واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سینمایايران - آيدا آزاد: در سينما و تلويزيون ايران هميشه خبرهايي پيش ميآيد كه نميدانيد بايد به كدام خبر به صورت مفصل بپردازيد. معلوم نيست كدام يكي از خبرها بيشتر مخاطب را جذب ميكند و هيچكس نميداند براي فرار از اين مشكل چه راهحلي وجود دارد. ما تنها به راه فرار فكر ميكنيم. اين گزارشهاي كوتاهي كه ميبينيد، خبرهايي هستند كه در هفته گذشته اتفاق افتادند و ما ميتوانستيم درباره هر كدام از اينها گزارشهاي مفصلي داشته باشيم. اما نوشتن درباره هر كدام، باعث ميشد كه بقيه سوژههايمان از دست برود. پس اصل ماجرا را بخوانيد و ببينيد كه در دنياي سينما و تلويزيون ايران چه ميگذرد. گزارش اول؛ بالاخره اليور استون ميخواهد براي ساخت فيلمي مستند از محمود احمدينژاد به ايران سفر كند. اين خبر در روزهايي به خبر اول مطبوعات بدل شد كه همه منتظر حضور بازيگران هاليوودي در ايران بودند اما در همان زمان جواد شمقدري اين خبر را تكذيب كرد و سايت رسمي اليور استون نيز با آن مثل يك شايعه برخورد كرد. با وجود اين، در همين هفته دوباره خبر رسيد كه استون همچنان به ساخت اين فيلم علاقه دارد و اين بار اين خبر به صورت رسمي و از طرف نماينده تبليغاتي او مطرح شده است. يكي از اعضاي معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد ايران –يميني- در اينباره ميگويد: «خانم ميشله ميكلسون- مدير تبليغاتي و برنامههاي اوليور استون- 23 ديماه 1385 تمايل او را براي ساخت فيلم مستندي از محمود احمدينژاد به دفتر مشاور هنري رئيسجمهور اعلام كرد. جواد شمقدري هم در پي اين درخواست ، خواستار ارائه درخواست رسمي و كتبي از او براي بررسي موضوع شد. به همين منظور، استون درخواست خود را با پست الكترونيك ارسال كرد. با رسمي شدن خبر و موضعگيريهاي داخلي و مصاحبه مشاور رسانهاي رئيسجمهور، اوليور استون اصل خبر را تكذيب كرد. چندي بعد ميشله ميكلسون درخواست مجددي را ارائه كرد و در نهايت، علاقه استون به توليد اين مستند را در راستاي گفتوگوي 2 ملت ايران و آمريكا اعلام كرد كه تاكنون اين درخواست بيپاسخ مانده». يميني ميگويد: « تحليل ما اين است كه توليد آثاري نظير اسكندر، نشان وابستگي او به نظام حاكم در آمريكاست». به اين ترتيب، حضور فيلمساز مطرح آمريكايي در ايران در هالهاي از ابهام قرار دارد و نميتوان بهطور دقيق از ساخت يا عدم ساخت اين فيلم صحبتي كرد. علاوه بر اينكه موضع رسمي دولت ايران در اينباره تغييري نكرده و همچنان به همان حرف قبلي خود پايبند است و استون را چهره قابل اعتمادي براي ساخت اين فيلم نميداند. براي اطلاعات بيشتر بايد منتظر بمانيم. گزارش دوم؛ پگاه آهنگراني پگاه آهنگراني بعد از آنكه سر صحنه آتش سبز دچار مصدوميت شد، به تهران آمد و به بيمارستان جم رفت و بعد از آن راهي بيمارستان ديگري شد تا زير نظر دكتر متخصص قرار بگيرد. بعد از 2 هفته معالجه، او از بيمارستان مرخص شد و به خانه رفت. بيشتر از يك ماه از اين حادثه ميگذرد و مسئولان به تازگي مقصران اين پرونده را پيدا كردهاند. شوراي صيانت خانه سينما اين مسئوليت را بر عهده داشته است و بالاخره بعد از رفتن به بيرجند و ملاحظه محل حادثه و صحبت با عوامل فيلم و البته ديدن فيلمهاي پشت صحنه به اين نتيجه رسيدهاند كه تهيهكننده، مدير توليد و طراح صحنه فيلم، مقصر هستند. طراح صحنه اين فيلم- ژيلا