واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اوضاع و احوال امروز سینمای ایران در گفتگو با حاجیمیری، فروزش، دهنمکی و طالبینژاد هر یکی، انتقاد خودش - اگر بخواهیم در بررسی عملكرد منتخبان مردم در هر دوره چهارساله انصاف را رعایت كنیم، نباید سالهای اول و دوم كار را ملاك قرار دهیم. هر دولت برای این كه طرحها و برنامههای مورد نظرش را اجرایی كند، لااقل به دو سال زمان نیاز دارد و در نیمه دوم زمانی كه در اختیار دارد، تازه میشود كارش را بررسی و عملكردش را قضاوت كرد. بنابراین پرداختن به كارنامه سینمایی دولت نهم در آستانه هفته دولت و پایان سال سوم و افتادن در سراشیبی سال آخر، بیراه نیست. مخصوصا كه انگار در سالهای آخر، زمان بسرعت برق و باد میگذرد و یادمان هست كه در شور و هیاهو و عرق ریزان و آشفته بازار رقابت كه همه برای رسیدن به خط پایان تلاش میكنند، تنها چیزی كه گاه فراموش میشود فرهنگ و هنر و سینماست. این بار به سراغ یك تهیهكننده و سه كارگردان رفتیم تا كم وكیف عملكرد مدیریت سینمایی كشور را از منظر آنها به قضاوت بنشینیم. ● سینما بهتر از این نمیشه سعید حاجی میری در جواب سوالهای ما فقط میگوید كه بنویسیم او در اعتراض به مدیریت حاكم بر خانه سینما و نبود كارشناسی عادلانه، فیلمهای «انعكاس» و «استشهادی برای خدا» را به جشن خانه سینما نمیدهد. وقتی از او میخواهم به جای صحبت درباره خانه سینما، درباره وضعیت حاكم بر كلیت سینما حرف بزنیم، با انتقاد از عدم انعكاس حرف هایش در زمان جشنواره، میگوید: «حالا كه دیگر با هم رفیق شدهایم، چرا باید دوباره شهر را به هم بریزم؟ همه چیز خوب است، بهتر از این نمیشود...» ● همه خودیاند، مگر این كه خلافش ثابت شود تماس با كسی مثل مسعود دهنمكی آنقدر جذاب هست كه هر روزنامهنگاری را برای تهیه هر جور گزارشی وسوسه كند. مخصوصا كه این سالها سینما به حوزه كاری و تخصصی او تبدیل شده؛ حتی اگر بشود حدس زد كه راجع به موضوع گزارشتان چه میگوید. اما روزنامهنگار جنجالی سالهای پیش و فیلمساز بحثبرانگیز سالهای اخیر، مثل همیشه غیرقابل پیشبینی است و برخلاف پیشبینی حرفهایش رنگ و بوی حمایت از وضعیت موجود را ندارد. هر چند تاكید میكند رئیسجمهور منتخبش احمدینژاد بوده و هنوز به دولت و شعارهایش اعتقاد دارد و حالا هم از سر دلسوزی وظیفه خودش میداند در هر دولت انتقادات خودش را داشته باشد. او درباره جشنواره فجر و نحوه برگزاریاش میگوید: «جشنواره فجر باید به صورت جشن ملی سینما دربیاید و فقط نقش ویترینی نداشته باشد، چون در یك جشنواره تخصصی باید هم جنبه كمی ماجرا را در نظر گرفت و هم كیفیاش را.» ده نمكی با بیان این كه مطالعه آسیبشناسانه دورههای گذشته جشنواره میتواند خیلی به مدیران برای رسیدن به یك جشنواره ایدهآل كمك كند، تاكید میكند همه باید امكان رقابت داشته باشند. از نگاه او طیفی كه از آنها با نام «خاكستری» یاد میكند نباید احساس كنند كه نادیده گرفته میشوند و فقط جای داوران و كسانی كه جایزه میگیرند، عوض میشود: «دولتی كه شعار عدالت میدهد، باید بتواند این شعار را هم با تهیه امكانات برابر و بازكردن چتر