واضح آرشیو وب فارسی:مهر: تاملی بر اصطلاح «عدالت جنسیتی» در برنامه ششم توسعه؛
اصطلاحی مبهم در لوایح پیشنهادی دولت/فضای مطالعات زنان مه آلود است
شناسهٔ خبر: 3768844 - چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۱
دین و اندیشه > اندیشمندان
.jwplayer{ display: inline-block; } وقتی جریانات حامی زن در اسلام و انقلاب اسلامی در فضای مه آلود حرکت میکنند طبیعی است که اصطلاحات مبهمی چون عدالت جنسیتی همواره نفس میکشند و پایشان به لوایح و برنامههای دولت باز میشود. خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-حمیده هدایتخواه*: طرح اصطلاح «عدالت جنسیتی» در لایحه احکام برنامه ششم توسعه یکی از موارد چالش برانگیز میان فعالان حوزه زنان و مسئولین و نمایندگان مجلس بود. این اصطلاح پیش از این در برنامه چهارم توسعه نیز قید شده بود که با برگشت خوردن از سوی شورای نگهبان، مجلس شورای اسلامی آن را از برنامه چهارم حذف کرد. انتقادات حول مبهم بودن این اصطلاح و امکان برداشتهای متعدد از این اصطلاح در قالبهای مختلف فکری میگردد. منتقدین (که نگارنده نیز با آنها همرای است) معتقدند در قالب این اصطلاح میتوان تعاریف مختلف از عدالت را گنجاند، حال آنکه باید تعریفی دقیق و مشخص از این اصطلاح ارائه شود تا زمینه و امکان ارائه تفاسیر و تعاریف متعدد از این اصطلاح محدود شود. فارغ از این موارد نگارنده این سطور به زمینههای ارائه مکرر این اصطلاح در برنامههای چهارم و ششم توسعه میاندیشد. اینکه چه عواملی باعث میشود اصطلاحی مبهم که ایرادات جدی به آن وارد است در دو برنامه دولت وارد شده و زمینه ساز برنامه ریزی برای زنان این مرز و بوم شود؟ انقلاب اسلامی و در پی آن انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ با هدف درانداختن طرحی نو از انسان و ساحات زندگی وی شکل گرفت! پس از آن تولید علم، جنبش نرم افزاری و اصطلاحاتی از این دست که در نسبتی وثیق با مبانی انقلاب اسلامی قرار دارند و هرکدام در برههای به سرفصل و سرشاخه حرکات و فعالیتهای چهرهها، تیمها و افراد مختلف در بخشهای مختلف جامعه تبدیل شدند نیز در همین چهارچوب گنجانده و تعریف میشوند. همه این موارد با سیستم آموزشی و رشتههای مختلفی که در این سیستم در مقاطع مختلف قرار دارند دارای ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم هستند. به هر حال این بنیانگذار کبیر انقلاب بود که در جملهای کلیدی دانشگاه را کارخانه آدم سازی معرفی کرده بود. رشته مطالعات زنان با هدف ترویج نگاه اسلامی ایرانی به حوزه زن و خانواده و بسط شیوهها و روشهای علمی در چارچوب اسلام و انقلاب اسلامی در بستر کارخانه آدم سازی به وجود آمد تا خلأ الگوی زن و خانواده ایرانی اسلامی را برای امروز و آیندگان پر کند. هدفی کلان و کلی که باید با اصول مشخص و شیوههای صحیح علمی جزئیاتش مشخص شده تا فعالین این عرصه درحوزه های مختلف و با تواناییهای متفاوت بتوانند به تحقق هرچه بهتر و سریعتر جزئیات هدف کمک کنند. اما این مسیر مانند مسیر تولید و تحول علم مسیری صعب و پیچیده بوده و هست و نیاز به تلاش در آن جدی. بدون شک ارائه تعریفی دقیق از هدف، مسیر و شیوههای تحقق آنها در این عرصه جدی است، مسئلهای که علی رغم جذب و پذیرش تعداد زیاد دانشجو در این رشته و ارائه آن در دانشگاههای مختلف جدی گرفته نشده است، چه اینکه هنوز در تولید محتوا، ایجاد انگیزه برای تحرک علمی برای دانشجویان این رشته، تدوین مقالات و پایان نامههای هدفمند و مبتنی بر نیازهای جامعه و اصلاً خود یافتن نیازها و