محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798601016
فارس از مرکز جمع‌آوری گدایان سنندج گزارش می‌دهد از پیرمرد میلیونر 76 ساله تا دخترک جوان 12 ساله+تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس از مرکز جمع‌آوری گدایان سنندج گزارش می‌دهداز پیرمرد میلیونر 76 ساله تا دخترک جوان 12 ساله+تصاویر
بیش از همه، نگاه تلخ دخترک 14 ساله که به همراه برادرزاده‌اش در کنج سالن نشسته‌اند کنجکاوم می‌کند که به سراغش می‌روم ساکن نایسر است و به قول خودش در همان روزهای خردسالی پدر و مادرش را همزمان از دست داده است.
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، اینجا مرکز نگهداری متکدیان شهرداری سنندج است مرکزی با 12 اتاق رودرو، از همان لحظه نخست که وارد مرکز می‌شویم، نگاه‌ها به سمتمان می‌دود. از همه طیفی در آنجا هستند، پیرمرد 76 ساله بی‌کس و کار تا دخترک 14 ساله بدون شناسنامه که به قول خودش پدر و مادر ندارد و برادرش مسئولیت نگهداریش را به عهده گرفته است. بر روی میز وسط راهرو مرکز اسکناس‌هایی وجود دارد که دیشب از جیب یکی از متکدیان خالی شده است و علاوه بر آن، یکی از کارت‌های عابر بانک وی هم حدود یک میلیون و 800 هزار تومان موجودی دارد. بیش از همه، نگاه تلخ دخترک 14 ساله که به همراه برادرزاده‌اش در کنج سالن نشسته‌اند کنجکاوم می‌کند که به سراغش می‌روم ساکن نایسر بوده و به قول خودش در همان روزهای خردسالی پدر و مادرش را همزمان از دست داده است.
نگفت که علت فوت والدینش چه بوده، اما به قول خودش در حال حاضر نزد خانواده برادرش که مشغول خرید و فروش ماشین است زندگی می‌کند. می‌گویم آیا برادرت از اینکه گدایی می‌کنید اطلاع دارد، می‌گوید: بله. من که بدون اجازه‌اش کاری نمی‌کنم تازه کار من گدایی که نیست آدامس می‌فروشم من هم مثل همه اینها... برادرزاده‌اش سن و سال کمتری دارد شاید حدود 12 سال، آرام‌تر از عمه‌اش به نظر می رسد، می‌گوید: برای عمه‌ام کار می‌کنم روزی 20 تا 30 هزار تومان درآمد داریم. بیش از 24 ساعت است در این مرکز نگهداری می‌شوند، ولی تاکنون هیچ کدام از اعضای خانواده سراغی از آنها نگرفته‌اند، تماس تلفنی هم با خانواده برقرار شده ولی نتیجه‌ای نداشته است. مردی میان سال اهل کرمانشاه است، به قول خودش چند روزی است که به کردستان آمده، اما از نظر مسؤول جمع‌آوری متکدیان شهرداری سنندج حضورش در شهر سنندج به چند روز خلاصه نمی‌شود.
گدایی کاملاً حرفه‌ای با حساب‌های بانکی چند میلیون تومانی، گدایی که اگر از او خواسته نمی‌شد روی پاهایش بایستد شاید هیچ وقت باور نمی‌کردم که می‌تواند راه برود. پاهایش را روی زمین به سختی می‌کشد و وزن بدنش کاملاً روی دستانش قرار می‌گیرد و دل هر بیننده‌ای را از این همه ناتوانی نمایشی ریش می‌کند. پرده نمایشی هر روز او را که با آن سر هزاران نفر از مردم شهر کلاه می‌گذارد در سالن برای حاضرین اجرا می‌کند، نمایشی کاملاً حرفه‌ای از مرد ناتوانی که در سردی و گرمای زمستان بر روی آسفالت و پیاده‌روهای خیابان در حالی که به جای پا کفش‌هایش را به دست کرده و به زور خود را به زمین می‌کشد برای مردم اجرا می‌کند و روزانه با همین ترفند و سوءاستفاده از عطوفت و سادگی مردمان شهر صدها هزار تومان به جیب می‌زند و شب هنگام کمی دورتر از انظار مردم سوار بر ماشین راهی خانه می‌شود و به ریش آنانی که برایش دل سوزانده و کمکش کرده‌اند، می‌خندد. آن طرف‌تر پیرمردی مچاله شده که در گوشه دیوار کز کرده، تراژدی نگاه‌های گذرای بازدیدکنندگان از این مرکز است، در نگاه اول آنقدر از مظلومیتش ناراحت می‌شوی که اگر نمی‌گفتند موجودی حساب‌های وی میلیونی است شاید احساس می‌کردم برای تأمین نان شب محتاج است. 76 سال سن دارد و به قول خودش در این دنیای خاکی کسی را ندارد تا از او نگهداری کند، می‌گوید توان کار ندارم و بیمه هم نیستم و برای تأمین مخارجم باید گدایی بکنم.