مهرجويي- با بالا كشيدن پگاه با طناب پوسيده مخالفت كرد و يكي از افرادي بود كه براي رساندن پگاه به بيمارستان تلاش زيادي انجام داد. به همين خاطر است كه در رأي نهايي شوراي صيانت خانه سينما كمي زيادهروي احساس ميشود. براي اطلاعات بيشتر نگاهي به بخشي از متن نامه شوراي صيانت خانه سينما بيندازيد: «شوراي صيانت خانه سينما رسيدگي به موضوع را از جميع جهات ضروري تشخيص داده و بر اين اساس در وهله اول خانم ژيلا مهرجويي مسئول طراحي صحنه فيلم مذكور را به دليل مسئوليت مستقيم ايشان در بكارگيري طناب كهنهاي كه پاره شدن آن منجر به وقوع حادثه شده است و در مراحل بعدي به ترتيب خانم مرضيه قريشي (مدير توليد) و آقاي قاسم قليپور (تهيهكننده فيلم يادشده) را به دليل عدم نظارت لازم و كافي درخصوص رعايت نكات ايمني تهيه فيلم مورد نظر، به شرح فوقالذكر جهت اعمال تنبيهات صنفي طي نامه جداگانهاي به اداره كل ارزشيابي و نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي مينمايد». به غير از اينها مادر پگاه- منيژه حكمت- نامهاي براي مطبوعات و خبرگزاريها ارسال و از آنها و مسئولان تشكر و قدرداني كرده است و در آن هيچ اسم و عنواني از ژيلا مهرجويي ذكر نشده است و كسي نميداند كه طراح صحنه مهربان سينماي ايران، به چه دليل در جمع مقصران قرار ميگيرد. اما نكته جالب توجه ديگري هم در متن نامه شوراي صيانت آمده است: «همچنين شورا وظيفه خود ميداند مراتب سپاس و قدرداني را از خويشتنداري و متانت خانم پگاه آهنگراني در رعايت اخلاق حرفهاي و عدم توسل به حاشيهسازي ابراز نمايد». و اين هم نتيجه دوري كردن پگاه از حاشيهها. پگاه در تمام اين مدت حاضر به گفتوگو نشد و علت آن را هم به كسي نگفت. گزارش سوم؛ از جشن خانه سينما چه خبر؟ قصه اين است؛ اتحاديه تهيهكنندگان سينماي ايران با خانه سينما و فدراسيون تهيهكنندگان فيلم ايران مشكلات اساسي دارد و تنها راهحلي كه داشت، تحريم جشن خانه سينما بود. حالا تمام تهيهكنندگان عضو اين اتحاديه فيلمهايشان را از جشن خارج ميكنند تا راه اعتراضشان را باز نگه دارند. آنها با اين كار ميخواهند در مقابل ديدگان عموم قدرتنمايي درست و حسابي كنند. از طرف ديگر، اعضاي فدراسيون تهيهكنندگان درصدد هستند تا جشن را به بهترين شكل ممكن برگزار كنند و فيلمهايشان را با دقت بيشتري در اختيار مسئولان قرار ميدهند. با وجود همه اينها، دقيقا معلوم نيست كه چه تعداد فيلم از حضور در جشن انصراف دادهاند. روابط عمومي اتحاديه تهيهكنندگان تعداد آنها را 20فيلم اعلام كرده است: «پارك وي، مصائب دوشيزه، اخراجيها، پابرهنه در بهشت، آدم، تله، چند ميگيري گريه كني، كلاغپر، مهمان، اگه ميتوني منو بگير، گناه من، كلاهي براي باران، هدف اصلي، دختر ميليونر، ملودي، محاكمه، سه زن، در شهر خبري نيست، سرگيجه و قصه دلها». اما پرويز پرستويي به عنوان دبير جشن به ايسنا ميگويد: «تعداد فيلمهايي كه به جشن ارسال شدهاند 60 فيلم است و از اين ميان 11فيلم توسط دستاندركاران آنها از جشن خارج شدند. اما 5 فيلم از ميان اين تعداد فيلم انصرافي به جشن بازگشتهاند. بنابراين تعداد فيلمهاي انصرافي 6 فيلم است كه عبارتند از: «آدم» عبدالرضا كاهاني، «بيوفا» اصغر نعيمي، «زن بدلي» مهرداد ميرفلاح، «خاك سرد» رضا سبحاني، «قلقلك» مسعود نوابي و «قصه دلها» هوشنگ درويشي». در نتيجه در حالي كه تنها 20 روز تا روز ملي سينما و