خلاها در جامعه در خصوص زن و خانواده کمیتمان میلنگد. میخواهم بگویم ما در حال حرکت در فضایی مه زدهایم و مبهم حرکت میکنیم، به قول معروف مه شکن لازمیم! بر فضای مه زده مطالعات زنان بی توجهی و بی مهری نیز حاکم بود، اما مقام معظم رهبری چون ناظری هوشیار و بیدار اهمیت حوزه زن و خانواده را به جامعه گوشزد کرد، پس از آن بود که از هول حلیم توی دیگ افتادیم. آن همه بی توجهی به دوستی خاله خرسه بدل شد که هر تفریطی افراطی هم دارد! میخواهم بگویم برای جبران آن کم کاریها همگی با هم وارد شدیم. هرکسی در هر گوشهای و با هر تخصصی خود را متولی و کارشناس عرصه زن و خانواده اعلام کرد و برای حوزهای جوان که هنوز باید در پی تولید متن، محتوا، ساختار، چارت و تربیت استاد برای ساماندهیاش بود تکلیفی معین کرد! غافل از اینکه تحقق منویات مقام معظم رهبری به تکرار همان منویات در گوشه گوشه مملکت نیازی ندارد، بلکه به عملیاتی شدن منویات توسط کارشناسان و مسئولین امر نیازمند است. متولیان متعدد عرصه زن و خانواده در دانشگاه و غیردانشگاه شروع به برگزاری کارگاههای مختلف، دورههای متفاوت، جلسات پرتعداد، سخنرانیهای پرشمار و و و کردند، جلساتی که قصد داشتند ظرف چند ساعت مخاطب را به کارشناس زن و خانواده تبدیل کنند. فضای مه آلود مبهمتر شد، چه اینکه هرکسی با ارائه تعریف خود از این عرصه که لزوماً علمی، دقیق و راهگشا هم نبوده و نیست بر غبار فضا افزود و میافزاید. البته برخی معتقدند این فضا میتواند به پویایی و تحرک در این عرصه کمک کند، اما این تصورِ چندان صحیحی نیست چون افراد حاضر در این دورهها و میادین خود را موظف به حضور جدی در این میدان نمیدانند و صرفاً با آموختن کلیاتی خام دچار فربهی کاذب شده و به حرکات مقطعی و سطحی خود ادامه میدهند. این در حالی است که هنوز اساتید، دانشجویان و فعالین جدی این عرصه نقشه دقیقی از مسیری که باید طی کنند تا به هدف کلی مشخص شده برسند در دست ندارند. یکی از دانشجویانم در کارگاهی آموزشی با موضوع زن و خانواده در پاسخ به پرسشی گفت: نوع برخورد با زن در طول تاریخ به سه مرحله تقسیم میشود. مرحلهای که زن پائین تر از حیوان بود، مرحلهای که در حد حیوان بود و مرحلهای که بالاتر از حیوان محسوب میشود. وقتی حیرت زده به او که مدرک کارشناسی ارشدش را هم گرفته بود زل زدم گفت استاد کلاس قبلی این تقسیم بندی را ارائه داد. چند ساعت بعد فهمیدم استاد کلاس قبلی نه تحصیلاتی مرتبط با مطالعات زنان داشت و نه مطالعهای آنچنانی! صرفاً با یکی دو دوره آموزشی تبدیل شده بود به استاد و کارشناس حوزه زن و خانواده تا در کارگاههای مختلف آموزشی، دانشجویان را در مقابل حملات فمنیسم تقویت کند. حال باید پرسید چطور انتظار داریم در چنین فضای مه زده، مبهم و غبارآلودی اصطلاحاتی دقیق، مشخص و جزئی وارد لوایح دولت در خصوص زن و خانواده شوند؟ چطور انتظار داریم جریانات خزنده فمنیستی از فضای مه زده موجود نهایت بهره برداری را نداشته باشند؟ وقتی جریانات حامی زن در اسلام و انقلاب اسلامی از اساس در فضای مه آلود حرکت میکنند طبیعی است که این اصطلاحات همواره نفس میکشند و پایشان به لوایح و برنامههای دولت باز میشود. تا وقتی در پی از بین بردن این مه و مشخص کردن نقشه دقیق راه با هدف مشخص و جزئی در سه بعد کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نباشیم باید منتظر حضور چنین اصطلاحاتی در فضا باشیم. حرف همه این سطور این است: از ماست که برماست. *دانشجوی دکتری مطالعات زنان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]