تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمى‏پذيرد. عرض شد: اى رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798360805




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای مرگ عروس در شب چهاردهم/ مادری که در سال‌مرگ دخترش مهریه 1366 سکه‌ای او را از داماد فریبکارش می‌خواهد


واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:

گیل نگاه:دختری که برای ازدواج با خواستگارش، خانواده خود را تهدید به فرار از خانه کرده بود، دو هفته بعد از جشن عروسی به زندگی‌اش پایان داد و راز زندگی عجیبش را به گور برد. اما یک سال پس از این اتفاق مادرش به دادگاه خانواده رفت و مهریه دختر جوان‌مرگش را خواست.به گزارش ایران، یکی از روزهای سرد پاییزی، زن میان‌سالی وارد مجتمع قضایی خانواده- ونک- شد و به سمت شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده رفت. چند هفته دیگر نخستین سالگرد مرگ دختر جوانش فرامی‌رسید و «احترام» مصمم بود با دریافت مهریه ۱۳۶۶ سکه‌ای دخترش درس عبرتی به دامادش بدهد.اتفاقی که باعث شده بود بهار زندگی دخترش به خزان تبدیل شود، به دو سال پیش بازمی‌گشت. دریکی از شب‌های عید نوروز «احترام» همراه دخترش «محبوبه» و اعضای خانواده به خانه‌یکی از بستگان دور رفته بودند که در آنجا با خانواده «بابک» آشنا شدند. چند روز بعد پدر و مادر بابک تماس گرفتند و اجازه خواستند تا برای خواستگاری از محبوبه قدم پیش گذارند. اما احترام موافق این وصلت نبود. چراکه موقعیت فامیل خودش را خوب می‌شناخت و می‌دانست که خانواده کارمندشان بــــــــا خانواده تاجر پیشه بابک هیچ قرابت و شباهتی ندارند. با این حال بابک آنقدر اصرار کرد و هدیه‌های گرانقیمت آورد که سرانجام محبوبه دلباخته‌اش شد. حتی اعلام کرد اگر خانواده‌ها موافقتی با ازدواجشان نکنند، با بابک به خارج از کشور فرار خواهد کرد. اما این موضوع شروع یک ماجرای تازه بود. چراکه مادر بابک هم راضی به ازدواج پسرشان با محبوبه نبود و پیغام فرستاد که به اصرار پسرش به خواستگاری می‌آید. بابک درعین حال با سماجت فراوان، پدرش را هم راضی کرد تا با مادرش صحبت کند و او را هم با ازدواجشان راضی کند. به این ترتیب بابک و محبوبه با مهریه‌ای سنگین به عقد هم درآمدند تا چند ماه بعد زندگی مشترکشان را آغاز کنند.قرار میان دو خانواده این بود که محبوبه کار کردن را کنار بگذارد و بابک هم زودتر به تحصیلش پایان دهد. اما چند هفته بعد معلوم شد بابک نامزدی داشته و این موضوع را پنهان کرده است. افشای این راز هم به اختلاف‌های دو خانواده دامن زد و روی روابط زوج جوان تأثیر گذاشت. اما محبوبه از خانواده‌اش خواست اهمیتی به این موضوع ندهند. هر چند از بابک شنیده بود نامزد قبلی‌اش مبتلا به سرطان بوده، اما آنچه ناراحتش می‌کرد این بود که بابک قبل از مرگ دختر جوان او را ترک کرده است و به این موضوع افتخار هم می‌کرد. در مدت تحصیل بابک، فشارهای مادرش هم روی محبوبه بیشتر شده و به همین خاطرزوج جوان کمتر می‌توانستند همدیگر را ببینند. بنابراین تصمیم گرفتند زودتر از موعد مقرر زندگی مشترک‌شان را شروع کنند. مدتی بعد جشن عروسی برگزار شد که البته با بحث‌ها و اختلاف دو خانواده و فامیل همراه بود. درست دو هفته بعد از شروع زندگی عروس و داماد در آپارتمانی گرانقیمت، محبوبه به زندگی‌اش پایان داد و راز مرگش را به گور برد.در آن روز پاییزی که تندباد برگ‌های درختان را به کف کوچه و خیابان‌ها می‌ریخت. تقریباً یک سال از مرگ محبوبه می‌گذشت. در آن روز مادر سیاهپوش او وارد شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده شد و مقابل قاضی «غلامرضا سعادت» ایستاد. آمده بود از قاضی برای تهیه کپی بعضی از مدارک پرونده دخترش محبوبه اجازه بگیرد که قاضی خیلی زود این مادر سیاهپوش را شناخت و گفت: «امیدوارم  حالتان بهتر شده باشد. به هر حال آرامش شما هم به آرامش روح دختران کمک خواهد کرد.»زن سالخورده جواب داد:«بله کم کم دارم عادت می‌کنم. هر چند تحمل غم فرزند برای هیچ مادری آسان نیست…» بعد از آنکه اشک‌هایش را پاک کرد، ماجرای آن شب را تعریف کرد. ماجرایی که قاضی چند بار شنیده بود، اما اجازه داد مادر محبوبه باز هم آن را روایت کند؛ «دخترم خیلی مظلوم بود. یک شب ساعت ۳ زنگ زد و گفت با بابک دعوا کرده‌اند. قرار بود برای جشن نامزدی دخترخاله بابک بروند، اما مادر شوهرش گفته بود بابک باید تنها بیاید. داماد من هم قبول کرده بود تنها به میهمانی برود. چون از مادرش حساب می‌برد. کاش محبوبه هم از من حرف شنوی داشت. همان جا از پشت تلفن به دخترم گفتم: «شما وصله تن هم نیستید. بلند شو بیا خانه خودمان. بعد هم برو طلاق بگیر. آدمی که زنش را تنها بگذارد و برود میهمانی به درد زندگی نمی‌خورد.» اما دخترم گفت: اشکالی ندارد. با وجود این شوهرم گفت فردا عصر می‌رویم سنگ‌هایمان را با دامادمان وامی‌کنیم. اما صبح از کلانتری تماس گرفتند و گفتند دخترمان مسموم شده. وقتی هم رسیدیم فهمیدیم تمام کرده است. من به دامادم شک داشتم و همه جا گفتم یا محبوبه را مسموم کرده‌اند یا مجبورش کرده‌اند خودکشی کند. اما نتوانستیم چیزی را ثابت کنیم. حالا که این‌طور شده مهریه ۱۳۶۶ سکه‌ای دخترم را از داماد بچه ننه‌ام می‌گیرم تا درس عبرتی برایش باشد…»قاضی سعادت، دستمالی به او تعارف کرد تا اشک چشم‌هایش را خشک کند. دقایقی بعد هم «احترام» اوراق مورد نیازش را گرفت و رفت. اما لحظه‌ای بعد برگشت و گفت: «کاش بیشتر تحقیق کرده بودیم. دامادم خیلی بی‌مسئولیت بود و از زیر بار هر کاری شانه خالی می‌کرد. خرجش را هم پدرش می‌داد. چه اشتباهی کردیم دختر یکی یکدانه‌ام را دادیم دست این نامرد. و…!»
۲۰ مهر ۱۳۹۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن