واضح آرشیو وب فارسی:مهر: خسروباقری عنوان کرد؛
پراگماتیسم تبدیل واقعیت به موقعیت است/ رابطه اسلام و پراگماتیسم
شناسهٔ خبر: 3876809 - یکشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۶
دین و اندیشه > اندیشمندان
.jwplayer{ display: inline-block; } خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران گفت:در پراگماتیسم واقعیت تبدیل به موقعیت شده و عقل نظری به نفع عقل عملی کنار می رود. به گزارش خبرنگار مهر، نشست «بررسی تطبیقی پراگماتیسم و اسلام» با موضوع نسبت فرهنگ و عاملیت آدمی، بررسی تطبیقی پراگماتیسم و اسلام با سخنرانی خسرو باقری استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر فلسفه و تعلیم و تربیت عصر روز گذشته در سالن شورا دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار شد. وی در ابتدای صحبتش ضمن نکوداشت یاد و خاطره دکتر شریعتمداری گفت: خوب است در همین جا از مرحوم شریعتمداری که امروز هم مراسم ختمش است یادی بکنیم چون ایشان تنها کسی بودند که برای اولین بار کتاب های «جان دیویی» را ترجمه کردند و با به وجود آمدن این جریان فکری تحول عظیمی در عرصه فکری و تعلیم و تربیت ایجاد شد. باقری افزود: موضوع سخنرانی من گزارش سفری است که به آلمان داشتم. در آنجا در دانشگاه کاتولیک آیش تت و یک کالج فلسفی در مونیخ درباره بحث فرهنگ و عاملیت در تربیت کار کردم. در ابتدای بحث لازم است بگویم که فرهنگ یک مفهوم کلان و واقعیت کلان در جامعه است. به عبارتی می توان گفت فرهنگ فضای فکری، ارزشی و علمی یک جامعه است و در این میان تربیت جریانی محدود در جامعه می باشد. بحث نسبت میان فرهنگ و تربیت بحث بسیار چالشی است و شاید بتوان گفت نسبت آنها مثل فیل و فنجان است و سلطه فرهنگ بر تربیت همیشه برقرار است. وی اضافه کرد: هنگامی که یک کودک متولد می شود فرهنگی ندارد وقتی که به اندازه کافی تنومند و بزرگ شد می گویند بچه تربیت شده است. با این حساب، ما فرهنگ پذیری را تربیت کردن دانسته ایم و سئوال و چالشی که بوجود می آید این است که با وجود اختلافات فرهنگی بسیاری که وجود دارد چگونه می توانیم یک تربیت معقول داشته باشیم؟ چون خیلی ها در این باره می گویند تربیت یک امر نسبی است. در سخنرانی امروز، بنده می خواهم این موضوع را از دو منظر پراگماتیسم و اسلام بررسی بکنم. پراگماتیسم را اولین بار «جان دیویی» در حوزه تربیت مطرح کرد. سنگ بنای این فلسفه را هم تجربه تشکیل می دهد. تجربه در اینجا به معنی انسان در موقعیتی است که در آن قرار دارد. در پراگماتیسم واقعیت تبدیل به موقعیت شده است. حالا این موقعیت یا عادی است یا مشکل آفرین. عمل در پراگماتیسم یعنی تلاش برای تبدیل موقعیت مشکل آفرین به موقعیت عادی. در این زمینه جامعه و فرهنگ مظهر و زمینه ساز عمل جمعی است. باقری در ادامه ضمن تعریف تربیت اشاره کرد: تربیت یعنی کسب عادات فرهنگی و بازسازی آنها در صورت لزوم. معیار ابقا یا تغییرات عادات فرهنگی هم حل مشکل است یعنی در نهایت چیزی که قرار است از فرهنگ باقی بماند یا حذف شود به حل مشکل بر می گردد. «جان دیویی» تربیت را بازسازی تجربه می داند. این استاد دانشگاه تهران همچنین اضافه کرد: فرد دیگری که در حوزه پراگماتیسم کار کرده، ریچارد رورتی است. او جزو نوپراگماتیست ها است و عقیده دارد تجربه عملی در قالب زبان استقرار می یابد. او بر زبان بسیار تاکید می کند و عقیده دارد تغییر موقعیت به معنای تغییر فیزیکی نیست. بلکه به معنای توصیف ما از امور است به دلیل این که با زبان و کلمات می توان موقعیت را تغییر داد. رورتی می گوید پراگماتیسم یعنی اینکه با «واقعیت چگونه است» کاری نداشته باشیم بلکه مهم این است که بدانیم چگونه می توان مشکل را حل کرد. بر اساس این نوع از پراگماتیسم، عقل نظری به نفع عقل عملی کنار می رود و علم ترفندی از عمل می شود. همچنین در این میانه وفاق جمعی، معیار قبول و رد می شود. به عقیده رورتی انسان در پراگماتیسم یعنی موجودی که با موقعیت نسبت دارد نه با واقعیت.