چهره جوان دارد و چهار ستون بدنش سالم است، جلو که می‌آید پوشه‌ای حاوی انواع مدارک جعلی بیماری را به حاضرین نشان می‌دهد. از ارومیه آمده، همین دیروز در حالی که نیمه عریان و مشغول تکدی‌گری در مرکز شهر بوده او را دیده و به مرکز آورده‌اند مأموران سوئیچ ماشین پژوی وی را هنگامی که محتوای جیبش را خالی می‌کند، پیدا می‌کنند. ساعت‌های نخست منکر می‌شود و ادعا می‌کند که سوئیچ را پیدا کرده، اما رایزنی و تلاش‌های جدی نتیجه می‌دهد و ماشین وی را در یکی از پارکینگ‌های شهر سنندج پیدا می‌کنند. سمج‌تر از آن است که زیربار برود و ادعا می‌کند ماشینش را از طریق وام بانک خریده و هنوز میلیون‌ها تومان بدهکار بانک است و بیماری پوستی او را مجبور به گدایی کرده و چون در شهر خودش شناخته شده است به سنندج آمده تا راحت‌تر بتواند بساط گدایش را پهن کند.
مریم بومی استان و از دیگر متکدیانی است که ظرف 24 ساعت گذشته در این مرکز نگهداری شده است، زنی سن و سال کرده و مبتلا به بیماری هپاتیت و اچ‌ای‌وی مثبت. مسؤول مرکز می‌گوید: بارها او را گرفته‌اند ولی هیچ فایده‌ای ندارد و هر روز در یکی از محلات و معابر اقدام به گدایی می‌کند و در صورتی که مردم کمکش نکنند اقدام به هتاکی و دعا کردن رهگذران می‌کند. انگار گدایی با خونش عجین شده است، مسؤولان را که می‌بیند بی‌توجه به مکانی که در آن قرار گرفته است، می‌گوید برایم بن و یا حواله غذایی نیاورده‌اید، نان ندارم خوب باید گدایی کنم! افراد پیر و جوان دیگری هم بودند که خود را از نگاه مسوولان حاضر در مرکز نگهداری متکدیان سنندج مخفی کرده و هرچند لحظه یکبار از گوشه در سرکی به بیرون می‌کشیدند تا شاید از هم‌همه‌ای که در بیرون شکل گرفته چیزی حالیشان شود.
