي 23 مرداد 1388
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]