سیاستهای حمایتی و هدایتیاش برای همه فراگیر كند. در این صورت میتواند توقع داشته باشد كه سینماگرش فقط به سینمای تجاری نچسبد و به چیزی كه مد نظر مدیران و نظام است نزدیك بشود.» «طیف خاكستری» در نگاه او طیف گستردهای از اهالی سینما هستند كه اهل دسته و گروه خاصی نیستند و مثل اهالی سیاست دغدغه چپ و راست ندارند، ولی به نظام و كشور اعتقاد دارند و در همین فضا فیلم میسازند و زحمت میكشند: «اگر فقط پول و امكانات را در اختیار افراد خاصی بگذاریم و فقط عده خاصی اجازه داشته باشند به بعضی مضامین و خط قرمزها نزدیك شوند، همان مشكلی كه در بخش اقتصاد پیش آمد به وجود میآید و به مرور اختصاصیسازی جای خصوصیسازی را میگیرد. خیلی از اهالی همین طیف خاكستری نه تنها از نظر اعتقادی چیزی از نورچشمیها كم ندارند، از نظر فنی و دانش هنری هم از آنها واردترند.» او اضافه میكند:« به هرحال نباید این جوری باشد كه هر وقت میخواهیم پز روشنفكری بدهیم سراغ بعضیها برویم و هر وقت دنبال تایید مضامین مربوط به خودمان هستیم برویم سراغ نورچشمیها. بر اساس تعریف رهبری دامنه نیروهای خودی خیلی گستردهتر از اینهاست و شامل هركسی میشود كه در ایران است و قوانینش را رعایت میكند.» دهنمكی كه قرار است اخراجیهای ۲ را اوایل مهر كلید بزند، ادامه میدهد: «اگر دولت و معاونت سینمایی میخواهند تحولی در سیاستگذاری سینمایی ایجاد كنند باید با صحبت و مشورت با اهالی این حرفه و مخصوصا پرسابقهها، آسیبشناسی دقیق و درستی از این ماجرا داشته باشند. ولی اگر قرار باشد من حرف بزنم میتوانم با سند و مدرك بگویم كه پدرخواندهها كی هستند و چه میكنند.» ● قافیه را باختهایم احمد طالبینژاد، منتقد و فیلمساز هم با این كه خیلی حوصله ندارد با موضوع گزارش ما همراهی كند، میگوید: «وقتی از بین گزینههای موجود برای معاونت سینمایی، جعفریجلوه انتخاب شد همه خوشحال شدند و اهالی سینما هم به دلیل سوابقش در سینما و فارابی موافق بودند كه او سكاندار سینما بشود ولی به رغم تصورات، او نتوانست كاری بكند یا كارهایش به چشم نیامد؛ چون واقعیت این است كه در شرایط حاضر یك نفر نمیتواند كار اساسی بكند. مخصوصا در سینما كه یك مقوله چند مدیریتی است. مسوول رسیدگی به مسائل فرهنگی و هنری فقط ارشاد نیست و همین حضور نهادهای دیگر است كه این وادی را دچار بحران میكند.» او كه تازگیها مجلهاش در محاق توقیف گرفتار شده، صحبتهایش را درباره بحث تولید در سینما این طور ادامه میدهد: « در بحث تولید، كمیت فدای كیفیت شده و تعداد فیلمهای قانع كننده جشنواره فجر هرسال كمتر و كمتر میشود. نكته دیگر ریزش مخاطب است و این كه آمار سینماروهای ما روز به روز پایین میآید. سینما كلا قافیه را باخته و مردم نیازشان را از تلویزیون و ماهواره و اینترنت برآورده میكنند و خودشان را با رفتن به سینما به زحمت نمیاندازند. برای حل این مشكل سینما باید به سوژههایی بپردازد كه در تلویزیون امكان پرداختن به آن نیست؛ اما سوژههای جذاب و خاصی كه ارزش طرح دارند، در گلوگاه سانسور و ممیزی گیر میكنند. نمونهاش ادبیات معاصر ماست كه برای دیده شدن روی پرده سینما لهله