این متخصص حوزه تعلیم و تربیت ادامه داد: در بحث رورتی، تربیت دو مرحله اساسی دارد. اول فرهنگ پذیری که تا زمان دانشگاه ادامه دارد. دوم پالایش فرهنگ که در دانشگاه اتفاق می افتد. وجوه مختلف این پالایش هم اینگونه است؛ پالایش بشدت زبانی است، عنصر هرمنوتیکی در پالایش وجود یعنی تبدیل فرهنگ ناآشنا به فرهنگ آشنا و درنهایت اینکه پالایش فرهنگ بسیار شاعرانه است و وجه استعاری دارد. باقری در ادامه بحثش به موضوع نسبت فرهنگ با تربیت از منظر اندیشه اسلامی پرداخت و گفت: از منظر اندیشه اسلامی، الگوی انسان دانا تحت تاثیر یونان به اندیشه اسلامی راه یافت. در تاریخ اسلام، عاملیت انسان به دو گونه نفی و اثبات شد. معتزله به عاملیت و اختیار انسان باور داشتند اما اشاعره به این دو موضوع باور نداشتند. نزد فیلسوفان مسلمان عقل نظری و عملی پذیرفته می شود و واقعیت گرایی ملازم با اعتقادات صحیح دینی است. همچنین فرهنگ گرایی در اسلام بسیار قوی و این جزو اشتراکات پراگماتیسم در اسلام است. این غلبه فرهنگ گرایی به عاملیت رخ داده است به همین دلیل هم سنت خیلی گرامی داشته می شود اما این اندیشه اسلامی نیاز به بازنگری دارد. این پژوهشگر حوزه فلسفه توضیح داد: بنده در ادامه به اقتضائات این بازنگری اشاره می کنم. باید توجه داشته باشیم که حریم واقعیت در کنار موقعیت حفظ شود. همچنین عقل نظری در کنار عقل عملی بدون کاهش یکی به دیگری قرار بگیرد. این در حالی است که در گذشته بهای اصلی به عقل نظری داده می شد. خلاصه اینکه ما باید قبول کنیم که با یک سری واقعیت مواجهیم که برخی از آنها عملی و برخی نظری است. همچنین درستی افکار ما به صید واقعیت است و حل مشکل وفاق جمعی تنها یک علامه و نشانه است ولی تنها نشانه نیست و قطعیتی در این باره وجود ندارد. به بیان دیگر، واقعیت در تلاش سازه گرایانه انسان و با آن صید می شود. انسان با عمل خود هویت خود را رقم می زند و همواره مسئول است. بنابراین عاملیت انسان تجویزی نیست. عمل هم، هم فردی است و هم جمعی، درست مانند هویت. ضمنا فرهنگ عاملیت انسان را نمی تواند هضم کند اما می تواند آن را جهت دهد. بنابراین تربیت، عمل فرهنگ در انسان نیست بلکه عمل مطلوب انسان در فرهنگ است. عمل مطلوب هم با نظر به واقعیت هستی و حضور در موقعیت مشخص می شود. بنابراین فرهنگ تغذیه کننده و تغذیه شونده با تربیت خواهد بود. باقری در انتهای سخنانش، نتیجه گیری بحث خود را انجام داد و گفت: بر اساس موضوعی که بنده سخنرانی کردم تقابل عاملیت یا ساختار کاذب است چون انسان همواره عامل است. ما باید از عاملیت در ساختار حرف بزنیم. با قبول هر دو عنصر فرهنگ و عاملیت، رابطه تناوبی میان آنها قابل قبول نیست یعنی این گونه نیست که نخست انسان از فرهنگ پر شود و بعد نوبت به ظهور عاملیت برسد. عاملیت رابطه ای در هم تنیده با فرهنگ دارد. بر این اساس عاملیت انسان توصیفی است نه تجویزی، آنچه تجویزی است عاملیت مطلوب یا تعامل مطلوب است و تربیت با عاملیت مطلوب و تعامل مطلوب سروکار دارد. این استاد دانشگاه اضافه کرد: در پایان لازم است ذکر کنم که فرهنگ ها با عاملیت به شیوه های مختلف برخورد می کنند؛ یا آنها را سرکوب می کنند یا آنها را مهار و با آگاهی کاذب آن را جهت دهی می کنند که اغلب هم منجر به تبعیت و نقد می شود. و یا اینکه رابطه دوسویه با عاملیت برقرار می کنند که منجر به بازسازی مداوم فرهنگ و تربیت می شود. مورد سوم و آخر همان شکل مطلوب است که ون خیلی هزینه بر است معمولا اتفاق نمی افتد و ما معمولا در دو گزینه اول گرفتار می شویم. این جلسه با پرسش و پاسخ میان حاضرین و سخنران تمام شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]