برگزاري جشن خانه سينما باقي مانده است و اهالي آن قاعدتا بايد به دنبال رساندن فيلمها و نمايش هر چه بهتر فيلمهايشان براي داورها باشند، با مسائل ديگري درگير شدهاند و تمام تلاشهاي اين چند سالهشان را هدر ميدهند. در تمام اين سالها، تلاش شده بود تا اين جشن را در مقايسه با جشنواره فيلم فجر به جايگاه والايي برسانند و از آن استفاده كنند و بگويند كه بخش خصوصي ميتواند روزهاي خوبي براي سينماي ايران به ارمغان بياورد اما همه چيز به ناگهان تغيير كرد. تا امروز 20 فيلم از حضور در اين جشن انصراف دادهاند. برخي از تهيهكنندههاي سينماي ايران نميخواهند فيلمهايشان در اين مسابقه شركت داده شود. پس با وجود آنكه فرم حضور در جشن را پر كردهاند اما از حضور در جشن خانه سينما انصراف ميدهند تا يازدهمين دوره جشن خانه سينما، جشني پر از حاشيه و جنجال و روكمكني باشد. گزارش چهارم؛ چه كسي تيم واليبال هنرمندان را ميكشد؟ ایرج نوذری، فرزاد فرزین، حسن جوهرچی، حمیدرضا پگاه، اشکان خطیبی، رامبد شکرابی، احسان علیخانی، امين حيايي، پژمان بازغي، حسام نوابصفوي، حامد بهداد، علي صادقي، رامين پرچمي، بهزاد محمدي، پويا اميني، رامين ناصرنصير، برزو ارجمند، کامبيز ديرباز، سام درخشاني، فرهاد مهاديان، يوسف صيادي و فرزان اطهري، بازيكنان تيم واليبال هنرمندان ايران هستند؛ بازيكناني كه حضورشان در اين تيم قطعي است. اما يكي از خبرسازترين چهرههاي اين تيم، محمدرضا گلزار است؛ چهرهاي كه هر جا ميرود، با خودش جنجال و حاشيه ميآورد؛ چه زماني كه در گروه آريان به عنوان گيتاريست فعاليت ميكرد؛ چه زماني كه تبديل به يكي از سوپراستارهاي سينماي ايران شد و چه در اين 2 سال كه به عنوان كاپيتان و بازيكن تيم واليبال هنرمندان سرويس ميزند و اسپك جواب ميدهد. قصه اين جنجالهاي دوباره از روزي شروع شد كه او مهمان برنامه شب شيشهاي شد. گلزار در آن برنامه طوري از اين تيم صحبت كرد كه همه، جا خوردند و از خودشان پرسيدند آيا تيم فقط متعلق به گلزار است؟ در حالي كه بهمن سلطاني -مدير و مؤسس اين تيم- ميگويد: «من این تیم را در آذرماه سال۱۳۸۱، 2 ماه پس از تاسیس تیم فوتبال هنرمندان، تاسیس و ثبت کردم؛ در حالي كه ایشان به راحتی در تلویزیون تیم والیبال را متعلق به خودشان میدانند. من بعد از پخش برنامه شب شیشهای چندین تماس داشتم مبنی بر اینکه تیم هنرمندان مگر فقط متعلق به آقای گلزار است؟ من به کمک دوستانم آقایان حسام نوابصفوی، سروش گودرزی، کامبیز دیرباز و محمدرضا گلزار فعالیت داشتیم. تیم والیبال هنرمندان در طول ۳سال اول فعالیتش تنها با هزینههای شخصی من گردانده میشد. آقای گلزار در آن برنامه، خیلی تکروی کردند». قصه وقتي از اين عجيبتر ميشود كه سلطاني از دعواي چيتوز و شيرآوران- اسپانسرهاي تيم واليبال هنرمندان- صحبت ميكند: «آقای گلزار بدون مشورت با من، قراردادی را با شرکت چیتوز بهعنوان اسپانسر امضا کردند؛ در صورتی که ما با تیم شیرآوران برای اسپانسر بازیها قرارداد داشتیم. حضور هنرمندان با لباس چیتوز در بازی اخیر تیم، باعث ناراحتی و شکایت شرکت شیرآوران شد». با وجود همه اين اختلافات و درگيريها كه با حضور گلزار ايجاد شده است، تيم واليبال هنرمندان بهزودي و در يكي از ورزشگاههاي بم، وارد زمين ميشود و قرار است اين بازي به صورت مستقيم از شبكه 3 سيما پخش شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 598]