میزند.» طالبینژاد كه از قرار معلوم بزودی مجله جدیدی را منتشر خواهد كرد، درباره جشنواره فیلم فجر میگوید: «جشنواره به عنوان ویترین سینمای ایران وقتی پربار است و مدیر موفقی دارد كه فیلمهای خوبی در آن به نمایش دربیاید ولی با فیلمهای تولید شده در این چند سال، مدیریت هم زیر سوال میرود. اوایل میگفتند باید فیلمهای ارزشی تولید شود؛ اما رویكرد این دو سه سال و توجه به آمار كمی و رواج فیلمهایی كه فیلم فارسیهای قدیم را در خاطرمان زنده میكند، نشان میدهد كه انگار فیلمهای بیبو و بیخاصیت به فیلمهای خوب و روشنفكرانه ارجحیت دارند.» ● نمره قبولی نمیگیریم ابراهیم فروزش، كارگردان خوب فیلمهای كودك و نوجوان كه سال گذشته با ساخت ۲ فیلم «هامون و دریا» و «زمانی برای دوست داشتن» كوشید كمكاری چندسالهاش را جبران كند، عقیده دارد؛ همه چیز مثل حلقههای زنجیر به هم مربوط است و هیچ مسالهای را نمیشود جدای از مسائل جانبیاش به طور مجرد بررسی كرد. شاهد مثالش هم بحث تكراری كمبود سینما و پایین بودن كیفیت سالنهای موجود و ارتباطش با مشكلات دیگر این وادی است: «سالنهای ما استانداردهای لازم را ندارند و از نظر نور و صدا آن طور كه باید جواب نمیدهند. وقتی فیلمهای خودمان را در جشنوارههای خارجی میبینیم، این تفاوت بیشتر حس میشود. سینمادارها هم برای این نقص دلایل خاص خودشان را دارند و باید به آنها حق داد. تجهیز سینما برای وقتی است كه فیلم بفروشد و پول برگردد و پول هم وقتی برمیگردد كه فیلم سرگرمكننده، جذاب و در یك كلام تجاری باشد؛ ولی با این حساب تكلیف فیلمهایی كه فقط برای گیشه ساخته نشدهاند، چه میشود؟» فروزش اضافه میكند: «براساس آمار، تولید خیلی بیشتر شده؛ ولی این افزایش خیلی درست و منطقی نیست. الان صاحبان سینما این قدرت را دارند كه فیلمی را برای نمایش در سینماها بپسندند یا نپسندند. برای همین بخش زیادی از این تولیدات در آرشیو میماند.» او كه با همین ۲ فیلم اخیرش امسال در جشنواره فیلم كودك و نوجوان همدان خوش درخشید، درباره جشنواره فجر عقیده دارد: «جشنواره حتی با نادیده گرفتن بخش بینالمللیاش، مهمترین رویداد سینمایی كشور است و فرصتی است برای تماشای تولیدات یكساله سینمایی اما میبینیم كه همه چیز در حال پسرفت است. شما منتقدان هم همین عقیده را دارید؛ البته دلیلش مقایسه با سینمای كشورهای دیگر و بالا رفتن توقع ما هم هست. مساله دیگر قصور ما برای حضور در جشنوارههاست. خلاصه این كه اگر بخواهم معدل بگیرم، نمره متوسط به پایین میدهم. وضعیت خیلی امیدواركننده نیست.» ● حكایت همچنان باقی است به قول فروزش، سینمای هر كشوری افتوخیز دارد و بالا و پایین شدنش به خیلی چیزها بستگی دارد و سینمای ما هم از این قاعده مستثنا نیست. تعداد میان تیترهای این گزارش هم میتواند به تعداد همه سینماگران ادامه داشته باشد. مهم این است كه مسوولان سینمایی در همین هفته كه معمولا دولتیها مرتب از پیشرفتها و نكات مثبت دوران خدمتشان میگویند، شفاف و روشن به این شبههها و سوالها جواب بدهند. منبع خبر : جام جم انلاین سینمای ما
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 702]