واضح آرشیو وب فارسی:مهر: کریم مجتهدی؛
فیلسوف آزاده است ولی آزاد نیست/ ایرانی زده هستم نه غرب زده
شناسهٔ خبر: 3826284 - چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۴
دین و اندیشه > اندیشکده ها
.jwplayer{ display: inline-block; } کریم مجتهدی چهره ماندگار فلسفه در همایش روز جهانی فلسفه گفت: فلسفه آزاد نیست بلکه ذهن او مقید به آزادگی است.فیلسوف آزاده است ولی آزاد نیست.تا شخص آزاده نباشد نمی تواند به حیطه فلسفه ورود کند به گزارش خبرنگار مهر، کریم مجتهدی چهره ماندگار فلسفه و استاد بازنشسته دانشگاه تهران در همایش روز جهانی فلسفه که به همت انجمن علمی فلسفه دانشگاه شهید مطهری امروز صبح برگزار شد، سخنرانی خود را با عنوان «فلسفه، درمان، رنج یا راهی برای رسیدن به حقیقت» را با بیان شعری از فردوسی آغاز کرد و گفت: فردوسی می گوید «سخن هرچه باشد به ژرفا نگر» در واقع این کار فیلسوف است. نه هر که به باور خود فلسفه بافت فیلسوف است بلکه دانشجویان اصلی فلسفه باید این نکته را آویزه گوش خود کنند و آن را از یاد نبرند که فلسفه یک رشته کاملا تخصصی است. و آن را در وهله اول باید آموخت چون به هر ترتیب در مکتب فلسفه نمی شود مستمع آزاد بود. منتها که فلسفه آزاد نیست بلکه ذهن او مقید به آزادگی است.فیلسوف آزاده است ولی آزاد نیست.تا شخص آزاده نباشد نمی تواند به حیطه فلسفه ورود کند. مجتهدی افزود: با اینکه تحصیلات خودم در فلسفه غرب است اما ادعا دارم که غرب زده نیستم و تصور می کنم که بیشتر ایرانی زده هستم. همه ما در درجه اول باید ایرانی زده باشیم. اینکه فکر کنیم می توانیم با یک جلسه در طول سال به اسم روز فلسفه مساله را فیصله بدهیم سهل انگاری بیش نیست. فلسفه را نمی شود یک روزه گفت و کنار گذاشت، تفکر باید مستمر و مداوم باشد. منظورم از تفکر باورهای ما نیست بلکه خود تفکر و عشق به حکمت است. این چهره ماندگار فلسفه در ادامه گفت: چرا فیثاغورس فیلاسوفا را به کار برده است او می خواهد حتی بگوید که من دانا نیستم، اما عشق به دانستن دارم. شاید بزرگترین هدف زندگی من شناختن باشد تنها چیزی که ارج ماست همان چیزی است که برای آموختن سعی کرده ایم. دانشگاه یعنی محلی که آموختن را می آموزد. بزرگترین ممیزی فیلسوف تواضع آن است. فیلسوف واقعی یعنی دانشجو. وی ادامه داد: استادی که روحیه دانشجویی ندارد معطل است. لازم نیست که شما به اسم دانش، خودپرستی کنید. نمی خواهم بگویم که هر دانشجوی ایرانی، دانشجو است بلکه مساله ما همین است دانشجوی واقعی سقراط است و بزرگترین شعار او نمی دانم است. سخن سقراط از اعتراف به نادانی او بود و چون نمی دانم باید دانا شوم. آن کسی که نمی داند و متوجه است که نمی داند عنوان دانشجو را برای خود انتخاب می کند. مجتهدی افزود: سقراط در قرن ۵ قبل از میلاد یعنی در زمان حاکم مستبدی به نام بریکلس زندگی می کرد در آن زمان که قدرت همه چیز را زیر سلطه خود داشت. در آنجا این متفکر واقعی جوینده، دردمند و ... کار می کند. در آن بازه زمان است که او تجلی شخصیت می کند. منظور از نمی دانم سقراط این است که می خواهد به دانستن دعوت کند و سعی کند که نکته ای بدانیم. او در رساله لاخس می گوید که شجاعت چیست که دم از آن می زنیم و منظورش همین اعتراف به نادانی های خود انسان است حتی اگر سقراط را به ضدمردم سالاری متهم می کند، این مردم سالاری از نوع بریکلسی است، یعنی در آن مدینه آتن تنها بخش کمی یعنی حدود ۴۰ هزار نفر از ۴۰۰ هزار نفر آن شهر حق رای داشتند و خود را مردم سالار می دانستند. وی اضافه کرد: ابهت و ارزش این فیلسوف در همین است، یعنی جایی سرش را بلند می کند که اجازه ندارد. این فیلسوف نقطه و طبقه خودش را تشخیص می دهد یعنی مسئولیت موقعیت خاص خودش را می پذیرد از این لحاظ اگر دانشجو است یک دانشجوی امیدوار است. فیلسوف واقعی در بدترین شرایط نباید امیدش را از دست بدهد. مجتهدی در ادامه با اشاره به اینکه باید تاریخ را خوب بخوانیم تا از آن بیاموزیم گفت: تاریخ را باید دقیق خواند هر چند تاریخ ایران را دقیق به ما تدریس نمی کنند اما تاریخ را باید به دقت خواند، برای اینکه برای آینده سازی آن را لازم داریم. وی در ادامه گفت: یکی دیگر از سهل انگاری های متداول مسائل کاذب است که ما گرفتار آن شده ایم. ما نباید در جهان امروز با علوم مبارزه کنیم. هر فیلسوفی اگر علم را نفی می کند این فیلسوف نمی تواند فیلسوف جهان امروز باشد. وقتی شما تاریخ فلسفه غرب را دقیق می خوانید متوجه می شوید که در قرون وسطی ظلمهای بسیاری شده است البته نه به اندازه جهان امروز. در قرون وسطی عقربه ذهنی متفکر بین وحی و عقل در نوسان است یا نزدیک وحی است و یا می گوید هم ایمان و عقل است. این چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: در عصر جدید این سامانه تغییر شکل یافته است پس عصر جدید عقربه ذهنی فیلسوف میان علم جدید و کلام سنتی است، یعنی هماهنگی بین اعتقادات دینی و فرهنگی و علمی خود می خواهد برقرار کند و نمونه بارز آن دکارت است. در حالیکه کار فیلسوف در واقع پیدا کردن عمیق میان تضادهای درون خودش است. مجتهدی در پایان یادآور شد: به عقیده من در ایران مرحوم مطهری اندکی خواسته است این کار را بکند همان کاری که لایب نیتس در عقلی کردن شناخت خدا کرد. شگرد او این بود که محدودیت انسان را فراموش نمیکرد. وی می گفت عقل انسان در اثبات وجود خداوند باید تمام تلاش و کوشش خود را بکند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]