پیرمرد همچنان در گوشه سالن کز کرده و در انتظار تصمیم فرماندار برای راهی کردنش به سرای سالمندان سنندج است، دخترک 14 ساله برای مخفی ماندن از نگاه سنگین و شاید ترحم‌آمیز حاضرین به داخل اتاق می‌خزد و مریم خانم نایلون پول‌هایش را که چند لحظه پیش جلوی فرماندار به زمین ریخته است، به دور دستش می‌پیچید و می‌گوید تمام درآمد من همین چند هزار تومان است. همهمه درون سالن هر لحظه بیشتر می‌شود و گدای کرمانشاهی که تا چند لحظه پیش به سختی بر روی دستانش راه می‌رفت و پاهایش را به زمین می‌کشید با حرکتی شتابنده از فرماندار سنندج می‌خواهد که اگر آزادش کنند همین امروز به کرمانشاه برمی‌گردد. شواهد موجود و بررسی و تحقیقات انجام شده توسط نهادها و سازمان‌های متولی در استان کردستان حاکی از این است که اکثر متکدیان سطح استان نه به دلیل فقر و نداری بلکه به‌خاطر ناراحتی‌ها و مشکلات روحی و روانی دست به انجام این کار می‌زنند. تعداد زیادی از این افراد با وجود داشتن تمام امکانات رفاهی و تامین کامل از نظر اقتصادی دست به تکدی‌گری می‌زنند و هر روز ترفند جدیدی برای ترکه کردن و کلاه گذاشتن سر مردم استفاده می‌کنند. وجود افرادی ثروتمند در بین گدایانی که هر روزه در سطح شهرهای استان جمع‌آوری می‌شود نشان می‌دهد علاوه بر مشکلات اقتصادی، آیتم‌های دیگری در تکدی‌گری آنان دخیل است که در برخی موارد به هیچ وجه مشکل اقتصادی عامل روی آوردن به تکدی‌گری نیست. شواهد دال بر این است که اکثر متکدیان نیازمند نبوده و از احساسات انسان‌دوستانه مردم سوءاستفاده می‌کنند و عواطف و حس بالای نوع دوستی مردم کردستان موجب شده که برخی از این افراد سودجو که بومی استان نیستند می‌گویند اگر در استان خود اقدام به گدایی بکنیم تا شب 2 هزار تومان هم کاسب نمی‌شوم ولی درآمدم در سنندج روزانه 90 تا 100 هزار تومان است. فرماندار سنندج بازی با احساسات مردم و استفاده از کودکان و افراد سالخورده و ناتوان را از مهم‌ترین شگردهای متکدیان برای برانگیزاندن عواطف و احساسات مردم دانست و اظهار کرد: این افراد سودجو با استفاده از حس عواطف مردم ماهانه رقم‌های میلیونی به جیب می‌زنند. محمدابراهیم زارعی می‌گوید: درصد قابل‌توجهی از گداهایی که در شهر سنندج اقدام به گدایی می‌کنند بومی استان نبوده و برخی آنها از کشورهای همسایه به اینجا آمده‌اند. وی با بیان اینکه حضور این گداها چهره شهر فرهنگی سنندج را مخدوش کرده است، خاطرنشان کرد: برخی از این افراد با وجود تمکن مالی به گدایی عادت کرده و تا زمانی که مردم به آنها کمک می‌کنند این عادت زشتشان را ترک نخواهند کرد. فرماندار سنندج تصریح کرد: در بین متکدیان افرادی هستند که به صورت کاملاً هنرمندانه و حرفه‌ای اقدام به گدایی می‌کنند و با این شیوه‌ها به سهولت سر مردم کلاه می‌گذارند. زارعی ساماندهی متکدیان در شهر سنندج و استان را نیازمند همکاری مردم دانست و گفت: تا زمانی که مردم پای کار نیایند و کمک‌های خود را از طریق کانال‌های دستگاه‌های حمایتی به دست نیازمندان واقعی نرسانند این مشکل همچنان پاپرجا خواهد ماند. ............. شاید به نظر برخی از مردم و مسوولان پدیده شوم تکدی‌گری که یکی از جدی‌ترین آسیب‌های اجتماعی در دنیای امروزی است کمی نخ‌نما شده باشد. اما باید بپذیریم که بخش قابل‌توجهی از جرائم و بزهکاری‌ها ناشی از عدم ساماندهی متکدیانی است که در برخی مواقع به صورت سازمان یافته اقدام به این کار می‌کنند.
حرکت‌هایی در زمینه جمع‌آوری و ساماندهی متکدیان با تلاش شهرداری سنندج در مرکز استان فرهنگی کردستان که سالانه میزبان جمع قابل توجهی از مهمانان و گردشگران را از اکثر نقاط کشور است آغاز شده، اما واقعیت این است که تا زمانی که عزم همه متولیان امر و همکاری و مشارکت مردمی پای این کار نیاید نمی‌توانیم به رفع این مشکل امیدوار باشیم. انتهای پیام/79002/ت40
95/04/14 :: 15:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
-
گوناگون
پربازدیدترینها